۱۷/ سلسله بحث درسهای نهج البلاغه

دریافت جلسه هفدهم «سلسله بحثهای نهج البلاغه» | “دریافت از پیوند کمکی

توصیفی تازه از امام عصر(ع)

شرح خطبه ۱۸۲/ چکیده بحث

  • خطبه از نُوف بِکالی در سال۴۰ و اواخر عمر حضرت امیر(ع) نقل شده است. فرازهای اول در توحید و عبرت است.
  • فقره مورد بحث درباره امام زمان(ع) : “برای حفظ حکمت، زرهی که حافظ آن است برتن کرده، حکمت را با آدابش در برگرفته، توجه خاص به آن نموده و آنرا به خوبی شناخته و یکسره به آن پرداخته، حکمت گمشده ای است که همواره در جستجوی آن است، نیاز اوست و پیوسته در طلب آن است”
    – حکمت به لحاظ ادبی، نوعی محکم کاری و کار محکمی است که سستی و رخنه در آن راه ندارد.
    اگر برهان را حکمت می گویند بدین خاطر است[۱].
    – حکمت، عملی هم دارد که معصومی نیازمند آن باشد چنانچه در خطبه ۱۵۰ گفتیم حضرت حجت(ع) حتی در زمان غیبت از این حکمت عملی برکنار نیست؛ جمع هایی را پراکنده و پراکندگی هایی را اجتماع می بخشد بدونی که مضرّ به غیبت کبری باشد[۲]!
  • توصیف خاص: “فهو مُغتَرِب اذا اغتَرَبَ الاسلام”
    – مغترب: درباره شخص یعنی پنهان شدن، مهاجر شدن/ درباره غیر شخص(مثل اسلام) یعنی افول کردن، غروب کردن
    – در فقه اللغه: هرجا حروف “غ” و “ر” در کلمات عرب باشد، دلالت بر پستی، پایینی، از بالا به پایین آمدن و افول کردن است
    – به لحاظ بلاغت: جمله اسمیه مخصوصا وقتی با “اذا” زمانیه باشد، دلالت بر استمرار دارد.
    پس یعنی: او همواره در مهاجرت و اختفاء و افتادن از مقام و جایگاه است در تمام دوره غروب و افول اسلام.
    نسبت امامِ اسلام با دینِ اسلام، در واقعیت و مقام ثبوت این است که هروقت اسلام در اوج واقعی و وسعت منهج است، امام آن هم در جایگاه خود است. به لحاظ انکشاف و مقام اثبات، جایگاه امامِ اسلام، حاکی و نماگر وضع اسلام است.(دقت کنید):
    – حضرت امیر(ع) فرمود: “این دین اسیر به دست اشرار است[۳]” نماگر آن خانه نشینی و اسارت حضرت بود.
    – در زیارت ناحیه مقدسه درباره سال ۶۱ هجری می فرماید:”قد قتلوا بقتلک الاسلام”! این تو (امام حسین) نبودی که کشته شدی، اسلام بود که کشتند!
    – اینجا هم می خوانیم: غروب اسلام علامتش، مغترب شدن امام زمان(ع) است.
  • این افول و مهاجرت -با انجام آن کارکردهای ولاء سیاسی خطبه ۱۵۰ در عین غائب بودن- ادامه می یابد تا حضرت خسته و بریده میشود !
    -می فرماید:”مثل شتری خسته که از راه رفتن باز ماند، دم بر زمین می نهد؛ از خستگی سینه و گردن را به زمین می چسباند”!
    -اینرا باید بیابیم که همانکه در غیبتش “بردگی هایی را باز و برده هایی را آزاد می کند” (خطبه۱۵۰) ، روزی خسته و بی صبر میشود! همو که غیاث است روزی مضطر میشود!
    او هزار سال درد و رنج بشر دیده و دویده، برای کشته های جنگهای جهانی هم گریسته، بر ۴۰میلیون سرخپوست هم نالیده، گمشده های اسکیمو هم او را فریاد رس دیده اند[۴]
    اما روزی این صبر به نهایت می رسد و فرج می خواهد.
  • سه روایت که همین فرازها را به زبان صریح می گویند و امام زمان(ع) را مصداق آیه ۶۲ نمل(امّن یُجیب المضطر اذا دعاه…) می شمارد[۵].

(تفصیل را در فایل صوتی بشنوید)

[۱] ر.ک: تفسیر المیزان ج۳ص۳۹۵

[۲] دراینباره صوت و چکیده جلسه۱۵ را ببینید

[۳] نامه۵۳ نهج البلاغه

[۴] ر.ک: روزنه هایی از غیب آیت الله سید محسن خرازی

[۵] ر.ک: بحارالانوار ج۵۱ص۴۸ وص۵۹/ و هم تفاسیر روایی ذیل آیه۶۲ نمل

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *