بایگانی دسته: پیام‌ها و تحلیل‌ها

تسلیت، تنبّه، تنبیه!

ضایعه اسفناک کشته شدن کارگران معدن طبس را به خانواده هایشان، جامعه کارگری و مردم عزیز تسلیت عرض می کنم.

حوادث کارگری تلخ و شیرین هایی دارد.
تلخ هایش فقط محبوس شدن در معدن طبس و طرزه و یورت و… نیست؛ شیرینش البته برای رسانه ها، معمولا امانت داری کارگر شهرداری و پاکبان از مال مردم و… است!

حوادث کارگری در کنار تسلیت، تنبّه ای برای جامعه هم دارد:
– تنبه عدالت (در منزلت، درآمد، توزیع منابع و فرصت برابر و…)
– تنبه در ارزش و اینکه بهرمندی ها باید از کار و کار عامل بهرمندی ها باشد؛ نه بورس بازی نه استثمار!
– و…

حوادث کارگری -بخصوص وقتی مکرر شود- مقتضی تنبیه هم هست:
– تنبیه عاملان و مقصران حادثه
– تنبیه ناظران و واسپاران و تنزیل ها از قراردادهای واگذاری
– تنبیه قانون گذاران یا مجریان در کمبود امنیت و تامین های شغلی
– تنبیه مسئولان (از مجمع و مجلس تا دولت و…) در عدم تحقق سهم مالکیت و انتفاع این دهک های جامعه در سیاستهای واگذاری منابع

اما معمولا به تسلیت بسنده می شود!

محسن قنبریان ۲مهر۱۴۰۳

از دولت درباره حجاب چه بخواهیم؟!

به نظرم این سخن آیت الله علم الهدی، معقول، مردمسالارانه و اسلامی است:

کشف حجاب نه؛ روش به انتخاب دولت!

رهبر انقلاب اسلامی در ۲دی۱۴۰۲ در تبیین مردم سالاری دینی و اثر انتخابات نکته اساسی فرمودند:

هر دو کلمه‌ی «جمهوری» و «اسلامی» وابسته‌ی به انتخابات است!(بخوانید)

واضح است حکم ضروری اسلام(اصل وجوب حجاب و حرمت کشف حجاب) به رأی مردم نیست؛ اما روش تحقق آن در جامعه، روشی سیاستی و تقنینی است که تاکنون هم قوانین عادی، معلومش می کرده است.

 اینکه برای کشف حجاب مثلا تعزیر بگذارند یا جریمه؟ گشت ارشاد و طرح نور باشد یا روش دیگر، هیچکدام نص دینی نیست؛ قوانینی بشری است که فقط عدم مغایرت آنها با شرع در شورای نگهبان بررسی می شود. پس می تواند به حسب زمان و شرایط، موقعیت جامعه و نظرگاه متولیان امر متنوع شود.(دقت کنید)

رهبر انقلاب در همان سخنرانی به این نکته مهم توجه می دهد:

“با انتخابات میشود در کشور تحوّل ایجاد کرد. صاحبان دیدگاه‌های گوناگون سیاسی و اقتصادی و فرهنگی میخواهند تحوّل ایجاد کنند به نفع دیدگاه سیاسی یا فرهنگی یا اقتصادی خودشان؛ خیلی خب، راهش چیست؟ راهش این است که با انتخابات کسانی را که با آن فکر سیاسی آنها و جهت‌گیری سیاسی یا اقتصادی یا فرهنگی آنها همراهند، سرکار بیاورند؛ این میشود تحوّل”

رئیس جمهور با تذکر به گشت ارشاد یا حتی قصد تغییرات قانونی در طرح حجاب، را نباید سلب حیثیت کرد بلکه باید از طرح و اقدام او پرسید؟! او قسم خورده حافظ ارزشهای اسلامی باشد اما متعهد نیست طرح های گذشته را تغییر ندهد!

