بایگانی ماهیانه: فروردین 1399

خسارت کسبه و نهادهای مالی زیر نظر رهبری!

آقای مسیح مهاجری در یادداشت روزنامه جمهوری اسلامی از لزوم به صحنه آمدن قدرت‌های بزرگ مالی مثل ستاد اجرائی فرمان امام، بنیاد مستضعفان و آستان قدس برای حل قطعی مشکلات اقشار آسیب دیده از کرونا گفته و نوشته: “اگر پول‌هائی را که در اختیار دارند برای نجات مردم مستضعف خرج نکنند، فلسفه وجودی‌شان را چگونه می‌خواهند توجیه کنند[۱]؟”

آیا این نهادها شرعا و قانونا در قبال کسانی که در وضعیت کرونا و تعطیلی کسب، “فقیر شرعی” (کسی که دخلش کفاف خرج متعارفش را نمی‌کند) شده‌اند، یا “مقروض” مانده‌اند(ناتوانی در پرداخت اجاره و قسط و…)؛ وظیفه دارند یا نه؟!

چند توضیح لازم درباره این نهادها:

  1. منابع مالی‌شان طبق اصل ۴۵و۴۹ قانون اساسی؛ “ارث بدون وارث، اموال مجهول المالک و اموال عمومی‌ای که از غاصبین مسترد می‌شود”؛ تأمین شده است.
    امام خمینی در سال۶٨، ستاد اجرائی را برای مدیریت این اموال و مصرف در موارد مقرره(بنیاد مسکن، کمیته امداد، بهزیستی و… و اخیرا بنیاد برکت) قرار دادند.
  2. به لحاظ شرعی، روایات زیادی مضمون این قاعده را پشتیبانی می‌کند که: “امام و حاکم اسلامی وارث کسی است که وارثی ندارد و عهده‌دار مخارج کسی است که چاره‌ای ندارد[۲]“.
    این روایات متکثر پرداخت قرض چنین کسی را بر عهده امام نهاده است[۳].
  3. در نگاه تفصیلی‌تر، “ولاء امام و حاکم” در اینباره، پس از ولاء‌های دیگر است. توضیح اینکه در زمان‌های گذشته برای خسارات غیر عمد، اول “ضمانت عاقله” (اقوام و خویشان) بعد “ولاء عتق” (آزاد کننده برده) بعد “ولاء ضامن جریره” (کسی که با قرارداد ضامن خسارت شده) بود؛ پس از اینها ولاء امام بود که باید او خسارت را تأمین می‌کرد[۴].
    در زمانه ما می‌توان گفت اگر خسارت و قرض کاسب متضرر با “بیمه اجتماعی” یا “اعتبارات تخصیص یافته دولتی” (که از بخش دیگر انفال و اصل ۴۵است) تأمین نشد، نوبت به ولی فقیه می‌رسد که از منبع اموال یاد شده، “قرض” کسبه‌ای که توان پرداخت ندارند یا “نفقه” کسانی که چاره‌ای برایشان نمانده را تأمین کند.
  4. حتی می‌توان این فرع را طرح کردکه: اگر برای کفاف چنین اقشاری، ناچار به فروش برخی بنگاه‌های اقتصادی حاصل از این منابع شدیم چه؟ آیا فروش برخی بنگاه‌های ستاد اجرائی (از بزرگترین بنگاه‌های اقتصادی ایران پس از شرکت نفت) هم در صورت کمبود لازم است؟
    پاسخ به این پرسش، بحثی فقهی است و مجال خود را می‌خواهد؛ اما روایات مربوط به اموال بی‌وارث به “توزیع اموال بین همشهری‌های نیازمند”(در شهر میّت) تصریح دارد[۵].
    براین اساس، امام خمینی در فتاوایش، مصرف مال بی‌وارث و مجهول المالک(منبع مالی نهادهای مربوطه) را متفاوت از سایر بخش‌های انفال(منبع اصلی بودجه دولت) می‌شمارد.در آن “فقیر بودن مصرف کننده” را معتبر و بنا به احتیاط واجب “تقسیم در شهر میّت” را شرط می‌داند[۶]. درحالیکه سایر انفال(پول نفت و…) برای فقیر و غنی و برای عموم است نه فقط شهر نفتی.
    با این حساب می‌توان ادعا کرد: “دفن کردن” این اموال توسط برخی قدماء ، متناسب با عرف اقتصادی زمانه‌شان (دوره مرکانتیلیسم) بوده؛ “سرمایه‌گذاری” این اموال در این زمان نیز متناسب با عرف اقتصادی زمانه است و هیچکدام نص شرعی ندارد.
    نتیجه اینکه اگر نیاز مستحقین این اموال باقی باشد، سرمایه‌گذاری و بنگاه‌داری آن وجهی ندارد.
  5. البته اینکه مصداقا اقشار و کسبه آسیب دیده از کرونا؛ آیا با اعتبارات تخصیص یافته‌ی دولت(که از بخش عمومی انفال و قسمت دیگر اصل۴۵ است) یا برخی اقدامات بنیاد مستضعفان و بنیاد برکت، کفایت را حاصل کرده یا هنوز نیاز باقی است؟!؛ مجال بررسی دیگری می‌خواهد[۷].

آستان قدس رضوی

درباره آستان قدس از دو حیث می‌توان سخن گفت:

الف) موقوفات و سود حاصل از آنها.

ب) حق تولیت آستان.

آستان قدس در کارنامه خود خدمات عمومی زیادی دارد از جمله بازسازی برخی شهرهای جنگ زده و…

حال می‌توان نیاز عمومی کسب و کار را هم در صورت حل نشدن از منابع قبل، از این منبع در حدود شرعی و مجازش تأمین کرد.

اما آستان بنابر تصریح تولیت جدیدش، حق التولیه‌ای(تجمیع حقی که واقفین متعدد برای تولیت وقف قرار داده‌اند) دارد که حساب ماهانه آن حدود یک و نیم میلیارد می‌شود[۸]! ایشان گفته‌اند تولیت سابق استفاده شخصی نمی‌کرده است. واضح است با اختصاص یک یا چند سال آن می‌توان مخارج ایام تعطیلی برخی صنوف(مثلا دستفروشان) را تأمین کرد[۹]!

اینکه چنین مبلغ بزرگی چگونه شرعا از تصرف یک فرد(تولیت) بیرون برود؛ را در یادداشت چالش حق التولیه توضیح داده‌ام.

محسن قنبریان
۹۹/۱/۲۴

مطالب مرتبط:

[۱] https://www.tabnak.ir/fa/news/971863

[۲] وسائل الشیعه ج۹ص۵۲۴

[۳] الکافی ج۱ص۴۰۶

[۴] تحریر الاحکام ج۵ص۳٨/مجموعه آثار مطهری ج۲۰ص۳٨۱و۳٨۴

[۵] الفقیه ج۴ص۳۳۳/وسائل ج۲۶ص۲۴۶

[۶] ترجمه تحریر الوسیله ج۱ص۴۱۷و۴۱٨

[۷] بنیاد مستضعفان در ماجرای کرونا به۴هزار دستفروش پایتخت عیدی یک میلیون تومانی داد. اما آیا دستفروشان دیگر شهرها متضرر نیستند؟!

[۸] فرمودندحق التولیت درتولیت فقید در ۳۷سال ۵۰۰،۶۰۰میلیارد می شد!(فایل صوتی موجود است).

[۹] تولیت از خادمین متمکن خواسته از مردم دستگیری کنند!

پیوست کرونا و علوم انسانی ۳

آینده پژوهی جهان پس از کرونا

اول، متفکرین به دو قسمت تقسیم شدند: کسانی که دنیایی متفاوت پس از کرونا(پسا کرونا) قائلند و کسانی که کرونا را تا حد تغییر بنیادینی در مناسبات جهانی تلقی نکرده‌اند. رهبرمعظم انقلاب تا سخنان۱۳اسفند۹٨ جزء این طیف بودند. اما احتمال داده شد با جهانی شدن کرونا به طیف دیگر بپیوندد. لکن در سخنان نیمه شعبان ۹۹ نزدیک به همان تلقی را نشان دادند؛ آنجا که فرمودند:

“یک بُعد دیگر در این قضیه این است که البتّه امروز کرونا برای بشریّت یک مشکل بزرگ و یک ابتلای بزرگ و خطرناکی است که به آنها رو آورده، لکن این مشکل در مقایسه‌ی با بسیاری از مشکلات، مشکل– کوچکی به حساب می‌آید؛ ما مشکلات فراوانی را در دنیا و در کشور خودمان مشاهده کرده‌ایم و داشته‌ایم که از این حادثه کمتر نبود، بلکه بیشتر بود؛ از جمله، [اینکه] درست در ۳۲ سال قبل از این، در همین ایّامی‌که کرونا به منطقه‌ی ما وارد شد، هواپیماهای صدّام موادّ شیمیایی را در یک بخشهایی ریختند و هزاران نفر از مردمِ ما و مردمِ خودشان را  با گاز خردل و مانند اینها کشتند؛ این اتّفاق افتاد[…]

 در جنگهای بزرگ دنیا، در دو جنگ جهانی میلیون‌ها نفر کشته شدند؛ حالا در قضیّه‌ی کرونا گفته میشود که مثلاً تا حالا یک میلیون و خرده‌ای در سطح دنیا مبتلا شده‌اند. در جنگ اوّل و دوّم [جهانی] که با فاصله‌ی حدود بیست سال در اروپا اتّفاق افتاد، چندین میلیون [نفر] -حالا الان دقیق یادم نیست، امّا میدانم بیش از ده میلیون جمعیّت- به قتل رسیدند؛ در جنگ ویتنام که آمریکا به آنجا حمله کرد همین جور؛ و در جنگهای گوناگون دیگر. در همین اواخر به وسیله‌ی عوامل آمریکا، در حمله‌ی به عراق عدّه‌ی زیادی کشته شدند، به شهادت رسیدند؛ و امثال اینها فراوان اتّفاق افتاده . پس ما وقتی که راجع به این قضیّه فکر میکنیم از بقیّه‌ی حوادث مهمی‌که در دنیا همواره وجود داشته نبایستی غفلت بکنیم و بدانیم که همین حالا هم میلیون‌ها انسان زیر فشار ظلم و ستم دشمن و دشمنی‌های دشمنان و قدرتمندان رنج میبرند؛ مردم در یمن، مردم در فلسطین و در بسیاری از نقاط دیگر جهان زیر فشار هستند. پس مسئله‌ی کرونا ما را از توطئه‌ی دشمنها غافل نکند، از توطئه‌ی استکبار غافل نکند…”(۲۱فروردین۹۹).

