بایگانی دسته: یادداشت‌ها و مصاحبه‌ها

کتاب “نهضت مقدس” منتشر شد

– به گزارش روابط عمومی دفتر نشر معارف، کتاب نهضت مقدس، اولین اثر مکتوب حجت الاسلام والمسلمین محسن قنبریان در آستانه شهادت اباعبدالله الحسین علیه السلام منتشر و روانه بازار کتاب شد.

در این کتاب، سه مبحث (عاشورا؛ نزاع دو اسلام)، (عاشورا؛نهضت مقدس) و (عاشورا؛ نتیجه اقتصاد طاغوتی) ارائه شده‌اند. در سلسله گفتار اول، مؤلفه‌های دو اسلام اموی و حسینی مقایسه شده‌اند، مؤلفه‌هایی که در زندگی اجتماعی-سیاسیِ اکنون، اثری مهم دارند، پس درس‌آموز و بیدارگرند، نه خواب‌کننده و مخدر. در سلسله گفتارهای دوم، به سرمایه شیعی (عاشورا؛، نهضت مقدس) توجه داده شده و وجوه مقدس‌شدن نهضت عاشورا، یعنی عارف از عیب و نقص بودن آن، بیان شده است تا خط و شاخصی برای نهضت‌های متأثر و همانند باشد و آن‌ها را راهنامی کرده و از انحرافات آنان جلوگیری کند. در سلسله مباحث آخر ، از عبرت بزرگ تاریخیِ  پیدایش طاغوت اقتصادی در صدر اسلام سخن گفته شده است که چگونه فاجعه کربلا را به بار آورد. امتدادیافتن آن زاویه‌های بدوی در زمانه ما و اقتصاد مدرن، اقتصادی طاغوتی را موجب می‌شود که باز به کرب و بلای مؤمنان و محرومان انجامیده است و می‌انجامد.

این کتاب را با ده‌درصد تخفیف می‌توانید از لینک زیر سفارش دهید:

https://nashremaaref.ir/product/441476

همچنین در روزهای آتی، این کتاب در تمامی ۳۸ شعبه فروشگاه‌های پاتوق کتاب در سراسر کشور توزیع خواهد شد و در دسترس علاقه‌مندان و محبین اهل بیت قرار خواهد گرفت. جهت مشاهده شعب پاتوق کتاب به لینک زیر مراجعه کنید:

https://patoghketab.com/stores/

نهضت مقدس

به قلم حجت الاسلام والمسلمین محسن قنبریان

نهضت مقدس، مجموعه بیانات و تحلیل‌های عاشورایی خطیب توانمند، حجت‌الاسلام والمسلمین محسن قنبریان پیرامون ویژگی‌های نهضت اباعبدالله و ویژگی‌های نهضت‌های قاتل امام است. مباحث این کتاب در بخش اول پیرامون ریشه‌های شکل‌گیری اسلام طاغوتی، اسلام ضد عدالت، اسلامِ ذبح‌کنندە آرمان‌ها، اسلام محافظه‌کار، اسلام منفعل و یکجانشین، اسلام بی‌توجه به مستضعفین، اسلام باندباز و حزب‌باز، اسلام سرمایه‌دار و در یک کلام اسلام آمریکایی در عاشورا است. اسلامی که بارها و بارها خود را تکرار کرده و زنگ خطر حضور رگه‌های قدرتمندی از آن در تاریخ معاصر ما نیز وجود دارد.

چنین اسلامی به‌راحتی ظرفیت به انحراف کشیدن انقلاب اسلامی و آرمان‌های آن را دارد و مطالعه ریشه‌ها، چرایی شکل‌گیری، ویژگی‌ها و نشانه‌های آن از ضروریات زمان ماست. در بخش دوم، ویژگی‌ها، ارکان و ابعاد نهضت اباعبدالله الحسین علیه السلام به مثابه یک نهضت معیار، شاخص و مقدس بررسی می‌شود تا هر نهضتی که خود را پیرو آن میداند، روش مبارزه، اصول حکمرانی، شیوه‌های دردمندی، رفتارهای سیاسی و مدل‌های مطالبه‌گری خود را بشناسد. در بخش سوم، ریشه‌های اقتصادی شکل‌گیری عاشورا تحلیل و بررسی میشود تا مخاطب با شناسایی مختصات طاغوت اقتصادی از تکرار آن ویژگی‌ها در زمانه خویش، به‌خصوص در انقلاب اسلامی ایران که یگانه پرچمدار پیروی از نهضت اباعبدالله در جهان است، پیشگیری کند.

– منتظر این کتاب باشید –

همه ی حرفهای خوب!

دیروز به اصرار چندباره یکی از روزنامه ها یادداشتی کوتاه درباره نمازجمعه بمناسبت سالگرد آن نوشتم.

امروز دیدم همان محورهای مورد تاکید و عواملی که موجب کاهش حضور در نماز جمعه می شود با بیان رساتر از زبان رهبر انقلاب جاری شده است:

  • نماز جمعه قرارگاه طرح مسائل مهم جامعه

– تبیین کننده مبانی انقلاب و مطالبه کننده مطالبات انقلاب

– خطبه های پر مغز/ غیر حاشیه ساز به نفع دشمن/ دور از احساسات بی مورد (در مثل مساله حجاب)!

  • اساس کار حضور مردم است

– اگر این هفته از ماه قبل جمعیت کمتری شد باید احساس نگرانی کنید

– تفاوت گفتار و رفتار امام جمعه، مستمع را سر لج می آورد!/ کمترین کاری که ممکن است بکند این است که دیگر نماز نیاید

  • اجتناب ائمه جمعه از فعالیت اقتصادی!

– بعضی شکست خوردند/ بعضی هنوز ادامه دارد! (۱۴۰۱/۵/۵)

 

پ.ن: در بسیاری از موارد بهترین حرف و بایسته را خود جمهوری اسلامی گفته و رهبر انقلاب بارها تکرار کرده؛ علت فاصله وضع موجود تا آن بایسته ها را باید بررسی کرد!

 

محسن قنبریان

آیا قیام حسینی مردم سالار هم بود؟!

(مرحله نیابت مسلم(ع) در کوفه)/ شب عرفه۱۴۰۱/ مسجد دانشگاه تهران/ حجت الاسلام قنبریان

ادعا:

  • در نپذیرفتن ضیم (ننگ) و مقاومت در مقابل حکومت یزید، “نه گفتن” سیدالشهدا(ع) منوط به رأی و نظر مردم نیست.
  • اما در پذیرفتن حاکمیت آنها و حکومت جایگزینِ یزیدِ نامشروع، منوط به خواست عمومی آنهاست.

سه سند برای مرحله دعوت کوفه

  1. نامه به نائبش مسلم بن عقیل:
    “ان رایتَ الناسَ مُجتَمعینَ علی بیعتی فَعَجِّل لی بالخبر حتی اَعمَل علی حسبِ ذلک[۱]
    اگر دیدی همه مردم بر بیعت با من مجتمع اند در خبر دادنم عجله کن تا براساس آن عمل کنم.
    در “نه گفتن” به یزید منتظر اهل کوفه نمانده، نه گفته و از مدینه خارج و الان در مکه بر همان “نه” است. اما برای حاکم کوفه شدن (که در نامه ها نوشته بودند: امامی نداریم و منتظر شماییم)، “اجتماع مردم بر بیعت” را شرط می کند.
  2. احتجاج با عبدالله بن زبیر در مکه:
    “اَتَتنِی بیعهُ اربَعینَ الفاً یَحلِفونَ لی بالطَّلاقِ و العِتاقِ من اهل الکوفه[۲]
    به من بیعت ۴۰هزار کوفی (با نامه) رسیده که قسم به طلاق و عتاق خورده اند!
    این قبل از ارسال مسلم(ع) است. ۴۰هزار نفر با نامه های متعدد بیعت کرده اند؛ اما باز مسلم را فرستاده تا “رایت الناس مجتمعین” را گزارش دهد. این نباید صرفاً از ترس بیعت شکنی تحلیل شود؛ بلکه برای تحقق بیعت حداکثری و آزادانه چنین می کند.
    نکته دیگر تعبیر “یحلفون بالطلاق و العتاق” است که جا دارد ما شیعیان در احتجاج سر دستش بگیریم! “حلف به طلاق و عتاق”، نوعی سوگند بود که کسی می گفت چنین کاری می کنم(مثلا حسین(ع) را یاری می کنم)، اگر نکردم زنم طلاق و برده ام آزاد! این سوگند دیگر صیغه طلاق و عتاق(آزاد کردن) نمی خواست!
    عجیب اینکه بنظر ائمه(ع) و بالتبع فقهای شیعه این سوگند باطل است و اینگونه زن مطلقه و برده آزاد نمیشود؛ اما اهل سنت آنرا صحیح دانسته اند. فقه رایج کوفه همان فقه خلفای قبل بود (شیعیان عقیدتی و احکامی اکثریت نبودند ولو شیعه سیاسی زیاد بود). حالا اباعبدالله(ع) در احتجاج با ابن زبیر آنرا -که بنظر او درست است- به رخ می کشد که ۴۰هزار بیعت با حلف به طلاق و عتاق دارم!
  3. نامه ی حضرت به اهل کوفه پس از آن نامه ها( و حلف به طلاق ها) همزمان با فرستادن مسلم(ع):
    “فَاِن کَتبَ اِلَیَّ: اَنَّه قد اَجمَعَ رَایُ مَلَئِکُم و ذَوی الفَضلِ و الحِجَی منکم عَلی ما قَدِمَت عَلیَّ به رُسُلُکُم و قَرَاتُ فی کُتُبِکُم اَقدِمُ علیکُم وَشیکاً ان شاءالله[۳]
    اگر مسلم به من نوشت: که بزرگان و فرزانگان و شایستگانتان اجماع دارند بر همان چیزی که نمایندگانتان نزد من گفتند و در نامه هایتان نوشته بود؛ آنگاه اقدام کرده به زودی سمت شما می آیم ان شاء الله.
    نکته در این شرطیه است: فان کتب الیَّ… اقدم علیکم؛ یعنی اگر مسلم خبر از اجماعتان داد می آیم و الا نمی آیم!
    بدون خواست و بیعت اکثری مردم، خود را حاکم کوفه نمی کند. متاسفانه همه اینها صرفاً سیاسی تحلیل میشود که چون اهلبیت از بیعت شکنی آنها در خوف بوده اند، اینها برای راستی آزمایی است. همین هم که باشد باز بیعت عمومی شرط شده است.
    – نکته بعد تفاوت تعبیر سند ۳ با سند ۱ است:
    – سند ۱: ان رایت الناس مجتمعین…
    – سند۳: انه قد اجمع رایُ ملئکم و ذوی الفضل..‌.
    اجماع و اجتماع همه مردم، یا بزرگان و نخبگان؟!!
    به لحاظ فقهی و علمی، دومی طریق برای اولی است. یعنی اصالت برای رای و نظر همه مردم است(سند۱) اما آنچه از این رای همگانی کشف می کند، در نظام عشیره ای سابق، رای بزرگان و شیوخ و شایستگان قبایل بود(سند۳).
    به تعبیر دیگر راه های کشف نظر عمومی و همگانی مردم در قرن ها، مصادیق متعدد می پذیرد: در نظام قبیله گی، نظر شیوخ و شایستگان _که به نوعی نمایندگی مردم قبیله در امور مهم (جنگ و صلح، طلاق و ازدواج و دیه، بیعت و…) بودند_ مصداق و طریق بود؛ در نظام شهروندی _که دیگر مناسبات خونی و قبیله گی نیست_ صندوق رای، مصداق و طریق کشف رای همگانی شده است.

نکته دیگر اینکه خواست و رجوع به آراء مردم شرط است اما کافی نیست. حاکم غیر از رضایت مردم باید رضایت الهی هم داشته باشد(همین فرق مردمسالاری دینی با غربی است) یعنی اگر حاکم نامشروع را همه مردم هم بخواهند، او حاکم مشروع نمیشود. لذا در همین نامه حضرت در جمله بعد می نویسد: “فَلَعَمری ما الامامُ الا العاملُ بالکتاب، و الآخذُ بالقسط و الدائنُ بالحقِّ و الحابسُ نفسه علی ذات الله”

به جانم سوگند امام نیست الا کسی که عمل کننده به قرآن، عدالت گستر، دیندار حقیقی و وقف کننده خودش در راه خدا باشد.

این دو عنصر برای حاکم (معیارهای الهی + خواست همگانی مردم) سوغات انقلاب اسلامی برای دنیای جدید بود و در بیانات امام و رهبر انقلاب و متفکران صدر انقلاب موج می زند.

به شدت باید بر این مهم مراقبت و نظارت کرد.

این شروط حاکم شدن است اما سیدالشهدا در ذلت ناپذیری و مقاومت در مقابل خواست یزید تنها هم بماند نه می گوید. بین ایندو نباید خلط کرد.

(ظرائف و نکات بیشتر در فایل صوتی بود که متاسفانه دچار نقص فنی شده است و قابل استفاده نیست/ این موضوع و تعقیب آن در سایر سخنان حضرت و بقیه مراحل نهضت حسینی را برای محرم به مبلغین پیشنهاد می کنیم)

[۱] الفتوح ج۵ص۵۳/ مقتل خوارزمی ج۱ص۱۹۶

[۲] تاریخ ابن عساکر ص۱۹۴ ح۲۴۹

[۳] الارشاد ص۳۸۰و۳۸۱

فهرست مباحث حجت الاسلام قنبریان در حوزه حجاب و عفاف

مصاحبه:

یادداشت و سخنرانی:

کلیپ و عکس نوشته:

مواجهه عصبی با بی حجابی

این روزها شاهد رویکردهای عصبی و کمتر عالمانه درباره معضل بی حجابی هستیم. منع خدمات دولتی یکی از حادترین هایش بود. در اینباره یک نکته و چند پرسش:

حاکمیت اسلامی می تواند در عقد قرارداد کارمندان خود رعایت حجاب را شرط کند (چنانچه در مصوبه شورای انقلاب فرهنگی درباره حجاب هم هست) اما؛

  1. آیا حق دارد ارائه “خدمات انحصاری خود” به شهروندان (مومن و فاسق) را منوط به رعایت احکام شرع کند؟!
  2. به لحاظ شرعی، آنچه “حق همگانی” تلقی میشود، اساساً میتواند بعنوان “مجازات شهروند” قرار گیرد؟!
    “سلب حقوق اساسی” مشمول اصل۱۹و۲۰ قانون اساسی، به لحاظ حقوقی -حتی با قانون گذاری- میشود “کیفر و مجازات” قرار داده شود؟!
  3. بفرض امکان، آیا چنین مساله نظری و اجتهادی ای “طبق اصل۳۶” قانون اساسی، “نیاز به گذراندن قانون” از مجلس و تایید عدم مخالفت با شرع و قانون اساسی توسط شورای نگهبان ندارد؟!
  4. بفرض قابلیت مجازات شدنِ سلب برخی از این گونه حقوق (ماده۲۳ ق.م.ا) آیا این مجازات پیش از حکم دادگاه قابل اعمال است؟! این محرومیت بدون محکوم شدن در دادگاه به چه عنوانی بر او اجرا شود؟! مجازات اصلی، تکمیلی یا تبعی؟!
  5. مخاطب نامه (دولت) با منع حق، “بدون محکوم شدن در دادگاه”، آیا مشمول ماده۵۷۰ ق.م.ا نمی شود؟!

پ.ن:

بهتر نیست بجای این کارهای شتابزده و “افراط در رویکرد انتظامی_قضایی”، کمی در رویکرد های اجتماعی و مرحله گذاری های آن با “تفاهم اجتماعی“، فکر و نظریه پردازی کرد؟!

مطلب مرتبط:

تفاهم اجتماعی بر حدود حجاب الزامی

محسن قنبریان

معلوم است مسأله استقلال قضات و تحت نفوذ ضابطین نبودن و مراقبت و نظارت بر رفتار ضابطین، یک مسأله مورد ابتلاء بوده نه فرض ذهنی؛ که غیر از رئیس قوه، باز رهبر انقلاب به لزوم آن توجه می دهد.

قبلا همین مسأله از زبان برخی متهمین (بخصوص متهمان سیاسی و امنیتی) گفته می شد اما آنها مُهر فتنه گر و نفوذی و… بر پیشانی شان بود و کمتر حرفشان در بدنه انقلابی مورد توجه می شد؛ لکن در کمتر از یکسال اخیر این مسأله مورد تاکید رئیس قوه و رهبر انقلاب واقع شده است! دیگر عذری برای عدم پیگیری و تحقق کامل آن نیست.

با قدردانی از جناب آقای اژه ای و رهبر انقلاب اسلامی؛ به امید تحقق عدالت قضایی با تحقق کامل اصول۲۲تا۲۵ و ۳۲تا۳۹ و ۱۶۵تا۱۶۷ قانون اساسی.

محسن قنبریان

چند مطلب درباره شهید بهشتی بمناسبت سالگرد آن عزیز

  1. ضرورت احیای ادبیات عدالت خواهی نهج‌البلاغه
  2. شرط روحیه انقلابی برای اجتهاد
  3. بخاطر بهشتی
  4. ولایت فقیه؛ جمهوریت سیاسی، عدالت اقتصادی در اندیشه شهید بهشتی
  5. بهشت ی ۱
  6. بهشت ی ۲
  7. بهشت ی ۳
  8. بهشت ی ۴
  9. بهشت ی ۵
  10. بهشت ی ۶
  11. سه توضیح بر فرمایش شهید بهشتی
  12. بهشت ی ۷

درسهایی از نهج البلاغه/ این هفته!

به فراز اخلاق رهبری در نامه۵۳ رسیده ایم!

درک درست این اخلاق برای رهبری و بعد کارگزارانش، به نو کردن درک درباره گوهر اصلی ولایت است که در میراث اسلامی متراکم اما در پوسته فقهی-حقوقی آن کمتر منعکس شده است…

متفکران انقلاب از جمله رهبر انقلاب بر این گوهر و ذات توجه ویژه ای داشته اند…

خانم نیکلا استرجن نخست وزیر اسکاتلند در کنفرانسی که به منظور تعامل مسلمانان شیعه در غرب اروپا برگزار شد را نشان می دهد که کنارش تابلویی است با ترجمه لاتین فرازی از عهدنامه مالک اشتر: “فَانَّهُم صِنفانِ: اِمَّا اَخ لَکَ فِی الدِّینِ اَو نَظیر لَکَ فِی الخَلق”: مردم دو دسته اند یا برادر ایمانی تو هستند یا شبیه تو در آفرینش!

جمله ای از فراز مورد بحث جلسه جمعه ۳تیر۱۴۰۱