حجت الاسلام قنبریان
گزیده سخنرانی شب دوازدهم محرم ۱۴۰۳
حجت الاسلام قنبریان
گزیده سخنرانی شب دوازدهم محرم ۱۴۰۳
صهیونیست ها از ترور شهید هنیه درون تهران -بعنوان قدرتمندترین کشور جبهه مقاومت- البته قصد ناپاکی دارند.
رخنه های اطلاعاتی و حفاظتی هم خطای قابل دفاع نیست.
اما از صندلی تماشای بالاتری هم می توان بر این حادثه نگاه کرد:
“نحن اهل الدم طُلّاب الثره”!
محسن قنبریان ۱۰مرداد۱۴۰۳
نوحه بر غزه و مقایسهاش با کربلا، برخی میراثگرایان را نگران کرده است!
متوقفکردنِ عاشورا در سال ۶۱هجری و دفنِ کربلا در کربلا هم عدهای از انقلابیان را برآشفته است!
و باز دعوا و برچسبِ «افراطیها / هیئت سکولار» و غیره رونق گرفته است!
ادعا: نه کسی با اهلبیت علیهمالسلام قابل مقایسه است (لا یُقاس بآل محمد(ص) من هذه الأمّه أحد[۱]) و نه هیچروزی -حتی شهادت ائمهٔ اطهار- در عظمت مصیبت، روزِ حسین علیهالسلام میشود (لا یوم کیوم الحسین[۲]) ؛ لکن غزه، کربوبلای حسین(ع) را ارث برده است!
آیا مقایسهناپذیریِ کسی با امیرالمؤمنین علیهالسلام مجوّز است که حکومت و حکمرانیای غیرعلوی اختیار کند؟!
اینکه عظمت مصیبت هیچکس به «رتبه»ی مصائب حسین(ع) نمیرسد، آیا مجوّز است که تشابه و تشبّه به او (با مقیاسکردنش) واجب نباشد؟!
حسین(ع) بلندترین «قله»ی فداکاری برای خداست که هم «دامنه»ی پیروان را بالا کشیده و هم «سلسلهجبال»ِ تأسّی و تشبّه در قبل و بعد از خود را موجب شده است!
پیامبرانی که پیش از او گذرشان به کربلا افتاده، و پیشآمد و خونآمدی به خود دیدهاند؛ از خدایشان شنیدند که: «فسال دمُک مؤافقه لدمه[۳]»: خونت برای تشبّه به خون حسین(ع) جاری شد!
عجب از کسانی که قمهزنی با دستان خود -بدون هیچ نصّ شرعی- را تشبّه به شمشیرها بر حسین(ع) میشمارند؛ اما تشبّه و تشابهخواندنِ خونهای ریختهشدهٔ تأسّیکنندگان به حسین(ع)[۴] را مقابل یزیدهای زمان، برنمیتابند!
برخلاف مبنای فقهیِ توقیفیبودن شعائر[۵]، خودزنی با قمه را تشبّه به حسین(ع) میشمارند؛ اما بر مبنای وجوبِ تأسّی به سیّد مظلومان و شهید و کشته دادنِ زنان و فرزندان، تشبّه به امامِ شهید نمیدانند؟!!
وقتی پوست سر و صورت اسماعیل صادقالوعد [۶]را کندند، در پاسخ به فرشتهای که برای مدد آمده بود گفت: لی أسوه بما یصنع بالحسین(ع)[۷]: برای من تأسّی به آن چیزی است که با حسین(ع) میکنند!
اسماعیل به عظمت مصیبت حسین(ع) نرسید اما اگر به کربوبلای حسین(ع) هیچ شباهتی نیافته، پس تأسّی چه معنا دارد؟!
