حجاب؛ ارزش دینی، همراهی مردم!

حرف نوی انقلاب اسلامی، توأم کردن ارزشهای اسلامی و مردم بود. در حجاب:

  • ۱۵اسفند۵۷ امام خمینی کارمندان ادارات را دعوت به حجاب شرعی کرد.
  • ۱۷اسفند تجمع مخالفین(۱۵هزار نفر) و موافقین الزامی شدن حجاب در تهران تا چند روز! بحثهای طرفینی/ منع دفتر امام از توهین و برخورد با زنان مخالف!
  • ۱۰تیر۵۹ (۱سال و اندی بعد) موضع گیری دوباره امام درباره پوشش نامناسب برخی زنان ادارات.
  • ۱۳تیر راهپیمایی سراسری و میلیونی در کشور در حمایت از امام/ حمایت گسترده تشکل های مردمی.
  • به دعوت رادیو صدای آمریکا حدود ۱۰۰۰زن از طبقات مرفه تجمع اعتراضی می کنند.
  • ۱۶تیر شورای انقلاب و ریاست جمهوری رعایت حجاب را برای کارمندان دولت الزامی اعلام می کند.
  • بازاریان هم از بانوان می خواهند بی حجاب وارد بازار نشوند.
  • شورای خلیفه گری ارامنه هم، با وجودی که تکلیف حجاب شامل زنان ارامنه نمیشود اطلاعیه می دهد: به پاس احترام فرمایشات امام، از زنان ارمنی می خواهد در ادارات و مراکز کار از لباس آستین بلند و روسری استفاده نمایند!
  • شروع الزام از کارمندان ارتش و مراکز نظامی(تیر۵۹).
  • سه سال بعد(۶۲) مجلس شورای اسلامی به نمایندگی از ملت در قانون مجازات اسلامی برای بی حجابی، تعزیر معلوم می کند!

اینبار دیگر اعتراضی شکل نمی گیرد. ارزش حجاب در فضای دفاع مقدس و شهادت در کشور عمومی می شود.

گزارش مصور و مستندی از این روند الهی_مردمی را در رسانه مستضعفین ببینید.

 

محسن قنبریان

4 دیدگاه در “حجاب؛ ارزش دینی، همراهی مردم!

  1. ارزشها ، رسوم و باورهایی هستند که افراد بتناسب سطح علم و تجربه و شرایط زمانی و مکانی پایبند انها هستند. با افزایش علم و پیشرفت تمدن، ارزشهای متکی بر جهالت و خشونت و تعصب منسوخ میشوند. برگشت به رسوم گذشته بمنزله برگشت به دوران خشونت و بردگی و نفی اصالت انسان مختار و ازاد است. بی حیایی در جامعه پوشیده ایرانی با عقده های جنسی که در کشورهای دیگر بروز میکنند، بمراتب بیشتر از جوامع برهنه است بطوریکه لغزش یا خطای یک دختر ساده لوح در جامعه مدعی عفت، بمعنی نابودی اوست و هیچکس عیب پوش و یاری رسان نیست. وقتی بواسطه ظلمهای حکومت دینی، الله از زندگی رخت بربسته، صحبت از ارزشهای الهی بی معناست. این زن است که باید ارزش و عزت را حس کند نه دیگران برایش نسخه دوران جهالت و خشونت حاکم بر ایران بپیچند. بسیاری از زنها حجاب را نه عزت و کرامت بلکه تحمیل انرا نشانه ظلم و فساد اندیشه شهوتگرای جامعه میدانند. حجاب برای کسانی عمدتا ارزشمند است که از قبل ان منافع دارند.

  2. حصارکشی منزل و قفل و حفاظ زدن، ارزش نیست مهم نبودن اندیشه دزدی است. حجاب هم ارزش نیست و مهم امنیت و نداشتن دیدگاه جنسیتی شهوت پرستانه نسبت به زن است که در جامعه ایرانی در قالب تعصبات ناموسی بشکل حاد وجود دارد. حجاب تحمیلی بارزترین شکل تحمیل عقیده و استبداد ظالمانه است. با تجربه چند ده ساله پرمشکل حکومت دینی ایران ثابت شد بسیاری از احکام قران براساس شرایط گذشته ، قابل انطباق بر شرایط فعلی نیست و نیاز به حضور معصوم در تعیین احکام جدید است و خودباوران قادر به درک عمق قران نیستند.

  3. ما به بی حجابی اعتراض نداریم چون حکومت را اسلامی نمیدانیم. براساس ایه قران، حق انتخاب دین به افراد واگذار شده و نباید افکار و شیوه زندگی اسلامی بر افراد تحمیل شود چون اسلام تحمیلی موجب تنفر از مقدسات و ظلم به افراد است و فرد باید اگاهانه و بدون تهدید و تحدید اطرافیان، راه خود را انتخاب کند تا به رشد و کمال برسد. حاصل اسلام تحمیلی، جامعه ای مانند ایران است که از اسلام فقط نماز و روزه را عبادت میدانند و به انواع مفاسد اجتماعی الوده اند.

  4. پیروزی حکومت بر تحمیل حجاب، نشانه فروپاشی اخرین مقاومت مردمی در برابر استبداد مطلق است و پس از این شب طولانی و سیاه ظلم، بر این سرزمین سایه خواهد افکند و برخلاف تصور برخی، این حکومت به عصر ظهور امام زمان متصل نخواهد شد و در اتش ظلم ویرانگر خود خواهد سوخت. تنها قشری که حقوقشان محفوظ است، اراذل و اوباش اند که امنیت جامعه را تهدید میکنند اما برای حکومت خطری ندارند و شاید هم منفعت داشته باشند. وقتی دین اعتبار خود را ازدست داده، صحبت از ارزشهای دینی انهم فقط حجاب، مضحک است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *