بایگانی برچسب: s

زینبیات و زن غزه

  • جنگ روایت رو کردیم یک جنگ تماشا گری
  • ترحم انقلاب نمیسازد!
  • ترحم خیره میسازد!
  • اگر بعد از عاشورا انقلابی می شود، علتش فقط برانگیختگی ترحم ها نیست …

حجت‌الاسلام والمسلمین محسن قنبریان
ولادت حضرت زینب(سلام الله علیها)

حجت الاسلام محسن قنبریان:

امام خمینی، گفتمانِ اسلامی مبارزه با اسرائیل را ایجاد کرد و آیت الله خامنه ای، سازمان مبارزه با اسرائیل را از درون آن گفتمان شکل داد.

جنگ ۶روزه پایان گفتمانِ عربی برای مبارزه با اسرائیل و انقلاب اسلامی، شروع گفتمان اسلامی مبارزه با اسرائیل است که هنر بی نظیر امام خمینی است.

این گفتمان، برای مبارزه عینی و عملی با اسرائیل نیازمند سازمان بخشی ای بود که بی تردید مدیر اصلی آن رهبر انقلاب آیت الله خامنه ای است.

نکته شایان توجهش این است که این سازمان بخشی به هسته های مقاومت با استانداردهای انقلاب اسلامی انجام شد؛ یعنی همه کاملا مردمسالار هم عمل می کنند!

از حماس تا حزب الله و یمن، هر سازمان، نماینده اراده جمعی و اکثری ملتشان هم هستند و به همان میزان در هارمونی مبارزه با اسرائیل حضور دارند.

هیچ نمونه شبه داعشی در آنها نیست؛ همه کاملا انسانی، اخلاقی و حتی با رعایت قواعد بین الملل با اسرائیل می جنگند!

این هنر و مهارت فوق العاده  آیت الله خامنه ای واقعا ستودنی است.

(برشی از یک مباحثه پیرامون اوضاع غزه/ آبان۱۴۰۲)

زینبیات

زینب(س) برای عاشورا؛ بمثابه “نبی” برای “اسماء حسنای الهی” است!

خدا و اسمائش، همه زیبایی هاست؛ لکن خدا هم در بی خبری، “نبی” می خواهد! (نبی از نبأ بمعنی خبر)

 

زینب(س) برای کربلا؛ “تماشاگر” و “راویِ صحنه ها” و روایت ها نیست؛ خودِ “کرب و بلا” ست!

تحریف بزرگی است که بنام جنگ روایتها ، فقط تماشاگر و راوی را زینب بخواهیم!

“تحملِ کرب و بلا” با “خَلق صبر و ولاء” ، “جوهره”ی زینب شدن است؛ نه هیچ چیز دیگر (رسانه، مخاطب، ضریب سایبری و…)!

 

زنِ غزه این روزها زینبی ترین زینبِ زمین است! در خودِ کرب و بلا ست؛ خالق زیباترین صحنه های صبر و شکر و تمثال امروزینِ “ما رایت منه الا جمیلا”ست.

صدا و تصویرش را چشم ها و گوش های تیز شده از صبر و حلم اش، از باریکه تصاویر یک موبایل هم می بیند و عالمی را به هم می ریزد!

هیچ زن و کودکی -فضلاً از مردان- نتوانسته بود این چنین، جهان را به هم بریزد!

 

اگر فقط شهید می داد و می گریست، هرگز “زینبِ وجدانها” نمی شد!

نمایش روحِ نشکن و متعالی و مومن اش در کنار آن ترحمِ جهانی، تعظیم آفرید! همه را ساکت کرد و همه را گوش!

 

بهترین “الگویِ پیروز” در روایت و جنگِ روایتها را زینبیات غزه دارند به مستضعفینِ امپراطوری های تبلیغاتی و رسانه های استکباری می‌دهند!

 

پ.ن:

عکس، قطعه ای از پوستر فراخوان راهپیمایی اعتراضی علیه جنایات اسرائیل در غزه است که توسط اهالی لندن طراحی شده؛ اگر کمی مویش پیداست، برای زینبیات، خرده نگیرید نقاشی است و از سوی غیر مسلمان!

 

محسن قنبریان ۲۶ آبان ۱۴۰۲

قانون اساسی و حمایت از مظلوم

در اصل۳ -که در مذاکرات، خلاصه آرمانهای قانون اساسی بیان شده- در دو فراز از حمایتِ مظلوم سخن است:

