بایگانی ماهیانه: بهمن 1403

بالقیاس الی الغیر ببینید!

چرا نمایشگاه بخش خصوصی سالانه شده است؟! برای بخش کارگری چرا چنین گفتگوهایی شکل نمیگیرد؟!

  1. توجه ویژه رهبری به بخش خصوصی در مقایسه با بخش کارگری نیست؛ بالقیاس به اقتصاد وابسته به خارج و بسته به تحریم است.
    رهبری “مقاوم سازی اقتصاد مقابل تحریم ها”* را اقتصاد مقاومتیِ “درون زا_برون گرا”* می داند.
    “علاج تحریم فقط و فقط تکیه بر توانایی های ملی است.”*
    حتی “دور زدن تحریم یک تاکیک است، مصون سازی در مقابل تحریم یک راهبرد است.”*
    “تکیه اقتصاد کشور نباید به ستونی باشد که ممکن است با نعره مثلا  ترامپی بلرزد… باید درون زا باشد”*
    لذا توانمندی های درونی را نمایشگاه می کند، به رخ دولت هم می کشد تا رئیس جمهور هم باور کند. “در نمایشگاه فعالان اقتصادی رئیس جمهور رفت، آنجا ثابت کردند که ما رشد ۸٪ را بدون احتیاج به خارج می توانیم تامین کنیم”(۴۰۳/۱۰/۱۹)
  2. اما در مقیاس داخلی و بالقیاس به کارگران (بال دیگر کنار کار آفرین*) دیگر ترجیح با کارآفرین و سرمایه گذار نیست!
    “یک اصل مهم برای رشد تولید، ارتقاء زندگی کارگر” است*.
    “بهترین راه عدالت بنیان کردن اقتصاد: طراحی برای مشارکت قشرهای ضعیف در فعالیت های اقتصادی” است*.
    “سهم بری عادلانه از درآمد کار”، “توجه به سهم کارگر” هم جزء اصول همان سیاست های اقتصاد مقاومتی است*.

 حتی به غیر عادلانه هایی تصریح می کنند: “دیدم دوستانی شکایت می کنند از بعضی مصوباتی که نظرات کارگر در آنها ملاحظه نشده، خیلی خب این مقررات بایستی حتما با نگاه عادلانه تنظیم بشود”.*

محسن قنبریان ۱۴۰۳/۱۱/۲

توحید و عدالت و آزادی/ معیارهای سه گانه اسلام

علامه طباطبائی(ره) در المیزان:

” انبیاء بشر را -چه نوعش و چه فردش- دعوت مى‌کنند به اینکه تک تک و مجموعشان بر طبق دعوت فطریشان -یعنى بر اساس کلمه توحید- سیر کنند و اعتقاد به توحید حکم مى‌کند به وجوب تطبیق اعمال فردى و اجتماعى بر معیار اسلام‌ براى خدا؛ یعنى معیارهاى زیر:

  1. تسلیم خدا شدن.
  2. بسط عدالت، یعنى گسترش تساوى در حقوق حیات.
  3. حریت در اراده صالحه و عمل صالح.

و این تحقق نمى‌یابد مگر وقتى که ریشه‌هاى اختلاف یعنى:

  1. بغى به غیر حق.
  2. استخدام و تحکم زورمندان از زیر دستان.
  3. اینکه ضعیف برده شدن براى قوى را بپذیرد، از بیخ کنده شود.

 پس هیچ اله بجز اللَّه نیست و هیچ ربى جز او نیست و هیچ حکمى جز براى خدا نیست.” (ترجمه المیزان ج۳ ص۳۹۱و۳۹۲)

نتایج:

  1. “فطرت” دعوت به توحید و “توحید” دعوت به تطبیق اعمال فردی و اجتماعی بر “معیار اسلام” می کند.
  2. “معیارهای اساسی اسلام” سه تاست:
    – تسلیم خدا شدن.
    – بسط عدالت.
    – آزادی در اراده صالحه.
  3. بسط عدالت را به “گسترش تساوی در حقوق حیات” معنا می کند.
    جای دیگر توضیح داده “حقیقت نوع انسان” بطور مساوی در افراد تقسیم شده، پس اقتضاء می کند “حق حیات” هم در بین افراد آن مساوی باشد و همه در بهره مندی از آن “در یک سطح” باشند! (ر.ک: ص۳۹۴)پس هرچه از شعب حق حیات شد، همه افراد در آن مساوی اند.
  4. هریک از این سه معیار، ضدی دارد که “ریشه اختلاف” در جامعه میشود:
    – بغی به غیر حق؛ در مقابل تسلیم خدا شدن (اختلاف دینی)
    – استخدام یکطرفه زیردستان و ناتوانان توسط زورمندان و توانگران؛ مقابل بسط عدالت و تساوی در حقوق حیات (اختلاف طبقاتی در کالا شدن حق های اساسی)
    – پذیرش بردگی اقویا؛ مقابل آزادی در اراده صالحه (اختلاف طبقاتی در رتبه بندی اراده ها)
  5. اسلام “دین توحید” و همزمان “دینِ عدالت و آزادی” است. این دو نه از احکام فرعی که معیارهای اسلامِ اصیل و فروعات مهم توحیدند.
    اسلام منهای عدالت و حریت، اسلامِ شرک و تقلبی است.

محسن قنبریان

از قرآن تا انجیل تا ترامپ: صلح از طریق قدرت!

ترامپ در پیام تازه اش برای آتش بس غزه نوشته:

We will continue promoting PEACE THROUGH STRENGTH throughout the region

“ما به ترویج صلح از طریق قدرت در سراسر منطقه ادامه خواهیم داد”!

در ادامه: “و بر اساس نیروی حرکت این آتش‌بس، توافق‌های تاریخی ابراهیم را گسترش خواهیم داد.”

 

صغرویا واضح است تجاوز و تحمیل نظم آمریکایی است که صلح خطاب میشود؛ اما مهم کبرای ادعاست که: صلح با قدرت شکل می گیرد؛ نه هیچ چیز دیگر.

این قاعده، آموزه ای وحیانی در قرآن و انجیل هم هست!

 

در قرآن در ۶۱انفال:

“و إنْ جَنحوا لِلسَّلْم فَاجْنَحْ لها…: اگر به صلح گراییدند، تو [نیز] بدان گراى”!

اما در ۳۵محمد:

“فَلا تَهِنوا وتدعوا إِلَى السَّلْم وَأنتمُ الْأعْلَوْنَ واللَّهُ مَعَکُمْ وَلَنْ یَتِرَکُمْ أَعمالَکم: پس سست نشوید و به آشتی و صلحی [که برای شما خفّت بار است] دعوت نکنید، در حالی که شما برتر هستید و خدا با شماست و هرگز از اعمالتان نمی کاهد.”

یعنی صلح از سر قدرت، آری؛ سر سستی، نه!

 

در انجیل هم در متّی ۵، ۹ آمده: “خوشا به حال صلح جویان زیرا آنان فرزندان خدا خوانده خواهند شد”.

اما در متّی ۱۰، ۳۴ آمده: “گمان مبرید که آمده ام تا صلح به زمین بیاورم. نیامده ام تا صلح بیاورم بلکه تا شمشیر بیاورم”!

در الهیات مسیحی از آن تعبیر به صلح زیر شمشیر می کنند.

 

تعجب از مسلمانی است که حتی به انجیل و ترامپ(!) هم مومن نیست و صلح را منهای قدرت نظامی می خواهد و حتی از قبول خلع سلاح حرف می زند!

 

محسن قنبریان ۱۴۰۳/۱۰/۲۷

سخنرانی/ لایه سختِ مقاومت و هسته های مقاومت

(جستاری در نسبت مقاومت با معنویت)

حجت الاسلام قنبریان؛ ۲۵دی ۱۴۰۳؛ مراسم اعتکاف دانشگاه علم و صنعت

 

چرا برخی در مقابل یک نظم سلطه گر بیرونی مقاومت نمی کنند؟! از جهانی سازی آمریکایی تا تجاوزهای صهیونی تا خودکامگی های داخلی و…!

اصل مشکل را فیلسوفان و جامعه شناسانی درک کرده اند:

  • ماکس وبر و “قفس آهنین”!
  • کارل مارکس و “از خود بیگانگی”!
  • هابرماس و “مستعمره شدن زیست جهان”!
  • “خود استعماری هوشمند”!
  • پاسخ در اخلاق و معنویت است نه سیاست!
  • خطبه۲۱۵ نهج البلاغه اوج حرف را زده است…
  • لایه و هسته سخت مقاومت حفظ کرامت های خود است!
  • فرق اعتراض وال استریت و مقاومت غزه؟
  • لایه سختِ هسته های مقاومت، “ربطنا علی قلوبهم” است!
  • این تونل های غزه نیست که بمباران شود حتی دست جنگ ترکیبی و شناختی به آن نمی رسد!

 

* اگر مفید دیدید گوش دادنش را به دیگران توصیه کنید!

دانلود سخنرانی «لایه سختِ مقاومت و هسته های مقاومت» | “دانلود از پیوند کمکی

أَنا أَکثَرُ مِنکَ مَالاً وَأَعَزُّ نَفَراً وَهُوَ ظَالِمٌ لِّنَفسِهِۦ قَالَ مَآ أَظُنُّ أَن تَبِیدَ هَٰذِهِۦٓ أَبَداً

«… پس به رفیق خود که با وى گفتگو مى کرد گفت: من از جهت مال از تو بیشتر و به عده از تو نیرومند ترم. و به باغ خود شد در حالى که ستمگر به نفس خویش بود گفت گمان ندارم که هیچ وقت این باغ نابود شود. گمان ندارم رستاخیز به پا شود، و اگر به سوى پروردگارم برند سوگند که در آنجا نیز بهتر از این خواهم یافت.

رفیقش که با او گفتگو مى کرد گفت: مگر به آنکه تو را از خاک آفرید و آنگاه از نطفه و سپس به صورت مردى بپرداخت کافر شده اى. ولى او خداى یکتا و پروردگار من است و هیچ کس را با پروردگار خود شریک نمى کنم.

چرا وقتى به باغ خویش در آمدى نگفتى هر چه خدا خواهد همان شود که نیرویى جز به تأیید خدا نیست، اگر مرا بینى که به مال و فرزند از تو کمترم؛ باشد که پروردگارم بهتر از باغ تو به من دهد، و به باغ تو از آسمان صاعقه ها فرستد که زمین بایر شود.

یا آب آن به اعماق فرو رود که جستن آن دیگر نتوانى و میوه هاى آن نابود گشت و بنا کرد دو دست خویش به حسرت آن مالى که در آن خرج کرده بود زیر و رو مى کرد که تاکها بر جفته ها سقوط کرده بود، و مى گفت اى کاش هیچ کس را با پروردگار خویش شریک نپنداشته بودم.

و او را غیر خدا گروهى نباشد که یارى اش کنند، و یارى خویش کردن نتواند.

در آنجا یارى کردن خاص خداى حق است که پاداش او بهتر و سرانجام دادن او نیکتر است …»

هُنَالِکَ ٱلوَلَٰیَهُ لِلَّهِ ٱلحَقِّ

 

آیات الهی ۳۲ تا ۴۴ کهف را اینجا بشنوید!

سخنرانی/ ۰۳۱۰۱۷ – شرح خطبه ۲۱۶

از سلسله درسهای نهج البلاغه در مورخه ۱۷ دی ماه ۱۴۰۳، جلسه شرح خطبه ۲۱۶ توسط حجت الاسلام قنبریان منتشر می‌شود.

دانلود سخنرانی «۰۳۱۰۱۷ – شرح خطبه ۲۱۶» | “دانلود از پیوند کمکی

دختر اسلام، “ام ابیها”(مادرِ پدرش)ست و مدالش “فداها ابوها” (پدرش به فدایش) میشود.

دختر شرقی، عقده فرویدی ادیپ و الکترا ندارد؛ روان رنجور نیست، پاک و عفیف، پدری است.

دختر ایران، حقیقتاً مربی اش دختر اسلام است[۱].

یکی از هزارش زهرا رحیمی:

مثل گردن بند با برکت فاطمه(س)، مدال المپیکش؛ شادی اش هدیه کودکان غزه و ارزش مادی اش هدیه غافلگیرانه روز پدر می شود!

شهید بهشتی چه زیبا دختر ایران اسلامی را توصیف کرد؛ در پیامی به مناسبت روز زن نوشت:

«ما همیشه فریاد مى‌کردیم که زن در اسلام زنده، سازنده و رزمنده است، ولى به شرط آنکه لباس رزمش، لباس عفتش هم باشد؛ شکل شرکتش در مبارزات و مجاهدات منافى با حفظ عفت و پاکدامنى و اصالتش نباشد. در گذشته شرکت دادن زن‌ها در مجالس ایالتى و ولایتى در زمان طاغوت دام فریبى بود؛ براى آنکه در جامعه‌اى که مردش رأى آزاد نداشت، جز دام چه چیز مى‌تواند باشد؟! به هرحال ما خوشحال هستیم که امروز زنان ما در صحنه با عشق و شوق و با عفت و پاکدامنى و آراستگى به همه فضیلت‌هاى اخلاقى با شجاعتى تحسین‌انگیز حضور دارند و رشد بینشى و ایمانى و رفتارى خودشان را نشان مى‌دهند.»

محسن قنبریان ۱۹دی۱۴۰۳

[۱] عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ السَّلاَمُ قَالَ: إِنَّ أَطْفَالَ شِیعَتِنَا مِنَ اَلْمُؤْمِنِینَ تُرَبِّیهِمْ فَاطِمَهُ عَلَیْهَا السَّلاَمُ : کودکان شیعیان مومن ما را فاطمه(س) تربیت می کند! (بحارالانوار ج۶ص۲۲۹)

روایت برخورد امیرالمومنین(علیه السلام) با نجاشی یار قسم خورده حضرت