در این سخنان برای مساله مورد بحث هیچ تصریحی(به هیچ جانبی) نیست لکن کوچک نمایی کرونا نسبت به حوادث دیگر جهانی(مثل جنگ‌های جهانی) واضح است. لذا اقلا نمی‌توان ایشان را تا کنون قائل به پیشرانی کرونا برای جهانی متفاوت دانست.

پ.ن:

بیان نظرات ایشان در اینباره:

به قصد تخطئه نظریه پردازان پساکرونا(نظرات طرح شده) نیست. چرا که خود رهبری تصریح دارند:”هیچ گاه اعلام نظر کارشناسی و نظر علمی، معارضه و مبارزه و مخالفت و اعلام جدائی از رهبری و ولایت و این حرفها به حساب نمی‌آید و نباید بیاید”(۹۱/۵/۱۶).

گرچه میدانیم برخی محافل چنین کرده و می‌کنند!

بلکه برای این است که سر همان عادت جاری غیرصحیح در برخی محافل حزب اللهی، برخی نویسندگان و متفکران نظر خود را برای دیده شدن، در راستای نظر ایشان معرفی نکنند! برخی قرائت‌ها از پسا کرونا طوری شاهد گیری از سخنان رهبری می‌کنند که انگار ایشان تصریح به این تغییر بنیادین پسا کرونا داشته و آنها صرفا شارحش هستند!

محسن قنبریان
۹۹/۱/۲۴

سلسله مباحث مهدوی؛ حجت الاسلام قنبریان

ظهور، پایان ایمان٘ کاسبها!

اگر “ریشه‌کنی” کفر از جهان، مختص ظهور باشد؛ “ذلیل شدنش” مقابل دولت مسلمین، به دست اموی و عباسی هم اتفاق افتاده چه رسد به دولت صالحان!

اما نفاق و ایمان٘ کاسبی ظاهرا فقط در دولت کریمه او ذلیل می‌شود(دعای افتتاح).

راههای طی شده:

  1. ذلیل کردن اسلام، برای ذلیل کردن منافق!
    گفته‌اند و باز می‌گویند: اصلا اسلام، حکومت نداشته باشد، تا عده‌ای بخاطر غنائم آن، منافق و دوچهره نشوند!
  2. ذلت نفاقِ ویترینی و منافق رسمی!
    در اسلامِ عزیز و دارای حکومت و جهاد و شهادت، علیه نفاق خطبه و بیانیه زیاد بخوانند. هر برهه، جریان و عده‌ای -که شاخک کفر یا بغی‌شان بیرون زده- از تریبون‌ها، به نفاق معرفی شوند؛ تا نفوذشان در حاکمیت کم و در افکار عمومی ذلیل شوند!

لاجرم مخاطب عامی همواره می‌پرسد: فتنه بعدی کی٘ است؟ منافق بعدی کیست؟!

جالب اینکه منافق خوان‌های دهه ۶۰، بعضا خود منافق دهه ۷۰و٨۰ می‌شوند!

“منافق بزرگ” و “رسمی”، موجب استتار و حتی گاه عملیات فریب منافقان غیررسمی و اعلام ناشده می‌شود! آنان هم با متعلقات ایمان(ولایت، عدالت، ارزش‌های اسلامی و…) معاش کرده، حتی وزیر و وکیل می‌شوند!

تملق و خودنمائی و تظاهرهای اضافی و قسم‌های مؤکد و نشانه‌های دیگر هم اگر خوانده شود، جامعه حزب الهی جرأت نمی‌کند بعض مقابلین با منافق بزرگ و رسمی را منافق بپندارد (آن هم در وانفسای دشمن‌زدگی)!

اختلاس‌گری خیّر نما راحت تا برخی سران نفوذ کرد. آیت الله بهجت درخواست ملاقاتش را نپذیرفت. سر راه ایستاد. به خیر و خوبی معرفی‌اش کردند. تا چشم آیت الله به او افتاد فرمود: از همه کارهای خیرت توبه کن!

گفتنش سخت است اما ظاهرا برای زمین‌گیر کردن نفاق، “ایمان” کافی نیست؛ “ایقان” (مرتبه یقین) می‌خواهد.  باید “تفرّس”، “توسّم” و نشانه‌شناسیِ اهل یقین را بین گروه‌های فعال اجتماعی-سیاسی  و شوراهای انتصاب توزیع کرد؛ تا منافق به “لحن قول” و “طور فعل” شناخته شود و زیر آن لو رفتن، ذلیل شود! و الا بشکل رسمی آن وفور را نمیشود جمع کرد.

اللهم انا نرغب الیک  فی دوله کریمه… تُذل بها النفاق و اهله!

محسن قنبریان
۹۹/۱/۲۰

۴ نکته کلیدی درباره دعای افتتاح

این یادداشت که در پایگاه تحلیلی هدایت‌پرس منتشر شده است، یادداشتی از حجت الاسلام قنبریان می‌باشد، که متن آن بازنشر می‌شود:

۴ نکته کلیدی درباره دعای افتتاح/ دعاهایی که از طرف امام زمان(عج) رسیده باید به طور ویژه در دستور کار قرار داد

دعای افتتاح از دعاهای معروف شب های ماه رمضان در کتاب های دعای معتبر آورده شده و همواره مورد توجه و عنایت صاحبان معرفت و دل باختگان حق و محبان اهل بیت (علیه‌السلام) بوده است. راوی این دعای نورانی، محمد بن عثمان بن سعید، از نایبان خاص امام زمان (عج) است. هر چند این دعا به حضرت حجت (عج) نسبت داده نشده؛ ولی چون محمد بن عثمان از یاران نزدیک امام عصر (عج) است، به احتمال قوی این دعا را از آن بزرگوار، نقل کرده است.

دعای افتتاح از دعاهای معروف شب های ماه رمضان در کتاب های دعای معتبر آورده شده و همواره مورد توجه و عنایت صاحبان معرفت و دل باختگان حق و محبان اهل بیت (علیه‌السلام) بوده است. راوی این دعای نورانی، محمد بن عثمان بن سعید، از نایبان خاص امام زمان (عج) است. هر چند این دعا به حضرت حجت (عج) نسبت داده نشده؛ ولی چون محمد بن عثمان از یاران نزدیک امام عصر (عج) است، به احتمال قوی این دعا را از آن بزرگوار، نقل کرده است.دعای افتتاح، در شب های ماه مبارک رمضان خوانده می شود و دربردارنده چندین بخش است

دعاهایی که از طرف حضرت مهدی(عج) رسیده باید به طور ویژه در دستور کار قرار داد زیرا او امام حیّ است وهمه برکات از مجرای او نازل می شود.

نقشه دعای افتتاح یک تقسیم بندی چهارگانه دارد:

۱٫حمد وثنای الهی:یک رابطه خصوصی خصوصی بنده با خدا باحمدهایی لطیف و زیبا

۲٫ثنای رسول الله و سپس ائمه تا حضرت مهدی

۳٫درخواست دولت کریمه

۴٫شکوه ها و شکایت ها

باید دید این مهندس بی نظیر مذهب این رغبت اصیل به مجموعه فضایل (دولت کریمه)دقیقا درکجا قرار داده؟چه باید داشته باشیم تا راغب باشیم؟

حضرت مهدی در این دعای شریف یک رغبتی در فرد درست می کند و به سمت دولت کریمه می برد وسپس کماً و کیفاًگسترش می دهد تا:

رغبت به قدرت بعد قدرت تبدیل به اذن الهی و بعد صدای انا بقیه الله در عالم شنیده شود.

این یک روند است یک رویداد نیست چیزی نیست که یک لحظه اتفاق بیفتد و تمام بشود حرکتی است که از قبل شروع شده و آنجا ختم می شود.

نکته اینجاست که اگر همه آن چیزی که برای رغبت لازم است را همراه با امام معصوم به دست نیاورد بعداز مدتی سرد و ناامید می شود.ممکن است یک تندروی بی کله بشود اما یک مصلح انقلابی مثل امام حسین یا امام خمینی نمی شود.

دوم اینکه ، بعد از ایجاد شدن شوق نیز حالت شِکوِه و شکایت و توجه به نقصان باید ایجاد بشود ؛

این ایجاد شوق و انگیزه در شروع دعای شریف افتتاح وارد شده است اول رابطه خاص وبعد به صورت عمومی

ودر ادامه ی ثناها میرسد به برانگیختن شوق و انگیزه بیشتر ……* نجات دهنده صالحان ، بالا برنده مستضعفان، زمین زدن مستکبران ….* و انتخاب این صفات خداوند اتفاقی نیست.

العَدلِ المُنتَظَر * نگفته عادل منتظر گفته عدل یعنی حضرت مهدی تمام عدالت است. که باید از این زندان غیبت در بیاید و خداوند عزت را به او بدهد(در پیش خدا او همیشه عزیز بوده و هست ولی الان در مناسبات ظاهری عالم عزیز نیست) و در چشم ما اورا عزیز بگرداند تا به واسطه او نیز ماهم عزیز بشویم ؛ باید مبلغی همچون امام خمینی بشویم که روحیه ای سلحشور در عین حال عاقل ترین و مهربان ترین بود.

و آن شِکوِه و نقصان که امام مهدی در ادامه دعا دارند شکایت و شکوه به این است که …* پیغمبر نیست ، نازل شدن آیه تازه نیست ، امام معصوم نیست * … و با وجود این نقصان باید در خط مهدی حرکت کنید ؛

زیرا هرچه که غیبت جلوتر می رود اختلاف بین علما نیز بیشتر میشود وقتی رغبت که همان شوق و توجه به نقصان است درست و دقیق تامین شده باشد ، مُصلحِ انقلابی فریب ریش ، عمامه و یا مدرک را نمی خورد زیرا که در، سحر و یاسین خودش خط حضرت مهدی را پیدا کرده است ؛

و همچنین کسانی که دنبال عزت اسلام و ذلت نفاق اند ، آن کسانی اند که انگیزه الهی و اکسیر اعظم یعنی ترس از غیراز خداوند در آنان نیست ، هستند .

ولذا آدم باید در این تراز تربیت بشود تا امام زمانش را بشناسد و بخواهد .

کرونا و علوم انسانی۳

آینده‌پژوهی جهان پس از کرونا

آینده‌پژوهی جایگاه بالایی در دنیای کنونی پیدا کرده، از صنایع بزرگ تا پیشرفت‌های آتی علم گرفته تا برنامه‌های توسعه و بالاتر نظم جهانی را مورد کاوش قرار می‌دهد. آینده‌پژوهی های علمی و دینی همکاری‌هایی باهم یافته‌اند و از کرسیرای بین رشته‌ای به رشته‌ای علمی یا فرارشته بدل شده است.

سؤال اساسی این است آینده‌پژوهی در موضوع پاندمی‌کرونا چگونه خواهد بود؟! آیا پس از کرونا شاهد جهانی متفاوت، نظم جدیدی در دنیا خواهیم بود؟ یا پساکرونا یک تعبیر مسامحی است و پسی متمایز از نظم موجود نداریم؟!

تقسیم اولی:

۱         کسانی که کرونا را در حد پیشران یک تغییر بنیادین و پیدایش نظمی جدید نمی‌شمارند:

اگر رهبری انقلاب بر همان نظر ۱۳اسفند۹۸ باشند، که فرمودند:”یک مسأله گذراست، یک چیز فوق‌العاده نیست. نمی‌خواهم مسأله را خیلی کوچک بگیرم اما خیلی هم بزرگش نکنیم مساله را”؛ به این دیدگاه نزدیکند. گرچه این سخنان قبل از پاندمیک شدن کرونا و گرفتار شدن همه کشورها با آن بوده و احتمالا در وضعیت جدید ایشان هم به گروه دوم بپیوندند.

۲         گروه دوم کسانی‌اند که به پسا کرونا معتقدند.
(مثل آنچه در ویدئوی ضمیمه از سیدحسن نصرالله میبینید)

این گروه خود دو دسته میشوند:

۲- ۱دیدگاه پروژه‌نگر:

که فاعلیتی انسانی و مراحلی تعیین شده را برای رساندن جهان از نظم کنونی به نظمی دلخواه قائلند.

تقریرهای ۱و۲و۳ آتی از این قبیل‌اند.

۲- ۲         دیدگاه پروسه‌نگر:

که تغییر نظم موجود را فرایندی طبیعی، تکوینی می‌دانند که در ظرف این پاندمیک اتفاق می‌آفتد و الزاما اتاق فکر و عملیات با مراحل تعیین شده‌ای ندارد. بودن در تقدیر الهی و سرشت اختیاری انسان‌ها و جوامع و مددهای الهی یا توازن اراده‌های انسانی، همه قابل جمع با این دیدگاه است. تقریرهای ۴و۵و۶ آتی از این قبیل است.

توجه:

دودیدگاه درباره منشأ ویروس الزاما یک نظر معین ندارند. یعنی ممکن است کسی قائل به “حمله بیولوژیکی” باشد، اما روند تغییر نظم کنونی در ظرف کرونا را یک پروسه بداند(مثل نظر ۵) یا بالعکس، با وجود “منشأ طبیعی داشتن” هم، آنرا در خدمت پروژه نظم نوین بداند(نظر۳).

۳          تقریرهایی از پسا کرونا:

۳- ۱         آیت الله میرباقری

ایشان گرچه احتمال تحت تأثیر هدایت‌های الهی و تحت تدبیر ولی الله اعظم را هم طرح می‌کند؛ که جامعه جهانی را به سمت یک نظم معنوی سیر دهد؛ لکن احتمال دوم- که با مهلت یافتن شیاطین انس و دستگاه ابلیس طرحش می‌کند- را مبسوط‌تر می‌پردازد: عبور دادن ملت‌ها از نظم فعلی تمدنی به سمت حکمرانی بلامنازع مجازی!

“فضای ناامن کنونی می‌تواند جامعه جهانی را برای پذیرش یک پیشنهاد جدید برای تحقق یک نظم مادی و “ایجاد حکمرانی مجازی” مهیا کند. این دورکاری‌ها و این تعطیل کردن تجمعات حقیقی و عبور از جامعه حقیقی به جامعه مجازی و ایجاد بستر برای پذیرش حل و فصل امور(تحصیل، اشتغال و سایر ارتباطات اجتماعی) در فضای مجازی و قرائن فراوان دیگر به ویژه قرار گرفتن در شرایط یک رزمایش بزرگ زیست در فضای مجازی که آخرین مقاومت‌ها در برابر آن در حال فروریختن است و… مویداتی بر این احتمال است[۱]

۳- ۲        اسماعیل سروستانی(مؤسسه موعود)

ایشان کرونا را ساخت شرکت‌های وابسته به مجامع مخفی ماسونی، و شیوع جهانی آنرا فازی از نظم نوین جهانی آن مجامع مخفی و ایلومیناتی می‌شمرد.

فاز اول و دوم این نظم نوین(تأسیس دولت جهانی) در جنگ‌های اول و دوم جهانی برداشته شد که طی آن اختیارات ملل مستقل به سازمان‌های بین‌المللی سپرده شد و به مرور تکمیل شد. این سازمان‌ها در ظاهر مستقل اما در باطن وابسته به مجامع مخفی ماسونی و ایلومیناتی مستقر در اروپا وآمریکا بودند. شیوع کرونا را فاز سوم این پروژه می‌دانند:”طی بیست سال اخیر ایلومیناتی‌ها به آشوبی در ابعاد جهانی می‌آندیشیدند تا از میانه آن ضرورت ایجاد نظم نوین جهانی را به دیگران بفهمانند(نظم از میان آشوب). ناامنی، ترس و بیقراری حاصل از کرونا خود مراحلی از مراحل پایانی تأسیس دولت جهانی است”. ایشان از جمله شواهدی از گزارش گاردین می‌آورد[۲]. از جمله سخن گوردون براون نخست وزیر اسبق انگلیس از ضرورت حکومت جهانی‌ای موقت برای مبارزه با کرونا و هم گزارش مجازی گروه ۲۰ در اینباره[۳].

۳- ۳       بیل گیتس
(میلیاردر آمریکائی و سرمایه‌گذار در بهداشت و درمان):

اخیرا مقاله‌ای در واشنگتن پست در مورد سیاست آمریکا در مورد مقابله با کرونا نوشت و به هشدارهایش در ۲۰۱۵ت وجه داد. کنفرانس ٨دقیقه‌ای او در ۲۰۱۵ که در تی‌ای‌دی و به دنبال شیوع بیماری ابولا ایراد شده و به ۱۱۰ زبان ترجمه شده بود این روزها زیاد مورد توجه و هم یادآوری خود او واقع شده بود.

گیتس در آن کنفرانس بیماری‌های عفونی واگیر را جای بمب اتم، بزرگترین خطر می‌شمارد. مثل آنفولانزای اسپانیا در ۱۹۱٨ که ۳۰میلیون انسان را کشت. بعد ریشه‌کنی فلج اطفال با مواجه پزشکان بدون مرز با ابولا را مقایسه می‌کند که با وجود هماهنگ کردن بسیار عالی داوطلبان باز کُندی زیاد و شکست ناشی از عدم آمادگی بوده است و هشدار می‌دهد اپیدمی بعدی(طبیعی یا حمله میکروبی) میتواند بسیار شدیدتر از ابولا نابود کننده باشد.

گیتس سپس چند مزیت را بر می‌شمرد:

  • مزایای علم و فناوری
  • تلفن همراه برای دریافت اطلاعات از عموم
  • نقشه‌های ماهواره‌ای که میتوان موقعیت و حرکت مردم را شناسایی کرد
  • پیشرفت در زیست‌شناسی و کشف داروها و واکسن‌ها

اما می‌گوید: “اما این ابزارها بایستی در یک سیستم کامل سلامت جهانی گذارده شوند”

توضیح این سیستم کامل جهانی به خوبی نظم نوین جهانی دلخواه او معلوم می‌کند: پیوندی بین ارتش(مثل ناتو) و بهداشت جهانی و پزشکان بدون مرز!

“بزرگترین درس به عقیده من درباره چگونگی آماده‌سازی همان چیزی است که برای جنگ انجام می‌دهیم در تمامی لحظات سربازانی داریم که منتظر عملیاتند. نیروهای ذخیره‌ای که می‌توانند با تعداد زیاد ما را پشتیبانی کنند. ناتو واحدهای سیاری دارد که به سرعت استقرار می‌یابند. ما سیستمی قوی برای سلامت در کشورهای فقیر لازم داریم. ما نیاز به نیروهای ذخیره درمان داریم. لازم است نیم درمان با ارتش همکاری کند. از مزایای قابلیت‌های نظامی برای جابجائی سریع و لجستیک بهره ببرد”. در آخر از خسارت اقتصادی اپیدمی آنفولانزا برای ثروت جهانی(۳تریلیون دلار) می‌گوید. از مزایای سرمایه‌گذاری اخیر را این می‌شمارد: “یک سیستم مقدماتی تحقیق و توسعه که عدم تساوی در سلامت جهانی را کاهش داده و دنیا را جائی منصفانه و امن‌تر خواهد کرد[۴]“.

۳- ۴        محمدباقر قالیباف

ایشان در یادداشتی به نوعی بازگشت به نظم سابق قدرت‌گیری دوباره دولت‌ها را نظم پسا کرونا می‌شمارد.

“بنظر می‌رسد در جهان پسا کرونا دولت، قوی‌تر و مداخله‌گرتر خواهد شد و بخشی از مسئولیت‌های پیشین خود را بازیابی خواهد کرد” [مقابل نظر ۱و۲]. “نباید جهانی شدن را تنها فرآیندی از بالا به پایین دید ویروس کووید-۱۹ نشان داد که هر چند جهانی شدن یکی از مهمترین واقعیت‌های دوران حاضر است اما همچنان باید بر اهمیت محیط‌های جفرافیایی محلی برای تعامل یا تقابل با فرآیند جهانی شدن نیز تأکید کرد. این پدیده را به عبارت “جهان محلی شدن” هم می‌توان توصیف کرد”.

اولویت‌یابی هویت‌های ملی در دولت-ملت‌ها موجب تغییرات مهمی در اتحادیه‌هایی مثل اتحادیه اروپا می‌شود.

ایشان خصوصیت دخالت حداقلی دولت‌ها در نظام سیاسی لیبرال دموکراسی را با شیوع کرونا و موفقیت نظام سیاسی چین موجب دخالت‌های مثبت و حداکثری دولت‌ها به منظور افزایش کارآمدی در پسا کرونا می‌شمارد[۵].

۳- ۵       الکساندر دوگین
فیلسوف ضد کاپیتالیسم روسی:

او که شواهدی برای منشأ آمریکائی کرونا می‌شمارد؛ اما نتیجه را معکوس شمرده که باعث شرایط عینی برای تحقق جهان چند قطبی می‌شود. “بدیهی است که ویروس کرونا با استفاده از فناوری در غرب ایجاد شده اما شاید این ویروس به شکلی درز پیدا کرده و یا شاید مشیت الهی متفاوت بوده است زیرا انسان همیشه تعیین کننده نهائی نیست[۶]

  • محمود احمدی نژاد

ایشان هم در این نظرگاه مشترک است که ویروس را سلاح بیولوژیک می‌داند که علیه سازندگانش شده است[۷].

۳- ۶        حمیدرضا مقدم‌فر
کارشناس سیاسی و رسانه‌ای:

ایشان در یادداشتی با عنوان “کرونا چگونه نظم غربی جهان را متزلزل می‌کند؟” تصریح می‌کند: “پیش‌بینی نگارنده این است که کرونا روند انتقال قدرت از غرب به شرق که در گذشته هم از آن سخن گفته می‌شد را به میزان بسیار زیادی تشدید خواهد کرد اما با یک تفاوت که اینبار نزول قدرت در غرب، برخلاف آنچه پیشتر افرادی مانند آقای جوزف‌نای پیش‌بینی می‌کردند با حفظ و ثبات تمدن غربی همراه نخواهد بود بلکه غرب جایگاه تمدنی خود را کاملا در مخاطره خواهد دید”. سپس به چهار جنبه از افول نظم غربی پرداخته و برخی شبهات را پاسخ می‌دهند[۸].

فرق این دیدگاه با دیدگاه ۴و۵ این است که پسا کرونا جهان چند قطبی نخواهد بود، جهانی با افول غرب و سربرآوردن تمدن اسلامی خواهد بود.

محسن قنبریان
۹۹/۱/۱۹

[۱] دیدگاه کامل آیت الله میرباقری

[۲] گزارش گاردین

[۳] دیدگاه کامل اسماعیل سروستانی

[۴] کنفرانس بیل گیتس

[۵] دیدگاه کامل محمدباقر قالیباف

[۶] مصاحبه کامل الکساندر دوگین

[۷] نظر محمود احمدی نژاد

[۸] دیدگاه کامل حمیدرضا مقدم فر

 

پای تخت!

بهترین و لازم‌ترین آزادی‌ها پس از “آزادی تفکر”، “آزادی سیاسی” و نقد قدرت است. مضرترین آزادی‌ها نیز، “آزادی اخلاقی” و بیربندباری است که تباهی خانواده و جامعه را در پی دارد.

تا همین سالها رهبر معظم انقلاب از “وجوب نقد” گفته‌اند(۹۶/۱۰/۶) و تصریح کرده‌اند: نباید نقد و انتقاد به “کالایی قاچاق” یا “امری تشریفاتی” تبدیل شود(۸۱/۱۱/۱۶).

تردستی رسانه‌ای این است که جای آزادی تفکر و آزادی سیاسی و نقد جدی و غیر تشریفاتی زمامداران، عامه مردم را با آزادی اخلاقی و چاشنی سکس و رقص بفریبند. چیزی که “تله دمکراسی”های غرب، مادر آن است؛ و “مردم سالاری دینی” انقلاب اسلامی خط تقابل با آن در پایان تاریخ را بنیان نهاد.

سریال پایتخت ۶ صرفا بهانه طرح این درد است؛ و الا مثال فقط آن نیست.

پینه‌ی تصنعی پیشانی نقی -با همه دروغگویی و ریاکاری‌اش- در شروع سریال، تماشاگر را منتظر می‌گذاشت که شاید از خرقه‌ی سالوس و ریای برخی سیاسیون می‌خواهد پرده برداری شود! اما کماکان چهره سیاسی سریال(نماینده)، پاک و منزه و مقدس درخشید که این وصله‌ها به او نمی‌چسبد. لیموزین و تشریفات اضافی مال راننده استیجاری اوست که خود زودتر از همه با آن برخورد می‌کند!

۱۵قسمت لودگی، آسیبرهای خانوادگی و حجم زیاد و تعمدی رقص و موسیقی (آزادی اخلاقی)، بدیل آن نقد سیاسی قرار می‌گیرد و حتی چند جمله تشریفاتی سریال هم سانسور می‌شود!

هر شب هم چند مصاحبه گزینشی از رضایت عامه پخش میشود تا این تولیدات سطحی کماکان پر بیننده بماند!

غیر از شنیده‌ها و خواندنی‌های متعدد، به شخصه یک نقد سیاسی-مذهبی در برنامه زنده ثریا با موضوع “اشرافیت مذهبی” را تجربه کردم که تشریفاتی نبود؛ فقط یک جناح سیاسی زده شود و زیر عبای دیگری پناه برده شود!

بالتبع از چپ تا راست، سنتی و مدرن به خودم و عوامل برنامه فشار آوردند. برخی رؤسای قوای سابق، برخی تولیت‌ها، برخی مقدسین و ائمه جمعه تا برخی از شورای عالی فلان و بهمان، حضوری یا تلفنی یا باواسطه گله کردند! نتیجه آن شد که بنده برای حضور دوباره در آن برنامه منع شدم! آن برنامه هم پس از چند ماه -لابد بخاطر موارد مشابه- ملزم به پخش غیر زنده و نهایتا تعطیلی(اقلا موقت) شد!

تنها راه رسیدن این انقلاب الهی به آنچه برایش آمده است؛ عمل به همان سخنان نقل شده از رهبری و ماندن آزادی تفکر و آزادی سیاسی و کاهش آزادی‌های جنسی و اخلاقی است.

“پایتخت” عهد ج.ا.ا نباید نماد “پای تخت”ی باشد که ملت رشید ایران سرنگونش کرد و راه دیگری باز کرد.

مطالب مرتبط:

محسن قنبریان
۹۹/۱/۱۷

حاکمیت به “روز جوان” محتاج‏تر است تا جامعه!

برای دریافت تصویر در اندازه اصلی روی عکس کلیک کنید

چون تحقق دولت اسلامی مقدم بر جامعه‏‌‏ی کاملا اسلامی است؛ پس شعارها و آرمان‏ها نیز باید اول از دولت و حاکمیت طلب شود. یعنی مثلا به جای اینکه همواره اخلاق نبویِ علی اکبرِ سیدالشهداء را از جامعه‏‌ی جوان کشور مطالبه و با این رویکرد روز تولدش را روز جوان بنامیم؛ ازدواج دادن جوان مجردِ کشیده شده به گناه توسط امیرالمومنین با هزینه بیت المال را هم برای دولت، روز جوان اعلام کنیم و از دولت مثل آنرا مطالبه کنیم! وقتی بیش از سه میلیون جوان بیکار داریم؛ در ده سال(۸۷تا۹۷) کاهش ۳۷درصدی ازدواج داریم؛ حدود ۱۲میلیون مجرد داریم؛ که درصد بالائی از این جوانان در معرض آسیب اجتماعی و اخلاقی‏اند؛ دولت به روز جوان محتاج‏تر است!

حاکمیت موظف است کنار دیدن و تفاخر به علی اکبرهای پیشرو در دفاع مقدس(حدود ۶درصد) و دفاع از حرم و گروه‌‏های جهادی و…؛ “جوانان آلوده شده بنی‏هاشم[۱]” را هم لحاظ و برای علتش، چاره کند. آیا سیدالشهداء اگر در وضعیت کنونی ما(حاکمیت) قرار می‏گرفت برای علی اکبر شدن همه جوانان برنامه‏ریزی نمی‏کرد؟ آیا آن سیره پدرش را یک رویه نمی‏کرد؟

فقط یک پژوهش درباره رفتارهای پر خطر دانش آموزان تهرانی توسط فصلنامه علمی پژوهشی رفاه اجتماعی زیر نظر دانشگاه علوم بهزیستی و توان بخشی(ش۵۷، سال۹۴) نشان می‏دهد در سال۹۱ بین ۱۲٨۰دانش آموز ۱۵تا ۱٨ساله تهران، ۳۰درصد رابطه جنسی اختیاری، ۱۵درصد اجباری، ۲۷درصد مصرف الکل و… وجود داشته است[۲]! (آمارهای مشابه از دانشگاه بهشتی، سازمان ملی جوانان، مرکز پژوهش‌‏های مجلس را خود ببینید)!

جالب است سال ٨۴، “قانون تسهیل ازدواج جوانان” تصویب میشود. دستگاه‌‏های دولتی را به وظایفی برای این مهم موظف می‏کند از اعطاء وام تا مسکن موقت سه ساله و…؛ روز ازدواج حضرت امیر و صدیقه طاهره را هم، همین قانون، “روز ازدواج” اعلام میکند[۳]؛ اما فقط همان شعار و روز ازدواج در تقویم می‏آید و هیچ بندی از آن قانون پس از قریب ۱۵سال اجرا نمیشود!

به شعار تنها عادت کرده‌‏ایم!

محسن قنبریان
۹۹/۱/۱۵

[۱] ر.ک: کتاب انسان ۲۵۰ساله؛ مقام معظم رهبری

[۲] پژوهش را اینجا دانلود کنید
https://www.sid.ir/fa/journal/ViewPaper.aspx?id=254209

[۳] متن کامل این قانون را اینجا بخوانید
https://rc.majlis.ir/fa/law/show/97806