بایگانی برچسب: s

دو نکته مهم در بیانات اخیر رهبر انقلاب اسلامی:

  1. تکلیف شخصیت حقوقی!
    “بر همه مسلمانان فرض است که با امکانات خود در کنار مردم لبنان و حزب الله سرافراز بایستند و در رویارویی با رژیم غاصب و ظالم و خبیث آن را یاری کنند”(۱۴۰۳/۷/۷)
    این وجوب یاری -بخصوص وقتی رویارویی موشکی و سیاسی است- به طریق اوْلی دولت و قوای نظامی را هم می گیرد.
    نمی شود یک مرد و زن مسلمان مکلف باشد؛ اما قوای نظامی و عناصر دیپلماتیک و سیاسی مکلف نباشند!
    رئیس مجلس شورای اسلامی امروز اعلام کرد:
    “بر اساس حکم شرعی رهبر انقلاب درکمک به مقاومت تا هر سطحی که لازم باشد به خود تردید راه نخواهیم داد”
    رئیس شورای امنیت ملی دکتر پزشکیان -که مفتخر به اجرای سیاستها و فرامین رهبری است- هم باید صریحا این وجوب را بپذیرد و نحوه یاری را بیشتر از روال جاری معلوم کند.
    جبران برخی مواضع سفر نیویورک -که در رسانه های دشمن پیام ضعف و عقب نشینی تلقی شد- با اِعمال سیاست های درست و تجربه شده ضروری به نظر می رسد.
    البته این هرگز به معنی سلب تکلیف از آحاد ملت مسلمان در جهاد تبیین و کمک مالی و آمادگی حضور در صورت امکان و جواز و… نیست.
    اگر قوای سیاسی و نظامی جمهوری اسلامی از این بیان صریح، تکلیف نگیرند و آثار اِعمال کردن آن هویدا نشود، این تحلیلِ کف صحنه -که شاید درست هم نباشد- قوت می گیرد که: رهبر انقلاب کوتاهی های مسئولان مربوطه را دیده و با این بیان از خود امت اسلامی خواسته است و از اینجاست که دیگر از انتقام خون سیدحسن با مسئولان نگفته است!!!
  2. رأس بودن حزب الله در محور رویارویی:
    “همه نیروی مقاومت منطقه در کنار حزب الله و پشتیبان آن است. سرنوشت این منطقه را نیروهای مقاومت و در رأس آنان حزب الله سرافراز رقم خواهد زد”.
    این سخن صریح است که محور رویارویی قرار نیست از حزب الله به ایران تغییر کند.
    ایران هم البته حتما باید طبق تکلیف بالا پشتیبان و در کنار حزب الله حضور داشته باشد.

دوستان انقلابی هم باید به این قسمت توجه داشته باشند. ظاهرا تغییر محور رویارویی از حزب الله و… به ایران و بالتبع جنگ مستقیم و مستمر جمهوری اسلامی با رژیم در بیان ایشان هم سلب شده است!

این نکته مهم احتمالا از سر تحلیل سایه و تله جنگ و مانند آن نباشد؛ بلکه لحاظ موقعیت حزب الله به خصوص در شرایط اخیر هم دخیل است. تغییر محور و رأس رویارویی از حزب الله به ایران، پیام ضعف هم دارد و با “بنای مستحکم حزب الله” و “صدمه ندیدن آن از این ضربات” هم ناسازگار است.

برخی مقامات سیاسی و نظامی نیز این روزها در همین خط سخن گفتند:

– و…

البته این نباید بد تفسیر شود و مطلق ورود مستقیم جمهوری اسلامی در نظر ایشان سلب شود و همه چیز با نیابت حزب الله تلقی شود! چون کلمات صریح شان در ضرورت خونخواهی شهید هنیه و عقوبت الهی در صورت عقب نشینی جلوی چشم است.

انتقام شهید هنیه و سردار نیلفروشان و… هنوز کارت استفاده نشده ای است که به شکل قوی و کارایش می تواند موازنه ساز هم باشد و بدون جنگ فراگیر یا تغییر محور اصلی و رأس مواجهه، پشتیبانی جدی به خط مقدم و حزب الله برساند.

به تازگی دوباره برخی مقامات سیاسی از این حق انتقام گفته اند و طبعا این شورای امنیت ملی و نیروهای مسلح اند که می توانند جزییات آنرا مهندسی و اجرایش کنند.

