بایگانی برچسب: s

امیرجان این استوری، بلندترین تمجید از نظام جمهوری اسلامی بود!

وقتی “دیگریِ” (رقیب) نظام را تتلو میدانی، نه اپوزیسیون های متعدد سکولار و نه هیئت های مذهبی غیر انقلابی و نه قرائت های عدالتِ ضد ساختار موجود و نه …و نه…؛ با صدای بلند می گویی هیچکدام از اینها برای دهه نودی ها و نسل جدید، قدرت رقابت با جمهوری اسلامی را ندارند! یعنی جمهوری اسلامی ارزشهای بنیادین خود را به نسل جدید داده فقط اگر کسی بتواند رقابت کند، تتلو است!

حالا نسبت تتلو با آن رقبای نظام سیاسی ج.ا چیست؟! با شما!
تتلوی ما، جاستین بیبر آمریکاست؛ آنجا هم جمع آوری امضا برای اخراج بیبر کاری دموکراتیک است. اینجا هم -غیر از ارزشهای شرقی و اسلامی- ۲۳۰هزار امضاء برای راه ندادن تتلو بخاطر تاثیر منفی اش بر فرزندان پیدا میشود!

پ.ن: کمپین والدین آمریکایی بر سایت وزارت خارجه آمریکا علیه بیبر: “ما می خواهیم بیبر به دلیل رواج کارهای مخرب و خطرناک بی پروایی و استعمال مواد مخدر از کشورمان اخراج و گرین کارتش باطل شود او نه تنها امنیت ما را به خطر می اندازد بلکه تاثیر بدی بر جوانان کشور ما دارد”!

درسنامه کارگاه آموزشی “اسلامی که انقلاب کرد” (اسلام به قرائت امام خمینی)

درسنامه کارگاه آموزشی “اسلامی که انقلاب کرد” (اسلام به قرائت امام خمینی) منتشر می‌شود.

این درسنامه شامل زیر مجموعه‌های زیر خواهد بود:

حوزه دانش حوزه بینش حوزه گرایش
  • گستردگی آموزه ها
  • پیوستگی آموزه ها
  • جایگاه مردم
  • انتخابات
  • ولایت-مردم
  • مردم در اقتصاد
  • عدالت
  • آزادی
  • علما موظف به انقلاب هستند؟
  • انقلاب یک بار است یا مستمر؟

 

دریافت درسنامه کارگاه آموزشی “اسلامی که انقلاب کرد” (اسلام به قرائت امام خمینی)” | “دریافت از پیوند کمکی

۰۲/ درس‌هایی از نهج البلاغه

شرح نامه ۵۳ / جلسه دوم

  • عنوان نامه و فراز اول
  • “حین ولّاه مصر” یعنی چه؟ جعل ولایت است یا تولیت؟
    – ثمره مهم این تفاوت!
  • تقدم سیاست نفس بر سیاستِ مردم!
    – سیاست اعم از حکمرانی
    – تقدم رتبی خودسازی بر راهبری اجتماعی
    – تفاوت مهم مکتب سیاسی علوی با مکاتب سیای غرب
    – امر حضرت امیر(ع) به این دسته مستحبات، مستحبات را بر مالک (و حاکم) واجب می کند؟!

دریافت جلسه دوم «درس‌هایی از نهج البلاغه» | “دریافت از پیوند کمکی

ادامه خواندن ۰۲/ درس‌هایی از نهج البلاغه

صوت/ رعایت توازن نهضت و نظام در مطالبه‌گری

صوت سخنان ایراد شده توسط حجت الاسلام قنبریان با تشکل فراگیر تبلیغ گروهی طلاب، با عنوان «رعایت توازن نهضت و نظام در مطالبه‌گری» منتشر می‌شود.

  • فهم دقیق دوگانه نهضت_نظام
  • رابطه روح_بدن؛ اتحاد، نه تعاند، نه وحدت!
  • مسجد، هیات، گروه جهادی و… پیکره ای سبک برای ابعاد نهضت
  • “نظریه نظام انقلابی” یعنی صور متبدله و متکامله برای نهضت
  • چالش اصلی در دو اردوگاه جمهوری اسلامی
  • دو افراط در کنشگری:
  1. احضار روح بلا بدن!(اپوزیسیون)
  2. یکی گرفتن بدن بجای روح(محافظه کاران)

دریافت «رعایت توازن نهضت و نظام در مطالبه‌گری» | “دریافت از پیوند کمکی

آنی یا استمراری بودن انقلاب اسلامی چالشی‌ترین مسئله نظام است/ به عقیده امام و رهبر انقلاب، ولایت اداری وجود ندارد/ چگونه مطالبه‌گری به انسداد منجر می‌شود؟

حجت الاسلام و المسلمین قنبریان:

  • آنی یا استمراری بودن انقلاب اسلامی چالشی ترین مسئله نظام است
  • به عقیده امام و رهبر انقلاب، ولایت اداری وجود ندارد
  • چگونه مطالبه‌گری به انسداد منجر می شود؟

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی صدای حوزه، حجت الاسلام و المسلمین محسن قنبریان در جمع روحانیون تشکل فراگیر تبلیغ گروهی طلاب کشور، با تبیین دوگانه نهضت و نظام اسلامی، نسبت این دو بایکدیگر را مورد بحث قرار داد. وی سپس به نسبت آرمان ها با جمهوری اسلامی پرداخت و در ادامه به اختلاف نظر در مورد «آنی یا استمراری بودن انقلاب اسلامی» به عنوان اصلی ترین چالش نظری و مادر مباحثات مقام معظم رهبری و آقای هاشمی رفسنجانی اشاره کرد و اختلاف رای بر سر توسعه اقتصادی و غیره را فرع این مسئله معرفی کرد.

یکی از مباحثات اصلی و مادر مباحثات مقام معظم رهبری و آقای هاشمی این مباحثه است، نه بر سر توسعه اقتصادی و غیره، بلکه یک درجه عقب تر است. آیا انقلاب اسلامی یک آن بود و تمام شد و ما الان با جمهوری اسلامی هستیم که باید آن را حفظ کنیم که برخی زمان ها به آدمهای جمهوری اسلامی(یعنی همین آدم هایی که هستند) تنزل پیدا می کند یا نه، انقلاب اسلامی استمرار دارد؟

مردم به شدت به دنبال توازن آرمان‌ها هستند، که آزادی کنار استقلال باشد و جمهوریت و عدالت و پیشرفت در کنار یکدیگر باشند. آدم‌های سیاسی ما در هر انتخاباتی مردم را مخیر به یکی از اینها کرده اند. مردم ایران کماکان فریاد می زنند که ما این آرمان ها را با یکدیگر می خواهیم.

مشروح خبر:
آنی یا استمراری بودن انقلاب اسلامی چالشی ترین مسئله نظام است/ به عقیده امام و رهبر انقلاب، ولایت اداری وجود ندارد/ چگونه مطالبه‌گری به انسداد منجر می شود؟

۰۱/ درس‌هایی از نهج البلاغه

بحث های مقدماتی
  • اندکی درباره خود نهج البلاغه
  • درباره نامه ۵۳:
    – نهج البلاغه یکی از ۱۲ تالیفی که نامه ۵۳ را آورده!
    – سند سُنی و سندهای شیعی نامه!
    -موقعیت جهانی نامه!
    -نمای کلی نامه!

دریافت جلسه نخست «درس‌هایی از نهج البلاغه» | “دریافت از پیوند کمکی

شرح نامه ۵۳ / جلسه اول
حجت الاسلام محسن قنبریان

مقدمات
۱٫    خود نهج البلاغه
– آقابزرگ تهرانی ۱۵۰ شرح کلی یا موردی از نهج البلاغه را ادعا کرده!
– حتی شرح مسیحی مثل “روائع نهج البلاغه” جرج جرداق وجود دارد.
–  ۱۲۷موسسه تحقیقاتی و انتشاراتی درباره نهج البلاغه در جهان!
اما تا سخن از احیای نهج البلاغه بخصوص تسری اش به گفتمان های سیاسی میشود برخی نگران انحراف و التقاط و تجدید مجاهدین خلق و فرقان می شوند!
عجیب اینکه بر آموزه های پوپر و هابز و… در گفتمان های سیاسی دهه های اخیر اینقدر حساسیت نبود!
– آن مقدار از این نگرانی که موجه است:
– همه نهج البلاغه صحیح السند نیست!
– نهج البلاغه همه دین نیست و منابع دیگر را هم باید دید.
۲٫    نامه ۵۳ (منشور حکومتی به مالک اشتر)
آن نگرانی درباره این نامه نیست چون:
– سنداً معتبر است
– دلالتاً هم حضرت امیر(ع) در مقام بیان بوده و جامع آنچه برای حکومت داری لازم می دانسته نوشته است. (باعین حال ما در هر فقره روایات دیگر راهم می بینیم)
سید رضی هم درباره آن نوشته: این طولانی ترین نوشته ی امام(ع) و جمع کننده ترین برای محاسن (در حوزه حکمرانی) است.
نامه ۵۳ در تالیف ۱۲ نویسنده بزرگ شیعه و سنی:
۱٫    دینوری در المجالسه و جواهر العلم
۲٫    ابن شعبه حرّانی در تحف العقول
۳٫    قاضی نعمان در دعائم الاسلام
۴٫    ابوالحسن محمد بن یوسف عامری نیشابوری
۵٫    سید رضی در نهج البلاغه
۶٫    محمد بن سلامه قضاعی(بخشی از آن)
۷٫    بهاء الدین ابوالمعالی (مطابق متن سید رضی)
۸٫    ابن عساکر در تاریخ مدینه دمشق(مطابق متن دینوری)
۹٫    شهاب الدین نویری(با اختلاف اندک از نهج البلاغه)
۱۰٫    ابوالفداء دمشقی(مطابق متن ابن عساکر)
۱۱٫    احمد بن علی قلقشندی(با اختلاف اندک از نهج البلاغه)
۱۲٫    متقی هندی در کنزالعُمال(بخشی از متن ابن عساکر و دینوری)

سند نامه:
۱٫    سلسله سندی که دینوری و ابن عساکر نقل کرده اند. (برای اهل سنت)
۲٫    دو سند نزد شیعیان:
الف) سند نجاشی در  کتاب رجال خود ذیل اسم اصبغ بن نباته:
– ابن جندی: استاد نجاشی
– ابن همّام: کاتب اسکافی و از راویان ثقه
– حِمیَری: صاحب قرب الاسناد از اصحاب امام عسکری(ع) و ثقه.
– هارون من مسلم: از اصحاب امام عسکری(ع) و ثقه.
– حسین بن عَلوان: از راویان ثقه
– سعد بن طریف: که شیخ طوسی او را از اصحاب امام سجاد(ع) و صحیح الحدیث می داند.
– اصبغ بن نُباته: از اصحاب خاص امیرالمومنین(ع)
ب) سند شیخ طوسی در الفهرست ذیل اسم اصبغ بن نباته:
اخبرنا بالعهد ابن ابی جیّد عن محمد بن الحسن عن الحمیری عن هارون بن مسلم و الحسن بن ظریف جمیعا عن الحسین بن علوان الکعبی عن سعد بن طریف عن الاصبغ بن نباته عن امیرالمومنین(ع)/ همه ثقه اند پس نامه معتبر است.

موقعیت جهانی:
•    ثبت در سازمان ملل بعنوان نخستین منشور حکومتداری(به نقل از نماینده سابق ولی فقیه در سازمان حج)
•    در برنامه عمران ملل متحد/ گزارش توسعه انسانی جامعه عرب/۲۰۰۲(به نقل از دکتر ظریف)
•    مورد توصیه نهادهای بین المللی به کشورهای عربی در آستانه بهار عربی( بیداری اسلامی)

نمای کلی نامه:
دو سؤال کلی و مهم حوزه حکومت را پاسخ دارد:
– چه کسی حکومت کند؟
حاکم و اصول و اخلاق مربوط به او
– چگونه حکومت کند؟
اصول و قواعد حکمرانی! بالتبع مباحث عالی علوم اجتماعی و روانشناسی اجتماعی و..‌.

رویایت را نگهدار!

برشی از سلسله سخنرانی «مهارت امیدبانی در قرآن» ایراد شده در ماه رمضان ۱۴۰۱، توسط حجت الاسلام قنبریان

  • سیاوش شاهنامه بسیار شبیه یوسف قرآن است! سیاوش و سودابه/ یوسف و زلیخا و…
    – فرق اساسی در این است که سیاوش با یک کابوس شروع می کند و یوسف (ع) با یک رویا!
    – عکسهای سلفی یوسف پس از رویا همه تاریک و ناهمخوان است( /چاه، بردگی، طعمه زلیخا، زندان) اما عکسهای سلفی سیاوش روشن است (پیش رستم، پیش پدر و…) ! اما…
    – رویای یوسف، برایش امیدبانی می کند و از حوادث ناهمخوان می گذرد!
    ولی کابوس سیاوش عاقبت او را در کام می کشد و خوشی ها را می رباید!
  • میشل فوکو سال منتهی به انقلاب در خیابانهای تهران رویای اجتماعی ایرانی_اسلامی شما را دید که نوشت: “ایرانی ها چه رویایی در سر دارند؟!”
  • مسئولین هم باید مراقب باشند با صحنه های زشت، رویای اجتماعی را کابوس نکنند!

* برش قبلی را اینجا ببینید.

* سلسله بحث مهارت امیدبانی درآیات قرآن را دنبال کنید!

“دهه هشتادیا” ساخت سازمان های پرطمطراق حزب اللهی با پشتیبانی های فراوان بیش از یک هفته دوام نیاورد؛ اما “سلام فرمانده” از متن جامعه و خودجوش رویید و سرود ملی شد!

این یک اتفاق نیست و مثل دو سبک معماری در متصدیان فرهنگی است و جای تامل بسیار دارد:

دهه هشتادیا، نماد:

  • – طبقه مرفه حزب اللهی و لاکچری لایف آنور آبی!
  • – با پذیرش “دین عصری”: با لوکیشن گیم نت و دیگر نمادهای جهانی سازی آمریکایی، صرفاً با چاشنی تمِ محرمی! تزریق شهوت شهرت و سلبریتی بازی و…!
  • – تنزّل از تشیع نهضتی به تشیع لمپنی: استفاده از تمِ امام حسین(ع) برای حال کردن! تولّی در حد پروفایل و تبری در حد بلاک! حتی تنزل دادن “انتقام سخت” به گل جبرانی فوتبال!

سلام فرمانده، نماد:

  • – متن مردم و اکثریت شهر و روستای ایران!
  • – دنبال “عصر دینی”: لوکیشن جمکران و انتظار امامی که بدون او “دنیا معنایی نداره” و با او “دنیامون بهاره”! ارزش “مثل سربازای گمنام خادمت بشم”! و…
  • – تشیع نهضتی، با زبان فطرتی که کهنه نمی شود. سخن از “عهد”، “قیام”، “تفدیه”، آرزوی سرداری و سربازی و علی بن مهزیارِ قدیمی!

محسن قنبریان

صدا و سیما/ مسجد مردم‌سالار

شبکه افق، مورخه ۹ اردیبهشت ماه ۱۴۰۱، برنامه‌ی چشمه، با حضور حجت الاسلام قنبریان، با عنوان «مسجد مردم‌سالار» روی آنتن زنده داشت. فایل دریافت این برنامه منتشر می‌شود.

 

دریافت برنامه «مسجد مردمسالار» با کیفیت [۱۴۴P و ۲۴۰P و ۳۶۰P و ۴۸۰P و ۷۲۰P]

ادامه خواندن صدا و سیما/ مسجد مردم‌سالار

خوارج؛ خوب، بد، زشت!

در روایات ما  از حضور ابلیس نزد انبیاء و حتی نصیحت و خیرخواهی او برای آنها و قبول برخی از آنها از سوی انبیاء خبر است!

حالا با میزانِ امیرالمومنین هم شاید بشود چند خوبی از خوارج بیاموزیم و بدی شان را هم علامت بگذاریم! و زشت ترین کار خارجی گری را حذر دهیم!

  1. حقیقت، خطا، گناه!
    – خوب:
    حضرت امیر(ع) خوارج را بر قاسطین و زیاده خواهان و زیاده خوران چنین ترجیح می دهد: “بعد از من خوارج را نکشید! کسی که در طلب حقیقت به خطا رفته مانند کسی که دنبال باطل بوده و به آن رسیده نیست”(خ۶۱).
    زیاده خواهان و رانت خوران _بعکس خوارج_ از اول به دنبال باطل رفته و به آن رسیدند!
    – بد:
    بدی خوارج در نتیجه گیری خطایشان بود. یافتن حقیقت قواعدی دارد که بدون آن، نتیجه خطا خواهد شد. سطحی بینی و جمود اندیشی آنان به خطایشان برد.
    زشت:
    زشت، تکفیرشان بود. خوارج “خطا” را از “گناه” تفکیک نمی کردند و هردو را هم حکم به تکفیر می کردند‌! درحالیکه یکی قصد و نیت درست و در دیگری تعمد بر باطل است!
    تکفیر و تفسیق، جوهر خارجی گری است حتی اگر به اسم مقابله با خوارج انجام شود!
    حضرت امیر(ع) حتی شامیان را تکفیر نکرده درباره شان می فرمود: “ما امروز با برادرانِ مسلمان خود به سبب کژی و انحراف و شبهه و تاویلی که در دین پدید آمده می جنگیم.و هرگاه راهی بیابیم که خداوند با آن ما را بار دیگر متحد سازد، و ما به سبب آن دوباره باهم مرتبط وبه هم نزدیک شویم، خواهان و مشتاق آن خواهیم بود و راه دیگری را نخواهیم پیمود”(خ ۱۲۲)
    زشت این است که تفاوت برخورد امیر(ع) با قاسطین و خوارج (بفرض وجود) درک نشود و برچسب خوارجی از برچسب قاسطین و جائرین پرکاربردتر شود! در حالیکه قاسطی گری گناه است نه خطا، از اول قصد شده و چهره کریه آن در مصائب و آسیب های اجتماعی پیدا شده است!
  2. خلافت و امارت؛ انتخاب، انحراف، بدعت!
    خوب:
    خوارج خلافت و امارت را انتخابی و با بیعت عموم یا شورا می دانستند؛ از این حیث مشابه حضرت امیر(ع) در خ ۱۷۳ می اندیشیدند که فرمود: “به جان خودم سوگند اگر امامت و خلافت با حضور عمومی مردم منعقد نشود، من دیگر راهی برایش سراغ ندارم”!
    بد:
    بدی شان در سوء انتخابشان بود که مثل عبدالله بن وهب راسبی را امیر خود کردند و رهبری فکری عبدالله بن الکواء را پذیرفتند!
    زشت:
    زشت، بدعتِ موروثی کردن خلافت و تبدیل آن به سلطنت توسط حزب قاسطین بود. خروج نرمی از اسلام محمد(ص) و اخراج مسلمانان از حقوق اساسی شان از جمله حق تعیین سرنوشت!
    این از انتخاب بد خوارج و ذوالخویصره ها و… شنیع تر بود و خروج اسلام از ریل محمدی اش را منجر شد؛ ولو نویسندگان مارک خوارجی بر آن نزدند!
  3. حل فتنه ها؛ حکمیت، حکَم نااهل، استبداد خشن!
    خوب:
    خوارج هم اول مثل امیر المومنین راه حل فتنه ها و خروج ها را حکمیت می دانستند. دیدند خود علی(ع) پیش از صفین، در جمل خارج شدگان از بیعت و ناکثین را دعوت به حکمیتِ متخلفین از بیعت خود و نا همراهان با جمل کرد: “می پندارید که من عثمان را کشته ام! میان من و شما، از اهل مدینه کسانی هستند که نه با من هستند و نه با شما. اینان را قاضی و حکَم قرار دهیم تا هرکس هر اندازه در این امر دخالت داشته برگردنش آید و از عهده آن برآید”.(نامه۵۴)
    یاللعجب! علیِ معصوم حاضر به حکمیت متخلفین از بیعت مثل سعد ابی وقاص ها و زید بن ثابت ها میشود تا شاید خون مسلمانان در فتنه های سیاسی ریخته نشود!
    بد:
    بدی خوارج در حکمیت خواهی نبود در کج فهمی و موقعیت نشناسی شان بود که در لحظات براندازی قاسطین فریب خورده و به حکمیت وادار کرده، بدترین حکَم را بر علی(ع) تحمیل کردند!
    زشت:
    زشت تر از کار خوارج، حذف از اساس حکمیت و نشاندن خشونت و استبداد بجای آن در هر فتنه و خروج(بلکه هر نهی از منکر سیاسی) است. کاری که قاسطین و دولت اموی در زمان تسلط خود با آزادیخواهان و عدالتخواهانی چون حجر و حسین بن علی(ع) و زید بن علی و… کردند.
    جالب اینکه بر همه هم برچسب خوارج زدند!

نکند بدِ خارجی گری را بر کسانی تطبیق دهیم که زشتش در خودمان در نمو باشد!

  • نکند روزی بخاطر بدی منتخبِ حکمیت (ابوموسی) و امارت (عبدالله بن وهب)، سازوکار “حکمیت” و “انتخاب” را خارجی گری و هشتگ خوارج کنیم و مقابلش سرکوب و استبداد را “ولایت” و “دیانت ناب” بفهمیم و تبلیغش کنیم!
  • آنچه با “عدالت و خوارج” می کنیم خیلی فاصله ای نگذاشته، فرداست که به جمهوریت هم برسد!

* به دلایلی این یادداشت با تاخیر منتشر شد!

محسن قنبریان ۱۴۰۰/۲/۱۰