بایگانی برچسب: s

تا ثریا می رود دیوار کج!

مدارس خاص دولتی (تیزهوشان، نمونه و…) -البته در نظر- در دوگانه “پیشرفت_عدالت” ، جانب پیشرفت ایران را می گیرند و تسهیلات و تحصیلات برتر را از آن خود می کنند؛ در حالیکه برای “انواع هوشهای دیگر” و “پیشرفت ایران در ابعاد دیگر”، مدرسه خاصی نیست!

مدارس خاص دولتی حلقه وصل زنجیره ای از تبعیض آموزشی اند:

  1. پذیرفته شدگانشان نه الزاماً هوش های برتر ایران (آن هم فقطiq) ؛ بلکه تست زن های بهتر دبستانهای غیر انتفاعی(پولی) و موسسات پولی اند!
  2. به پذیرفته نشدگانشان از مدارس پولی هم مجوز ادامه مدارس پولی می دهند تا از دو سه رشته پولساز دانشگاه (پزشکی و…) با سد کنکور جا نمانند! وقتی هوش تست زنی میتواند مجوز مدرسه جدا باشد، پول چرا نتواند!
    مدیران دهه بعد، رتبه های برتر دانشگاه و مهاجرت هستند که از مدارس پولی شروع کرده اند!

حالا با وجود همه اینها اگر مدارس خاص باز هم توجیه دارند؛ چرا معلمِ خاص اش توجیه نداشته باشد؟!

طبیعی است برای چنین مدارسی، “جذب خاص” و بعداً “فرهنگیان خاص” هم داشته باشیم!

پ.ن:

جذب ۸۲۹ گزینشی فرهنگیان با “آزمون اصلح ویژه” در دفترچه کنکور امسال و بند ۷ نامه به وزیر آ.پ تدارک این لازمه است!

محسن قنبریان
۳شهریور۱۴۰۲

تقویت مدارس دولتی، به تعطیلی مدارس پولی است!

توجه شایسته به عدالت آموزشی بدون لحاظ این فرآیند به نتیجه نمی رسد: «وقتی آموزش از حق تبدیل به کالا شود؛ حتماً برنده ی بازار، برنده آموزش هم خواهد شد»!

  1. پول، عنصری برای رتبه بندی کالاها (نه حق ها) است: کالای مرغوب تر، گرانتر؛ دادن پول بیشتر، کالا و خدمت با کیفیت تر!
    اساساً رابطه پول-کالا ست که “بازار” را پدید می آورد.
  2. آموزشِ حامل فرهنگ (مثل دوره ابتدایی که از سواد ضرورات زندگی، تا فرهنگ ایرانی-اسلامی، تا کمربند ایمنی و زلزله و… را آموزش می دهد)، “حق همگانی” است؛ بخلاف آموزشِ حامل ثروت (مثل تحصیلات حرفه ای) که نوعی “کالا” ست.
  3. اجازه بازیگری به عنصر “پول” در عرصه حقوق همگانی، حتما آنها را کالا و بر اساس پول و درجه ثروت، رتبه بندی می کند؛ مثل کاری که با کالای خانه، ماشین، خوراکی ها و پوشاک می کند.
    این حتمیت در شرایط عینی، حس شدنی تر است: به اندازه ۱۶میلیون دانش آموز، معلم برتر و فضای آموزشی مناسب تر و… نداریم؛ پس حتما پول، آنها را رتبه بندی و بهترین ها را برای مدارس پولی تر می برد!
  4. در گذشته تمدنی، عمدتا نهادهای وقف و خیر (اقتصاد مجانی)، تامین حق آموزش می کردند؛ که امروز هم می توانست به کمک بودجه دولتی، تقویت مدارس را موجب شود. لکن “بازار آموزش” با مدارس خیریه ای و وقفی همان می کند که ربا و سود بانکی با قرض الحسنه! (دقت کنید)

* بیشتر بخوانید.

محسن قنبریان

پته‌ای کردن آموزش!

پته ای کردن آموزش، دادن کوپن و حواله هایی است که دولت برای ثبت نام در مدارس برگزیده می دهد. سرانه دانش آموز را جای مدرسه به والدین دادن و به نوعی مالکیت آموزش را واگذار کردن است.

پیشنهاد و مورد تاکید اقتصاددان نئولیبرال میلتون فریدمن بود و اکنون مورد حمایت بانک جهانی است.

طبق معمول افزایش بهره وری(نسبت پیشرفت تحصیلی دانش آموز به مخارج آن)، رقابت و بالتبع کاهش هزینه(!) توجیه اینان است؛ تا دولت را به تنظیم گر بازار آموزشی فروکاهند و موجب افزایش مدارس خصوصی شوند.

اما تجربه های عینی مطالعه شده در کشورهای در حال توسعه نشان داده، عدالت آموزشی آسیب می بیند.

اخیراً رئیس جمهور در ابلاغی در ضمن مواردی از سند تحول دولت، پته ای شدن آموزش را هم ابلاغ کرده است.

رهبر انقلاب چندین بار از منع واگذاری آموزش و پرورش در سیاستهای خصوصی سازی گفته اند: “اینکه ما مدام مدارس دولتی را مدام تبدیل کنیم به غیر انتفاعی معلوم نیست خیلی کار پخته ی درستی باشد”.(۹۵/۲/۱۳)

به لحاظ فقهی نیز تبدیل حق آموزش به کالا  اشکالات عمده ای دارد.

پس از ابلاغ رئیس جمهور، ۹۰دفتر بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان بیانیه ای خطاب به ایشان نوشتند و “از واسپاری امر تربیت رسمی و عمومی کشور به بازار آزاد و نا ایمن ساختن مدارس از آفت اختلاف طبقاتی و ترویج نگاه اقتصادی به امر مردمی و همگانی تعلیم و تربیت” انتقاد کردند. متن بیانیه را اینجا بخوانید.

مطلب مرتبط: پارادوکس پول و آموزش

پیوست ۱: ابلاغ رئیس جمهور

پیوست۲: خصوصی سازی آموزش در کشورهای در حال توسعه – شواهد و پیامدها
در این گزارش یافته‌های کلیدی تحقیقات تجربی در موضوع تأثیرات شیوه‌های خاص خصوصی‌سازی مدارس به ویژه در کشورهای در حال توسعه مروری شده است.

محسن قنبریان

آموزش حق نه کالا!

دهها ساعت بحث فقهی-کلامی بهتر از رفتار فطری معلمان عزیز نمی تواند ثابت کند که آموزش کالا نیست و حقی همگانی است.

اگر کالا بود در قبال مزدی ناچیز این صحنه ها خلق نمی شد!

کاش نئولیبرال های ریشو و ریش تیغ بفهمند با کالا کردن آموزش و پولی کردن مدارس چطور زیبا ترین صحنه های انسانی را از حافظه بشر محو می کنند!

دستگاه سنجش عدالت

اینجورها هم نیست!

از آراء شهید مطهری متفکر انقلاب اسلامی ۴گانه مهمی در نظریه عدالت به دست می آید:

  1. هر قانونی باید مبتنی بر عدالت (مبنای عدلیه)
  2. هر عدالتی باید مبتنی بر استحقاق(تعریف عدالت)
  3. هر استحقاقی باید سندی در واقعیت آن موجود داشته باشد.(سند طلبکاری و حق طبیعی به تقریر خاص ایشان نه مبانی غربی) (ر.ک: مجموعه آثار ج۱۹)

مثلا واقعیت و طبیعت دندان و هاضمه گوسفند، سندی بر حق علف برای اوست؛ اگر خالق علف نیافریند، خلاف حکمت اوست؛ اگر علف خدادادی از گوسفند منع شود، منع استحقاق و بی عدالتی است و آن قانون باطل!

گوسفند حق تحصیل و حق رأی ندارد اما انسان بخاطر واقعیت عقل و اراده آزاد در او، این دو حق را دارد. (ر.ک: مجموعه آثار شهید مطهری ج۱۹ص۱۵۸)

شهید مطهری همین قاعده را درباره تامین کفاف معیشت برای کارگر تا مدیرکل طرح می کند. (ر.ک: مجموعه آثار ج۲۰ص۴۹۹و۵۰۰)

مخارج واقعی معیشت در حد کفاف یک کارمند و فرزندانش، سند استحقاق و طلبکاری اوست. اعطای این حق به تصریح روایات، عدالت است.

اقلا تا اینجا هیچ فرقی بین کارگر و وزیر و کارمند و رئیس جمهور نیست!

اما قانون های کنونی این کفاف را تامین نمی کند. فقط حدود ۱۰۰هزارتومان حق اولاد! و کل دریافتی هم در درصد قابل توجهی زیر خط فقر! آیا این ارقام واقعیت استحقاق او را پر می کند؟! واقعا خرج فرزند ۱۰۰هزارتومان است؟!

پس قطعا قوانین جاری عادلانه نیست.

بقیه پارامترهای پرداخت نیز در همین دستگاه سنجش قابل ارزیابی است.

مثلا دو پارامتر مدرک و کارآمدی یک کارمند یا کارگر را میشود در این دستگاه ارزیابی کرد:

مدرک یک واقعیت عینیِ استحقاق ساز نیست تا براساس بیشتر شدنش، پرداخت بیشتر عادلانه باشد! مدرک، کف صلاحیت برای جذب به خدمت است.

اما کارآمدی، تجربه و مانند آنها یک واقعیت عینی است و افزایش کارآمدی مجموعه را موجب می شود. مدرک اگر اثری داشته باشد برای همین کارآمدی دارد و الا خود اصالتی ندارد.

اگر برای کارآمدی و مهارت، تفاضلی متعارف در پرداخت حقوق و دستمزد اتفاق افتد، عادلانه است.

واقعیت این است که در بسیاری از زمینه ها مشکل عدالت، نه نظری بلکه عملی و اصابت به هسته سخت است.

هسته سخت سیاسیون، تعارض منافع و مانند آن.

در رتبه بعد مشکل اقتصادی و کوچکی کیک اقتصاد!

محسن قنبریان

مدارس خصوصی و سیفون!

 

شباهت ایندو به این است که برای رد شدن از گیر کنکور، کاسبان کنکوری قرار داده شده که درآمدی برابر با یک سوم درآمد نفتی کشور دارند (و البته ۶۰۰۰میلیارد تومان معافیت مالیاتی!)

مدارس خصوصی اقلا می تواند ۱۸درصد، بچه پولدارهای نه حتما با استعداد را از این سد رد کند و برترین های کنکور کند!

اما فرق خصوصی شدن آموزش با سیفون در دستشویی پولدارها، این است که سیفون آنها فقط روی آفتابه فقرا را کم می کند ولی دیگر موجب تبعیض بین نسلی و تبدیل ثروت به قدرت نمیشود؛ لکن خصوصی شدن آموزش میشود!

وقتی فقط ۵درصد برترین های کنکور از مدارس دولتی است، یعنی ثروت می تواند تولید علم و بعد قدرت سیاسی کند کاری که از سیفون بر نمی آید. بابای پولدار،فردا بچه ای با رزومه علمی و پس فردا مدیر ارشد دولتی دارد! پس جای سیفون چرا روی مدرسه خصوصی سرمایه گذاری نکند؟!

بنظر آقازاده فقط با ۶۰۰۰میلیارد معافیت مالیاتی کاسبان خصوصی کنکور چند مدرسه میشود زد؟!حقوق چند معلم را میشود داد؟!چقدر برای آموزش مطلوب رایگان کم داریم؟!

آقازاده خانواده انقلابی خبر دارد اولین بار در سال۱۳۴۵ سندی ازسوی دفتر برنامه وبودجه شاه تحت عنوان “مساله واگذاری امور فرهنگی به مردم” منتشر شد که در آن قید شد:مدارس خصوصی آنچنان بایدگسترش یابد که

تمام فرزندان طبقات مرفه به اینگونه مدارس دسترسی داشته باشند!

البته در همان حکومت جور پهلوی،سال۵۳جلوی آن گرفته شد و بعد از انقلاب(بعد سال۶۷)به همت پدران و پدر بزرگان انقلابی مثل شما دوباره بازتولید شد و این شبها از منبرحسینی برای آن پینه دوزی میشود!

محسن قنبریان

مطالب مرتبط:

* مقایسه مدرسه خصوصی و سیفون از بیان سخنران محترم گرفته و تعقیب شده و خدای نکرده قصد اسائه ادب و توهین به هیچکس نیست!

پیوست یادداشت مدارس خصوصی و سیفون/ جهت مطالعه بیشتر

خصوصی سازی آموزش در کشورهای در حال توسعه – شواهد و پیامدها

 

در این گزارش یافته‌های کلیدی تحقیقات تجربی در موضوع تأثیرات شیوه‌های خاص خصوصی‌سازی مدارس به ویژه در کشورهای در حال توسعه مروری شده است.

خلط بین خدمات عمومی و کالای خصوصی!

از کامنت های برخی دوستان درباره یادداشت “مدرسه خصوصی و سیفون” دیدم تذکر این نکته هم ضروری است:

سیفون، خانه، ماشین و اشیاء اینچنین همه کالای خصوصی در اقتصادند ؛ لذا هیچکس نمی گوید بخاطر فقیر، پولدارها همه خانه ۴۰ متری بنشینند یا به آفتابه بسنده کنند!

اما آموزش و بهداشت و… خدمات عمومی اند و حساب دیگری دارند. اینجا  اول کیفیت مطلوب باید برای عموم تامین شود. کالای خصوصی کردن آموزش -بخصوص وقتی برخی مدرسه داران، سیاستگذاران آموزش عمومی هم هستند- خدمات عمومی شدن آنها را به مخاطره می اندازد.

 

تحقیق نشان داده، کمبود منابع فقط یک بهانه است و در دوره های درآمدهای بیشتر نفتی، رشد مدارس پولی بیشتر بوده است!

