بایگانی برچسب: s

آیاتی برای درنگ ۵

حسنه ی دنیا!

علامه طباطبایی ذیل آیه۴۱ نحل، اول به دو تفسیر که یکی “حسنه دنیا” را “شهری خوب” و دیگری “حالتی نیکو”(پیروزی و نجات از ذلت) گرفته اند، اشاره و بعد می نویسند:

“این دو تفسیر مآلاً [در نهایت] یکى است براى اینکه مهاجرین در راه خدا براى دین مهاجرت کردند که مجتمعى اسلامى و پاک تشکیل دهند که در آن مجتمع جز خدا کسى پرستش نشود، و جز عدل و احسان چیزى حکومت نکند، و یا براى این بود که به مجتمعى وارد شوند و در آن منزل کنند که وضعش چنین باشد… پس هدف و غرض از حسنه اى که وعده داده شدند که در دنیا به آن برسند همین مجتمع صالح بوده چه اینکه مقصود از حسنه شهر باشد و یا حالت حسنه اى که در آن شهر به خود مى گیرند.”

اگر آیات قرآن، قضایای حقیقیه است؛ پس کسانی دیگر هم که برای خدا از ستم ها هجرت کنند، برایشان حسنه دنیا یعنی چنان مجتمع صالح اسلامی خواهد بود.

از این رو وقتی در قنوت “ربنا آتنا فی الدنیا حسنه…” می خوانی، بدان سیاسی ترین دعا را می کنی!

از ستمشاهی هجرت کرده و پی جامعه ای هستی که “جز خدا پرستش نشود” و “جز عدالت و احسان حکومت نکند”!

روایاتی که “وسعت رزق و معاش” را “حسنه دنیا” می خواند هم دارند از لوازم همان حکومتِ عدالت و احسان می گویند: آیه ۲۰۱ – سوره بقره

مهم است رصد کنی در کدام مرحله از این وعده نیکو هستی و چه موانعی سر راه داریم؟!

 

محسن قنبریان

انسان حقیقی، “راعون” است؛ آنها که عهدها -بخصوص با خدا- را رعایت می کنند، دائم خطا نمی کنند تا دائم عذرخواهی کنند. “وفای به عهد”، جوهر انسانیت است و با آن، انسان، حقیقی است.

اما واقعی ترین انسان، کسانی اند که دائم عهد و توبه را می شکنند!

به اندازه همه شبهای قدرِ عمر، عهد بسته و توبه کرده ایم؛ اما امسال باز هم برای عذر خواهی می رویم، عذر از شکستن توبه و عهد و…! و می دانیم که باز هم می شکنیم!

امیرالمومنین(ع) برای این انسانِ شایع هم مناجاتی دلنشین دارد:

اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِی مَا أَنْتَ أَعْلَمُ بِهِ مِنِّی، فَإِنْ عُدْتُ فَعُدْ عَلَیَّ بِالْمَغْفِرَهِ، اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِی مَا وَأَیْتُ مِنْ نَفْسِی وَ لَمْ تَجِدْ لَهُ وَفَاءً عِنْدِی، اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِی مَا تَقَرَّبْتُ بِهِ إِلَیْکَ بِلِسَانِی ثُمَّ خَالَفَهُ قَلْبِی، اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِی رَمَزَاتِ الْأَلْحَاظِ وَ سَقَطَاتِ الْأَلْفَاظِ وَ شَهَوَاتِ الْجَنَانِ وَ هَفَوَاتِ اللِّسَانِ‏:

 خداوندا، بیامرز آن گناهان مرا، که تو از من داناتر به آنها هستى. اگر بار دیگر مرتکب شدم تو نیز بار دیگر از من در گذر.

اى خداوند، اگر با خود وعده کرده ام که در طاعت تو قصور نکنم و به وعده خویش وفا ننموده ام، مرا ببخش.

بار خدایا، اگر به زبان به تو تقرب جسته ام و به دل خلاف آن کرده ام، بر من مگیر.

