بایگانی برچسب: s

تبلیغ تراز ؛ خلّاق و محرّک

حجت الاسلام قنبریان/ مدرسه علمیه مشکوه قم/ ۴ آذر ۱۴۰۲

مبانی:

  1. اسلام، یک انقلاب بود!
  2. درک جهات انقلابیِ اسلام، اجتهادی انقلابی و تبلیغی تراز و خلّاق می خواهد!

بایسته ها:

  1. درک دستگاه واژگانی خاص و انقلابی اسلام
  2. ایستادن در سمت درست تاریخ

ژنوم اسلام اصیل  باید در هر منبر باشد!

تطبیقات:

نمونه های تطبیقی:

– چرا “ولایت” نه “ارباب، سلطان و…”؟!

– درک درست از غدیر و سقیفه!

– فاطمه(س) در مردم ایستاد!

اصالت فرد افراطی و سکولاریزم دانشی و گرایشی، بلیه زمان ما!

– جهات درست اسلام در مواجهه با آن یک تبلیغ تراز می سازد

* گوش دادن به این فایل، به خطباء و مبلغان انقلابی توصیه می شود

دریافت سخنرانی «تبلیغ تراز ؛ خلّاق و محرّک» | “دریافت از پیوند کمکی

حجت الاسلام قنبریان: این حرف شهید مطهری که رئیس مسائل مستحدثه خود سرمایه داری است هنوز در حوزه علمیه مهجور است…

موضوع سخنرانی:
اندیشه اقتصادی امام خمینی (ره)

روز شهید را به یاد متفکران شهید انقلاب گرامی می دارم!

نه فقط بخاطر “مداد العلماء افضل من دماء الشهداء”! به جهتی دیگر…

 

بعضی قائل اند: کاش مطهری و بهشتی شهید نشده بودند!

قصدشان این است که بودن آن دو در کنار نادر مصلحانِ انقلابی بازمانده(مثل رفیقشان آیت الله خامنه ای و…)، طرح نوی انقلاب اسلامی را در همه ابعاد محقق می کرد!

 

اما به نظر بنده: خوب شد که شهید شدند! نه بخاطر اینکه از تخریب ها و کارشکنی ها راحت شدند!

واقعاً خطا بر قلم صنع نرفت!

آن نادر مصلحانِ اصیل اگر می ماندند در “فکر” و “عمل” چه می شد؟!:

– “به لحاظ فکری”، به نظرم الزاماً فکر رقیب خود در دو قطب “حوزه” و “دانشگاه” را منزوی نمی کردند!

ای بسا خود به اتهام هایی از حوزه و به اتهامات ضدش از تحصیلکردگان رانده می شدند!

مواجهه با مطهری در حوزه سنتی و حسینیه ارشادِ روشنفکران شاهد این پیش گویی است! کمی از آراء بهشتی را در کلاس های درس بخوانید و واکنش استاد و شاگرد را ببینید!

– “به لحاظ عملی” هم خدای نکرده اگر دچار رسوب و سایش برخی هم دوره ای های زندان دیده خود می شدند، چه می کردیم؟! رسید عصمت که نداشتیم!

 

اما شهادت، خصلت ذاتی ای و وعده ای الهی دارد: حیات همیشگیِ شهید!

– حیات هم در انسان دو رکن دارد: درک و اندیشه/ تحرّک و عملکرد.

پس شهادت اینها، حیات “درک آنها” و “سبک عمل آنها” از دین و زمانه را به جامعه انقلابی ارمغان داد!

اگر روزی مصلح انقلابی شدیم قدر این ارمغان را می یابیم؛ و الا صرف شهید دوستی و مزار گردی، زنده ی آنها را ترجیح می دهد!

 

شهادتتان “مبارک”! رزقنااللهم

 

محسن قنبریان

تحول متون درسی حوزه

قطعا در تعویض متون درسی حوزه، انگیزه تحول و خیرخواهی بوده است. نگاه به نیازهای فقهی معاصر در انتخاب متون به چشم می‌خورد.

انتخاب متن درسی از اساتید مبرز و انقلابی‌ای چون سید کاظم حائری (از اصلی ترین شاگردان شهید صدر) نیز جای سپاسگزاری دارد.

اما برایم سؤال شد کتاب ارزشمند “فقه العقود” ایشان که حاوی مباحث پیشرو و مترقی ای برای اقتصاد اسلامی و عدالت اجتماعی بود (مثل حق الابتکار و…) چرا جای “اساس الحکومه الاسلامیه” و “ولایه الامر فی عصر الغیبه” قرار داده نشد؟!

اگر منظور پشتیبانی فقیهانه از مبانی انقلاب اسلامی است، فقه العقود به مبانی امام خمینی در مباحث مالکیت و عدالت نزدیک تر و دو کتاب انتخاب شده از ایشان، از آخرین نظرات امام خمینی و مبانی جمهوری اسلامی دورتر است! (گرچه با نظر اغلب فقهای جامعه مدرسین و شورای عالی همخوان است)

 در این دو کتاب چیزی از مردمسالاری دینی و جمهوری اسلامی و نقش مردم پیدا نمیشود، در حالیکه امام در آخرین نظرات خویش رأی اکثریت در تشکیل حکومت توسط فقیه جامع الشرایط را شرط می‌دانست.

البته اعتراف می کنم متن قیّم و اجتهادی ای در این تراز هم برای مردمسالاری دینی و جمع جمهوریت و ولایت سراغ ندارم!

اگر منظور صرفاً آموزش اجتهاد است همان رد ولایت فقیه مکاسب هم کارا بود! (گرچه نظر شیخ اعظم با کتاب القضاء نهایی میشود).

محسن قنبریان ۱۴۰۱/۶/۲۴

واکاوی دلایل کاهش اثرگذاری نهاد نماز جمعه /جای خالی گفتمان آزادی و جمهوریت در خطبه ها / لزوم درگیری گفتمان انقلاب با مسأله های مردم

گفتمان سازی صرفا سخنرانی کردن و رفتن نیست، اگر نظریه امام و امت و جمهوریت و مردم سالاری دینی یک نظریه و حرف تازه است که تا کنون در دنیا وجود نداشته است باید برای تبدیل شدن به گفتمان غالب دائما با سوژه‌های میدانی ارتباط بگیرد و به تبیین خود بپردازد. مردم قرار نیست مدام کتاب بخوانند تا نظریه را بشناسند بلکه باید این نظریه در میدان با مردم ارتباط داشته باشد!

اشاره؛

نماز جمعه یکی از مهمترین مراسمات و مناسک دینی است که در حقیقت اصلی ترین تریبون عمومی حکومت اسلامی محسوب می‌شود، کارکرد تریبون نماز جمعه در گذشته یک ابزار حاکمیتی مردمی بوده است که جریان سازی‌های فکری، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی را رقم می‌زده است و به همین دلیل برای جامعه اسلامی و حکومت اسلامی اهمیت خاص و ویژه‌ای داشته است.

امروز اما تریبون نماز جمعه نه چندان توانسته است در متن حاکمیت اصیل انقلابی مبتنی بر ارزش‌های انقلاب اسلامی ورود کرده و نه ارتباط مناسبی با جامعه و مردم به ویژه نسل جوان دارد و به نوعی شاهد افول گفتمانی و اثرگذاری نماز جمعه هستیم.

سیاست‌گذاری‌های ناصواب و بی توجهی سیاست‌گذاران نماز جمعه و عدم انقیاد آنها به ارتکازات جامعه و عدم وجود دغدغه برای ایجاد پیوند میان مردم و حکومت در روند تدابیر و انتصابات شورای سیاست گذاری ائمه جمعه تا حدودی مشهود است و این موضوع اخیرا به طور ویژه مورد توجه جریان عدالتخواه و مطالبه‌گران و طلاب و روحانیون حوزه‌های علمیه واقع شده است.

در این خصوص صدای حوزه به گفت‌‌وگو با حجت الاسلام محسن قنبریان از اساتید برجسته حوزه علمیه و از چهره‌های شناخته شده در حوزه گفتمان انقلاب اسلامی پرداخته است، تا نگاهی داشته باشیم به بایدها و نبایدهای تریبون های نماز جمعه و چرایی کم رنگ شدن نقش آن در جامعه که مشروح این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید. ادامه خواندن واکاوی دلایل کاهش اثرگذاری نهاد نماز جمعه /جای خالی گفتمان آزادی و جمهوریت در خطبه ها / لزوم درگیری گفتمان انقلاب با مسأله های مردم

پرسش تکراری: اشرافیت مذهبی!

 

  • برخی آقایان به صدا و سیما رفتند که بگویند مدرسه اشرافی در قم نداریم!
  • شان فقیه شیعه، شان شاه صفوی نیست! تشخیص اشرافیت هم با عرف است.
  • جریان اشرافیت عمدتا از حاکمیتی ها و آقازادگان است نه خط اصیل مرجعیت! رئیس جمهور سابق می آید مدرسه سابق خود را با استخر جکوزی بازسازی می کند. در حالیکه شورای عالی برای قم و شهرستان قانون دیگری دارد!
  • بنا به نقل نماینده شورای سیاست گذاری دراستانی، یک وقتی مقام بالاتر شورا، یادگاری ساخت و سازی از ائمه جمعه می خواست!

