بایگانی برچسب: s

۰۱/ درس‌هایی از نهج البلاغه

بحث های مقدماتی
  • اندکی درباره خود نهج البلاغه
  • درباره نامه ۵۳:
    – نهج البلاغه یکی از ۱۲ تالیفی که نامه ۵۳ را آورده!
    – سند سُنی و سندهای شیعی نامه!
    -موقعیت جهانی نامه!
    -نمای کلی نامه!

دریافت جلسه نخست «درس‌هایی از نهج البلاغه» | “دریافت از پیوند کمکی

شرح نامه ۵۳ / جلسه اول
حجت الاسلام محسن قنبریان

مقدمات
۱٫    خود نهج البلاغه
– آقابزرگ تهرانی ۱۵۰ شرح کلی یا موردی از نهج البلاغه را ادعا کرده!
– حتی شرح مسیحی مثل “روائع نهج البلاغه” جرج جرداق وجود دارد.
–  ۱۲۷موسسه تحقیقاتی و انتشاراتی درباره نهج البلاغه در جهان!
اما تا سخن از احیای نهج البلاغه بخصوص تسری اش به گفتمان های سیاسی میشود برخی نگران انحراف و التقاط و تجدید مجاهدین خلق و فرقان می شوند!
عجیب اینکه بر آموزه های پوپر و هابز و… در گفتمان های سیاسی دهه های اخیر اینقدر حساسیت نبود!
– آن مقدار از این نگرانی که موجه است:
– همه نهج البلاغه صحیح السند نیست!
– نهج البلاغه همه دین نیست و منابع دیگر را هم باید دید.
۲٫    نامه ۵۳ (منشور حکومتی به مالک اشتر)
آن نگرانی درباره این نامه نیست چون:
– سنداً معتبر است
– دلالتاً هم حضرت امیر(ع) در مقام بیان بوده و جامع آنچه برای حکومت داری لازم می دانسته نوشته است. (باعین حال ما در هر فقره روایات دیگر راهم می بینیم)
سید رضی هم درباره آن نوشته: این طولانی ترین نوشته ی امام(ع) و جمع کننده ترین برای محاسن (در حوزه حکمرانی) است.
نامه ۵۳ در تالیف ۱۲ نویسنده بزرگ شیعه و سنی:
۱٫    دینوری در المجالسه و جواهر العلم
۲٫    ابن شعبه حرّانی در تحف العقول
۳٫    قاضی نعمان در دعائم الاسلام
۴٫    ابوالحسن محمد بن یوسف عامری نیشابوری
۵٫    سید رضی در نهج البلاغه
۶٫    محمد بن سلامه قضاعی(بخشی از آن)
۷٫    بهاء الدین ابوالمعالی (مطابق متن سید رضی)
۸٫    ابن عساکر در تاریخ مدینه دمشق(مطابق متن دینوری)
۹٫    شهاب الدین نویری(با اختلاف اندک از نهج البلاغه)
۱۰٫    ابوالفداء دمشقی(مطابق متن ابن عساکر)
۱۱٫    احمد بن علی قلقشندی(با اختلاف اندک از نهج البلاغه)
۱۲٫    متقی هندی در کنزالعُمال(بخشی از متن ابن عساکر و دینوری)

سند نامه:
۱٫    سلسله سندی که دینوری و ابن عساکر نقل کرده اند. (برای اهل سنت)
۲٫    دو سند نزد شیعیان:
الف) سند نجاشی در  کتاب رجال خود ذیل اسم اصبغ بن نباته:
– ابن جندی: استاد نجاشی
– ابن همّام: کاتب اسکافی و از راویان ثقه
– حِمیَری: صاحب قرب الاسناد از اصحاب امام عسکری(ع) و ثقه.
– هارون من مسلم: از اصحاب امام عسکری(ع) و ثقه.
– حسین بن عَلوان: از راویان ثقه
– سعد بن طریف: که شیخ طوسی او را از اصحاب امام سجاد(ع) و صحیح الحدیث می داند.
– اصبغ بن نُباته: از اصحاب خاص امیرالمومنین(ع)
ب) سند شیخ طوسی در الفهرست ذیل اسم اصبغ بن نباته:
اخبرنا بالعهد ابن ابی جیّد عن محمد بن الحسن عن الحمیری عن هارون بن مسلم و الحسن بن ظریف جمیعا عن الحسین بن علوان الکعبی عن سعد بن طریف عن الاصبغ بن نباته عن امیرالمومنین(ع)/ همه ثقه اند پس نامه معتبر است.

