بایگانی برچسب: s

نمازی برای جامعه!

دغدغه مندان ظرفیت های مردمی و نهضتی جمهوری اسلامی را دعوت می کنیم این یادداشت کوتاه را بخوانند.

قرآن جامعه اسلامی را دارای «امر جامع» می‌شمارد(۶۲/نور)

 یک روز در هفته(آدینه) «صلاه جامعه» قرار داده‌ است تا به «امر جامع» بپردازند. روزش را هم جمعه (روز جمع شدن) نام نهاده‌ است. مختصاتش را در متن زندگی مردم قرار داده‌ است. آیه‌اش در قرآن آن را بین یک نفی و اثبات قرار داده‌است: رها کردن کسب‌وکار/ رفتن دنبال کسب‌وکار و معیشت: «اذا نودی للصلاه من یوم الجمعه فاسعوا الی ذکر الله و ذروا البیع: هر وقت در روز جمعه برای نماز دعوت شدید (اذان گفتند) به طرف ذکر خدا بشتابید و کسب‌وکار را رها کنید» /« فاذا قضیت الصلاه فانتشروا فی الارض و ابتغوا من فضل الله: نماز که تمام شد در منطقه زندگی‌تان منتشر و از فضل پروردگار (در معیشت و کسب‌وکار) طلب کنید».

این مهندسی و تعبیه حکیمانه یعنی نماز جمعه در متن معیشت و زندگی مردم باشد تا تمثالی از رابطه دنیا و آخرت، معیشت و معنویت این دین باشد.

از قضا تنها نمازی است که دو سخنرانی (خطبه) جزء نماز و رکن واجب آن است. خطبه‌ها باید در خدمت آن مقصد قرار گیرد. اگر این نماز با این مختصات و این ظرفیت در متن بماند البته «قلب فرهنگی هر شهر» می‌شود.

از برکات انقلاب اسلامی احیای این نماز بود.

رهبر انقلاب در ضمن خاطره‌ای از ملاقات ائمه جمعه با امام(ره) می‌فرماید: «در بعضی از شهرها حکّام یک نفر را معین می‌کردند و می‌گذاشتند. امام‌جمعه، منصوب آن حکومت‌های طاغوت بود. مردم هم نمی‌رفتند و اعتنا هم نمی‌کردند. آن نماز جمعه‌ای که حاکم طاغوتی آن را بگذارد برای مردم جذاب نیست و مردم هم نمی‌رفتند (به امام) گفتم ما در سال‌های متمادی محروم بودیم از نمازجمعه و شما نمازجمعه را به ما دادید، به ملت ایران دادید واقعاً نعمت بزرگی است»(۹۴/۱۰/۱۴)

با انقلاب اسلامی نماز جمعه سه میلیون نفری در تهران تشکیل شد.

سوال اساسی این است که چگونه باوجود اینکه حکومت اسلامی است و ائمه جمعه منصوب ولی‌فقیه عادل _نه حکومت طاغوت_ اند باز حضور مردم کاهش یافته است؟!

این یک حقیقت غیرقابل‌انکار است که نمازجمعه در جمهوری اسلامی شکوه اولیه را ندارد و حتی از سایر مراسمات مذهبی عقب مانده‌است.

به حسب پیمایش ایسپا (سال۸۹) شرکت در نماز جمعه از نماز جماعت هم عقب‌افتاده و به ۱۰درصد رسیده است؛ درحالیکه شرکت در مجالس روضه‌خوانی و زیارت کردن اماکن مقدس روند افزایشی داشته و به حدود ۷۵ درصد رسیده‌است!

 از این‌جا معلوم می‌شود جامعه بی‌دین نشده که نماز جمعه خلوت شده‌است؛ بلکه این نمازجمعه است که نتوانسته حتی مخاطب مذهبی هیئت‌ها و تکایا را جذب کند یا نگه دارد!

واکاوی همه علل این پدیده، پیچیدگی خاص خود را دارد از همه اعراض و لوازم که بگذریم، ذات و گوهر نمازجمعه _که همان دو خطبه است_ نقش بسیار مهمی در این مسئله دارد. به‌خاطر پذیرش بیشتر از سوی این نهاد و نکاتی را به کمک کلمات رهبر انقلاب می‌شمارم:

  1. نهادینه کردن گفتمان های ضروری
    نمازجمعه نه در زبان مصالح عموم مردم بودن، که حتی در نهادینه کردن گفتمان‌ها اصلی انقلاب و جمهوری اسلامی توفیق روزافزون نداشته است!
    رهبر انقلاب در بیست و چهارمین گردهمایی ائمه جمعه (۹۸/۴/۲۵) نماز جمعه را «ظرفیتی برای نهادینه کردن عالی‌ترین و دشوارترین گفتمان‌ها در موضوعات اصلی و ضروری کشور» می‌خواند.
    در جای دیگر صریحا حرف نوی جمهوری اسلامی را چنین بیان می‌کنند: «جمهوری اسلامی حرف نویی دارد این حرف نو عبارت است از: مردم و ارزش‌های الهی؛ این دوتا باید با هم توأم بشوند».(۹۰/۱۰/۷)
    مردم‌سالاری دینی مفهومی پرتکرار در سخنان ایشان است و حتی بیش‌از حضور پای صندوق رای است به تعبیر ایشان:
    «مردم‌سالاری یعنی بر اساس دین و براساس اسلام، سالار زندگی جامعه خود مردم‌اند»(۹۵/۹/۳)
    آیا خطبه‌های نمازجمعه مبیّن و محقق این سطح از مردم‌سالاری بوده‌است؟!
    خطبه‌های رهبر انقلاب درباره آزادی و شعبه‌های آن (آزادی بیان، عقیده و…) یک کتاب مستقل (آزادی یعنی آزادی) شده‌است.
    آیا در خطبه‌های شهرهای بزرگ و خطبای معروف به این تناسب از آزادی و عدالت هم خطبه هست؟!
    قابل انکار نیست که آن‌قدر که در خطبه‌ها از احکام و ارزش‌های الهی (حجاب، اطاعت، استکبارستیزی و…) گفته می‌شود از مردم، مردم‌سالاری، آزادی و حقوق آن‌ها گفته نمی‌شود. آن حجم خطبه از آزادی، جمهوریت و عدالت که در دهه۶۰ بود، کمتر شنیده می‌شود.
    حرف نوی جمهوری اسلامی توأم بودن و جدا نشدن این حقوق مردم با آن تکالیف و ارزش‌های الهی است.
    برداشت امام عزیز از جمهوریت و آزادی، آنها را یکی از ارزش‌های الهی کرد؛ از آنسو همه ارزش‌ها و احکام الهی هم با همراه شدن جمهور مردم برپا می‌شود. «انما عمادالدین …العامه من الامه: تنها ستون برپاکننده‌ی دین، جمهور از امت اند» (نامه۵۳نهج البلاغه)
    نمازجمعه قطعا تریبون و جایگاهی برای این توأمانی است.
    هرچقدر از سالاریِ مردم در زندگی اجتماعی کاسته شود، در همراهی آن‌ها در ارزش‌ها و احکام خوانده‌شده، کاسته می‌شود.
  2. توصیه مصداقی به تقوا!
    رهبر انقلاب در بیست و چهارمین گردهمایی ائمه جمعه به گزارش کتاب نمازجمعه تراز (چاپ شورای سیاست‌گذاری ائمه جمعه صفحه۲۸۷) می‌فرماید: «توصیه به تقوا به‌صورت مصداقی و عینی در موضوعات مبتلا به جامعه نه به‌صورت توصیه کلی؛ مثل این موارد: تقوا در فضای مجازی، تقوا در مسائل خانوادگی و…»
    توصیه مصداقی، نام بردن از کسی نیست؛ اما همانگونه که درباره اسراف، ناامید کردن جوانان و …، توصیه معلوم و معین به تقوا می‌شود؛ باید به اشرافیت دولتی و مذهبی، کوتاهی در انجام وظایف، ساکت نبودن بر گرسنگی فقرا و سیری ظالمان و… توصیه معین انجام شود؛ این توازن و تعادل هم در اقبال مردم مؤثر است.

محسن قنبریان ۱۴۰۱/۵/۴

نماز جمعه مردم سالار!

  • آنچه در این گزارش از سرشتِ مردمیِ انقلاب اسلامی ایران درباره تعیین امام جمعه توسط مردم_ولیّ می بینید، هم مطابق با نظریه جمهوری اسلامی و مردمسالاری دینی منتشر در قانون اساسی است و هم بیگانه از سیره ائمه اطهار(ع) در انتصاب برخی وکلای خود در دوره اختناق نیست:
  • عیاشی در تفسیر خود از احمد بن محمد از علی بن مهزیار روایت می کند که امام جواد(ع) به من نوشت: “از فلانی بخواه که نظر خود را به من بگوید و اعتماد به نفس داشته باشد که او داناتر است که چه چیز در شهرش جایز است و چگونه باید با پادشاهان رفتار کرد. همانا مشورت مبارک است. خداوند در آیات محکم قرآن به پیامبرش فرمود: وشاورهم فی الامر فاذا عزمتَ فتوکل علی الله؛ پس اگر آنچه می گوید جایز باشد، خواهم نوشت و نظرش را تایید خواهم کرد و اگر جایز نباشد امیدوارم آنرا در راه روشن قرار دهم”( وسائل ج۱۲ص۴۵)
  • پیشنهاد:
    شورای سیاستگذاری اگر سیره اول انقلاب را محال می داند(!) لااقل در قدم اول از جمیع روحانیون مقیم و غیر مقیم یک شهر برای تعیین امام جمعه، مشورت استمزاجی بگیرد اگر اختلاف و تعارض بود، خود حکم کند؛ اگر اتفاق و اکثریت بود آنرا برای حکم پیشنهاد کند. شاید در گام بعد بتوان به همه مردم برگشت!

محسن قنبریان ۱۴۰۱/۵/۵

همه ی حرفهای خوب!

دیروز به اصرار چندباره یکی از روزنامه ها یادداشتی کوتاه درباره نمازجمعه بمناسبت سالگرد آن نوشتم.

امروز دیدم همان محورهای مورد تاکید و عواملی که موجب کاهش حضور در نماز جمعه می شود با بیان رساتر از زبان رهبر انقلاب جاری شده است:

  • نماز جمعه قرارگاه طرح مسائل مهم جامعه

– تبیین کننده مبانی انقلاب و مطالبه کننده مطالبات انقلاب

– خطبه های پر مغز/ غیر حاشیه ساز به نفع دشمن/ دور از احساسات بی مورد (در مثل مساله حجاب)!

  • اساس کار حضور مردم است

– اگر این هفته از ماه قبل جمعیت کمتری شد باید احساس نگرانی کنید

– تفاوت گفتار و رفتار امام جمعه، مستمع را سر لج می آورد!/ کمترین کاری که ممکن است بکند این است که دیگر نماز نیاید

  • اجتناب ائمه جمعه از فعالیت اقتصادی!

– بعضی شکست خوردند/ بعضی هنوز ادامه دارد! (۱۴۰۱/۵/۵)

 

پ.ن: در بسیاری از موارد بهترین حرف و بایسته را خود جمهوری اسلامی گفته و رهبر انقلاب بارها تکرار کرده؛ علت فاصله وضع موجود تا آن بایسته ها را باید بررسی کرد!

 

محسن قنبریان

طرح دوباره اشکال به ساختمان های حج و زیارت و بعثه در قم و یزد/ و پاسخ مسئولین حج و زیارت و فهرست کردن محتوا برای طبقات ساختمان/ به اضافه سخنان امروز رهبرانقلاب در دیدار با کارگزاران حج و استناد به آیات چند باره گفته شان، بهانه را برای توجه به تقابل “رویکرد نهضت ساختمان” جای “رویکرد های نهضتی به حج و زیارت” فراهم کرد.

یادداشت: “اتاق های خالی جای اتاق های فکر در ساختمان جدید بعثه”!  که در سال ۹۷ نوشته شده بود (و البته ظاهرا الان آن اتاق ها طبق فهرست اعلامی پُر شده است) را اینجا بخوانید:

اتاقهای خالی جای اتاقهای فکر در ساختمان جدید بعثه!

