بایگانی برچسب: s

ایضاح

  1. نجاشی و امرء القیس؛ و باز علی(ع)
    برخورد امیرالمومنین با شخص نجاشیِ شاعر و با شعر امرء القیس می فهماند سیره معصوم چند لایه و غیر بسیط و حکمرانی فرهنگی هم باید چنین باشد:
    نجاشی، شاعر متعهد به نظام سیاسی اش -عملا رسانه او علیه اموی- را بخاطر شراب خواری در رمضان حد زد و سفارش بزرگان قبیله اش را نپذیرفت حتی به قیمت پناهنده شدنشان به دشمن!
    یعنی هنر مقدس، در حکومت علوی برای هنرمند مصونیت نمی آورد!
    امرء القیسِ عیّاش با اشعار زن و شراب را به جهت فرم و قوت قصیده، اشعر الشعراء خواند؛ او را برای رهایی اش از رهبت و رغبت بهتر خواند، اما کماکان اشعار مبتذلش را بخاطر بدی مضمون در نظام اسلامی اش رواج نداد!
    یعنی سطحی از هنر، از هنرمند قابل تفکیک و مصون از فسق فعلی و فاعلی اوست!
    مثلا “فرم غزل” اگر برای “مضمون عشق”، مشروع و مجاز شد، یک غزل مستهجن، صناعت غزل را نجس نمی کند؛ بلکه استادی آن شاعر در غزل را هم باطل نمی کند!
  2. اشتراک در احکام و ارزش!
    مومن و کافر در تکالیف مشترکند. یعنی امرء القیس(مثلا) اگر در زمان اسلام بود، نماز بر او واجب و خمر و فحشاء بر او حرام بود!
    لکن نمازش بدون ایمان(اگر هم میخواند)، قبول نبود و ترک شرابش هم با وجود کفرش، کمکی به او نبود!
    اسلام اول “نظام جاهلی”(کفر) را از مثل او می گرفت و به “نظام ایمان و عمل صالح”(اسلام) دعوتش میکرد بعد به نماز و ترک شراب!
    جنگ و ستیزش با کفار بخاطر  کفرشان نیست چه رسد به اینکه بخاطر فسقشان باشد؛ بخاطر ارزشهای انسانی است!
    می فرماید: “فَقاتِلوا ائِمهَ الکفرِ اِنَّهم لا اَیْمانَ لَهُم”(۱۲/ توبه): سرمداران کفر(نه عامه شان) را بکشید چون عهد و پیمان -اَیمان- ندارند (نه چون اِیمان و دین ندارند)!
    کَن و اُسکار، هالیوود و مدیای جهانی، وقتی چالش مسلمانی ما میشوند که “انهم لا اَیمان لهم” می شوند!

خلاف عهد فطری و تعهدات بین المللی، توهین به مقدسات را بجای نقد مذهب، ضریب می دهند. تجاوز به فرهنگها را جای تصویر ارزشهای خود می نشانند(فرق هالیوود و بالیوود). هنرمندانی از کشورهای قربانی را به رغبت نخل طلا و از ترس هوشدن در مدیای جهانی از آزادی در آورده، سفارشی ساز می کنند!

مرتبط با یادداشت: زر امیرابراهیمی و امرء القیس؛ معلقه بر کعبه یا بیت عنکبوت؟!

محسن قنبریان

زر امیر ابراهیمی و امرء القیس؛ معلقه بر کعبه یا بیت عنکبوت

مشکل انتخاب فیلم عنکبوت مقدس چیست؟!

  • اینکه به تحلیل بی بی سی فارسی: “آشکارا به دو مضمون ممنوع در سینمای ایران یعنی پورن و نقد مذهب می پردازد”؟! (صحنه هایی عریان و صریح از هردو در فیلم را گزارش می کند)
  • اینکه: بازیگر زن آن در حواشی سینمای ایران بخاطر مصور شدن رابطه ای غیر اخلاقی بدنام شد و از ایران گریخت؟!

نه! هیچکدام!