اى خدا، بیامرز براى من هر اشارت کنایه آمیز را که به گوشه چشم کرده ام و هر سخن نابجا را که از دهانم جسته است و نیز خواهشهاى دل و لغزشهاى زبانم را. (خطبه ۷۸)

محسن قنبریان

ما هیچ یک “دین زاده” و “عرش مُولد” و “آسمانی سرشت” نیستیم. فرزند خاکیم و به طبیعت و شهواتش نزدیکتر از آسمانِ روح و امریم!
انتسابمان در خارج به دین، چهره ای دیگر برایمان می سازد که گاه درون مان از آن فاصله دارد!
هرچه انتسابمان به دین بیشتر شود ممکن است این فاصله بیشتر شود (جز آنها که واقعا خود را ساخته و “کلمه تقوا” شده باشند)!

کمتر برای این تضاد و دوگانگی و “نفاق اخلاقی”، به خدا پناه برده و سرش مناجات کرده ایم.
اما این “کعبه زاده” و “مُحدق عرش الهی” -یعنی علی(ع)- است که در حکمت ۲۷۶ نهج البلاغه چنین استعاذه می کند:

اللَّهُمَّ إِنِّی أَعُوذُ بِکَ مِنْ أَنْ تُحَسِّنَ فِی لَامِعَهِ الْعُیُونِ عَلَانِیَتِی وَ تُقَبِّحَ فِیمَا أُبْطِنُ لَکَ سَرِیرَتِی، مُحَافِظاً عَلَى رِثَاءِ النَّاسِ مِنْ نَفْسِی بِجَمِیعِ مَا أَنْتَ مُطَّلِعٌ عَلَیْهِ مِنِّی، فَأُبْدِیَ لِلنَّاسِ حُسْنَ ظَاهِرِی وَ أُفْضِیَ إِلَیْکَ بِسُوءِ عَمَلِی، تَقَرُّباً إِلَى عِبَادِکَ وَ تَبَاعُداً مِنْ مَرْضَاتِک:
خدایا به تو پناه مى برم که ظاهر من در برابر دیده ها نیکو، و درونم در آنچه که از تو پنهان مى دارم، زشت باشد؛ و بخواهم با اعمال و رفتارى که تو از آن آگاهى، توجّه مردم را به خود جلب نمایم، و چهره ظاهرم را زیبا نشان داده با اعمال نادرستى که درونم را زشت کرده به سوى تو آیم، تا به بندگانت نزدیک، و از خشنودى تو دور گردم.

اللَّهُمَّ إِنِّی أَعُوذُ بِکَ أَنْ أَفْتَقِرَ فِی غِنَاکَ، أَوْ أَضِلَّ فِی هُدَاکَ، أَوْ أُضَامَ فِی سُلْطَانِکَ، أَوْ أُضْطَهَدَ وَ الْأَمْرُ لَکَ. اللَّهُمَّ اجْعَلْ نَفْسِی أَوَّلَ کَرِیمَهٍ تَنْتَزِعُهَا مِنْ کَرَائِمِی وَ أَوَّلَ وَدِیعَهٍ تَرْتَجِعُهَا مِنْ وَدَائِعِ نِعَمِکَ عِنْدِی…

بخشی از خطبه۲۱۵:

از دعاهاى آن حضرت(ع) که فراوان مى خواند:

…بار خدایا، پناه مى برم به تو، از این که در عین بى نیازیت، نیازمند و تهى دست مانم یا در عین راهنماییت، گمراه گردم یا در عین توانمندیت، بر من ستمى رود. یا در عین آنکه همه کارها به دست توست، خوار و بى ارج گردم.

بار خدایا، جان مرا نخستین گرانبهایى قرار ده که از دارایی های گرانبهاى من مى ستانى و نخستین ودیعه اى از ودایع خود که از من بازپس مى گیرى…

این خطبه زیبا را اینجا بخوانید.

یک نکته:

  • کریمه ها و چیزهای گرانبهای ما غیر جان؛ شرافت، عدالت و انصاف، پاکی و صفا، انسان دوستی، آزادی و… هستند. اگر همه اینها قبل از جان، از دست ما رود یا گرفته شود، از ما تفاله ای می ماند.
  • ودیعه ها نزد ما؛ عقل، دل، وجدان، اراده و اختیار و… هستند اگر قبل از جان، اینها از ما پس گرفته یا ستانده شود ،باز ما تفاله ای خواهیم شد.

حضرت در این دعای پرمغز از خداوند می خواهد قبل از این کریمه ها و ودیعه ها، جانش گرفته شود!

حیات با اینها ارزشمند است ؛بدون اینها زندگی، حیات چارپایان است.

این دعا،ریشه حکومت علوی و قیام حسینی است.

محسن قنبریان

۴ نکته کلیدی درباره دعای افتتاح

این یادداشت که در پایگاه تحلیلی هدایت‌پرس منتشر شده است، یادداشتی از حجت الاسلام قنبریان می‌باشد، که متن آن بازنشر می‌شود:

۴ نکته کلیدی درباره دعای افتتاح/ دعاهایی که از طرف امام زمان(عج) رسیده باید به طور ویژه در دستور کار قرار داد

دعای افتتاح از دعاهای معروف شب های ماه رمضان در کتاب های دعای معتبر آورده شده و همواره مورد توجه و عنایت صاحبان معرفت و دل باختگان حق و محبان اهل بیت (علیه‌السلام) بوده است. راوی این دعای نورانی، محمد بن عثمان بن سعید، از نایبان خاص امام زمان (عج) است. هر چند این دعا به حضرت حجت (عج) نسبت داده نشده؛ ولی چون محمد بن عثمان از یاران نزدیک امام عصر (عج) است، به احتمال قوی این دعا را از آن بزرگوار، نقل کرده است.

دعای افتتاح از دعاهای معروف شب های ماه رمضان در کتاب های دعای معتبر آورده شده و همواره مورد توجه و عنایت صاحبان معرفت و دل باختگان حق و محبان اهل بیت (علیه‌السلام) بوده است. راوی این دعای نورانی، محمد بن عثمان بن سعید، از نایبان خاص امام زمان (عج) است. هر چند این دعا به حضرت حجت (عج) نسبت داده نشده؛ ولی چون محمد بن عثمان از یاران نزدیک امام عصر (عج) است، به احتمال قوی این دعا را از آن بزرگوار، نقل کرده است.دعای افتتاح، در شب های ماه مبارک رمضان خوانده می شود و دربردارنده چندین بخش است

دعاهایی که از طرف حضرت مهدی(عج) رسیده باید به طور ویژه در دستور کار قرار داد زیرا او امام حیّ است وهمه برکات از مجرای او نازل می شود.

نقشه دعای افتتاح یک تقسیم بندی چهارگانه دارد:

۱٫حمد وثنای الهی:یک رابطه خصوصی خصوصی بنده با خدا باحمدهایی لطیف و زیبا

۲٫ثنای رسول الله و سپس ائمه تا حضرت مهدی

۳٫درخواست دولت کریمه

۴٫شکوه ها و شکایت ها

باید دید این مهندس بی نظیر مذهب این رغبت اصیل به مجموعه فضایل (دولت کریمه)دقیقا درکجا قرار داده؟چه باید داشته باشیم تا راغب باشیم؟

حضرت مهدی در این دعای شریف یک رغبتی در فرد درست می کند و به سمت دولت کریمه می برد وسپس کماً و کیفاًگسترش می دهد تا:

رغبت به قدرت بعد قدرت تبدیل به اذن الهی و بعد صدای انا بقیه الله در عالم شنیده شود.

این یک روند است یک رویداد نیست چیزی نیست که یک لحظه اتفاق بیفتد و تمام بشود حرکتی است که از قبل شروع شده و آنجا ختم می شود.

نکته اینجاست که اگر همه آن چیزی که برای رغبت لازم است را همراه با امام معصوم به دست نیاورد بعداز مدتی سرد و ناامید می شود.ممکن است یک تندروی بی کله بشود اما یک مصلح انقلابی مثل امام حسین یا امام خمینی نمی شود.

دوم اینکه ، بعد از ایجاد شدن شوق نیز حالت شِکوِه و شکایت و توجه به نقصان باید ایجاد بشود ؛

این ایجاد شوق و انگیزه در شروع دعای شریف افتتاح وارد شده است اول رابطه خاص وبعد به صورت عمومی

ودر ادامه ی ثناها میرسد به برانگیختن شوق و انگیزه بیشتر ……* نجات دهنده صالحان ، بالا برنده مستضعفان، زمین زدن مستکبران ….* و انتخاب این صفات خداوند اتفاقی نیست.

العَدلِ المُنتَظَر * نگفته عادل منتظر گفته عدل یعنی حضرت مهدی تمام عدالت است. که باید از این زندان غیبت در بیاید و خداوند عزت را به او بدهد(در پیش خدا او همیشه عزیز بوده و هست ولی الان در مناسبات ظاهری عالم عزیز نیست) و در چشم ما اورا عزیز بگرداند تا به واسطه او نیز ماهم عزیز بشویم ؛ باید مبلغی همچون امام خمینی بشویم که روحیه ای سلحشور در عین حال عاقل ترین و مهربان ترین بود.