و یادداشت: مستدرکی بر بیان رهبری را اینجا بخوانید.

انقلابی گری و حقوق مخالف ما!

با آنکه مخالفش هستیم کدام برخورد، اسلامی و انقلابی است؟!

به بهانه شعار چند باره علیه سید حسن خمینی

  1. ضدیت با ولایت فقیه با “مخالفت نظری” با ایشان محقق نمیشود [۱] اما با “مخالفت عملی” با ولیّ مشروع و مقبول قطعا حاصل میشود[۲]
    پس از دوبار نهی صریح رهبر انقلاب از شعار دادن علیه سید حسن خمینی (و برخی مسئولان دیگر) در تاریخ ۱۴خرداد۸۹ و ۲۸بهمن۹۱، اینبار(۱۴خرداد۱۴۰۱) دوباره مرتکب شدن، قطعاً مخالفت عملی با ایشان است. از قضا لحن ایشان را هم تندتر کرد!
  2. اینجا سؤال اساسی پیش می آید:
    نیروهای انقلابی -که معمولا بینش خود را از ایشان می گیرند- با کسی که زاویه دار می پندارند، چگونه برخورد کنند؟!
    بطور عامتر: گروه های اجتماعی و سیاسی وقتی با “نظر” یا “عمل” کسی مخالف اند، چگونه مخالفت کنند تا نقض ارزشهای اخلاقی، مردم سالاری، قانون مداری نشود؟!
    (از بایسته می گویم نه تحلیل صحنه که چرا این سالها، چنان نشده و نمیشود!)
  3. در پاسخ می توان آنانکه مخالف شان هستیم را سه درجه کنیم:
    1. کسانی که با “اندیشه و نظرشان” مخالفت داریم (دگر اندیشان یا صاحبان تحلیل متفاوت از دستگاه رسمی)
      واضح است “مخالفت نظری و تحلیلی” با ما(یک گروه انقلابی یا یک جناح سیاسی) و حتی مخالفت نظری با ولی فقیه، کسی را فاقد حقوق شهروندی(حق بیان و…) نمی کند. مخالفت با چنین کسانی باید “نظری” و از طریق بیان و نقد و مناظره باشد.
      فراموش نکنیم انقلابی بودن در اینجا به هتک و جلسه به هم زدن و شعار دادن نیست؛ به محاجه علمی و نظری کردن مثل سلف صالح است. در نهایت ساختن تقاضای عمومی برای مواجهه نظری و مناظره با اساتید انقلابی، کاری انقلابی در عین تامین حقوق مخالف است.
    2. کسانی که با “عملکرد” آنها مخالفیم و آنها را در غیر مسیر انقلاب می پنداریم و آنها جزیی از دایره مدیریت و کارگزاری نظام هستند؛ از رئیس یک قوه تا وزیر یا تولیت یک حرم و…!
      واضح است مخالفت درجه قبل با بیان و روشنگری هیچ ایرادی ندارد اما اگر در این روشنگری ها، ادله مکفی برای اثبات عدم صلاحیت آنها یافت شد چه؟!
      آیا راهش تخریب و شعار دادن علیه آنها و ترور شخصیت است؟! یا طی راه قانونی عزل و تعویض؟!
      – “انتخابی ها” که عزلشان به پس گرفتن رای مردم است؛ نه نشاندن گروه خود جای همه مردم! یعنی باید مردم را قانع کرد که دیگر به او رای ندهند یا اکثریت نمایندگان مردم او را در مجلس شورای اسلامی استیضاح کنند.
      – “انتصابی ها” هم عزلشان از طریق دستگاه نصب کننده است. جای تخریب و شعار علیه منصوبین، باید مرکز نصب کننده را قانع به عدم صلاحیت او کرد و از آن نهاد نصب کننده مطالبه کرد.
      تمجید نهاد نصب کننده و همزمان تخریب منصوب، نه کاری انقلابی است و نه مطابق با ارزشهای انسانی.
    3. کسانی که از دو درجه قبل حادتر تشخیص داده شده و اصلا “سلب حقوق شهروندی” آنها را مطالبه داریم! مثلا به فساد یا جاسوسی و… قائل شده ایم و نه فقط عزل بلکه حبس و مجازات می خواهیم!
      واضح است در اینجا راهش “تقاضای محاکمه در دادگاه صالحه”، آن هم با کیفر خواست مستند و حقوقی و دادگاه علنی با داشتن حقوق قانونی برای متهم می باشد.
      در مواردی امکان شکوائیه توسط خود مخالفان و مدعیان هست(دیوان عدالت و کمیسیون اصل۹۰ و…) و در مواردی مدعی العموم باید چنان کند. باز حق تخریب و ترور شخصیت قبل از حکم دادگاه نیست.
  4. توجه:
    1. رعایت کردن درجات سه گانه با راه حل های انقلابی اش، انقلابی گری تراز است: “مواجهه نظری با مخالف نظری”/ “پس گرفتن رای مردم با طریقی مردمسالار”/ “سلب حقوق شهروندی از طریق دادگاه صالحه با تمام حقوق قانونی برای متهم”، انقلابی گری کردن در ارزشهای انقلاب۵۷ و منشور قانون اساسی و مثل فرمان ۸ماده ای امام و تذکرات یاد شده رهبری است.
      راه کج رفتن با تخریب مخالفِ نظری، ندید گرفتن رای مردم و سلب حق شهروندی بدون دادگاه یا با دادرسی ناقص، تنزل دادن انقلابی گریِ مثل مطهری و بهشتی به گروه فشار است.
    2. رعایت مراتب و درجات یاد شده، منافاتی با فرمایش انقلابی امام خمینی در ۱۲فروردین ندارد که فرمود: “اگر چنانچه[ملت] دستگاه جابری را دید که می خواهد به آنها ظلم کند، باید شکایت از او بکنند و دادگاه ها باید دادخواهی بکنند و اگر نکردند خود ملت باید دادخواهی بکند، برود توی دهن آنها بزند[۳]
      چون اولا فرمایش ایشان پس از مطالبه از دستگاه قانونی است.
      ثانیا یک ملت به دهان آن جبار می زند نه یک جمع یا گروهی با تشخیصی خاص.

محسن قنبریان ۱۴۰۱/۳/۱۶

[۱] برای نمونه؛ رهبر انقلاب: “هیچ نظر کارشناسی ای که مخالف با نظر این حقیر باشد، مخالفت با ولایت نیست دیگر از این واضح تر؟!”(۹۱/۵/۱۶)

[۲] برای نمونه ر.ک: اجوبه الاستفتائات س۶۵

[۳] صحیفه امام ج۶ص۴۶۱ /۱۲فروردین۵۸

آنی یا استمراری بودن انقلاب اسلامی چالشی‌ترین مسئله نظام است/ به عقیده امام و رهبر انقلاب، ولایت اداری وجود ندارد/ چگونه مطالبه‌گری به انسداد منجر می‌شود؟

حجت الاسلام و المسلمین قنبریان:

  • آنی یا استمراری بودن انقلاب اسلامی چالشی ترین مسئله نظام است
  • به عقیده امام و رهبر انقلاب، ولایت اداری وجود ندارد
  • چگونه مطالبه‌گری به انسداد منجر می شود؟

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی صدای حوزه، حجت الاسلام و المسلمین محسن قنبریان در جمع روحانیون تشکل فراگیر تبلیغ گروهی طلاب کشور، با تبیین دوگانه نهضت و نظام اسلامی، نسبت این دو بایکدیگر را مورد بحث قرار داد. وی سپس به نسبت آرمان ها با جمهوری اسلامی پرداخت و در ادامه به اختلاف نظر در مورد «آنی یا استمراری بودن انقلاب اسلامی» به عنوان اصلی ترین چالش نظری و مادر مباحثات مقام معظم رهبری و آقای هاشمی رفسنجانی اشاره کرد و اختلاف رای بر سر توسعه اقتصادی و غیره را فرع این مسئله معرفی کرد.

یکی از مباحثات اصلی و مادر مباحثات مقام معظم رهبری و آقای هاشمی این مباحثه است، نه بر سر توسعه اقتصادی و غیره، بلکه یک درجه عقب تر است. آیا انقلاب اسلامی یک آن بود و تمام شد و ما الان با جمهوری اسلامی هستیم که باید آن را حفظ کنیم که برخی زمان ها به آدمهای جمهوری اسلامی(یعنی همین آدم هایی که هستند) تنزل پیدا می کند یا نه، انقلاب اسلامی استمرار دارد؟

مردم به شدت به دنبال توازن آرمان‌ها هستند، که آزادی کنار استقلال باشد و جمهوریت و عدالت و پیشرفت در کنار یکدیگر باشند. آدم‌های سیاسی ما در هر انتخاباتی مردم را مخیر به یکی از اینها کرده اند. مردم ایران کماکان فریاد می زنند که ما این آرمان ها را با یکدیگر می خواهیم.

مشروح خبر:
آنی یا استمراری بودن انقلاب اسلامی چالشی ترین مسئله نظام است/ به عقیده امام و رهبر انقلاب، ولایت اداری وجود ندارد/ چگونه مطالبه‌گری به انسداد منجر می شود؟

مراقبت از ظرفیت کودکان برای حال خوب جامعه!

سلام فرمانده بازتولید گروه آباده در دهه۶۰!

سیدعلی سابقاً دهه پنجاهیا را فراخوانده بود!

محسن قنبریان ۱۴۰۱/۲/۲۶

  • دهه ۶۰ در اوج دفاع مقدس، در کنار تصنیف های حماسی ای از مثل آقای گلریز و قالب گیری مضامین دفاع مقدس در سبکی از نوحه خوانی توسط حاج صادق آهنگران، گروه سرود آباده پاسخ به یک نیاز در رفع تبعات روحی-روانی جنگ شد.
  • آیت الله خامنه ای از کنار آن پدیده عادی نگذشت! بار اول که آنرا در برنامه کودک دید، گفت: “دلم می خواهد اینها را ببینم”!
    وقتی برای اعزام سپاهیان محمد(ص) در سفر شیراز بودند، آن گروه را از نزدیک دیدند اما به اجرایشان در مراسم اکتفا نکرده و گفتند: “اینگونه فایده ندارد اینها را به دفتر اقامت من بیاورید”! به آن هم بسنده نشد و آنها به دفتر ریاست جمهوری در تهران هم دعوت شدند( ویدئو) و زمینه اجرای اولین سرود با اُرگ در جماران در حضور امام خمینی در عید مبعث را ایشان برای آن گروه فراهم کرد.
  • توجه ویژه ایشان به این پدیده (که: ظرفیت کودکان برای حال خوب جامعه می نامم) وقتی معنادار می شود که ایشان در مضمون سرود جدید آنها تصرف کردند و گفتند: “شعر و آهنگش خوب است اما حزنش زیاد است خانواده شهدا خودشان به اندازه کافی غم و غصه دارند شما باید کاری کنید که برای اینها تسلی خاطر باشد. جنبه های حماسی این سرود کم است”!
    گروه سرودی که معجزه انقلاب بود
    این سطح از ورود به پدیده خود جوشِ فرهنگی از یک شهرستان، کاشف از یک راهبرد فرهنگی در حکمرانی فرهنگی برای تلطیف فضای آن روز جامعه؛ تسلی بخشی و امید آفرینی در اوج تبعات طبیعی جنگ بود.
  • اگر اثر بخشی این ظرفیت را تئوریزه کنیم؛ می توان گفت: چون نسل نو بطور طبیعی، نتایج نسل قدیم است؛ وقتی آنها را آئینه آرمانها، امیدها، آرزوها و اهدافی ببینیم که دنبال کرده ایم، اثر تسلی بخشی، تحمل پذیری، امید آفرینی برایمان دارد.
  • چنانچه برعکس، اگر نسل جدید را تمثالی از شورش و سرکشی علیه هنجارهای پذیرفته پدران و مادران جامعه دیدند، ناامیدی و گله مندی شکل می گیرد.
    – والدین آمریکایی بر همین اساس نگران هنجارهای موسیقی و حواشی خواننده نوجوان جاستین بیبر شدند و بیش از ۲۷۰ هزار امضاء برای اخراج او جمع کردند.

