مبلغ تراز انقلاب اسلامی باید درک کنه اسلام یک دستگاه واژگانی خاص انقلابی دارد…
صوت کامل را در « تبلیغ تراز ؛ خلّاق و محرّک » بشنوید.
بسیج طلاب حوزه علمیه مشکوه علی بن موسی الرضا(ع)
حجتالاسلام قنبریان
مبلغ تراز انقلاب اسلامی باید درک کنه اسلام یک دستگاه واژگانی خاص انقلابی دارد…
صوت کامل را در « تبلیغ تراز ؛ خلّاق و محرّک » بشنوید.
بسیج طلاب حوزه علمیه مشکوه علی بن موسی الرضا(ع)
حجتالاسلام قنبریان
اینکه: “هرکس مبانی انقلاب و ولایت فقیه را قبول دارد، برادر شماست”؛ را در حد قاعده اش، شاید غلط گیرترین و برچسب زن ترین ها هم همراه باشند و تکرار کنند. لکن در تطبیق و کشفِ “برادران”، باز چنان تنگ بگیرند که هیچ کس جز خودشان نماند!
حضرت آقا این مبنای ارزشی را سالهاست دارند؛ لکن تطبیق ایشان ظاهرا با ما بسیار متفاوت است!
مثلا سال۷۷ (پس از ماجرای ۲خرداد و فضای آن روز تشکل ها) دانشجویی از ایشان می پرسد:
میخواستم نظر حضرتعالی را درباره گروه های حامی ولایت بدانم!
می فرماید: “به نظر من همه گروهها حامی ولایتند(!) یعنی در کشور گروه قابل توجهی که ولایت را قبول نداشته باشد، نمی شناسم(!). همه ولایت را قبول دارند؛ حالا ممکن است بعضی عشق و اخلاص بیشتری داشته باشند، بعضی کمتر داشته باشند؛… همه گروه های دانشجویی با من ارتباط دارند، پیش من می آیند؛ چه گروه های دانشجویی،چه افراد دانشجویی؛ همه شان اظهار ارادت به ولایت می کنند همه قبول دارند، نمیشود قبول نداشته باشند، معلوم است که قبول دارند؛ من هم همه شان را به یک معنا حمایت می کنم…”(۷۷/۲/۲۲)
این صرفاً یک نمونه است که تطبیق خود را با ایشان چک کنیم!(شر نشود!!!)
آیا ما همه گروه های (اقلا دانشجوییِ) سالهای۷۶و ۷۷ را حامی ولایت می دانستیم؟!!
جبهه انقلاب امروز بیشتر محتاج مهارت تطبیق این قاعده زرین است.
اگر در مهارتِ اثبات و کشف، به مذاق بهشتی ها و خامنه ای ها نباشیم، مترقی ترین اصول برای جبهه بندی را هم دچار ساده لوحی بعضی و دگم و تنگ نظری بعضی دیگر می کنیم.
محسن قنبریان / ۸ آذر ۱۴۰۲
روایتی که از آیت الله خوشوقت نقل به مضمون می کنند ظاهرا همان روایت معروف داود بن سرحان (مباهته) است.
اولا درباره اهل ریب و بدعت است نه مخالف زبانی و کتبیِ فقیه حاکم.
ثانیاً بسیاری از فقهاء متقدم و متاخر، “باهتوهم” را برای همان اهل بدعت هم نه بمعنای “بهتان زدن” بلکه بمعنای “مبهوت کردن” (از باب “فبهت الذی کفر”) گرفته اند.
ثالثا اینجور برداشت ها قبلا سوژه تخریب نظام اسلامی توسط امثال محسن کدیور و سروش شد که بی بی سی در مستند “بهتان برای حفظ نظام” همه را مصور کرد.
درحالیکه در بیان فقیهان به نام جمهوری اسلامی و شاگردان امام چنین برداشتی از روایت نیست!
(نقد مستند بی بی سی را اینجا بخوانید)
رابعاً به فتوای رهبر انقلاب، ضدیت با ولایت فقط به “مخالفت عملی” است. در بیان ایشان، “اعتراض به نظرات خاص رهبری” هم ضدیت نیست تا سزاوار مجازاتی باشد چه رسد به بهتان.
اصلا شهید بهشتی “آزادی انتقاد از رهبران” را “دگم” می خواند که قابل رفع با حکم ثانوی هم نیست.
بین مخالفت عملی، تضعیف و براندازی با نظر مخالف، نقد عالمانه و ناصحانه در عین تبعیت عملی از ولیّ مشروع داشتن، خط فاصل آشکاری است که در سیره شاگردان اصیل امام به خوبی نمونه دارد (خطبه های آیت الله خامنه ای درباره امکان توبه سلمان رشدی/ ولایت مطلقه/ نامه ایشان و شهید بهشتی و… به امام/ و…)
شاید هم توضیحات تکمیلی را گوینده در ادامه داشته باشند که در این کلیپ نیست!
محسن قنبریان
۱۷شهریور۱۴۰۲
“فعلِ” مجتهد عادل مثل “قول”ش حجت و گویای فتوایش است. اگر وضو گرفتن مرجع خود را دیدید انگار در رساله اش خوانده اید.
البته “فعل” دلالتش از “قول” کمتر است. مثلا “انجام کاری”، دلالتی بیش از “جواز” ندارد؛ حال آیا “مباح” است یا “مستحب” یا “واجب”؟ دلالتی ندارد.
ایستادن در غرفه یک دختر کم حجاب و سخن گفتن با او و حتی تذکر لسانی ندادنِ شخص اول حکومت اسلامی و یک مرجع تقلید چگونه تحلیل می شود؟!
اینکه به قرینه “حرام سیاسی” خواندنِ “کشف حجاب” توسط ایشان، “کم حجابی”، “حلال سیاسی” تلقی شود؛ صدالبته غلط است.
فعل ایشان (ایستادن و سخن گفتن)، بر جواز فعل شخص دیگر(کم حجابی) دلالتی ندارد و ملاک همان فتوای ایشان است.
“تقریر” و سکوت مجتهد هم حجیتش ثابت نیست. در این مورد هم دلالتی بر “سکوت رضایت” نیست!
اما فعل ایشان، در ایستادن و ملاطفت با کم حجاب، آشکارا بر ولاء اجتماعی و طرفینی دلالت دارد.
این ولاء و پیوند اجتماعی(۷۲انفال) خاستگاه نهی از منکر است(۷۱توبه) و رتبتاً مقدم بر آن است (ولو زماناً باهم باشند).
تا این ولاء و پیوند اجتماعی بین “عادل و فاسق”، “متشرّع و لاابالی” و “کسانی که هریک از حیثی تخلفی دارند”، زنده و فعال نباشد، امر و نهی کردن نه روان میشود و نه اثر می گذارد!
ارتقای ولاء و پیوند اجتماعی، حلّال سیاسی و مشکل گشای اجتماعی برای تأثیر و تأثر طرفینی و بالتبع اصلاح رفتارهای اجتماعی است.
زبانِ فعل رهبر انقلاب، رهنما به حلّال سیاسی بود نه حلال سیاسی!
محسن قنبریان
برادر ارجمندم جناب آقای رسائی در کنار اعلام موافقت با بخش های زیادی از یادداشت “راهبرد روشن رهبر انقلاب درباره کشف حجاب” از غفلتی در آن تذکر داده اند تا نتیجه گیری غلط نشود؛ و آن اینکه: “راهبرد رهبر انقلاب در موضوع حجاب به هیچ وجه متمرکز بر تذکر لسانی نبوده بلکه این مرحله راهبرد ایشان در مواجهه مردم با موضوع منکر عدم رعایت حجاب است و الا در خصوص حاکمیت راهبرد ایشان ورود نهادهای مختلف و اعمال قانون از سوی آنهاست”
سپس برای این نکته شواهدی از سخنان رهبر انقلاب از ۸۰تا۹۸ آورده اند و نتیجه گرفته اند: “این بیانات رهبر انقلاب از جهت تعدد و هم از جهت صراحت به خوبی نشان می دهد که در کنار راهبرد تذکر لسانی توسط مردم، راهبرد دیگر امام و رهبر جامعه اعمال قانون از طرف حاکمیت بوده و به هیچ وجه مصداق آن برخورد با قاچاق پارچه و لباس و پیدا کردن دست سرویس های امنیتی دشمنان نیست بلکه از نظر رهبر انقلاب دقیقا نسبت به کسانی که کشف حجاب کرده اند باید توسط حاکمیت اعمال قانون صورت بگیرد[۱]“
به پاس ذره پروری ایشان نکاتی را عرض می کنم:
– این نکته هم خالی از لطف نیست که در مجموع یادداشتها و مصاحبه های بنده، “تدبیر اجتماعی”، “فن آوری اجتماعی” و مانند آن مساوی “کار فرهنگی” نیست که اخیراً برخی مطالبه گران به آن الرژی یافته اند…
سپاس و قدر شناسی مجدد از جناب آقای رسائی
مرتبط: فهرست مطالب در حوزه حجاب
محسن قنبریان ۱۴۰۲/۱/۱۸
به طور روشن:
این چتر پدری، برادری-خواهری که زمینه و بستره برای “فن آوری اجتماعیِ” گفتگو، تبیین، تذکر و تصحیح است، را به هیچ طریق پاره نکنیم. دوباره در آن رخنه جدید نیافکنیم.
خطباء، ائمه جمعه، منبری ها و گروه های مرجع چند هفته _بدون اینکه ارزش حجاب را کم یا بی حجابی را مجاز نشان دهند_ با همین ادبیات و درون همین راهبرد سخن بگویند.
اول به بستره گفتگو و ارتباط بپردازند از یکپارچگی و ولاء طرفینی [۱] بگویند و گسل اجتماعی را هم آورند.
به جای تجمعات مطالبه گری برای اِعمال تعزیرات قانونی یا اجرای جریمه علیه بی حجابها و…، به بسته ها و خلاقیت های فن آوری اجتماعی تأثیر و تأثر همگانی و متقابل فکر کنند. برخی ابتکارات خوب را بیفزاییم و نقش آفرینی مدنی خود را گسترش دهیم.
اگر نمی خواهیم حاکمیت در ارزشها برکنار باشد و فعلا مطالبه گری از مسئولین را انقلابیگری می دانیم؛ مطالبه برخورد با مهره درشت های بی حجابی یعنی قاچاقچیان حجاب و پوشاک، سازمان بخشی ها و دست های پنهانی که رهبری اشاره کردند را بخواهیم.
در برنامه جهان آراء عرض کردم بی حجاب کف خیابان، برانداز هم که باشد، بدتر از سرباز میدان ژاله دوره پهلوی نیست؛ با افسر بعثی شلمچه فرق دارد؛ یکبار دیگر (مثل دوره انقلاب) باید او را به ملت برگردانیم.
اولویت مسائل اقتصادی در مطالبه از دولتها را جابجا نکنیم.
رهبر انقلاب در همین سخنرانی تصریح کردند: “برای عملی شدن شعار امسال باید دستگاه ها و بخش های کشور اولویت آن را بپذیرند. همه همتها و اراده ها در طول سال باید متوجه این نقطه کانونی باشد./ شعارهای اقتصادی به معنای بی اعتنایی به مسائل فرهنگی و اجتماعی نیست یک اقتصاد نابسامان بر فرهنگ جامعه هم اثر گذار است”(۱۴۰۲/۱/۱۵)
ایشان از امام و مولایش امیرالمومنین(ع) آموخته که در خطبه۸۷ فرمود: “معذور دارید کسی را که هیچ حجتی علیه او ندارید و او منم!…بر حدود حلال و حرام واقف تان کردم، لباس عافیت از عدالت برتنتان کردم، معروف را با قول و فعلم فرش زیر پایتان کردم، کرائم اخلاقی خود را به شما نشان دادم…”
یعنی بدون مطلع کردن همه به حرامها، به عافیت رساندن زندگی ها با عدالت اجتماعی، فرش کردن معروف در جامعه، نشان دادن کرامت های اخلاقی حاکم؛ حاکمیت در قبال شهروندانش معذور نمی شود؛ عذر خطاها و تخلف ها تمام نمی شود!
مرتبط: فهرست مطالب در حوزه حجاب
محسن قنبریان ۱۴۰۲/۱/۱۷
[۱] رهبر انقلاب در دیدار بانوان(۱۴۰۱/۱۰/۱۴) یکبار دیگر سخنرانی خود برای علمای استان خراسان شمالی(۹۱/۷/۱۹) را به رخ کشید که به نظرم مثالی گویا از ولاء طرفینی و نهی از منکر متقابل بی حجاب-متشرع است.
۳ فروردین ماه سال ۱۳۹۳ شهادت آمر معروف و ناهی منکر طلبه انقلابی، شهیدعلی خلیلی |
رهبرانقلاب
کجاها امر به معروف بکنیم، کجاها نکنیم. میفرماید «لتأمرن بالمعروف او لتنهن عن المنکر او لیسلطن الله علیکم شرارکم» امر و نهی، باید در مقابل سلطه اشرار باشد. ببینید سلطه اشرار کجاست! شاید بگویید پوشیدن جوراب نازک! نه آقا! شما به جوراب نازک چهکار دارید؟ پوشیدن جوراب نازک اینقدر اهمیت ندارد. اما اگر دیدید روی جوراب عکس مایکل جکسون را زده، باید او را دنبال کنید. یا کسی زلفش بیرون است، این هم یک گناه صغیره است. موی سر بیرون بودن از غیبت و دروغ و رشوه گرفتن و خوردن که بالاتر نیست! اما چنانچه یکنفر با همین حالت به اداره میآید و جلو آخوند اداره هم سرش را بالا میگیرد و راه میرود؛ این میشود گناه کبیره. یعنی این، در جهت تسلط اشرار است. شما اعضای ستاد احیای امر به معروف و نهی ازمنکر؛ به امران معروف و ناهیان منکر، تفهیم کنید که ما از آنها چه میخواهیم. فرض کنید در خانه مردم عروسی است؛ میزنند و میرقصند. شما حق ندارید داخل خانه او بشوید؛ مگر با اجازه دادستان. اما یکوقت هست که میخواند، به قصد اینکه صدایش در بیرون منتشر شود. مثل آن قاضی معممی، که روز ۲۱ماه رمضان، رفته لب دریا به عیش و عشرت! او را باید گرفت و به تعبیر مبالغهآمیز کلّهاش را کَند. توجه کردید؟ حالا قضات نترسند! بحث سَر کَندن نیست! غرضم اینستکه ما باید ببینیم چه هست که در جهت مقابل سلطه اشرار است، مصداقش را شما باید پیدا کنید. ۷۲/۳/۳۱
سخنرانی اول فروردین رهبر انقلاب اسلامی جزء سخنرانی های کلیدی و مهم سالانه ایشان است. امسال یک مفهوم مردم سالار در آن پرتکرار و دارای وزن ویژه بود: افکار عمومی!
توجه به افکار عمومی، پیشفرض و لوازم خاص خود را می طلبد:
کاش درصدی از فعالیت جهاد تبیین هم برای این مفهوم مبارک و لوازم و امتدادهای آن مصرف شود.
محسن قنبریان
(قبل از خواندن یادداشت سخنان رهبر انقلاب در ۱۴۰۱/۱۱/۱۰ را بخوانید)
در فاصله دو روز دو اتفاق مهم در حسینیه امام خمینی افتاد:
نمونه توانمندی های صنعتی وقتی می آید در حسینیه مقام اول کشور خیمه می زند، ضریب رسانه ای مضاعف می گیرد؛ لکن آیا موجب تبیین میشود؟!
پاسخ در دیدار ۱۱/۱۰ است!:
“یک ایده دانش بنیان”، تا “تولید”، تا “تجاری شدن” و “ایجاد اشتغال” و “رشد اقتصادی” کردن و تا به “توزیع و مصرف” مردم رسیدن ، یک زنجیره است.
اگر همه این زنجیره خوب متصل شود، مردم رسانای پیشرفت علمی و رشد اقتصادی می شوند.
چون: جوان مردم ایده پردازی اش کرده/ سرمایه مردم تجاری اش کرده/ جوانان مردم در خطوط تولید آن شاغل شده اند/ محصول با کیفیت و ارزان به عموم عرضه شده/ و مورد مصرف مردم و صادرات واقع شده است. اینجا خود مردم رسانای پیشرفت با علم وجدانی می شوند.
اما اگر زنجیره یاد شده بریده و ابتر شد؛ بخشهای عمده آن -به تعبیر رهبری- یک دهه تعطیل شد؛ هر چقدر رسانه سر چند جزء آن(مثلا پیشرفت علمی) مانور دهد؛ مردم با وجودی که می بینند، تبیین پیشرفت صورت نمی گیرد!
اگر در این زنجیره ظرفیت خط تولید و اشتغال، بخاطر مشکلات مجوزهای کسب و کار (که رهبری حدود ۱۰مانع موجودش را شمردند) حل نشود؛ جوان مردم ناچار به مهاجرت و -به تعبیر رهبری- موجب سرافکندگی برای ما شود؛ پیشرفت، رسانا نمی شود و رسانه نمی تواند چیزی را جبران کند!
بیفزایید: اگر کیفیت کالای تولیدی یا قیمت نهایی اش (بورسی و دلالی و…) برای مصرف کننده نامطلوب باشد؛ مردم رسانای پیشرفت نمیشوند و در جنگ رسانه ها جانب رسانه تبیین را نمی گیرند!
بیافزایم: حتی اگر همه مشکلات بنگاه های بخش خصوصی -که در دیدار گفته شد- حل شود و رشد اقتصادی مطلوب هم حاصل شود اما ۲۰ثانیه آخر سخنان رهبری -مثل ۱۷سال گذشته- محقق نشود؛ باز تحقق رشد اقتصادی ۸درصدی(!) الزاما حال عموم مردم را خوب نمی کند بلکه میتواند بخاطر پیشرفت نامتوازن و بی عدالتی، انباشت منابع و ثروت در دست عده ای محدود رقم بخورد و ۵ طبقه پایین جامعه هیچ احساسی از این پیشرفت و رشد اقتصادی واقعی نداشته باشند؛ بلکه حتی حامل نارضایتی و اعتراض باشند!
آن ۲۰ثانیه این بود: “تعاونی های تولید می توانند یکی از گره گشاترین کارها برای اشتغال و بخصوص برای ایجاد عدالت اقتصادی در مجموعه کشور باشند”!
یعنی همان بند ب سیاستهای اصل۴۴ که بخاطر عدم اجرا در ۱۷سال گذشته، واگذاری ها و نمای واقعی این سیاستها را معوج و کاریکاتوری کرده است!
محسن قنبریان ۱۴۰۱/۱۱/۱۱
دو روز از فرمایشات مهم حضرت آقا درباره زنان و خانواده میگذرد و تقریباً نتیجهاش در رشد همگرایی جامعه حزبالهی تا جایی که برای بنده مشهود است، تقریباً هیچ است!
همه کسانی که از قبل موضعی دارند، جملاتی از حضرت آقا را گزینش کردهاند و بر درستی دیدگاه خود با تأکید بر «فصل الخطاب بودن کلام رهبری» اصرار میورزند!
تقریباً گفتگویی شکل نمیگیرد و رفت و برگشتها، بیشتر شبیه «بیانیههای سیاسی پی در پی» است تا «گفت و شنودی فرهنگی»!
کسی را ندیدهام که با فرمایشات حضرت آقا تکان قابل توجهی خورده باشد، کأنه آنچه در پوشش گفتگو انجام میدهیم را بیشتر ابزاری برای ابراز و تحمیل دیدگاه خود میدانیم، تا مجالی برای تأمل و شنیدن و آموختن!
ایده گفتمان انقلاب اسلامی در برخورد با حجاب را میتوان در موارد زیر خلاصه کرد؛
این ایده مرزهای روشنی با جریان توسعهخواه، مدیران التقاطی و جریان تحجر دینی دارد و در ذیل انگاره پیشرفت قابل صورتبندی است:
بیتردید اهمال نسبت به بیحجابی، اشتباهی جبرانناپذیر است.
هیچ توجیهی در به تعویق انداختن توجه و حساسیت نسبت به مقوله حجاب، پذیرفتنی نیست.
باید حاکمیت در مسئله حجاب، مورد مطالبه و امر به معروف ونهی از منکر قرار گیرد.
در برخورد با پدیده بیحجابی، «تمرکز بر برخورد انتظامی و قضایی» ایدهای متحجرانه است.
مهمترین عامل رشد بیحجابی، تحقق پروتکلهای ایده توسعه غربی در کشور، توسط جریان مدیران التقاطی و در میانهی چُرت خرگوشی جریان متحجر است.
برخورد انتظامی و قضایی با بیحجابی حتما باید در جای خود مورد تأکید قرار گیرد.
امر به معروف و نهی از منکر درباره حجاب، نباید منجر به نفرت آفرینی و برچسب زنی ضد انقلابی و ضد دینی به بیحجابان شود.
ایده گفتمان انقلاب اسلامی درباره بیحجابی را میتوان در میان این سلب و ایجابها بهتر فهم کرد: