بایگانی برچسب: s

عدالت مهدوی؛ از جبّاران تا عالمان و عارفان!

تمام نفوسی که هستند انحرافات در آنها هست. حتی نفوس اشخاص کامل هم در آن انحرافاتی هست و لو خودش نداند. در اخلاقها انحراف هست، در عقاید انحراف هست، در اعمال انحراف هست

امام خمینی (ره)؛ ۰۷ تیر ۱۳۵۹

امام خمینی در معنای یملأ الارض عدلا: “تمام نفوسی که هستند انحرافات در آنها هست. حتی نفوس اشخاص کامل هم در آن انحرافاتی هست ولو خودش نداند. در اخلاقها، عقاید، اعمال انحراف هست… ایشان مأمورند برای اینکه تمام این کجی ها را مستقیم کنند و تمام این انحرافات را برگردانند به اعتدال…”

قطعا حضرت حجت(ع) اقامه قسط و عدالت اجتماعی می کند و نباید چیزی از اهمیت عدالت اقتصادی_سیاسی بکاهد.

امام خمینی از آن بیشتر را هم می فرمود: تصحیح انحرافات در نفوس اشخاص به ظاهر کامل!

چه بسیار عالمان و عارفانی که به کامل و کمّلین و… ستایش شدند اما مکتب و مرامشان با “تمام” و “کمال” عدالت مطابق نیست؛ یا از قسط و عدالتخواهی اجتماعی- سیاسی کم دارند (ناتمام) یا از اوج کمالات متوازن معنوی محرومند (غیرکامل)؛ حضرت در پروسه پرکردن زمین از عدل، زندگان اینها را تمام و کمال می دهد.

عجیب است که امامِ عدل از جبّارین و قاسطین تا عالمان و عارفان را به عدالت برمیگرداند! هریک به نوعی و به طریقی!

محسن قنبریان

خبر بزرگ!

بیش از یکسال است کوئید۱۹ خبرِ یک رسانه هاست! هنوز “پرسش از آن زیاد” است! اخبار موج هایش پر فایده شده، “گروهی عمل می‌کنند و گروهی تخلف! “

عمَّ یَتَسَاءَلُونَ*عَنِ النَّبَاءِ العَظِیم*الَّذِی هُم فِیهِ مُختَلِفُون[۱]

خیلی وقت است نزاع موحدان و مشرکان دیگر سر تفسیر عالم نیست! سر تغییر عالم است!

تو معتقدی بزرگترین خبر عالم، قیامت است؛ که هرلحظه به ما نزدیک تر می‌شود! ظهور دین حق در پرتو ولایت امام(ع) است؛ که قیامت صغری است، و طلیعه اش پیدا شده است!

او تفسیر تو را از حوادث عالم به چالش نمی‌کشد، آن خبر بزرگ را تغییر می دهد!

طعنه ات میزند که: فعلا بیش از یک سال است “همه از یک ویروس می پرسند”! از زایش چینی و جهش انگلیسی اش! از آمار روزانه قربانیانش!

عَمَّ یَتَساءَلُونَ؟!!

(:درباره کدام خبر از یکدیگر می پرسند؟!)

“چالش ها و اختلاف ها” هم در واکسن و پروتکل های اوست!

عده ای مطیع؛ ماسک میزنند، به سطوح دست نمیزنند، تجمع نمی‌کنند، و…

عده ای هم اختلاف می‌کنند، تظاهرات می‌کنند، توطئه می خوانند، و…

الَّذِی هُم فِیهِ مُختَلِفوُن!

(:همان خبر بزرگی که در آن اختلاف دارند!)

هرچه باشد “نباء عظیم” برای ۸میلیارد آدم، نه قیامت است نه علی(ع) و نه قرآن و دین و نه هیچِ اینها! در کشور شیعه و بلاد اسلام هم نباء عظیم، کروناست! اخبار لحظه به لحظه آن مفیدتر از احوال قیامت نزد مومنان شده است! حتی در ماه خدا!

دقیقا این یعنی تلاش برای تغییر خبر بزرگ!

البته تغییر عالم و اخبار مهمش در ذهن و ضمیر انسان، نه در جریان کلی عالم و غیب آن!

همه قربانیان کرونا به محض چشم بر هم نهادن باید از خبر مهم و نباء عظیم واقعی جواب دهند؟! :”خدایت، پیامبرت، امامت و کتابت چه بود؟!”

با کرونا رفته باشی یا تصادف فرقی نمی‌کند به محض ورود، برزخ برایت هویدا میشود و قیامت را در حال برپایی می‌بینی!

بیجا نیست که قرآن در مقابل تفسیر کج نباء عظیم و تغییر آن دوبار بانگ زده:

کَلَّا سَیَعلَمُونَ*ثُمَّ کَلّا سَیَعلَمُون

(:هرگز چنین نیست! به زودی خواهید فهمید خبر بزرگ کدام است! نه هرگز چنین نیست! به زودی…)

“وقت حسابرسی اعمال مردم به آنان نزدیک شده است و آنان همچنان در غفلت اند و با دل بستن به دنیا و وانهادن توبه و ایمان، از آن رویگردانند* هیچ ذکر یادآورنده ای از جانب پروردگارشان برایشان نمی آید مگر اینکه آنرا می‌شنوند و به بازی می پردازند[۲]!”

خیلی زود میرسد روزی که ببینیم “امساک” مهمتر از “ماسک” بود! امساک از حرام، از لغو و لهو، از هرچه غیر خدا!

مطلب مرتبط: غیبت کبری مهلک تر است یا کووید۱۹؟!

محسن قنبریان ۱۴۰۰/۱/۲۸

[۱] آیات اول سوره نباء

[۲] آیات اول سوره انبیاء

انتخابها و ظهور؛ آنجا که باید کامل دید!

برخی مخاطبان متخلّق تذکر دادند که عنوان: همه راست را نمی گوید؛ نوعی اتهام به استاد پناهیان است که انگار ایشان آگاهانه و متعمدانه قسمی از راست را نمی گوید!
چنین چیزی منظور نگارنده نبوده است لذا با قدردانی از حق بزرگ ایشان گردن جامعه مذهبی و عذرخواهی از ایشان وتشکر از آن مخاطبین ، عنوان یادداشت به :

انتخابها و ظهور؛ آنجا که باید کامل دید!

تغییر یافت.
تکیه گاه اصلی یادداشت این است که انتخابات یک فعل متصل چند وجهی است؛ نه افعال متکثر و بیگانه از هم ، که بتوان یکی را تصحیح و از دیگری غفلت کرد. فقط توصیه به بهتر رای دادن مردم بدون تصحیح فرآیندهای شمارش شده بی ثمر یا کم ثمر است.

انتخابها و ظهور؛ آنجا که باید کامل دید!

 ‌

این نظر استاد پناهیان بزرگوار که نهادینه شدن انتخاب های خوب در انتخابات ها در ظهور نقش دارد؛ اینگونه خوانش شد که: انتخاب خوب در انتخابات۱۴۰۰ برای ظهور کافیست!

فرصت برنامه سمت خدا(۱۴۰۰/۱/۱۲) مجال توضیحات تکمیلی به ایشان داد(ویدئوی پیوست)

استاد دروغ نمی گوید!

اینکه خواص و نخبگان و برگزیده های شیعه در تاخیر فرج اهلبیت(ع) تاثیر داشته اند، تصریح روایات و کتب معتبر شیعه است مثلا:

فرج مقدّر شده برای امام حسین(ع) در سال۷۰ که با شهادت حضرت به تاخیر افتاد[۱]!

بداء در فرج مقدر شده برای امام صادق(ع) از سال۱۴۰ به وقتی که زمانش بیان نشد[۲]!

در هردو بخصوص دومی تصریح به نقش خواص و نزدیکان و محرمان اسرار شده است!

حالا اگر برگزیدگان(مردمی و حاکمیتی) جامعه شیعی برای فرج امام دوازدهم -که البته مساوی شده با ظهور دین حق و پرشدن عالم از قسط- اثرگذار باشد حرف بی مبنایی نیست.

سه راستی که گفته نمیشود!

اشکال بر فرمایشات استاد در صغریات و تمام مصادیق است. آیا فقط رأی نهایی مردم به ظهور اثر می گذارد؟!

  1. برگزیدگان انتصابی و منتخب های شوراهای حاکمیتی
    اگر از اول غیر از منتخبین مستقیم و غیرمستقیم مردم، منتصبین هم اضافه می شد که در ظهور اثر دارند؛ غرابت حرف کمتر می شد!
    استاد پناهیان در توضیحات تکمیلی برنامه سمت خدا در حد یک نیم جمله به این مورد اشاره کردند: “الان مسئولین کشور، نمایندگان مجلس، حدود ۳۰۰نفر هستند؛ می توانید بگویید یابن الحسن اینها یاران شما؟! ما طلبه ها که امام جمعه هستیم رویمان میشود؟[فقط همین جمله] مثلا ما استاندارها، اینها را به امام زمان معرفی کنیم؟!”
    آیا امام جمعه پرادو سواری که تریبونش را مین گذاری شده می خواند و منتقدش کارش به دادگاه میکشید؛ یا امام جمعه دیگری که چند دانشجوی منتقد به اسرافش در انتخابات خبرگان را دادگاهی و حکم منع فعالیت سیاسی می گرفتند، مخاطب روشن و مصرّح عتاب امام زمان(ع) به علی بن مهزیار نبودند؟! امام، اشتیاق آن عالم به امام زمانش را تکذیب کرد و علتش را تکاثر اموال و تجبّر و استبداد بر ضعفاء خواند[۳]
    این نمونه ها، از انتخاب نماینده آن شهر توسط مردم بر ظهور کم اثرتر است؟! پس چرا کمتر گلایه میشود؟! قرار این شد که ظهور را با قدرت درگیر کنیم!
  2. کل دستگاه انتخابات نه فقط رأی دهندگان!
    در همان منتخبان مردم چرا کل دستگاه انتخابات مورد خطاب واقع نمیشود؟!
    ابوموسی اشعری -مثال معنادار استاد در این سالها- در دوره علی(ع) توسط شورای نگهبان فرضی و تنزیلی آن زمان با اختیاراتی کمتر از نظارت استصوابی، برای مناصب رد صلاحیت شده بود!
    در ماجرای جمل(قبل از حَکَم شدن ابوموسی برای صفین) که چسبیده به شروع حکومت حضرت امیر است، زید بن صوحان، حجربن عدی، عدی بن حاتم، هند بن عمر، هاشم مرقال، عمار یاسر و مالک اشتر بر او شوریدند و صلاحیتش برای امارت کوفه را پیش مردم به چالش کشیدند[۴].
    مالک اشتر اگر هم در ابقاء اولیه او پس از عثمان به امام مشورت داده بود[۵]؛ به محض مخالفت ابوموسی با امام -که همان روزهای اول است- بر او شورید و حتی از قصر دارالعماره اخراجش کرد که مردم برای غارت اموال او ریختند[۶]!
    اگر مثال استاد پناهیان مابه ازائی دارد و ملت ایران ابوموسایی انتخاب کرده اند؛ آیا نباید قبل از جوال به مردم، بر تایید کنندگان صلاحیت او هم سوزنی زده شود؟!
    آیا شورای نگهبان واقعی(نه تنزیلی) ما مثل آنچه مالک و هاشم مرقال و عمار یاسر و… با ابوموسی در محضر مردم در آستانه جمل کردند؛ در ج.ا.ا هم کردند و باز مردم او را تحمیل کردند[۷]؟!!
  3. لیست بندها، جارچی ها و پله برقی ها!
    منتخب های مردم برای ریاست جمهوری و مجلس شورا و خبرگان در قاعده کُن فَیَکون نیست! آدمهایش در مناصب اجرایی و شورایی ج.ا رشد کرده شناخته می شوند. بدون طی این روند، کسی “رجل سیاسی” نمیشود تا صلاحیت ریاست جمهوری یابد!
    این فرض محال است که سیستم اداری کشور تفکر و سلیقه ای را بیشتر بالا بکشد و یکی دیگر را -ولو انقلابی و ملتزم- بالا نکشد؟! یعنی صداوسیما نبرد!امام جمعه یا استاندار و مدیر کل نکند! و مناصب را فقط بین دو جناح دست به دست کند!
    از این فرض ملموس تر اثر لیست بندها و پدر خوانده های انتخابات است.
    در همه این سالها شایسته ترین ها در لیست ها و حامیان مذهبی شان آمدند؟ یا تاکتیکهای مصلحت و وحدت جای اصلحیت نشانده شد؟!
    در همین انتخابات مجلسی -که استاد پناهیان نمیتواند به امام زمان معرفی اش کند- در همین تهران، هیچ شایسته تری از آن لیست کذایی مورد حمایت سخنرانان سمت خدا نبود؟!
    حالا شد تقصیر رأی مردم؟!!
    استغراب درصدی از شنوندگانِ فرمایشات، این است که چرا از این فرآیند سازان انتخاب مردم هیچ گله ای نیست و فقط مردم بیچاره مقصر تاخیر ظهورند؟!!

عفو بفرمایند!

محسن قنبریان ۱۴۰۰/۱/۱۳

*مطالب مرتبط:

تولد ندبه بر غیبت

دلواپسی بداء

شورای نگهبان تراز انقلاب۲

[۱] روایت ابوحمزه ثمالی از امام باقر(ع) و تایید امام صادق(ع)/ الکافی ج۱ص۳۶۸

[۲] روایت صحیح جابر جعفی/ الکافی ج۱ص۳۰۷ و دو روایت نعمانی در الغیبه باب ۱۶صص۲۹۲و۲۹۳
روایت سعید مکی و روایت ابوبصیر در الغیبه طوسی ص۵۳ هم ملاحظه شود.

[۳] ر.ک: دلائل الامامه ص۵۳۹

[۴] ر.ک: کوفه و نقش آن درقرون نخستین اسلامی دکتر محمد حسین رجبی دوانی ص۱۷۱تا۱۷۵

[۵] تاریخ یعقوبی ج۲ص۱۲۶وص۱۷۹/در اینباره اقوال دیگری هم هست ر.ک: اخبار الطوال ص۱۷۶ و تاریخ طبری ج۳ص۳۶۳

[۶] ر.ک:تاریخ طبری ج۳ص۴۹۲تا۵۰۱

[۷] اگر کنایه های ایشان به رئیس جمهور کنونی است خوب است مصاحبه سخنگوی شورای نگهبان درباره ردصلاحیت اولیه ایشان و مداخله دبیر شورا و رای گیری دوباره را هم ببینند:

http://www.sharghdaily.ir/fa/main/detail/16299

تولد ندبه بر غیبت!

امام صادق (ع)قرار بود قیام کننده (قائم)باشد[۱]. ناآمادگی ها و افشاء تشکیلات پنهان آن موعد قیام را به تأخیر انداخت[۲].

یعنی قرار اول الهی این بود امام ششم قیام کند، از امام هفتم فرج اهلبیت حاصل و ۶ امام بعد ،حکومت کنند و به تدریج کار جلو رود تا امام دوازدهم زمین را پر از عدل وداد کند[۳].لکن بداء یاد شده موجب شد “فرج”و”عدالت زمین” به هم گره بخورد.۶ امام آخر هم وارث کرب و بلا شوند تا وقت فرج مهیا شود.

آن وقتِ قیام، سال ۱۴۰هجری معلوم شده بود[۴].وقتی به تأخیر افتاد دیگر وقتش را معلوم نکرده از وقت گذاری منع کردند.

٨سال آخر عمر امام صادق(ع)-یعنی از ۱۴۰تا۱۴٨-دیگر تقدیر دوم الهی جاری شده است. یعنی شش امام آخر بدون حکومت ودر تنگنا، زمینه خروج و قیام به قسط امام آخر را برای عدالت جهانی فراهم کنند . واین یعنی تحقق غیبت طولانی وسختی های فراوان.از اینجا “ندبه بر غیبت طولانی امام دوازدهم “متولد شد!

سدیر صیرفی گوید: با همراهی «مفضل»، «ابوبصیر» و «ابان» به محضر مقدس امام صادق(ع) شرفیاب شدیم، او را مشاهده کردیم که بر روی خاک‌ها نشسته، یک جامه خیبری، بی‌یقه و آستین کوتاه بر تن دارد، همانند مادرِ فرزند مرده گریه می‌کند، سراسر وجود مقدس آقا را حزن و اندوه فرا گرفته، آثار غم و اندوه در وجنات صورت ظاهر گشته، رنگ چهره به کلی دگرگون شده، سیل اشک از دلی پر خون و قلبی پر التهاب برخاسته، بر گونه‌های مبارکش فرو می‌ریخت و این گونه زمزمه می‌کرد:

 ای سیّد و سرور من! غیبت تو خواب از دیدگانم ربوده، عرصه را بر من تنگ نموده، آسایش و آرامش را از دلم سلب کرده است[۵]….

[۱] روایت صحیح السند جابر جعفی از امام باقر(ع):الکافی ج۱ص۳۰۷

[۲] دو روایت نعمانی در الغیبه باب۱۶ ص۲۹۲و۲۹۳

[۳] روایت سعید مکی از امام صادق(ع): الغیبه طوسی ص۵۳و هم روایت ابوبصیر از امام صادق(ع)꞉در همان کتاب.

[۴] دو روایت نعمانی در الغیبه باب۱۶ ص۲۹۲و۲۹۳

[۵] کامل این روایت را در کمال الدین صدوق ببینید

مادر عدالت‌ها

مقام معظم رهبری در نیمه شعبان فرمود: “این عدلی که انتظار هست حضرت[مهدی] بوجود بیاورند عدل در یک بخش خاص نیست عدل در همه شئون زندگی است: عدالت در قدرت، عدالت در ثروت، عدالت در سلامت، عدالت در کرامت انسانی و در منزلت اجتماعی و عدالت در معنویت و امکان رشد…” (۹۹/۱/۲۱)

وقتی دائم برای مستمندان فراخوان کمک می‌دهیم؛ همان وقت که حماسه عمومی و زیبای همدلی اتفاق می‌افتد؛ داریم خبر می‌دهیم: “عدالت در ثروت” اتفاق نیافتاده که این همه فقیرند!

حتی اگر شبانه و مخفی کمک‌ها را به آن‌ها برسانیم؛ “منزلت اجتماعی” ماست که افزون میشود. اگر کمک‌ها را به خط و رسانه‌ها را برخط و هنرمندانه، خدمت خود (فرقی نمی‌کند خود حقیقی یا حقوقی) گزارش کنیم؛ باز منزلت اجتماعی ماست که تصاعد می‌کند نه آن مسکین محتاج که چشم به راه کیسه بعدی است!

با انفاق، “معنویتی” می‌یابیم و با ذخیره‌ای که داریم، پای وعظی می‌نشینیم، زیارتی میرویم، خلوت و سحری می‌گیریم که آن محتاجِ نان برایش آسان نیست. نه خوردنِ انفاق، ثواب انفاق دارد و نه احتیاج، صبر و شکر را آسان می‌کند و نه فقر، فراغت برای عبادت می‌گذارد!

می‌بینی چه حلقه‌های متصلی است؟!

از اینروست که: “تقسیم عادلانه منابع ثروت” بین مردم (بعد عدالت در قدرت و حاکمیت عدل)، مادر عدالت‌ها و وظیفه اصلی حکومت اسلامی است. بدون آن توزیع انبان نان، “تبعیض در منزلت و معنویت و رشد” را ناخواسته خواهد داشت. البته مُسکن موقت و کف سیره امامانِ محروم از حاکمیت است.

شاید حالا سرّ انفاق پشت پرده یا نقاب زده‌ی آن معصومان را بهتر بفهمی!

مطلب مرتبط: عدالت در بیانیه گام دوم

محسن قنبریان
۹۹/۲/۴

نگاهی آینده پژوهانه به عتبات و زیارت در عرف فردا

  1. روزی متشرعه، بودن قبر امیرالمومنین(ع) در یک قصر را مذموم می دانستند!
    تازمان امام کاظم(ع)-به جز دوره کوتاهی در عصر امام صادق(ع)- قبر حضرت مخفی بود. بین شیعیان اختلاف بود که آیا در مسجد کوفه است یا در قصر یا در اراضی نجف؟!
    حسن بن جهم نزد امام کاظم(ع) احتمال قصر را چنین باطل کرد: “به آن قائلین جواب دادم که: خداوند هرگز قبر امیرالمومنین را در قصر و خانه‌های ظالمین قرار نمی‌دهد”!
    امام(ع) بر استدلال او صحه نهاد و مذهب او را ستود.[۱]
    معلوم است حسن بن جهم بین حیات ظاهری و پس از شهادت امام و محل سکونت و امارت امام با مزار ایشان فرقی ننهاده است؛ چرا که حضرت وقتی وارد کوفه شد و از او پرسیدند: در کدام قصر منزلتان دهیم؟!
    فرمود: “مرا در کاخ فساد منزل ندهید[۲]
    واضح است، سیره مسلمین بر اصل قبر و مزار داشتن و تعمیر قبور ائمه(ع) دائر بوده است. امام صادق(ع) به ابی عامر الساجی -واعظ اهل حجاز- از پیامبر(ص) روایت کرده بود که به علی(ع) فرموده بود: “هرکس قبور شما را تعمیر کند کٲنه سلیمان را دربناء بیت المقدس یاری کرده است[۳]
    ملا احمد نراقی از کثرت روایاتی که در ابواب زیارات وارد شده و در آداب زیارت تصریح به “ایستادن برباب روضه” یا قبله یا ناحیه مقدسه دارند و از “اذن گرفتن برای دخول” و”بوسیدن عتبه” و”دعا وقت دیدن قبه” می گویند؛ استفاده کرده که اینها همه متوقف بر بناء و عمارت بر قبورند و دلالت بر فضیلت بناء بر قبور ائمه(ع) دارد[۴].
    از اینروست که فقهای بزرگ، استحباب تعمیر و زیارت قبور ائمه را “نزدیک به ضروری مذهب” بلکه ضروری اسلام می شمارند[۵].
    – نکته اینجاست که علیرغم این وضوح و بداهتِ فضیلت مزار و عمارت برای معصومین، شیعیان نزدیک به امام، درون قصر وکاخ واقع شدن آنرا خلاف شأن امام و اراده الهی می دانسته اند و امام(ع) هم این ارتکاز را تأئید می کرده است.
  2. دوره ای مشاهد مجلّل در عرف متشرعه از مصادیق تعظیم شعائر شد!
    بیش از هزار سال بعد فتوای فقهای بزرگ شیعه چنین شد: “زینت دادن مشاهد مشرفه به قندیل طلا و نقره و طلا باف کردن پرده و روپوش ضرایح مقدسه جایز است[۶]
    این فتوا -که دیگر مشهور فقهای متأخر است- خروج از اسلام اصیل و تشیع علوی نیست بلکه بخاطر جایگاه دخالت عرف در تعیین مصادیقِ “تعظیمِ” شعائر است.
    در عرف گذشته، شیعه مکتب اعتراض بود و با ائمه جور و غاصبین حق امام حتی در ساخت مسجد همکاری نداشت.[۷]
    لذا هیچ گزارشی از همکاری ائمه و شیعیان با برخی شاهان عباسی -که بخاطر تزویر و مشروعیت بخشی به غصب خود به نوسازی و تعمیر و توسعه حرم سیدالشهداء(ع) روی آوردند- در دست نیست[۸]. قبر معصوم را در بیابان بهتر از بودن در کاخی شبیه کاخ ظالمین می دانستند.
    اما وقتی درغیبت معصوم، خود دارای جامعه مستقل و سلسله سلاطین شیعی شدند-که آنها را از مخالفین جدا و حفاظت می کردند- دیگر آن سخت گیری نبود.
    سلاطین شیعی برای ایجاد “هویت واحد ملی” و”انگیزش برای مقابله با مخالفین” (مثل ازبک‌ها وامپراطوری عثمانی و…)، اعتقاد مردم به ائمه وزیارت را گسترش دادند. بعض آنها از سر اخلاص و برخی به تظاهر؛ گاه واقعا به قصد زیارت وگاه در ضمن لشکر کشی یا شکار و تفرّج، به زیارت می رفتند. هدایای نفیس به حرم می دادند؛ وقف می کردند، آبادانی و امنیت مسیر و شهرهای زیارتی را موجب می شدند[۹].
    “تعظیم” شعائری مثل مزار معصومین، دستور قرآن بوده و هست [۱۰] اما اینکه “تعظیم” به چیست؟! اقلا به مبنائی فقهی، “با عرف زمانه” است.
    وقتی سلطان شیعی، شأنی دارد وکاخ و تشریفات خاص برایش، تبذیر و اسرافِ خلاف شأن نیست (قدیلیق بالسلطان مالا یلیق بغیره)؛ بطور طبیعی امام معصوم از او او٘لی به چنین شأن و منزلتی می شود. در کنار نادرشاه و شاه عباس(مثلا)، شاه نجف و شاه خراسان هم وارد ادبیات شیعی می شود. لذا در کنار قصرهای عالی قاپو و هشت بهشت و چهل ستون و…، حرم‌های معصومین هم به شکل مجلّل و باشکوه تر از آن قصرها تجدید بنا، تعمیر و توسعه می یابد.
    عرف این دوره گنبد و بارگاه طلائی و ضرایح نقره ای با انواع زیور آلات را “شأنِ مزار معصوم” و از مصادیق تعظیم شعائر می داند؛ لذا فقهاء هم آنرا منع نمی کنند؛ چون دلیلی خاص از کتاب و سنت بر منع نیافته اند.
  3. عرف پیش رو، توسعه و بزرگی حرم‌ها را با سادگی آنها خواهد خواست!
    روایات متعدد شیعی برای عصر ظهور دو عنصرِ “توسعه ی فوق العاده” اما “باسادگی” و دور از زخارف مساجد و عتبات عراق را خبر می دهد:
    ۳_ پس از استقرار حضرت حجت(ع) در کوفه، مردم به ایشان می گویند: پسر رسول خدا نماز پشت سر شما برابر نماز پشت سر رسول خدا(ص) است و این مسجد گنجایش ما را ندارد.
    حضرت جواب می دهد: برایتان چاره ای می کنم(یا زیادش می کنم). پس به سمت نجف(الغری) خارج شده و حدود مسجدی با ۱۰۰۰درب را معین می کند که گنجایش همه مردم را دارد و بر آن ساختمان محکمی بنا می شود[علیه ٲصیص][۱۱] سپس از پشت قبر امام حسین(ع) نهری حفر می کنند که آب آن به اراضی نجف و کوفه رسیده و در نجف بریزد. روی آن نهر در راه‌ها، پل‌ها وآسیاب‌ها می‌سازند؛ طوری که پیرزنی زنبیل به سر گندم می برد تا در کربلا آن را آرد کند[۱۲]
    – در چند روایت دیگر خبر از این مسجد ۱۰۰۰دربی و اتصال خانه های کوفه به نهر کربلا و حیره است.[۱۳]
    به حسب روایات وقت ظهور همه مومنین به این شهر اقبال خواهند کرد.[۱۴]
    – از قرائن متعدد در این روایات بدست می آید که ظاهرا طرح جامعی قبر امیرالمومنین(ع) را به حرم سیدالشهداء(ع) متصل می کند و مسجدی بزرگ با۱۰۰۰درب بین این دو قرار می گیرد ؛که حتی در طول دوره ظهور و دوره رجعت توسعه هم می یابد.[۱۵]
    ۲٫۳_ اما عنصر سادگی و دوری از زخارف:
    -“…بدرستی که قائم ما وقتی قیام کرد مسجد کوفه(کنونی) را می شکند[۱۶]
    -“…مسجد کوفه را می شکند(ویران می کند) و می فرماید: رسول الله(ص) فرمود: مسجد باید داربستی مثل چوب پوش برادرم موسی باشد[۱۷]
    -“همه مساجد را مثل عهد رسول الله(ص) بدون کنگره و با دیوار هموار و بدون اِشراف خواهند کرد”[۱۸]
    این اقدامات به حسب همین روایات وظیفه فعلی شیعیان نیست[۱۹]؛ لکن آینده پژوهی مستند به این روایات اقتضاء دارد به مختصات آن زمانه و عرف آن دوره توجه شود؛ توسعه و تعمیر عتبات -که متناسب با چند صدسال آتی بنا می شوند- ناظر بدان، مهندسی و معماری شوند.
    هر واقف و ناذری دوست دارد مال او به گونه ای صرف شود که تا عصر ظهور امام قائم(ع) برپا و مورد استفاده ی خیل زوّارِ عصر ظهور باشد نه با ظهور حضرت، ویران یا در معرض تلف واقع شود!
    صدای “تغییر تدریجی عرف شاه زده‌ی” افشاری و صفوی با شروع انقلاب اسلامی مستضعفین در ایران شنیده شد.
    برخی اشکال ها به زخارف اضافی در اماکن مقدس را نباید یکباره متهم به وهابی گری و مذهب گریزی کرد؛ بلکه باید آنرا در کنار ازدیاد میلیونی زوّار در کشور و هم زیارت اربعین دید که خبر از تغییر تدریجی عرف گذشته می دهد.
    دور نیست که عرف، تعظیم مزار معصومین را “به کثرت زوّار آن” در ایام الله ببیند، نه صرفاً شکوه و جلال صحن ها و ایوان‌ها؛ از همین روست که توسعه و جاداری و امکانات مناسب برای زوّار چند ده میلیونی جهانی، بر افزودن ایوان‌های طلا و قنادیل گران و مانند این کارها تقدیم و اولویت می یابد.
    گسترش موقوفات در مسیر نجف وکربلا -که مسیر زیارات پیاده باشکوه نیمه شعبان و عرفه و اربعین شده است- از وقف خشت طلای بازمانده از عرف گذشته پراهمیت تر خواهد شد و قس علی هذا…
  • حال چگونه در طرح های جامع توسعه عتبات برای ۵۰۰سال آینده می توان جای این آینده پژوهی و روند پژوهی ها را خالی دید؟!
  • تولیت ها وستاد بازسازی ها میتوانند فقط متأثر از عرف گذشته طرح هایی برای سده های آتی طراحی و اجرا کنند و حداکثر افزایش جمعیت را لحاظ کنند؟!

مدینه الزائرهای مسیر پیاده روی نویدهای خوبی از این توجه است که امیدواریم در طرحی جامع و براساس آن آینده پژوهی کامل شیعی در حال انجام باشد.

– مطالب مرتبط:

۱. تعمیر و توسعه مزار معصومین در فقاهت انقلابی امام

۲ . قرآن مطلا و قرآن اسیر

۳ . چالش شعائر

محسن قنبریان
۹۸/۷/۲۷

ادامه خواندن نگاهی آینده پژوهانه به عتبات و زیارت در عرف فردا

انقلاب اسلامی واضطرار به امام زمان؟!

“مضطر به امام”شدن شرط فرج است .فرقی نمی کند فرج شخصی(مثل جواب شده ها)یا فرج جمعی و عمومی بشر.

در دستگاه ظلمه درک این بی پناهی و اضطرار آسان است .بنی اسراییل زود از دست فرعون ها مضطر وبا تضرع شان ،منجی را زودتر از موعد آوردند!شیعیان بحرین-درقصه انار-با اضطرارشان سه روزه از امام زمان جواب گرفتند و…

اما در دوره جانشینان حضرت، اضطرار چگونه حاصل شود؟!جامعه که شیعی است!حاکم هم مرجع شیعیان ونائب امام زمان است!چگونه میتوان مثل دستگاه ظلمه مضطر شد؟!آیا باید حتما از حکومت ولایت فقیه عبور کرد و ضد انقلاب شد تا اضطرار به امام را درک کرد؟!یا اینجا دیگر اضطرار لازم نیست و با رضایت از وضع موجود هم فرج می آید؟!!

اضطرار قهری و غیر اختیاری، اضطرار اصیل نیست.(۶۵عنکبوت). همان بنی اسرائیل اضطرار حاصل از صولت فرعون را بلافاصله پس از گذر از نیل از دست داده و ولیّ خدا را رها کردند.

اضطرار عارفانه و اختیاری ،اضطرار فرج سازی است که عهد نمی شکند و کار به سر انجام میرسد. با امام زمان مثل اولیاء گذشته رفتار نمیشود وتا رسیدن به آخرین نقطه هدف(عدالت جهانی)مقاومت میشود.

اضطرار اختیاری ،عارفانه و درکی است در امنیت نسبی و رشد نسبی جبهه حق و حتی حاکمیت بخشی آن هم ممکن است .عارفی که مثل غریق بلکه شدیدتر از او خود را مضطر الهی می یابد و تمنا و تضرع دارد در چشم ظاهر بین نه مشکل جانی دارد نه مالی ونه…
این اضطرار شرط فرج است و از قضا فقط در اردوگاهی پیدا می شود که مقداری از راه را رفته و مقدماتی را فراهم کرده است.

ارکان درک این اضطرار ،”درک تنگناهای نظری و عملی” است. سید حسن نصراله از تنگناهای پیش روی مقاومت با حضرت آقا سخن گفت ؛ایشان جواب داد من هروقت کار برایم سخت میشود به جمکران پناه می برم.

تنگناهایی که درون انقلاب زمینه ساز هم میتواند اضطرار عمومی به ولی مطلق را بیاورد مثل چه؟

  1. تقیه های جهانی(حتی لایستخفی بشیئ من الحق مخافه احد من الخلق).
    بخاطر تقیه های جهانی نمی توانیم به مظلومین بحرین کمک کنیم !به داد کودکان یمن برسیم !ولو مقتدریم و توانش را داریم!
  2. در دانش(مثلا)رتبه دار منطقه و جهانیم؛اما در عدالت اجتماعی عقب ماندیم!یعنی مانع جهل رفع شدنی تر است تا مانع ضخیم تبعیض !هنوز دهک دهم(مرفه ترین ها)۷برابر اقشار محروم یارانه(البته پنهان)می گیرند (۲۱میلیون تومان)!این سخت جانی تبعیض وبی عدالتی است از تدارک امنیت و جایگاه علمی و پیشرفت ظاهری سخت تر است.
  3. جمع بین “صلاح “و”رضایت عمومی”! گاه چیزی درست تر و صلاح دین و دنیاست اما سوی عمومی ملت نمیشود یا اولویت اول نمی شود!و گاه خدای نکرده بخاطر صلاحی ،رعایت رضایت عمومی کم رنگ میشود. جمع بین این دو واقعا سخت است و اضطرار به ولی دلها می خواهد”أین مؤلف شمل الصلاح و الرضا”!

(چکیده ای از سخنرانی شب نیمه شعبان۹۸)