بایگانی برچسب: s

ظهور، پایان ایمان٘ کاسبها!

اگر “ریشه‌کنی” کفر از جهان، مختص ظهور باشد؛ “ذلیل شدنش” مقابل دولت مسلمین، به دست اموی و عباسی هم اتفاق افتاده چه رسد به دولت صالحان!

اما نفاق و ایمان٘ کاسبی ظاهرا فقط در دولت کریمه او ذلیل می‌شود(دعای افتتاح).

راههای طی شده:

  1. ذلیل کردن اسلام، برای ذلیل کردن منافق!
    گفته‌اند و باز می‌گویند: اصلا اسلام، حکومت نداشته باشد، تا عده‌ای بخاطر غنائم آن، منافق و دوچهره نشوند!
  2. ذلت نفاقِ ویترینی و منافق رسمی!
    در اسلامِ عزیز و دارای حکومت و جهاد و شهادت، علیه نفاق خطبه و بیانیه زیاد بخوانند. هر برهه، جریان و عده‌ای -که شاخک کفر یا بغی‌شان بیرون زده- از تریبون‌ها، به نفاق معرفی شوند؛ تا نفوذشان در حاکمیت کم و در افکار عمومی ذلیل شوند!

لاجرم مخاطب عامی همواره می‌پرسد: فتنه بعدی کی٘ است؟ منافق بعدی کیست؟!

جالب اینکه منافق خوان‌های دهه ۶۰، بعضا خود منافق دهه ۷۰و٨۰ می‌شوند!

“منافق بزرگ” و “رسمی”، موجب استتار و حتی گاه عملیات فریب منافقان غیررسمی و اعلام ناشده می‌شود! آنان هم با متعلقات ایمان(ولایت، عدالت، ارزش‌های اسلامی و…) معاش کرده، حتی وزیر و وکیل می‌شوند!

تملق و خودنمائی و تظاهرهای اضافی و قسم‌های مؤکد و نشانه‌های دیگر هم اگر خوانده شود، جامعه حزب الهی جرأت نمی‌کند بعض مقابلین با منافق بزرگ و رسمی را منافق بپندارد (آن هم در وانفسای دشمن‌زدگی)!

اختلاس‌گری خیّر نما راحت تا برخی سران نفوذ کرد. آیت الله بهجت درخواست ملاقاتش را نپذیرفت. سر راه ایستاد. به خیر و خوبی معرفی‌اش کردند. تا چشم آیت الله به او افتاد فرمود: از همه کارهای خیرت توبه کن!

گفتنش سخت است اما ظاهرا برای زمین‌گیر کردن نفاق، “ایمان” کافی نیست؛ “ایقان” (مرتبه یقین) می‌خواهد.  باید “تفرّس”، “توسّم” و نشانه‌شناسیِ اهل یقین را بین گروه‌های فعال اجتماعی-سیاسی  و شوراهای انتصاب توزیع کرد؛ تا منافق به “لحن قول” و “طور فعل” شناخته شود و زیر آن لو رفتن، ذلیل شود! و الا بشکل رسمی آن وفور را نمیشود جمع کرد.

اللهم انا نرغب الیک  فی دوله کریمه… تُذل بها النفاق و اهله!

محسن قنبریان
۹۹/۱/۲۰

۴ نکته کلیدی درباره دعای افتتاح

این یادداشت که در پایگاه تحلیلی هدایت‌پرس منتشر شده است، یادداشتی از حجت الاسلام قنبریان می‌باشد، که متن آن بازنشر می‌شود:

۴ نکته کلیدی درباره دعای افتتاح/ دعاهایی که از طرف امام زمان(عج) رسیده باید به طور ویژه در دستور کار قرار داد

دعای افتتاح از دعاهای معروف شب های ماه رمضان در کتاب های دعای معتبر آورده شده و همواره مورد توجه و عنایت صاحبان معرفت و دل باختگان حق و محبان اهل بیت (علیه‌السلام) بوده است. راوی این دعای نورانی، محمد بن عثمان بن سعید، از نایبان خاص امام زمان (عج) است. هر چند این دعا به حضرت حجت (عج) نسبت داده نشده؛ ولی چون محمد بن عثمان از یاران نزدیک امام عصر (عج) است، به احتمال قوی این دعا را از آن بزرگوار، نقل کرده است.

دعای افتتاح از دعاهای معروف شب های ماه رمضان در کتاب های دعای معتبر آورده شده و همواره مورد توجه و عنایت صاحبان معرفت و دل باختگان حق و محبان اهل بیت (علیه‌السلام) بوده است. راوی این دعای نورانی، محمد بن عثمان بن سعید، از نایبان خاص امام زمان (عج) است. هر چند این دعا به حضرت حجت (عج) نسبت داده نشده؛ ولی چون محمد بن عثمان از یاران نزدیک امام عصر (عج) است، به احتمال قوی این دعا را از آن بزرگوار، نقل کرده است.دعای افتتاح، در شب های ماه مبارک رمضان خوانده می شود و دربردارنده چندین بخش است

دعاهایی که از طرف حضرت مهدی(عج) رسیده باید به طور ویژه در دستور کار قرار داد زیرا او امام حیّ است وهمه برکات از مجرای او نازل می شود.

نقشه دعای افتتاح یک تقسیم بندی چهارگانه دارد:

۱٫حمد وثنای الهی:یک رابطه خصوصی خصوصی بنده با خدا باحمدهایی لطیف و زیبا

۲٫ثنای رسول الله و سپس ائمه تا حضرت مهدی

۳٫درخواست دولت کریمه

۴٫شکوه ها و شکایت ها

باید دید این مهندس بی نظیر مذهب این رغبت اصیل به مجموعه فضایل (دولت کریمه)دقیقا درکجا قرار داده؟چه باید داشته باشیم تا راغب باشیم؟

حضرت مهدی در این دعای شریف یک رغبتی در فرد درست می کند و به سمت دولت کریمه می برد وسپس کماً و کیفاًگسترش می دهد تا:

رغبت به قدرت بعد قدرت تبدیل به اذن الهی و بعد صدای انا بقیه الله در عالم شنیده شود.

این یک روند است یک رویداد نیست چیزی نیست که یک لحظه اتفاق بیفتد و تمام بشود حرکتی است که از قبل شروع شده و آنجا ختم می شود.

نکته اینجاست که اگر همه آن چیزی که برای رغبت لازم است را همراه با امام معصوم به دست نیاورد بعداز مدتی سرد و ناامید می شود.ممکن است یک تندروی بی کله بشود اما یک مصلح انقلابی مثل امام حسین یا امام خمینی نمی شود.

دوم اینکه ، بعد از ایجاد شدن شوق نیز حالت شِکوِه و شکایت و توجه به نقصان باید ایجاد بشود ؛

این ایجاد شوق و انگیزه در شروع دعای شریف افتتاح وارد شده است اول رابطه خاص وبعد به صورت عمومی

ودر ادامه ی ثناها میرسد به برانگیختن شوق و انگیزه بیشتر ……* نجات دهنده صالحان ، بالا برنده مستضعفان، زمین زدن مستکبران ….* و انتخاب این صفات خداوند اتفاقی نیست.

العَدلِ المُنتَظَر * نگفته عادل منتظر گفته عدل یعنی حضرت مهدی تمام عدالت است. که باید از این زندان غیبت در بیاید و خداوند عزت را به او بدهد(در پیش خدا او همیشه عزیز بوده و هست ولی الان در مناسبات ظاهری عالم عزیز نیست) و در چشم ما اورا عزیز بگرداند تا به واسطه او نیز ماهم عزیز بشویم ؛ باید مبلغی همچون امام خمینی بشویم که روحیه ای سلحشور در عین حال عاقل ترین و مهربان ترین بود.

و آن شِکوِه و نقصان که امام مهدی در ادامه دعا دارند شکایت و شکوه به این است که …* پیغمبر نیست ، نازل شدن آیه تازه نیست ، امام معصوم نیست * … و با وجود این نقصان باید در خط مهدی حرکت کنید ؛

زیرا هرچه که غیبت جلوتر می رود اختلاف بین علما نیز بیشتر میشود وقتی رغبت که همان شوق و توجه به نقصان است درست و دقیق تامین شده باشد ، مُصلحِ انقلابی فریب ریش ، عمامه و یا مدرک را نمی خورد زیرا که در، سحر و یاسین خودش خط حضرت مهدی را پیدا کرده است ؛

و همچنین کسانی که دنبال عزت اسلام و ذلت نفاق اند ، آن کسانی اند که انگیزه الهی و اکسیر اعظم یعنی ترس از غیراز خداوند در آنان نیست ، هستند .

ولذا آدم باید در این تراز تربیت بشود تا امام زمانش را بشناسد و بخواهد .

الولیّ الناصح

“السلام علیک ایها الولیّ الناصح”، در زیارت روز جمعه مولای مطلق زمین و زمان مفید چه معانی لطیفی است:

نصح، خالص چیزهاست و ناصح، کسی است که خالصانه خیر می‌رساند. نه چشم داشتی دارد و نه عطایش، شوب و نامرغوبی. بهترین چیزها با پاکترین نیت‌ها را به امت می‌دهد.

الولیّ، یعنی با ولایتش چنین می‌کند. مثل نیت کننده خیری نیست که خیر مقدورش نیست و خدا به نیتش جزایش می‌دهد. نه! ولیّ، سلطه و سیطره بر کار دارد و مقدورش هست.

الان هم ولیّ است نه فردا که ولیّ شد ناصح است. اگر چنین معنا کنیم مَجاز مرتکب شده‌ایم.

کور است چشمی که خیرات مکرر این ولیّ ناصح بر امت را نمی‌بیند. ایرانی‌ها این ۴۰سال را به پشت سر نگاه کنند! لبنانی‌ها، عراقی‌ها و…

هذا یوم الجمعه و هو یومک المتوقع فیه ظهورک…

جمعه‌ها، توقع تو دارد و مال توست. خیراتت بر ما آشکارتر بوده و هست؛ لکن هیچ خیری به ظهورت نمی‌رسد ادرکنا یا مولانا!

پاره تخته‌ی کشتی نجات باش!

خدا می‌داند گاهاً به پاره تخته‌های کشتی نوح غبطه می‌خورم و خود را از آن چوب‌ها پَست‌تر میدانم!

ولیّ خدا چار پاره تخته را -“بِٲَع٘یُنِنَا وَ وَح٘یِنا”- طوری بهم دوخت که چوب‌ها به اخلاص رسیدند: بِس٘مِ اللهِ مَج٘راها وَ مُر٘ساها(روان شدن و لنگر انداختنش با نام خداست)!

اما من و مثل من آنقدر چموش و خودخواه‌ایم که ولیّ خدا هم نتوانسته ازمان بلمی کوچک برای نجات چند بنده خدا بسازد. نه ایست‌مان و نه حرکت‌مان بسم الله نیست!

چه بد به حال ما که بلم کوچکی برای امام زمان(ع) در یک شهر کوچک و دهات نشدیم که بسم الله مجراها و مرساها.

دوست عزیزم! همچنان که مراقبی کسی و کسانی را تسخیر برای دنیای خود نکنی مراقب باش تسخیر برای دنیای مثل منی هم نشوی.

به آدم‌های بی هوی بپیوند! پاره تخته‌ی کشتی ولیّ خدا شو که همه غرقند!

بخشی از حدیث نفسی با رفیقی عزیز

سخنرانی/ انقلاب اسلامی و اضطرار به امام زمان(عج)

سخنرانی ایراد شده توسط حجت الاسلام قنبریان در شب نیمه شعبان با عنوان «انقلاب اسلامی و اضطرار به امام زمان(عج)» منتشر می‌شود.