مطالبه مردمی -به تعبیر رهبری- خرج موشکها خواهد بود.

* صرفاً برداشتی از آخرین بیانات رهبر انقلاب اسلامی بود مصون از خطانیست!

مطلب مرتبط: این مرد اسطوره صلاح الدین را تعویض می کند!

محسن قنبریان ۱۴۰۳/۷/۸

اسرائیل به همان سگ هاری تبدیل شده است که آرزویش را داشت

موشه دایان، فرمانده نظامی و وزیر دفاع سابق اسرائیل، جایی گفته است: «اسرائیل باید مثل سگی هار به نظر برسد، خطرناکتر از اینکه کسی جرئت کند مزاحمش شود». دایان حتی از سوی نظامیان اسرائیل، فرماندهی بسیار خشن و تندرو به شمار می‌رفت که ایده‌هایش معمولاً خطرناک به نظر می‌آمد. اما لویی رنه برس، پژوهشگر تشکیلات نظامی اسرائیل، می‌گوید دایان با ایدۀ «سگ هار» خود، در واقع شیوه همیشگی اسرائیل را در دیوانه‌ نشان‌دادن خود برملا می‌کند.

بعد از گذشت یک سال از دور جدید جنگ اسرائیل علیه فلسطینیان، اقدامات جنون‌بار ارتش رژیم اسرائیل، بیش از همیشه در معرض دید همگانی قرار گرفته است.

در پردۀ تازه‌ای از این جنایات، اسرائیل در عملیاتی که آن را «نظم جدید» نامیده است، با فروریختن بیش از هشتاد تُن بمب بر سر چند ساختمان مسکونی و با کشتن بیش از سیصد غیرنظامی، اقدام به ترور دبیرکل حزب‌الله لبنان، سید حسن نصرالله و فرماندهان همراه او کرده است. اسرائیل به همان چیزی تبدیل شده است که موشه دایان توصیه می‌کرد: سگ هار.

ایلان پاپه، مورخ سرشناس اسرائیلی، اخیراً در مصاحبه‌ای گفته است: «فکر می‌کنم آنچه شاهد آن هستیم، آغازِ پایان پروژۀ صهیونیسم است. و مورخان خوب می‌دانند که آغازِ پایان پروژه‌هایی مانند صهیونیسم، خطرناک‌ترین فصل از تاریخ یک خطه‌ است».
(با تلخیص)

شرایط مرگ و زندگی!

«شرایط کنونی منطقه به گونه‌ای است که هم برای دشمن صهیونیستی شرایط مرگ و زندگی است و هم برای جبهه حق.

ورود لبنان به قضایای اخیر فلسطین و غزه تأثیر عمیقی داشت و اگر چنین کاری انجام نمی‌شد قطعا بیشترین خسارت به خود لبنان وارد می شد.

(رهبر انقلاب اسلامی در دیدار «نبیه بری» رئیس مجلس لبنان ۱۴۰۳/۰۳/۰۲)

 توجه:

مهمترین دیده بانی رهبر انقلاب اسلامی بعد از طوفان الاقصی در این جمله بروز کرد:

شرایط کنونی منطقه به گونه ای است که هم برای دشمن صهیونیستی شرایط مرگ و زندگی است هم برای جبهه حق!

از حرف های تکراری و کلیشه ای و شعاری که به قصد امید بخشی از اتمام کار اسرائیل و وعده های تاویلی و مبهم می دهند بگذرید؛ برای جبهه حق هم شرایط مرگ و زندگی است! از تبیین و سخن گفتن درباره اش برای مردم و بدنه انقلابی نترسیم!

با حمله به لبنان و ترورهای اخیر بخصوص سید مقاومت این موازنه به نفع اسرائیل در حال به هم خوردن است!

حرفهای مخدّر را جای امید و شعارهای توخالی را جای تسلیت تحویل نگیریم!

شرایط خاص زمانی را درک کنیم و این دیده بانی فرمانده کل را پاس بداریم.

مردم را برای مقابله جدی (مستقیم یا باواسطه) مهیا و از مسئولین(سیاسی و نظامی) جدی مطالبه کنیم.

عدم درک شرایط ویژه زمان در لحظه مرگ و حیات، ملامت غیر جبران دارد!