و آن شِکوِه و نقصان که امام مهدی در ادامه دعا دارند شکایت و شکوه به این است که …* پیغمبر نیست ، نازل شدن آیه تازه نیست ، امام معصوم نیست * … و با وجود این نقصان باید در خط مهدی حرکت کنید ؛

زیرا هرچه که غیبت جلوتر می رود اختلاف بین علما نیز بیشتر میشود وقتی رغبت که همان شوق و توجه به نقصان است درست و دقیق تامین شده باشد ، مُصلحِ انقلابی فریب ریش ، عمامه و یا مدرک را نمی خورد زیرا که در، سحر و یاسین خودش خط حضرت مهدی را پیدا کرده است ؛

و همچنین کسانی که دنبال عزت اسلام و ذلت نفاق اند ، آن کسانی اند که انگیزه الهی و اکسیر اعظم یعنی ترس از غیراز خداوند در آنان نیست ، هستند .

ولذا آدم باید در این تراز تربیت بشود تا امام زمانش را بشناسد و بخواهد .

مقایسه مواجهه ترامپ و مراجع شیعه در دعا برای رفع کرونا

ترامپ یکشنبه ۱۵مارس(۲۶اسفند) را برای مبارزه با کرونا “روز ملی دعا و نیاش” خواند!

در این سو مراجع تقلید شیعه، گرچه همواره به دعا و توسل در کنار مراقبت‌های پزشکی تاکیده کرده‌اند؛ اما هیچ برنامه و مناسک جمعی تجویز نکرده، بلکه حتی با تعطیلی مناسک دسته جمعیِ همیشگی(زیارات و نماز جمعه) هم موافقت کردند!

در این بین فقط روحانیونی متوسط (مثل مقتدی صدر) از کار بزرگان شیعه اظهار تعجب کرده و بعضا با شبیه‌سازی کار ترامپ، روزی برای دعا معلوم کردند[۱]!

آیا مراجع قم و نجف کمتر از مقتدی فهمیده‌اند؟! و از ترامپ لامذهب‌ترند؟!!

کمی عقب‌تر برگردیم: آیا در دوره تشریع اسلام، هیچ بیماری واگیری اتفاق نیافتاده است؟ مواجه پیامبر(ص) و معصومان با آن چگونه بوده است؟!

چرا برای “خشکسالی” و بی‌بارانی عبادت دسته جمعی نماز “استسقاء”(طلب باران) و برای بلایائی مثل “زلزله و طوفان”، “نماز آیات” تشریع شده؛ اما برای طاعون و “اپیدمی‌ها” چنین عباداتی تشریع نشده است؟!

 دو اصل مهم از قرآن و سنت:

  1. لزوم مدیریت فرهنگی جامعه به سمت “آستانه اجتماعی تضرع” در بلایا، از جمله بیماری‌های اپیدمیک.
  2. دستور “طبیبانه” ائمه(ع) در امراض مُسری بجای مناسک جمعی.

برای شرح هر یک حوصله کنید:

۱- ۱   آستانه تضرع اجتماعی

قرآن کریم مظانّ توجه جمعی و اجتماعی به خداوند و تضرعِ پاکِ قلبی به او را در دو نما، تصویر می‌کند[۲]:

۱- ۱- ۱     نمای اول: تضرع اضطراری و غیر قابل مدیریت:

اضطرارِ حاصل از قطع کامل اسباب ظاهری؛ مثل شکستن کشتی و افتادن مسافران در غرقاب! (۲۲/یونس،۶۵/عنکبوت،۳۲/لقمان)

️این انقطاع اضطراری و قهری، انتفاع فرهنگی و ایمانی بالایی ندارد. قابل مدیریت هم نیست. به محض دسترسی به اسباب ظاهری، انقطاع به اتمام رسیده و حال تضرع هم زایل می‌شود.

۱- ۱- ۲   نمای دوم: تضرع اختیاری و انتخابیِ قابل مدیریت:

تضرع در حالت سختی و امراضی که اسباب ظاهری هم برقرار است و نتایج خود را به بار می‌نهد.

قرآن در دو آیه از آن پرده بر می‌دارد:

-“ما به سوی امت‌های پیش از تو، پیامبرانی فرستادیم، و آنها را به شدتِ گرفتاری(البأساء)و بد حالی(الضراء) دچار کردیم به امیدی که به آستانه ما ذلت و زاری کنند(لعلهم یتضرعون)”. (۴۲/انعام)

-“هیچ پیامبری را در شهری نفرستادیم مگر آنکه اهلش را به بأساء و ضرّاء دچار کردیم لعلهم یضّرّعون” (۹۴/اعراف). ضرّاء بدحالی روحی و جسمی است و شامل امراض و نقص‌های بدنی میشود[۳].

️اینجا بخلاف نمای اول، اسباب ظاهری -مثل طبیب و دارو- هم هست و اثر هم می‌کند. لذا خواندن خداوند و تضرع، مثل نمای قبل قهری نیست؛ بلکه محتمل و ممکن و مرجوّ است. لذا با “لعل” از آن تعبیر شده است.

کوبلر راس ۴۰سال روی مردم عادی -نه اولیاء و تربیت‌شدگان و نه ملحدین- درباره مراحل مواجه با خبر مرگشان تحقیق کرد و به پنج مرحله رسید:

انکار/ خشم و عصبانیت از این وضعیت/ چانه زنی و قرار گذاشتن با خدا و نذر و عهد کردن/ یأس و ناامیدی/ رضایت از مرگ و سپردن خود بدان.

اگر هستیِ جامعه را اعتبار محض ندانیم و حظّی از وجود و “روح جمعی” برایش قائل شویم[۴]؛ شاید بتوان از این پنج مرحله در جامعه‌ای که دچار اپیدمی‌کشنده شده، با تفاوتی سراغ گرفت:

  • شهرها و کشورهای مختلف، اول بودن کرونا را انکار کردند. آنرا یک توطئه رسانه‌ای یا پدیده‌ای معمولی و مانند آن خواندند.
  • بعد خشم و عصبانیت‌های اجتماعی بروز کرد. در ایران علیه ماشین‌های شماره شهرهای مبتلا، در اروپا و آمریکا علیه چینی‌ها و آسیایی‌ها. اعتراض‌ها بر سیاست‌های دولت‌ها، روش‌های پیشگیری و درمان، سبک‌های طبابت که با زبان خشم و عصبانیت بروز کرد، نیز نشان این مرحله در “روان اجتماعی” است.
  • مرحله سوم، نزدیک به مطلوب ما(تضرع اجتماعی) است لکن فرقی که “فرد” با “جامعه” دارد، نکته بسیار حائز اهمیت ماجراست.

در مقیاس فرد، وقتی پزشکان او را جواب می‌کنند؛ همه اسباب ظاهری، قطع می‌شود. پس ناچاراً مرحله تضرع و در خواست از خدا شکل می‌گیرد(فرد ذیل نمای اول قرآن می رود).

اما در مقیاس اجتماعی، کل افراد دچار مرگ نمی‌شوند. ضرّاء و بیماری، فراگیر است؛ اما بسیاری هم مبتلا نمی‌شوند، یا بهبود می یابند. پس اسباب ظاهری(پیشگیری و درمان) بکلی از بین نرفته است. در این صورت، تضرع جمعی و اجتماعی، “قهراً” اتفاق نمی‌افتد. تحقق آستانه اجتماعی تضرع، نیازمند مدیریت و برنامه‌ریزی عمیقی است؛ که علی‌رغم تکمیل و گسترش وسائل ظاهریِ پیشگیری و درمان، روح اجتماعی مردم به مرحله التجاء و تضرع به خداوند برسد.

این صرفاَ با برنامه های شعارگونه و توصیه‌های مناسکی خاص(اذکار و اوراد) میسر نمی‌شود. چنانچه می‌بینیم آن توصیه‌ها، موج عمومی در مردم نمی‌آفریند و فقط اهل دعا را عامل به آن می‌کند. دعای همگانی، محتاج درک عمومی آستانه تضرع اجتماعی است.

پیوست فرهنگی-اخلاقی به سیاست‌های ستاد بحران، برای راهبری جامعه به آستانه تضرع -علی رغم کنترل اپیدمی- باید رکنی در ستاد بحران باشد که فعلا خبری از آن نیست.

۱- ۲ دستور “طبیبانه” ائمه(ع) در امراض مُسری بجای مناسک جمعی:

بیماری‌های مسری و اپیدمیک در عهد معصومان هم بوده است. معاذ بن جبل در زمان خلیفه دوم با طاعون از دنیا رفت[۵] عبدالله بن ابی یعفور در زمان امام صادق(ع) در سال طاعون فوت کرد[۶]. پس میتوان از مواجهه ائمه با این بیماری‌ها سراغ گرفت.

با نگاهی پسینی به روایات و مجامع روائی چند نکته مهم به دست می‌آید:

برای قحطی و خشکسالی، نمازی مثل نماز عیدی٘ن(فطر و قربان) بنام “استسقاء” بشکل دسته جمعی تشریع می‌شود. اما برای بیماری‌های مسری و کشنده، چنین عبادت جمعی‌ای تشریع نمی‌شود.

علت الهی بودن اولی و بشری بودن دومی یا تقدیری بودن اولی و تنبیهی بودن دومی نیست چون علت خشکسالی و بی‌بارانی هم مثل طاعون می‌تواند بخاطر گناهانی باشد[۷]. همین بیماری‌ها هم برای برخی عذاب و برای برخی رحمت‌اند[۸].

برای هرچیز ترسناک آسمانی (از کسوف و خسوف تا تاریکی‌ها و بادهای وحشت‌زا)، “نماز آیات” تشریع شده است[۹]. این نماز مثل یومیه، جماعت خواندنش، مستحب است[۱۰].

ابن بابویه از وجوب فزع به مساجد هنگام این آیات می‌گوید؛ چون شبیه آیات قیامت است. پس یاد قیامت و توبه و پناه بردن به مساجد -که خانه‌های خدا در زمین است- لازم است؛ تا حفظ بر ذمه خداوند باشد[۱۱].

لکن بیماری‌های خوفناک مُسری از شمول این ادله خارج تلقی شده‌اند و چنین مناسک جمعی‌ای برای آنها ثابت نیست[۱۲].

-برای مثل زلزله، نهی از تعویض شهر زلزله‌خیز شده و دستور استحبابی به سه روز روزه(چهارشنبه، پنجشنبه، جمعه) و خروج در جمعه به صحرا و دعای دسته جمعی، صادر شده است[۱۳]. لکن درباره بیماری‌های مسری(مثل وبا و طاعون)، ترک شهر طاعون زده جایز شمرده شده[۱۴] و چنین دستور دعای جمعی هم صادر نشده است.

 در دستورات ائمه هم، دستور طبی یا ارجاع به طبیب اصل است:

کلینی و صدوق در روایت صحیح السندی وجه تسمیه معالجه‌گر به “طبیب” -با وجودی که درد و شفاء از خداوند است- را این می‌شمارد که موجب طیب نفس(آرامش جان) بیمار می‌شود[۱۵].

-علامه مجلسی هم در جلد ۵۹بحار در ابواب طب و معالجه امراض، سی و پنج روایت در اینباره آورده است. در بعضی جواز رجوع به طبیب یهودی و ذمی و در بعضی دیگر جواز طبابت با سبک ممالک دیگر مطرح شده است[۱۶].

۱- ۳         مواجه خود ائمه با امراض:

از مجموع ابواب روائی، دو مواجه عمده و متفاوت به دست می‌آید:

دستورات طبی ائمه، با تجویز ادویه و اغذیه خاص[۱۷]

۱- ۴          دعاها و تعویذها:

برخی از آن‌ها در روایات صحیح [۱۸] و برخی در ضعیف السند [۱۹] آمده است.

مجلسی  این تعویذها را برای جدا شدن مومن از آدم سست عقیده معرفی می‌کند. مومن را هم با اثر ایمان و تصرف باطنی امام(ع) درمان می‌کند؛ نه با اثر طبعی آن دوا[۲۰].

️ پس راه عمومی ائمه(ع) تجویز طب یا ارجاع به طبیب بوده است.

۱- ۵  جمع‌بندی:

در بیماری‌های مُسری و اپیدمیک، مناسک دسته جمعی توصیه نشده است. وظیفه اصلی دو چیز است:

  1. طبابت(پیشگیری و درمان)
  2. مدیریت فرهنگی جامعه برای رسیدن به آستانه تضرع اجتماعی و بالتبع نفع بردن از ادعیه و توسلات.

مطالب مرتبط:

محسن قنبریان
۹۸/۱۲/۲۵

[۱] مقتدی صدر: متعجب هستم که غرب و ترامپ، خواهان این می‌شوند که فردا روز دعا و عبادت باشد؛ اما در شرق، نمازهای جمعه و جماعت را تعطیل کرده و زیارت بارگاه معصومان را نه فقط متوقف کرده بلکه بارگاه‌ها را نیز بسته‌اند! (روز جمعه را هم روز دعای عمومی اعلام کرد)

[۲] ر.ک: ترجمه المیزان ج۷ص۱۲۷

[۳] همان

[۴] حیات اجتماعی  مردمی با مجموعه ادراکات عمومی و تحرکات منسجمشان هویدا می‌شود لذا از روح‌های اجتماعی متفاوتی در جهان می‌توان سراغ گرفت. برای تفصیل ر.ک: جهان‌های اجتماعی حمید پارسانیا.

[۵] کتاب سلیم بن قیس ج۲ص٨۱۷

[۶] رجال الکشی ص۲۴۶

[۷] الکافی ج۲ص۳۷۳

[۸] علل الشرایع ج۱ص۲۹٨

[۹] الکافی ج۳ص۴۶۴

[۱۰] جواهر الکلام فی ثوبه الجدیدج۶ص۳۴٨

[۱۱] من لا یحضره الفقیه ج۱ص۳۴۰

[۱۲] الصلاه الحائری ص۵۳۷/مهذب الاحکام ج۷ص۲۵۰

[۱۳] وسائل الشیعه ج۷ص۵۰۴

[۱۴] معانی الاخبار ص۲۵۴

[۱۵] الکافی ج٨ص٨٨/علل الشرایع ج۲ص۵۲۵

[۱۶] بحار الانوار ج۵۹ص۶۲الی ص۷۶

[۱۷] مجلسی بیانات صدوق و مفید را در وجوه این روایات چنین می‌شمارد: برخی مختص به اقلیمی خاص یا طبع و مزاجی خاص یا برای فردی خاص است، برخی جعلی و ساختگی‌اند، برخی در نقلشان سهو و اشتباه صورت گرفته(برخی هم صحیح است). بحار ج۵۹ص۷۴و۷۵

[۱۸] برای نمونه الکافی ج۲ص۵۶۴

[۱۹] برای نمونه وسائل ج۲ص۴۲۲

[۲۰] بحار الانوار ج۵۹ص۷۶

دعای سیاسی

پاتریشیاکینگ -نویسنده متعصب مسیحی- با انتشار عکس دعا خوانی مایک پنس-معاون اول رئیس جمهور آمریکا- و تیمش برای نابودی کرونا نوشت؛ خدا را شکر می‌کند که چنین سیاستمداران اهل دعائی دارد!

آمریکایی‌ها عادت دارند!

سلطه دلارشان، اقتصاد کشورهای دنیا را ویران کرده است؛ اما پشت دلارهایشان می‌نویسند: ما به خدا توکل داریم!

حالا هم در صدر فهرست بیوتروریست هستند و شواهد دست‌ساز بودن کرونا ویروس، علیه‌شان تقویت میشود؛ اما برای نابودی‌اش-البته در آمریکا- جلسه دعا می‌گیرند!

جای این عکس در تهران و قم بود!

حالا که به دستور فرمانده قرارگاه مبارزه با کرونا، حرم‌ها، نماز جمعه‌ها و تجمعات مذهبی تعطیل است؛ اقلا عکسی از توسل دکتر نمکی و همکارانش -ترجیحا در حرم فاطمه معصومه، بدون تجمع- رسانه‌ای می‌شد تا “مزیت نسبی” ما از دنیای مدرن بلاموضوع نشود!

حدس می‌زنم وقتی عکس‌برداری از بیماران کرونائی در آمریکا ممنوع است، این عکس بیش از تأثیر در آسمان، مصرف زمینی و سیاسی داشته باشد! ستاد مبارزه با کرونای آمریکا خوب می‌داند، دعا هم نقش مستقیم در تقویت سیستم ایمنی بدن فرد دارد و هم در آرامش‌بخشی جامعه موثر است.

ما هم خوب می‌دانیم خدشه به توسل و “نسبت‌سازی بین عزاداری و روان‌پریشی جامعه”، هم اعتماد جامعه‌ی مذهبی از فرماندهان سلامت را میکاهد و هم از مزیت معنوی جامعه در سلامت و پیشگیری را کم استفاده می‌کند.

٭مطلب مرتبط:

محسن قنبریان
۹۸/۱۲/۱۳