بایگانی برچسب: s

منافق؛ چه عورت، چه قرآن!

صبح برای حفظ جانش از ذوالفقار، “عورتش” را نمایان کرد و عصر به همان دلیل(!)، “قرآن” بر نیزه کرد!!!

آیا منافق بهتر از این هم میتواند خود را لو دهد که: مهم من و جاه و بقاء من است قرآن و عورت برایم بالسویه است؟!!

“مَثَل سُوء” رَب نوع مصادیق ناباب است. “عمر و عاص” مادر همه خورده منافق‌هاست.

خداوندِ تقدیر، چگونه “قرینه” کند تا “عبرت” بگیریم و به نمونه‌های زمانه، “عبور” کنیم؟!

یکجا پشت ولایت، چفیه، حاج قاسم؛ یکجا عارِ لابی‌گری و لاپوشانی و خودنمائی؛ غیر از همان دستاویز قرآن و عورت است که نمی‌بینیم؟!

“اتخذوا ٲَی٘مانَهم جُنه فصَدُّوا عن سبیلِ الله ٳنَّهم ساءَ ما کانوا یَعملون” (۲/منافقون): سوگندهای خود را سپر می‌کنند؛ پس مردم را از راه خدا باز می‌دارند. راستی که بد چیزی به جای آوردند.

مطلب مرتبط: ظهور، پایان ایمان کاسبها

محسن قنبریان
۹۹/۴/۶

ظهور، پایان ایمان٘ کاسبها!

اگر “ریشه‌کنی” کفر از جهان، مختص ظهور باشد؛ “ذلیل شدنش” مقابل دولت مسلمین، به دست اموی و عباسی هم اتفاق افتاده چه رسد به دولت صالحان!

اما نفاق و ایمان٘ کاسبی ظاهرا فقط در دولت کریمه او ذلیل می‌شود(دعای افتتاح).

راههای طی شده:

  1. ذلیل کردن اسلام، برای ذلیل کردن منافق!
    گفته‌اند و باز می‌گویند: اصلا اسلام، حکومت نداشته باشد، تا عده‌ای بخاطر غنائم آن، منافق و دوچهره نشوند!
  2. ذلت نفاقِ ویترینی و منافق رسمی!
    در اسلامِ عزیز و دارای حکومت و جهاد و شهادت، علیه نفاق خطبه و بیانیه زیاد بخوانند. هر برهه، جریان و عده‌ای -که شاخک کفر یا بغی‌شان بیرون زده- از تریبون‌ها، به نفاق معرفی شوند؛ تا نفوذشان در حاکمیت کم و در افکار عمومی ذلیل شوند!

لاجرم مخاطب عامی همواره می‌پرسد: فتنه بعدی کی٘ است؟ منافق بعدی کیست؟!

جالب اینکه منافق خوان‌های دهه ۶۰، بعضا خود منافق دهه ۷۰و٨۰ می‌شوند!

“منافق بزرگ” و “رسمی”، موجب استتار و حتی گاه عملیات فریب منافقان غیررسمی و اعلام ناشده می‌شود! آنان هم با متعلقات ایمان(ولایت، عدالت، ارزش‌های اسلامی و…) معاش کرده، حتی وزیر و وکیل می‌شوند!

تملق و خودنمائی و تظاهرهای اضافی و قسم‌های مؤکد و نشانه‌های دیگر هم اگر خوانده شود، جامعه حزب الهی جرأت نمی‌کند بعض مقابلین با منافق بزرگ و رسمی را منافق بپندارد (آن هم در وانفسای دشمن‌زدگی)!

اختلاس‌گری خیّر نما راحت تا برخی سران نفوذ کرد. آیت الله بهجت درخواست ملاقاتش را نپذیرفت. سر راه ایستاد. به خیر و خوبی معرفی‌اش کردند. تا چشم آیت الله به او افتاد فرمود: از همه کارهای خیرت توبه کن!

گفتنش سخت است اما ظاهرا برای زمین‌گیر کردن نفاق، “ایمان” کافی نیست؛ “ایقان” (مرتبه یقین) می‌خواهد.  باید “تفرّس”، “توسّم” و نشانه‌شناسیِ اهل یقین را بین گروه‌های فعال اجتماعی-سیاسی  و شوراهای انتصاب توزیع کرد؛ تا منافق به “لحن قول” و “طور فعل” شناخته شود و زیر آن لو رفتن، ذلیل شود! و الا بشکل رسمی آن وفور را نمیشود جمع کرد.

اللهم انا نرغب الیک  فی دوله کریمه… تُذل بها النفاق و اهله!

محسن قنبریان
۹۹/۱/۲۰

نفاق سنج !

قرآن راهی ساده برای شناخت منافقین پیشنهاد می‌کند: “به آنها گفته شود: بالا بیایید در راه خدا بجنگید یا (اقلا) از خود در برابر دشمن دفاع کنید”

این، عامل تشخیص مومن و منافق است. (لِیَعْلَمَ الْمُؤْمِنِینَ وَلِیَعْلَمَ الَّذِینَ نَافَقُوا).[۱]

“مقاومت”، ابزار سنجش منافقین است.

عجیب اینکه امپراطوری رسانه‌ای استکبار، مومنینِ اهل مقاومت را “جنگ طلب”(!) جا زد؛ اما ما، “سازشکاری”  و شانه خالی کردن از مقاومت در زمان تهاجم دشمنِ مستکبر را نشانه‌ی نفاق در افکار عمومی نکردیم!

این سنجه برای یقه‌گیری و اتهام‌زنی به این و آن نیست؛ بلکه فرهنگ عمومی شدنش، بطور طبیعی نفاق را “ذلیل” می‌کند. منافق زیر فشار افکار عمومی مجبور است لااقل ژست مقاوم بگیرد و سازشکاری‌اش را با “صلح” و “تنش‌زدایی” و مانند اینها کادو نکند.

محسن قنبریان
۹۸/۱۱/۱

[۱] ۱۶۶و ۱۶۷ آل عمران