اول سه تابلوی تاریخی ببینیم:

1. سقوط بشار اسد و قبلش صدام حسین!
   بشار، به پایگاه روسیه فرار کرده بود اما هنوز برخی در ایران، به اطلاعیه های ارتش اعتماد داشتند! عقب نشینی ها را تاکتیکی می خواندند و منتظر بودند ورق برگردد!
   در عراق هم ارتشی که تا هفته قبل کویت را چند ساعته گرفته بود، مثل ارتش بشار شد!
   سقوط بغداد همه را غافلگیر کرد.
   بی مردم و نامردمی بودن، عامل شکست است! جنگ بشار یا صدام مساله مردم نبود و بالتبع جریان اخبار و راهبردها و یاری اش از آنها نمی گذشت؛ گرچه آنها قربانی اشغال و هرج و مرجش شدند!
2. فرار سپاه حضرت امیر(ع) در صفین!
   معاویه بر تیری نوشت: “از بنده خیرخواه خدا! شما را آگاه کنم که معاویه می خواهد بند فرات را بر شما بگشاید تا همه غرق شوید! پس مراقب باشید”! و پرتاب کرد.
   تیر را یک نفر دید و دست به دست چرخید، شایع شد و جان گرفت. همزمان معاویه ۲۰۰کارگر را به کمرگاه رود فرات فرستاد تا با بیلها و زنبیل ها برای فریب حفاری کنند!
   تیر به حضرت امیر(ع) رسید فرمود: “هشیار باشید این حیله ای که معاویه بدان پرداخته نه درست است نه قابل انجام؛ او می خواهد شما را از جای [استراتژیک تان] براند! نادیده اش انگارید!”
   سپاه فریب صدای حفاری خورد و موقعیت را رها کرد؛ طوری که امیر(ع) هم ناگزیر شد با آخرین دسته به جای مرتفع برود! “(وقعه صفین ص۱۹۰)
   نظام علوی، مردم پایه بود؛ اما به تعبیر خود حضرت: “کَأَنَّنِی الْمَقُودُ وَ هُمُ الْقَادَهُ” (گویی من پیرو و آنها پیشوایند)!
   در این فضا مرجفون برنده اند! اتفاقی که در لیله الهریر و فردایش قرآن بر نیزه زدن بیشتر کارگر شد!
3. شیرینی بدر صغری و مرجفون مدینه!
   مشرکان پس از پیروزی در اُحد با مسلمانها قرار جنگی دیگر کنار بازاری فصلی گذاشتند که بدر صغری نام گرفت. مسلمانها در حال آماده شدن بودند اما ابوسفیان آماده نبود. خشکسالی را بهانه کرد و بخاطری که مسلمانان جسور نشوند خروجی دو سه روزه از مکه کرد. نُعیم بن مسعود اشجعی را ۲۰شتر جایزه داد تا مسلمانان را منصرف کند. او با رجفه و شایعه آمد و به اصحاب گفت ابوسفیان همه را جمع کرده و اینبار متفاوت از قبل سراغتان می آید! خارج نشوید که جز فراری کسی نجات نمی یابد ! خانواده هایتان کشته می شوند و…
   بین یاران گشت و گفت تا رعب و وحشت افتاد و آنان از رفتن اکراه یافتند !(المغازی ج۱ص۳۸۶)
   رسول الله تهدید را خنثی کرد که: حتی اگر تنها باشد می رود!
   تهدیدها و رجفه ها با ازدیاد ایمان مومنان جواب گرفت(۱۷۳آل عمران) در مقابل شبکه مرجفون تهدید شدند(۶۰احزاب)
   خروج شیرین مسلمانان بدون جنگ، ۸روز در بازار فصلی به تجارت گذشت!

چگونه الگوی سوم ساخته شد؟!

عناصرش در این دو آیه است:

1. یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا خُذُوا حِذْرَکُمْ…!(۷۱نساء)
   آیه خطاب به همه مردم است نه فقط فرماندهان و اولی الامر.
   حِذْر، بیداری و آماده باش و مراقبت همه جانبه در برابر خطر است. گاه برای ابزارِ برحذر شدن(اسلحه) هم به کار می رود؛ اما خودش بمعنای اسلحه نیست؛ چنانچه در آیه۱۰۲ همین سوره باز دستور می دهد: جایی(مثل نماز) که اسلحه زمین می گذارید هم حذرتان را داشته باشید! (…أَنْ تَضَعُوا أَسْلِحَتَکُمْ وَخُذُوا حِذْرَکُمْ…).
   از خبر دیده بانی تا ارائه تحلیل از آرایش صحنه، بیان درس و عبرتها تا پیشنهاد راهبرد مقابله درست و هرچه مثل اینهاست “اگر در مسیر ماندن و مقاومت” باشد، همه از مصادیق خُذُوا حِذْرَکُمْ است؛ و #مقاومت_مردم_پایه می سازد؛ لذا پیامبر می شنید، در راهبردها مشورت می گرفت که: در شهر بجگنیم یا بیرون؟! مسلمان عادی مشورت می داد که: خندق بکنیم! و…
   نمونه اول این را ندارد! کنار نهادن مردم از اینجا شروع می شود!
2. وإِذا جاءَهُم أَمرٌ مِنَ الأَمنِ أَوِ الخَوفِ أَذاعوا بِهِ ۖ وَلَو رَدّوهُ إِلَى الرَّسولِ وَإِلىٰ أُولِی الأَمرِ مِنهُم لَعَلِمَهُ الَّذینَ یَستَنبِطونَهُ مِنهُم …﴿۸۳ نساء﴾
   و هنگامی که خبری از امن یا ترس به آنها برسد، آن را شایع می‌سازند؛ در حالی که اگر آن را به پیامبر و پیشوایان -که قدرت تشخیص کافی دارند- بازگردانند، از ریشه‌های مسائل آگاه خواهند شد…
   در مذمت منافقین و ضعاف مومنین است که خبری(خوب یا بد) از میدان را پیروزی یا شکست تلقی و ترویج می کنند و “قصد تضعیف روحیه دارند”. ترویج اخبار اثبات نشده، اتهام پراکنی بی اساس، بزرگ نمایی توان دشمن، تحقیر خودی و رد نکردن به اولوالامر، تابلوی دوم را می سازد.
   پیروزی یا شکست به جمع بندی میدان و راهبردهاست که کار اولی الامر است.
   کار اولی الامر در این حوزه، استنباط است. “نَبَط” اولین آب استخراج شده از چاه است و استنباط یعنی خارج کردن قول از حالت ابهام و رساندن به مرحله تمییز و تعیین.

ولیّ امر و مردم، مدار مقاومت اند؛ هردو!

محسن قنبریان ۱۴۰۳/۹/۲۶

نامه انجمن خودروسازان به معاون اول و درخواست افزایش۷۰تا ۸۰درصدی قیمت خودرو، دست آخر در حد افزایش۳۰٪ موافقت شد! البته هیچکس اعلام را گردن نگرفت تا شبانه از کانال بورس صدایش در همه ایران پیچید؛ مثل یک بمب صوتی یا شکستن دیوار صوتی!

اعلام قطعی منظم برق، شایعه دائمی بنزین، افزایش قیمت خوراکی ها(تخم مرغ و…) را وقتی کنار آن قرار دهیم می تواند کار شکستن دیوار صوتی ای بکند که معمولا برای ترساندن مردم قبل از حمله انجام می شود!

هم در شرایط حساس مقاومت، دوگانه غلط “اقتصاد یا مقاومت” را پرصدا می کند و استقامت را می لرزاند.

 هم “پوشش” برای “بمباران خاموش و مستمر” طبقات پایین، در “جنگ فقر و غنای داخلی” می شود!

چنانچه سریع موجب رشد سهام بورس و رضایت بورس بازان در قبال نارضایتی عمومی مردم شد.

 مردمی که درصد بالایی اصلا اتومبیل ندارند؛ اما قربانی “انسجام بازار” و “دومینوی افزایش قیمت ها” می شوند!

مردم متوسطی که دیگر با تعطیل خط تولید خودروهای ارزان تر توان خرید خودروهای مثلا ارتقاء یافته با رشد قیمت هایی ۴۹و ۳۰درصدی در فاصله های کوتاه را ندارند! وقتی بیش از۲۰٪ بر حقوق و دستمزدشان افزوده نشده، چگونه به رشد قیمت ها برسند؟!

جریانی که همیشه با قرائت ناترازی ها (انرژی، ارز و…) در جانب “آزاد سازی قیمت” می ایستد در اینباره توجیه جالبی می کند که شبیه توجیه نتانیاهو در بمباران مردم به بهانه تعقیب تروریست ها و نجات اسرائیل است!:

 “حرکت به سوی آزاد سازی قیمت ها نه تنها موجب افزایش محسوس قیمت ها در بازار نشده بلکه سبب شده صنایع بورس تهران نیز از اقبال قابل توجهی برخوردار شود”.

“درصورت اعمال افزایش قیمت ۸۰درصدی قیمت(!)، خودروها از زیان خارج و سودده می شوند”.

“نرخ های جدید ممکن است قیمت ها در بازار را آپدیت کند با این حال بسیار بعید است رشد قیمت به اندازه اصلاح قیمت انجام شده در مبدا باشد…اثر افزایش قیمت کارخانه ای بر بازار نهایتا۱۰٪ خواهد بود”!

“نفع و رانت ناشی از فریز و سرکوب قیمت، به جیب دلالان و واسطه‌گران می‌رود. از طرفی، تبعات منفی فریز و سرکوب قیمت، مانند افت کمی و کیفی تولید، متوجه مصرف‌کننده واقعی می‌شود”! (اینجا بخوانید)

بلاتشبیه نتانیاهو هم بیش از یکسال است مردم عادی را به قصد آنانکه تروریست می نامد بمباران می کند در حالیکه ۷۰٪کشته‌ها زن و بچه اند!

قبلا نوشته بودم مقاومت با اقتصادی سازشی نمی شود!

مطلب مرتبط: غفلت از برجام داخلی

محسن قنبریان ۱۴۰۳/۸/۳۰