بایگانی برچسب: s

چطور از ایمان مردم به آرمان‌ها، می‌شود عمل آرمان‌خواهانه تولید کرد؟!

حجت الاسلام قنبریان در اولین جلسه کارگاه «حلقه‌های میانی و قیام مردمی برای قسط»:

چطور ایمان به عدالت و کفر به تبعیض منجر به عمل عدالت‌خواهانه می‌شود؟!

دریافت فایل صوتی «حلقه‌های میانی و قیام مردمی برای قسط» | “دریافت از پیوند کمکی


ایمان به عدالت و کفر به تبعیض فطرتاً در وجدان هر انسانی وجود دارد. اسلام نیز تاکید بیشتری بر آن دارد. و انسان شیعی به خاطر تعلق به اهل بیت ایمانش به عدالت و کفرش به تبعیض بیشتر است و بیشتر به ظلم و جور حساس است.

انواع عمل‌ها متناسب با سطح این ایمان و کفر متفاوت است:

  • صبر نجیبانه
  • عمل خیرخواهانه
  • شورش و اعتراض
  • دلسردی و سکوت

 

عدالت‌خواهان نباید صبر نجیبانه و عمل خیرخواهانه را تکفیر کنند و همه تقصیرات را به گردن ساختار بیاندازند! در بعضی از موارد خود عدالت‌خواهان هم نمی‌دانند دقیقا چه می‌خواهند!

در کنار صبر نجیبانه و عمل خیرخواهانه دو گام برای تغییر وضع موجود باید برداشته شود:

  1. در مرحله اول در سطح نظری و کارشناسی باید به اجماع در توصیف صحنه و اجماع در راه حل رسید.
  2. در مرحله دوم در سطح سیاسی و در تقابل با ذی‌نفعان، فشار اجتماعی تنها راه حل است.

 

بدون گذشتن از خاکریز اول نباید به سراغ خاکریز دوم رفت، چرا که باعث شکست و ناامیدی می‌شود. دو لبه‌ی قیچی برای تولید ناامیدی و دلسردی:

  • تجمع و عملِ بدون کار علمی و کارشناسی
  • برخورد قهری و امنیتی با اعتراضات

تفصیل را در صوت جلسه بشنوید.

به مخاطبان عزیز:

“آستانه درد” با “آستانه ضعف” فرق دارد. آگاهی، همزاد دردمندی است. برای اینکه دردمان نیاید نمیشود بی خبری یا سانسور یا ان شاءالله بادمجان است بر هر عیب و نقص بار کنیم.

  1. آدم ضعیف از تصور درد آمپول هم می میرد اما آدم درد مند ده سال با سرطان می جنگد و امیدوار می ماند! پس هر دردگویی را ناامید نپنداریم!
  2. امید واقعی، ریشه در “ایمان” دارد نه “آمار”. آدرس در آیه۱۷۳ آل عمران و دیدن ضیق ها و خناق ها دارد نه سر به زیر برف کردن ها!
    و چون ریشه در ایمان دارد، همراه کنش و عمل و حتی پرخاش است ؛ نه یک تماشاگر صرف و خواننده ی روزی چند یادداشت ، که نقدها و نقص ها حالش را بد کند و از نویسندگان ویتامین تقویتی بخواهد!

خداراشکر کانالهای تقویتی و ویتامین c هم هست که مراقب باشند دردها را طوری مهندسی کنند که ضعیف ترها و تماشاگرها را ناامید نکند!

بنده ترجیح می دهم با آگاهان و دردمندانِ امیدوار گفتگو کنم یا نگویم و ننویسم!

محسن قنبریان

مقایسه مواجهه ترامپ و مراجع شیعه در دعا برای رفع کرونا

ترامپ یکشنبه ۱۵مارس(۲۶اسفند) را برای مبارزه با کرونا “روز ملی دعا و نیاش” خواند!

در این سو مراجع تقلید شیعه، گرچه همواره به دعا و توسل در کنار مراقبت‌های پزشکی تاکیده کرده‌اند؛ اما هیچ برنامه و مناسک جمعی تجویز نکرده، بلکه حتی با تعطیلی مناسک دسته جمعیِ همیشگی(زیارات و نماز جمعه) هم موافقت کردند!

در این بین فقط روحانیونی متوسط (مثل مقتدی صدر) از کار بزرگان شیعه اظهار تعجب کرده و بعضا با شبیه‌سازی کار ترامپ، روزی برای دعا معلوم کردند[۱]!

آیا مراجع قم و نجف کمتر از مقتدی فهمیده‌اند؟! و از ترامپ لامذهب‌ترند؟!!

کمی عقب‌تر برگردیم: آیا در دوره تشریع اسلام، هیچ بیماری واگیری اتفاق نیافتاده است؟ مواجه پیامبر(ص) و معصومان با آن چگونه بوده است؟!

چرا برای “خشکسالی” و بی‌بارانی عبادت دسته جمعی نماز “استسقاء”(طلب باران) و برای بلایائی مثل “زلزله و طوفان”، “نماز آیات” تشریع شده؛ اما برای طاعون و “اپیدمی‌ها” چنین عباداتی تشریع نشده است؟!

 دو اصل مهم از قرآن و سنت:

  1. لزوم مدیریت فرهنگی جامعه به سمت “آستانه اجتماعی تضرع” در بلایا، از جمله بیماری‌های اپیدمیک.
  2. دستور “طبیبانه” ائمه(ع) در امراض مُسری بجای مناسک جمعی.

برای شرح هر یک حوصله کنید:

۱- ۱   آستانه تضرع اجتماعی

قرآن کریم مظانّ توجه جمعی و اجتماعی به خداوند و تضرعِ پاکِ قلبی به او را در دو نما، تصویر می‌کند[۲]:

۱- ۱- ۱     نمای اول: تضرع اضطراری و غیر قابل مدیریت:

اضطرارِ حاصل از قطع کامل اسباب ظاهری؛ مثل شکستن کشتی و افتادن مسافران در غرقاب! (۲۲/یونس،۶۵/عنکبوت،۳۲/لقمان)

️این انقطاع اضطراری و قهری، انتفاع فرهنگی و ایمانی بالایی ندارد. قابل مدیریت هم نیست. به محض دسترسی به اسباب ظاهری، انقطاع به اتمام رسیده و حال تضرع هم زایل می‌شود.

۱- ۱- ۲   نمای دوم: تضرع اختیاری و انتخابیِ قابل مدیریت:

تضرع در حالت سختی و امراضی که اسباب ظاهری هم برقرار است و نتایج خود را به بار می‌نهد.

قرآن در دو آیه از آن پرده بر می‌دارد:

-“ما به سوی امت‌های پیش از تو، پیامبرانی فرستادیم، و آنها را به شدتِ گرفتاری(البأساء)و بد حالی(الضراء) دچار کردیم به امیدی که به آستانه ما ذلت و زاری کنند(لعلهم یتضرعون)”. (۴۲/انعام)

-“هیچ پیامبری را در شهری نفرستادیم مگر آنکه اهلش را به بأساء و ضرّاء دچار کردیم لعلهم یضّرّعون” (۹۴/اعراف). ضرّاء بدحالی روحی و جسمی است و شامل امراض و نقص‌های بدنی میشود[۳].

️اینجا بخلاف نمای اول، اسباب ظاهری -مثل طبیب و دارو- هم هست و اثر هم می‌کند. لذا خواندن خداوند و تضرع، مثل نمای قبل قهری نیست؛ بلکه محتمل و ممکن و مرجوّ است. لذا با “لعل” از آن تعبیر شده است.

کوبلر راس ۴۰سال روی مردم عادی -نه اولیاء و تربیت‌شدگان و نه ملحدین- درباره مراحل مواجه با خبر مرگشان تحقیق کرد و به پنج مرحله رسید:

انکار/ خشم و عصبانیت از این وضعیت/ چانه زنی و قرار گذاشتن با خدا و نذر و عهد کردن/ یأس و ناامیدی/ رضایت از مرگ و سپردن خود بدان.

اگر هستیِ جامعه را اعتبار محض ندانیم و حظّی از وجود و “روح جمعی” برایش قائل شویم[۴]؛ شاید بتوان از این پنج مرحله در جامعه‌ای که دچار اپیدمی‌کشنده شده، با تفاوتی سراغ گرفت:

  • شهرها و کشورهای مختلف، اول بودن کرونا را انکار کردند. آنرا یک توطئه رسانه‌ای یا پدیده‌ای معمولی و مانند آن خواندند.
  • بعد خشم و عصبانیت‌های اجتماعی بروز کرد. در ایران علیه ماشین‌های شماره شهرهای مبتلا، در اروپا و آمریکا علیه چینی‌ها و آسیایی‌ها. اعتراض‌ها بر سیاست‌های دولت‌ها، روش‌های پیشگیری و درمان، سبک‌های طبابت که با زبان خشم و عصبانیت بروز کرد، نیز نشان این مرحله در “روان اجتماعی” است.
  • مرحله سوم، نزدیک به مطلوب ما(تضرع اجتماعی) است لکن فرقی که “فرد” با “جامعه” دارد، نکته بسیار حائز اهمیت ماجراست.

در مقیاس فرد، وقتی پزشکان او را جواب می‌کنند؛ همه اسباب ظاهری، قطع می‌شود. پس ناچاراً مرحله تضرع و در خواست از خدا شکل می‌گیرد(فرد ذیل نمای اول قرآن می رود).

اما در مقیاس اجتماعی، کل افراد دچار مرگ نمی‌شوند. ضرّاء و بیماری، فراگیر است؛ اما بسیاری هم مبتلا نمی‌شوند، یا بهبود می یابند. پس اسباب ظاهری(پیشگیری و درمان) بکلی از بین نرفته است. در این صورت، تضرع جمعی و اجتماعی، “قهراً” اتفاق نمی‌افتد. تحقق آستانه اجتماعی تضرع، نیازمند مدیریت و برنامه‌ریزی عمیقی است؛ که علی‌رغم تکمیل و گسترش وسائل ظاهریِ پیشگیری و درمان، روح اجتماعی مردم به مرحله التجاء و تضرع به خداوند برسد.

این صرفاَ با برنامه های شعارگونه و توصیه‌های مناسکی خاص(اذکار و اوراد) میسر نمی‌شود. چنانچه می‌بینیم آن توصیه‌ها، موج عمومی در مردم نمی‌آفریند و فقط اهل دعا را عامل به آن می‌کند. دعای همگانی، محتاج درک عمومی آستانه تضرع اجتماعی است.

پیوست فرهنگی-اخلاقی به سیاست‌های ستاد بحران، برای راهبری جامعه به آستانه تضرع -علی رغم کنترل اپیدمی- باید رکنی در ستاد بحران باشد که فعلا خبری از آن نیست.

۱- ۲ دستور “طبیبانه” ائمه(ع) در امراض مُسری بجای مناسک جمعی:

بیماری‌های مسری و اپیدمیک در عهد معصومان هم بوده است. معاذ بن جبل در زمان خلیفه دوم با طاعون از دنیا رفت[۵] عبدالله بن ابی یعفور در زمان امام صادق(ع) در سال طاعون فوت کرد[۶]. پس میتوان از مواجهه ائمه با این بیماری‌ها سراغ گرفت.

با نگاهی پسینی به روایات و مجامع روائی چند نکته مهم به دست می‌آید:

برای قحطی و خشکسالی، نمازی مثل نماز عیدی٘ن(فطر و قربان) بنام “استسقاء” بشکل دسته جمعی تشریع می‌شود. اما برای بیماری‌های مسری و کشنده، چنین عبادت جمعی‌ای تشریع نمی‌شود.

علت الهی بودن اولی و بشری بودن دومی یا تقدیری بودن اولی و تنبیهی بودن دومی نیست چون علت خشکسالی و بی‌بارانی هم مثل طاعون می‌تواند بخاطر گناهانی باشد[۷]. همین بیماری‌ها هم برای برخی عذاب و برای برخی رحمت‌اند[۸].

برای هرچیز ترسناک آسمانی (از کسوف و خسوف تا تاریکی‌ها و بادهای وحشت‌زا)، “نماز آیات” تشریع شده است[۹]. این نماز مثل یومیه، جماعت خواندنش، مستحب است[۱۰].

ابن بابویه از وجوب فزع به مساجد هنگام این آیات می‌گوید؛ چون شبیه آیات قیامت است. پس یاد قیامت و توبه و پناه بردن به مساجد -که خانه‌های خدا در زمین است- لازم است؛ تا حفظ بر ذمه خداوند باشد[۱۱].

لکن بیماری‌های خوفناک مُسری از شمول این ادله خارج تلقی شده‌اند و چنین مناسک جمعی‌ای برای آنها ثابت نیست[۱۲].

-برای مثل زلزله، نهی از تعویض شهر زلزله‌خیز شده و دستور استحبابی به سه روز روزه(چهارشنبه، پنجشنبه، جمعه) و خروج در جمعه به صحرا و دعای دسته جمعی، صادر شده است[۱۳]. لکن درباره بیماری‌های مسری(مثل وبا و طاعون)، ترک شهر طاعون زده جایز شمرده شده[۱۴] و چنین دستور دعای جمعی هم صادر نشده است.

 در دستورات ائمه هم، دستور طبی یا ارجاع به طبیب اصل است:

کلینی و صدوق در روایت صحیح السندی وجه تسمیه معالجه‌گر به “طبیب” -با وجودی که درد و شفاء از خداوند است- را این می‌شمارد که موجب طیب نفس(آرامش جان) بیمار می‌شود[۱۵].

-علامه مجلسی هم در جلد ۵۹بحار در ابواب طب و معالجه امراض، سی و پنج روایت در اینباره آورده است. در بعضی جواز رجوع به طبیب یهودی و ذمی و در بعضی دیگر جواز طبابت با سبک ممالک دیگر مطرح شده است[۱۶].

۱- ۳         مواجه خود ائمه با امراض:

از مجموع ابواب روائی، دو مواجه عمده و متفاوت به دست می‌آید:

دستورات طبی ائمه، با تجویز ادویه و اغذیه خاص[۱۷]

۱- ۴          دعاها و تعویذها:

برخی از آن‌ها در روایات صحیح [۱۸] و برخی در ضعیف السند [۱۹] آمده است.

مجلسی  این تعویذها را برای جدا شدن مومن از آدم سست عقیده معرفی می‌کند. مومن را هم با اثر ایمان و تصرف باطنی امام(ع) درمان می‌کند؛ نه با اثر طبعی آن دوا[۲۰].

️ پس راه عمومی ائمه(ع) تجویز طب یا ارجاع به طبیب بوده است.

۱- ۵  جمع‌بندی:

در بیماری‌های مُسری و اپیدمیک، مناسک دسته جمعی توصیه نشده است. وظیفه اصلی دو چیز است:

  1. طبابت(پیشگیری و درمان)
  2. مدیریت فرهنگی جامعه برای رسیدن به آستانه تضرع اجتماعی و بالتبع نفع بردن از ادعیه و توسلات.

مطالب مرتبط:

محسن قنبریان
۹۸/۱۲/۲۵

[۱] مقتدی صدر: متعجب هستم که غرب و ترامپ، خواهان این می‌شوند که فردا روز دعا و عبادت باشد؛ اما در شرق، نمازهای جمعه و جماعت را تعطیل کرده و زیارت بارگاه معصومان را نه فقط متوقف کرده بلکه بارگاه‌ها را نیز بسته‌اند! (روز جمعه را هم روز دعای عمومی اعلام کرد)

[۲] ر.ک: ترجمه المیزان ج۷ص۱۲۷

[۳] همان

[۴] حیات اجتماعی  مردمی با مجموعه ادراکات عمومی و تحرکات منسجمشان هویدا می‌شود لذا از روح‌های اجتماعی متفاوتی در جهان می‌توان سراغ گرفت. برای تفصیل ر.ک: جهان‌های اجتماعی حمید پارسانیا.

[۵] کتاب سلیم بن قیس ج۲ص٨۱۷

[۶] رجال الکشی ص۲۴۶

[۷] الکافی ج۲ص۳۷۳

[۸] علل الشرایع ج۱ص۲۹٨

[۹] الکافی ج۳ص۴۶۴

[۱۰] جواهر الکلام فی ثوبه الجدیدج۶ص۳۴٨

[۱۱] من لا یحضره الفقیه ج۱ص۳۴۰

[۱۲] الصلاه الحائری ص۵۳۷/مهذب الاحکام ج۷ص۲۵۰

[۱۳] وسائل الشیعه ج۷ص۵۰۴

[۱۴] معانی الاخبار ص۲۵۴

[۱۵] الکافی ج٨ص٨٨/علل الشرایع ج۲ص۵۲۵

[۱۶] بحار الانوار ج۵۹ص۶۲الی ص۷۶

[۱۷] مجلسی بیانات صدوق و مفید را در وجوه این روایات چنین می‌شمارد: برخی مختص به اقلیمی خاص یا طبع و مزاجی خاص یا برای فردی خاص است، برخی جعلی و ساختگی‌اند، برخی در نقلشان سهو و اشتباه صورت گرفته(برخی هم صحیح است). بحار ج۵۹ص۷۴و۷۵

[۱۸] برای نمونه الکافی ج۲ص۵۶۴

[۱۹] برای نمونه وسائل ج۲ص۴۲۲

[۲۰] بحار الانوار ج۵۹ص۷۶