بایگانی دسته: پیام‌ها و تحلیل‌ها

یحیای متأسی

قَالَ الصادق (ع):

اَلشِّیعَهُ ثلاثهٌ مُحِبٌّ وادٌّ فَهُوَ مِنَّا وَ مُتَزَیِّنٌ بِنا وَ نحنُ زَیْنٌ لِمَنْ تَزَیَّنَ بِنَا وَ مُسْتَأْکِلٌ بِنا اَلنّاسَ و مَنِ اسْتَأْکَلَ بِنا اِفْتقرَ.

شیعه سه نوع است: دوستدارِ مهر ورز [متعهد] که او از ما اهلبیت است، و شیعه اى که خود را به ما مى آراید و ما مایه آراستگى کسى هستیم که خود را به ما بیاراید ، و شیعه اى که ما را وسیله ارتزاق خود قرار مى دهد و چنین کسی فقیر مى شود .

اگر نان خور با نام اهلبیت -حتی اگر تعهدی زنده و در صحنه به مکتب آنها نداشته باشد- از اقسام شیعه(ولو اسمی) است؛ محب متأسی هم که عمل و تعهد خود را از نسخه اهلبیت می گیرد و عمل بجایش را به سیره آنان تزیین می کند، اهلبیت او را می آرایند و او هم قسمی از شیعه (اقلا متشیع) است.

از وقتی تحریم، سزای انتخابات دموکراتیک مردم فلسطین مقابل محمود عباس، شد و غزه بزرگترین زندان روباز دنیا شد؛ چاره ای جز تسلیم و ننگ یا مرگ شرافتمندانه نماند.

سرور آزادگان آموزش داده بود که در چنین شرایطی باید مقاومت عاشورایی کرد.

یحیی سنوار در مختصات تسلیم و ننگ یا مقاومت و مرگ شرافتمندانه به حسین(ع) تاسی کرد در نامه هایش آمده: “باید در مسیری که شروع کرده ایم پیش برویم یا بگذار کربلای جدید رخ دهد!”

تا لحظه آخرش هم همین را نشان داد!

عجیب این است که قسم نازل حدیث امام صادق(ع) که “صله دلبخواه بانی” را “پاکتِ  تکسّب با نام اهلبیت” کرده اند به قسم دوم طعن بزنند!

عجیب تر وقتی که برای قسم اول -مالک ها و سید حسن ها- هم کار در خوری نکنند!

محسن قنبریان ۱۴۰۳/۷/۲۷

سرنوشتِ ایران!

سرنوشت ایران اسلامی با سرنوشت مقاومت گره‌خورده است؛ اگر شما کاری به دعوای فلسطین نداشته باشید، اسرائیل کار دارد!
حجت‌الاسلام محسن قنبریان

مرجعیت قم برای خلق قدرت نرم چه می تواند بکند؟!

photo 2024 10 15 19 25 57
  1. تعطیلی چند روزه دروس را نجف پیش از قم برای سید مقاومت اعلام کرد.
    صدور بیانیه ها هم تا سنتی ترین و ساکت ترین مراجع کشیده شد!
    تخصیص میزانی از وجوهات برای کمک به لبنان را -به اصطلاح این سالها- شیرازی ها هم انجام می دهند و مختص مراجع انقلابی قم نیست!
    پس سهم حوزه و مراجع انقلابی قم بیش از اینها باید باشد!
  2. ترکیبی بودنِ جنگ، عیان است؛ لذا مثلا “تهدید و ارعاب” کنار “ترور و بمباران” جزء علمیات رژیم است.
    در مقابل، “نماز جمعه نصر“، “سفر عراقچی با هواپیمای حامل کمکها”، “خلبانیِ قالیباف به بیروت و حضور در کنار ویرانی ها” و…، خلق پدیده هایی است که “ذاتش پیام” بوده، “بالاترین سطح اثرگذاری” را دارد.
    این پدیده ها بر قدرت نرم جبهه حق می افزاید، “کمتر مقابله به مثل پذیر” و “بازدارندگی”ای کمتر از اقدامات نظامی ندارند.
    صرف گفتن ها و بیانیه ها در این جنگ ترکیبی موثر نیست، خلق اینگونه پدیده های موثر و بجا، موازنه ساز است.
  3. توقع این است در “سطح مرجعیتِ” انقلابی قم پدیده ای مناسب خلق شود وقدرت جبهه حق را به رخ کشد.
    تهدید مرجعیت عراق و ایران به ترور توسط رژیم، این را ضروری تر هم کرده است.
    در این راستا دیدارهایی با مراجع و فرستادن برخی فرزندان به مناطق اسکان آوارگان دیده می شود اما تا خلق آن پدیده فاصله دارد.
  4. بطور روشن:
    جمع شدن مراجع قم دور هم (یا دیدارهای متوالی باهم)
    + عزیمت یکی از آنها (مثل آیت الله نوری همدانی) برای دیدار با مراجع نجف (برای تجمیع فتوا) می تواند پدیده ای در قدرت نرم شود.

