بایگانی برچسب: s

همه ی حرفهای خوب!

دیروز به اصرار چندباره یکی از روزنامه ها یادداشتی کوتاه درباره نمازجمعه بمناسبت سالگرد آن نوشتم.

امروز دیدم همان محورهای مورد تاکید و عواملی که موجب کاهش حضور در نماز جمعه می شود با بیان رساتر از زبان رهبر انقلاب جاری شده است:

  • نماز جمعه قرارگاه طرح مسائل مهم جامعه

– تبیین کننده مبانی انقلاب و مطالبه کننده مطالبات انقلاب

– خطبه های پر مغز/ غیر حاشیه ساز به نفع دشمن/ دور از احساسات بی مورد (در مثل مساله حجاب)!

  • اساس کار حضور مردم است

– اگر این هفته از ماه قبل جمعیت کمتری شد باید احساس نگرانی کنید

– تفاوت گفتار و رفتار امام جمعه، مستمع را سر لج می آورد!/ کمترین کاری که ممکن است بکند این است که دیگر نماز نیاید

  • اجتناب ائمه جمعه از فعالیت اقتصادی!

– بعضی شکست خوردند/ بعضی هنوز ادامه دارد! (۱۴۰۱/۵/۵)

 

پ.ن: در بسیاری از موارد بهترین حرف و بایسته را خود جمهوری اسلامی گفته و رهبر انقلاب بارها تکرار کرده؛ علت فاصله وضع موجود تا آن بایسته ها را باید بررسی کرد!

 

محسن قنبریان

طرح دوباره اشکال به ساختمان های حج و زیارت و بعثه در قم و یزد/ و پاسخ مسئولین حج و زیارت و فهرست کردن محتوا برای طبقات ساختمان/ به اضافه سخنان امروز رهبرانقلاب در دیدار با کارگزاران حج و استناد به آیات چند باره گفته شان، بهانه را برای توجه به تقابل “رویکرد نهضت ساختمان” جای “رویکرد های نهضتی به حج و زیارت” فراهم کرد.

یادداشت: “اتاق های خالی جای اتاق های فکر در ساختمان جدید بعثه”!  که در سال ۹۷ نوشته شده بود (و البته ظاهرا الان آن اتاق ها طبق فهرست اعلامی پُر شده است) را اینجا بخوانید:

اتاقهای خالی جای اتاقهای فکر در ساختمان جدید بعثه!

و یادداشت: مستدرکی بر بیان رهبری را اینجا بخوانید.

انقلابی گری و حقوق مخالف ما!

با آنکه مخالفش هستیم کدام برخورد، اسلامی و انقلابی است؟!

به بهانه شعار چند باره علیه سید حسن خمینی

  1. ضدیت با ولایت فقیه با “مخالفت نظری” با ایشان محقق نمیشود [۱] اما با “مخالفت عملی” با ولیّ مشروع و مقبول قطعا حاصل میشود[۲]
    پس از دوبار نهی صریح رهبر انقلاب از شعار دادن علیه سید حسن خمینی (و برخی مسئولان دیگر) در تاریخ ۱۴خرداد۸۹ و ۲۸بهمن۹۱، اینبار(۱۴خرداد۱۴۰۱) دوباره مرتکب شدن، قطعاً مخالفت عملی با ایشان است. از قضا لحن ایشان را هم تندتر کرد!
  2. اینجا سؤال اساسی پیش می آید:
    نیروهای انقلابی -که معمولا بینش خود را از ایشان می گیرند- با کسی که زاویه دار می پندارند، چگونه برخورد کنند؟!
    بطور عامتر: گروه های اجتماعی و سیاسی وقتی با “نظر” یا “عمل” کسی مخالف اند، چگونه مخالفت کنند تا نقض ارزشهای اخلاقی، مردم سالاری، قانون مداری نشود؟!
    (از بایسته می گویم نه تحلیل صحنه که چرا این سالها، چنان نشده و نمیشود!)
  3. در پاسخ می توان آنانکه مخالف شان هستیم را سه درجه کنیم:
    1. کسانی که با “اندیشه و نظرشان” مخالفت داریم (دگر اندیشان یا صاحبان تحلیل متفاوت از دستگاه رسمی)
      واضح است “مخالفت نظری و تحلیلی” با ما(یک گروه انقلابی یا یک جناح سیاسی) و حتی مخالفت نظری با ولی فقیه، کسی را فاقد حقوق شهروندی(حق بیان و…) نمی کند. مخالفت با چنین کسانی باید “نظری” و از طریق بیان و نقد و مناظره باشد.
      فراموش نکنیم انقلابی بودن در اینجا به هتک و جلسه به هم زدن و شعار دادن نیست؛ به محاجه علمی و نظری کردن مثل سلف صالح است. در نهایت ساختن تقاضای عمومی برای مواجهه نظری و مناظره با اساتید انقلابی، کاری انقلابی در عین تامین حقوق مخالف است.
    2. کسانی که با “عملکرد” آنها مخالفیم و آنها را در غیر مسیر انقلاب می پنداریم و آنها جزیی از دایره مدیریت و کارگزاری نظام هستند؛ از رئیس یک قوه تا وزیر یا تولیت یک حرم و…!
      واضح است مخالفت درجه قبل با بیان و روشنگری هیچ ایرادی ندارد اما اگر در این روشنگری ها، ادله مکفی برای اثبات عدم صلاحیت آنها یافت شد چه؟!
      آیا راهش تخریب و شعار دادن علیه آنها و ترور شخصیت است؟! یا طی راه قانونی عزل و تعویض؟!
      – “انتخابی ها” که عزلشان به پس گرفتن رای مردم است؛ نه نشاندن گروه خود جای همه مردم! یعنی باید مردم را قانع کرد که دیگر به او رای ندهند یا اکثریت نمایندگان مردم او را در مجلس شورای اسلامی استیضاح کنند.
      – “انتصابی ها” هم عزلشان از طریق دستگاه نصب کننده است. جای تخریب و شعار علیه منصوبین، باید مرکز نصب کننده را قانع به عدم صلاحیت او کرد و از آن نهاد نصب کننده مطالبه کرد.
      تمجید نهاد نصب کننده و همزمان تخریب منصوب، نه کاری انقلابی است و نه مطابق با ارزشهای انسانی.
    3. کسانی که از دو درجه قبل حادتر تشخیص داده شده و اصلا “سلب حقوق شهروندی” آنها را مطالبه داریم! مثلا به فساد یا جاسوسی و… قائل شده ایم و نه فقط عزل بلکه حبس و مجازات می خواهیم!
      واضح است در اینجا راهش “تقاضای محاکمه در دادگاه صالحه”، آن هم با کیفر خواست مستند و حقوقی و دادگاه علنی با داشتن حقوق قانونی برای متهم می باشد.
      در مواردی امکان شکوائیه توسط خود مخالفان و مدعیان هست(دیوان عدالت و کمیسیون اصل۹۰ و…) و در مواردی مدعی العموم باید چنان کند. باز حق تخریب و ترور شخصیت قبل از حکم دادگاه نیست.
  4. توجه:
    1. رعایت کردن درجات سه گانه با راه حل های انقلابی اش، انقلابی گری تراز است: “مواجهه نظری با مخالف نظری”/ “پس گرفتن رای مردم با طریقی مردمسالار”/ “سلب حقوق شهروندی از طریق دادگاه صالحه با تمام حقوق قانونی برای متهم”، انقلابی گری کردن در ارزشهای انقلاب۵۷ و منشور قانون اساسی و مثل فرمان ۸ماده ای امام و تذکرات یاد شده رهبری است.
      راه کج رفتن با تخریب مخالفِ نظری، ندید گرفتن رای مردم و سلب حق شهروندی بدون دادگاه یا با دادرسی ناقص، تنزل دادن انقلابی گریِ مثل مطهری و بهشتی به گروه فشار است.
    2. رعایت مراتب و درجات یاد شده، منافاتی با فرمایش انقلابی امام خمینی در ۱۲فروردین ندارد که فرمود: “اگر چنانچه[ملت] دستگاه جابری را دید که می خواهد به آنها ظلم کند، باید شکایت از او بکنند و دادگاه ها باید دادخواهی بکنند و اگر نکردند خود ملت باید دادخواهی بکند، برود توی دهن آنها بزند[۳]
      چون اولا فرمایش ایشان پس از مطالبه از دستگاه قانونی است.
      ثانیا یک ملت به دهان آن جبار می زند نه یک جمع یا گروهی با تشخیصی خاص.

محسن قنبریان ۱۴۰۱/۳/۱۶

[۱] برای نمونه؛ رهبر انقلاب: “هیچ نظر کارشناسی ای که مخالف با نظر این حقیر باشد، مخالفت با ولایت نیست دیگر از این واضح تر؟!”(۹۱/۵/۱۶)

[۲] برای نمونه ر.ک: اجوبه الاستفتائات س۶۵

[۳] صحیفه امام ج۶ص۴۶۱ /۱۲فروردین۵۸

آنی یا استمراری بودن انقلاب اسلامی چالشی‌ترین مسئله نظام است/ به عقیده امام و رهبر انقلاب، ولایت اداری وجود ندارد/ چگونه مطالبه‌گری به انسداد منجر می‌شود؟

حجت الاسلام و المسلمین قنبریان:

  • آنی یا استمراری بودن انقلاب اسلامی چالشی ترین مسئله نظام است
  • به عقیده امام و رهبر انقلاب، ولایت اداری وجود ندارد
  • چگونه مطالبه‌گری به انسداد منجر می شود؟

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی صدای حوزه، حجت الاسلام و المسلمین محسن قنبریان در جمع روحانیون تشکل فراگیر تبلیغ گروهی طلاب کشور، با تبیین دوگانه نهضت و نظام اسلامی، نسبت این دو بایکدیگر را مورد بحث قرار داد. وی سپس به نسبت آرمان ها با جمهوری اسلامی پرداخت و در ادامه به اختلاف نظر در مورد «آنی یا استمراری بودن انقلاب اسلامی» به عنوان اصلی ترین چالش نظری و مادر مباحثات مقام معظم رهبری و آقای هاشمی رفسنجانی اشاره کرد و اختلاف رای بر سر توسعه اقتصادی و غیره را فرع این مسئله معرفی کرد.

یکی از مباحثات اصلی و مادر مباحثات مقام معظم رهبری و آقای هاشمی این مباحثه است، نه بر سر توسعه اقتصادی و غیره، بلکه یک درجه عقب تر است. آیا انقلاب اسلامی یک آن بود و تمام شد و ما الان با جمهوری اسلامی هستیم که باید آن را حفظ کنیم که برخی زمان ها به آدمهای جمهوری اسلامی(یعنی همین آدم هایی که هستند) تنزل پیدا می کند یا نه، انقلاب اسلامی استمرار دارد؟

مردم به شدت به دنبال توازن آرمان‌ها هستند، که آزادی کنار استقلال باشد و جمهوریت و عدالت و پیشرفت در کنار یکدیگر باشند. آدم‌های سیاسی ما در هر انتخاباتی مردم را مخیر به یکی از اینها کرده اند. مردم ایران کماکان فریاد می زنند که ما این آرمان ها را با یکدیگر می خواهیم.

مشروح خبر:
آنی یا استمراری بودن انقلاب اسلامی چالشی ترین مسئله نظام است/ به عقیده امام و رهبر انقلاب، ولایت اداری وجود ندارد/ چگونه مطالبه‌گری به انسداد منجر می شود؟

مراقبت از ظرفیت کودکان برای حال خوب جامعه!

سلام فرمانده بازتولید گروه آباده در دهه۶۰!

سیدعلی سابقاً دهه پنجاهیا را فراخوانده بود!

محسن قنبریان ۱۴۰۱/۲/۲۶

  • دهه ۶۰ در اوج دفاع مقدس، در کنار تصنیف های حماسی ای از مثل آقای گلریز و قالب گیری مضامین دفاع مقدس در سبکی از نوحه خوانی توسط حاج صادق آهنگران، گروه سرود آباده پاسخ به یک نیاز در رفع تبعات روحی-روانی جنگ شد.
  • آیت الله خامنه ای از کنار آن پدیده عادی نگذشت! بار اول که آنرا در برنامه کودک دید، گفت: “دلم می خواهد اینها را ببینم”!
    وقتی برای اعزام سپاهیان محمد(ص) در سفر شیراز بودند، آن گروه را از نزدیک دیدند اما به اجرایشان در مراسم اکتفا نکرده و گفتند: “اینگونه فایده ندارد اینها را به دفتر اقامت من بیاورید”! به آن هم بسنده نشد و آنها به دفتر ریاست جمهوری در تهران هم دعوت شدند( ویدئو) و زمینه اجرای اولین سرود با اُرگ در جماران در حضور امام خمینی در عید مبعث را ایشان برای آن گروه فراهم کرد.
  • توجه ویژه ایشان به این پدیده (که: ظرفیت کودکان برای حال خوب جامعه می نامم) وقتی معنادار می شود که ایشان در مضمون سرود جدید آنها تصرف کردند و گفتند: “شعر و آهنگش خوب است اما حزنش زیاد است خانواده شهدا خودشان به اندازه کافی غم و غصه دارند شما باید کاری کنید که برای اینها تسلی خاطر باشد. جنبه های حماسی این سرود کم است”!
    گروه سرودی که معجزه انقلاب بود
    این سطح از ورود به پدیده خود جوشِ فرهنگی از یک شهرستان، کاشف از یک راهبرد فرهنگی در حکمرانی فرهنگی برای تلطیف فضای آن روز جامعه؛ تسلی بخشی و امید آفرینی در اوج تبعات طبیعی جنگ بود.
  • اگر اثر بخشی این ظرفیت را تئوریزه کنیم؛ می توان گفت: چون نسل نو بطور طبیعی، نتایج نسل قدیم است؛ وقتی آنها را آئینه آرمانها، امیدها، آرزوها و اهدافی ببینیم که دنبال کرده ایم، اثر تسلی بخشی، تحمل پذیری، امید آفرینی برایمان دارد.
  • چنانچه برعکس، اگر نسل جدید را تمثالی از شورش و سرکشی علیه هنجارهای پذیرفته پدران و مادران جامعه دیدند، ناامیدی و گله مندی شکل می گیرد.
    – والدین آمریکایی بر همین اساس نگران هنجارهای موسیقی و حواشی خواننده نوجوان جاستین بیبر شدند و بیش از ۲۷۰ هزار امضاء برای اخراج او جمع کردند.

    – داوران عصر جدید هم به نمایندگی از حضار همین نکته را درباره گروه سرود رسا به زبان آوردند؛ بی خیال فرم و مسائل فنی، شیفته انرژی مثبت آن شدند.

    اگر همین مضمون را حرفه ای تر و هنری تر یک استاد موسیقی اجرا می کرد چنین انرژی مثبتی نمی داشت!

  • شاید یکی از علل اقبال عمومی به سرود سلام فرمانده همین نکته روانی-اجتماعی باشد. واقعا ما خود را در آئینه فرزندانمان جستجو می کنیم. اگر اهداف، آرمانها و آرزوهای مشترک خود -که حتی با هزینه ها یا طولانی شدن بازه زمانی تحققش، خسته مان هم کرده- را به زبان هنر و ادبیات نو از فرزندان بشنویم، تسلی دهنده و انرژی بخش می شود!
  • این نظریه ریشه قرآنی هم دارد! قرآن به دهان پدران و مادران مومن می گذارد که فرزندان و نتایج خود را هبه الهی دانسته و از خداوند قره عین شدن آنها را بخواهند.(۷۴فرقان)
    – انتخاب کلمه “قره العین” حاوی بار مفهومی خاصی است که حال نسل قدیم را خوب می کند.
    – به حسب لغت این کلمه یا جایی استعمال میشود که حرارت چشم در اثر درد، خنک شود! یا موجب “قرار” و آرامش چشم نگران و پریشان شود!(ر.ک:تفسیرالمیزان ذیل آیه)
    وقتی در نسل نو، بازتولید اهداف و آرزوها و هنجارهای نسل قدیم دیده شود، برای نسل قدیم تسلی بخشی و آرامش و نشاط می آفریند.

چند مراقبت این ظرفیت:

  1. مضمون اصلی، باور و آرمان و هنجار درصد بالاتری از جامعه باشد؛ تا مردم بیشتری خود را در آیینه آن ببینند! مضامین انتظار، عاشورا، وطن دوستی، آرمانهای انقلاب۵۷ (آزادی، عدالت، جمهوریت، پیشرفت، استقلال) و… چنین اند.
  2. گریزهای احتمالی از مسائل جاری و سیاسی به مضمون اصلی، بیّن و معقول و دارای مقبولیت نسبی باشد، نه شاذ و نادر و بحث انگیز؛ یا تطبیق های محافظه کارانه و ایستا!
  3. ورود حکمرانی به سرایت دادن و شیوع آن، فرهنگی باشد نه سیاسی و حاکمیتی و از بالا به پایین! تسهیل در عرضه برای تقاضای طبیعی جامعه را موجب شود نه بشکل پروپاگاندا یا تسری دادن های هژمونیک.
  4. در سرایت و تسرّی به اکناف جامعه، آلوده کانونهای ثروت و جناح های قدرت نشود! برندینگی برای اغراض دیگر نشود؛ تا کالایی سیاسی و جناحی را قالب کند و مصرف تبلیغاتی و پوششی شود!
  5. استفاده ابزاری کودکان برای دنیای بزرگسالان نباشد به گونه ای که به هنجارها و سطح دید و تلقی کودکان آسیب بزند! در همین سالها دیده ایم ترانه هایی با مضامین و حتی ملودی های دنیای بزرگسالان که در برخی برنامه های کودک از زبان بچه ها بازتولید میشود.(مثل برخی مضامین عاشقانه)

جوان امروز امام را در رسانه ملی هم نمی یابد!

رهبرا، امام عزیز در رسانه ملی هم دیده نمیشود و فاصله زیادی با م**منوع التصویرها** ندارد!
مگر مناسبت قدس و دهه فجری باشد یا مجموعه مستندی علیه فتنه ای ساخته شود تا گزیده هایی از امام پخش شود!
توپ و تشرهایش بر تحجر، مارهای خوش و خط و خال، زیّ اشرافی و طاغوتی در مسئولین، انذارها به مجتهدین و روحانیون درون نظام و… که تقریبا اصلا شنیده نمیشود!

پیشنهاد:
خوب است تیم جوان و جدید رسانه ملی هم خواست رهبر انقلاب را اجابت کند و بیانات امام خمینی را “تمام” و “کمال” در سبد فرهنگی مردم قرار دهد.
بیانات صریح و روشن امام درباره جایگاه مردم، جمهوریت، حق نقد و تخطئه، عدالت و رعایت مستضعفین، ولایت و استکبار ستیزی، پهنای اسلام ناب و اسلام آمریکایی (داخلی و خارجی) و… را با صدا و تصویر آن مرد الهی در برنامه های مستقل پخش نماید.
پخش معارف عرفانی و مواعظ اخلاقی آن مرشد کامل هم اقلا یک روز در هفته کنار سخنرانی های مذهبی، انسان ساز است.

محسن قنبریان

چه خوب می شد…

  • چه خوب می شد نهادهایی که مواضع رهبر انقلاب را چوب خط خودی-ناخودی افراد می کنند، خود را هم با این مواضع برخط-به‌خط کنند!
  • برای نمونه ایشان در دیدار کارگری اخیر(۱۴۰۱) با نگاه پسینی، برخی تجمعات کارگری این سالها را به این دو ویژگی سردوشی دادند:
    – اعتراضشان به حق بوده!
    – مرز خودشان را با دشمن مشخص کردند!
    بعد هم در تقدیر از آنها فرمودند: “چه جور می شود انسان تشکر کند از مجموعه آگاه و با بصیرت و متعهد؟!”

    اما جالب اینکه همین تجمع های برحق و خودیِ مورد تقدیر رهبری _که بعضاً مانع بخس فروشی منابع و ثروتهای ملی هم شد_ به نظر مسئولان سیاسی و تامینی شهرها و استانهای مزبور غیر قانونی بوده است!
    آیا دقیقا همین تجمعات مورد اشاره رهبری اگر برای مجوز به فرمانداری می رفتند، مجوز می گرفتند؟!
    آیا وقتی خود به اتکاء اطلاق حق اساسی اصل۲۷ قانون اساسی چنین تجمعاتی با مرز گذاری با دشمن برقرار کردند:
    – الف: از نهادهای انتظامی-امنیتی شهری و استانی هم تقدیر امروز رهبری را در مواجهه گرفتند؟!
    -ب: یا بالعکس مثل یک تهدید و جزیی از پازل دشمن دیده شدند و احیاناً با دستگیری و… با آنها برخورد شد؟!!

  • اگر اولی(الف) است، آفرین به شورای تامین و نیروهای انتظامی-امنیتی آن شهرستان که مواضع رهبر را در عمل محقق کردند.
  • اگر دومی(ب) است؛ آیا نباید این تصمیم گیرندگان عمل خود را به فهم و بیان رهبر نظام نزدیک کنند؟! تا مردم این تقدیر رهبری را در فعل و عمل ارکان نظام هم ببینند؟!

قال امیرالمومنین(ع): الاَعمالُ تَستَقیمُ بِالعُمَّال: کارها و کارکردها با کارگزاران سرپا می شود

محسن قنبریان

تیتر انتخابی!

وقتی هر خبرگزاری و حتی سایت رسمی به تشخیص یا حتی به سلیقه خود یک جمله از سخنان رهبر انقلاب را تیتر می‌کند و بعضا معناداری خاصی را القاء می‌کند این حق برای سایرین هم هست که مهمترین و کاربردی ترین جمله به نظرشان را تیتر کنند.

بنده از سخنان دیروز این جمله را که معمولا رویکردهای محافظه کار تیترش نمی کند را پیشنهاد می‌کنم:

نتیجه مطالبه‌گری صحیح، تفکیک ضروریِ آرمان‌ها از عملکردهای ضعیف برخی مدیران است.

«پرهیز از برخورد تند و تیز به معنای سازش‌گری و مجیزگویی نیست. من هرگز از این‌گونه توصیه‌ها نکرده و نخواهم کرد. مقصود من پرهیز از ادبیات مضرّ و طعنه‌آمیزی است که متأسفانه امروز در فضای مجازی نیز بسیار رایج شده است. نتیجه مطالبه‌گری صحیح، تفکیک ضروریِ آرمان‌ها از عملکردهای ضعیف برخی مدیران است.»(۱۴۰۱/۲/۶)

محسن قنبریان

جمهوری اسلامی موعود!

در نظریه‌ی جمهوری اسلامی، سالاریِ مردم هیچوقت ساقط نمیشود. نهاد سازی ها برآمده از اراده ملی و مانع هرج و مرج هستند؛ اما باز مردم را کنار نمی نهند.

در پیام روز جمهوری اسلامیِ امام (۱۲فرودین۵۸) اگر نهاد و دستگاه اداری ای به خروج از اراده ملی کشید و جبر و غلبه ورزید، مردم باید بتوانند از آن به دادگاه صالحه داد خواهی کنند و اگر دادگاه کاری نکرد، خودِ جمهور (نه گروه فشار) به دهن آن دستگاه جبّار بزند. یعنی روح نهضت تا آخر مراقب نظام دیوانی باشد.

در جمهوری اسلامی مطلوب، مردم فقط نقش آفرین انتخاباتها نیستند؛ بلکه بر اساس اسلام، سالار[یعنی سالار!] زندگیِ جامعه، خود مردمند.(۹۵/۹/۳)

روز ۱۲ فروردین روز جشن ملی و گفتگو از این رویای ایرانی اسلامی است تا تحقق کامل آن مهیا شود.

محسن قنبریان

تله‌های تبیین!

  1. دور نشدن از اهداف انقلاب_ مطلوب بودن وضع موجود!
    – برخی از اینکه رهبر انقلاب ادعای دور شدن از اهداف انقلاب را قویا رد کردند (۱۴۰۰/۱۱/۲۸) نتیجه گرفته اند: پس حتما وضعیت موجود، نزدشان مطلوب است؛ حتی آنرا قسم حضرت عباس و اینرا دم خروس گرفته اند!
    – در حالیکه این دوگانه تعاندی غلط است و شقّ سومی هم در بین است: از اهداف دور نشده ایم اما نسبت به وضعیت مطلوب هم فاصله(و گاهی فاصله زیاد) داریم.
    – خود رهبر انقلاب در نمونه هایی از این فاصله ها دارند:
    «آن عدالتی که اسلام از ما خواسته است با آنچه که امروز در جامعه ماست فاصله زیادی دارد» (۸۹/۱۱/۱۵)
    «این همه راجع به عدالت اجتماعی می گوییم جزو واضحات و مسلمات است خب کو؟ حالا تحقق پیدا کرد عدالت اجتماعی؟ ضریب جینی روز به روز بالاتر رفته است[۱]؛ بدتر شده است چرا؟!» (۹۶/۳/۳۱)
    حرکت به سمت اهداف “کُند یا تند”، “پیوسته یا منقطع” ادامه داشته است؛ اما نظام اسلامی به اهدافش پشت نکرده است.
    – مثلا اینکه هر روز توئیت زن های ناقد و متعرض به رهبری بیشتر می شوند، یعنی هنوز آزادی بر استبداد ترجیح دارد. حتی اگر سعه صدر بیشتر برای تعرض ها و اقدامات تندتر را از اهداف بدانید، درون آن فاصله است نه پشت کردن به آرمانها. در گذشته به پاسبانی نمی شد چنین تعرض کرد!
    – عدالتخواهی نظام فقط این تشرها از عقب ماندگی عدالت بر دولتها نیست اقلا ابلاغ و قانون سیاستهای عدالتی (مثل بند ب سیاستهای اصل۴۴) بعنوان سهم جایگاه رهبر در این فرآیند نمونه ای از پشت نکردن به اهداف است. عدم تحقق آنها داخل در بررسی علل فاصله هاست و ایندو نباید باهم خلط شود.
  2. کارآمدی ها از ولایت _ ناکامی ها از منتخبین(دولتها و مجالس)!
    رهبر انقلاب اخیرا درباره برجام گفتند:
    «در قضایای برجام در سال۹۴و۹۵ ایرادی که بنده می گرفتم این بود که یک نکاتی باید در برجام رعایت می شد که مشکلات بعدی پیش نیاید…در تذکرات هم مکرر گفتم خب بعضی از اینها در نظر گرفته نشد…این مشکلات بعدی پیش آمد که خب همه مشاهده می کنند» (۱۴۰۰/۱۱/۲۸)
    برخی کلا اینگونه موارد را تعمیم و به آن خلوص می رسند که: همه عیوب از نهادهای انتخابی و منتخبان ملت است و همه پیشرفتها از ولایت و نهادهای انتصابی!
    این رویکرد در هادیان و تبیین گران مجامع حزب اللهی زیاد است که البته مخالف صریح فرمایش رهبر انقلاب است:
    وجود دو گرایش تبلیغاتی غلط است:
    – یکی اینکه عده ای هر مشکلِ موجود در کشور را به نظام نسبت دهند که الان وجود دارد. اگر تبعیض و فقر هست و اگر مشکل خارجی پیدا می کنیم، قواره نظام اسلامی و قانون اساسی را زیر سؤال می برند و هر مشکل کوچکی در هرگوشه ای را به مشکل نظام برمی گردانند! این غلط است.
    – نقطه مقابل آن که ۱۸۰ درجه با این تفاوت دارد این است که عده ای نظام را -که نظام را هم در رهبری یا چیزی مثل رهبری خلاصه می کنند- از هر عیوب مبرّا نشان می دهند. هر مشکلی که هست به پای چهار پنج مسئول یک بخش نظام می ریزند، این هم غلط است!
    ما مشکلاتی داریم که این مشکلات غالبا ناشی از عملکرد مجموعه خود ماست. باید ریشه مشکلات را بشناسیم و به خودمان -همانطور که آقای خاتمی در صحبت اول جلسه اشاره کردند- نگاه نقادانه کنیم، نقاط قوت و ضعف را بیابیم و دلسوزانه به نقاط ضعف بپردازیم و آنها را برطرف کنیم این مارا موفق خواهد کرد[۲]» (۸۲/۶/۵)

این رویکرد(دوگانه شماره ۲) عملا دو دهه این راه غلط را علیرغم رهبر انقلاب به شکل سازمان یافته برای #تبیین برگزیده و عملا در توضیح بسیاری از مشکلات، عقیم مانده و لاجرم راه را برای راه حل رقیب(مشکل از قواره نظام و قانون اساسی است) فراهم کرده است! در حالیکه راه درست تر بازبینی و بررسی منشأ ها و کانون های تصمیم سازی و اجرا در کل حکمرانی است…

شاید ادامه یافت!

* مطالب مرتبط:

– جهاد تبیین از سوی منتقدها

– جهاد تبیین خطر ابتذال مفاهیم مقدس

محسن قنبریان ۱۴۰۰/۱۲/۱

[۱] رهبر انقلاب در سیاستهای کلی برنامه ۵توسعه در فقره۳-۳۵ آوردند:”کاهش فاصله دو دهک بالا و پایین درآمدی جامعه به طوری که ضریب جینی  به حداکثر۰/۳۵ در پایان برنامه برسد”(۸۷/۱۰/۲۱) برای تحقق آن در بند ب سیاستهای اصل۴۴ ابلاغ کردند ۲۵٪اقتصاد کشور تا پایان این برنامه برای سه دهک پایین درآمدی باشد و ۳۰٪فروش متعلقات اصل۴۴ به تشکیل تعاونی های فراگیر این سه دهک پایین اختصاص یابد! قانون اجرایی هم در مجلس برایش تصویب شد اما…!

[۲] https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=3189