کالایی سازی آموزش و تبعیض بین نسلی (۲)؛ استدلال‌های فقهی و حقوقی

با سواد شدن را نمی‌توان فروخت و مثل کالای خصوصی با آن برخورد کرد و آن را وارد رقابت‌ها و سایر مناسبات بازار کرد. همچنین بر طبق اصل ٣٠ قانون اساسی دولت موظف است وسائل آموزش‌وپرورش رایگان برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم سازد و وسائل تحصیلات عالی را تا سرحد خودکفایی به طور رایگان گسترش دهد.

ادامه خواندن کالایی سازی آموزش و تبعیض بین نسلی (۲)؛ استدلال‌های فقهی و حقوقی

هم آیت الله، هم روشنفکر، هر دو مدرسه خصوصی دارند!

حجت‌الاسلام قنبریان: کارخانه ها تمام شده رفتند دنبال مدارس برای سرمایه گذاری!

مدرسه ای که صد ملیون پول میگیرد شوخی می‌کند که می‌گوید غیرانتفاعی هستم، پس انتفاع چیست؟ عدالت آموزشی محقق نمیشود چون خیلی از مسئولین مدرسه خصوصی دارند

پیوست:
نقل دکتر لاریجانی از رهبر انقلاب: من هنوز سیاست کلی اصل۴۴ درباره آموزش و پرورش و آموزش عالی و بهداشت و درمان را ابلاغ نکرده‌ام!

کالایی‌سازی آموزش و تبعیض بین نسلی (۱)

حجت‌الاسلام قنبریان

وقتی از کالایی‌سازی صحبت می‌شود ما با یک پدیده مدرنی روبه‌رو هستیم که به سمت کالایی کردن همه ارزش‌های ذاتی در حال پیشروی است. ارزش‌هایی که قبلا به چشم کالا به آن‌ها نگاه نمی‌شده است. ارزش‌های ذاتی از جمله شعر گفتن و برخی افتخارات شخصی و خانوادگی وامثال آن که در این دنیا به سمت کالایی‌تر شدن آمدند. به‌خصوص عوامل اصلی اقتصاد زودتر از رشته‌های دیگر شروع به کالایی شدن کردند به‌نحوی‌ که می‌‌توان این عصر را عصر کالایی شدن نامید.

کالای عمومی عبارت است از کالا و خدماتی که به‌طور اعتباری یا ذاتی سهم هرکسی به قدرت خرید و توان مالی و امثال این‌ها بستگی ندارد. برعکس، کالا و خدمات خصوصی، کالاهایی هستند که قدرت خرید افراد، توانایی و طبقه اجتماعی و تمایل آن‌ها در آن اثر دارد.

مایکل سندل در کتاب «آنچه  با پول نمی‌توان خرید» تعبیر خوبی به کار می‌برد و می‌گوید که  اگر با پول فقط نمی‌شد قایق لوکسی یا ماشین پورسی داشت، آن وقت پول نداشتن یا نابرابری در ثروت خیلی آزار دهنده نبود، اما وقتی همه چیزهای خوب را فقط با پول می‌توان داشت، از جمله بهداشت بهتر و آموزش بهتر، آن‌وقت پول نداشتن و یا تبعیض در جامعه یا نابرابری جدی‌تر خود را نشان می‌دهد. از این رو منظور از کالایی شدن این است.

آموزشی که امروز هست یعنی نظام آموزش و نهاد مدرسه، چند خصوصیت اصلی دارد که باید به آن توجه داشته باشیم: اولا برعکس دنیای گذشته اجباری است؛ یک دستگاه رسمی و همگانی است و…

ادامه خواندن کالایی‌سازی آموزش و تبعیض بین نسلی (۱)

مریم اربابی

این سالها مقابل سیاست پولی شدن آموزش و فروش مدارس و کاسب کردن معلم، استدلال‌های متعددی شد؛ امام هیچیک بهتر از این تصویر خانم مریم اربابی (معلم ۲۲ سال سابقه شهر گرمه) واقعیت را در سیمای فطری‌اش نشان نداد که: آموزش حق بچه‌ها و تکلیف معلمان و عالمان است!

پولی کردن آموزش و فروش مدارس به سرمایه‌‌گذاران، خلاف فطرت معلمی هم هست.

هیچ کاسبی در جنگ با کرونا و مرخصی استعلاجی چنین عاشقی نمی‌کند. مریم اربابی یکی از هزاران شاهکار معلمی ماست.

محسن قنبریان

برای دریافت تصویر در اندازه اصلی روی عکس کلیک کنید.

در اینباره این سه یادداشت را مطالعه کنید: