بایگانی برچسب: s

خدا را شکر که هستی!

صدا (سرود دختران بالغ)، رنگ (روسری و حجاب برخی بانوان حاضر) و مهمتر سخنان حکیمانه، همه پیام بود؛ برای دو جانبِ افراطی و تفریطی نسبت به گفتمان اصیل انقلاب اسلامی:

ضرورت شرعی خواندن حجاب، ناظر به  نواندیشانی بود که از رد الزام تا انکار اصل وجوب و حجاب عرفی رفته اند. به سیاسیونی که اهمیت حجاب را دست چندم کرده اند، هم بود.

دختر خود خواندنِ کم حجاب و رد اتهام بی دینی و ضد انقلابی، خط روشنی مقابل جریان دیگر است که بیشتر از خشونت رفتاری، دچار درشت گویی زبانی درباره اینان است. یکبار شریک مفسدان اقتصادی خطاب می کند و یکبار برانداز!

جالب اینکه فرمودی قبلا به علماء دراینباره تذکر هم داده ای!

بخصوص این جمله پدرانه بسیار دلکش بود که: “من حسرت می خورم به آنجور اشک ریختن. می گویم ای کاش من می توانستم اینجور مثل این زن جوان اشک بریزم اینرا چطور میشود متهمش کرد؟”

فن آوری اجتماعیِ تصحیح حجاب، عمده اش با تأثیر و تأثر متقابل مردم بر هم انجام می شود و اندکی از برخورد با ناهنجاری ها، گردن حکومت می افتد. این تأثیر و تأثر متقابل جز با این نگاه حاصل نمیشود. باید محجبه و متشرع در بد حجاب هم فضیلتی قائل باشد و حتی امر و نهی او بر خود را بپذیرد تا زمینه اثر گذاری بر او هم فراهم شود. بی دین و برانداز دیدن بد حجاب، قفل کردن این فن آوری اجتماعی و رفتن به سمت برخورد صرفاً خشن است! (دقت کنید)

خدارا شکر که از نسل مطهری و بهشتی تو برای ما ماندی!

محسن قنبریان

نماهنگ | اللهُ مولانا

روایت رهبر انقلاب از دلیل قدرت ملت ایران و اعتقاد به حمایت و پشتیبانی الهی

خیلی این انقلاب چیز عجیبی است، حالا حالاها دردسرها برای اربابان دنیا خواهد داشت

از این منطق جدید رفع نقص کنیم!

 رهبر انقلاب اسلامی: “ما جمع کردیم بین جمهوری و بین اسلامی؛ جمع کردیم بین حضور مردم و آراء مردم و معارف الهی؛ جمع بین این دو کارِ آسانی نیست، [ولی] ما این کار را به توفیق الهی انجام دادیم. البتّه نقصهایی داریم. من هیچ وقت ادّعا نمیکنم در این زمینه‌ها نقص نداریم؛ نه، نقصهایی داریم امّا حرف، منطق، یک منطق جدیدی است در دنیا.”(۱۱آبان۱۴۰۱)

پ.ن:

وظیفه نیروهای انقلابی در وهله اول فهم و برجسته کردن این منطق جدید و بعد تلاش برای رفع نقایص آن است.

هنوز به نظر افراد حزب اللهی زیادی این منطق جدید یعنی جمع بین معارف و ارزشهای الهی با حضور و رای مردم -که حرف نوی جمهوری اسلامی است[۱]–  خوب فهم نشده است.

لوازم این منطق جدید در همه سطوح و رویه های حکمرانی خوب پیگیری و اجرا نشده است!

قبول کنیم سطحی از مشکلات حکمرانی با مردم دقیقا از این نقایص است!

محسن قنبریان

[۱] “جمهوری اسلامی حرف نویی دارد ارزشهای الهی و مردم؛ این دوتا باید باهم توأم بشوند”.(۹۰/۱۰/۷)

رهبر انقلاب اسلامی: “ما جمع کردیم بین جمهوری و بین اسلامی؛ جمع کردیم بین حضور مردم و آراء مردم و معارف الهی؛ جمع بین این دو کارِ آسانی نیست، [ولی] ما این کار را به توفیق الهی انجام دادیم. البتّه نقصهایی داریم. من هیچ وقت ادّعا نمیکنم در این زمینه‌ها نقص نداریم؛ نه، نقصهایی داریم امّا حرف، منطق، یک منطق جدیدی است در دنیا.”(۱۱آبان۱۴۰۱)

پ.ن:

وظیفه نیروهای انقلابی در وهله اول فهم و برجسته کردن این منطق جدید و بعد تلاش برای رفع نقایص آن است.

هنوز به نظر افراد حزب اللهی زیادی این منطق جدید یعنی جمع بین معارف و ارزشهای الهی با حضور و رای مردم -که حرف نوی جمهوری اسلامی است[۱]–  خوب فهم نشده است.

لوازم این منطق جدید در همه سطوح و رویه های حکمرانی خوب پیگیری و اجرا نشده است!

قبول کنیم سطحی از مشکلات حکمرانی با مردم دقیقا از این نقایص است!

محسن قنبریان

[۱] “جمهوری اسلامی حرف نویی دارد ارزشهای الهی و مردم؛ این دوتا باید باهم توأم بشوند”.(۹۰/۱۰/۷)

آرتین یتیم نیست؛ یتیم…!

امام حسن عسکری(ع) فرمود:

«سخت تر از یتیم جدا شده از پدر، یتیمی است که از امامش جدا شده و توانایی دستیابی به وی را ندارد. و حکم امامش را درباره مسائل دینی مورد ابتلا نمی‌داند. آگاه باشید هر فرد ناآگاه به شریعت ما که از دیدار ما محروم است، یتیمی است که در دامن عالمان شیعه جای دارد(یَتِیم فِی حَجرِه). آگاه باشید، هرکس وی را هدایت و راهنمایی کند و شریعت ما را به وی بیاموزد، در مقام رفیق اعلی با ما خواهد بود» (احتجاج،ج۱،ص۶۶)

آرتین یتیم نیست. یتیم، ما و دختران و پسران مان ایم که از امام خود(ع) دور و برخی فرزندانمان این روزها در مخالفت با برخی ارزشها برخاسته اند؛ در سلف مختلط دانشگاه، جشن آزادی حجاب می گیرند و…! زیر نوازش پدرانه عالم دینی هم قرار نگرفته اند. همانها که امروز آیت الله خامنه ای، “بچه های خودمان” خواند که: “به دلیل برخی هیجانها و احساسات و برخی بی دقتی ها در مسائل، وارد میدان شدند”.

ای بسا علیه همین عالم دینی شعار هم بدهند/ بنویسند؛ اما ایشان امروز درباره شان فرمود: “افرادی را هم که معاند نیستند اما بر اثر غفلت یا بدفهمی و شنیدن مطالب نادرست در رسانه ها با دشمن هم صدایی می کنند، بدون دعوا کردن و با نوشتن و پیام دادن و استدلال، مراقبت و ارشاد کنید”.

بهانه تبریک ولادت امام حسن عسکری(ع) بود؛ و الا حرف در عمل به این روایت در شرایط کنونی ما بسیار است! “کان معنا فی الرفیق الاعلی” مزد کارهای کاغذی و نمایشی و حتی گاهی فرار افزا نیست!

 

محسن قنبریان

به همه عزیزانی که ایران و انقلاب را دوست دارند/ بخصوص به آنهایی که ولایت امر در غیبت را از دینداری‌شان کنار نگذاشته‌اند:

شاید مثل بنده از دستگاه‌های امنیتی و قضایی در رعایت آرمانها و استانداردهای انقلاب اسلامی گلایه‌ها داشته باشید؛ اما در ماجراها و شرایط حساس اخیر دستور صریح رهبرانقلاب اسلامی این است که همه در کنار آنها ید واحد شویم!

یدِ واحده و وظایفش را اینگونه می‌فهمم:

  1. پشتیبانی همگانی از حافظان امنیت و قوه قضائیه برای مقابله قاطع و خردمندانه با سررشته فاجعه آفرینی‌ها و عوامل خائن همسو با دشمن.
  2. خنثی کردن توطئه دشمن برای اِعمال خشونت حداکثریِ بهانه‌ساز یا تسامح زمینه‌سازِ زنجیره آشوب از سوی نظام، با حضور باشکوه همگانی در راهپیمایی و تجمعات انقلابی مثل همیشه، برای جمع کردن اغتشاشات خیابانی.
  3. حضور متین و حداکثری دانشجویان اصیل مقابل دانشجو نمایانی که به مقدسات بی‌احترامی می‌کنند؛ با شعارها و نمادها و ابتکاراتی که آنها را منفعل یا ماخوذ به حیا کند.
  4. حضور تبلیغی فعالان انقلاب برای ید واحد کردن همه عناصر، مقابل دشمن و عناصر خائن در دانشگاه و مدرسه و محلات.
  5. جدا کردن جاهل و غافل از عوامل خائن با خنثی کردن شک و شبهه‌ها -بخصوص در ید واحد شدن ملت- توسط فعالان عرصه فکر و تبلیغ.

قبل از اینکه دیر شود، موعظه الهی را گوش کنیم: ان تقوموا لله!

محسن قنبریان/ جمعه/۶ آبان ۱۴۰۱

رهبری برای ایران!

تا همه ایران را، با وحدت ملی و انسجام درونی لحاظ نکنی، مقابله با طرح و توطئه دشمن خارجی ممکن نمیشود.

۴جمله راهبردی دیروز رهبر انقلاب در این مهم:

  1. “خیلی از این کسانی که حجاب کاملی هم ندارند جزو هواداران جدی نظام جمهوری اسلامی هستند. شما می بینید در مراسم مذهبی، در مراسم انقلابی اینها شرکت می کنند”.
  2. “#جامعه_ورزشی ما جامعه سالمی است. جامعه هنری ماهم جامعه سالمی است (موضع گیری برخی چهره های ورزشی و هنری اهمیتی ندارد) جامعه هنری و ورزشی ما با اینگونه حرکتها با این رفتارهای دشمن شاد کن آلوده نخواهد شد”
  3. قوم کُرد یکی از پیشرفته ترین اقوام ایرانی اند علاقه مند به میهنشان، علاقه مند به اسلام شان، علاقه مند به نظام اسلامی شان”
  4. “من در میان قوم بلوچ زندگی کرده ام جزو اقوام وفادارعمیق به انقلاب اسلامی و به جمهوری اسلامی اند”

حتی موضع خواهی و جبران خواهی ایشان از خواص سیاسی و مذهبی ای که در بیانیه دادن و اظهارنظر عجله کردند مودبانه و اخلاقی بود: “حالا ناشی از دلسوزی -دلشان سوخت- بدون تحقیق اطلاعیه دادند، حرف زدند…”

با این راهبرد ۴وجهی منطبق بر شرایط کنونی میشود یک ایران را مقابل “هرزه خواهی اقلی” و “تجزیه طلبی اقلیتی” آورد.

دوستداران و مریدان رهبری بیش از دیگران باید این دید نسجام بخش را پاس دارند. “دوگانه های تعاندیِ بی جا”، “برچسب زنی های نابجا یا بدموقع” نسازند. نزاع جدیدی که ذره ای شدن جبهه حق را موجب شود را همراهی نکنند.

محسن قنبریان

۱۵سال پیش: ۲۰_۳۰سال آینده، دنیایی بدون هیچ شباهت با امروز در امکان اثر گذاری و تسخیر دلها/ روحانیت مسئول دینداری مردم…!

۱۵سال پیش: ۲۰_۳۰سال آینده، دنیایی بدون هیچ شباهت با امروز در امکان اثر گذاری و تسخیر دلها/ روحانیت مسئول دینداری مردم…!

سؤال اساسی:

دهه اخیر فضای مجازی، “جهان اجتماعیِ جدیدی” ساخته یا صرفا مضامین ناپسندی را با پلتفرم های بیگانه منتشر می کند؟!

جهان اجتماعی، به نوعی “افکار عمومی مشترک” و “آستانه شوق و تحریک مشترک” است.

فیلتر فلان پلتفرم و نگهداشت ایتا و روبیکا و… الزاما مسئولین دینداری مردم(روحانیت) را مثل جهان اجتماعی پیشا مجازی، گروه مرجع نمی کند! در همین پلتفرم های داخلی هم از کانال های سرگرمی و زرد عقب می مانند!

روحانیت در فضای مجازی “غایب” نیست اما دچار “غیبت” است! “ظهور دینداری در فضای مجازی” شرط در آمدن از “این غیبت” است!