محسن قنبریان ۱مهر۱۴۰۳

مردمی‌ترین حکومت، در اسلامی‌ترین آن!

جوهره “مردمی بودن” یک حکومت، رضایت عمومی از آمدن حاکم و استمرار حکمرانی اوست.

 

و جوهره اصلی “اسلامی بودن” یک حکومت، رعایت صلاح واقعی -نه صرفاً امیال و اهواء زود گذر- آنهاست.

و صلاح واقعی، همان است که از سوی خداوند در دین حقش “اسلام” بیان شده است.

 

شَمل و پراکندگی و جدایی این دو (رضای عمومی و صلاح واقعی) از هم، چیز غریبی در تاریخ جهان نیست. حکومتها عمدتا در یک طرف این جدایی یا طرد هردو شکل گرفته اند.

 

“مردمسالاری دینی” در یک کلمه تألیف این جدایی و “جمع بین صلاح و رضا”ست.

هم در چارچوبه اسلام باشد و هم رضایت عامه بدان را داشته باشد.

 

امام زمان(عج) را “أَیْنَ مُؤَلِّفُ شَمْلِ الصَّلاحِ وَ الرِّضا” ندبه می کنیم!

 

منتظر ظهور بودن با تلاش برای تحقق کامل حکومت مردمی اسلام یا مردم سالاری دینی همراستاست!

 

محسن قنبریان ۱۴۰۳/۶/۳۰

دکتر پزشکیان راست (نه درست) می‎گوید!

“ما” [دولتهای ج.ا ، بلکه برخی دیگر از مقامات لشکری و کشوری] دنبال صدور انقلاب نبوده و نیستند!

اصلا “صدور انقلاب” در مقطع کنونی، تحصیل حاصل است. انقلاب در دهه اول خود صادر شد؛ در منطقه اسلامی و در چهره جبهه فراگیر مقاومت شاهد آن هستیم.

بلکه جسورانه باید بگویم برای بخش بزرگی از مدیران و مقامات نیازمند “واردکردن انقلاب” هستیم!

صدور انقلاب، بین خبرگان قانون اساسی در همان سال۵۸ هم کشور گشایی و مداخله در امور داخلی کشورها و عدم لحاظ منافع ملی نبوده است! (نگاهی گذرا به مشروح مذاکرات قانون اساسی ذیل بند۱۶ اصل۳ این را عیان می کند)

اما دیگر کف انقلابی و ایرانی بودن (نه صدور انقلاب) ، حفظ عزت و شرف خود و اعاده حیثیت خود با خونخواهی مهمان خویش که هست!

اگر نگاهی به ذهنیت مردم منطقه پس از ترور شهید هنیه بیاندازید، جای صدور انقلاب، نگران دیپلماسی عمومی و قدرت نرم ج.ا میشوید! دنبال این که هستید!

جمله دیگر رئیس جمهور بیشتر نگران کننده است که: “اسرائیل با ترور شهید هنیه می‌خواست ما را به جنگ منطقه‌ای بکشاند اما ما تا حالا خویشتن‌داری کرده‌ایم”!

دوگانه خویشتن داری/ جنگ منطقه ای، نادرست است؛ گزینه درست ” طراحی و اجرای خونخواهی #بازدارنده و بدون تاخیر” بود؛ که هیچیک از آندو نیست!

انقلابی عمل کردن، عقلانیتی هوشمند است و دقیقا همان، مانع تجاوز دائمی اسرائیل بلکه جنگ فراگیر است؛ که ظاهرا باید از یمن و لبنان وارد کنیم، چون از بچه های انقلابی پذیرفته نمیشود و مهر تندروی و بی کله گی می خورد!

محسن قنبریان ۱۴۰۳/۶/۲۸

هنیه “الوتر الموتور” نیست!

این تعبیر در زیارات برای سید مظلومان اباعبدالله الحسین(ع) به کار می رود.

“الوتر” یعنی فرد و تنها و “الموتور”، کشته رها شده ای است که انتقام او گرفته نشده است.