دریافت سخنرانی «انقلاب اسلامی و اضطرار به امام زمان(عج)» | “دریافت از پیوند کمکی

تحیّر یا تیر؟!

آقاجــان!

نه این که بین من و یاران عاشورایی حسین نسبتی است!

پس قیاس‌ام، ادعا نیست.

اما:

واقعا تحمل تحیّر سخت تر است یا تیر؟!

ندانم برای غیبت هر هفته افزونت چه باید کرد؟! کلیشه های دعا و صدقه، جوابم نشود و آرامش در از یاد بردنت بشود!

خوش به حال سعید بن عبدالله حنفی که دانست برای امامش چه کند!

بد به حال منی که نمی دانم برایت چه باید کرد!

 

از راه می رسند بهاران و عیدها

مانده ولی به راه تو چشم امیدها

انتظار در تراز ندبه ۲

منتظر واقعی از “حیرتی” رهیده و به “حیرتی” رسیده است!
*وقتی عملت پشت سر درکها و کشفهایت ندود دچار حیرت میشوی. حیرتی مذموم از بی تحرکی و بی عملی. امام صادق(ع) فرمود: “طول التسویف حیره: فردا فردا کردنت طولانی شد، دچار حیرت میشوی”. وقتی”دانسته” را “به کار نبستی”، بار بعد مرددتری که انجام دهی یا ندهی؟!
تیزهوش ترها و بفهم تر ها بیشتر در معرض این اختلالند(پژوهش دانشگاه میشیگان بر اعضای انجمن بین المللی تیزهوشان)!
*اگر دانسته ها را بکار بستی و عازم شدی و پشت هر علم-عملی دنبال آرمانت بودی و دیدی انگار نمیرسی، “حیرتی دیگر” می آید. حیرت است اما جنسش متفاوت از قبلی. مادری که بچه اش را در شلوغی گم کرده، پرتحرک است اینسو و آنسو می دود نه “اطمینان” که “هر گمان” را پی میگیرد در پشت هر دودیدن و سرکشیدن امید، پیدا کردن بچه اش را دارد وقتی نمیرسد، “حیرت” می کند میداند در امتداد یکی از همین راههاست که رفته اما کدام است؟!
این “حیرت” منتظر است! و دوباره شروع می کند از اول…
وقتی به این حیرت رسیدی که امام ات پشت همین اعمال فردی و اجتماعی لازم و مکارم و فضایل ضروری است اما انجام همه، تو را به او و روزش نمی رساند، “حیرت” می کنی اما از جنس آن مادر… و دوباره از سر میگیری…
“الی متی احار فیک یا مولای…؟!”
تا کی در حیرت و سرگردانت باشم آقای من؟!

سخنرانی/ دلواپسی بداء

سخنرانی حجت الاسلام قنبریان با موضوع «دلواپسی بداء» ایراد شده در دعای ندبه شهرستان بهبهان منتشر می‌شود.

دریافت سخنرانی «دلواپسی بداء» | “دریافت از پیوند کمکی

بروشور مرتبط با سخنرانی «دلواپسی بداء»

خلاصه دلواپسی بداء:

۳ مورد از بداء هایی که خروج و قیام و ظهور را به تاخیر انداخت:

ابوحمزه ثمالی نزد امام صادق(ع) آمدند و در باره صحت و سقم خبری که از امام باقر علیه السلام شنیده بودند از حضرت سوال نمودند که خدای متعال امر فرج را سال ۷۰ هجری در نظر گرفته بودند، حسین بن علی که کشته شد فرج برای سال ۱۴۰ هجری به تاخیر افتاد.

حضرت تایید نمودند و عرضه داشتند که موعد را برای دوستان نزدیک گفته بودیم و توسط دوستان افشا گردید و در مقابل دشمن واکنش هایی نشان داد که امر فرج به تاخیر افتاد.

 

هر بداء که رخ داده مقارنش بلایی برای امام و شیعیان حاصل گردیده.

به وقوع نپیوستن قیام امام صادق علیه السلام موجب گردید که امام موسی بن جعفر علیه السلام به بلا افتد و ۷۰ سال زندانی باشند یا در غار به سر برند.

 

بداء ، اول ائمه را دچار بلا میکند و بعد شیعیان را.

نگاه به نامحرم مضر است و مخل در امر فرج اما در اصل دانه درشت ها خیانت هایی را موجب میشوند که تاخیر حاصل می شود.

 

آخرین بداء مقارن با جمهوری اسلامی است و امام خمینی ره خود در سخنرانی های مکرر بیان میدارند که انقلاب اسلامی ایران نقطه شروع انقلاب جهانی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است.

اتفاقاتی که در ایران، یمن و شامات افتاده و کارهایی که سفیانی های زمانه انجام میدهند نمی تواند بی ارتباط با ظهور باشد.

 

۳۰ سال پیش انقلاب ایران پرچمی برای مستضعفین مقابل مستکبرین بالا برد و از همان زمان هم بیداری اسلامی شروع شد اما بداء حاصل شده بیداری را هم به تاخیر انداخت.

در مصر و تونس اتفاقات زمان حال ما رخ داد اما بعلت عدم آمادگی بعضی افراد قیام به تاخیر افتاد.

 

امام ۲۰ سال پیش گفته بود که اینها قدس را از ما گرفتند و میخواهند مکه را هم بگیرند.

الحوثی می گوید اول برای ما سوال بود که شعار برائت از مشرکین چه ارتباطی به حج دارد اما فقط امام خمینی دانست که حج ابراهیمی یعنی چه و این هم از سر درس امیرالمؤمنین بوده و امام نقشه دشمن را میدانست.

 

امام بیان میکند که مگر مسلمانها نمی بینند که امروز مراکز وهابیت در جهان به کانون های فتنه و جاسوسی مبدل شده اند که اسلام اشرافیت ، اسلام ابوسفیانی، اسلام ملاهای کثیف درباری و در یک کلمه اسلام آمریکایی را ترویج می کنند.

ودولتمردان پشت سر امام  هم دچار همین ترویج شدند.

 

در سال ۸۸ وقتی در روزنامه جام جم در ویژه نامه سراب از یکی از بزرگان کشور سوال میشود که آیا انقلاب اسلامی ایران در مسیر ظهور بوده است می گوید من بصورت مستند نمی توانم بگویم بله !

پس آیا امام حرف بدون مستند میزد؟!

این آدم ها اصلی ترین سیاست گذارهای ما بعد از امام بودند.

 

بداء همیشه با کوتاهی خواص شیعه رقم خورده است هم به خون کشیده شدن عاشورا هم بهم خوردن قیام امام صادق(ع)

 

مشکل ما عمامه به سرهایی هستند که در کابینه نائب امام زمان رفته اند و فرمان بردار نیستند.

حضرت آقا گفته اند که حضور ما در منطقه و یاری مستضعفین قابل مذاکره نیست.

اما انگار بعضی ها میخواهند اینکار انجام شود.

سید حسن نصرالله میگوید امام من سید علی خامنه‌ای است و هر اشاره او برای من به منزله دستور است.

آیا در کابینه خود آقا هم چنین افرادی پیدا می شوند؟

 

منظور امام از نوشیدن جام زهر در پذیرش قطعنامه، همان بداء است.

در جنگ کوتاه آمدیم، با عربستان کوتاه آمدیم و نتیجه آن شد بداء.

حالا بعد از ۳۰سال اتفاق هایی در حال وقوع است، حالا باید دید پای کار هستیم یا نه؟

 

خلاصه:

اصلی ترین نگرانی از بداء است و مقصر اصلی هم در آن دوستان نزدیک هستند و دولتها هم در گوش به فرمان نبودن مثل هم اند.

آیت‌الله بهجت می‌فرماید همه انبیاء و اولیاء غیبت داشته اند اما غیبت به این طولانی بی سابقه بوده است.

از بس او سپر بلای ما شده برای ما مهم نیست که بداء رخ بدهد یا نه.