و ظهور دینداریِ مجازی چیزی بیشتر از حضورِ روحانیتِ مجازی و تولید محتوا و لشکر سایبری و فیلترینگ می خواهد؛ تصرفاتی ایمانی(نه فقط قضایی) در “تکنولوژی مجازی” و “بعثتی متناسب” با آن جهان اجتماعی -هردو باهم- می خواهد!

بسیاری از ما عادت کرده ایم مسأله ها را ساده کنیم تا حل کنیم!

محسن قنبریان ۱۴۰۱/۷/۹

به میر حسین!

میرحسین موسوی نوشته: “بوی ستم شاهی به مشام می رسد. می گویند اگر سایه آقا نباشد بحمدالله فرزندانی تربیت کرده اند که با رای اکثریت خبرگان، رهبری شیعیان جهان را برعهده خواهند گرفت. زبانشان لال. مگر سلسله های ۲۵۰۰ ساله باز گشته اند که فرزندی پس از پدرش به حکومت برسد؟! «اگر شاهنشاهی هستید بگویید» این جمله عتاب آمیز از مرحوم امام است. آن جان بیدار اگر امروز حضور داشت چه واکنشی نشان می داد؟”(مقدمه بر چاپ عربی بیانیه های جنبش سبز)

آقای موسوی! جنبش سبز شما به “آن جان بیدار”(امام خمینی) هم تهمت قصد موروثی کردن حکومت یا سکوت و سازش با چنین قصدی زد! چگونه عتاب او را می خواهید؟!

دو نمونه:

  1. مهدی خزعلی دوست میرحسین و حامی جدی جنبش سبز او درباره سیداحمد آقا همین اتهام را تکرار می کند که ایشان قرار بود جانشین امام شود بخاطر عدم آمادگی [علمی و…] قرار شد آیت الله خامنه ای رهبر موقت باشد تا ایشان آماده شود!(ویدئو پیوست)
    آقای موسوی! این خوانش نائب السطنه ای از رهبری را قبول دارید؟!
    اگر واقعاً چنین بوده چرا در جایگاه نخست وزیر، مطلع و ذی نفوذ، اعتراض امروزتان را بیان نکردید؟! اگر اینها تهمت به امام و یادگار مرحومشان است، چرا دوستانتان را نهی نمی کنید و بعنوان یک مطلع شهادت بر کذب نمی دهید؟!
  2. احمد منتظری از حامیان جنبش سبز در کینه آشکارش با سید احمد آقا به تفصیل بیشتر این اتهام را تکرار می کند.
    وقتی از او پرسیده میشود: شما در صحبت هاتون گفتید که مرگ زود هنگام آیت الله خمینی باعث شد که برنامه سید احمد خمینی برای جانشین شدن او به هم بریزه؛ مثلا حالا اگر آیت الله خمینی چند سال بیشتر زنده بود قرار بود چه اتفاقی بیافته که احمد خمینی جانشین او بشه؟!
    پاسخ احمد منتظری: در محافل اون وقت گفته می شد به صورت متواتر که اون ائمه جمعه مشخصا از سراسر کشور چون که در ارتباط با بیت حرف شنوی داشتند، آنها قرار بود که نامه هایی بنویسند به امام خمینی و مطرح کنند که حالا که رهبری آینده مشخص نیست بهترین شخص و عزیزترین شخص به تعبیری که نوشته بودند و گفته بودند، احمد خمینی هست. همانطور که امام جواد(ع) در جوانی به امامت رسیدند، هیچ اشکالی نداره که در جوانی کسی امام مسلمین باشه و این متن رو گفت وگو می شد که چیزهایی در حال تنظیم و ارسال بودند و چون امام خمینی را معالجه می کردند اونها فوت ایشان را شهریور۶۸ پیش بینی کردند بعد این رخ داد و در واقع نقشه ای که بود، نقش بر آب شد”(رادیوفردا۹۶/۱۱/۲۵)
    اگر این ادعاهای بی سند، راست است؛ آقای موسوی می تواند ادعا کند از آن بی خبر بوده؟!
    ائمه جمعه در حال گفت وگو و تنظیم نامه به امام برای رهبرشدن سیداحمد بوده اند آنوقت نخست وزیر و نزدیک به بیت امام و سید احمد از کل ماجرا بی خبر بوده است؟!
    اگر راست بوده چرا درباره آن موروثی سازی، دیروز سکوت کرده؟! و اگر دروغ است چرا از امام و سید احمد آقا در مقابل این حامیان، امروز سکوت می کند؟!
    اینکه انحاء انتقال قدرت در حین تسلط و قدرت از پدر به پسر؛ چه به شکل ولایتعهدی و سلطنت موروثی و چه به شکل بازتولید شوراهای گزینشی و مهندسی شده(مثل شورای ۶نفره) در شریعت اسلام نا مشروع است محل تردید نیست.
    شهادت سید مظلومان اول مقابل بدعت ولایتعهدی بود، بعد ولیعهد فاسق!
    اما جرم رهبر انقلاب در اینباره چیست؟جرمش غیر از این بود که در ۸۸ مقابل بدعت ابطال انتخابات -که اصرار شما بود- ایستاد؟!
    برکناری جمهور مردم و تحمیل کسی بر آنان، استبداد است؛ چه با ولایتعهدی و جانشینیِ موروثی باشد چه تحکم بر ابطال انتخابات!
    فعلا آیت الله خامنه ای برای این مردم، مدافع رای جمهور مردم مقابل استبداد شماست!

ادعای دوستان سبزی شما درباره قصد سید احمد آقا برای جانشینی امام، که هیچوقت ثابت نشد؛ اما این سخن سید احمد قابل تکذیب نیست که: پس از انتخاب آیت الله خامنه ای عده ای خواستند مرا مقابل ایشان قرار دهند که به دهن آنها زدم[۱]!

 منظور از مقابله کردن با ولایت فقیه توسط فرزند امام، لابد نفی رهبر منتخب و بعد اثبات خود به جای او بوده است.

امیدوارم شما(با سابقه اختلاف دیرین تان با آیت الله خامنه ای) جزء آن عده نبوده باشید، و الا علیرغم قصد سید احمد آقا، دنبال موروثی کردن حکومت در فامیل خمینی بوده اید!

در آنصورت شما در جایگاه متهم هستید نه مدعی! متهم نه فقط بخاطر مقابله با ولی فقیه مشروع و مقبول، بلکه متهم به ایجاد خط ولایت موروثی علیرغم مخالفت امام و فرزندش خواهید شد!

به امید آنکه انقلاب اسلامی و ضد استبدادی مردم ایران هیچوقت بخاطر گندم رأی در انتخاباتها یا جانشینی در رهبرها دچار استبداد و تحکم نشود!

محسن قنبریان ۱۴۰۱/۵/۱۹

[۱] می‌خواستند مرا در مقابل ایشان قرار دهند!

نمازی برای جامعه!

دغدغه مندان ظرفیت های مردمی و نهضتی جمهوری اسلامی را دعوت می کنیم این یادداشت کوتاه را بخوانند.

قرآن جامعه اسلامی را دارای «امر جامع» می‌شمارد(۶۲/نور)

 یک روز در هفته(آدینه) «صلاه جامعه» قرار داده‌ است تا به «امر جامع» بپردازند. روزش را هم جمعه (روز جمع شدن) نام نهاده‌ است. مختصاتش را در متن زندگی مردم قرار داده‌ است. آیه‌اش در قرآن آن را بین یک نفی و اثبات قرار داده‌است: رها کردن کسب‌وکار/ رفتن دنبال کسب‌وکار و معیشت: «اذا نودی للصلاه من یوم الجمعه فاسعوا الی ذکر الله و ذروا البیع: هر وقت در روز جمعه برای نماز دعوت شدید (اذان گفتند) به طرف ذکر خدا بشتابید و کسب‌وکار را رها کنید» /« فاذا قضیت الصلاه فانتشروا فی الارض و ابتغوا من فضل الله: نماز که تمام شد در منطقه زندگی‌تان منتشر و از فضل پروردگار (در معیشت و کسب‌وکار) طلب کنید».

این مهندسی و تعبیه حکیمانه یعنی نماز جمعه در متن معیشت و زندگی مردم باشد تا تمثالی از رابطه دنیا و آخرت، معیشت و معنویت این دین باشد.

از قضا تنها نمازی است که دو سخنرانی (خطبه) جزء نماز و رکن واجب آن است. خطبه‌ها باید در خدمت آن مقصد قرار گیرد. اگر این نماز با این مختصات و این ظرفیت در متن بماند البته «قلب فرهنگی هر شهر» می‌شود.

از برکات انقلاب اسلامی احیای این نماز بود.

رهبر انقلاب در ضمن خاطره‌ای از ملاقات ائمه جمعه با امام(ره) می‌فرماید: «در بعضی از شهرها حکّام یک نفر را معین می‌کردند و می‌گذاشتند. امام‌جمعه، منصوب آن حکومت‌های طاغوت بود. مردم هم نمی‌رفتند و اعتنا هم نمی‌کردند. آن نماز جمعه‌ای که حاکم طاغوتی آن را بگذارد برای مردم جذاب نیست و مردم هم نمی‌رفتند (به امام) گفتم ما در سال‌های متمادی محروم بودیم از نمازجمعه و شما نمازجمعه را به ما دادید، به ملت ایران دادید واقعاً نعمت بزرگی است»(۹۴/۱۰/۱۴)

با انقلاب اسلامی نماز جمعه سه میلیون نفری در تهران تشکیل شد.

سوال اساسی این است که چگونه باوجود اینکه حکومت اسلامی است و ائمه جمعه منصوب ولی‌فقیه عادل _نه حکومت طاغوت_ اند باز حضور مردم کاهش یافته است؟!

این یک حقیقت غیرقابل‌انکار است که نمازجمعه در جمهوری اسلامی شکوه اولیه را ندارد و حتی از سایر مراسمات مذهبی عقب مانده‌است.

به حسب پیمایش ایسپا (سال۸۹) شرکت در نماز جمعه از نماز جماعت هم عقب‌افتاده و به ۱۰درصد رسیده است؛ درحالیکه شرکت در مجالس روضه‌خوانی و زیارت کردن اماکن مقدس روند افزایشی داشته و به حدود ۷۵ درصد رسیده‌است!

 از این‌جا معلوم می‌شود جامعه بی‌دین نشده که نماز جمعه خلوت شده‌است؛ بلکه این نمازجمعه است که نتوانسته حتی مخاطب مذهبی هیئت‌ها و تکایا را جذب کند یا نگه دارد!

واکاوی همه علل این پدیده، پیچیدگی خاص خود را دارد از همه اعراض و لوازم که بگذریم، ذات و گوهر نمازجمعه _که همان دو خطبه است_ نقش بسیار مهمی در این مسئله دارد. به‌خاطر پذیرش بیشتر از سوی این نهاد و نکاتی را به کمک کلمات رهبر انقلاب می‌شمارم:

  1. نهادینه کردن گفتمان های ضروری
    نمازجمعه نه در زبان مصالح عموم مردم بودن، که حتی در نهادینه کردن گفتمان‌ها اصلی انقلاب و جمهوری اسلامی توفیق روزافزون نداشته است!
    رهبر انقلاب در بیست و چهارمین گردهمایی ائمه جمعه (۹۸/۴/۲۵) نماز جمعه را «ظرفیتی برای نهادینه کردن عالی‌ترین و دشوارترین گفتمان‌ها در موضوعات اصلی و ضروری کشور» می‌خواند.
    در جای دیگر صریحا حرف نوی جمهوری اسلامی را چنین بیان می‌کنند: «جمهوری اسلامی حرف نویی دارد این حرف نو عبارت است از: مردم و ارزش‌های الهی؛ این دوتا باید با هم توأم بشوند».(۹۰/۱۰/۷)
    مردم‌سالاری دینی مفهومی پرتکرار در سخنان ایشان است و حتی بیش‌از حضور پای صندوق رای است به تعبیر ایشان:
    «مردم‌سالاری یعنی بر اساس دین و براساس اسلام، سالار زندگی جامعه خود مردم‌اند»(۹۵/۹/۳)
    آیا خطبه‌های نمازجمعه مبیّن و محقق این سطح از مردم‌سالاری بوده‌است؟!
    خطبه‌های رهبر انقلاب درباره آزادی و شعبه‌های آن (آزادی بیان، عقیده و…) یک کتاب مستقل (آزادی یعنی آزادی) شده‌است.
    آیا در خطبه‌های شهرهای بزرگ و خطبای معروف به این تناسب از آزادی و عدالت هم خطبه هست؟!
    قابل انکار نیست که آن‌قدر که در خطبه‌ها از احکام و ارزش‌های الهی (حجاب، اطاعت، استکبارستیزی و…) گفته می‌شود از مردم، مردم‌سالاری، آزادی و حقوق آن‌ها گفته نمی‌شود. آن حجم خطبه از آزادی، جمهوریت و عدالت که در دهه۶۰ بود، کمتر شنیده می‌شود.
    حرف نوی جمهوری اسلامی توأم بودن و جدا نشدن این حقوق مردم با آن تکالیف و ارزش‌های الهی است.
    برداشت امام عزیز از جمهوریت و آزادی، آنها را یکی از ارزش‌های الهی کرد؛ از آنسو همه ارزش‌ها و احکام الهی هم با همراه شدن جمهور مردم برپا می‌شود. «انما عمادالدین …العامه من الامه: تنها ستون برپاکننده‌ی دین، جمهور از امت اند» (نامه۵۳نهج البلاغه)
    نمازجمعه قطعا تریبون و جایگاهی برای این توأمانی است.
    هرچقدر از سالاریِ مردم در زندگی اجتماعی کاسته شود، در همراهی آن‌ها در ارزش‌ها و احکام خوانده‌شده، کاسته می‌شود.
  2. توصیه مصداقی به تقوا!
    رهبر انقلاب در بیست و چهارمین گردهمایی ائمه جمعه به گزارش کتاب نمازجمعه تراز (چاپ شورای سیاست‌گذاری ائمه جمعه صفحه۲۸۷) می‌فرماید: «توصیه به تقوا به‌صورت مصداقی و عینی در موضوعات مبتلا به جامعه نه به‌صورت توصیه کلی؛ مثل این موارد: تقوا در فضای مجازی، تقوا در مسائل خانوادگی و…»
    توصیه مصداقی، نام بردن از کسی نیست؛ اما همانگونه که درباره اسراف، ناامید کردن جوانان و …، توصیه معلوم و معین به تقوا می‌شود؛ باید به اشرافیت دولتی و مذهبی، کوتاهی در انجام وظایف، ساکت نبودن بر گرسنگی فقرا و سیری ظالمان و… توصیه معین انجام شود؛ این توازن و تعادل هم در اقبال مردم مؤثر است.

محسن قنبریان ۱۴۰۱/۵/۴

نماز جمعه مردم سالار!

  • آنچه در این گزارش از سرشتِ مردمیِ انقلاب اسلامی ایران درباره تعیین امام جمعه توسط مردم_ولیّ می بینید، هم مطابق با نظریه جمهوری اسلامی و مردمسالاری دینی منتشر در قانون اساسی است و هم بیگانه از سیره ائمه اطهار(ع) در انتصاب برخی وکلای خود در دوره اختناق نیست:
  • عیاشی در تفسیر خود از احمد بن محمد از علی بن مهزیار روایت می کند که امام جواد(ع) به من نوشت: “از فلانی بخواه که نظر خود را به من بگوید و اعتماد به نفس داشته باشد که او داناتر است که چه چیز در شهرش جایز است و چگونه باید با پادشاهان رفتار کرد. همانا مشورت مبارک است. خداوند در آیات محکم قرآن به پیامبرش فرمود: وشاورهم فی الامر فاذا عزمتَ فتوکل علی الله؛ پس اگر آنچه می گوید جایز باشد، خواهم نوشت و نظرش را تایید خواهم کرد و اگر جایز نباشد امیدوارم آنرا در راه روشن قرار دهم”( وسائل ج۱۲ص۴۵)
  • پیشنهاد:
    شورای سیاستگذاری اگر سیره اول انقلاب را محال می داند(!) لااقل در قدم اول از جمیع روحانیون مقیم و غیر مقیم یک شهر برای تعیین امام جمعه، مشورت استمزاجی بگیرد اگر اختلاف و تعارض بود، خود حکم کند؛ اگر اتفاق و اکثریت بود آنرا برای حکم پیشنهاد کند. شاید در گام بعد بتوان به همه مردم برگشت!

محسن قنبریان ۱۴۰۱/۵/۵