بایگانی برچسب: s

اسرائیل به همان سگ هاری تبدیل شده است که آرزویش را داشت

موشه دایان، فرمانده نظامی و وزیر دفاع سابق اسرائیل، جایی گفته است: «اسرائیل باید مثل سگی هار به نظر برسد، خطرناکتر از اینکه کسی جرئت کند مزاحمش شود». دایان حتی از سوی نظامیان اسرائیل، فرماندهی بسیار خشن و تندرو به شمار می‌رفت که ایده‌هایش معمولاً خطرناک به نظر می‌آمد. اما لویی رنه برس، پژوهشگر تشکیلات نظامی اسرائیل، می‌گوید دایان با ایدۀ «سگ هار» خود، در واقع شیوه همیشگی اسرائیل را در دیوانه‌ نشان‌دادن خود برملا می‌کند.

بعد از گذشت یک سال از دور جدید جنگ اسرائیل علیه فلسطینیان، اقدامات جنون‌بار ارتش رژیم اسرائیل، بیش از همیشه در معرض دید همگانی قرار گرفته است.

در پردۀ تازه‌ای از این جنایات، اسرائیل در عملیاتی که آن را «نظم جدید» نامیده است، با فروریختن بیش از هشتاد تُن بمب بر سر چند ساختمان مسکونی و با کشتن بیش از سیصد غیرنظامی، اقدام به ترور دبیرکل حزب‌الله لبنان، سید حسن نصرالله و فرماندهان همراه او کرده است. اسرائیل به همان چیزی تبدیل شده است که موشه دایان توصیه می‌کرد: سگ هار.

ایلان پاپه، مورخ سرشناس اسرائیلی، اخیراً در مصاحبه‌ای گفته است: «فکر می‌کنم آنچه شاهد آن هستیم، آغازِ پایان پروژۀ صهیونیسم است. و مورخان خوب می‌دانند که آغازِ پایان پروژه‌هایی مانند صهیونیسم، خطرناک‌ترین فصل از تاریخ یک خطه‌ است».
(با تلخیص)

شرایط مرگ و زندگی!

«شرایط کنونی منطقه به گونه‌ای است که هم برای دشمن صهیونیستی شرایط مرگ و زندگی است و هم برای جبهه حق.

ورود لبنان به قضایای اخیر فلسطین و غزه تأثیر عمیقی داشت و اگر چنین کاری انجام نمی‌شد قطعا بیشترین خسارت به خود لبنان وارد می شد.

(رهبر انقلاب اسلامی در دیدار «نبیه بری» رئیس مجلس لبنان ۱۴۰۳/۰۳/۰۲)

 توجه:

مهمترین دیده بانی رهبر انقلاب اسلامی بعد از طوفان الاقصی در این جمله بروز کرد:

شرایط کنونی منطقه به گونه ای است که هم برای دشمن صهیونیستی شرایط مرگ و زندگی است هم برای جبهه حق!

از حرف های تکراری و کلیشه ای و شعاری که به قصد امید بخشی از اتمام کار اسرائیل و وعده های تاویلی و مبهم می دهند بگذرید؛ برای جبهه حق هم شرایط مرگ و زندگی است! از تبیین و سخن گفتن درباره اش برای مردم و بدنه انقلابی نترسیم!

با حمله به لبنان و ترورهای اخیر بخصوص سید مقاومت این موازنه به نفع اسرائیل در حال به هم خوردن است!

حرفهای مخدّر را جای امید و شعارهای توخالی را جای تسلیت تحویل نگیریم!

شرایط خاص زمانی را درک کنیم و این دیده بانی فرمانده کل را پاس بداریم.

مردم را برای مقابله جدی (مستقیم یا باواسطه) مهیا و از مسئولین(سیاسی و نظامی) جدی مطالبه کنیم.

عدم درک شرایط ویژه زمان در لحظه مرگ و حیات، ملامت غیر جبران دارد!

محسن قنبریان ۱۴۰۳/۷/۷

این مرد اسطوره صلاح الدین را تعویض می کند!

صلاح الدین ایوبی فاتح قدس از چنگ صلیبی هاست.

در جنگ جهانی اول که قیمومت فلسطین به انگلیس سپرده و اشغال و نطفه صهیونیزم منعقد شد؛ ژنرال گورو -از فرماندهان فرانسوی جنگ- وقتی وارد دمشق شد با پا به قبر صلاح الدین زد و گفت: صلاح الدین ما بازگشتیم!

اسطوره صلاح الدین در ادبیات مقاومت جولان زیادی دارد. الجزیره برای کودکان کارتون صلاح الدین ساخت. برخی سران حماس تأسی به او در آزادسازی قدس را زبان زدند[۱].

از طرف دیگر جبهه سفیانی سویه دیگر این اسطوره -یعنی سرکوب شیعیان- را برجسته می کنند! عبدالرحمان السدیس امام جمعه مکه گفت: باید مثل صلاح الدین پیش از مبارزه با یهودیان و مسیحیان با شیعه و ایران بجنگیم![۲]

برخی سلفی ها و شعب اخوان المسلمین در سوریه و… هم شیعه و ایران هراسی می کنند.[۳]

برساخت این خط آن میشود که برخی شیعیان سنتی بپذیرند اینها بعد از پیروزی آن روی دیگر صلاح الدین خواهند شد!

لکن این مرد(آیت الله خامنه ای) در ادامه خط روشن عالمان بزرگ شیعه از کاشف الغطاء و شرف الدین و سید ابوالحسن اصفهانی تا امام خمینی، نجات غزه و فتح قدس را نشان گرفته است.

 به زودی اسطوره صلاح الدین به او و فرماندهان مقاومت در یمن و حزب الله عوض می شود.

امروز وقتی او و خیل میلیونی شیعیان بر هنیه نماز خواندند، سامح عسکر توئیت کرد که این اتحاد بیشتر از تیرهای جنگی صهیونیست ها را به وحشت می اندازد[۴]!

محسن قنبریان ۱۴۰۳/۵/۱۱

[۱] خالد مشعل: برای تسریع در آزادسازی، راه صلاح‌الدین ایوبی را دنبال می‌کنیم

[۲] امام جمعه مکه: ای مسلمانان! گوش فرا دهید، جنگ ما با ایران و شیعه است! / به خدا سوگند، این جنگ تا زمانیکه این ها بر روی زمین هستند، ادامه دارد! / باید مثل صلاح الدین پیش از مبارزه با یهودیان و مسیحیان، با شیعه و ایران بجنگیم!

[۳] اخوان المسلمین سوریه: مسئولیت این عمل تروریستی را بر عهده نظام ایران می‌دانیم.

[۴] منظر مؤلم للطائفیین وأعداء الحیاه

صدا و سیما/ کوی محبّت

برنامه کوی محبت تهیه شده در شبکه دو سیما با دعوت از حجت الاسلام قنبریان به مناسبت شهادت چهارمین اختر تابناک امامت و ولایت امام سجاد(ع) در گفتگویی ویژه درباره سیره رفتاری آن امام بزرگوار از شنبه ۶ الی سه شنبه ۹ مرداد ماه برگزار شد. این برنامه منتشر می‌شود.

برنامه کوی محبت تاریخ ۶ مرداد ماه ۱۴۰۳

 

برنامه کوی محبت تاریخ ۷ مرداد ماه ۱۴۰۳

 

برنامه کوی محبت تاریخ ۸ مرداد ماه ۱۴۰۳

برنامه کوی محبت تاریخ ۹ مرداد ماه ۱۴۰۳

ادامه خواندن صدا و سیما/ کوی محبّت

تشبیهِ غزّه با کربلا؛ سهل و ممتنع!

نوحه بر غزه و مقایسه‌اش با کربلا، برخی میراث‌گرایان را نگران کرده است!

متوقف‌کردنِ عاشورا در سال ۶۱هجری و دفنِ کربلا در کربلا هم عده‌ای از انقلابیان را برآشفته است!

و باز دعوا و برچسبِ «افراطی‌ها / هیئت سکولار» و غیره رونق گرفته است!

ادعا: نه کسی با اهل‌بیت علیهم‌السلام قابل مقایسه است (لا یُقاس بآل محمد(ص) من هذه الأمّه أحد[۱]) و نه هیچ‌روزی -حتی شهادت ائمهٔ اطهار- در عظمت مصیبت، روزِ حسین علیه‌السلام می‌شود (لا یوم کیوم الحسین[۲]) ؛ لکن غزه، کرب‌و‌بلای حسین(ع) را ارث برده است!

آیا مقایسه‌ناپذیریِ کسی با امیرالمؤمنین علیه‌السلام مجوّز است که حکومت و حکمرانی‌ای غیرعلوی اختیار کند؟!

اینکه عظمت مصیبت هیچکس به «رتبه»ی مصائب حسین(ع) نمی‌رسد، آیا مجوّز است که تشابه و تشبّه به او (با مقیاس‌کردنش) واجب نباشد؟!

حسین(ع) بلندترین «قله»ی فداکاری برای خداست که هم «دامنه»ی پیروان را بالا کشیده و هم «سلسله‌جبال»ِ تأسّی و تشبّه در قبل و بعد از خود را موجب شده است!

پیامبرانی که پیش از او گذرشان به کربلا افتاده، و پیش‌آمد و خون‌آمدی به خود دیده‌اند؛ از خدایشان شنیدند که: «فسال دمُک مؤافقه لدمه[۳]»: خونت برای تشبّه به خون حسین(ع) جاری شد!

عجب از کسانی که قمه‌زنی با دستان خود -بدون هیچ نصّ شرعی- را تشبّه به شمشیرها بر حسین(ع) می‌شمارند؛ اما تشبّه و تشابه‌خواندنِ خون‌های ریخته‌شدهٔ تأسّی‌کنندگان به حسین(ع)[۴] را مقابل یزیدهای زمان، برنمی‌تابند!

برخلاف مبنای فقهیِ توقیفی‌بودن شعائر[۵]، خودزنی با قمه را تشبّه به حسین(ع) می‌شمارند؛ اما بر مبنای وجوبِ تأسّی به سیّد مظلومان و شهید و کشته‌ دادنِ زنان و فرزندان، تشبّه به امامِ شهید نمی‌دانند؟!!

وقتی پوست سر و صورت اسماعیل صادق‌الوعد [۶]را کندند، در پاسخ به فرشته‌ای که برای مدد آمده بود گفت: لی أسوه بما یصنع بالحسین(ع)[۷]: برای من تأسّی به آن چیزی است که با حسین(ع) می‌کنند!

اسماعیل به عظمت مصیبت حسین(ع) نرسید اما اگر به کرب‌و‌بلای حسین(ع) هیچ شباهتی نیافته، پس تأسّی چه معنا دارد؟!

ابوذر غفاری وقتی در غربت و تنهایی در تقابل با جریان استئثار (ویژه‌خواریِ أموی) و استبداد به تبعید رفت، تبعیدش را با روز حسین(ع) مقایسه کرد و دوستانِ اندکش را چنین تسلّی داد: ما أیسَر هذا و لکن کیف أنتم إذ قتل الحسین(ع) قتلا (یا: ذبح ذبحاً) والله لایکون فی الإسلام بعد قتل الحسین أعظم قتلا منه[۸]: این (تبعید و غربت) آسان است اما شما چه می‌کنید وقتی حسین(ع) را آن‌گونه بکُشند یا ذبح کنند؟! به خدا قسم قتلی بزرگ‌تر از آن در اسلام نیست.

حافظانِ میراث جا دارد نگران باشند تا کسی در «رتبه» با اهل‌بیت(ع) و «روزی در عظمت مصیبت» با روز حسین(ع) مقایسه نشود؛ چون آن مصیبتِ عظما در عالم بالا هم اثر کرده -به حسب روایات صحیح- و آسمان و زمین و همهٔ مخلوقات بر آن گریسته‌اند[۹]!

امتدادبخشی به میراث هم جای نگرانی دارد تا مبادا حسین(ع) در ۶۱هجری دفن شود و الگو و بالتّبع «شبیه‌ساز» نشود!

که وگرنه؛ گریه‌کنانِ امروز با گریه‌کنانِ روز عاشورا بر تلّی در همان کربلا، و در حالِ نظاره بر کشته‌شدن حسین(ع) فرقی نمی‌کنند[۱۰]!

ازهمین‌رو بود که شهید مطهری فریاد می‌کرد «شمر زمانت را بشناس» و رهبر انقلاب اسلامی از «کربلای غزه» می‌گوید[۱۱] و امام موسی صدر در کتاب ارزشمند «سفر شهادت[۱۲]» بین عاشورا و فلسطین پیوند می‌زند.

امام رضا علیه‌السلام در روایت معروف «ریّان بن شبیب» هر دونگرانی را برای‌مان به‌زیبایی جمع کرده است: «إنّ یوم الحسین اقرح جفوننا و اسبل دموعنا و اذلّ عزیزنا بأرض کرب و بلاء و اورثنا الکرب و البلاء إلی یوم الانقضاء[۱۳]»

روز حسین (نه روزها و مصائب دیگر) است که پلک‌های ما را مجروح و سیل اشک از چشمان ما جاری کرده است [همان لقد عظمت الرزیّه و جلّت و عظمت المصیبه]

اما هم‌او در ادامه می‌فرماید: به ما «کرب و بلا» تا روز انقضاء(فرج) ارث داده شده است!

یعنی همان مضمون: کلّ یوم عاشورا و کلّ ارض کربلا (که سخن مشهوری است و روایت نیست).

این کرب و بلا، «ارث» حسین بر حسینیان است؛ همان کرب و بلاست تا ارث‌بودن درست باشد؛ لذا شبیه خواندنش انحراف از میراث نیست.

تا وقتی وارث حسین(عج) در مرتبهٔ غیبت و «الذین استضعفوا» است، فرج و گشایش برای مظلومان و مستضعفان نیست و آنها در کرب و بلایند.

غزه بدین معنا، چرا کرب‌و‌بلای حسین(ع) نباشد؟! ملّتی که در مقابل ضَیم (ظلمِ ننگ‌آمیز) ایستاده، به سیّد اهل إبای از ضیم [۱۴]-یعنی حسین بن علی(ع)- تأسّی کرده است.

این نکتهٔ سهل و ممتنعِ تشبیه غزه با کربلاست!

آنچه غزّه از مصیبت می‌بیند، ارثِ کرب‌وبلای ننگ‌ناپذیریِ حسین(ع) است؛ ولو هیچ‌روزی در «رتبه»، روزِ حسین در «عظمت مصیبت» نمی‌شود!

محسن قنبریان ۱۴۰۳/۵/۵

مطالب مرتبط:

[۱] خطبه۲

[۲] بحار ج۴۴ص۲۹۸

[۳] اینجا بخوانید

[۴] یا اباعبدالله اسوه انت قدماً (کامل الزیارات ج۱ ص۷۲)

و: فلکم فیّ اسوه (طبری ج۴ص۳۰۴)

[۵] به مقاله چالش شعائر از نگارنده رجوع کنید

[۶] آیه ۵۴ مریم

[۷] کامل الزیارات ج۱ص۶۴

[۸] همان ص۷۴

[۹] ر.ک: کامل الزیارات ابن قولویه

[۱۰] ر.ک: کتاب “اهالی تپه ندبه” اثر نگارنده

[۱۱] بیان رهبر انقلاب اسلامی و شهید مطهری را اینجا بشنوید

[۱۲] کتاب سفر شهادت را از اینجا تهیه کنید

[۱۳] امالی صدوق ج۱ص۱۲۸

[۱۴] شرح ابن ابی الحدید ج۳ ص۲۴۹

ما راهی جز مقاومت نداریم!

بیژن عبدالکریمی

«من از آقای پزشکیان درخواست دارم که به مسئله مقاومت علیه آمریکا توجه داشته باشد. ما راهی دیگر جز مقاومت نداریم. یعنی اگر بخواهیم فکر کنیم که برویم با آمریکایی‌ها دست بدهیم و روبوسی کنیم در واقع کار تمامه، نه! همین که دست دراز کنیم پاشو دراز خواهد کرد و از ما انتظار داره که دراز بکشیم و تسلیم مطلق بشویم و این خب سرشت وضعیت کنونی ماست…!»

کربلای جدید!

به نوشته روزنامه آمریکایی وال استریت ژورنال، یحیی السنوار در نامه‌هایش از آمادگی‌اش «برای مرگ در میدان نبرد» می‌نویسد.

در نامه جدید خود نبرد کنونی در غزه را به نبرد امام حسین(ع) در کربلای معلی در قرن هفتم میلادی و شهادت ایشان تشبیه می‌کند و می‌نویسد:

«باید در همان مسیری که شروع کرده‌ایم پیش برویم. یا بگذار کربلای جدیدی باشد».

 

پ.ن:

ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه ذیل خطبه۵۱ (جلد۳ص۲۴۹)، سیدالشهداء را سید اهل اباء از ضیم (ظلم همراه با ننگ) می شمارد که به مردم مرگ زیر شمشیر را در مقابل پذیرش پستی و خفت آموخت.

 

* مرتبط: حسین(ع) آنجاست که “عاشورا” آنجاست!

محسن قنبریان