بایگانی برچسب: s

فهرست چند یادداشت فوتبالی قدیمی

به مناسبت حضور رونالدو در ایران و حواشی اش این چند یادداشت فوتبالی قدیمی را باز نشر می کنیم:

۱٫    برزیلته!
۲٫    برزیلته ۲
۳٫    پیوست برزیلته ۲
۴٫    فلسفه ی فوتبالی
۵٫    باب الحوائج کودک افغان
۶٫    بت فوتبال
۷٫    طلبکاری کی‌روش
۸٫    کلیپ صوتی فوتبالیست ها

این صداهنگ به بیان آسیب های صنعت فوتبال میپردازد و آماری از میزان بدیهی های این رشته و همچنین میزان درآمد ستارگان این رشته، ضررهای اقتصادی چنین روش و منشی را تا حدودی بیان میدارد.

بازی، بازی و خربزه آب است!

گرچه بُرد در “بازیِ”فوتبال -بخصوص در این جنگ چند وجهی- میتوانست کام ملت ایران را شیرین و شمیم یکپارچگی ملی را ساعاتی به مشام آنها برساند؛ لکن این مُسَکن های موقت جای درمان اساسی و شیرینی پایدار را نمی گیرد!

تحقق عدالت اجتماعی هم “تنسیق قلوب[۱]” (همترازی و پیوستگی دلها و بالتبع وحدت ملی) را موجب می شود و هم به فرمایش امام صادق(ع): از شهد و عسل شیرین تر و از کره، نرم تر و از مُشک خوشبوتر است[۲].

فوتبال برای عده زیادی یک چیز بالاصاله و ذاتا مطبوع است که از آن لذت می برند. در پیوند خوردنش با هویت ملی یا تعصب های باشگاهی، موجب غم و شادی شان هم می شود و…

اما برای گروهی -که فاش و روشن به آن نگاه ابزاری و بالعرض دارند- فقط در شرایط و نتایج خاصی، خوب و دیدنی و شادی اش ارزشمند می شود!

باخت -آن هم در مقابل آمریکا- به دسته دوم یادآور میشود که: بازی، بازی است؛ به فکر نان باش که خربزه آب است!

 دشمن هم نه ۱۱بازیکن آبی پوش بلکه سیاستهای استکباریِ آمریکاست!

نقیصه اصلی هم نه در ملی پوشان که در عدم جبران عقب ماندگی عدالت توسط دولتهاست!

دولتمردان و مجلسیان علی القاعده از دسته دوم اند. اگر می خواستند با بُرد فوتبال جشن پیروزی بگیرند، به ماموریت اصلی خود جدی تر برگردند و “احلی من الشهد” -یعنی عدالت- را برای ملت ایران بسازند.

محسن قنبریان

[۱] صدیقه طاهره(س): جعل الله… العدل تنسیقاً للقلوب.(بحارالانوار، ج۴۳، ص۱۵۸)

[۲] الکافی ج۲ص۱۴۷

دیالکتیک اسلام سلفی_جام جهانی!

  • فوتبال پدیده مدرنی -که مناسباتی مدرن چون جام جهانی را جهانی کرده- به تعبیر پله/ ریکاردو- فرانسیکو خود یک دین شده است!
  • جام جهانی۲۰۲۲ در یک کشور اسلامی، دیالکتیک اسلام و این پدیده چند لایه مدرن را علنی تر کرد:
    – منع مشروبات و نمادهای همجنس گرایی، تکریم اذان و تبلیغ حجاب و… از نهاد حاکمیت تعبیه شد.
    – نهادهای اجتماعیِ اسلام سلفی نیز حضور جدی دارند. از جمله حضور تبلیغی مبلغان بین المللی سلفی مثل: ذاکر نایک/ عمر عبدالکافی/ سعید الکملی/ عثمان الخمیس و…
  • دو گانه پوپر_هایدگر در ایران پس از انقلاب اسلامی حتی در فعالین مذهبی و حوزوی به نوعی بازتولید شد:
    – غربزدگی و تاویل آموزه های دینی به نفع مناسبات مدرن!
    – قائل به نجاست ذاتی مدرنیسم و غیر قابل تصرف و اثرگذاری اساسی در آن و به انتظار دوره دیگر نشستن!
  • خوانش مطهری و بهشتی و… در لزوم دیالکتیک موثر با پدیده های مدرن، امتداد لازم را نیافت:
    – همین مقدار تصرفات اسلام سطحی سلفی در نهادهای اجتماعی و حوزوی شیعی (با عمق خاص خود) هم دیده نمیشود!
    – فضای عمومی ایران نیز به این دیالکتیک به اندازه گُل و پنالتی مسابقات توجه ندارد!
  • واضح است اسلام سلفی (بخاطر فقدان ولایت) با روح مدرنیته و طغیان آن سطح درگیری ندارد و از این حیث وضع ما بهتر است.

محسن قنبریان

قوی اما مستضعفیم!

وقتی موشکها و پهپادهایت را برای دفاع یا تهاجم به دشمن، نو و دقیق می کنی؛ او میدان جنگ (نه بازی) را عوض می کند! میدانی که نه غلبه حجت (استدلال) در آن تمام کننده است و نه قدرتِ نظامی و…!

انقلاب اسلامی -که ایده های اساسی اش روزی برایش قدرت نرم در منطقه و بلکه جهان شده- امروز قدرت سخت اش زبانزد می شود اما در میادین نرمی به چالش کشیده می شود که میدان او نبوده/نشده/ نیست!

یعنی انقلاب، ارزشهای خود را در آنجا بماهو حقه بازتولید و رشد نداده است؛ میادین: فوتبال/ اینستاگرام/ جنگ هشتگ ها و…

چین با “تیک تاک” به جنگ اینستاگرامِ آمریکایی رفت. جنگی صرفاً سیاسی اما بوسیله همان ارزشهای آمریکایی اینستاگرام!

جمهوری اسلامی نه به لحاظ سخت افزاری بلکه به لحاظ ارزشهای فرهنگی اش نمی تواند تیک تاکِ ایرانی داشته باشد که همه سرگرمی ها و سکس و رقص و انواع دیگرباشی ها درش باشد و فقط آمریکایی نباشد!

 هرچه “روبیکا”یش، اینستاگرامی تر شود، از ارزشهای انقلابش دور تر میشود و هرچه پلتفرم هایش “ایتا”ای تر شود شهروندان و بخصوص جوانانش را بیشتر از دست می دهد!

جام جهانی سالها “پوششِ” جنایات غربِ وحشی و “روکشِ” خیانات دست نشاندگان استعمار بوده اما اینبار برای جمهوری اسلامی نه پوششی است و نه روکشی؛ خودِ میدان نبرد است. نبردی که نه بازکنان تیمش، همه رزمندگان کربلای۵ و مدافعان حرم و تجلی ارزشهای انقلاب اند و نه تماشاگران کشورش همه با تیم جمهوری اسلامی اند!

 افراد تیم سرودملی نمی خوانند، کاپیتان با نام خدای رنگین کمان(!) شروع و کنار داغدیدگان حوادث اخیر اعلام حضور می کند. جمعیت بالایی از تماشاگران هم در خانه ها روی سکوهای تیم رقیب می نشینند یا تماشا را تحریم می کنند!

دبل گل زن ایرانی محبوب اروپا را روزنامه ای داخلی “پوچ” تیتر می کند! و…

راه حل دو دیگریِ گفتمان انقلاب اسلامی واضح است:

  • متحجران: علیه فجازی و صرفاً محدودیت برای همه پلتفرم های نوبه نو شونده اش/ علیه فوتبال و جام جهانی بلکه علیه تیم ملی و بازیکنان وطن!
  • دگر اندیشان: موافق فجازیِ جهانی و جام جهانی و همه استاندارد سازی های بین المللی نظام سلطه؛ خواهان استحاله ج.ا در مقتضیات آنها (اینبار اغلب علیه تیم ملی بخصوص بازیکنان مقید به ارزشهای ج.ا)

راه حل “گفتمانِ جمهوری اسلامی” (با تاکید بر دو رکن اش: ارزشهای اسلامی و مردم) اما در ایندو معلوم نیست!

می خواهد با ورزش بخصوص فوتبال و  ورزش بانوان، متن و حاشیه های المپیک و جام جهانی چه کند؟! امتداد خود را چگونه در آنها تعریف و تعبیه می کند؟! صرفاً پوشاندن سر زنانِ ورزشکار -که هر روز به کلاه نزدیک تر و بعضاً حذف میشود- را امتداد ارزشهای خود می داند؟!

با فضای مجازی غیر از فیلترینگ چه چاره ای دارد؟! فجازی ایرانی اسلامی انقلابی چگونه محیطی است که همه شهروندان را در خود جای داده و راضی نگه دارد؟!

پاسخها کماکان سیاسی بلکه نظامی است: اینها مهم نیست؛ مهم قدرت نظامی ما و دست برترمان در منطقه برای اخراج آمریکا و نابودی اسرائیل است!

ناپاسخی هم عمدتا بخاطر اختلاط گفتمان اصیل با دو دیگری خود در سیاستگذاری و اجراست!

شاید حوادث این دو ماه و نحوه مواجهه اعتماد عمومی با ج.ا و مواجهه اینبار جامعه بزرگ فوتبال دوستان با تیم ملی، این عبرت را بدهد که اگر در این میادین نرم دست برتر نداشته باشیم، علمیات نظامی بلکه حتی دفاع مشروع از خود در افکار عمومی متهم و محکوم به شکست است!

حوادث این دو ماه آئینه ای خداداد بود برای اجابت دعای: “اَوقِفنِی عَلی مراکِزِ اِضطِرارِی! خدایا نقاط اضطرار و ناتوانی ام را به من بنمایان”!(دعای عرفه)

یافتن نقاط اضطرار برای سست عنصرها، ترس و یأس می سازد؛ اما راسخ الایمان ها را به جدّ و جهد نظری و عملی وامیدارد و التجائشان به خداوند را بیشتر می کند.

محسن قنبریان ۱۴۰۱/۹/۱

⚽️ بت فوتبال!

❗️بله پیشروی کرده ام: از “تب فوتبال” به “بت فوتبال”!
بارها در این یادداشتها نوشته ام: حکم جزء و کل فوتبال یکی نیست.
با دوستان و بچه ها روزی را توپ بازی کردن و یا حتی بخاطر فرزندت بازی ای را تماشا کردن را انقلابی ترین آدمها -مثل سید حسن نصرالله- هم دارند!
https://www.mashreghnews.ir/news/335532
اما کل فوتبال در جهان معاصر، مجموعه ای اقتصادی، سیاسی و فرهنگی است و حکم دیگری دارد.

✅ روزی”پله” گفت: “فوتبال برایم یک مذهب است و توپ را می ستایم”!
این سالها هافبک یونتوس(سامی خدیرا) هم همان را تکرار کرد و فوتبال را مذهب مردم ایتالیا خواند!

✅ پروفسور ریکاردو به همراه فرانسیسکو ثابت کردند: فوتبال مذهب سکولاری است که در جهان ترویج میشود
https://www.mashreghnews.ir/news/97144

✅ میخائیل دورچاک در شقه دیگر دنیا هم به همان حرف رسید: “فوتبال مذهب معاصر است ما امروز بجای صلیب به توپ تعظیم می کنیم”!
https://af.sputniknews.com/worldcup-2018-archive/201806212419262

✅ این برداشت تعجب ندارد وقتی هیچ مراسم مذهبی در دنیا نمیتواند همزمان ۷۰۰میلیون نفر از ۱۸۰کشور را ۹۰دقیقه پای تماشای فینال لالیگا بین رئال و بارسا میخکوب کند و فرقی نکند چه ساعتی از شبانه روز است!
https://www.mehrnews.com/news/4180048

❗️جای توپ ۳۰میلیاردی در ایران برای رونمایی در جام جهانی قطر(اگر صحت داشته باشد) اگر ضریحی ۳میلیاردی و حتی کمتر برای مزار یک امام رونمایی می شد، اعتراض و انتقاد بیشتری در فضای مجازی شنیده می شد!
http://akharinkhabar.ir/sport/4852340

غوغای سالانه سر بودجه های مذهبی با سکوت مخارج و بدهکاری باشگاههای فوتبال و هم حقوقهای ابر نجومی مربیان و بازیکنان از بودجه عمومی را کنار هم ببینید تا بیشتر باور کنید فوتبال دارد یک مذهب تمام میشود. مذهبی که فقرا و پابرهنگان هم زاد خود را خرج و نذرش میکنند و…
واقعا فوتبال بت نشده است؟
“قالوا نعبد اصناما فنظل لها عاکفین”(۷۱/الشعراء)

🔺مطالب مرتبط:
برزیلته۱
برزیلته۲
-پیوست برزیلته۲
-فلسفه ی فوتبالی!

محسن قنبریان
۹۷/۱۰/۲

برزیلته!

۱٫ امروز(۱۲آبان ۹۷) با “تدبیر” وزارت آموزش و پرورش مدارس، دسته جمعی بازی پرسپولیس و کاشیمای ژاپن را در مدرسه دیدند!
دوگانه این بود: تعطیلی یا تماشا در مدرسه!
با این تدبیر دیگر همه دانش آموزان -چه کودک چه جوان، چه دختر چه پسر- فوتبال دیدند.
نمیدانم اگر عده ای به فوتبال یا این بازی بی علاقه بودند و میخواستند به کار مهمتری برسند، آیا امکان خروج در این دوساعت برایشان بود؟!
علی القاعده نباید چنین امکانی باشد چون نقض غرض است. آموزش و پرورش بخاطر اینکه برخی غایب نشوند چنان کرده بود!
مدارس شهرهای بزرگ و مجهز با ال ای دی دیدند، مناطق محروم هم با گوشی موبایل معلمشان! ادامه خواندن برزیلته!

باب الحوائج کودک افغان!

ماجرای مرتضی احمدی کودک شش ساله افغان که عاقبت این روزها (۲۳/آذر/۹۵) به آرزویش رسید را حتما شنیده و دیده اید.

مرتضی کودک فقیر و بدبخت افغانی عاشق سوپر استار فوتبال جهان “مسی” می شود.

از پلاستیک راه راه پیراهن شماره ۱۰ آرژانتین برای خود می سازد.

بقیه اش با شبکه مجازی و آدمهای بی دردی که این را سوژه ای جهانی کنند.

رسانه های بزرگ دنیای ثروت و قدرت هم که عطش غول سازی از ستاره های غرب جای ستاره های هدایت دارند از این کودک فقیر دریغ نمیکنند.

آژانس خبری فرانسه و الجزیره  وبی بی سی و سی ان ان و…همه وارد میشوند!

یعنی همانها که کمتر یا اصلا به فقر و غارت افغانستان و بمباران های مکرر هزاران از این کودکان بدبخت توسط ناتو و آمریکا نمی پردازند اینبار سنگ تمام میگذارند(سال ۹۴)!

جالب اینکه “مسی” از ۲۰۱۰سفیر صلح یونیسف و مامور حمایت از حقوق کودکان هم شده تا برمحبوبیتش در قلبهای بندگان بیفزاید. همین عنوان وظیفه ذاتی برای او درست میکند که نه بعنوان یک ستاره فوتبال بلکه بعنوان سفیر صلح به جنگ و فقر افغانستان توسط سلطه جویان حساس باشد!

اما اوترجیح میدهد “دیوار ندبه” در اسرائیل را زیارت و کمک ۱۰۰۰۰۰۰یوروئی به رژیم “کودک کش” اسرائیل بکند و البته باز “سفیر صلح و حامی حقوق کودکان”بماند!

این سوژه ی ژورنال و تفننی از کودک فقیر افغان و عشق سوزانش به ستاره غرب البته میتواند او را بزرگتر و در نیمه شرقی محبوبتر کند پس ولو با تعلل طولانی عاقبت در دستور کار قرار میگیرد.

اما همین یک کودک نه همه کودکان افغان !

و صدقه ای اندازه کاسه او نه توان مسی!

صدقه ای که باز سودش به جیب مسی برود: یک لباس با امضای مسی و یک توپ!

حتی تلاش فدراسیون فوتبال افغانستان برای تدارک یک دیدار با سوپر استار برای این کودک خاطر خواه بی محل گذاشته میشود!

چنانچه رسم بیچارگان است “مسی فقیر افغانستان” هم با اضافه شدن نامش به ثروتمند ترین فوتبالیست جهان بعنوان عاشق پاپتی مسی سرش شلوغ میشود و معروف میشود!

حال گرسنگان و بدبختهای اطرافش برای دیدن خاطرخواه کوچک امضاء شده مسی باید صف بکشند وحتی نوبت بگیرند !

این هم توهمات و رویاهائی است که فقط در بیچارگان عالم پیدامیشود.

هنوز آرزوی یک دیدار واقعی در ذهن فقیر تر از شکم این کودک مانده تا اینکه سال بعد(آذر۹۵) تیم مسی به قطر می آید و فرصت دیدار مهیا میشود و کودک فقیر حاجت روا میشود!

حکایت غریبی است!

نمی دانم وقتی خبر و ویدئوی مرتضی را با مسی در استادیوم دیدی خندیدی یا گریستی؟!

بدتر از فقر مادی ما فقر فرهنگی ماست ! اینکه کودک افغانی در فقر وفلاکت آرزوی سوپر استار شدن به سبک غربی دارد گریه و آهش از بمبهای خوشه ای که همان غرب وحشی برسرشان میریزد سوزناکتر است.

چون همین هوس، مشت گره کرده شان علیه ظلم خانمان سوزشان را باز میکند.

باور نمیکنی اردوگاه فلسطینی های آواره در اردن را یادت می آورم ایام فیلم موهن علیه پیامبر رحمت ومهربانی .

همه جهان اسلام از جمله مرد وزن و کودک و جوان همین اردوگاه مشت گره علیه آمریکا و غرب داشتند تا سوپر استاری که او هم سفیر صلح بود و البته از هالیوود(خانم جولی) به این اردوگاه آمد مشتها باز شد آن هوس بچه فقیرها اثر کرد همه دورش جمع شدند و از اوامضاء گرفته با ملکه سینما عکس گرفتند تا سندی برای رویاها وخیالات شبانه شان باشد!

و من متحیر ماندم آتش زدن یک پارچه بنام آمریکا مهمتر است یا دوری از نمادهای زنده ومتحرک سبک زندگی آمریکائی؟!

و ندیدن سربازهای تحقق نظم نوین آمریکائی که نه در کسوت رنجرها که با جلوه های سینمائی و فوتبالی می آیند.

امام باقر(ع) فرمود:”ایاکم والولائج فان کل ولیجه دوننا فهی طاغوت”: برحذر باشید از ولیجه ها که هر ولیجه ای غیر از ما (از شعب) طاغوت است. “ولیجه” چیزی است که آرام آرام به قلب ما داخل وموجب انس ما با آن میشود از اظهر مصادیق امروزینش همین سوپر استارهای موسیقی و سینما و ورزشند.

طاغوتند چون هر گل زنی سوپر استار نمیشود هر نوجوان خوش صدائی “جاستین بیبر” نمیشود هر دختر زیبا اما محجوبی “جولی” نمیشود وقتی در خدمت فرهنگ و سبک زندگی آمریکائی در آمد آنوقت طاغوت بزرگ همه توانش را خرج میکند تا او را ولیجه ی قلبها کند وبا آنها قلبها راتصرف کند.

اینها سربازان خوشگل نظم نوین آمریکائی میشوند.

محسن قنبریان  ۹۵/۹/۲۳