  1. دفاع نظامی!
    در فراز۱۱ اصل۳ آمده:”تقویت کامل بنیه دفاع ملی از طریق آموزش نظامی عمومی برای حفظ استقلال و تمامیت ارضی و نظام اسلامی کشور”.
    یکی به نقصان این بند اشکال کرد:”منظور دفاع از سرزمینهای اسلامی هم هست، یعنی همانطور که ملت و ارتش ایران برای استقلال و تمامیت ارضی ایران دفاع می کنند، از فلسطین و سایر سرزمین های اسلامی هم باید دفاع کنند!”
    شهید بهشتی جواب داد:”اصولا امروزه در دنیا چنین چیزی را میتوان در قانون اساسی کشوری گفت؟ ما الان این را در داخل دفاع از نظام اسلامی کشور بصورت مستتر آورده ایم ولی آیا با صراحت در هیچ قانون اساسی کشوری میتواند باشد که ارتش ملی مسئول دفاع از سرزمین های دیگر است؟”(مذاکرات ج۱ص۲۹۷)
    اختلاف در تصریح و استتار بود نه اصل حمایت نظامی.
  2. حمایت از مستضعفان جهان!
    در بند۱۶ این اصل درباره سیاست خارجی هم اول “حمایت همه جانبه از همه مستضعفان جهان” بود که حتی در پیشنویس “آزاد کردن همه…” آمده بود!
    به قید “همه جانبه” اشکال شد که: دخالت در امور داخلی آنهاست(ص۳۰۰) این بند به بحث زیاد و رد چندباره عبارات انجامید و دست آخر با این عبارت تصویب شد: “تنظیم سیاست خارجی کشور براساس معیارهای اسلام، تعهد برادرانه نسبت به مسلمانان و حمایت بیدریغ از مستضعفان جهان”(ص۳۱۳)

پ.ن:

آقای ظریف کمک نظامی و حتی جنگیدن کنار مردم غزه هر ملاحظه دیگر داشته باشد مغایر قانون اساسی نیست. یاری آنها هم جنگیدن بجای آنها نیست.

محسن قنبریان

“مردم اسطوره ای و بی نظیر غزه”

این تعبیر سید مقاومت بود که: هیچ نظیری در دنیا ندارند!

 “روایت گران” و “مستند سازان”، جامانده اند تا استقامت، صبر، شکر و تجلیات متعدد ایمانِ اسلامی را از کودک و بزرگ این مردم تصویر کنند.

بهتر از “حرف/دم زدن از اسلام” و “عکس/ سلفی گرفتن با مقدسات” ، “تجلیِ مکارم اخلاقی” ای -که بعثت اسلام برایش بود- دعوت به اسلام می کند.

 این ویدئو پنجره بسیار کوچکی از “داعی شدن عملی غزه برای اسلام” است.

و همزمان “طعنه” به کسانی است که نام و نان اسلام را می خورند و به غیر اسلام دعوت می کنند!

اگر هنوز در اثنای ساخت “مدینه النبیِ” عدل و آباد، مستقل و آزاد و پراز معنویت -آنقدر که چشم جهان را بگیرد و دلهارا برباید- هستیم؛ جهانیان، قرآن و محمد(ص) را در محاصره و تحریم سخت تر از شعب ابیطالبِ غزه با کشتار زنان و کودکان پیدا کردند؛ ایمان و فضایلی همسنگ صدر اسلام!

“ایمانِ غزه” در جوار بیت المقدس، بر بازگشت مسیح(ع) از آسمان هم بی اثر نیست!

 رفتن آن ولی خدا پس از “فَلَمَّا أَحَسَّ عِیسَىٰ مِنْهُمُ الْکُفْرَ” بود (قَالَ مَنْ أَنْصَارِی إِلَى اللَّهِ؟!)

“ناصران الی الله” در مقابل کفر یهود، در هر زمان دیگر هم حواریون عیسی(ع) هستند. امروز غزه نه فقط وارث محمد(ص) که حواری مسیح(ع) هم هست!

آن کفر، عیسی(ع) را به آسمان برد و این ایمان زمینه بازگشت او در قدس است(إِذْ قَالَ اللَّهُ یَا عِیسَىٰ إِنِّی مُتَوَفِّیکَ وَ رَافِعُکَ إِلَیَّ وَ مُطَهِّرُکَ مِنَ الَّذِینَ کَفَروا وَجَاعِلُ الَّذِینَ اتَّبَعوکَ فَوقَ الَّذِینَ کَفَرُوا إِلَىٰ یَومِ القیامه)

محسن قنبریان

غزه؛ نفاق سنج!

قرآن برای شناخت منافقان در امت اسلام آیه صریحی دارد:

وَلِیَعْلَمَ الَّذِینَ نَافَقُوا ۚ وَقِیلَ لَهُمْ تَعَالَوْا قَاتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَوِ ادْفَعُوا ۖ قَالُوا لَوْ نَعْلَمُ قِتَالًا لَاتَّبَعْنَاکُمْ ۗ هُمْ لِلْکُفْرِ یَوْمَئِذٍ أَقْرَبُ مِنْهُمْ لِلْإِیمَانِ ۚ…

همچنین کسانى را که دو رویى نمودند [نیز] معلوم بدارد. و به ایشان گفته شد: «بیایید در راه خدا بجنگید یا دفاع کنید.» گفتند: «اگر جنگیدن مى‌دانستیم مسلماً از شما پیروى مى‌کردیم.» آن روز، آنان به کفر نزدیکتر بودند تا به ایمان…

دعوت به دفاع از امت و قتال با دشمنان، نفاق سنجِ قرآن است؛ که امروز مظلومیت غزه است!

برخی سران ترکی-عربی؛ هُم للکفر یَومَئِذ اَقربُ مِنهُم لِلاِیمانِ اند!

س

در مقابل، قرآن سنجش صداقتِ اهل کتاب را به تعالی به “کلمه سواء” می شمارد: اربابهای غیر الهی را نپذیریم:

قُلْ یَا أَهْلَ الْکِتَابِ تَعَالَوْا إِلَىٰ کَلِمَهٍ سَوَاءٍ بَیْنَنَا وَبَیْنَکُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِکَ بِهِ شَیْئًا وَلَا یَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّه…

بگو: «اى اهل کتاب، بیایید بر سر سخنى که میان ما و شما یکسان است بایستیم که: جز خدا را نپرستیم و چیزى را شریک او نگردانیم، و بعضى از ما بعضى دیگر را به جاى خدا به خدایى نگیرد…

کسانی که این روزها علیه ابرقدرتهای پوشالی و ارباب های غیر الهی دنیا برخاستند، در کلمه سواء با مسلمان، مساوی اند!

غزه امروز محک کفر و ایمان است؛ شاه مسلمانی که اقرب به کفر می شود و مردم مسیحی و یهودی ای که در رد اربابهای خودخوانده و زورگویان عالم، تعالی می یابند.

محسن قنبریان ۱۱ آبان ۱۴۰۲

سخنرانی/ کلاس درسِ غزه

دریافت سخنرانی «کلاس درسِ غزه» | “دریافت از پیوند کمکی

در روزهایی که می‌گذرد، شاهد دستاوردها و درس‌هایی هستیم.

 

بعضی از دستاوردها قهری

و بعضی لازم است که نسبت به آن‌ها تکالیفی داریم.

 

غزه برای ما یک درس دارد و به‌نحوی می‌تواند معلم انقلاب اسلامی باشد.

 

دستاوردهای جنگ غزه:

شکست هیمنه‌ی اسرائیل و نظام استکبار، به لحاظ نظامی و سیاسی.

موج بی‌نظیر جهانی علیه اسرائیل.

جابه‌جایی مرزهای جهاد.

 

این‌ها دستاورد خونِ مظلوم است.

چنین دستاوردهایی تکلیف‌آور است که:

از سیلی که جاری شده است دستگاه تدبیری چه می‌خواهد انجام دهد؟

جمهوری اسلامی در این زمان در چه جایگاهی قرار دارد؟

 

امروز در قضیه‌ی روایت جنگِ غزه نبود نهاد اجتماعی به شدت حِس می‌شود‌.

نهاد سیاسی و نهاد اجتماعی در کنار یکدیگر می‌توانند صحنه را مدیریت کنند.

 

بایستی از موج جهانی استفاده کنیم و پروژه‌ عادی‌سازی را به نابودی بکشانیم.

.

سخنرانی استاد قنبریان؛ ۵ آبان ۱۴۰۲؛ هیئت اباصالح عج قم

مرکز پژوهش ها از فلسطین یاد هم بگیرد!

  • اسرائیل قطعاً رفتنی است. پسا صهیونیزم نخبگان فلسطینی به همراه اراده عمومی و ملی شان برای نوشتن برنامه های بازسازی و پیشرفت شان کافی هستند.
  • در این شرایط نسل کشیِ تمام عیار در غزه، نخبگان جهان اسلام اگر میتوانند برای نجات غزه طرحی، شدنی ارائه و اجرا کنند.
  • هرچه هم خیرات انقلاب اسلامی برای جنبش های رهایی بخش زیاد بوده باشد؛ خود شیفتگی نباید مانع یادگیری شود! غزه در همین وضع برای ج.ا.ا و دولت (با گفتمان مردمی) و نظام تعلیم و تربیت و تبلیغ ایران درس دارد!
  • در این قریب یک ماه همه به وفور صحنه های تربیتی ای دیده ایم که پر از ایستادگی، شکر به خدا، امید و خلاقیت و… بوده است.
  • حتی اگر این صحنه آفرینی ها به بچه ها تلقین شده بود هم زیر بمباران به خاطر نمی ماند.
  • چنین انسجام و یکپارچگی ای، نحوه ای تربیت و بستره آموزش دارد که بخصوص از انتفاضه الاقصی به اینسو رونق گرفته است.

منیر فاشه نظریه پرداز فلسطینیِ حوزه تعلیم وتربیت در کتابهای خود برای این نظام خاص، ادبیات علمی ساخته است:

  • بردن فرهنگ به “اجتماع مردم” جای دولت و سازمان های غیر دولتی
  • گذر از مفاهیم و ساختارهای مدرن با احیای سنت های کهن
  • معانی بخشی به آموزه ها در بستر و شکل عمل و درون مجاوره محاوره ها
  • و…

“حرکت در هماهنگی با نیروی زندگی(=امید)” را بوجود آورده است.

خوب است مرکز پژوهشها، برای تحقق شعار #مردمی_سازی ، این زیسته مردمی و ادبیات علمی آن را، کاوش کند و پیشنهادهای شدنی به دستگاه های عریض اما کم اثر فرهنگی و نظام تعلیم و تربیت ایران ارائه نماید.

 

محسن قنبریان