    – داوران عصر جدید هم به نمایندگی از حضار همین نکته را درباره گروه سرود رسا به زبان آوردند؛ بی خیال فرم و مسائل فنی، شیفته انرژی مثبت آن شدند.

    اگر همین مضمون را حرفه ای تر و هنری تر یک استاد موسیقی اجرا می کرد چنین انرژی مثبتی نمی داشت!

  • شاید یکی از علل اقبال عمومی به سرود سلام فرمانده همین نکته روانی-اجتماعی باشد. واقعا ما خود را در آئینه فرزندانمان جستجو می کنیم. اگر اهداف، آرمانها و آرزوهای مشترک خود -که حتی با هزینه ها یا طولانی شدن بازه زمانی تحققش، خسته مان هم کرده- را به زبان هنر و ادبیات نو از فرزندان بشنویم، تسلی دهنده و انرژی بخش می شود!
  • این نظریه ریشه قرآنی هم دارد! قرآن به دهان پدران و مادران مومن می گذارد که فرزندان و نتایج خود را هبه الهی دانسته و از خداوند قره عین شدن آنها را بخواهند.(۷۴فرقان)
    – انتخاب کلمه “قره العین” حاوی بار مفهومی خاصی است که حال نسل قدیم را خوب می کند.
    – به حسب لغت این کلمه یا جایی استعمال میشود که حرارت چشم در اثر درد، خنک شود! یا موجب “قرار” و آرامش چشم نگران و پریشان شود!(ر.ک:تفسیرالمیزان ذیل آیه)
    وقتی در نسل نو، بازتولید اهداف و آرزوها و هنجارهای نسل قدیم دیده شود، برای نسل قدیم تسلی بخشی و آرامش و نشاط می آفریند.

چند مراقبت این ظرفیت:

  1. مضمون اصلی، باور و آرمان و هنجار درصد بالاتری از جامعه باشد؛ تا مردم بیشتری خود را در آیینه آن ببینند! مضامین انتظار، عاشورا، وطن دوستی، آرمانهای انقلاب۵۷ (آزادی، عدالت، جمهوریت، پیشرفت، استقلال) و… چنین اند.
  2. گریزهای احتمالی از مسائل جاری و سیاسی به مضمون اصلی، بیّن و معقول و دارای مقبولیت نسبی باشد، نه شاذ و نادر و بحث انگیز؛ یا تطبیق های محافظه کارانه و ایستا!
  3. ورود حکمرانی به سرایت دادن و شیوع آن، فرهنگی باشد نه سیاسی و حاکمیتی و از بالا به پایین! تسهیل در عرضه برای تقاضای طبیعی جامعه را موجب شود نه بشکل پروپاگاندا یا تسری دادن های هژمونیک.
  4. در سرایت و تسرّی به اکناف جامعه، آلوده کانونهای ثروت و جناح های قدرت نشود! برندینگی برای اغراض دیگر نشود؛ تا کالایی سیاسی و جناحی را قالب کند و مصرف تبلیغاتی و پوششی شود!
  5. استفاده ابزاری کودکان برای دنیای بزرگسالان نباشد به گونه ای که به هنجارها و سطح دید و تلقی کودکان آسیب بزند! در همین سالها دیده ایم ترانه هایی با مضامین و حتی ملودی های دنیای بزرگسالان که در برخی برنامه های کودک از زبان بچه ها بازتولید میشود.(مثل برخی مضامین عاشقانه)

جوان امروز امام را در رسانه ملی هم نمی یابد!

رهبرا، امام عزیز در رسانه ملی هم دیده نمیشود و فاصله زیادی با م**منوع التصویرها** ندارد!
مگر مناسبت قدس و دهه فجری باشد یا مجموعه مستندی علیه فتنه ای ساخته شود تا گزیده هایی از امام پخش شود!
توپ و تشرهایش بر تحجر، مارهای خوش و خط و خال، زیّ اشرافی و طاغوتی در مسئولین، انذارها به مجتهدین و روحانیون درون نظام و… که تقریبا اصلا شنیده نمیشود!