به تعبیر دیگر: تنها بازمانده اش، یاوری برای خونخواهی نمی یابد!

تفاوت سیدالشهدا با شهدای دیگر یکی در همین است که او “الوتر الموتور” است.

 آنچه مختار و قیامهای لثارات الحسینی کردند، حقیقتاً انتقام خون حسین(ع) نبود؛ و الا امام زمان(عج) “الموتور بأبیه” خوانده نمی شد.

جای دیگر توضیح داده ام انتقام حسین(ع) به برقراری حکومت ائمه عدل و تحقق قسط جهانی است؛ که از “امام مطلق” برمی آید[۱].

آیا مهمانِ ترور شده ایران (اسماعیل هنیه)، الوتر الموتور است؟!! یا ما در خونخواهی مستضعفیم؟!

ظاهرا توان نظامی و وعده قطعی و همراهی مردمی به خونخواهیِ مهمان، او را  الوتر الموتور نگذاشته است؛ لکن طولانی شدن زمان تحقق خونخواهی و سطح مقابله ها با جنایات بی باک صهیونیست ها می فهماند که گرچه قوی اما مستضعفیم!

“چگونه جواب دهیم که جنگ فراگیر نشود؟!”

این از خونخواهی شهیدان فخری زاده و سلیمانی و… با ماست!

“در جنگ ترکیبی چه کنیم که هزینه ها، منافع ملی و رضایت عمومی گردد؟!!”

علیرغم اقتدار نظامی مان با ماست.

منعی ندارد هم “مقتدر” باشیم هم مشمول “الذین استضعفوا”!

ما با همه اقتدار برای ریشه کنی نهایی ظلم و استکبار، مضطر به حجت خداییم؛ لکن اعاده حیثیت و شرف را وظیفه داریم.

دو مطلب مرتبط:

محسن قنبریان ۱۴۰۳/۶/۲۱

[۱] ر.ک: مقاله منتقم دادگر

وزیر کار و تعاون را در این مهم یاری دهیم!

اول توصیه می کنم بیان گویا و رسای ایشان درباره تعاون و تعاونی را کاملا ببینید!

عزیزانی که چند سال اخیر این صفحه را تعقیب کرده اند بر اساس معیارهای اسلامی و قانون اساسی و سیاست های کلی و قوانین مجلس شورای اسلامی این نکات را زیاد شنیده اند:

  1. “تنها راه” تحقق عدالت اقتصادی، گسترش مالکیت عمومی و ابزار کار برای همه است.
  2. یکی از راه‌های این گسترش، “تعاونی ها” هستند.
  3. تعاونی ها در سابقه تمدنی ما بر اساس شبکه و “پیوند اجتماعی مردم” بنیان داشته است و اکنون هم محتاج آن است.
    بعلاوه که “سهم بری اقتصادی” مردم عادی بخصوص محرومان در کنار “تشکل ها و قدرت سیاسی” شان است. این دو در تناظر باهم هستند.
  4. تحقیقات دکتر مرتضی فرهادی ما را قانع می کند که فرهنگ ایرانی تعاون پذیر است. ۸۰٪ فاصله زمین تا ماه را قنات ساخته و ۴۰۰هزار واره عشایری فقط در بین زنانش داشته است!
    در دنیای مدرن هم این ابزار برای شکستن تمرکز ثروت و کاستن فاصله طبقاتی، کم و بیش استفاده می شود.
  5. طبق اسناد بالا دستی و قوانین مصوب ۲۵٪اقتصاد کشور از طریق “تعاونی های فراگیر” باید به “بیکاران” و “سه دهک پایین” برسد و از واگذاری های بخش خصوصی و حاکمیتی، ۳۰٪صرف تشکیل این تعاونی ها شود. سندی برای تحقق این سهم بالادست برنامه های بودجه سالانه قرار گیرد و…

لکن متاسفانه با گذشت قریب ۲۰سال این سهم واگذار نشده است که یکی از علل عقب ماندگی در عدالت هم همین است.

حالا که وزیر در سمت درست ایستاده باید او را در تحقق یاری کرد.

محسن قنبریان ۱۶ شهریور ۱۴۰۳

هو الحسین امامنا!

کلمات کوتاه این پیرمردِ خادم اربعین، صدای فطرت و ترجمان میراث و کاملترین بیان است!

جای اینکه بگوید چون حسین، سید “الشهداء” یا سید “الاحرار”(آزادگان) یا پناه “مستضعفان” و … است یک کلمه می گوید: “امام ماست! امام بشر! او بشر را بالا برد”!

امام در فرهنگ شیعه کلمه جامع برای صاحب همه فضائل است. امام یعنی عدالت یعنی آزادی یعنی امنیت یعنی…

«…امام مانند آفتاب در عالم طلوع کند و بر افق قرار گیرد که دست و دیده مردم بدان نرسد، امام ماه تابنده، چراغ فروزنده، نور بر افروخته و ستاره رهنما در تاریکى شبها و بیابانهاى تنها و گرداب دریاها است، امام آب گوارائى است براى تشنگى و رهبر بحق و نجات بخش از نابودى است، امام چون آتشى است بر تپه براى سرمازدگان و دلیلى است در تاریکى‏ها که هر که از آن جدا شود هلاک است. امام ابرى است بارنده، بارانى است سیل آسا، آفتابى است فروزان و آسمانى است سایه بخش و زمینى است گسترده و چشمه‏اى است جوشنده و غدیر و باغى است، امام امینى است یار و پدرى است مهربان و برادرى است دلسوز و پناه بندگان خدا است در موقع ترس و پیشآمدهاى بد، امام امین خداى عز و جل است در میان خلقش و حجت او است بر بندگانش و خلیفه او است در بلادش و دعوت‏کننده به سوى خداى عز و جل است و دفاع‏کننده از حقوق خداى جل جلاله است…»

متن کامل روایت زیبای امام رضا(ع) درباره امام را اینجا بخوانید!

نه تفسیر امامت را از این درونمایه های اصیل انسانی خالی کنیم و نه مفهوم و بدیلی جای آن بنشانیم!

محسن قنبریان / ۵شهریور۱۴۰۳

غایت زیارت اربعین؛ مشارکت در عاشورا!

برای داشتن ناب و خالص هرچیز باید نمونه اصلی و اصیل آنرا دید. چه بسا گوهرهایی که در طول تاریخ دچار ناخالصی و شوائب شوند!

نمونه اصلی زیارت اربعین، همان اربعین اول است. زیارت جابرانصاری و عطیه کوفی در آن روز قطعی است.

جابر از صحابه رسول الله(ص) و صاحب سرّ اهلبیت و صدیقه طاهره(س) است. عطیه نیز از فقها و مفسرین امامی کوفه است. راوی احادیث از جمله خطبه فدک و صاحب ۵جلد تفسیرقرآن است. این دو شخصیت موجه شیعی اولین زیارت اربعین را بنیان نهادند[۱].

نکته مهم و حائز اهمیت جمله جابر پس از زیارت سیدالشهداء و شهدای کربلاست که با قسم گفت: والله لقد شارکناکم فیما دخلتم فیه! به خدا سوگند ماهم در آنچه شما داخلش شدید(عاشورا) شریکیم!

عطیه هم مثل من و شما از این ادعا تعجب کرد و پرسید: جابر! چگونه ما با آنها شریکیم در حالیکه در دره ای فرو نرفته، بر کوهی بالا نرفتیم و شمشیری نزدیم؟! در حالیکه اینها بین سرها و بدن هایشان جدایی افتاده و فرزندانشان یتیم و زنانشان بیوه شدند!

پاسخ جابر این بود: عطیه! از حبیبم رسول الله شنیدم که می فرمود: هرکس قومی را دوست بدارد با آنها محشور است و هرکس عمل قومی را دوست بدارد شریک عمل آنهاست! به خدایی که محمد(ص) را به حق مبعوث کرد نیت من و همراهانم بر همان جاری است که حسین(ع) و اصحابش بودند[۲]…!

اگر پاسخ جابر را غیر معصومانه می دانی و حجت بیشتر طلب می کنی ، خطبه۱۲ نهج البلاغه را ببین!

آنجا پس از پیروزی جمل یکی از یاران می آید و می گوید: کاش برادرم با ما بود و پیروزی شما را می دید! حضرت پرسید: میل اش با ما بود؟ گفت : آری! فرمود: پس او در لشکر ماست!

بعد بالاتر فرمود: در همین لشکر(جمل) اند کسانی که الان در اصلاب مردان و ارحام زنان اند؛ زمان آنها را به هم می رساند و با آنها ایمان تقویت می شود!

آخر چگونه “صرف نیّت” و “میل و محبت”، بتواند کسی را هزار سال بعد ملحق به عاشورا یا جمل کند؟!

این که در را برای تنبل ها، محافظه کاران تاریخ و اصحاب قعود باز می کند تا حق ها را یاری نکنند و بعدا با گریه و زیارتی با محبت و نیت، خود را ملحق به آن مجاهدان شهید کنند!!!

درس خوانده هایی هم پیدا می شوند که با مشارب شبه عرفانی و تصوفی چیزی از محبت و نیت بسازند که با بی عملی و بی تعهدی هم ناسازگار نیاید!

به نظرم پاسخ روشن و همه فهم در خود جابر و عطیه است!

جابر، پسر شهیدی از اُحد و رزمنده ۱۸غزوه با رسول الله و بعدا با امیرالمومنین است.

شواهدی کافی در دست است که اگر یک جامانده از عاشورا، معذور بود، او حتماً جابر بود!

عطیه هم ظاهرا چنین است هم از منتقمین خون حسین(ع) با مختار است و هم در قیام علیه امویان همراه با عبدالرحمن بن محمد بن اشعث می شود. حاضر میشود به دستور حجاج ۴۰۰تازیانه بخورد اما سبّ علی(ع) نکند!

اینها شاید شواهد خوبی برای راستی آزمایی نیت و محبت باشد!

زیارت اربعین -در نمونه اصیلش- غایتش این است که زائر بتواند مثل جابر با صداقت بگوید: ما هم شریک عاشورای شماییم!

لذا:

– نه هر خروج و شورش و تلاشی، کشته اش بدون محبت و پیوند با امام حق(ع) به عاشورا ملحق می شود! چون بدون اعتقاد و نیّت، عمل به کمال نمی رسد.

– و نه هر زائر و محبی که قیامِ عاشورایی را “استثناء” و ماموریت خاص حسین(ع) شمارد و “ادله تقیه” را حاکم همیشگی بر “ادله امر به معروف” و”اظهار کلمه حق نزد جبّار” یا جهاد و دفاع مقدس کند!

البته اگر مجتهد یا مقلّد باشد، ماجور؛ اما ملحق به شهدای کربلا شدنش مشکل بنظر می رسد!

زائران اربعین از حیث باز شدن مسیر کربلا با مجاهدت شهدا، قدردان امام خمینی و شهدایش هستند؛ تو بیشتر قدردان آن مجتهد عارف باش که مسیر عاشورا را باز کرد!

“بر اساس عاشورا فتوا داد” و جایی که ارکان اسلام در خطر باشد، “تقیه را حرام دانست.[۳]“؛ بعد شرایط جاری زمانش را به درستی به خطر افتادن اساس اسلام دید و فرمود: تکلیف ما را سیدالشهدا معلوم کرده است!

از اینجا “حکومت ادله تقیه” در فقه برافتاد و فقه مقاومت و مبارزه شکل گرفت و راه برای زائر در جهت قدم صدق و الحاق به عاشورا باز شد!

محسن قنبریان ۱۴۰۳/۵/۲۸

[۱] اگر زیارت اسرای کربلا در اربعین اول هم ثابت باشد هرچه درباره جابر می گوییم به طریق اولی برای آنها ثابت است.

[۲] متن روایت

[۳] .ر.ک : رساله التقیه امام خمینی

غایت زیارت اربعین؛ مشارکت در عاشورا!

برای داشتن ناب و خالص هرچیز باید نمونه اصلی و اصیل آنرا دید. چه بسا گوهرهایی که در طول تاریخ دچار ناخالصی و شوائب شوند!

نمونه اصلی زیارت اربعین، همان اربعین اول است. زیارت جابرانصاری و عطیه کوفی در آن روز قطعی است.

جابر از صحابه رسول الله(ص) و صاحب سرّ اهلبیت و صدیقه طاهره(س) است. عطیه نیز از فقها و مفسرین امامی کوفه است. راوی احادیث از جمله خطبه فدک و صاحب ۵جلد تفسیرقرآن است. این دو شخصیت موجه شیعی اولین زیارت اربعین را بنیان نهادند.[۱]

نکته مهم و حائز اهمیت جمله جابر پس از زیارت سیدالشهداء و شهدای کربلاست که با قسم گفت: والله لقد شارکناکم فیما دخلتم فیه! به خدا سوگند ماهم در آنچه شما داخلش شدید(عاشورا) شریکیم!

عطیه هم مثل من و شما از این ادعا تعجب کرد و پرسید: جابر! چگونه ما با آنها شریکیم در حالیکه در دره ای فرو نرفته، بر کوهی بالا نرفتیم و شمشیری نزدیم؟! در حالیکه اینها بین سرها و بدن هایشان جدایی افتاده و فرزندانشان یتیم و زنانشان بیوه شدند!

پاسخ جابر این بود: عطیه! از حبیبم رسول الله شنیدم که می فرمود: هرکس قومی را دوست بدارد با آنها محشور است و هرکس عمل قومی را دوست بدارد شریک عمل آنهاست! به خدایی که محمد(ص) را به حق مبعوث کرد نیت من و همراهانم بر همان جاری است که حسین(ع) و اصحابش بودند[۲]…!

اگر پاسخ جابر را غیر معصومانه می دانی و حجت بیشتر طلب می کنی ، خطبه۱۲ نهج البلاغه را ببین!

آنجا پس از پیروزی جمل یکی از یاران می آید و می گوید: کاش برادرم با ما بود و پیروزی شما را می دید! حضرت پرسید: میل اش با ما بود؟ گفت : آری! فرمود: پس او در لشکر ماست!

بعد بالاتر فرمود: در همین لشکر(جمل) اند کسانی که الان در اصلاب مردان و ارحام زنان اند؛ زمان آنها را به هم می رساند و با آنها ایمان تقویت می شود!

آخر چگونه “صرف نیّت” و “میل و محبت”، بتواند کسی را هزار سال بعد ملحق به عاشورا یا جمل کند؟!

این که در را برای تنبل ها، محافظه کاران تاریخ و اصحاب قعود باز می کند تا حق ها را یاری نکنند و بعدا با گریه و زیارتی با محبت و نیت، خود را ملحق به آن مجاهدان شهید کنند!!!

درس خوانده هایی هم پیدا می شوند که با مشارب  شبه عرفانی و تصوفی چیزی از محبت و نیت بسازند که با بی عملی و بی تعهدی هم ناسازگار نیاید!

به نظرم پاسخ روشن و همه فهم در خود جابر و عطیه است!

جابر، پسر شهیدی از اُحد و رزمنده ۱۸غزوه با رسول الله و بعدا با امیرالمومنین است.

شواهدی کافی در دست است که اگر یک جامانده از عاشورا، معذور بود، او حتماً جابر بود!

