بایگانی برچسب: s

پیوستِ مردم!

همانطور که حمایت و مطالبه مردمی، سوخت موشکها و پهباد ها شد؛ حمایت و تشکر مردمی هم گنبد فولادین پدافندی و بازدارنده دشمن خواهد شد.

جا دارد سرتاسر ایران اسلامی، میدان حمایت و تشکر و راهپیمایی و تجمعِ حمایت شود.

پ.ن:

خدا و مردم!

«در همه‌ی صحنه‌های سیاست داخلی و خارجی ما نقش مردم همین اندازه تعیین کننده است و این جاست که ما می‌رسیم به مضمون آن آیه‌ای که در طلیعه‌ی خطبه تلاوت کردم که خدای متعال به رسول اکرم می‌فرماید: «هو الذی ایّدک بنصره و بالمؤمنین» خداوند تو را با پیروزی خودش، با یاری خودش و با مؤمنان کمک کرد. یعنی پیروزی الهی و نصرت الهی در کنار مؤمنان. مؤمنان این‌ قدر بها داده می‌شوند در قرآن. «یا ایّها النّبی حسبک اللَّه و من اتّبعک من المؤمنین» خدا و مؤمنان تو را بس.

این حرف کوتاه انقلاب ماست.

خلاصه‌ی جمهوری ما این است: خدا و مردم.

سیاست نه شرقی و نه غربی ما بر روی این پایه استوار است؛ خدا و مردم.

ما این دو عنصر شریف را که می‌توانند حرکت انقلاب اسلامی ما را روزبه‌روز گسترش و عمق بیشتری بدهند، نباید از دست بدهیم.»

(رهبر انقلاب اسلامی۱۳۶۱/۰۳/۱۴ فیش‌های بیانات در خطبه‌های نمازجمعه تهران)

محسن قنبریان ۱۴۰۳/۱/۲۶

روایتی اسرائیلی از ترورهای اسرائیل!

رونن برگمن خبرنگار اسرائیلی ساکن تل آویو سال۲۰۱۸ کتابی درباره ترورهای ۶۰سال اخیر اسرائیل نوشت.

با ۱۰۰۰ مهره اطلاعاتی اسرائیل مصاحبه و هزاران سند را بررسی کرد. از ترور یاسر عرفات تا دانشمندان هسته ای ایران را بررسی کرد.

از مئیر داگان رئیس پیشین موساد

در این کتاب حرف‌های دسته‌اولی نقل می‌شود. درباره صنعت هسته‌ای‌ و دانشمندان هسته‌ای ایران یک جمله از داگان در کتاب هست که می‌گوید: “راه‌های زیادی برای اینکه یک ماشین را از حرکت بازداریم وجود دارد. مثلاً یک ماشین چند هزار قطعه دارد، شما باید بگردید و ببینید کدام قطعه اساسی است و آن را بردارید. ولی یک راه ساده‌تر هم وجود دارد، اینکه راننده را بکشی!”

خود این کتاب می‌گوید سیاست اسرائیل در بحث پرونده هسته‌ای در دوران داگان «کشتن راننده» بود.

سرّ ترور برخی دانشمندان هسته ای، شهید فخری زاده و… می تواند همین باشد.

نکته جالب اسم کتاب است. برگمن آنرا از تلمود یهود عاریه گرفته است: “اگر کسی برای کشتن شما آمده برخیز و اول تو او را بکش”!

این مجموعه ۴جلدی روایتی اسرائیلی از سازمان ترور اسرائیل است که معمای ترورهای اخیر فرماندهان مقاومت را هم حل می کند.

ترور برای اسرائیل یک آموزه تلمودی و کاری پیش دستانه است که تجربه ۶۰ساله دارد و این دولت را به اعتراف این کتاب بزرگترین تروریسم دولتی کرده است.

محسن قنبریان / ۱بهمن۱۴۰۲

“مردم اسطوره ای و بی نظیر غزه”

این تعبیر سید مقاومت بود که: هیچ نظیری در دنیا ندارند!

 “روایت گران” و “مستند سازان”، جامانده اند تا استقامت، صبر، شکر و تجلیات متعدد ایمانِ اسلامی را از کودک و بزرگ این مردم تصویر کنند.

بهتر از “حرف/دم زدن از اسلام” و “عکس/ سلفی گرفتن با مقدسات” ، “تجلیِ مکارم اخلاقی” ای -که بعثت اسلام برایش بود- دعوت به اسلام می کند.

 این ویدئو پنجره بسیار کوچکی از “داعی شدن عملی غزه برای اسلام” است.

و همزمان “طعنه” به کسانی است که نام و نان اسلام را می خورند و به غیر اسلام دعوت می کنند!

اگر هنوز در اثنای ساخت “مدینه النبیِ” عدل و آباد، مستقل و آزاد و پراز معنویت -آنقدر که چشم جهان را بگیرد و دلهارا برباید- هستیم؛ جهانیان، قرآن و محمد(ص) را در محاصره و تحریم سخت تر از شعب ابیطالبِ غزه با کشتار زنان و کودکان پیدا کردند؛ ایمان و فضایلی همسنگ صدر اسلام!

“ایمانِ غزه” در جوار بیت المقدس، بر بازگشت مسیح(ع) از آسمان هم بی اثر نیست!

 رفتن آن ولی خدا پس از “فَلَمَّا أَحَسَّ عِیسَىٰ مِنْهُمُ الْکُفْرَ” بود (قَالَ مَنْ أَنْصَارِی إِلَى اللَّهِ؟!)

“ناصران الی الله” در مقابل کفر یهود، در هر زمان دیگر هم حواریون عیسی(ع) هستند. امروز غزه نه فقط وارث محمد(ص) که حواری مسیح(ع) هم هست!

آن کفر، عیسی(ع) را به آسمان برد و این ایمان زمینه بازگشت او در قدس است(إِذْ قَالَ اللَّهُ یَا عِیسَىٰ إِنِّی مُتَوَفِّیکَ وَ رَافِعُکَ إِلَیَّ وَ مُطَهِّرُکَ مِنَ الَّذِینَ کَفَروا وَجَاعِلُ الَّذِینَ اتَّبَعوکَ فَوقَ الَّذِینَ کَفَرُوا إِلَىٰ یَومِ القیامه)

محسن قنبریان

سخنرانی/ تناظر دوگانه های اسرائیل و ایران

حجت الاسلام قنبریان/ هیات آرمان انقلاب(جامعه پزشکی)/ ۲۷مهر۱۴۰۲

آیا طوفان الاقصی اسرائیل را متحد کرد ؟!

چرا در آزمایش روی موشکها می نویسیم مرگ بر اسرائیل و در مانور، دیمونا را هدف فرضی می کنیم و الان با دشمن واقعی درگیر نمی شویم؟!

️ادعا: ایران و اسرائیل هریک در دوگانه ای مهم قراردارند که بدون درک درست آن نمی توان “تحلیل” درست صحنه و هم “توصیه” و راهبرد درست داد!

– اسرائیل در دوگانه دولت اسرائیل_سرزمین اسرائیل

– ایران در دوگانه امت گرایی اسلامی_منافع ملی در چارچوب دولت-ملت مدرن

با عین حال، برای غزه چه می توان کرد؟!

چکیده را اینجا بخوانید!

دریافت «سخنرانی/ تناظر دوگانه های اسرائیل و ایران» | “دریافت از پیوند کمکی

جرأت طوفان؛ جان گرفتن گفتمان دینی «جهادگرایی در فلسطین»

نویسنده: حامد دهقانی

 

شیخ محمد الحسن ولد الددو، عالم شناخته‌شده و اسلام‌گرای اهل موریتانیا، در سخنرانی چند روز پیش خود، در حمایت از جهاد مسلمانان در غزه و فضیلت بسیار آن، به حدیث «إن أفضل رباطکم عسقلان» استناد می‌کند.