محسن قنبریان ۱۴۰۳/۷/۷

کاش می‌شد با صهیونیست‌ها معامله کنیم

حضرت امیر(ع) درباره یاران زمانش می فرمود:
…الْمُبْتَلَى بِهِمْ أُمَرَاؤُهُمْ. صَاحِبُکُمْ یُطِیعُ اللَّهَ وَ أَنْتُم تَعْصُونَهُ، وَ صَاحِبُ أَهْلِ الشَّام یَعْصِی اللَّهَ وَ هُمْ یُطِیعُونَهُ. لَوَدِدْتُ وَ اللَّهِ أَنَّ مُعَاوِیَه صَارَفَنِی بِکُمْ صَرْفَ الدِّینَارِ بِالدِّرْهمِ، فَأَخَذ مِنِّی عَشَرَهَ مِنْکُم وَ أَعْطَانِی رَجُلًا مِنْهُمْ.
… فرمانروایانتان گرفتار شمایند. فرمانرواى شما، خدا را اطاعت مى کند و شما نافرمانیش مى نمایید و فرمانرواى آنان خدا را نافرمانى مى کند و ایشان سر بر خط فرمانش دارند. دلم مى خواهد معاویه با من مثل صرافی به درهم و دینار معاملتى کند: ده تن از شما را از من بستاند و یک تن از مردان خود را به من دهد!(خطبه ۹۷)

امام خمینی مردم ایران معاصر را از مردم کوفه امیرالمومنین بهتر می خواند!
امت اسلامی هم از آن روز بیدارتر است!

اینبار این امت اسلامی است که مبتلا به امراء ضعیفش شده است!
و این نتانیاهوست که همزمان با سخنرانی در سازمان ملل، هیچ خط قرمزی در حمله نگه نمی دارد!
دارد مضمون این سخن امام علی(ع) را توئیت می کند که فرمود :
کُنْتُ أَخْفَضَهُمْ صَوْتاً وَ أَعْلَاهُمْ فَوْتاً :
در مقام شعار صدایم از همه آهسته تر؛ امّا در عمل برتر و پیشتاز بودم(خطبه ۳۷)[ما در عمل صحبت خواهیم کرد نه با کلمات!]
و این برخی از مائیم که دیگر خوب شعار هم نمی دهیم!

کاش می شد با صهیونیست ها معامله کنیم: ده تن از امراء کشورهای اسلامی را بدهیم و یکی مثل امیر آنها را برای جبهه حق بستانیم!

محسن قنبریان ۶مهر۱۴۰۳

حاشا که “قلق الوضین” باشیم!

مساله اول جهان اسلام غزه است. الان اولویت ایران، عزم عمومی در مواجهه با اسرائیل برای خوانخواهیِ مهمان عزیز و حفظ شرف و عزت خود است. هر خبر و پردازشی که توجه را از این عزم بکاهد از مصادیق واضح بی ملاحظه گی و موقعیت ناشناسی است.

 

اشتباه نشود نه مساله رعایت کرامت متخلف بی اهمیت است نه مساله لعن و تکفیر این و آن! و…

 

اما آیا این مساله ها از ماجرای وصایت و امامت بلافصل حضرت امیر(ع) مهمتر است؟!

 

حضرت امیر وقتی لشکر برای جنگ با حزب اموی برد، یکی از قبیله بنی اسد آمد و پرسید:

چگونه شما را از مقام امامت کنار زدند در حالیکه از همه به آن سزاوارتر بودید؟!

حضرت به او جواب تندی داد:

یَا أَخَا بَنِی أَسَدٍ، إِنَّکَ لَقَلِقُ الْوَضِینِ، تُرْسِلُ فِی غَیْر سَدَدٍ!

“وضین” ، تنگ پالان شتر است. “قلق الوضین”، اضطراب و سستی آن طناب است که مانع درست راه رفتن شتر است.

در اصطلاح: کسی که کلام استواری ندارد و  بجا سخن نمی گوید.

“ترسل فی غیر سدد” ؛ آن شتر که پلانش خوب بسته نشده، رها شود معلوم است استواری و استقامت ندارد.

کنایه از اینکه: زبانت را بدون ملاحظه رها می کنی!(خ۱۶۲)

 

تازه سؤال، غلط نبود فقط بی جا بود!

چه رسد به برخورد اشتباه پلیس!

