بایگانی برچسب: s

مرکز مطالعات فرهنگی تیام وابسته به پژوهشکده باقرالعلوم علیه السلام برای فهم دقیق از وضعیت موجود بانوان بدحجاب، سراغ بانوانی در شهر تهران رفته‎ که از منظر عرف، حجاب کامل ندارند.

این مرکز نمونه خود را از بین خانم‏ هایی با آرایش غلیظ تا آرایش ملایم، پوشش با مانتوهای کوتاه و جلو باز، هودی، پافر، کاپشن، پالتو، شال و روسری و مانند آن‌که بخش ‏هایی از بدن و موی آنان پیدا بوده، انتخاب کرده است.

در این پیمایش با نمونه ۱۰۳۳ نفری از بانوان بالای ۱۸ سال به‌صورت حضوری در مناطق ۲۲ گانه شهر تهران به‌صورت تصادفی-خوشه‎ای در بازه زمانی ۱۵ تا ۲۰ بهمن سال ۱۴۰۱ مصاحبه صورت گرفته و اعتبار محتوایی و صوری پرسشنامه و پایایی آن با دریافت نظر کارشناسان مورد تأیید قرار گرفته است.

(دربخشی از نظر سنجی آمده:)
همراهی بانوان بدحجاب با اغتشاشات و اعتراضات خیابانی:
از نتایج قابل‌توجه دیگر این نظرسنجی این است که ۶۴/۵ درصد آنان با اعتراض آشوبی در خیابان، بازار و دانشگاه موافق هستند؛ بنابراین نمی‏‌توان نتیجه گرفت که اعتراضات خیابانی ریشه‌‏های ضد حاکمیت دینی و کشف حجاب دارد؛ بلکه همین بانوان علیرغم موافقت با اغتشاش نگاه متفاوتی با برساخت های رسانه ای دارند. لذا به نظر می رسد تا زمانی که زمینه اعتراضات قانونی فراهم نباشد این گرایش برای رساندن صدای اعتراض وجود داشته باشد.

برای آگاهی از نتایج نظرسنجی کلیک کنید.

بخشی از این نتایج در روزنامه فرهیختگان مورخ ۲۵ اسفند ۱۴۰۱ به چاپ رسیده است.

بخشی از نتایج منتشر شده در روزنامه فرهیختگان مورخ ۲۵ اسفند ۱۴۰۱؛

شامل:

  • مقدمه
  • چگونگی نمونه گیری
  • شاخصه های پرسشنامه
  • کنترل خودسانسوری در پرسشنامه
  • نتایج نظرسنجی به همراه تحلیل

جلوگیری از اجتماعات قانونی را تقبیح می‌کنیم

من همیشه حمله به اجتماعاتی را که بر طبق موازین قانونی برگزار می‌شود، تقبیح کرده‌ام و در نماز جمعه‌ی کاشان نیز بار دیگر این عمل را محکوم کردم؛ زیرا معتقدم که اجتماعات باید بر طبق قانون اساسی و در جهت بالا بردن امکان خودسازی برای فرد و جامعه‌ی انقلابی ما، از هر گونه تعرضی مصون باشند.

سخنرانی‌ها و مصاحبه‌های شهید آیت‌الله دکتر بهشتی، ج۳، ص۶۰۱

جامعه مقدس و اعتراض!

جامعه مقدس، جامعه ای نیست که حرم دارد، اربعین دارد و از مقدسات تبرک می گیرد! جامعه ای است که به فرمایش پیامبر(ص) و امیرالمومنین(ع)، ضعیف بدون لکنت حق خود را مطالبه می کند(عهدنامه مالک اشتر[۱])

قبل از کمپین ها و ثبت اعتراضات در سایتهای وزارتخانه های دنیا، امیرالمومنین بیت القصص(خانه شکایات[۲]) درست کرد.

نشستن کارگر معترض بر روی ریل راه آهن، بد؛ اما آن بدتر است یا نشستن ۴۰ساله روی اصل۲۷ و بستن آن؟!

نخبگان باید روی روشهای درست و کم هزینه اعتراض فکر کنند بلکه بر سر تحقق همین اصل۲۷ قانون اساسی هم!

* برای قضاوت بهتر فایل صوتی کامل این سخنرانی که در تاریخ ۷ آذر ۱۴۰۱ ایراد شده را اینجا ببینید.

محسن قنبریان

[۱] فَإِنِّی سَمِعْتُ رَسُولَ اللهِ صلى الله علیه و آله و سلم یَقُولُ فِی غَیْرِ مَوْطِن، لَنْ تُقَدَّسَ أُمَّهٌ لاَ یُؤْخَذُ لِلضَّعِیفِ فِیهَا حَقُّهُ مِنَ الْقَوِیِّ غَیْرَ مُتَتَعْتِع

(نامه۵۳نهج البلاغه)

[۲] امیرالمؤمنین علیه السلام؛ بنیان گذار صندوق بیت القصص

سخنرانی/ سیره امیرالمومنین(ع) در اعتراض و اغتشاش

سخنرانی حجت الاسلام قنبریان در مراسم گرامیداشت شهدای امنیت برگزار شده به همت هیات حسینیه هنر تهران در مورخه ۷ آذر ماه ۱۴۰۱، با موضوع « سیره امیرالمومنین(ع) در اعتراض و اغتشاش» برگزار گردید. این سخنرانی منتشر می‌شود.

دریافت سخنرانی «سیره امیرالمومنین(ع) در اعتراض و اغتشاش» | “دریافت از پیوند کمکی



سه سطح ، سه سیره:

  1. اعتراض
    – از بیت القصص تا تجمع اعتراضی در مسجد کوفه
    – بستن اصل۲۷ از بستن راه آهن توسط کارگران بدتر است
  2. هائشات(نا آرامی ها)
    – دیه کشته اش وقتی قاتل معلوم نیست، با بیت المال است
    – سیره رهبری در اینباره
  3. غارات (عملیات های تروریستی)
    – عملیاتهای تروریستی پس از صفین و نهروان
    – خطبه توبیخی ۲۷ نهج البلاغه
    – در غارات نباید تواکل و تخاذل (بر دوش هم انداختن و همدیگر را یاری نکردن) کرد

تفکیک بین این سه سطح و عمل به سیره علوی در هریک برای این روزهای جامعه لازم به نظر می رسد

اگر مفید دیدید با دیگران به اشتراک بگذارید

آرتین یتیم نیست؛ یتیم…!

امام حسن عسکری(ع) فرمود:

«سخت تر از یتیم جدا شده از پدر، یتیمی است که از امامش جدا شده و توانایی دستیابی به وی را ندارد. و حکم امامش را درباره مسائل دینی مورد ابتلا نمی‌داند. آگاه باشید هر فرد ناآگاه به شریعت ما که از دیدار ما محروم است، یتیمی است که در دامن عالمان شیعه جای دارد(یَتِیم فِی حَجرِه). آگاه باشید، هرکس وی را هدایت و راهنمایی کند و شریعت ما را به وی بیاموزد، در مقام رفیق اعلی با ما خواهد بود» (احتجاج،ج۱،ص۶۶)

آرتین یتیم نیست. یتیم، ما و دختران و پسران مان ایم که از امام خود(ع) دور و برخی فرزندانمان این روزها در مخالفت با برخی ارزشها برخاسته اند؛ در سلف مختلط دانشگاه، جشن آزادی حجاب می گیرند و…! زیر نوازش پدرانه عالم دینی هم قرار نگرفته اند. همانها که امروز آیت الله خامنه ای، “بچه های خودمان” خواند که: “به دلیل برخی هیجانها و احساسات و برخی بی دقتی ها در مسائل، وارد میدان شدند”.

ای بسا علیه همین عالم دینی شعار هم بدهند/ بنویسند؛ اما ایشان امروز درباره شان فرمود: “افرادی را هم که معاند نیستند اما بر اثر غفلت یا بدفهمی و شنیدن مطالب نادرست در رسانه ها با دشمن هم صدایی می کنند، بدون دعوا کردن و با نوشتن و پیام دادن و استدلال، مراقبت و ارشاد کنید”.

بهانه تبریک ولادت امام حسن عسکری(ع) بود؛ و الا حرف در عمل به این روایت در شرایط کنونی ما بسیار است! “کان معنا فی الرفیق الاعلی” مزد کارهای کاغذی و نمایشی و حتی گاهی فرار افزا نیست!

 

محسن قنبریان

آیه‎‌ای برای فتنه‌ها

چکیده ای از سخنرانی حجت الاسلام قنبریان، در دانشگاه علم وصنعت تهران، دانشگاه شیراز منتشر می‌شود.

هرفتنه و التباسی حصحصه ای دارد!

آیه۵۱ یوسف کلمه اسرار آمیزی دارد:”اَلآن حَصحَصَ الحَقُّ” الان حق آشکار شد!

یوسف ازاول معصوم بود. برای گمان سوء احتمالی، پارگی پیراهن از پشت و شاهد و… هم آمد؛ اما وقتی این معصونیت، به مظلومیت رفتن به زندان(۷سال) انجامید، بعد از آن در مجمع زنان گفته شد: الآن حَصحَص الحق!

هرجا التباس و اشتباه، قاطی شدن باطلی در حقی، ودر یک کلمه فتنه‌ای باشد؛ الآن حصحص الحقی دارد،یا باید داشته باشد؛ مقداری تدبیری مقداری تقدیری و ربانی.

شهادت مظلومانه زن و کودکان در شاهچراغ الآن حصحص الحق فتنه۱۴۰۱ بود!

مگر در ماجرای مهسا امینی وپس از آن چیزی از التباس، قاطی شدن حق و باطلی بود؟!

برای بعضی نه! اما یک جامعه باید منتظر هم بمانند. بعضی دیرتر میرسند، دیر باورترند، منابع اطلاعات‌شان از دیگران است، به رسانه خودی و حتی مسئولین بی اعتمادند.

بعضی بستره‌ها هم بود، شکاف نسلی، گسل جنسیتی و مذهبی و…؛ بالتبع انتقادهایی از برخی رویکردها و عملکردها در حوزه زنان، حجاب و…بود.

اینها اقلا بنظر آن شهروندان حق و مانع دیدن باطلِ دشمن می‌شد.

۵ ضلعیِ معنای حصحصه:

این کلمه رازآلود فقط یکبار در قرآن آمده و پنج لبه معنا دارد که برای ما مشکل گشایی می‌کند:

  1. ظهور بعد از خفاء و کتمان[۱]
    عکس‌های سلفی ما -که درصدی هم در حباب رسانه می‌افتد- با عکس ماهواره‌ایِ مثل رهبر انقلاب یکی نبود! بسیاری از ما، عاملیت و فاعلیت تحرکات خیابان را همان گسل‌ها و انتقادها و اعتراض‌ها می‌دیدیم. دشمن هم وجود خود را کتمان می‌کرد، حداکثر در بازتاب رسانه‌ای خیابان و کشاندن به مجامع بین المللی رو بازی می‌کرد.
    ماجرای شاهچراغ شد: الآن حَصحَص الحق!
    جای کتمان نماند که داعش (دشمن نشان دار) جنایت کرد.
    آشوب خیابان متاثر از مخالفان اروپایی و برلین بود نه داعش؟!
    همان وقت که پلیس آتش زدند و علیرغم بردباری بیشتر نیروی انتظامی خشونت بیشتر(رفتاری و زبانی) نشان دادند؛ برای بعضی شباهت به دشمن -نه هم وطن- معلوم شد؛ اما بعضی هنوز…!
    ماجرای شهید آرمان علی وردی کاملا شبیه کار یک دشمن بود؛ اما دشمن باید با نشان رسمی خود می‌آمد تابعضی باور کنند. شاهچراغ چنین شد!
  2. جدا کردن حصه و نصیب حق از باطل[۲]
    درحصحصه باید حصه و سهم باطل معلوم شود.
    در زاهدان هم -در بیانیه شورای تامین- بی گناهانی کشته شدند؛ چرا برای آنها ایران تسلیت نشد؟! خون شیرازی و شیعه رنگین‌تر از زهدانی و سنی است؟! کشته شاهچراغ شهید است و مسجد مکی نه!
    هرگز! خون هر بی‌گناهی محترم است. خون ریخته شده بی‌گناه دو وجه دارد:
    – وجه نزد خدایی: که فرقی نمی‌کند و خداوند برای هر دو منتقم است و ولیّ دم یا دیه قرار داده است.
    – وجه برای ما: کارکرد اجتماعی ‌های ریخته شده مثل هم نیست. در زهدان نمی‌شد دست گذاشت کدام بی‌گناه و کدام فرد مسلح یا حمله کننده به پاسگاه بود؛ اما در شاهچراغ یک اسلحه به دست بود و یک حرم بی‌پناه و بیگناه!
    لذا شهدای شاهچراغ الآن حصحص الحق ماجرا شدند[۳].
  3. باطل را زائل هم می‌کند[۴]
    در حصحصه، حق فقط آشکار و از باطل متمایز نمی‌شود؛ بلکه باطل را هم رسوا و زائل میکند.
    شهدای امنیت هم شهید بودند. اینبار اصلا بخاطر تدبیر انتظامی و مقابله با کشته‌سازی، شهدای امنیت به شکل معنا داری بیشترند. اما آن شهیدان عزیز کل جامعه را به حصحصه نرساندند! برای بعضی این بودکه: در درگیری و آشوب اینها میزنند، آنها هم میزنند؛ طبیعی است برخی از این طرف هم کشته شوند!
    اما در عملیات تروریستی شاهچراغ، کشتن زن و بچه و پیر و جوان در حال غفلت(ترور) آنهم با آن وضع که بروی و برگردی و تیر دوباره بزنی و…! کودک شیرخوار و بچه دبستان، شهادتش کارکرد اجتماعی متفاوتی از شهادت مرزدار و پلیس دارد؛ پس: الآن حصحص الحق!
  4. ثبات و استقرار حق را هم در پی دارد[۵]
    در حصحصه، حق باید به ثبات و استقرار هم برسد. مثل یوسفی که نه فقط تبرئه شد بلکه در حصحصه، امین و عزیز مصر هم شد.
    ماجرای شاهچراغ و نوع شهادت آن عزیزان، ملت را به صحنه آورد؛ رمز همیشگی استقرار حقِ در این ۴دهه، حضور میلیونی مردم بوده است که دوباره شد؛ پس: الآن حصحص الحق!
  5. تکرار ظهور[۶]
    از دیگر ویژگی‌های حصحصه این است که امری را درظهور و تبیّن خود، پس از تکرارها به ظهور نهایی می‌رساند و پس از آن هم تکرارش می‌کند. ظهور معصومیت یوسف از بدو ورود تا پس از زندان را به رخ می‌کشد و به اوج خود (تبرئه و امین مصر شدن) می‌رساند و بعد هم پاکی او را تکرار می‌کند.
    شهدای شاهچراغ، نمادی می‌شود برای التباس‌های بعدی! مرز مراقبتی در ذهن ایرانیان می‌شود که مراقب باشند: انتقاد و اعتراض اگر به درگیری یک ماهه خیابان رسید راه برای تروریست‌ها باز می‌شود! از این حیث هم: الآن حصحص الحق!

[۱] یقال حصحص الشئ: اذا ظهر بعدخفاء او تبیّن بعد کتمان

[۲] اشتقاق از”حصه” = نصیب و قسمت. بانت حصه الحق و جهته من جهه الباطل

[۳] در سیره امیرالمومنین(ع) هم بین کشته “الهائشات”(فتنه ها و درگیری های شبانه و…) و “الغارات” یورش های تروریستی به شهرها و بی پناهان فرق است. برای دومی بود که فرمود اگر کسی بشنود و بمیرد ملامتی ندارد!

[۴] الحاصه: مایَحُصّ شعرها: یحلقه کله فیذهب به/ ناقه حَصّاء : لیس علیها وَبَر  ظهوره ظهوراً یُذهب الباطل

[۵] در معانی حصحص: الحرکه فی الشئ حتی یستقرَّ فیه و یستمکن

[۶] حصحص فعل ثنائی مکرر بر وزن فعلل است و این صیغه دلالت بر تکرار حدوث فعل می کند.

فقط فاسق رسوا می شود!

پاسخ این خط رسانه ای حامیان اغتشاش هم جمله دیگر زینب کبری(س) در همان خطبه (الحمدلله اکرمنا بالشهاده) است:

اِنَّمَا یَفْتَضِحُ الْفاسِقُ وَ یَکْذِبُ الْفاجِرُ وَ هُوَ غَیْرُنا
فقط فاسق رسوا و فاجر دروغ می گوید و او کسی غیر ماست!

نظام اسلامی درباره هیچ یک از دخترانی که سوژه یک ماه گذشته اینان بود، دروغ نگفت؛ ولی اینها درباره همه آنها دروغ گفتند!
حالا خط شان این است که شاهچراغ را سینما رکس جا بزنند!
فاسق رسوا و نابکار دروغ می گوید!

محسن قنبریان

مراکزی برای اعتراض‌های مسالمت آمیز به جای اغتشاش

پس از آبان۹۸ در دولت و مجلس از مکانها و مراکزی برای اعتراض های مسالمت آمیز به جای اغتشاش سخن گفته شد اما چندی بعد به فراموشی سپرده شد! اینباره خوب است اینجور نشود!

فهرست برخی مطالب سالهای قبل در اینباره:

تجربه فعال ایرانی_اسلامی

تجربه پیراهن عثمان!

  1. حضرت امیر(ع) از منتقدین عثمان بود و چند نوبت هم واسطه معترضین با او شد؛ اما محاصره خانه او و کشتنش را کاری جاهلی خواند(خ۱۶۸)
  2. حزب قاسطین(معاویه)، خون عثمان را بهانه کرد. اول با شعار مطالبه خلافت و حکومت نیامد بلکه با شعار انتقام خون عثمان توسط ولیّ دم (پسرعمو) با استناد به “مَن قُتل مظلوماً فقد جعلنا لولیه سلطاناً” (۳۳اسراء)، لشکر کشید (شرح ابن ابی الحدید ج۴ص۹۳)
  3. فتنه وقتی عمیق شد که در حین اشتغال حضرت امیر(ع) به جنگ جمل، معاویه به حضرت نامه نوشت که قاتلین عثمان (به ادعای او مالک، عمار، محمد بن ابی بکر و.‌‌..) را تحویل بده! (همان تاص۱۰۲)
    حداکثر تنزل میکرد: “یا خودت قصاص کن”! در سپاه حضرت هم ۲۰هزارنفر گفتند در محاصره خانه عثمان حضور داشته اند!
    کار علی(ع) سخت شده بود که نه میتوانست عقلا و شرعا آن پاکان یا آن جمعیت را تقدیم معاویه کند و نه بخاطر ناامنی و جنگ داخلی موجود میتوانست دادگاه مقصرین واقعی ریخته شدن خون عثمان را تشکیل دهد! (ر.ک: خطبه۱۶۸)

می بینید ماجراها مثل پیاز لایه لایه است، یک لایه حق یک لایه باطل! بسیط و یک خطی و ساده نیست که یک کنش واحد بطلبد.

تجربه فعال مردم ایران!

ماجراهای ما ساده تر و سبک تر از دوران حضرت امیر(ع) شده است. بلاتشبیه بین مهسا و عثمان؛ اما پیراهن عثمان در جنگ روانی-رسانه ای امروز موجود است. کشته یا فوت معلوم نشده، کل نیروی انتظامی بلکه همه نظام مقصر خوانده شده است! گروهی خاص در خیابان دارند با آتش زدن مامور انتظامی و مسجد و زدن محجبه و… انتقام می گیرند!

بعید ندانید به حکمیت های خارجی و کمیساریای حقوق بشر هم بکشانند؛ اما سودای اصلی، برگشت به خلافت و حکومت است؛ نه حتی خون خواهی مهسا و حجاب!

ملت ایران از تکرار پیراهن عثمان ها یاد گرفته اول قاسطین را سرجایشان بنشاند.

نظام اسلامی هم با این امنیت و استقرار (غیر قابل مقایسه با حکومت نوپای علوی)، باید یادگرفته باشد بهتر از بارهای قبل کمیسیون حقیقت یاب و دادگاه برای قصور و تقصیرهای احتمالی برگزار کند و روشها را چنانچه وعده شده اصلاح کند ان شاء الله!

محسن قنبریان ۱۴۰۱/۶/۳۰

چالشِ حقِ اعتراض مردم

معاویه گفته بود مردم مطالبه‌گر و پررو شدند


بخش‌هایی پرچالش از گفتگوی حجت الاسلام قنبریان با سوره | شب دوازدهم

لطفا مردم نامه‌ی پنجاه نهج البلاغه را بخوانند. این نامه مانیفست امیرالمونین است و به نظرم کوتاه‌تر از نامه به مالک نیز هست. امام چهار چیز را بر می شمرد و میگوید اگر این چهار چیز را من درباره شما انجام دادم اطاعت من بر شما واجب می شود.

  1. شفافیت؛ به جز در اسرار جنگی چیزی را از شما مخفی نکنم.
  2. حقی را به تاخیر نیاندازم، یعنی اگر الان باید حقوقتان را بدهم آن‌را به تاخیر نیاندازم.
  3. مساوات بین شما برقرار کنم.
  4. با شما مشورت کنم و هیچ کاری را بدون همراهی شما انجام ندهم.

بعدا معاویه گفته بود ابالحسن ( امیرالمومنین) دهان مردم را باز کرد. [ مردم مطالبه‌گر و پررو شدند]