محسن قنبریان ۱۴۰۳/۷/۲۴

همه مراجع، سیستانی‌اند!

رژیم موقت صهیونی پس از رهبر انقلاب اسلامی، آیت الله العظمی سیستانی را هم در لیست ترور خود قرار داده است؛ لابد چون از نقش سید حسن در آزادسازی لبنان و یاری مردم مظلوم فلسطین گفته است؛ یا ممکن است اینبار (مثل علیه داعش) فتوای جهاد علیه صهیونیست ها دهند!

خون پاک و شهادت پربرکت سید مقاومت به شکل کم نظیری اجماع همه مراجع قم، نجف، مشهد و… را در پی داشت؛ آیات نوری همدانی، مکارم، جوادی آملی، سبحانی، شبیری زنجانی، وحید خراسانی، بشیر نجفی، مدرسی و… همه از سید مقاومت و مقاومت علیه اسرائیل تجلیل کردند. (اینجا بخوانید)

غیر از رهبر انقلاب اسلامی، چند تن از مراجع بزرگ (نوری، بشیر نجفی، محمدتقی مدرسی و…) از وجوب کمک به لبنان و مقاومت گفتند:

– بر مسلمانان واجب است به یاری آنان بشتابند!

– هریک از فرزندان امت باید به اندازه توان خود با این جنایت مقابله کند؛ با محکومیت و اعتراض و رد آن به هر شکل ممکن به صورت فردی و جمعی!

– و…

کاش این اجماع، به نحوی تجمیع می شد تا غده سرطانی، قدرت مرجعیت شیعه را ببیند و بداند:

بَقِیَّهُ السَّیْفِ أَبْقَى عَدَداً وَ أَکْثَرُ وَلَداً:

باقى ماندگان شمشیر و جنگ، شماره شان با دوام تر، و فرزندانشان بیشتر است.(حکمت ۸۴)

تهدید به ترور دوتن از مراجع بزرگ ایران و عراق در کنار به خاک و خون کشیدن مظلومان در غزه و لبنان توسط صهیونیستها، ظرفیت این تجمیع و فتوای واحد علیه اسرائیل، مثل سلف صالح را فراهم تر خواهد کرد ان شاء الله.

مطلب مرتبط: ما و اربعین ، ما و فلسطین

محسن قنبریان ۱۴۰۳/۷/۱۸

امیر سلحشوران

نتانیاهو بخصوص با اقدامات جنون آمیز اخیر از انفجار پیجرها تا ترور سیدمقاومت و تهدید ترور رهبر انقلاب، غیر از ژست پیروزی دنبال ایجاد ارعاب بود.

 

اگر وعده صادق۲ اتفاق نمی افتاد، سید حسن، شهید ارعاب بود!

جای روح سلحشوری و اباء از ضیم و ننگ، ترس می آفرید؛ لکن ورق برگشت.

 

علیرغم احتمال تلافی و تهدید رسمی ترور رهبری، آمدن این هفته حضرت آقا به نماز جمعه، اثرش از موشکهای سه شنبه شب کمتر نیست؛ طرح ارعاب نتانیاهو را کامل به هم می زند.

یکبار دیگر امیر سلحشوران بعد از زدن عین الاسد و تهدید ترامپ جلسه زنده گذاشت و دشمن را در جنگ روانی شکست داد.

 

چنانچه قبلا نوشتم حضور میلیونی مردم ایران بعد از وعده صادق۲ در خیابان ها و بخصوص در نماز جمعه این هفته تهران بالاترین قدرت بازدارندگی را ایجاد می کند.

 

چه آنهایی که دنبال محو اسرائیل اند چه آنهایی که نمی خواهند ایران در جنون های نتانیاهو آسیب ببیند، این جمعه را غنیمت شمارند.

حضور میلیونی همزمان تصویر مقاومت و بازدارنگی مردم پایه است.

 

*مطالب مرتبط:

 

محسن قنبریان ۱۴۰۳/۷/۱۱

و من کلام له (علیه السلام) لما خُوفَ من الغیله:

وَ إِنَّ عَلَیَّ مِنَ اللَّهِ جُنَّهً حَصِینَهً، فَإِذَا جَاءَ یَوْمِی انْفَرَجَتْ عَنِّی وَ أَسْلَمَتْنِی، فَحِینَئِذٍ لَا یَطِیشُ السَّهْمُ وَ لَا یَبْرَأُ الْکَلْمُ.

(در سال ۴۰ هجرى، در کوفه در پاسخ به برخى که از تهدیدها و خطر ترور می ترساندند انشاء فرمود):

پروردگار براى من پوششى استوار قرار داد که مرا حفظ نماید، هنگامى که عمرم بسر آید، از من دور شده و مرا تسلیم مرگ مى کند، که در آن روز نه تیر خطا مى رود و نه زخم بهبود مى یابد.

خطبه ۶۲ نهج البلاغه

بازدارندگیِ مردم پایه!

dDZgUjS.jpg
dDZg6Ge.jpg

رهبر انقلاب اسلامی سالها قبل خلاصه جمهوری ما را “خدا” و “مردم” خواند! نظریه مردمسالاری دینی و “سالاری مردم در همه امور جامعه” از همین الهیات برمی خیزد.

 

قدرت بازدارنده این کشور هم بعد از خدا و قبل از موشک، “مردم” است.

“مطالبه مردم”، “خرج موشک های انتقام” است و قدردانی و “پشتیبانی آنها” بعد از عملیات، “بهترین عامل بازدارنده” از پاسخ دشمن است.

 

برای نمونه این پیمایش مرکز تحلیل اجتماعی متا متعلق به مرکز رشد دانشگاه امام صادق(ع):

 

٪۸۲ مردم ایران در طوفان الاقصی حق را به فلسطین میدهند.

این ظرفیت بزرگ طرفداری، تازه قبل از جنایات بی حد صهیونیست ها در غزه و لبنان و تجاوز به حریم و شرف کشورمان است.

 

جنایات یکسال اخیر اسرائیل، ایرانیانی که با وجود فشار و تحریم، موافق مخالفت با اسرائیل بودند را از حدود ۶۳٪ به حدود ۶۷٪ افزایش داد. و کسانی که خواهان پایان دادن به مخالفت با اسرائیل بودند را از ۲۹٪  به ۲۲٪ درصد کاهش داد.

 

نتیجه اینکه:

اقلا ۸۰٪ مردم ایران زمینه و ظرفیت پشتیبانی از وعده صادق۲ و ساخت “بازدارندگی مردم پایه” را دارند.

حتی کسانی که از جنگ می ترسند یا ترسانده شده اند، کسانی که فقط ایران برایشان مهم است، در یک پشتیبانی مستظهر و آشکار می توانند سایه جنگ یا علمیات جدی تلافی جویانه دشمن را از ایران دور کنند.

 

حلقه های میانی باید زمینه ساخت و نمایش این بازدارندگی مردم پایه را همین روزها مهیا کنند.

 

محسن قنبریان ۱۴۰۳/۷/۱۱

بدری باشیم نه اُحدی!

ناترازی نظامی

در بدر دو گزینه روی میز مسلمین بود:

– تصرف کاروان تجاری مشرکان و ترجیح منافع موقت اقتصادی.

– جنگ با گروه نظامی مشرکان و لحاظ مصالح دور بُرد.

ترجیح مسلمین، ابتدائا اولی بود لکن اراده خداوند دومی بود.(۷انفال)

البته مواجهه سخت با مشرکین یک مشکل اساسی داشت: ناترازی نظامی!

نه کمیت و نه کیفیت نظامی مسلمین در اولین مواجهه در تراز نظامی سپاه مشرکان نبود!

خداوند جبران ناترازی نظامی در جهاد فی سبیل الله را تضمین کرد!(۹انفال)

پیروزی رقم خورد. بدریون ضرب المثل فئه حق شدند؛ ۳۱۳ عددشان، عدد مقدس فئه حق تا ظهور شد.

 

ناترازی ایمانی و گرایشی!

در اُحد اما با ناترازی گرایشی و ایمانی در بخشی از نیروها و تنگه بانان مواجه بودیم!

ترس یا طمع فرقی نمی کند؛ خداوند این ناترازی را جبران نکرد! بلکه جایش شیطان از آن بهره برد، لغزش در تصمیم و عملکرد آن ماموران را موجب شد! (۱۵۵ آل عمران[۱])

تنگه رها شد، جنگِ پیروز، مغلوبه شد؛ حتی تا مرز کشته شدن پیامبر(ص) کشید!

عجیب تر اینکه: این شکست در اُحد، مشرکانی را جسور کرد تا به غیر نظامیان هم آسیب برسانند و فضای خیانت و ارعاب درست کنند! سفیر فرهنگی هم مصون نباشد! مسلمانانی را اسیر و به مشرکان مکه تحویل دهند تا انتقام بدر ازشان گرفته شود!

فاجعه رجیع و فاجعه بئر معونه پشت سر هم رخ داد!

 

محسن قنبریان ۱۴۰۳/۷/۱۰

[۱] درباره نسبت ناترازی گرایشی و اخلاقی با لغزشهای سیاسی و امنیتی و حکمرانی این مجموعه فیش را بخوانید!

خدایا! مقاومت!

۳۱۳دلاور بدر مَثَل فئه های پیروز تا ۳۱۳یار ظهور شدند.

اما شب عملیات بدر پیامبر(ص) تا صبح بیتوته کرد و دعای عجیبی داشت: خدایا اگر این گروه شکست بخورند دیگر روی زمین پرستش نمی شوی!

حق نداریم این دعا را برای مقاومت کنیم؟!

 

آیا مقاومت در دنیای امروز اگر شکست خورد، خداوند حقیقتاً پرستش می شود؟!

به اسلام آمریکایی و ادیان صهیونی آری؛ اما به اسلام محمدی چه؟!

 

چنین اضطراری به خداوند برای پیامبر(ص) ضعف است؟!

بدریون، ضعیف و زبون بودند؟!

غلبه نظامی مشرکان و عدم توازن نظامی را پیامبر جای حاشا کردن، با خدایش در میان نهاد! مثل یک مضطر تا صبح دعا کرد و مردم هم شنیدند!

 

چرا حیا می کنیم جای فراخوان دعا در شب حادثه برای دروغ بودن شهادت و ترور فلان دلاور، قبل از مواجهه، با اضطرار از خداوند نصرت بخواهیم!

 

خدایا! در غلبه نظامی و اطلاعاتی دشمنانت، مقاومت -با همه استحکام و دلاوری هایش- اگر شکست بخورد دیگر به این زودی اسلام محمدی کمر راست نمی کند!

خدایا مقاومت!

 

محسن قنبریان ۱۴۰۳/۷/۹

 

مطلب مرتبط: شرایط مرگ و زندگی

دو نکته مهم در بیانات اخیر رهبر انقلاب اسلامی:

