آیا اصلا در شریعت اسلام، الزام و اجبار به حکمی شرعی داریم؟!

آری؛ حتی در شرایطی برخی مستحبات!

قبل از توضیح چند یادآوری:

تا اینجا معلوم شد:

  1. خاطر تغییر بستره زندگی با مدرنیته، باید شبهات و چالش‌های پیرامون برخی احکام -از جمله فروعات شرعی حجاب- را با “ابزار فرهنگی” -نه قانون و الزام- رفع کرد تا فهم عرفی و باور عمومی نزدیک به شرع شود.[۱]
  2. دون آن، قانون -مثل قانون حجاب- عملا متروک شده و حداکثر در بخشی خاص -که هنجار شکنی‌های بدحجابی است- اعمال و الزام می‌شود! الزام و اجبار به حجاب کامل شرعی میسر نمی‌شود و فقط هنجار شکنی‌های خاص بدحجابی و کشف حجاب مورد پیگرد واقع میشوند (مثل زمان ما).
  3. قوانین و پیگردهای آن در حوزه شهروندان، وقتی جواب می‌دهد که “عدالت حکمرانی” برقرار باشد. قوانین و وظایف مربوط به دولت و حاکمیت هم به خوبی تعقیب شود نه با قاچاق ۵۰۰ درصدی پوشش، تسامح اما با مصرف کننده همان پوشش در خیابان برخورد شود[۲]!

حال سؤال این است: اصلا اسلام، الزام و اجبار به مساله‌ای شرعی(مثل حجاب یا بازداشتن از بدحجابی) را مشروع می‌داند؟

پاسخ این است که اجبار در شرایطی مشروع است.

مثال اول:

زیارت رسول الله(ص) فی نفسه مستحب است؛ اما اگر مسلمین آنرا “به کلی” ترک کردند (ترک همگانی)؛ بر حاکم و والی است که بدان اجبارشان کند.

در اینباره هم روایت صحیح السند (معروف به صحیحه فضلاء [۳]وجود دارد[۴]؛ هم اتفاق نظر فقهاء(جز ابن ادریس)[۵]

البته برخی تعبیر “جواز اجبار” دارند [۶]و برخی “وجوب (کفایی) اجبار[۷]“.

البته این وقتی است که تعطیلی بخاطر وضع مالی مسلمین نباشد؛ و الا بر والی است که از بیت المال برای متروک نشدن زیارت پیامبراعظم(ص) خرج کند[۸].

مثال دوم:

اگر همه شهری(مسلمان) متفق بر ترک اذان شدند(طوری که اذان در شهر مطلقا شنیده نشود)؛ بر اذان اجبار می‌شوند (ولو با قتال)!

این حکم هم اجماعی است[۹].

در این موارد میان فقهاء بحث است که مستحب، چگونه مورد اجبار واقع می‌شود؟!

از میان پاسخ‌ها، محققین قائل‌اند که در چنین شرایطی “بخاطر تهاون” و توهین به رسول الله (یا اسلام)، زیارت(یا اذان) ؛واجب کفایی (=بر همه واجب تا جایی که بقدر کفایت حاصل شود) می‌شود.[۱۰]

حجاب؟!

حال حجاب که فی نفسه هم واجب است -البته به شرطی که مراحل یاد شده در اول یادداشت را طی کند- اگر مورد اجبار و پیگرد قرار گیرد؛ چیز عجیبی نیست. بخصوص اگر پیگردها و الزام به ترک‌ها، مختص به هنجار شکنی‌های خاص و البته محدود در بدحجابی‌هایی باشد که حریم اجتماعی و خانوادگی را نشانه گرفته است.

امیر المومنین(ع) نیز در شرایطی که ناهنجاری‌هایی از مواجهه مردان و زنان در معابر پیدا شده بود، معابر عمومی را برایشان تفکیک کرد[۱۱].

این سیره، موقعیتی است و حکمی “جاودانه و همیشگی” نیست. مثل تدابیر پیامبر(ص) برای حضور زنان در نماز جماعت است؛ که برایشان درب جدا معلوم و جایگاهی از مسجد را مختص کرد و خواست بعد از مردان سر از سجده بردارند.

محسن قنبریان ۹۹/۶/۳۱

[۱] یادداشت «حجاب؛ فاصله بینش عرفی تا دانش شرعی!»

[۲] یادداشت «شرایط امرو نهی کردن جامعه توسط حکومت»

[۳] بخاطر فضیلت راویانش: حفص بن البختری، هشام بن سالم، معاویه بن عمار و…

[۴] وسائل الشیعه/کتاب الحج/ابواب وجوب و شرائطه/باب۵/ح۲

[۵] سرائر ج۱ص۶۴۷

[۶] دروس ج۱ص۴۷۳/رسائل محقق کرکی ج۲ص۱۶۲/مسالک الافهام ج۲ص۳۷۳/مستندالشیعه ج۱۳ص۳۳۰

[۷] ریاض المسائل ج۷ص۱۶۰/جواهرالکلام ج۲۰ص۵۱تا۵۳ و…

[۸] هم در صحیحه فضلاء تصریح شده هم در فتاوا:دروس ج۱ص۴۷۳ و…

[۹] مسالک الافهام ج۲ص۳۷۳/تقریر بحث سید البروجردی ج۲ص۱۴

[۱۰] مسالک الافهام ج۲ص۳۷۵/جواهر ج۲۰ص۵۱تا۵۳ و…

[۱۱] السوق فی ظل الدوله الاسلامیه /جعفرمرتضی العاملی ص۶۷

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *