چکیدهای از سخنرانی روز شهادت حضرت زهرا(س) در جمع دوستان موسسه دیدبان (برنامه ثریا)/۹بهمن ۹٨
️مثلث یُمْن: عدالت- موالات-ولایت
️مثلث شوم: نظام طبقاتی- تحزّب- سلطنت و الیگارشی
️نسبتها:
- تا “عدالت” برقرار نشود، “موالات” و دوستی بین مردم تثبیت نمیشود.
حضرت فاطمه (س)فرمود: “جعل الله… العدل تنسیقاً للقلوب” خداوند عدالت را برای هم نسق شدن و یکپارچگی دلها (همبستگی اجتماعی) قرار داد.
- تا”موالات” نباشد، “ولایت” مستقر نمیشود.
آیت الله شاه آبادی در کتاب شذرات المعارف به خوبی اینرا تبیین میکنند که “اخوت جامعه”، شرط “تحقق نظام ولایت” است. موالات و همبستگی با هم، “حلقهی انگشتر” برای “نگین” ولایت و امامت است.[۱]
- “ولایت” در مرتبه نازلترش(محبت و ارادت) خود موجب “موالات” و دوستی متولیان میشود.
فأصبحتم بنعمته اخواناً یعنی با نعمت ولایت باهم برادر شدید.
حضرت زهرا(س) فرمود: اطاعتنا اماناً من الفرقه. در زیارت جامعه: بموالاتکم ائتلفت الفرقه.
- تا “ولایت” در حد سرپرستی اجتماعی-سیاسی محقق نشود، “عدالت” در جامعه مستقر نمیشود.
انا انزلنا رسلنا … لیقوم الناس بالقسط.
️خوانش تاریخ اسلام:
پیامبر در بدو ورود به مدینه، اخوت و موالات جامعه مومنین را موجب شد(اصبحتم بنعمته اخوانا)
این اخوت موجب نفوذ کلمه پیامبر و تحقق سرپرستی سیاسی اجتماعی او شد. جنگ و صلح رقم زد، حد و دیه اجرا کرد و زکات و خمس گرفت و… (النبی اولی بالمومنین من انفسهم)
در آن سرپرستی و ولایت، سریع سراغ عدالت رفت تا تنسیق قلوب شده، موالات و همبستگی جامعه تثبیت شود. این دوستیها حال گذرا و جو اول انقلاب نباشد.
- اول مهاجر فقیر را زمیندار کرد تا مساوات برقرار شود.
- از برخی ثروتمندان تراشید و گاهی سپاه خود را با پول آنها تجهیز میکرد.
آن عدالت گستری، موالات مردم با هم و با ولیّ را افزود:
- در اُحد زخمی عطشان آب نمیخورد تا اول همرزمش را آب دهند و آن یکی هم نخورد تا حدود ۱۵نفر! طوری که نفر اول تشنه شهید شد.
- پیامبر هم چنان دوست داشتنی شد که آب وضو و مو و ناخن تقصیرش تبرک میرفت.
️ جابجایی با مثلث شوم!
سقیفه ، هنوز جنازه پیامبر بر زمین بود چرا پی قدرت رفتند؟
امیر(ع) فرمود:”صرتم بعد الموالاه احزاباً: بعد از موالات، دچار تحزب شدید”.
سقیفه، اعتراض به وضع موجود نبود، شورشی برآمده از نظم طبقاتی(مثل شورش علیه عثمان) نبود. یک روز بعد از نبی در جامعه عادلانه اوست.
سقیفه با نگرانی گروهی(انصار) از آینده خود، شروع و به نفع گروهی دیگر(مهاجر) تمام شد. از اوضاع و احوال چنین دستگیرشان شد که کار دست علی(ع) نمیافتد، لذا پیشدستی کردند چون نگران بودند مهاجر، آیندهشان را خراب کنند! مهاجر هم آمدند و مذاکرات به نفع آنها شد. تحزّب و خدشه به موالات، موجب “سقوط ولایت” شد.
با سقوط ولایت(ولو موقت)، خلافت باید کاری میکرد که دیگر برگشت ولایت ممتنع شود: از بین بردن عدالت با نظام طبقاتی!
عدالت، تنسیق قلوب و موالات میساخت و موالات، حلقه برای نگین ولایت میشد؛ عدالت که مخدوش شود، دیگر جای موالات، تحزب دائمی و “نزاع بر سر منافع” خواهد بود. این دیگر حلقه برای نگین ولایت نمیشود؛ بلکه زمینه “سلطنت و استبداد” میشود.
- دیوان های خلیفه دوم و تبعیض در بیتالمال شروع برهم زدن عدالت و مساوات بود. در دوره عثمان اوج گرفت و کامل نظام اجتماعی را طبقاتی کرد.
شورش علیه عثمان، برآمده از فشار طبقاتی است. ائتلاف نیروهائی مختلف از جمله تضاد منافع برخی صحابه غیر اموی با حزب عثمان، شورش آفرید.
تضاد منافعِ احزاب است که جنگ و صلح میسازد. کوفی-شامی هم جنگش و هم حکمیتش وابسته به این منافع گروهی است که ولایت در آن دوام نمییابد و سلطنت بنیامیه در آن زایش میشود!
دوره کوتاه علی(ع)، امام سراغ زیر بنا رفت: عدالت!
تا از آنجا، تنسیق قلوب و موالات بیافریند و ولایت استقرارش تأمین شود نه اینکه کوفه به فرمانش نباشد و گرمی و سردی هوا را بهانه کند و در منافع همراه و در مضار، علیه باشد!
️اضلاع این مثلثها هریک، ضلع دیگر خودش را میخواند(تأمل کنید)
[۱] بیشتر ر.ک:طرح اندیشه اسلامیدر قرآن . مقام معظم رهبری. قسمت ولایت