بایگانی ماهیانه: بهمن 1401

۰۲/ سخنرانی با علی(ع) در انقلاب محمد(ص)

جلسه دوّم سلسله جلسات “با علی(ع) در انقلاب محمد(ص)”، برگزار شده در مسجد دانشگاه تهران به همت هیئت اصحاب الحسین علیه السلام، در مورخه ۱۵ دی ماه ۱۴۰۱، منتشر می‌شود.

دریافت جلسه دوم «با علی(ع) در انقلاب محمد(ص)» | “دریافت از پیوند کمکی


۰۱/ گزیده درسهایی از چهل حدیث امام خمینی رحمه الله علیه

به مناسبت حلول ماه رجب و آغاز فصل بهار سلوک معنوی، ان شاءالله کلیپ های صوتی گزیده از جلسات “درسهایی از چهل حدیث امام خمینی” که در رمضان۱۴۰۱ توسط حجت الاسلام قنبریان ارائه شد به مرور در تارنما قرار داده خواهد شد.

دریافت گزیده جلسه نخست «درسهایی از چهل حدیث امام خمینی رحمه الله» | “دریافت از پیوند کمکی

دریافت جلسه نخست سخنرانی «درس‌هایی از چهل حدیث امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه)» | “دریافت از پیوند کمکی

جلسه اول
  • روش و ضرورت چهل حدیث خوانی
  • این سلسله گفتار چگونه تنظیم میشود؟
    – سه فصل از مطالب مشاع چهل حدیث امام
    ۱. ما با خود چه می کنیم؟ دنیا، شهوات و گناهان با ما چه می کنند؟
    ۲. چگونه از مرداب درآییم؟! توبه و عزم و…
    ۳. اعمال مقبول چگونه میشود؟ و چه می کند؟
  • حظ و بهره های دنیا با ما چه می کند؟
    – مانع عبادات و ریاضات
    – کراهت از مرگ و عزیمت
    – بغض نسبت به خداوند لحظه مرگ
  • چرا حظ های دنیا چنین می کند؟
    – ما ولید و فرزند دنیاییم!
    – لطف خداوند درباره امیال دنیوی!
    – هر میل با ارضاء شدت می یابد تا همه قلب را دنیا بگیرد!
  • عبادات برای مهندسی معکوس تعبیه شد!
    – از قرنطینه الزامی رمضان بیشتر استفاده کنیم

تفصیل را بشنوید!

جبران پولی!

اینکه مقایسه آقای وزیر از اساس خیالی و کاریکاتوری است بماند.

جبران پولی برای سنوات تحصیل(مدرک) را از دو حیث “عدالت” و “کرامت” میشود بررسی کرد؛ فقط سه اشکال از حیث کرامت:

  1. اگر مدرک تحصیلی، معیار جبران مادیِ خدمت نمی بود، آن ۱۵سال تحصیل -که او هنوز دکتر نام نگرفته بود- هم شأن مناسب به نحوی برایش تدارک میشد، تا بعد از ۱۵سال نیاز به جبران تفاضلی نباشد!
  2. حالا که استاد شده، می تواند در کنار تدریس، علمِ حامل ثروتش را به صنعت پیوند زند، در شرکت دانش بنیادی ایده پردازی کند و در دنیای مالکیت فکری از اینجا درآمد کسب کند. اما سالاریِ پول و بدیل شدنش برای همه چیز(چقدر حقوق دهیم جبران شود؟!) موجب میشود بعد از باخت از جوان دیپلم (البته به روایت وزیر) یکبار دیگر از صاحب سرمایه ببازد! سود ارزش افزوده دانش بنیادها بیشتر به جیب صاحبان سرمایه برود و استاد، کارگری فکری تلقی شود!
  3. اگر او استاد علوم انسانی شده است، کرامت او به منزلت اجتماعی اوست (که بدیل ریالی و دلاری ندارد) : او اکنون باید در ساخت و تعدیل قدرتِ سیاسی به انحاء فردی و تشکلی نقش آفرین باشد. در ترتیبات نهادیِ اجتماعی هم جزو سلسله مراتب اولیاء (در فقه) قرار گرفته باشد. یعنی مثلا کفالت او برای دانشجویانش در برخی آسیب های اجتماعی و سیاسی پذیرفته و اصلاح و تربیت بدو سپرده شود!

اگر این علوم هم سرتاسر الحادند -که استادش برای این کارها نااهل است- پس چرا با بدیل ریالی، مدرک و ارتقائاتش را قلاده و بیت المال را هرز می دهید؟!!

محسن قنبریان

ماه رجب

خابَ الوافِدونَ عَلَىٰ غَیرِک آنان که بر غیرِ تو وارد شدند ناکام شدند
و خَسِرَ المُتَعَرِّضونَ إلّا لَک و آنان که به غیرِ تو روی آوردند زیان دیدند
و ضاعَ المُلِمّونَ إلّا بِک و آنان که به درگاهِ غیرِ تو فرود آمدند تباه گشتند
و أجدَبَ المُنتَجِعونَ إلّا مَنِ انتَجَعَ فَضلَک ، و آنان که از غیرِ فضلِ تو طلب کردند، بی‌برگ‌و‌نوا شدند
بابُک مَفتوحٌ لِلرّاغِبینَ درب رحمتت بر مشتاقان باز است
و خَیرُک مَبذولٌ لِلطّالِبین و خیر تو به جویندگان عطا شده است
و فَضلُک مُباحٌ لِلسّائِلینَ و فضل و احسانت بر درخواست‌کنندگان مباح است
و نَیلُک مُتاحٌ لِلآمِلین و وصالِ تو برای آرزومندان میسّر و مهیّاست
و رِزقُک مَبسوطٌ لِمَن عَصاک و خانِ روزی‌ات برای آنکه نافرمانی‌ات کرده گسترانیده شده
و حِلمُک مُعتَرِضٌ لِمَن ناواک و بردباری‌ات بر آنکه به دشمنی‌ات برخواسته شامل است
عادَتُک الإحسانُ إلَى المُسیئین احسان و نیکی به بدکاران، روش و عادت توست
و سَبیلُک الإبقاءُ عَلَى المُعتَدین و مدارا با متجاوزان شیوۀ توست
اللٰهُمَّ فاهدِنِى هُدَى المُهتَدینَ پس خداوندا، مرا به راهِ رَه‌یافتگانْ رهنمون شو
و ارزُقنِى اجتِهادَ المُجتَهِدین و تلاش سختکوشان را روزی‌ام فرما!
و لا تَجعَلنِى مِنَ الغافِلینَ المُبعَدینَ و مرا از غافلانِ رانده از درگاهت قرار مده
و اغفِر لِى یومَ الدّین و در روز جزا مرا بیامرز!

“حسنه دنیا” یا “بازگشت جاهلیت”؟!

(سخنی خودمانی با حجت الاسلام و المسلمین سروش محلاتی)

ایشان در یادداشت “تنفس در هوای جاهلیت“، آلودگی هوا، تعطیلی، بیماری و مرگ و میر ناشی از آن را به لحاظ دینی -در کنار نامناسب بودن تغذیه و کاهش سطح سواد- نوعی عذاب الهی و علامت انحطاط جامعه خوانده که اوج آنرا ادبیات اسلامی جامعه جاهلی می نامد. “شرّ دار” در کنار “شرّ دین” در کلمات امیرالمومنین را توصیف جاهلیت شمرده که مردم از حداقل های زندگی مانند آب سالم و غذای مناسب محروم اند(خ۲۶)

توصیف ملامت بار حضرت را بدین خاطر می شمارد که ولو اعراب جاهلی چنان انحطاط زندگی دنیوی را انتخاب نکرده بودند اما آن شرایط را پذیرفته و برای تغییر و اصلاح آن تلاش نمی کردند! در آخر هم [جامعه ایرانی را] هشدار می دهد که مبادا مسلمانان پس از جاهلیت نخست بار دیگر گرفتار جاهلیت شوند!

به نظر بنده:

“شرّ دار”، آب تیره و خوراک گلو آزار(خ۲۶) عرَض مفارق یکی از جاهلیت ها (عرب قبل از اسلام) بوده نه مقوّم ذات همه جاهلیت ها و نه حتی عرَض لازم و همیشگی آن است.

برایم کمی عجیب بود که چطور نشانه های ذاتی جاهلیت در خطبه ۱۹۱و۱۹۵ -که بر جبهه دگر اندیش و برانداز بسیار قابل تطبیق است- از نظر ایشان دور مانده و بخاطر سودبردن از آلودگی هوا، در جاهلیت خواندنِ اوضاع، یک نشانه موقعیتی را بر جاهلیتِ قابل تکرار نشانده اند!

حال آنکه نه هر جاهلیتی آب کدر و آلودگی هوا دارد و نه هرجا چنین بود، جاهلیت است:

  1. آیا جامعه فرعونی در کنار نیل با توصیف بهشت گونه عجیب در قرآن (…من جنات و عیون و زروع و مقام کریم و نعمه کانوا فیها فاکهین /۲۵تا۲۷دخان) جاهلیت نبود؟! پس این شرّ دار و “تشربون الکدر و تأکلون الجشب” اش کجاست؟!
  2. پیامبر (ص) فرمود بین دو جاهلیت مبعوث میشود. امیر المومنین(ع) جاهلیت دیگر را حکومت اموی معرفی کرد (خ۹۳: …و قِطَعَاً جاهلیّهً/ و خ۹۸ و…)
    آیا شام و سواحل زیبای مدیترانه با مناطق خوش آب و هوا، با انواع خوردنی ها و کاخ های زیبا و غنائم مرغوب، چیزی از جاهلیت آن می کاست؟!
    چگونه انحطاط ظاهری زندگی، همه ترقی و بهترگزینی شده اما باز جاهلیتی مثل همان جاهلیت سفیانی نام گرفته است؟!
  3. پیامبر خاتم(ص) در همین جاهلیت توصیف شده خطبه۲۶ مبعوث شد. بجای شرّ دین، بهترین دین را آورد و مردم را “خیر امه اخرجت للناس” کرد؛ اما همه می دانیم از اول هجرت و تشکیل جامعه و حکومت نبوی تا فتح خیبر، جامعه مسلمان فقیر بود. بین ۷۰ تا ۴۰۰ نفر[۱] از اصحابش اصلا دار و منزلی نداشتند و روی سکوی مسجد زندگی می کردند! زمستان در حفره ها می رفتند[۲]! از گرسنگی سنگ به شکم می بستند[۳]! و تا فتح خیبر(سال ششم) خوب سیر نشدند[۴]! اگر خوراکی پیدا می شد خرما بود روزی یک مد برای دو نفر[۵]! یکبار وقتی نان دیدند، تکبیر گفتند[۶]! پوشاکشان از خوراکشان نامناسب تر بود آنقدر که همواره نگران ستر عورت در نماز بودند[۷]!

آیا چون شرّ دار و خوراک ناگوار هست، بعثت را جاهلیت بنامیم؟!!

معلوم می شود این عنصری موثر در تعریف مفهوم جاهلیت به گونه ای که قابل تطبیق بر همه مصادیق باشد نیست. جاهلیت در این نما، نه جامع همه جاهلیت هاست نه مانعِ از شمول بر هجرت از جاهلیت ها و تحقق عقلانیت هاست.

اگر اصراری بر عرَض لازم بودن دارید، آلودگی هوا، پارگی ازن و دهها آسیب زیست محیطی، اثر جاهلیت مدرن و طرح های توسعه مادی او در زمین است؛ که بعید است منکر باشید.

جامعه نجیب و صبّار ایرانی را به خاطر تحمل آلودگی هوا و برخی کمبودها، هشدار بازگشت جاهلیت دادن، نه انصاف است نه مروّت.

اگر اسلامِ خمینی را شرّ دین نمی دانید -که حتماً نمی دانید- و پهلوی ها و سیاست های استکبار جهانی را ظلم می دانید؛ آنوقت ملت ایران را جای هشدار از جاهلیت باید بشارت به “حسنه دنیا” بدهید:

آیه۴۱نحل، مومنانی که بعد از مظلوم شدن، بخاطر خدا از ظلم هجرت می کنند را وعده “جای گرفتن در حسنه دنیا” داده است (والذین هاجروا فی الله من بعد ما ظُلموا لنُبوِّئَنَّهم فی الدنیا حسنه…).

به قرینه سیاق آیه و تایید مفسر بزرگی چون علامه طباطبایی، حسنه دنیا در این آیه “مجتمع صالح و عادلانه اسلامی” است.

حتی اگر سالیانی اهل صفه و آب کدر و اکل جشب هم داشته باشد، تکرار جاهلیت نیست، شروع تحقق حسنه دنیاست.

اگر گلایه ای از مدیریت ها، تعارض منافع و مانند اینها داشتید -که آلودگی هوای مردم یکی از آثارش هست- از زشتیِ سیئه در حسنه دنیا (حکومت اسلامی) حذر می دادید* نه شائبه تکرار جاهلیت را برای انقلاب و نظام اسلام گرا القاء کنید!

مهم: مطلب مرتبط: فرق خلاف شرع های ج.ا با حکومت علی(ع)

محسن قنبریان ۱۴۰۱/۱۱/۱

[۱] .ر.ک: کشاف ج۱ص۳۱۸

[۲] ر.ک: جامع البیان ج۲۸ص۵۲

[۳] همان

[۴] ر.ک: صحیح بخاری ج۵ص۸۳

[۵] ر.ک: مسند احمد ج۴ص۵۴۰

[۶] ر.ک: تهذیب الکمال ج۷ص۳۹۰

[۷] ر.ک: صحیح بخاری ج۱ص۱۳۰

پته‌ای کردن آموزش!

پته ای کردن آموزش، دادن کوپن و حواله هایی است که دولت برای ثبت نام در مدارس برگزیده می دهد. سرانه دانش آموز را جای مدرسه به والدین دادن و به نوعی مالکیت آموزش را واگذار کردن است.

پیشنهاد و مورد تاکید اقتصاددان نئولیبرال میلتون فریدمن بود و اکنون مورد حمایت بانک جهانی است.

طبق معمول افزایش بهره وری(نسبت پیشرفت تحصیلی دانش آموز به مخارج آن)، رقابت و بالتبع کاهش هزینه(!) توجیه اینان است؛ تا دولت را به تنظیم گر بازار آموزشی فروکاهند و موجب افزایش مدارس خصوصی شوند.

اما تجربه های عینی مطالعه شده در کشورهای در حال توسعه نشان داده، عدالت آموزشی آسیب می بیند.

اخیراً رئیس جمهور در ابلاغی در ضمن مواردی از سند تحول دولت، پته ای شدن آموزش را هم ابلاغ کرده است.

رهبر انقلاب چندین بار از منع واگذاری آموزش و پرورش در سیاستهای خصوصی سازی گفته اند: “اینکه ما مدام مدارس دولتی را مدام تبدیل کنیم به غیر انتفاعی معلوم نیست خیلی کار پخته ی درستی باشد”.(۹۵/۲/۱۳)

به لحاظ فقهی نیز تبدیل حق آموزش به کالا  اشکالات عمده ای دارد.

پس از ابلاغ رئیس جمهور، ۹۰دفتر بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان بیانیه ای خطاب به ایشان نوشتند و “از واسپاری امر تربیت رسمی و عمومی کشور به بازار آزاد و نا ایمن ساختن مدارس از آفت اختلاف طبقاتی و ترویج نگاه اقتصادی به امر مردمی و همگانی تعلیم و تربیت” انتقاد کردند. متن بیانیه را اینجا بخوانید.

مطلب مرتبط: پارادوکس پول و آموزش

پیوست ۱: ابلاغ رئیس جمهور

پیوست۲: خصوصی سازی آموزش در کشورهای در حال توسعه – شواهد و پیامدها
در این گزارش یافته‌های کلیدی تحقیقات تجربی در موضوع تأثیرات شیوه‌های خاص خصوصی‌سازی مدارس به ویژه در کشورهای در حال توسعه مروری شده است.

محسن قنبریان

“فقهای عصر از مسائل بانک و بیمه و چک و سفته به عنوان مسائل مستحدث کم و بیش بحثهایی کرده و می کنند ولی توجه ندارند که رأس و رئیس مسائل مستحدثه خود سرمایه داری است، زیرا ابتدائاً چنین تصور می رود که سرمایه داری یک موضوع کهنه و قدیمی است که شارع اسلام برای آن حدود و موازینی مقرر کرده است(…)اما اینکه مقدار سرمایه کمتر یا بیشتر باشد ربطی به مطلب ندارد. ولی حقیقت اینطور نیست؛ سرمایه داری جدید یک پدیده جداگانه و مستقل و بی سابقه است و جداگانه و مستقلا باید درباره آن اجتهاد کرد…”(شهید مطهری/ مجموعه آثار ج۲۰ص۴۷۹)

در مستند ها و پایش های اجتماعی هم به سرمایه و سرمایه دار و نقش او در برهم زدن نظم طبیعی زندگی مردم یک شهر کمتر توجه شده است!

امسال در بخش نقد درون گفتمانی جشنواره عمار مستند نیوجرسی کار علی زهیری برنده فانوس شد.

تلاشی برای نشان دادن موردی ساده و پرتکرار از زور سرمایه و سرمایه دار در به هم زدن نظم طبیعی کسب و کار مردم! اینکه چگونه سرمایه حتی میتواند برخی نهادهای ناظر و مسئول را هم خنثی و حتی در خدمت در آورد!

تلاش جمعی مطالبه گر موقتا نیوجرسی -بلوکهای بزرگ بتنی که شهرهای خوزستان با آن در برخوردهای انتظامی_امنیتی آشنایند- را از میدان میوه و تره بار برمی دارد؛ اما درباره سرمایه دار و سرمایه داری از کف میدان تا استنباط و تقنین و سیاستگذاری حرف ناگفته بسیار است.

* ضمن خداقوت به مدرسه اندیشه و هنر اهواز و آقای علی زهیری پیشنهاد می کنم این مستند را ببینید و امتدادهای عملی و نظری آن را دنبال کنید!

محسن قنبریان

اشرافی گری مسئولان در کهکشان شرعیات

  • هرآنچه مسئولان کشور می بایست درخصوص اشرافی گری بدانند.
  • مباحثی که عدالت خواهان باید پیرامون ساده زیستی مسئولان توجه داشته باشند که امهات آن را مطالبه کنند.
    همگی در کتاب؛

اشرافی گری مسئولان در کهکشان شرعیات
انتشارات میراث فرهیختگان

نویسنده: حجت الاسلام سهیل توانائی.

هزینه کتاب با۵۰ درصد تخفیف، صدهزارتومان می باشد.

جهت خریدکتاب، کلمه (اشرافی گری مسئولان + تعداد سفارش) را به شماره ۰۹۹۳۰۶۴۷۵۳۹ فقط پیامک نمایید.

جهت عضویت در کانال مترآ «مرکز تحقیقات راهبردی آسیبهای اجتماعی» را جستجو نمایید.

 

قابل توجه مجموعه های علمی، فرهنگی ومطالبه گر:

درصورت سفارش ۹ عدد کتاب، کتاب دهم به صورت هدیه ورایگان تقدیم می گردد.

سخنرانی/ حَبِیسه یا مُحَرَّره؟!

درسهایی از نهج البلاغه به کلام حجت الاسلام قنبریان، در شام میلاد حضرت زهرا (سلام الله علیها) ایراد شده است. این جلسه مورخه ۲۳ دی ماه ۱۴۰۱ برگزار شده است.

  • اشکال با خطبه ۱۷۲ و آیه ۵۳ احزاب
    – حبیس رسول الله!
    – مِن وراء حجاب!
  • اشکال به فراز نامه ۳۱

۵ پاسخ:

  1. معنای حبیس رسول الله(ص)
  2. اثر صدر آیه ۵۳ احزاب در معنای وراء حجاب
  3. جوابی قاطع از آیه ۱۵نساء
  4. سیره فاطمی خلاف آن خوانش از روایت منقول از ایشان
  5. اعراض به خاطر ادله قطعی
  • تکلیف افضلیت نماز زن در قعر خانه
  • تحفظ بر دلیل و بی جا بودن تعمیم

آیا صوت زنان، عورت است؟!

– سخن محقق اردبیلی و صاحب حدائق علیه این تعبیر و تکلفات اصحاب!

دریافت جلسه چهاردهم «درسهایی از نهج البلاغه» | “دریافت از پیوند کمکی

ادامه خواندن سخنرانی/ حَبِیسه یا مُحَرَّره؟!

کار، محلّل سودِ سرمایه!

در مکتب اقتصادی اسلام، “کار” واحد اولیِ مالکیت است. مالکیت های بعدی که با ارث و هبه و بیع و… حاصل می شود؛ مالکیت تبعی (تابع آن کار اول) است[۱].

در این مکتب، حلال کننده (محلّل) سودبری سرمایه هم کار است[۲]. یعنی یک سرمایه وقتی می تواند افزون شود که سرمایه ی کاری شود و سود ارزش افزوده ی حاصله، بین نیروی کار و سرمایه سهم بندی شود.

سودبری از دلالیِ صرف و بدون محلّلِ کار وقتی در کالاهای مصرفی مردم واقع می شود، ضربه بیشتری به زندگی مردم می زند. مصرف را گرانتر و طبقات محروم را مستضعف تر می کند.

برای نمونه: مسکن/خودرو

– مسکن:

از سال۵۵تا۶۵ ، حدود ۷۸٪ تقاضای مسکن مصرفی و فقط ۲۲٪ سرمایه ای بوده است.

اما از سال۹۵ تا ۱۴۰۰، برعکس شده و ۷۵٪ سرمایه ای و ۲۵٪ مصرفی است.

دلالی صرف و سود بردن از دست به دست کردن یا احتکار مسکن، در آن ۷۵٪ شکل می گیرد!

– خودرو:

۲۴میلیون خودرو داریم و ۲۷میلیون خانوار! اگر این شیء مصرفی بین خانوارهای ایرانی توزیع شود ۹۰٪خانوارها خودرو خواهند داشت!

اما فقط ۵۰٪ خودرو دارند! عملا ۲۴میلیون خودرو در اختیار ۱۳/۵ میلیون خانوار است!

اینجا هم سود دلالی و سرمایه ای شدن خودرو خود را نشان می دهد!

راه انتقال نقدینگی از دلالیِ صرف به تولید و چرخه واقعی کار عمدتا دو چیز است:

  1. مالیات بر عایدی سرمایه
  2. امنیت سرمایه گذاری در تولید

محسن قنبریان

[۱] ر.ک: فقه العقود سید کاظم حائری ج۱ص۲۹/ مجموعه آثار مطهری ج۲۰ص۴۳۱

[۲] الاسلام یقود الحیات شهید صدر