 

شگفت آنکه تطبیق حدیث «أفضل رباطکم عسقلان» بر «جهاد در غزه» فهمی بدیع و تازه در فضای گفتمانی حمایت از فلسطین است و موج مطالبی که به یکباره در این روزها در این راستا شکل گرفته، تقریبا بی‌سابقه بوده است.

 

چنین می‌نماید که موفقیت علمیات طوفان الأقصی نقش مهمی در فراگیر شدن بازخوانی این‌زمانی – و چه بسا آخرالزمانی – از این حدیث داشته است.

 

پیروزی مجاهدان فلسطینی، اگر خدا بخواهد، گرایش و اقبالی تازه در میان توده‌ها به جریان اسلام سیاسی، چه در اهل سنت و چه در شیعه، ایجاد می‌کند و روحی تازه به گفتمان جهادگرایی در فلسطین می‌دمد. اما شاید این برای نخستین بار در تاریخ معاصر باشد که مقاصد جهادی مسلمانان، چنین یکسو و هم‌جبهه شده است.

 

ادامه مطلب: جرأت طوفان؛ جان گرفتن گفتمان دینی «جهادگرایی در فلسطین»

تناظر دوگانه های اسرائیل و ایران

چکیده سخنرانی حجت الاسلام قنبریان/ هیات آرمان انقلاب(جامعه پزشکی)/ ۲۷مهر۱۴۰۲

ایران و اسرائیل هریک در دوگانه ای مهم قرار دارند که بدون درک آن نمی توان تحلیل درست از صحنه و هم توصیه و راهبرد درست داد!

  1. اسرائیل در دوگانه دولت اسرائیل_سرزمین اسرائیل:
    صهیونیزم پدیده ای مدرن است که در “بستر سکولاریزم” متولد شد و ناگزیر به استانداردهای آن است!
    از سوی دیگر مخاطبش قوم یهود است ولاجرم با “مذهب” کار می کند.
    لذا همزمان پایتختِ “ارزشهای لیبرال” (مثل هم جنس گرایی و…) و هم “افراطی ترین گرایش های مذهبیِ تکفیری” است!
    تقاضای جهانی از او، سکولاریزم است که برآیندش “دولت اسرائیل” است؛ به شکل دموکراتیک سرکار می آید و همراه با ارزشهای لیبرال است.
    تقاضای قوم یهود از او، رسالت مذهبی است که در مفهوم “سرزمین اسرائیل”(ارض موعود) خود را نشان می دهد.
    آمایش جمعیتی در آنجا:
    – یهود سکولار ۴۰٪
    یهود سنتی ۲۳٪
    یهود مذهبی ۱۰٪
    یهود ارتدکس افراطی ۸٪
    دو دسته آخر خواهان اجرای شریعت و قانون رسمی شدن اصول دین یهودند.
    سکولارها معمولا مناصب سیاسی دولت و مذهبی ها نهادهای اجتماعی را پر می کنند.
    اسرائیل اینگونه توانسته در دوگانه یاد شده تعادل ایجاد کند. یهودی زاده های کمتر متدین و جامعه جهانی را با یک دولت سکولار که از کنسرت ها تا دیگرباشی ها را حمایت می کند، راضی کند؛ و یهودی های مذهبی و متعصب را با اعطای ارض موعود و یادگارهای تورات راضی کند.
    هارمونی انطباق و شکاف در این دوگانه بسیار حائز اهمیت است:
    – وقتی در جنگ۱۹۶۷، صحرای سینای مصر و جولان سوریه و اماکن مقدسی از تورات به سرزمین اشغالی اضافه شد، مذهبی ها را مایل به دولت سکولار کرد و آنرا معجزه و نشانه الهی تلقی کردند. اینگونه “دولت اسرائیل” و “سرزمین اسرائیل” همگرایی بیشتر یافتند.
    ارتش اسرائیل(در دولت)= ارتش خدا خوانده شد و حتی یهودیان مذهبی اقبال بیشتری در سِمَت های ارتش از خود نشان دادند.
    خاخام تسوی یهودا کوک (پدر معنوی جنبشی تندرو) می گوید: “صهیونیزم پاسخی به ندای پروردگار است. باید گفت که صهیونیزم نشأت گرفته از اراده الهی بوده و در قالب جنبش سکولار ظهور و بروز یافته است. اراده خداوند را اجرا می سازند. صهیونیست ها اگر به دنبال اجرای یک پروژه سکولار ملی باشند، ابزاری در دست خداوند خواهند بود و خدا به وسیله آنها آزادی قوم یهود را رقم خواهد زد.”
    – در مقابل وقتی انتفاضه (مثل الاقصی سال۲۰۰۰) شکل می گیرد، نسبت به دولت اسرائیل تردید می کنند!
    انتفاضه ها، “سرزمین اسرائیل” را نشانه گرفته و میخواهند مانع پیشروی آنها یا اخراج آنها از اورشلیم و قدس شوند. از اینرو وقتی مورد اقبال واقع می شوند یهود مذهبی، سرزمین را هم در معرض خطر می بیند.
    – سطح درگیری سازشکاران (خودگردان یا شاهان منطقه) در حد برخی دولت های اسرائیل است؛ که لیکود بهتر است یا حزب کار؟! ولی اصل سرزمین اسرائیل را پذیرفته اند. در این سطح دولتهای آمریکا هم تفاوت قائل اند؛ بایدن هم کنار معترضان خیابانی نتانیاهو، گله مند بود.
    اما نوک فلش طوفان الاقصی، “سرزمین اسرائیل” بود نه نتانیاهو و رقبایش؛ پس تهدیدش بسی بیشتر از ائتلاف سیاسی رقبای سیاسی است.
    مطالبات طرح شده توسط دولت جمهوری اسلامی تا کنون؛ “محاکمه”(نتانیاهو)، “اخراج سفرای اسرائیل از کشورهای اسلامی” و “تحریم کالاهای اسرائیلی” بوده است. اینها کف مطالبات و در حد مواجهه با “دولت اسرائیل” است نه “سرزمین اسرائیل”!
    انتفاضه و مقاومت بُردش، سلب سرزمین اسرائیل بوده نه محاکمه یک جانی یا اخراج موقت یک سفیر که دولت اسرائیل هم خود ممکن است چنین کند.(دقت کنید)
  2. ایران در دوگانه امت گرایی اسلامی_منافع ملی در چارچوب دولت-ملت مدرن:
    – ایران نیز از حیث “انقلاب اسلامی”، “امت گرا” بوده است. امام خمینی از “جمهوری های اسلامی مستقل و متحد” در جهان اسلام می گفت. در فصل اول قانون اساسی -که بمثابه اصولِ اصول است- هم آمد:
    “تنظیم سیاست خارجی کشور براساس معیارهای اسلام، تعهد برادرانه نسبت به همه مسلمانان و حمایت بی دریغ از مستضعفان جهان”(بند۱۶اصل۳)
    در اصول بعد(اصل۱۵۰) درباره سپاه پاسداران آمد “برای ادامه نقش خود در نگهبانی از انقلاب و دستاوردهای آن پابرجا می ماند”. از همین جا “سپاه قدس” در آمد.