 

در بحبوحه انقلاب، کفر یا ایمان شریعتی یکبار طرح و امام(ره) با سکوت به اهم توجه داد! الان هم بقیه مثل او!

 

همه باید در این موقعیت مراقب باشیم سوژه نسازیم!

رسانه ها باید بیشتر رعایت کنند!

هر “نامساله” یا “بیجا مساله” و “فرعی مساله” را جای پردازش، بنویسند: از اسرائیل چه خبر؟!

 

محسن قنبریان ۱۴۰۳/۵/۱۸

پیوستِ مردم!

همانطور که حمایت و مطالبه مردمی، سوخت موشکها و پهباد ها شد؛ حمایت و تشکر مردمی هم گنبد فولادین پدافندی و بازدارنده دشمن خواهد شد.

جا دارد سرتاسر ایران اسلامی، میدان حمایت و تشکر و راهپیمایی و تجمعِ حمایت شود.

پ.ن:

خدا و مردم!

«در همه‌ی صحنه‌های سیاست داخلی و خارجی ما نقش مردم همین اندازه تعیین کننده است و این جاست که ما می‌رسیم به مضمون آن آیه‌ای که در طلیعه‌ی خطبه تلاوت کردم که خدای متعال به رسول اکرم می‌فرماید: «هو الذی ایّدک بنصره و بالمؤمنین» خداوند تو را با پیروزی خودش، با یاری خودش و با مؤمنان کمک کرد. یعنی پیروزی الهی و نصرت الهی در کنار مؤمنان. مؤمنان این‌ قدر بها داده می‌شوند در قرآن. «یا ایّها النّبی حسبک اللَّه و من اتّبعک من المؤمنین» خدا و مؤمنان تو را بس.

این حرف کوتاه انقلاب ماست.

خلاصه‌ی جمهوری ما این است: خدا و مردم.

سیاست نه شرقی و نه غربی ما بر روی این پایه استوار است؛ خدا و مردم.

ما این دو عنصر شریف را که می‌توانند حرکت انقلاب اسلامی ما را روزبه‌روز گسترش و عمق بیشتری بدهند، نباید از دست بدهیم.»

(رهبر انقلاب اسلامی۱۳۶۱/۰۳/۱۴ فیش‌های بیانات در خطبه‌های نمازجمعه تهران)

محسن قنبریان ۱۴۰۳/۱/۲۶

روایتی اسرائیلی از ترورهای اسرائیل!

رونن برگمن خبرنگار اسرائیلی ساکن تل آویو سال۲۰۱۸ کتابی درباره ترورهای ۶۰سال اخیر اسرائیل نوشت.

با ۱۰۰۰ مهره اطلاعاتی اسرائیل مصاحبه و هزاران سند را بررسی کرد. از ترور یاسر عرفات تا دانشمندان هسته ای ایران را بررسی کرد.

از مئیر داگان رئیس پیشین موساد

در این کتاب حرف‌های دسته‌اولی نقل می‌شود. درباره صنعت هسته‌ای‌ و دانشمندان هسته‌ای ایران یک جمله از داگان در کتاب هست که می‌گوید: “راه‌های زیادی برای اینکه یک ماشین را از حرکت بازداریم وجود دارد. مثلاً یک ماشین چند هزار قطعه دارد، شما باید بگردید و ببینید کدام قطعه اساسی است و آن را بردارید. ولی یک راه ساده‌تر هم وجود دارد، اینکه راننده را بکشی!”

خود این کتاب می‌گوید سیاست اسرائیل در بحث پرونده هسته‌ای در دوران داگان «کشتن راننده» بود.

سرّ ترور برخی دانشمندان هسته ای، شهید فخری زاده و… می تواند همین باشد.

نکته جالب اسم کتاب است. برگمن آنرا از تلمود یهود عاریه گرفته است: “اگر کسی برای کشتن شما آمده برخیز و اول تو او را بکش”!

این مجموعه ۴جلدی روایتی اسرائیلی از سازمان ترور اسرائیل است که معمای ترورهای اخیر فرماندهان مقاومت را هم حل می کند.

ترور برای اسرائیل یک آموزه تلمودی و کاری پیش دستانه است که تجربه ۶۰ساله دارد و این دولت را به اعتراف این کتاب بزرگترین تروریسم دولتی کرده است.

محسن قنبریان / ۱بهمن۱۴۰۲