بایگانی برچسب: s

کمک مومنانه غیر ایدئولوژیک

  • آیا در فرهنگ قرآنی و سیره معصومان رفع نیاز محتاجان، را می‌شود وجه الهدایه آنها به مذهب حق قرار داد[۱]؟!
  • آیا معصومین از خدمات‌رسانی اجتماعی، شیعه کردن آن نیازمندان را قصد می‌کردند؟!
  • آیا می‌توانیم کارهای جهادی و خدماتی را برای جذب محرومان به انقلاب اسلامی “مهندسی” کنیم؟!
  • سبک خودی در این خدمات چیست؟ سبک رقیب چگونه است؟

 ممکن است بلافاصله آیه ۶۰توبه برای جواب مثبت به سه سؤال اول آورده شود: از ۸سهم صدقه‌ی واجب، یکی “المولفه قلوبهم” است. یعنی زکات (و به تبع صدقات مستحب) را می‌توان برای جلب قلوب به اسلام و مذهب حق هزینه کرد[۲]!

اما از قضا همین آیه بهترین دلیل منع است!

توضیح اینکه: پرسش از “رفع نیاز محتاجین” است. آیا اسلام رفع نیاز ضروری (خوراک و پوشاک و بهداشت و مسکن و…) را در ازای مسلمان شدن یا شیعه شدن یا انقلابی شدن، گرو بر می‌دارد؟! یا به طرز گروه‌های تبشیری مسیحی بشکل نرم بین این خدمت‌رسانی و مسیحی‌سازی پیوند می‌آفریند؟!

پاسخ، منفی است. آیه ۶۰توبه ۸صنف را برای صدقات می‌شمارد. “شرط در تقسیم هم این است که تداخل در قسم‌ها نباشد”. یعنی وقتی میفرماید: صدقات برای فقرا و کارگزاران زکات و بدهکاران و… ؛ باید “فقرا” غیر از “کارگزاران” و غیر از “بدهکاران ” باشد. از همین جا فقهاء در تمایز “فقرا” و”مساکین” در آیه بحث کرده‌اند. چون تعدد سهم را دال بر تعدد صنف گرفته‌اند. پس فقیر غیر از مسکین است[۳]. از همین جا معلوم می‌شود “المولفه قلوبهم” هم غیر از فقرا و مساکین و بدهکاران است (مساله ما).

یعنی آنکه پولی از صدقات برای جلب قلبش به اسلام یا جلب حمایت و یاری‌اش هزینه می‌شود، صدقه نباید رفع کننده نیاز ضروری‌اش باشد؛ والا او فقیر و مسکین است که بدون تالیف قلب هم باید به او داد. (دقت شود)

مؤید اینکه روایات صحیح السند، گیرندگان سهم مولفه قلوبهم را “رؤسای عرب از قریش” معرفی می‌کنند[۴]. معلوم است رؤسای عرب جزء محتاجین به نیازهای ضروری نیستند. در کلمات فقهایی که بر بقاء این سهم بعد از رسول الله معتقدند هم تعابیر “اشراف” استعمال شده است که با این کمک‌ها نیت‌شان برای یاری اسلام تقویت می‌شود (و قبیله خود را به یاری می‌آورند[۵]).

پس حتی اگر دادن هدایا و امتیازات به برخی زعماء برای جلب یاری‌شان جایز باشد؛ رفع نیاز فقرا و مساکین برای این منظور جایز نیست. نیازهای اساسی انسانی، گرو برای به دین خاص یا راه خاصی درآوردن نیست.

 در سیره معصومان این اصل به خوبی پیداست:

در روایت صحیح السند معلی بن خنیس درباره امام صادق(ع) آمده که امام شبانه وقتی غیرمذهبان فقیر در سایبان بنی‌ساعده خواب بودند، امام سراغشان می‌رفت…[۶]

در صحیحه هشام‌بن‌سالم باز امام ناشناس سراغ نیازمندان مدینه می‌رفت (و هم لایعرفون[۷]).

در صحیحه‌ای امام باقر(ع) از تعمّد و داب امام سجاد(ع) می‌گوید:”کان یُغطی وجهه اذا ناول فقیرا لئلا یعرفه” هر وقت به فقیری کمک می‌کرد صورت را می‌پوشاند تا شناخته نشود[۸].

از مثل این روایات گرچه در افضلیت صدقه سرّی و مخفی استفاده شده است؛ لکن این سؤال را هم پیش می‌آورد که امام “شخص خود” را می‌پوشاند، چرا “شخصیت خود” -یعنی امامت خود- را معرفی نمی‌کند؟! آیا آن غیر مذهبان بنی‌ساعده یا اهل حاجت و نیازمندان عامه مدینه اگر امام را دیده و می‌شناختند، مایل به مذهب حق نمی‌شدند؟! و آیا جلب به امامت، افضل از ثواب صدقه سرّی نیست؟! پس چرا امام(ع) چنین نمی‌کند؟!

چون امام (ع) سبک اصیل اسلامی برای هدایت را می‌خواهد نه سبک‌هایی مثل تبشیری‌های مسیحی که با رفع نیازهای پزشکی و غذایی عملا آفریقا را مسیحی کردند!

امام(ع) آدمی که نیازهای ضروری‌اش -بخاطر انسان بودن- رفع شده را مخاطبِ هدایت قرار می‌دهد؛ نه اینکه به شکل سخت یا نرم و تبلیغاتی رفع آن نیازها را وجه الهدایه افراد قرار دهد.

در این روایات عمدتا پس از رحلت امام(ع) مردم شهر و نیازمندان متوجه خدمت‌رسانِ ناشناس می‌شدند. حالا اگر قلوب جلب شود، “نتیجه”ای است که حاصل شده است؛ نه “غایتی” که تحصیل شده باشد و بین این دو فرق بسیار است.

محسن قنبریان ۹۹/۵/۱۳

[۱] این غیر از مساله گزارش دهی از خدمات و تبلیغات است که خود فروضی دارد.

[۲] در نسخ شدن این سهم بعد رسول الله یا بقاء آن بین محدثین و فقهاء اختلاف است .

[۳] ر.ک:نهایه الاحکام ج۲ص۳۷۹و۳۸۰

[۴] الکافی ج۲ص۴۱۱و تفسیر البرهان ج۲ص۷۹۵و۷۹۶(شمارش برخی از آن روسای عرب)

[۵] تحریر الاحکام ج۱ص۴۰۴تا۴۰۶

[۶] الکافی ج۴ص۹وص۸

[۷] همان

[۸] وسائل الشیعه ج۹ص۳۹۷

مادر عدالت‌ها

مقام معظم رهبری در نیمه شعبان فرمود: “این عدلی که انتظار هست حضرت[مهدی] بوجود بیاورند عدل در یک بخش خاص نیست عدل در همه شئون زندگی است: عدالت در قدرت، عدالت در ثروت، عدالت در سلامت، عدالت در کرامت انسانی و در منزلت اجتماعی و عدالت در معنویت و امکان رشد…” (۹۹/۱/۲۱)

وقتی دائم برای مستمندان فراخوان کمک می‌دهیم؛ همان وقت که حماسه عمومی و زیبای همدلی اتفاق می‌افتد؛ داریم خبر می‌دهیم: “عدالت در ثروت” اتفاق نیافتاده که این همه فقیرند!

حتی اگر شبانه و مخفی کمک‌ها را به آن‌ها برسانیم؛ “منزلت اجتماعی” ماست که افزون میشود. اگر کمک‌ها را به خط و رسانه‌ها را برخط و هنرمندانه، خدمت خود (فرقی نمی‌کند خود حقیقی یا حقوقی) گزارش کنیم؛ باز منزلت اجتماعی ماست که تصاعد می‌کند نه آن مسکین محتاج که چشم به راه کیسه بعدی است!

با انفاق، “معنویتی” می‌یابیم و با ذخیره‌ای که داریم، پای وعظی می‌نشینیم، زیارتی میرویم، خلوت و سحری می‌گیریم که آن محتاجِ نان برایش آسان نیست. نه خوردنِ انفاق، ثواب انفاق دارد و نه احتیاج، صبر و شکر را آسان می‌کند و نه فقر، فراغت برای عبادت می‌گذارد!

می‌بینی چه حلقه‌های متصلی است؟!

از اینروست که: “تقسیم عادلانه منابع ثروت” بین مردم (بعد عدالت در قدرت و حاکمیت عدل)، مادر عدالت‌ها و وظیفه اصلی حکومت اسلامی است. بدون آن توزیع انبان نان، “تبعیض در منزلت و معنویت و رشد” را ناخواسته خواهد داشت. البته مُسکن موقت و کف سیره امامانِ محروم از حاکمیت است.

شاید حالا سرّ انفاق پشت پرده یا نقاب زده‌ی آن معصومان را بهتر بفهمی!

مطلب مرتبط: عدالت در بیانیه گام دوم

محسن قنبریان
۹۹/۲/۴

سید حسن نصرالله به مناسبت آغاز ماه رمضان

تاکید من به برادران و خواهرانی که پیگیر چنین کارهایی هستند این است که این اقدامات به هیچ وجه تصویربرداری نشود، در این زمینه حتی نباید درپی تهیه آرشیوی از کمک ها باشیم.

حتی چند نفر نروند. یکی دو نفر بروند کافی است؛ آبروی افراد حفظ شود.

روابط عمومی جای روایت آوینی!

چگونه روایت فتح، گمنامی و بی‌نشانیِ لشکر مخلص خدا را ویران نمی‌کرد اما روایت مجازی، فعالیت‌های زیادی را شوآف و در افکار عمومی “حبط” و نابود می‌کند؟!

توجه: ما ناچار به ابتکار سبک خویش‌ایم. با سبک رقیب نمی‌توان ارزش‌های اسلامی مثل اخلاص و ایثار، پرکاری با گمنامی را نمایش دهیم.

حال که به هر دلیل همدلی، مواسات و خدمات اجتمایی هم در “رزمایش” صورت‌بندی می‌شود؛ مراقب باشیم “آیشِ” آن، رنگ روایت فتح آوینی داشته باشد نه شوآف‌های چندش‌آور برخی آدم‌ها و گروه‌ها که اثر ضد تبلیغی‌اش دو چندان است.

در روایت فتح، راوی واقعا سوم شخص بود، نه از زبان سوم شخص اما واقعا، روابط عمومی آن نهاد.

آوینی عضو یکی از گردان‌ها نبود تا روایتش رقابت بین گردان‌ها در گزارش کار بیافریند. “فتح را”، “بسیجی را”، “اخلاص” را روایت می‌کرد “نه آدم‌ها” و “نه تشخّص‌های اینجائی” و “نه تعیّن‌های رقیب هم”!

اما پیج‌ها، سلفی‌ها، دوربین گروه‌ها، گوشی راننده و همراه‌ها، بعضا کسوت روابط عمومی پوشیده است. آمده رزمایش این قرارگاه را بزرگ کند نه مواسات مردمی را!

زوم کرده، ابتکار فلان امام جمعه را نمایش دهد نه در صحنه بودن روحانیت و نهاد نماز جمعه را!

لذا آدم‌ها و تشخّص‌ها، مرکز پیام می‌شوند نه کارها و اعمال صالح!

حتی ممکن است کارهای جهادی، جای ابژه، سوژه شوند! پرداخت ذهنی-مجازی‌شان، ریخت تحققشان را معلوم کند نه برعکس!

چند توصیه:

  1. رسانه‌ای‌های انقلابی، آوینی شوند و فعالیت‌های جهادی و خدماتی نیروهای مردمی را “بالسویه” گزارش کنند؛ تا هرکدام برای خود تیم رسانه‌ای و روابط عمومی نسازند.
  2. در گزارش‌ها، کار را گزارش کنند نه آدم‌ها و تشخّص‌ها و تعیّن‌ها را.
    بینندگان اولین‌بار رزمنده خط مقدم را دیدند که از دوربین می‌گریخت و از مصاحبه استنکاف می‌کرد. بعدها برخی مردم در خیابان‌ها قبل از ۲۲بهمن و انتخابات از مصاحبه استنکاف کردند(که پخشش نمی‌کنیم)! [این جابجائی هم بی ارتباط نیست!]
  3. گروه‌های مردمی، خدمت به مردم(غنی و فقیر) را وظیفه ذاتی خود بخواهند؛ نه ویترینِ وظیفه‌ای دیگر یا برای اختیاراتی افزونتر!
    مردم بخاطری که سنگینی بار انقلاب و جمهوری اسلامی را تحمل می‌کنند، لایق سپاسگزاری و خدمتند.
    اگر خدمات برای چیز دیگری نشد، بسیاری از آسیب‌ها رخت بر می‌بندد.
  4. خدمت مادی کوچک ما، خسارت روحی و آبروئی بزرگ به نیازمندان نزند. قِسمِ خویشتن‌دار و مُتعفف را سائل و دست‌دراز نکند. زیر نگاه هیئت همراه و دوربین، حیثیت و آبرویش بخاطر رفع نیازش نرود!

محسن قنبریان
۹۹/۲/۱

رزمایش همدلی را به بسته غذایی تقلیل ندهیم!

 مقام معظم رهبری درکتاب طرح کلی اندیشه اسلامی ذیل “مما رزقناهم یُنفقون” دو توجه شایسته دارند:

  1. “مارزقناهم” اعم از مال است. هر چه از خدا گرفته‌اند: پول، عمر، فرزند، آبرو، توان جسمی، فکر، زبان و بیان و خلاصه هر امکاناتی.
  2. انفاق هم هر خرج کردنی نیست. “آن خرج کردنی که خلأیی را پرکند، انفاق است”.

حالا توجه کنید :

غیر از مساکین و فقرا -که البته ضروری‌ترند- دو دسته دیگر محتاج مواسات‌اند اما نه از جنس انبان نان و بسته غذایی:

  1. کاسبهایی که بخاطر اجاره‌ای بودن مغازه و بعضا وامدار بودن به اقساط و از دست دادن ماه اصلی فروش، ضرر جدی کرده‌اند.
  2. مشاغلی که بکلی بیکار شده‌اند.

سخنگوی دولت گفت: ۳و نیم میلیون از مشاغل رسمی بطور مستقیم در معرض آسیب‌اند و ۴میلیون شاغل غیر رسمی در معرض توقف یا کاهش فعالیت یا کاهش دستمزد و اخراج‌اند!

وزیر کار گفت: تا حالا ۶۰۰ هزار نفر در سامانه بیمه بیکاری ثبت نام کرده‌اند!

این دو قسم نه عمدتا شرایط شرعی فقیر محتاج نان شب را دارند و نه عرفا شأن گرفتن انبان غذا!

متقابلا موازی کاری قرارگاه‌های رزمایش مواسات و چندباره شدن کمک به برخی خانواده‌ها بخصوص در برخی شهرها که محرومیت کمتری هست، بعید نیست.

بنظر می‌رسد :

  • خرج کردن آبرو توسط معتمدین برای تخفیف یا بخشش اجاره آن کسبه یا تأمین اجاره ماه تعطیل از برخی منابع، انفاق مومنانه باشد.
  • تهیه مساعده با کارت هدیه در خور برای بیکار شدگان توسط مومنان و پرداخت از طریق اداره کار و مانند آن برای حفظ شأن نیز می‌تواند پر کردن خلأیی باشد.

یکوقت الهکم التکاثر به شمارش و گزارش بسته‌ها و مسابقه کدام مسجد بیشتر؟! نکشد و از خلأهای دیگر غافلمان کند!

محسن قنبریان
۹۹/۱/۳۰