    – اما از حیث “نظام جمهوری اسلامی ایران”، “ملت گرا” و عضوی از اعضای سازمان ملل با قواعد و کنوانسیون های آن است!
    مثلا نمی تواند در امور داخلی کشورها دخالت کند! از اینرو در بحرین، دخالتی نمی کند و در سوریه و عراق پس از دعوت دولتهای قانونی، علیه داعش ورود می کند.
    طیف بندی جمعیتی ایران:
    به حسب برخی پیمایش ها (کامل منتشر نشده) حدود ۲۲٪ از مردم ایران -که عمدتا از طبقه متوسط به بالا و در کلان شهرها زندگی می کنند- گرچه مذهبی هستند لکن “اسلام سیاسی” را قبول ندارند و خواهان ارتباط با آمریکا و به رسمیت شناختن اسرائیل اند! اینها دولت-ملت کنونی ایران را سلب نکرده و جزء براندازان هم نیستند.
    از همین جا، جهاد تبیین و همراهی عمومی و اکثریت قاطع لزوم می یابد.
    دولتهای غربگرا در ایران نیز از انقلابی ها متفاوت اند. در ۴۰سال گذشته رجال سیاسی و اردوگاهی پدید آمده که دولت-ملت و صرفا منافع ملی را بر امت گرایی و انقلابی گری ترجیح می دهد. برخی از این رجال در مجاری تصمیم سازی نظام بوده و هستند. دبیر شورای امنیت وقت در سال۸۳ صراحتا گفت: “یکی از مباحث مهم و زیربنایی در این زمینه همان بحثی است که کم و بیش هنوز در گوشه و کنار فضای ذهن نخبگان ما خلجان می کند و آن اینکه آیا می خواهیم “جمهوری اسلامی ایران” باشیم یا می خواهیم “انقلاب اسلامی” باشیم؟ اگر بناست انقلاب اسلامی باشیم، رسالت بسیار بزرگی بردوش داریم یعنی ما انقلاب اسلامی هستیم و می خواهیم این فرهنگ را در سطح منطقه و جهان اسلام نشر بدهیم و قاعدتاً قدرت و ثروت خودمان را هم در سایه آن می بینیم و بر این مبنا هر مقدار انقلاب اسلامی بسط و گسترش پیدا کند به طور طبیعی بر قدرت و حتی ثروت ما افزوده خواهد شد. اما اگر می خواهیم جمهوری اسلامی ایران باشیم، رسالت اولیه و اولویت ما جمهوری اسلامی ایران است پس باید مسیر دیگری را بپیماییم و با اقتدار ج.ا.ا و تامین قدرت و ثروت است که به استحکام آن خواهیم رسید و هدف محوری ما حفظ این نظام خواهد بود”. (ماهنامه راهبرد ش۳۹)
    در بین این دوگانه است که:
    – مقامات در سخنرانی ها و آرمان خوانی ها بیشتر امت گرا بروز کرده اما در اقدامات و روال تصمیم سازی بیشتر دولت-ملت و منافع ملی را لحاظ می کنند.
    – در آزمایش موشک، رویش مرگ بر اسرائیل نوشته و ماکت دیمونا را هدف فرضی قرار می دهیم اما در دشمنی واقعی اسرائیل با مسلمانان غزه و کشتن بچه ها، تا مرزمان تهدید نشده یا از سوی دولت قانونی آنجا دعوت نشده ایم، صبر می کنیم و یا پنهانی و غیر مستقیم به گروه های مقاومت کمک می کنیم.
    نقطه تعادل در این دوگانه، ابتکاراتی برای جمع بین آندوست. بطور واضح:
    شکستن محاصره غزه و رساندن کمک های ضروری(آب و غذا و دارو) وظیفه انسانی و امتی ماست که هیچ پروتکل بین المللی هم آنرا دخالت در امور دیگر کشورها نمی داند. چون احتمال ممانعت اسرائیل هست، جمهوری اسلامی می تواند امنیت این محموله ها را در دریا و خشکی تا رسیدن به دست مردم غزه تامین کند. کشتی های نظامی اش، کشتی امداد رسانی را اسکورت و تهدید آنرا، تهدید مرزهایش بخواند. به سازمانهای بین المللی اجازه بازرسی کشتی امدادی را بدهد و کمک های کشورهای اسلامی را به دست مردم غزه برساند.
    از این پس در صورت تعرض، حق دفاع از خود دارد و اگر بدون تعرض به مسلمانان غزه برساند پیروزی خود را تثبیت و شکست دادن مردم غزه با گرسنگی و تشنگی را می شکند.
    ۲٫ گروه های مقاومت آسان تر از دولت ج.ا.ا می توانند بهانه مداخله نظامی و کمک به برادران خود را بیابند.
    ۳. خط قرمزی (مثل اشغال زمینی غزه)، می تواند اجماع امت اسلامی شود و کشورها -از جمله ایران اسلامی- و گروه های مقاومت را متعهد بدان کند. اینجور فضای جهانی هم ایران یا حزب الله را شروع کننده جنگ علیه اسرائیل نمی داند.
    پرداختن به ابتکاراتی که فریاد رسی مظلومان را با کمترین هزینه بین المللی تامین کند، باید کار نخبگان سیاست و مورد مطالبه مردم انقلابی باشد.
    امام سجاد(ع) در دعای۸ صحیفه سجادیه فرمود: “اللهم اعوذ بک من… ان نَعضُدَ ظالماً اَو نَخذُلَ ملهوفاً خدایا پناه می برم به تو از اینکه یاریگر ظالمی یا خوار کننده داغدیده و ستمدیده ای باشم.

شهادت میدهم چیزی ز دینداری نمی دانم

سراپا غرق تردیدم، من آیا یک مسلمانم ؟

 

مسلمان نیست هرکس بی خبر باشد ز هم کیشش

حدیثی خوانده ام اینگونه سرگردان و حیرانم

 

دلم از آه مظلومی  نمی سوزد ، نمی لرزد

خدایا تازه فهمیدم، پر از  جهل است ایمانم

 

من آنم که نمی بینم زبیر و طلحه ی خود را

ولی در ادعایم بوذر و عمار و سلمانم

 

گهی هستم ز هرچه انقلابی انقلابی تر

و گاهی فتنه ای می سازم و بعدش پشیمانم

 

نکرده این نماز روبروی کعبه آبادم

نکرده مسجد الاقصی ویران گشته ویرانم

 

شده هر روز این دنیا غروب سرخ عاشورا

ولی من روضه را تنها برای گریه می خوانم

 

رسیده ناله ی هل معین مهدی زهرا

ولی من در هوای ملک ری سر در گریبانم

 

کویرم خشک و بی پایان, اسیر فصل یخبندان

نشد این گریه ها باران , بر این جان بیابانم

 

منم آن شاخه ی زردی که این دوران نامردی

نیاورده کمی دردی به این اعضای انسانم

 

به چشم خویش میبینم به خاک و خون کشیدن را

سحر می سوزم و افطار عبد سفره ی نانم

 

نگاه من نمی بیند  مسلمان فلسطین را

مسلمانم ولی محصور در عنوان ایرانم

 

مکرر امت اسلام واحد را نشان می داد

مکرر سوخت ، من شرمنده ی پیر جمارانم

 

چه زیبا گفت از مرگ یهود و موج بیداری

همان موج خروشانی که من یک قطره از آنم

 

شده عالم پر از فریاد و طغیان کرده استبداد

چرا در این همه غوغا سکوت افتاده در جانم

 

جهان در پیچ تاریخیست, من در پیچ گمراهی

نمی دانم که با حقم و یا در حزب شیطانم

 

 

گهی تند و گهی آهسته ام اما خدا داند

اگر سید علی فرمان دهد مانند طوفانم

 

خدا گفته است حجم با برائت میشود کامل

کمال دین خود را لعن اسرائیل می دانم

 

اگرچه دیر می گویم،  پر از تکبیر می گویم

منم سرباز و امروز است خاک غزه میدانم

 

حسین محسنات

یا حَجّاج!

از حَجّاج، سفاک تر، والی ای در تاریخ اسلام سراغ نداریم.

در زمانی که والی عراق بود، تعدادی از زنان مسلمان تاجر با کشتی و اموالشان دست دزدان قوم “مید” از “دیبل”(بندری در سند) افتادند!…

یکی از آن زنان -از بنی یربوع- از همان کشتی ندا داد: یا حَجّاج!

این دادخواهی به حجاج رسید جواب داد: یا لبیک!

از همین جا عملیاتهایی برای آزاد سازی آنها و بعد فتح سند کلید خورد… (فتوح البلدان ج۳ص۵۳۴)

تاریخ آینده بر مظلومیت امت اسلام خواهد گریست که حَجّاج هایش کودکان و زنان (یمن یا…) را به خون کشیدند اما فریاد حدود یک میلیون زنان و مادرانی که در باریکه ای بنام غزه گروگان اند را هیچ پاسخی ندادند! یا فقط برای مصرف داخلی، ژستی گرفتند و زباناً محکوم کردند!

جنایت در غزه به ضیم و ننگ رسیده است؛ همان که حسین(ع)، به قیمت کشته شدن و پیروز نشدن، عاشورا پذیرفت! (بین السله و الذله)

از اینسو در تمام این ۷۵سال اینقدر افکار عمومی جهان برای مقابله با اسرائیل فراهم نبوده است. فقط تظاهراتهای اروپایی و آمریکایی را ببینید!

بین “مقاومت اسلامی” با “حَجّاج های امت” حتما فرقی هست!

بیانیه و محکوم کردن و صرفا سخن گفتن را سازشکارها هم دارند.

مقاومت یا باید دیگر برای مردم شان از محو اسرائیل و… نگوید یا در این “ننگ اسلامی” و “فرصت جهانی” ، انتقام شایسته را بگیرد.

می دانم که در تدبیر و بالمرصادند و حتما به موقع اقدام خواهند کرد! و به طرح کثیف بایدن بعد از فاجعه بیمارستان تن نمی دهند.

محسن قنبریان ۲۶مهر۱۴۰۲

وا معتصماه!

در زمان معتصم عباسی، پادشاه روم، سرزمین اسلام را اشغال کرد؛ مسلمانان تحت سلطه را مُثله کرد، چشمانشان را بیرون آورد و بینی و گوشهایشان را برید. زنان و بچه ها را هم اسیر و در بند کرد. مرزنشینانی که اسب و سلاحی داشتند، بر او تاختند.

یک زن هاشمی اسیر و در بندِ رومیان صیحه زد: وامعتصماه!

خبر به معتصم رسید، پاسخ داد: لبّیک! لبّیک!

همان وقت بپاخواست و بر اسب سوار و دستور حرکت داد…

فتح عمُّوریّه از همین جا آغاز شد.

 

جنایات اسرائیل در غزه از اشغال رومیان کمتر نیست، آنچه با بمب های ممنوعه اتفاق می افتد بسی دردناک تر از مُثله کردن و گوش و بینی بریدن است. اینجا کودکان را هم می کشند و صدای #یا_للمسلمین زنان بلند است.

مرزداران امروز اسلام هرکه سلاح داشته کاری کرده و می کند؛ لکن غزه دارد ویرانه و نسل کشی، کامل میشود.

 

روشن شد شاهان عرب از معتصم بی عرضه ترند؛ ولی ولایت فقیه عادل با خلافت عباسی قابل مقایسه نیست؛ معتصمِ فاسق و جائر از خامنه ای و سیدحسن نصرالله، جوانمردتر و با غیرت تر نبود.

سال۸۰ فرمود: “من فریاد آن زن فلسطینی را که در مقابل دوربین خبرنگار با صدای گرفته خود فریاد می زد: یاللمسلمین… از یاد نمیبرم

در این ۲۰سال دست مبارزان سرحدات اسلام و فلسطین بجای سنگ، از موشک پرشد.

امروز(۲۵مهر) تهدید کرد: “بمباران های غزه باید فوراً قطع شود”!

” اگر چنانچه این جنایات ادامه پیدا کند، مسلمانها و نیروهای مقاومت بی تاب می شوند؛ کسی جلوی اینها را دیگر نمی تواند بگیرد؛ این را بدانند”!

 

یعنی روزهای آینده، نجات غزه را می بینیم؟!

 

محسن قنبریان