پیشنهاد:
خوب است تیم جوان و جدید رسانه ملی هم خواست رهبر انقلاب را اجابت کند و بیانات امام خمینی را “تمام” و “کمال” در سبد فرهنگی مردم قرار دهد.
بیانات صریح و روشن امام درباره جایگاه مردم، جمهوریت، حق نقد و تخطئه، عدالت و رعایت مستضعفین، ولایت و استکبار ستیزی، پهنای اسلام ناب و اسلام آمریکایی (داخلی و خارجی) و… را با صدا و تصویر آن مرد الهی در برنامه های مستقل پخش نماید.
پخش معارف عرفانی و مواعظ اخلاقی آن مرشد کامل هم اقلا یک روز در هفته کنار سخنرانی های مذهبی، انسان ساز است.

محسن قنبریان

چه خوب می شد…

  • چه خوب می شد نهادهایی که مواضع رهبر انقلاب را چوب خط خودی-ناخودی افراد می کنند، خود را هم با این مواضع برخط-به‌خط کنند!
  • برای نمونه ایشان در دیدار کارگری اخیر(۱۴۰۱) با نگاه پسینی، برخی تجمعات کارگری این سالها را به این دو ویژگی سردوشی دادند:
    – اعتراضشان به حق بوده!
    – مرز خودشان را با دشمن مشخص کردند!
    بعد هم در تقدیر از آنها فرمودند: “چه جور می شود انسان تشکر کند از مجموعه آگاه و با بصیرت و متعهد؟!”

    اما جالب اینکه همین تجمع های برحق و خودیِ مورد تقدیر رهبری _که بعضاً مانع بخس فروشی منابع و ثروتهای ملی هم شد_ به نظر مسئولان سیاسی و تامینی شهرها و استانهای مزبور غیر قانونی بوده است!
    آیا دقیقا همین تجمعات مورد اشاره رهبری اگر برای مجوز به فرمانداری می رفتند، مجوز می گرفتند؟!
    آیا وقتی خود به اتکاء اطلاق حق اساسی اصل۲۷ قانون اساسی چنین تجمعاتی با مرز گذاری با دشمن برقرار کردند:
    – الف: از نهادهای انتظامی-امنیتی شهری و استانی هم تقدیر امروز رهبری را در مواجهه گرفتند؟!
    -ب: یا بالعکس مثل یک تهدید و جزیی از پازل دشمن دیده شدند و احیاناً با دستگیری و… با آنها برخورد شد؟!!

  • اگر اولی(الف) است، آفرین به شورای تامین و نیروهای انتظامی-امنیتی آن شهرستان که مواضع رهبر را در عمل محقق کردند.
  • اگر دومی(ب) است؛ آیا نباید این تصمیم گیرندگان عمل خود را به فهم و بیان رهبر نظام نزدیک کنند؟! تا مردم این تقدیر رهبری را در فعل و عمل ارکان نظام هم ببینند؟!

قال امیرالمومنین(ع): الاَعمالُ تَستَقیمُ بِالعُمَّال: کارها و کارکردها با کارگزاران سرپا می شود

محسن قنبریان

تیتر انتخابی!

وقتی هر خبرگزاری و حتی سایت رسمی به تشخیص یا حتی به سلیقه خود یک جمله از سخنان رهبر انقلاب را تیتر می‌کند و بعضا معناداری خاصی را القاء می‌کند این حق برای سایرین هم هست که مهمترین و کاربردی ترین جمله به نظرشان را تیتر کنند.

بنده از سخنان دیروز این جمله را که معمولا رویکردهای محافظه کار تیترش نمی کند را پیشنهاد می‌کنم:

نتیجه مطالبه‌گری صحیح، تفکیک ضروریِ آرمان‌ها از عملکردهای ضعیف برخی مدیران است.

«پرهیز از برخورد تند و تیز به معنای سازش‌گری و مجیزگویی نیست. من هرگز از این‌گونه توصیه‌ها نکرده و نخواهم کرد. مقصود من پرهیز از ادبیات مضرّ و طعنه‌آمیزی است که متأسفانه امروز در فضای مجازی نیز بسیار رایج شده است. نتیجه مطالبه‌گری صحیح، تفکیک ضروریِ آرمان‌ها از عملکردهای ضعیف برخی مدیران است.»(۱۴۰۱/۲/۶)

محسن قنبریان