  • در هنر جاهلی قبل از اسلام (شعر) هم هردوی اینها بود. کسی مثل امرء القیس، هم آدم هرزه و عیاشی بود و هم اشعارش در تصویر عشقبازی و روابط جنسی و…تباه بود؛ اما امیرالمومنین(ع) در گردهمایی رمضانی با اصحاب او را شاعرترین شاعر قبول کرد!
    در افطار ماه رمضانی از ابوالاسود دوئلی درباره موضوع بحث گردهم آمدگان پرسید. او گفت: درباره برترین شعرا گفتگو بود! وقتی نظر حضرت را درباره شاعرترین پرسیدند فرمود: “در یک دسته اسب مسابقه نتاخته اند تا پایان شان به ربودن نیِ گرو شناخته شود”(شعرشان به یک سبک نیست که بتوان مقایسه کرد)” اگر ناگزیر بوده و چاره نباشد جز برتری دادن، “پادشاه گمراه”(امرء القیس) برتر است!”(حکمت۴۵۵)
    حضرت اینجا صریحا با لقب “المَلِکُ الضِّلِّیل” مضمون اشعار امرء القیس را تباهی و گمراهی می داند اما به لحاظ صنعت ادبی، “اشعر الشعراء” می شمارد!
  • برتری هنری فیلمی با صحنه های خلاف عفت و حتی نقد مذهب اگر واقعا هنری باشد[۱]!، درون یک نظام ارزشی دیگر چیز عجیبی نیست و اسلام هم با آن برتری مشکلی ندارد! (با نظام ارزشی اش در نزاع فرهنگی است)
  • لکن تمام فرق در نکته دیگر است که زر امیر ابراهیمی را از امرء القیس جدا می کند:
    امیرالمومنین(ع) در همان گردهمایی معیار انتخاب خود غیر از صنایع ادبی را چنین بیان کرد: “ولکن ان یکن فالذی لم یقل عن رغبه و لا رهبه: اگر بنا شود انتخابی صورت گیرد برترین آنها کسی است که نه به دلیل رغبتی (مالی و…) و نه از ترس کسی، شعر سروده”(شرح ابن ابی الحدید ج۲۰ص۱۵۳ ذیل همان حکمت۴۵۵) یعنی امرء القیس ولو اشعارش تباهی است و فقط به لحاظ صنایع ادبی قابل تقدیر است اما همان اشعار را به سفارش کسی و به رغبت متاعی نسروده بود! آزاد از رغبت و ترس سروده و قصیده اش جزء ۷معلقه به کعبه در جاهلیت شده بود. از این غیر ایدئولوژیک تر؟: فقط هنرِ آزاد!
    فرق زر (زهرا) و فیلم عنکبوت مقدس با امرء القیس و معلقه اش، نه پورن آن است نه نقد مذهبش، سفارشی بودن و غیر آزاد بودنش است.
  • دستگاه داوری آن(جشنواره کن) نه صرفاً بررسی هنری می کند و نه حتی هنر برای هنر را معیار می نهد؛ بلکه کاملا سیاسی و ایدئولوژیک برترهای خود را برمی گزیند. جزیی از پروژه ایران و اسلام هراسی را پیش می برد و از اینجا هنرمندان را به نخل طلایش رغبت و از هو شدن در رسانه های وابسته اش رهبت و ترس می دهد. از نقد ادبی و هنری مذهب به توهینِ مقدسات یک ملت می کشاند!
  • چنین رغبت و دوستی ای را قرآن، “بیت عنکبوت” و “اوهن البیوت”(سست ترین خانه) می خواند: “مثَل کسانی که غیر خدا برای خود اولیاء گرفتند مثل حال عنکبوت است که با تارهایش خانه ای ساخت! ای کاش می دانستند که سست ترین خانه ها، خانه عنکبوت است”(۴۱/عنکبوت)

محسن قنبریان ۱۴۰۱/۳/۹

[۱] تنیدگی فرم و مضمون و اسلامی شدن یا نشدن سینما بحثی است که جای خود باید بررسی شود. همچنین نمره هنری فیلم عنکبوت مقدس نزد منتقدین حتی اروپایی چند است؟ و آیا همه انتخاب بخاطر جهات سیاسی است یا چیزی از هنر هم در آن است؟ نیز مجال و حرفه دیگری طلب می کند.

سخنرانی/ مهارت امیدبانی در آیات قرآن

سخنرانی با عنوان «مهارت امیدبانی در آیات قرآن» ایراد شده توسط حجت الاسلام قنبریان در ماه مبارک رمضان سال ۱۴۰۱ می‌باشد. این سخنرانی ارزشمند توسط این تارنما منتشر می‌شود.

جلسه نخست «مهارت امیدبانی در آیات قرآن» | “دریافت از پیوند کمکی

جلسه دوّم «مهارت امیدبانی در آیات قرآن» | “دریافت از پیوند کمکی

جلسه سوّم «مهارت امیدبانی در آیات قرآن» | “دریافت از پیوند کمکی

جلسه چهارم «مهارت امیدبانی در آیات قرآن» | “دریافت از پیوند کمکی

جلسه پنجم «مهارت امیدبانی در آیات قرآن» | “دریافت از پیوند کمکی

جلسه ششم «مهارت امیدبانی در آیات قرآن» | “دریافت از پیوند کمکی

جلسه هفتم «مهارت امیدبانی در آیات قرآن» | “دریافت از پیوند کمکی

جلسه هشتم «مهارت امیدبانی در آیات قرآن» | “دریافت از پیوند کمکی

جلسه نهم «مهارت امیدبانی در آیات قرآن» | “دریافت از پیوند کمکی

جلسه دهم «مهارت امیدبانی در آیات قرآن» | “دریافت از پیوند کمکی

جلسه یازدهم «مهارت امیدبانی در آیات قرآن» | “دریافت از پیوند کمکی

جلسه دوازدهم «مهارت امیدبانی در آیات قرآن» | “دریافت از پیوند کمکی

جلسه سیزدهم «مهارت امیدبانی در آیات قرآن» | “دریافت از پیوند کمکی

جلسه چهاردهم «مهارت امیدبانی در آیات قرآن» | “دریافت از پیوند کمکی


تقابل امیدبانی و یأس پراکنی؛ تقابل بقیه الله و ابلیس!

(برشی کوتاه از سلسله سخنرانی: مهارت امیدبانی در قرآن/ رمضان۱۴۰۱)

دو زنجیره ی امید و یأس

زنجیره اول:

  1. باقیات الصالحات
  2. بقیّه مِمّا تَرَک
  3. روْحِ الله
  4. اولُوا بَقیّه
  5. بقیّه الله

 

زنجیره دوم:

  1. یأس
  2. خیب
  3. قنُوط
  4. ابلاس
  5. ابلیس

 

باقیات!

پول، زینت حیات دنیا اما رایگان بخشی از آن، باقیات صالحات است. منصب، زینت دنیوی اما خدمت، باقیات صالحات است.

قرآن این باقیات را نه فقط بهترین ثواب بلکه بهترین آرزو و امید می شمارد(۴۶کهف).

باقیات صالحات نقطه شروع امید آفرینی در جامعه است. وحشت ها و اضطرابها را از زندگی اقتصادی و سیاسی و اجتماعی می گیرد.

 

موزه تجارب موفق!

امیدها و آرزوها، از خاطرات و تجارب موفق ارتزاق می کنند.

خداوند برای همراه کردن بنی اسرائیل با فرماندهی جوان، موزه موفقیت های گذشته این قوم را حاضر کرد! گنجینه عصای موسی و عمامه هارون و… یادآور موفقیت ها بود و به قوم امنیت می داد و موجب آرامش قلوب آنها می شد(۲۴۸بقره)

 

“بَقیِّه مِمّا تَرَکَ آلُ مُوسی” موزه تجارب موفق بود، ملت های دیگر هم میتوانند چنین داشته باشند مثل شنهای طبس و مزار اسطوره های مقاومت و…

 

اولوا بقیه!

همیشه فاعل از فعل خود قوی تر است. هرفعل فقط یک پرتو از فاعل است و دهها و صدها مثل آن قابل صدور از فاعل است.

برتر از “باقیات صالحات” و “بقیه ممّا ترک” و یادگارهای تجارب موفق، کسانی هستند که صاحب بقاء (اولوا بقیه) شده اند، جاودانه و نامیرا شده اند.

رمز این جاودانگی، نهی از فساد است(۱۱۶هود)

ابوذر در ربذه خفه و دفن نشد، تبعید و بیابان او را جاودانه کرد!

ابوذرها و عمارها بیشتر از باقیات و موزه ها، موجب امید و آرزو میشوند.

 

رَوح الله!

رَوح، هم ریشه  با رُوح است، نسبت “تنفس” و “جان” با هم دارند. رَوح، نسیم خنک و کمک نفس است.

“اولوا بقیه” شدن، مبارزه با مشکلات و انسدادها می خواهد. ابزار این مقاومت و امیدبانی با همه ناکامی ها، “رَوح الله” است. لا تَیأسُوا مِن رَوحِ الله(۸۷یوسف)

در انسدادها و بسته بودن راه ها، امید فرج داشتن با کمک نفس های الهی ممکن است که اهل ایمان و یقین بهره اش را دارند.

 

بقیه الله!

بقیه الله، بازمانده یک خانواده نیست صاحب بقاء و موجودی آرمانی و نامیراست که سر سلسله امیدهاست از اولوا بقیه تا باقیات و کارهای امیدآفرین!

او یک پیشنهاد رویایی و امید بخش (المُقَدَّمُ المَأمُول) است. آنهم آرزو و امیدی که وعده تحقق قطعی (المُؤمَّل) از خداوند دارد!

با بودنش جایی برای یاس نیست!

 

زنجیره ی یأس!

  • آرزو و هدفی که بدان نمی رسی، “یأس” را “خیب” می کند.
  • اگر بر همه ایده ها، استعدادها و توانها چتر انداخت، “قنوط” نام میگیرد.
  • اگر به نهایت ناامیدی و ندامت رسید، “ابلاس” میشود!
  • ابلاس، هم ریشه ابلیس و درد بی درمان اوست!

 

همانقدر که بقیه الله چشمه حیات و امید است، ابلیس چاه یأس و ناامیدی است. وقتی رگه هایی از یأس در خود دیدی بدان ابلیس تو را لمس کرده است!

 

محسن قنبریان

معرفی:

به فضلا و طلاب و دانشجویانی که دغدغه مباحث کلامی و فلسفی دارند توصیه می‌کنم کانال پادکست آرمان اندیشه

را در ایتا و تلگرام ملاحظه‌ای بفرمایند:

ایتا تلگرام

 

زحمات چند فاضل جوان و درسخوان و خوش فکر است که به شبهات اعتقادی جوانان می پردازند.

“در جستجوی پاسخ بنیادی ترین سوالات انسان بحث های معرفت شناسی ، خداشناسی فلسفی، انسان شناسی ، فلسفه دین، نقد نئوداروینیسم ، امامت، هرمنوتیک و…”

بسته رمضانی شان پیرامون شبهات اعجاز قرآن است.

 

اگر پسندیدید به اهالی تعقل و اندیشه معرفی کنید.

برنامه‌های حجت الاسلام قنبریان در نیمه اول ماه رمضان

  1. درس‌هایی از چهل حدیث امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه)

    مسجد بلال بهبهان/ بعد از نماز ظهر و عصر

  2. کارگاه آموزشی: اسلامی که انقلاب کرد (اسلام به قرائت امام خمینی)

    از سوم تا سیزده رمضان ظرفیت محدود حضوری ساعت ۱۷ تا ۱۸
    پخش زنده از اینستاگرام پخش زنده از آپارات
  3. مهارت امیدبانی در آیات قرآن

    تجمیع هیات‌های مذهبی بهبهان صحن مطهر امامزاده فضل
    ساعت ۲۲:۱۵ پخش زنده از اینستاگرام
  4. برنامه سحرگاهی “لطف لطیف” رادیو اقتصاد (۴:۲۰تا۵:۳۰)

    ۳۰ سحر ماه مبارک لطیفه های کوتاه آیات اقتصادی قرآن
    پیوند پخش زنده رادیو اقتصاد

سینمای عدالتخواه؛ ارزشها، ضد ارزشها

سخنان ارائه شده توسط حجت الاسلام قنبریان در جشنواره عمار ۱۴۰۰ با موضوع «سینمای عدالتخواه؛ ارزشها، ضد ارزشها» منتشر می‌شود.

دریافت سخنرانی «سینمای عدالتخواه؛ ارزشها، ضد ارزشها» | “دریافت با پیوند کمکی

تجسم، نمایش، سینما

  • دو نمایش در قرآن

– صدق و عدل دو رکن نمایش قرآن

  • اسطوره و سحر را قرآن افک می داند

– دروغ و جور در این تولیدات

  • عدالت
  • “عدالت بر” و “عدالت در”

– مضمون در عدالت تشریعی بررسی می شود

  • عدالت، استقامت بر صراط مستقیم است

– عدالت، بسط صفت حضرت حق در عالم است

  • سینمای عدالتخواه
  • ۵اصل در سینمای عدالتخواه
  1. افک نباشد! (از دستفروش تا برخی فیلمهای فرهادی)
  2. چالش مسأله با بیّنات! (دیدن این فیلم جرم است!)
  3. رابین هود و میتی کومان، عدالت اسلامی نیست! (مقایسه هیولای پول و دادِستان)
    – دو نحوه مواجهه فیلسماز با امنیتی ها
  4. قسط خواهی! (خروج چون دعوای بورژوا و اشراف با حاکم در راستای تعدیل قدرت به وسیله ثروت نیست، پسند سینمای روشنفکر نیست)
  5. فیلمساز عدالت خواه! (سینمای زرد از ۲۰ فیلم دانشجویی یکی را به جنبش عدالتخواه اختصاص نداده!)

ادامه خواندن سینمای عدالتخواه؛ ارزشها، ضد ارزشها

ملت قرآن به تضرع در ضرّاء سزاوارتر است!

“ضرّاء” بدحالی‌های روحی و جسمی است و شامل امراض هم میشود. پس کرونا از مصادیق ضرّاءِ عمومی است! قرآن در این وقت، رسیدن به آستانه تضرعِ عمومی را خواسته است(۴۲انعام). ساختگی یا طبیعی بودن ویروس از ضراء بودن بیرونش نمی‌برد!

️قرآن سه مواجهه فرهنگی امت‌ها با “ضراء” را تصویر می‌کند که از قضا در فرهنگ مواجهه با “کرونا” در دنیای معاصر به عیان آن سه را می‌بینیم:

  1. حذرالموت: مرگ‌هراسی(۲۴۳بقره) .

جشن روز مردگان مکزیکی‌ها و خانه‌گزینی‌شان در ابتلاء به کرونا را، استعاره‌ای برای درک این مواجهه میگیرم (در مثال مناقشه نیست). پزشکان ترس بنیادین مردم را علت زیادی تلفات مکزیک خواندند!

شهر فراری از طاعون، که از قضا همه مُردند؛ مصداقی دیگر(روائی) برای آیه است.

  1. فرح فخور: خود بنیادی(۱۰هود).

میندوی ژاپنی [۱]و خود کافی و برتر‌بینی که تاروآسو (معاون نخست وزیر) مقابل رهبران دنیا به رخ کشید را استعاره برای مواجهه دوم میگیرم. ژاپن این سالها۲۰٪ میانسالش دین دارند؛ ۶۰سال پیش ۷۰٪ بود. (باز مثال است برای یک تصویر، در مثال مناقشه نکنید).

  1. تضرّع: فروتنی و مناجات با خدا (۹۴اعراف).

مواجهه توبه گرای برزیلی‌ها را استعاره برای آن میگیرم. درباره سیاست‌های بهداشتی رئیس جمهور به اعتراض کنار صلیب‌ها در ساحل، بادکنک‌های قرمز هوا کردند؛ اما تقاضای معنوی او برای روزه و نیایش را، ویژه استقبال کردند(یک نمونه در ویدئو).

کرونا برای ۲۶درصد خداباوران آمریکا، موجب تقویت ایمان شده و فقط در یک درصد موجب تضعیف ایمان شده است.۳۱درصدشان معنا گرایانه، کرونا را حاوی پیامی از سوی خداوند دیده‌اند.

جامعه ما جزء کدام دسته است؟! چقدر به تضرع اجتماعی رسیده است؟

تضرّع یک مناسک و عمل فردی یا جمعی نیست؛ یک حالت قلبی است ولو خود را در اعمالی مثل دست به آسمان بالا کردن نشان دهد.بدون درک نیاز به آن در این ایام، دعاهای فرج و هفتم صحیفه در تلویزیون، کلیشه‌های بی اثر است؛ مثل اذان در خیابان شلوغی که کسی مساله‌اش نماز اول وقت نیست!

تضرّع، غایت معنوی گذر از کروناست، بدیل و رقیب سلامت نیست و پروتکل‌های آنرا نقض نمی‌کند. جامعه بعد از کرونا، هم باید تلفات کمتر داده باشد؛ هم معنویت بیشتر اندوخته باشد.

اینکه چگونه “مرگ اندیشی” (شاخص سلامت روان و عامل تضرع) به “مرگ هراسی” نکشد، “خود مراقبتی” به “خودبنیادی” و خود را مالک نفع و ضرر و مرگ و حیات پنداشتن(مانع تضرع)، نکشد؛ تدبیر و پیوست معنوی بر پروتکل ها می خواهد. چگونه “دید آیت بین” در مردم تقویت شود و چنانچه زلزله و خورشید گرفتگی را آیت قیامت (فردا) می دانند؛ ضراء و کرونا را آئینه افعال امروز بشر بدانند و برایش تضرع کنند؛ پیوست معنوی بر پروتکل های بهداشتی می خواهد…

سیمای ستاد کرونا این “غایت معنوی” را بالای سر “تضمین سلامت” نشان نمی دهد. ستاد کرونای آمریکا با انتشار عکس دعایشان رسانه ای شد؛ اما ستاد ایرانی گرچه منظورش از بستن اماکن مذهبی، منع تجمعات بود اما از اول دوگانه مذهب-سلامت را القاء کرد!

گذر جهان غرب از مدرنیته، مومنان باقی مانده را متکی به علم و دستاورد بشری نگذاشته؛ اما غربزدگی جهان در حال توسعه، علم غربی را جدی تر از آسمان گرفته، لذا تضرع اینجا -بخلاف آنجا- تیتر یک روزنامه ها نشد! حتی در بسته های تبلیغی رسانه ملی ادراکات لازم برای ایجاد تضرع عمومی در حد نیاز تبیین و یادآوری نشد! رئیس جمهور از صدا وسیما خواست تا مردم را سرگرم و مشغول کند! چون فقط بیرون نیامدن و حفظ سلامت مساله شان بود!

در بسته‌های فیلم و سریال و برنامه های گفتگو محور و… نیز ظرفیت بالایی برای القاء ظرائف و لطائف تضرع ساز وجود دارد که چون تضرع عمومی مقصود نبوده، تدارک نشده است.

* تفصیل بحث و برخی پیوست‌های معنوی پیشنهادی را در فایل صوتی و پاورپوینت نشست ملاحظه کنید.

[۱] میندو در لغت یعنی سطح مردم اما ریشه در فرهنگ امپراطوری ژاپن دارد و معنای برتری نژادی و فرهنگی ژاپنی را القاء می کند آسو در پاسخ برخی روسای جمهور که علت کمی تلفات ژاپنی ها در کرونا را پرسیده بودند گفته بود: میندوی مردم ما با شما فرق دارد!

فرعونی که هست ؛ موسایی که…!

فرعونِ مصر بی شباهت با تفرعن عصر ما نبود.

  • “کودک کُش” بود(۴/قصص) اما شاید نه اندازه اسرائیل!
  • “نسل کُش” بود(۴۹/بقره) اما نه آنقدر که حدود ۱۰۰میلیون بومی قاره را بکشد تا مالک آمریکا شود!
  • “خوار کننده” ساکنان سرزمین‌اش بود(۳۰/دخان) ؛ اما نه اینجور که تا همین حوالی سیاهان را در قفس‌های باغ وحش کنار حیوانات به تماشای سفیدهای مرفه بگذارد!
  • “آدمکش” بود؛ اما نه اینطور که فقط پلیس‌اش سالانه حدود ۱۰۰۰نفر از شهروندانش را بکشد!
  • فرعون اگر به میخ هم می‌کشید(۱۰/فجر)، فقط فرعون مصر بود؛ به مردم دیگر دنیا دستش نمی‌رسید. از ابوغریبش در عراق و گوانتانامو در خلیج کوبا -آن هم برای غیر نظامیان- گزارشی نیست!
  • نمی‌دانم اصلا “ذی الاوتاد” بودن با شلیک بمب اتم و نابودی ۲۰۰هزار انسان در یک لحظه، قابل مقایسه است؟!

جنایات “فرعون عصر” روی زمین و حتی درون خاکش(کشتار کارگران، نژادها، فرقه‌ها و…) روی “فرعون مصر” را سفید کرده است. هرچه بود آن فرعون هم مردم را “مستضعف” و بی‌چاره کرده بود(۴/قصص).

موسای اولوالعزم، منجی آن مستضعفان بود که خداوند بخاطر استغاثه آنان، طلوعش را ۱۷۰سال جلوتر انداخت[۱].

وقتی رشید و سرپا شد(۱۴/قصص) و زمان نجات مستضعفان نزدیک شد؛ قبل از خروجش بر تمدن فرعونی، اتفاقی ظاهرا ساده اما عجیب رقم خورد!

اتفاقی که بعدأ معلوم شد، طرح شیطان بوده است: درگیری بین طرفداری٘ از او، با مخالف و دشمنش[۲]!

جانبداری‌اش از طرفدارش، کار دستش داد. طرف مقابل با مشتِ موسی(ع) کشته شد!

در افکار عمومیِ مصر ، حالا دیگر موسی(ع) قاتل یا اقلا مرتکب قتل خطائی است!

فردا در صحنه‌ای مشابهِ دیروز عصر -که باز مداخله مشت موسی(ع) طلب می‌شد- زبان درازهای آنطرف فریاد کردند:”جز این نمی‌خواهی که از جبّاران(زورگویان و مستبدان) زمین باشی! تو هرگز نمی‌خواهی از مصلحان باشی!”(۱۹/قصص). موسی(ع) نقشه را خواند: جابجا کردن جای جبّار و مصلح!

جوسازی و پیگرد باقی بود و راهی جز فرار نبود(۲۱/قصص).

قیام و نصرت مستضعفین هم قریب یک دهه به تأخیر افتاد!

خدائی که طلوع منجی مستضعفان را ۱۷۰سال جلو انداخت، چرا در نیمه راه چنین تقدیری را امضاء کرد؛ که حالا موسی(ع) هم خود را گنهکار ببیند(۱۴/شعراء) و زبان بُرّانش مقابل سفاکان کودک‌کش و نسل‌کش لکنت بگیرد؟!

دست و مُشت موسی(ع) چرا در این مقطع حساس ، ترک او٘لی (به نظر متدینان) و خطا (در افکار عمومی مصر) بکند؟!

مگر دستهای یاریگر ، نمی‌دانند خداوند، موسی(ع) را برای چه رسالت بزرگی “رشد و استوی” داده است؟!

خواهشاً ایادی، موساتر از موسی (ع) نشوند که: این خون مقابل آنهمه خون به ناحق ریخته توسط فرعون، عددی نیست!

موسی(ع) مرد سیاسی‌ای است. جنگ روانی رقیب را می‌شناسد که به خدایش می‌گوید:”لهم علیّ ذنب فأخاف”(برای خود، گردن من گناهی می‌شمارند. از این می‌ترسم…)!

لطفا سینه چاکان، کلاس فلسفه و کلام دایر نکنند که: آن کشتن هم به حق بود و مضرّ به عصمت موسی(ع) نیست.

چون انقلاب موسوی نه در مکتب خانه‌ها که در افکار عمومی جهان هم عصمت می‌خواهد.

موسی(ع) به فکر روز مواجه با فرعون است و می‌داند به او خواهد گفت: “وفعَل٘تَ فع٘لَتَک التی فعَل٘تَ…تو همانی که آن کار(نادرست) را کردی”!(۱۹/شعراء).

کار آسانی نیست. حالا آن دست باید ید بیضاء شود تا حجت بر عموم تمام شود!

پ.ن:

  • اینجا پیش ما کسی موسای معصوم نیست اما انقلاب موسوی‌ای هست که قرارش تمهیدِ در افتادن با فراعنه و نجات مستضعفان بوده است.
    ایادی آن باید مراقب باشند خطا و حتی ترک او٘لی نکنند.
    موسای معصوم هم فردا صبح، در صحنه مشابه آن ماجرا، بهتر حاضر شد. طرفداری٘ که باز، مُشت موسی(ع) را طلب می‌کرد را خطاب کرد که:”راه درستی نمی‌روی و آشکارا بیراهه می‌روی”(۱۸/قصص).
  • آقای امنیت و همه ایادی! اعتراض آبان و موارد مشابه دیروز و فردا، بهتر و کم هزینه‌تر از این هم جمع شدنی است؛ مراقبِ “فعلتَ فعلتک التی فعل٘تَ” رسانه‌های فرعون عصر باشید.

محسن قنبریان
۹۹/۳/۱۷

[۱] تفسیر عیاشی ج۲ص۱۵۴

[۲] روایت امام رضا(ع) ذیل آیه ۱۵قصص در عیون اخبارالرضا و تفاسیر روایی.

کرونا، قم، روحانیت؛ چقدر ایوب؟ چقدر یونس؟!

 سیبل کردن قم و روحانیت برای “منشأ” و بخصوص “شیوع” کرونا در کشور، گرچه از شبکه‌های بیگانه شروع شد؛ اما از زبان نمایندگان مجلس و مقامات مسئول و شخصیت‌های اجتماعی تعقیب شد. در بسیاری از شهرها نسبت به ماشین پلاک قم و لباس روحانیت حساسیت درست شد. در مواردی هم تعرّض و توهین اتفاق افتاد!

هر چه بگوئی: روحانیت درصدی از اصناف موجود قم است و تازه قم هم منشأ ویروس در ایران نبوده؛ فعلا این ابتلاء برای قم و روحانیت پابرجاست!

اگر “هویت جمعی صنف روحانیت” را در یک “تشخّص تاریخی” لحاظ کنیم؛ این پرسش موجّه جلوه می‌کند:

روحانیت دچار ابتلاء ایوب شده یا یونس؟!

 ابتلای ایوب(ع):

دچار مسمومیت و بیماری‌ای شد که بدنش نطقه نقطه شد[۱] از او عیب‌جویی شد [۲]از مردم جدایش کردند در حالیکه قومش به او می‌گفتند: هیچ کس را به چنین بلیه‌ای ندیده‌ایم، جز به سوء سریره‌اش! شاید تو هم برعکس آنچه آشکار می‌کردی، باطنت، زشت بوده که چنین شدی[۳]!

در حالیکه او “بی‌گناه”، مبتلا شده بود. رشک و حسادت شیطان بر او موجب شد عامل بیماری توسط شیطان در او دمیده شود[۴]. (انی مسّنی الشیطان بنصب و عذاب).

صبر ایوب، موجب رفع ابتلاء و عزت دوباره‌اش شد. امام صادق(ع) به شیعیان فرمود:”خدای تبارک و تعالی ایوب را بدون گناه، مبتلا کرد؛ پس صبر کرد تا جایی که عار مردم شد! شما بر تعییر و عارشدن صبر نمی‌کنید[۵]“.

