امام صادق (ع)قرار بود قیام کننده (قائم)باشد[۱]. ناآمادگی ها و افشاء تشکیلات پنهان آن موعد قیام را به تأخیر انداخت[۲].
یعنی قرار اول الهی این بود امام ششم قیام کند، از امام هفتم فرج اهلبیت حاصل و ۶ امام بعد ،حکومت کنند و به تدریج کار جلو رود تا امام دوازدهم زمین را پر از عدل وداد کند[۳].لکن بداء یاد شده موجب شد “فرج”و”عدالت زمین” به هم گره بخورد.۶ امام آخر هم وارث کرب و بلا شوند تا وقت فرج مهیا شود.
آن وقتِ قیام، سال ۱۴۰هجری معلوم شده بود[۴].وقتی به تأخیر افتاد دیگر وقتش را معلوم نکرده از وقت گذاری منع کردند.
٨سال آخر عمر امام صادق(ع)-یعنی از ۱۴۰تا۱۴٨-دیگر تقدیر دوم الهی جاری شده است. یعنی شش امام آخر بدون حکومت ودر تنگنا، زمینه خروج و قیام به قسط امام آخر را برای عدالت جهانی فراهم کنند . واین یعنی تحقق غیبت طولانی وسختی های فراوان.از اینجا “ندبه بر غیبت طولانی امام دوازدهم “متولد شد!
سدیر صیرفی گوید: با همراهی «مفضل»، «ابوبصیر» و «ابان» به محضر مقدس امام صادق(ع) شرفیاب شدیم، او را مشاهده کردیم که بر روی خاکها نشسته، یک جامه خیبری، بییقه و آستین کوتاه بر تن دارد، همانند مادرِ فرزند مرده گریه میکند، سراسر وجود مقدس آقا را حزن و اندوه فرا گرفته، آثار غم و اندوه در وجنات صورت ظاهر گشته، رنگ چهره به کلی دگرگون شده، سیل اشک از دلی پر خون و قلبی پر التهاب برخاسته، بر گونههای مبارکش فرو میریخت و این گونه زمزمه میکرد:
ای سیّد و سرور من! غیبت تو خواب از دیدگانم ربوده، عرصه را بر من تنگ نموده، آسایش و آرامش را از دلم سلب کرده است[۵]….
[۱] روایت صحیح السند جابر جعفی از امام باقر(ع):الکافی ج۱ص۳۰۷
[۲] دو روایت نعمانی در الغیبه باب۱۶ ص۲۹۲و۲۹۳
[۳] روایت سعید مکی از امام صادق(ع): الغیبه طوسی ص۵۳و هم روایت ابوبصیر از امام صادق(ع)꞉در همان کتاب.
[۴] دو روایت نعمانی در الغیبه باب۱۶ ص۲۹۲و۲۹۳
[۵] کامل این روایت را در کمال الدین صدوق ببینید