ابوذر غفاری وقتی در غربت و تنهایی در تقابل با جریان استئثار (ویژهخواریِ أموی) و استبداد به تبعید رفت، تبعیدش را با روز حسین(ع) مقایسه کرد و دوستانِ اندکش را چنین تسلّی داد: ما أیسَر هذا و لکن کیف أنتم إذ قتل الحسین(ع) قتلا (یا: ذبح ذبحاً) والله لایکون فی الإسلام بعد قتل الحسین أعظم قتلا منه[۸]: این (تبعید و غربت) آسان است اما شما چه میکنید وقتی حسین(ع) را آنگونه بکُشند یا ذبح کنند؟! به خدا قسم قتلی بزرگتر از آن در اسلام نیست.
حافظانِ میراث جا دارد نگران باشند تا کسی در «رتبه» با اهلبیت(ع) و «روزی در عظمت مصیبت» با روز حسین(ع) مقایسه نشود؛ چون آن مصیبتِ عظما در عالم بالا هم اثر کرده -به حسب روایات صحیح- و آسمان و زمین و همهٔ مخلوقات بر آن گریستهاند[۹]!
امتدادبخشی به میراث هم جای نگرانی دارد تا مبادا حسین(ع) در ۶۱هجری دفن شود و الگو و بالتّبع «شبیهساز» نشود!
که وگرنه؛ گریهکنانِ امروز با گریهکنانِ روز عاشورا بر تلّی در همان کربلا، و در حالِ نظاره بر کشتهشدن حسین(ع) فرقی نمیکنند[۱۰]!
ازهمینرو بود که شهید مطهری فریاد میکرد «شمر زمانت را بشناس» و رهبر انقلاب اسلامی از «کربلای غزه» میگوید[۱۱] و امام موسی صدر در کتاب ارزشمند «سفر شهادت[۱۲]» بین عاشورا و فلسطین پیوند میزند.
امام رضا علیهالسلام در روایت معروف «ریّان بن شبیب» هر دونگرانی را برایمان بهزیبایی جمع کرده است: «إنّ یوم الحسین اقرح جفوننا و اسبل دموعنا و اذلّ عزیزنا بأرض کرب و بلاء و اورثنا الکرب و البلاء إلی یوم الانقضاء[۱۳]»
روز حسین (نه روزها و مصائب دیگر) است که پلکهای ما را مجروح و سیل اشک از چشمان ما جاری کرده است [همان لقد عظمت الرزیّه و جلّت و عظمت المصیبه]
اما هماو در ادامه میفرماید: به ما «کرب و بلا» تا روز انقضاء(فرج) ارث داده شده است!
یعنی همان مضمون: کلّ یوم عاشورا و کلّ ارض کربلا (که سخن مشهوری است و روایت نیست).
این کرب و بلا، «ارث» حسین بر حسینیان است؛ همان کرب و بلاست تا ارثبودن درست باشد؛ لذا شبیه خواندنش انحراف از میراث نیست.
تا وقتی وارث حسین(عج) در مرتبهٔ غیبت و «الذین استضعفوا» است، فرج و گشایش برای مظلومان و مستضعفان نیست و آنها در کرب و بلایند.
غزه بدین معنا، چرا کربوبلای حسین(ع) نباشد؟! ملّتی که در مقابل ضَیم (ظلمِ ننگآمیز) ایستاده، به سیّد اهل إبای از ضیم [۱۴]-یعنی حسین بن علی(ع)- تأسّی کرده است.
این نکتهٔ سهل و ممتنعِ تشبیه غزه با کربلاست!
آنچه غزّه از مصیبت میبیند، ارثِ کربوبلای ننگناپذیریِ حسین(ع) است؛ ولو هیچروزی در «رتبه»، روزِ حسین در «عظمت مصیبت» نمیشود!
محسن قنبریان ۱۴۰۳/۵/۵
مطالب مرتبط:
[۴] یا اباعبدالله اسوه انت قدماً (کامل الزیارات ج۱ ص۷۲)
و: فلکم فیّ اسوه (طبری ج۴ص۳۰۴)
[۵] به مقاله چالش شعائر از نگارنده رجوع کنید
[۶] آیه ۵۴ مریم
[۹] ر.ک: کامل الزیارات ابن قولویه
[۱۰] ر.ک: کتاب “اهالی تپه ندبه” اثر نگارنده
[۱۱] بیان رهبر انقلاب اسلامی و شهید مطهری را اینجا بشنوید
[۱۲] کتاب سفر شهادت را از اینجا تهیه کنید
[۱۳] امالی صدوق ج۱ص۱۲۸
ایشان بعنوان سخنگوی شورای راهبردی کابینه دکتر پزشکیان در رسانه ملی گفتند:
“اگر از اکثریت -حالا ما که در ایران اکثریت اقلیت نداریم[!] ما همه مجموعه هایی هستیم از چیزهای مختلف- [باشند امتیازی ندارند] اگر از ادیان و مذاهب رسمی[!] باشید امتیازی می گیرید؛ اگر از مذهب رسمی(مسلمان شیعی) باشید امتیازی نمی گیرید! بخاطر اینکه می خواهیم امتیازی دهیم تا از اقوام و گروه هایی که امتیاز کمتر داشته اند…”
محسن قنبریان ۱۴۰۳/۴/۲۹
دکتر عبدالکریمی -از حامیان او که روی استقلال ایران خوب ایستاده است- از او مقاومت در مقابل آمریکا خواست[۱].
دکتر مومنی و راغفر -از حامیان و هردو از مخالفان سیاست های تعدیل اقتصادی و گران سازی ارز و انرژی و…- از او تحقق بخشی از وعده هایش را خواستند[۲]!
پزشکیان از نادر نامزدهایی بود که صریحا از حق بودن(مقابل کالایی شدن) آموزش و بهداشت گفت ؛ گرچه در نظر مشاوران طرفدار سیاست بازار آزادش اینها هم استثناء از بازار آزاد نیستند!
مطالبه تحقق این وعده ها و هم وعده های مربوط به محرومان و مستضعفان، عاقلانه ترین و بهنگام ترین کار است؛ قبل از اینکه سیاستهای تعدیل بازتولید و ادامه یابد؛ و قبل از اینکه کابینه دولت آینده همه از اقتصاددان های بازار آزاد سرمایه داری و طرفداران تعدیل اقتصادی بسته شود.
چنانچه دیدیم دکتر پزشکیان، بالاجمالی است که تفصیل دهنده هایش او را تعیّن می دهند و خود از آن به: “من متخصص نیستم هرچه متخصصین گفتند”؛ تعبیر می کرد.
آنهایی که در سلب، افراط نکرده و الان هم مشغول جنگ بی حاصل مقصر کیست؟ نیستند؛ زودتر عامه مردم -حتی ۵۰٪ رای نداده- را دریابند!
محسن قنبریان ۱۸تیر۱۴۰۳
سنت الهی در عالم، “مشیت الهی با همت مردم” است:
إِنَّ اللّهَ لاَ یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ
خداوند سرنوشت هیچ ملتی را تغییر نمیدهد
مگر اینکه آنان خود را تغییر دهند.(۱۱/رعد)
اما صناعت تغلیب و نشستن یکی(یا یک محفل) جای همه، حالت ثانویه ای برای جامعه می سازد که تغییر، از تغییر سلطان و آن یک نفر می گذرد:
الإمامُ علیٌّ علیه السلام: إذا تَغَیَّرَ السُّلطانُ تَغَیَّرَ الزمانُ :
هر گاه سلطان تغییر کند، زمانه نیز دیگرگون شود.(نامه۳۱ نهج البلاغه)
وقتی چهره های معترض و مخالف و حتی تحریمی های پس از ۸۸ می آیند و در انتخابات رقابتی دعوت به رای می کنند، رای مردم را موثر می دانند و تغییر را ممکن؛ یعنی اراده سلطانی در کار نیست؛ اراده مردم است بعلاوه تقدیر الهی.
این دقیقا بنیادی ترین مبنای الهیاتیِ مردم سالاری دینی است؛ و رساترین اعتراف عملی به بودنش در ایران.
همان است که رهبر انقلاب در سخنرانی مهم ۲دی۱۴۰۲ درون نظام اسلامی ایران تبیین کرد که: “آن چیزی که جلوی بُروز دیکتاتوری را در کشور می گیرد، انتخابات است” .
و رقابتی بودن و مشارکتی بودن و… را برای آن انتخابات شرط کردند.
یکبار دیگر جمهوری اسلامی و رهبرش هم بُرد؛ مخصوصا که مشارکت را هم ۱۰درصدی ترمیم کرد.
محسن قنبریان ۱۶تیر۱۴۰۳
دکتر پزشکیان وقتی ساده و بی پیرایه سخن می گوید، عوام می فهمند. همان حرفهای عوام در تاکسی و اتوبوس را می زند حتی بدون چتر تحلیلی عمیق:
– آمده ام تا مردم را از تنگنای تحریم برهانم/ هیچ کشوری با بستن مرزها به رونق و رشد نمی رسد/ تنش زدایی و حل مساله تحریم ها راه حل مسائل اقتصادی و توسعه ایران است.
– بهداشت و آموزش، کالا نیست و حق همه است/ مداخلات دولت باید به نفع محرومین تمام شود.
– ارجاع به امر کارشناسی وظیفه من است…
– در ایران وحدت و انسجام ایجاد و دعواها را حل کنیم …
اما آیا خیرِ رئیس جمهور شدنش مثل همین همه فهم بودن حرفش، به “همه” می رسد؟!
“عامه مردم” از برنامه های متخصصانش -که ترجیع بند حرفهای اوست- بهره می برند؛ یا تئوری های آنها برای “طبقه خاص” منفعت آور است؟!
چند مورد را می شود بررسی کرد:
کاملا حرف درستی است که با مرز بسته نمی شود به رشد و رونق رسید؛ ولی در این ۴۵سال کی مرز بسته بوده؟! در دوره شهید رئیسی روابط خارجی بسیار هم گسترش یافته است.
اما با همان چند کشور خاص(۱+۵) هر مطلعی می داند دعوا سر اصل مذاکره و توافق نیست؛ دعوا سر شکل مذاکره و صورت نهایی تعامل و توافق است!
آقای پزشکیان و ستادش با پرچم داری سردار برجام موافق توافق با صورت بندی برجام اند.
دو سؤال مهم در اینباره:
به حسب اسناد دولت آقای روحانی جواب هردو سؤال یکی است: هم اجرا و هم نقض برجام به ضرر عامه و طبقات محروم، به نفع طبقه برخوردار!
گزارش دفتر امور اقتصاد کلان سازمان برنامه و بودجه در ۲۹مهر۹۹ این است:
“در مدت اجرای برجام بیشترین نفعش به خانوارهای ثروتمند رسید و با خروج آمریکا و بازگشت تحریم ها، بیشترین فشار تحریمی اش به خانوار های فقیر برگشت[۱].”
ضریب جینی این سالها هم دقیقا همین را نشان می دهد.
محاسبه دیگری نشان می دهد اجرای برجام به نفع بورسی ها تمام شد [۲]؛ نه عامه حقوق بگیر و کارگر!
دکتر ظریف در مصاحبه اش با پرس تی وی(۳اسفند۹۹) میزان خسارت عدم اجرای برجام از سوی طرف مقابل را بیان می کند:
“آمریکا یک تریلیون دلار خسارت زده است ؛ غرامت می گیریم[۳]“!
نشریه آمریکایی فارین پالسی غیر از گزارش حرف بالای ظریف، از قول روحانی هم نقل کرد:
“خسارت، تنها در ماه سپتامبر ۱۵۰میلیارد است[۴]“!
این غرامت های سنگین که برخی نمایندگان روزانه ۱۰۰۰همت شمردند[۵]! باعث شد مجلس از اختیارات خود استفاده و قانون اقدام متناسب و متقابل در اجرای برجام را تصویب کند[۶]!
کتاب “تحریم ها نگاهی از درون میدان” نوشته ریچارد نفیو با ترجمه فارسی قابل مطالعه است[۷]؛ تا نشان دهد در برجام چگونه کالاهای اساسی مورد نیاز عامه مردم، شامل تحریم بوده اما کالاهای لوکس (حتی پورشه و…) که مصرف طبقات بالاست، مشمول اعمال تحریم های هوشمند نمی شده است!
رئیس جمهور یعنی محافظ حقوق عامه و جمهور مردم ایران بودن؛ نه ضامن خیرات و منافع طبقات بالا و خاص.
نمی شود عامیانه برای عوام سخن گفت اما تئوری های کارشناسی ای در جهت منافع ویژه خواران را دنبال کرد!
شاید ادامه یافت…
محسن قنبریان ۱۴۰۳/۴/۱۰
[۱] بیشترین نفع اجرای برجام به ثروتمندان رسید
[۳] ظریف: آمریکا یک تریلیون دلار خسارت زد
[۴] آیا بایدن تا پیش از اتمام دوره روحانی به برجام باز می گردد؟
[۵] برجام،روزانه ۱۰۰۰میلیارد خسارت میزند/اختیار مجلس برای لغو تعهدات
[۶] قانون اقدام متناسب و متقابل دولت جمهوری اسلامی ایران در اجرای برجام
همان قدر که “سهم خواهی” در یاری رسانی حق، بد است؛ “حمایت دربسته” و صرفا به اعتماد نامزد هم بد است؛ قبلا کلاه های گشادی سرملت گذاشته و سهمی از دلزدگی ها شده؛ پس تاریخش گذشته است.
دور اول به پزشکیان علیرغم برخی خصائص خوبش رأی ندادیم چون کابینه او را غیر از خود او می دیدیم و نظر منفی به آنها موجب رأی ندادن به او شد؛ برادرانه می گویم همین را برای برخی رأی ندهنده ها به خود لحاظ کنید!
درباره خود و برخی مؤثرین ستاد، درصدی از رأی دهندگان ابهاماتی دارند. تبلیغات دور اول و پاسخ های ستادی اقناعشان نساخت و الا شاید کار را تمام می کردند.
در این مرحله حساس باید آن ابهامات به “شکل جامعه پسندی” حل شود و فقط به اتقان پاسخ ها نزد طرفداران توجه نشود.
چند پیشنهاد عملی روشن در اینباره:
بخاطر عادلانه بودن خوب است همین ها از پزشکیان هم خواسته شود!
محسن قنبریان / پس از اعلان نتایج قطعی مرحله اول انتخابات۱۴۰۳
(این یادداشت را ستادی ها نخوانند!)
انتخابات چهارم است که مشارکت زیر۵۰٪ است!
من طلبه کوچک “مکتب سیاسی انقلاب اسلامی” نمیتوانم این ضایعه را فدای نتیجه انتخاباتها کنم.
دیگر بهانه “کرونای۱۴۰۰” هم نیست! و متاسفانه از آن هم پایین تر شد! از مجلس هم!
دیگر بهانه “رقابتی” نبودن۱۴۰۰ هم نیست؛ همه اصلاح طلبان و اعتدالی ها هم فراخوان دادند؛ اما از غیر رقابتی ها هم مشارکت کمتر شد!
انگار جامعه گفت: از قضا وقتی “جبهه انقلاب” مقابل “جبهه اصلاحات” می شوید و دعوای راست و چپ و اصولگرا-اصلاح طلب گذشته را با نام جدید بازتولید می کنید، بیشتر پس می زنم!
بله اگر دلت خنک میشود که خاتمی و سران اصلاحات هم نمایندگیِ “مردم خاموش” را نمی کنند، شیرینی پخش کن، دیگر آنها هم تحرکی نمی بخشند!
من البته هنوز رگ بازمانده از اصولگرایی ام می گوید: اصلاح طلبان اینبار نه برای روزنه و گشایش در مردم سالاری و حتی نه برای فقط ریاست جمهوری و مواجهه بهتر با ترامپ، نیامدند!
متاسفانه بسیاری از آنها هم مسأله شان “مردمسالاری” (دینی یا حتی سکولار) نیست؛ “قدرت” است!
کسانی که خود ۸سال رئیس جمهور بوده و به جامعه القاء کرده اند: قدرت در رهبری متمرکز است و رئیس جمهور کاره ای نیست[۱]؛ اینبار شاید آمده بودند بر سر فرآیند تعیین رهبر آینده اثر کنند! نشانه های ناکافی هم بیرون زد! (از پست منتسب به خاتمی [۲]تا سخن مرعشی[۳])
سالهاست راست یا دروغ القاء کرده اند: باند قالیباف-سپاه می خواهد کسی را “رهبر آینده” کند؛ این نباید محقق شود! بلکه اگر بشود چیزی که مرحوم هاشمی می گفت جای ریاست خبرگان، روی صندلی آن باشد هم موقع نیاز انجام می دهد [۴]را محقق کنند! و این جایگاهی در “قدرت” می خواهد!
خلاصه انگار مردم از اینها هم قدرت طلبی نه نجات ایران و تحولی به نفع مردم فهمیدند!
ترساندن از “دولت سوم روحانی” توسط به اصطلاح جبهه انقلاب هم نگرفت!
واضح است به هر دلیل تلاش های شبانه روزیِ شهید رئیسی میوه اش در سفره مردم نمایان نشده بود تا آن ترس، بترساند!
بگذریم که چقدر تقلیل است که ترس از تکرار گذشته، محرک رأی شود؛ نه شوق انگیزیِ باور پذیرِ تصویر آینده!
حتی نظرسنجی ها و پیمایش ها هم دیگر مردم را درست منعکس نمی کنند!
این “جامعه خاموش” و “قهر کرده با صندوق” را دوباره باید از نو شناخت که می دانم دوستان ستادی سؤال بی ربط یا اقلا الان نابجایی می شمارند؛ بماند برای بعد…
محسن قنبریان / صبح بعد از انتخابات۱۴۰۳
[۱] البته انصاف را نباید از دست داد که پزشکیان شخصا از رهبری دائم دفاع و ترجیع بند هم می گفت سیاست های کلی ایشان را اجرا می کند!
[۲] https://www.instagram.com/p/C7M9p-8orR0/?igsh=MXJ3aHlsMTdsaXA5Yw==
[۳] مرعشی در تبلیغ پزشکیان: ریاست جمهوری فایده نداره، رهبری را میخواهیم!
سابقا هم از ائتلاف کارگزاران با احزاب دیگر برای اثرگذاری بر انتخاب رهبر آینده و مطابقت او با سیاست هایشان گفته بود!
انتخابات، یکی از مظاهر و نمادهای مردم سالاری است. هرچه مشارکت بیشتر و رقابت جدی تر باشد، بیشتر نمود مردمسالاری می دهد.
طعنه های انتخابات۱۴۰۰ مشارکت پایین و غیر رقابتی بودن بود.
مرحوم شهید رئیسی باوجودی که در آن دخالتی نداشت اما زیاد هجو شد که: رئیس جمهور یک انتخابات غیر رقابتی و مشارکت پایین است! و بدتر از این حرفها که یادتان هست!
اینبار حتی موسسه نظر سنجی استاسیس انتخابات را یک رقابت جدی آن هم سه جانبه گزارش کرده است.
رقابت بین جلیلی و قالیباف همانقدر جدی است که بین آنها با پزشکیان.
پس تا همین جا اتفاقی مبارک درون ارزشهای اسلامی و انقلابی مان افتاده است .
رئیس جمهور چهاردهم هرکه باشد متهم به انتصاب و درآمده از یک صندوق بی رقابت و بی مشارکت نیست.
اینکه انقلابی ترها هم بتوانند دو جناح از یک انتخابات باشند و نه بین بد و بدتر بلکه بین خوب و خوبتر انتخاب کنند هم اتفاق خوب دوم است و حاکی از رشد و بالندگی است.
برای انتخاب اصلح نسبی هم باید تلاش کرد تا نتیجه را هم دلخواه کرد.
این جمله رهبر انقلاب هنگام رای دادن، نادر بود و البته مطرّا:
“سالهای آینده انشاءاللّه سالهای خوب و مطلوبی باشد و مردم از گزینش خودشان راضی باشند.”
محسن قنبریان ۸تیر۱۴۰۳