  1. تکلیف شخصیت حقوقی!
    “بر همه مسلمانان فرض است که با امکانات خود در کنار مردم لبنان و حزب الله سرافراز بایستند و در رویارویی با رژیم غاصب و ظالم و خبیث آن را یاری کنند”(۱۴۰۳/۷/۷)
    این وجوب یاری -بخصوص وقتی رویارویی موشکی و سیاسی است- به طریق اوْلی دولت و قوای نظامی را هم می گیرد.
    نمی شود یک مرد و زن مسلمان مکلف باشد؛ اما قوای نظامی و عناصر دیپلماتیک و سیاسی مکلف نباشند!
    رئیس مجلس شورای اسلامی امروز اعلام کرد:
    “بر اساس حکم شرعی رهبر انقلاب درکمک به مقاومت تا هر سطحی که لازم باشد به خود تردید راه نخواهیم داد”
    رئیس شورای امنیت ملی دکتر پزشکیان -که مفتخر به اجرای سیاستها و فرامین رهبری است- هم باید صریحا این وجوب را بپذیرد و نحوه یاری را بیشتر از روال جاری معلوم کند.
    جبران برخی مواضع سفر نیویورک -که در رسانه های دشمن پیام ضعف و عقب نشینی تلقی شد- با اِعمال سیاست های درست و تجربه شده ضروری به نظر می رسد.
    البته این هرگز به معنی سلب تکلیف از آحاد ملت مسلمان در جهاد تبیین و کمک مالی و آمادگی حضور در صورت امکان و جواز و… نیست.
    اگر قوای سیاسی و نظامی جمهوری اسلامی از این بیان صریح، تکلیف نگیرند و آثار اِعمال کردن آن هویدا نشود، این تحلیلِ کف صحنه -که شاید درست هم نباشد- قوت می گیرد که: رهبر انقلاب کوتاهی های مسئولان مربوطه را دیده و با این بیان از خود امت اسلامی خواسته است و از اینجاست که دیگر از انتقام خون سیدحسن با مسئولان نگفته است!!!
  2. رأس بودن حزب الله در محور رویارویی:
    “همه نیروی مقاومت منطقه در کنار حزب الله و پشتیبان آن است. سرنوشت این منطقه را نیروهای مقاومت و در رأس آنان حزب الله سرافراز رقم خواهد زد”.
    این سخن صریح است که محور رویارویی قرار نیست از حزب الله به ایران تغییر کند.
    ایران هم البته حتما باید طبق تکلیف بالا پشتیبان و در کنار حزب الله حضور داشته باشد.

دوستان انقلابی هم باید به این قسمت توجه داشته باشند. ظاهرا تغییر محور رویارویی از حزب الله و… به ایران و بالتبع جنگ مستقیم و مستمر جمهوری اسلامی با رژیم در بیان ایشان هم سلب شده است!

این نکته مهم احتمالا از سر تحلیل سایه و تله جنگ و مانند آن نباشد؛ بلکه لحاظ موقعیت حزب الله به خصوص در شرایط اخیر هم دخیل است. تغییر محور و رأس رویارویی از حزب الله به ایران، پیام ضعف هم دارد و با “بنای مستحکم حزب الله” و “صدمه ندیدن آن از این ضربات” هم ناسازگار است.

برخی مقامات سیاسی و نظامی نیز این روزها در همین خط سخن گفتند:

– و…

البته این نباید بد تفسیر شود و مطلق ورود مستقیم جمهوری اسلامی در نظر ایشان سلب شود و همه چیز با نیابت حزب الله تلقی شود! چون کلمات صریح شان در ضرورت خونخواهی شهید هنیه و عقوبت الهی در صورت عقب نشینی جلوی چشم است.

انتقام شهید هنیه و سردار نیلفروشان و… هنوز کارت استفاده نشده ای است که به شکل قوی و کارایش می تواند موازنه ساز هم باشد و بدون جنگ فراگیر یا تغییر محور اصلی و رأس مواجهه، پشتیبانی جدی به خط مقدم و حزب الله برساند.

به تازگی دوباره برخی مقامات سیاسی از این حق انتقام گفته اند و طبعا این شورای امنیت ملی و نیروهای مسلح اند که می توانند جزییات آنرا مهندسی و اجرایش کنند.

مطالبه مردمی -به تعبیر رهبری- خرج موشکها خواهد بود.

* صرفاً برداشتی از آخرین بیانات رهبر انقلاب اسلامی بود مصون از خطانیست!

مطلب مرتبط: این مرد اسطوره صلاح الدین را تعویض می کند!

محسن قنبریان ۱۴۰۳/۷/۸

شرایط مرگ و زندگی ۲

سالهاست با دو رویکرد غالب در عین حال متقابل مواجه ایم:

  1. برخی فکر می کنند دشمن با دکمه ای می تواند همه دارایی ما را از بین ببرد!
    توان تکنولوژیک اطلاعاتی-نظامی بعلاوه جسارت و حد نشناسی این روزهای رژیم موقت آنها را مسحور و کاملا می ترساند؛ بالتبع مقاومت برایشان پرهزینه و ناممکن است و همیشه راه حلشان از سازش می گذرد!
  2. برخی هم برایشان این جور ساخته و پرداخته شده که اگر فقط اراده کنیم حیفا و تلاویو با خاک یکسان است!
    به آسانی همان رجزخوانی های هیات می گیرند و از شهادت ها و… هم فقط وجهه عرفانی و تحقق سریعتر وعده الهی را می خوانند!
    اینها هم خوب “هزینه مقاومت” را برای مردمی که می خواهند واقع بین هم باشند تصویر نمی کنند؛ بالتبع کمتر بودن “هزینه مقاومت” از “هزینه سازش” از این تیپ آدم پذیرفته نمی شود!

دشمن صهیونیستی راحت با مردمش -که زن و مردش سربازی رفته و همه نظامی اند- حرف می زند که: روزهای سختی در پیش دارد؛ اما همزمان از عزمش می گوید و آنها را پشتیبان خود نگه می دارد.

لذا  به حسب نظر سنجی های درون رژیم (افکار سنجی مرکز میندپول و مرکز دایرکت) ۶۳ و ۷۴ درصد غاصبین صهیونیست طرفدار ادامه جنگ اند و انگیزه ای برای آتس بس نمی بینند!

سیدشهیدمقاومت نیز در ماجرای پیجرها (وموارد مشابه) صراحتا از ضربه سخت و دست برتر تکنولوژیک دشمن و… می گفت و آرمان مقاومت را با واقع بینی برای مردمش می ساخت.

اما برخی از ما دوست داریم فقط مدیحه بگوییم. با ساده کردن بلکه تمام خواندن کار، اصلا گارد مقاومت را در عموم مردم شکل نداده ایم!

لذا عدم تناسب اقدام واقعی با سطح شعارزدگی، برای خودمان هم چالش ساخته است!

در این وضع، تماشاگری مردم در لحظه حساس و جدی شدن صحنه را راهبرد رقیب مدیریت می کند؛ یعنی دور کردن سایه جنگ و تنش زدایی و تله جنگ و…!

آخر چگونه حیفا را نابود و وعده عظیم تر صادق ۲ بیافرینید که یک ضربه هم در جواب نخورید؟!

آن تصویرخیالی و انتزاعی از مواجهه با دشمن، موجب میشود از کمی اقدام های مستقیم ج.ا فقط توطئه بفهمیم و همه را (از نظامی و سیاسی) متهم به نفوذ کنیم!

برخی از ما حتی نمی توانیم بین  “شرایط مرگ و حیات برای طرفین” (رژیم و مقاومت) -که صریح بیان رهبری است- با امید به پیروزی و “فرسوده بودن و روبه زوال بودن رژیم”، جمع کنیم!

حتما بی هزینه باید تصویر کنیم و پیروزی زودرس خیالی(با یک حمله) را بسرائیم تا امید داشته باشیم!

این که: “جنایتکاران صهیونیست بدانند که بسیار کوچکتر از آنند که به ساخت مستحکم حزب‌الله لبنان صدمۀ مهمی وارد کنند” را از رهبری بگیریم و جمله دیگرشان: “شرایط کنونی منطقه به گونه‌ای است که هم برای دشمن صهیونیستی شرایط مرگ و زندگی است و هم برای جبهه حق” را رها کنیم؛ حاصل آن توأم ندیدن آرمان-واقعیت (آرمان گرایِ واقع بین) است.

قطعا دشمن در این یکسال و حتی با ترور سید مقاومت “به پیروزی دست نیافته است” اما شرایط مواجه در لحظه تاریخی و مهم و سرنوشت ساز است. عدم درک شرایط سخت و جدی نزاع می تواند رژیم فرسوده را جانی دیگر دهد و مقاومت پیروز را به تأویل تاریخی بفرستد!

خیالبافی را امید و حرفهای مخدّر برای گارد جدی مقاومت را تسلیت نگیریم؛ آرمان واقع بینانه مان را درست تبیین کنیم و اقدام درست در لحظه را زمینه سازی کنیم!

محسن قنبریان ۱۴۰۳/۷/۸