 ابتلای یونس(ع):

یونس هم دوره‌ای در شکم ماهی محبوس شد و با بیماری به بیابانی خالی انداخته شد[۶].

اما ابتلای او بدان خاطر بود که چون انبیاء دیگر، مردم را راهبری و سیاست نکرده بود[۷]. غضبناک، از مردمش بود[۸]. “کاظم” نبود که کدورت‌هایش را نابود کند[۹]؛ “مکظوم” بود[۱۰] مثل مشکی پر از خشم؛  البته سربسته و ساکت. قرآن او را مثل “عبدی فراری” خطاب می‌کند [۱۱]که مورد ملامت بود[۱۲]. لذا با وجود عصمتش، خداوند، پیامبر اسلام را از الگوگیری از او منع می‌کند[۱۳]. یونس گمان نمیکرد از این ترک مأموریت -با وجود هویدا شدن آثار عذاب- توبیخ شود و براو سخت گرفته شود[۱۴]. اما خداوند او را زنده ولی بیمار در شکم ماهی، حبس کرد[۱۵]. دوره لبث و قرنطینه‌ی سختش در شکم ماهی، او را از “صاحب الحوت”(همراه ماهی) -که با غیض فروخفته‌اش بود- به “ذالنون” (صاحب اختیار ماهی) رساند. و این وقتی بود که در آن ظلمات، تسبیح حق می‌گفت و هر عیب و نقص از حکمت خداوندی تنزیه می‌کرد. خداوند هم، او را استجابت و از غم و غصه-مثل دیگر مومنان- نجاتش داد[۱۶]. دوباره به رسالتی جدید مبعوث شد. اینبار برای قومی صد هزار نفری یا بیشتر[۱۷]. پیامبری شد با دو بعثت؛ یکی بهتر از قبلی!

ابتلای روحانیت:

تعییرها و عیب تراشی‌هایی که باوجود این همه طلبه جهادی و خدوم واقعا سزاوارشان نیست!

 هر روز که می‌گذرد بیشتر معلوم میشود این ویروس پراکنی در دنیا از “شیطان اکبر” است[۱۸].

شاخه رسانه‌ای او می‌خواهد این صنف در تشیع را، “سامری” و الان دچار مرض “لامساس”(کسی نزدیک نشود!) معرفی کند! حال آنکه “اسلام منهای روحانیت، خیانت است”. هزار سال است منصب آنان در غیبت، “منصب هارون” بوده مقابل “سامری‌ها”.

اما بوده و هستند آحادی در این لباس که چهره “مغاضباً” یونس شدند! به تعبیر امام عزیز، “منبری پرخاشگر” شده‌اند[۱۹]. کمی از زیّ تواضع و لباس مستضعفین در آمده، شوکت و شاهی پسندیدند! از بار رسالت سنگین “فریاد بر سیری ظالم و گرسنگی مظلوم”، شانه خالی و بعضا ساخت و پاخت کردند! و…

قرنطینه‌ی نگاه‌ها، مکافات و کفاره‌ی پاک شدن این صنف شریف از آن سلول‌های بیمار است. فعال‌تر شدن بدنه پاک روحانیت در ابتلائات دیروز و امروز مردم، ذوب کردن “نامردمی‌ها” در بین خودشان به همراه دارد. دیگر او که برای مردم مریض نشود و در تعب نیافتد، روحانی نیست!

اینگونه دوباره مبعوث میشوند؛ کامل‌تر و  بهتر.

مطالب مرتبط:

محسن قنبریان
۹۸/۱۲/۲۱

[۱] تفسیر برهان ج۴ص۶۶۲و۶۶۳

[۲] همان

[۳] همان

[۴] همان

[۵] همان

[۶] ۱۴۵/صافات

[۷] ر.ک:ادب فنای مقربان ذیل شرح ساسه العباد

[۸] ۸۷/انبیاء

[۹] اخیرا وزارت دفاع روسیه اعلام کرده: پنتاگون مسئول انتشار ویروس‌ها با پهبادهای حامل حشرات آلوده به ویروس به نقاط هدف است!

[۱۰] ۴۸/قلم

[۱۱] ۱۴۰/صافات

[۱۲] ۱۲/صافات

[۱۳] ۴۸/قلم

[۱۴] ۸۷/انبیاء

[۱۵] ۱۳۹تا۱۴٨صافات

[۱۶] ۸۸/انبیاء

[۱۷] ۱۴۷/صافات

[۱۸] تصنیف غررالحکم ۵۰۶۰

[۱۹] http://www.shafaf.ir/fa/news/345850