عطیه هم ظاهرا چنین است هم از منتقمین خون حسین(ع) با مختار است و هم در قیام علیه امویان همراه با عبدالرحمن بن محمد بن اشعث می شود. حاضر میشود به دستور حجاج ۴۰۰تازیانه بخورد اما سبّ علی(ع) نکند!

اینها شاید شواهد خوبی برای راستی آزمایی نیت و محبت باشد!

زیارت اربعین -در نمونه اصیلش- غایتش این است که زائر بتواند مثل جابر با صداقت بگوید: ما هم شریک عاشورای شماییم!

لذا:

– نه هر خروج و شورش و تلاشی، کشته اش بدون محبت و پیوند با امام حق(ع) به عاشورا ملحق می شود! چون بدون اعتقاد و نیّت، عمل به کمال نمی رسد.

– و نه هر زائر و محبی که قیامِ عاشورایی را “استثناء” و ماموریت خاص حسین(ع) شمارد و “ادله تقیه” را حاکم همیشگی بر “ادله امر به معروف” و”اظهار کلمه حق نزد جبّار” یا جهاد و دفاع مقدس کند!

البته اگر مجتهد یا مقلّد باشد، ماجور؛ اما ملحق به شهدای کربلا شدنش مشکل بنظر می رسد!

زائران اربعین از حیث باز شدن مسیر کربلا با مجاهدت شهدا، قدردان امام خمینی و شهدایش هستند؛ تو بیشتر قدردان آن مجتهد عارف باش که مسیر عاشورا را باز کرد!

“بر اساس عاشورا فتوا داد” و جایی که ارکان اسلام در خطر باشد، “تقیه را حرام دانست[۳].”؛ بعد شرایط جاری زمانش را به درستی به خطر افتادن اساس اسلام دید و فرمود: تکلیف ما را سیدالشهدا معلوم کرده است!

از اینجا “حکومت ادله تقیه” در فقه برافتاد و فقه مقاومت و مبارزه شکل گرفت و راه برای زائر در جهت  قدم صدق و الحاق به عاشورا باز شد!

محسن قنبریان ۱۴۰۳/۵/۲۸

[۱] اگر زیارت اسرای کربلا در اربعین اول هم ثابت باشد هرچه درباره جابر می گوییم به طریق اولی برای آنها ثابت است.

[۲] متن روایت

[۳] ر.ک : رساله التقیه امام خمینی

خبر:

ابوعبیده: یکی از نیروهای قسام که وظیفۀ محافظت از اسیران صهیونیست را بر عهده داشت پس از شنیدن خبر شهادت دو کودکش در بمباران صهیونیست ها یکی از اسرای صهیونیستی را کشت.

او تصریح کرد این کار خلاف دستورالعمل ها بوده است:

تاکید می کنیم که این حادثه نشان دهنده اخلاق و آموزه های دینی ما در برخورد با زندانیان نیست.

ابوعبیده از دستور العمل سخت گیرانه تر از این به بعد خبر داد!

 

تحلیل:

وقتی اسرائیل ۴۰هزار نفر از مردم بی دفاع غزه را کشته که یک سوم آن کودکان هستند، چنین کاری توسط نگهبان چه اشکالی دارد؟!

وقتی نگهبانان صهیونیست به اسیران فلسطینی تجاوز و به راحتی هم آزاد می شوند؛

اصلا چرا همه اسراء تهدید به کشتن نشوند؟!

 

فرق در دو رویکرد دینی است!

فرق یهود با اسلام و فرق صهیونیزم با مقاومت است!

قبلا گفته ام صهیونیزم و اوانجلیس ها بسیار خشن تر از داعشِ دست ساز غرب در جهان اسلام، تکفیری و خشن هستند.

هیچ حریم و حرمتی نگه نمیدارند نه کودکان و زنان نه اسیران و زخمیان!

 

فایل صوتی سخنرانی حماسه حماس که ابتدای طوفان الاقصی و اتهام کشتن یک زن به حماس بود را اینجا بشنوید!

 

محسن قنبریان ۱۴۰۳/۵/۲۶