موقعیت جهانی:
•    ثبت در سازمان ملل بعنوان نخستین منشور حکومتداری(به نقل از نماینده سابق ولی فقیه در سازمان حج)
•    در برنامه عمران ملل متحد/ گزارش توسعه انسانی جامعه عرب/۲۰۰۲(به نقل از دکتر ظریف)
•    مورد توصیه نهادهای بین المللی به کشورهای عربی در آستانه بهار عربی( بیداری اسلامی)

نمای کلی نامه:
دو سؤال کلی و مهم حوزه حکومت را پاسخ دارد:
– چه کسی حکومت کند؟
حاکم و اصول و اخلاق مربوط به او
– چگونه حکومت کند؟
اصول و قواعد حکمرانی! بالتبع مباحث عالی علوم اجتماعی و روانشناسی اجتماعی و..‌.

دود دعوای مُدعی_مُفتری به چشم ایمان مردم می رود!

(لطفا این چند دقیقه را بدون تطبیق های ذهنی و بدون مناقشه در مصادیق بشنوید!)

  • مسئولین خودشان را جمع کنند نه دهان افشاگران! ادعای آن چیزی که نیستند را نکنند که خدا رسوایشان می کند!
  • رسوایی های قبل، ذهن اجتماعی جامعه را شایعه پذیر کرده! در نمونه بعد حتی اگر قبول نکند، دفاع هم نمی کند چون حرفهای ۲۰سال پیش بی بی سی را درست درآمده می بیند!
  • یک اپسیلون بیشتر از واقعیت، افتراست و صاحبش را انسدادی می کند! افتراء باید خود را مطابق با واقعیت کند نه بالعکس!
  • ایندو (مدعی و مفتری) دو لبه قیچی برای ایمان و ناامید کردن مردمند!

 

سخنرانی/ کارگزاران حکومتِ برای بهشت!

درخطبه ۳۷ فرمود: در شعار صدایم کوتاهتر از همه اما در عمل از همه برترم!

– ذلیل نزد من عزیز است تا حقش را بگیرم و قوی نزد من ضعیف است تا حق را از او بگیرم!
▫️ دو مشکل سیاسی

  1. ادعا و شعارزدگی
    – چون همراه با تصنع و ساختگی است به رسوایی می انجامد!(هلک من ادّعی)
  2. افتراء و رسیدن به انسداد
    – آن رسوایی ها زمینه پذیرش شایعه و رواج افتراء میشود و چون باز بیش از واقعیت است، وقتی واقعیت برای افتراء تغییر نمی کند، افشاگر به انسداد می رسد!
  • نمونه‌هایی از سیره امیر المومنین(ع)
  • *تفصیل را در فایل صوتی بشنوید

دریافت سخنرانی «کارگزاران حکومتِ برای بهشت!» | “دریافت از پیوند کمکی

مطالب مرتبط:

  1. سخنرانی/ حکومتی که بهشت می‌برد!
  2. روز علی(ع) روز حکومت!

سخنرانی/ حکومتی که بهشت می‌برد!

حکومت باید به بهشت ببرد؟!

  • درخطبه۱۵۶ امیرالمومنین می فرماید اگر اطاعتم کنید شما را بر راه بهشت حمل می کنم!
  • هر حکم فقهی حقوقی فرع یک معرفت اعتقادی است:
    – نسبت دنیا و آخرت در اسلام
    – درک بی ارتباطی ایندو، سکولاریسم دانشی و حصر فعالیت برای دنیا بدون توجه به ابعاد اخروی، سکولاریسم گرایشی است.
  • هر حکومتی مردمش را به جهان دیگر و ابعاد اخروی حمل می کند!
    – ۴۱قصص و ۲۸ابراهیم
    – مثَل صید ترال و نمونه های اجتماعی معاصر

 آیا حمل کردن به بهشت اجباری است؟!

  • اصلا کلمه “حاملکم” حاوی لطف است حکومت در اختیار مردم است نه مردم در اختیار حکومت!
  • حمل با تسهیل راه است
    – حدود و تعزیرات برای باز ماندن راه های اجتماعی(تجارت، نکاح و…) است نه به زور بهشت بردن دزد و بزهکار
    – برخورد حضرت امیر(ع) با جوان ترانه خوان!
    – تظاهرات حجاب باید علیه قاچاقچیان حجاب و بی حجابی شود نه مصرف کننده بد حجابی!
  • اگر مردم حاکم اسلامی را اطاعت کردند باید به بهشت برسند!
    – نه تخلف از قوانین اسلام باز باشد!
    – استفتائات رهبری درباره برهنه کردن افراد برای تفتیش و مانند آن/ درباره گشتن کیف بچه ها در مدارس/ و…
  • کارگزار حکومت هم با اطاعت باید بهشت برود!
    – برخی اشکالات شرعی در سریال گاندو !
    – قنبر بزهکاری را سه شلاق بیشتر زد، حضرت همانجا سه شلاق بر او زد!

دریافت سخنرانی «حکومتی که بهشت می‌برد!» | “دریافت از پیوند کمکی

علی(ع) در خطبه۱۶ از دو خطر می گوید که متاسفانه در سیاست ورزی و کنشگری ما ردپایی دارد:

  1. ادعا، موجب هلاک است!
    قرار عالم بر این است: هرکس “ادعا”ی خدمت و رعایت ارزشها کرد، رسوایش کند؛ موقعیتش را نابود کند. سیاسیونی که در برتری طلبی بر دیگران، ارزشی بودن خود را به رخ می کشند را نگاه کنید: هَلَکَ مَنِ ادَّعَی!
    چون چیزی از تصنع و دروغ و ریا در آن هست و این حباب می ترکد!
    ارزشیِ واقعی، مدعی نیست!
  2. افتراء هم موجب رسیدن به انسداد است!
    “خیب” آرمان و آرزویی است که محقق نشده و صاحبش را نومید کرده باشد.
    اگر انسدادی ها در دهه های قبل را ببینید تایید می کنید: گاه در جریان افشاگری، راست و دروغ به هم آمیخته و کارشان به افترا کشیده می شد!
    بودن مدعیان تصنعی در برخی مقامات و رسوا شدن هایشان، این افشاگران را جسورتر کرد که همه شنیده ها و اسناد مظنون را قطعی بگیرند و حکم کنند!
    اما بجای آرمانِ اصلاح، سر از یأس و ناامیدی درآورند و به مرور حکم به انسداد کردند!
    دقیق فرمود:خَابَ مَنِ افتَری!
    چون چیزی از دروغ بستن و تصنع اینجا هم هست. واقعیت، مطابق آن نمی شود و اینها به انسداد می رسند!

کاش مراقب هردو آسیب باشیم!

محسن قنبریان

روز علی(ع) روز حکومت!

محافل سیاست زده(نه سیاسی) خواندن اینگونه احادیث را با نیت خوانی برچسب و انگ می زنند! خدا را شکر رهبر انقلاب خوانده بود لذا بیان ایشان را به اشتراک گذاشتم.

بیانات رهبر انقلاب درباره تبعات اخروی ریاست

  1. نکات مهم:
    “نفس آمریت و ریاست تبعاتی دارد”! حاکم حتی اگر محسن و درستکار هم باشد در قیامت با غُل و دست بسته حاضر میشود! و تازه اگر درستکاری ثابت شد، آزاد می شود! و الا بر غُل و زنجیر او افزوده میشود!
    – فقط حاکمان معصومی چون پیامبر(ص) و علی(ع) که خداوند عصمت از گناه و خطایشان را پیش از قیامت امضاء کرده و اصلا آنها را میزان سنجش حاکمان (مشروع و نامشروع) قرار داده از این قاعده استثناء اند.
  2. نظارت بر قدرت و پرسش از نحوه اِعمال آمریت(هرکه باشد)، در این مکتب و این منطق، کاستن از بند و زنجیر قیامت است، نه کاری شیطانی و از ایادی جهنمی!
    رهبر انقلاب در جای دیگر با تکیه بر منطق همین حدیث است که می گویند: «نظارت برکسانی که حکومت می کنند _چون حکومت به طور طبیعی به معنای تجمع قدرت و ثروت است یعنی اموال بیت المال و اقتدار اجتماعی و اقتدار سیاسی در دست بخشی از حکّام است_ برای اینکه امانت به خرج دهند و سوء استفاده نکنند و نفس شان طغیان نکند یک کار لازم و واجب است و باید هم باشد» (۷۹/۱۲/۹)
    بیانات در جمع دانشجویان و اساتید دانشگاه صنعتی امیرکبیر

محسن قنبریان

صدا و سیما/ نهج‌البلاغه و مسئله‌ی عدالت

برنامه سوره، تهیه شده در شبکه  چهار، یکشنبه مورخه ۲۱ فروردین ماه ۱۴۰۱، میزبان حجت الاسلام قنبریان بوده تا در ماه مبارک رمضان پیرامون موضوع «نهج‌البلاغه و مسئله‌ی عدالت» صحبت کنند. اکنون جهت دسترسی علاقه مندان، این برنامه منتشر می‌شود.

دریافت برنامه «نهج‌البلاغه و مسئله‌ی عدالت» با کیفیت [۱۴۴P | 240P | 360P | 480P]

ادامه خواندن صدا و سیما/ نهج‌البلاغه و مسئله‌ی عدالت

۲۶/ سلسله درس‌های نهج البلاغه

جلسه بیست و ششم «سلسله درس‌های نهج البلاغه»، مورخه ۱۳ اسفند ماه ۱۴۰۰ به همّت هیات راه فاطمه(س) قم برگزار شد. صوت این جلسه منتشر می‌شود.

جلسه بیست و ششم «سلسله درس‌های نهج البلاغه» | “دریافت از پیوند کمکی

کج ساختارها و کج رفتارهای فقر | خطبه ۲۲۵|

  • دو کج ساختار حاصل از فقر
  1. طبقاتی شدن مذموم
  2. بدکرداران اقتصادی، مهربانی نانجیبانه می ورزند!
  • دو کج رفتار در فقرا:
  1. شیوع فرهنگ تملق
  2. حس تنفر و خشونت
  • پاداش صدقه و انفاق و بالاتر مبارزه با ساختارهای فقر ساز!

ادامه خواندن ۲۶/ سلسله درس‌های نهج البلاغه

خوارج عقب ماندند نه جلو افتادند!

 

  • مارق، سبقت گرفته در فعل نیست.
  • مارق، خود را جای امام نهادن و بی نیازی از امام آغازیدن است!

دقیق تر ببینیم!

 

فایل کامل سخنرانی را در «جلسه بیست و سوّم «سلسله درس‌های نهج البلاغه» گوش دهید.

سائق نه قائد!

حضرت امیر(ع) رهبری پیامبر(ص) را چنین توصیف می کند:

فَساقَ الناسَ حتّی بَوَّاَهُم مَحَلَّتَهُم وَ بَلَّغَهُم مَنجاتَهُم

مردم را به منزلت شایسته شان سوق داد و به محل نجاتشان رساند.(خطبه ۳۳)

فرق یک اسبِ درشکه با راننده یک ماشین این است: اولی از جلو می کشاند و دومی سوق می دهد.

سائق، راهبری با جهت دادن است، سمت و سو دادن مجموع استعدادهاست، لحاظ مردم و اراده شان در حرکت به سوی نجات و کرامت است؛ نه صرفاً کشاندن از جلو و لحاظ استعداد و خواست نکردن(قائد)، نه هم رنگ جماعت شدن و اصلا به جایگاه شایسته و نجات راهبری نکردن(تابع)!

رهبری پیامبرانه بُعد دیگر اسلام ناب بود که در انقلاب۵۷ امام خمینی زنده اش کرد. نه مثل مراجع تابع بود و نه مثل رهبران استالینی!

محسن قنبریان