پیوست:

ساختمان مرکزی حوزه را از آیت الله مکارم اجاره کرده‌ایم/ برای مدرسه علوی جکوزی ساختند

(عکس ها به انتخاب خبرگزاری بوده است)

 

حجت الاسلام قنبریان

نگهبان غیررسمی(اجتماعی)؟!

آنچه انقلاب اسلامی بیشتر از یک فقیه متبحر درون ساختار رسمی شورای نگهبان لازم دارد، حوزه علمیه ای قوی درون نهاد اجتماعی(نه سیاسی) است که بتواند نگهبان غیر رسمی نهاد قدرت در تحقق آرمانها و ارزشها باشد.

به تعبیر رهبر انقلاب: حوزه علمیه ای “مستقل از حکومت” اما “همکار آن” باشد. “وابسته به دولت نباشد” اما “به دولت کمک کند”. آنرا “نصیحت و راهنمایی کند و مقررات اسلامی را به آن بشناساند”(۷۴/۹/۱۶).

متاسفانه برخی پیشبران علم در حوزه، “بی اعتناء و بی مبالات در قبال حکومت”؛ و برخی هم در نصیحت و راهنمایی دچار لکنت و تعارف اند؛ و قلیلی هم آنند که باید!

برخی این روزها صرفاً از منفذ قدرت سیاسی، جدایی آیت الله آملی از یکی از ارکان رسمی حکومت را یک پله مانده به آخر و افول ستاره بخت می شمارند؛ اما این آقای آملی است که باید به اینها ثابت کند وفادار به انقلاب و نظام در نهاد اجتماعی حوزه می ماند. با استقلال فکری اش -که شاگردان در او سراغ دارند- با دلسوزی و اخلاص، ناصح و راهنما و نگهبان غیر رسمی(اجتماعی) می شود و مقررات اسلامی را به اجزای حکمرانی می شناساند. ان شاء الله.

نهاد حوزه؛ و منشور حوزویان امام(ره)!

امام خمینی: “علمای اصیل اسلام هرگز زیر بار سرمایه داران و پول پرستان و خوانین نرفته اند و همواره این شرافت را برای خود حفظ کرده اند و این ظلم فاحشی است که کسی بگوید دست روحانیت اصیل طرفدار اسلام ناب محمدی با سرمایه داران در یک کاسه است! خداوند کسانی را که اینگونه تبلیغ کرده و یا چنین فکر می کنند نمی بخشد. روحانیت متعهد، به خون سرمایه داران زالو صفت تشنه است و هرگز با آنان سرآشتی نداشته و نخواهد داشت. آنها با زهد و تقوا و ریاضت درس خوانده اند و پس از کسب مقامات علمی و معنوی نیز به همان شیوه زاهدانه و بافقر و تهیدستی و عدم تعلق به تجملات دنیا زندگی کرده اند و هرگز زیر بار منت و ذلت نرفته اند”. (صحیفه امام ج۲۱ص۲۷۶/منشور حوزویان)

برنامه های درسی و تربیتی نهاد حوزه علمیه ی کنونی چقدر در تربیت چنین روحانیتِ متعهدِ تشنه به خون سرمایه داران زالو صفت قرار دارد؟!

آمار و بررسی حوزه و دادگاه ویژه و نهادهای امنیتی چقدر چنین طلاب و روحانیونی را بر می تابند؟!

چند درصد بزرگان حوزه خود سر شیوه زاهدانه و با فقر و تهیدستی و عدم تعلق به تجملات ، مانده اند؟!

رحلت آیت الله یزدی

برای دریافت تصویر در اندازه اصلی روی عکس کلیک کنید.

در این لباس برخی، آقایی و تقذس را در سکوت و موضع نگرفتن، جا زده‌اند. حتی اگر «کتمان شهادت حق» باشد!

برخی پی این تقدّس، بخاطر سکوت از اظهار حق، شیطان گنگ می‌شوند!

پیامبر اکرم: الساکت عن الحق شیطان اخرس.

امام خمینی درباره آیت الله یزدی قبل از پیروزی انقلاب نوشت: «شما مایه سرفرازی حوزه‌های علمیه هستید و قطع عذر کسانی که در این موقع خطیر یا با سکوت از زیر بار مسئولیت شانه خالی کرده یا علاوه امر به سکوت هم می‌کنند، نموده‌اید. هنیئاً لکم»[۱]

تا آخرین مواضعش که علیه مرجع‌سازی یا اشرافیت مذهبی بود، صریح اللهجه بود. خدا رحمتش کند.

[۱] صحیفه امام ج۳ ص۳۹۸

برای دریافت تصویر در اندازه اصلی روی عکس کلیک کنید.