بایگانی دسته: سخنرانی‏‏‌ها

سخنرانی/ سیره امیرالمومنین(ع) در اعتراض و اغتشاش

سخنرانی حجت الاسلام قنبریان در مراسم گرامیداشت شهدای امنیت برگزار شده به همت هیات حسینیه هنر تهران در مورخه ۷ آذر ماه ۱۴۰۱، با موضوع « سیره امیرالمومنین(ع) در اعتراض و اغتشاش» برگزار گردید. این سخنرانی منتشر می‌شود.

دریافت سخنرانی «سیره امیرالمومنین(ع) در اعتراض و اغتشاش» | “دریافت از پیوند کمکی



سه سطح ، سه سیره:

  1. اعتراض
    – از بیت القصص تا تجمع اعتراضی در مسجد کوفه
    – بستن اصل۲۷ از بستن راه آهن توسط کارگران بدتر است
  2. هائشات(نا آرامی ها)
    – دیه کشته اش وقتی قاتل معلوم نیست، با بیت المال است
    – سیره رهبری در اینباره
  3. غارات (عملیات های تروریستی)
    – عملیاتهای تروریستی پس از صفین و نهروان
    – خطبه توبیخی ۲۷ نهج البلاغه
    – در غارات نباید تواکل و تخاذل (بر دوش هم انداختن و همدیگر را یاری نکردن) کرد

تفکیک بین این سه سطح و عمل به سیره علوی در هریک برای این روزهای جامعه لازم به نظر می رسد

اگر مفید دیدید با دیگران به اشتراک بگذارید

سخنرانی/ فاطمه(س) در نهضت و نظام محمدی

سخنرانی حجت الاسلام قنبریان در ایام فاطمیه اول سال ۱۴۰۱ ش با موضوع «فاطمه(س) در نهضت و نظام محمدی» در دانشگاه تهران برگزار گردید. سخنرانی این ایام منتشر می‌شود.

دریافت شب اول «فاطمه(س) در نهضت و نظام محمدی» | “دریافت از پیوند کمکی



دریافت شب دوّم «فاطمه(س) در نهضت و نظام محمدی» | “دریافت از پیوند کمکی

دریافت شب سوّم «فاطمه(س) در نهضت و نظام محمدی» | “دریافت از پیوند کمکی

جلسه اول: زنِ نهضت

  • نهضتی مقابل جاهلیت
    – در جاهلیت (قدیم و جدید) زن کالاست!/ یا کالای غارتی یا مصرفی!
    – حجابِ جاهلیت هم از سر عار و عوره (نقطه ضعف) بودن زن بود!
    – تبرّج و لوکس شدنش در جاهلیت مدرن بخاطر پیشرانی مصرف در اقتصاد است
  • آیه ۱۱۷نساء چه می گوید؟!
    – خدایگان مونث با زنده به گوری و عار بودن زن چه نسبتی دارد؟!
    – نشان آن خدایگان در بازار مدرن!
  • فاطمه(س) نه عار نه متبرّج!
    – دختر خدیجه تاجر عفیف
    – فاطمه(س) حجاب را معنای نو داد: تشخص زن برای حضور اجتماعی
    – خانه اش هم صحن جامعه و سرحد مرزها بود!
    – دو یورش!

جلسه دوم: دخترِ نظام

  • نظام در دوره رخاء و غنیمت
    سه خصوصیت:
    اعتبارِ انتساب!/ شروع فرصت ها/ گشایش اقتصادی
    – ازدواج های سیاسی! طلحه باجناق ۴قبضه با پیامبر(ص)؛ دعوا بر سر دامادی!
    – مدینه قبل و بعد خیبر؛ ریشه کنی فقر
  • نا آقازادگی دخترِ نظام!
    – رد اشراف و قبول علیِ فقیر/ مهریه عجیب!
    – شناسنامه تسبیحات حضرت زهرا(س)؛ نفی آقازادگی است!
    – فضه پس از گشایش نه زمان اهل صفه!
    – حتی در دوره رخاء، پیامبر(ص) گردن بند او را لباس جبابره نامید! او هم انفاق کرد
  • چند گریز سیاسی!
    – از سکوت علماء در فتنه می پرسید از سکوت آقازادگان نظام هم بپرسید!
    – رؤسای جناح راست و اصلاح طلب که برخی می خواهند میانجی بین مردم و حکومت شوند(!) اول بیایند پایین شهر بین مردم زندگی کنند!

جلسه سوم: فتنه افّاک

  • نظام در دوره هزینه ها و فتنه ها
  • فاطمه(س) مسئول حفظ میراث شهدا بدون دفتر دستک!
  • جنگ نرم و نیروهای سازمان یافته و غیر سازمانی اش
  • سه سطح کار منافقین:
    ۱. کارکرد اصلی: ۴۸توبه: فتنه گری
    ۲. کارویژه و ماموریت: تقلیب!(قلّبوا لک الامور)
    ۳. کاربست: مرجفون/ خلق افک
  • حقیقت واحد و مصادیق متکثر افک
    – قاعده وضع الفاظ برای حقایق نه مصادیق
    – بهتان و سحر مصداق دیروزی و تحریف رسانه ای مصداق امروزی افک
    – افّاک، مبالغه کمّی و کیفی در افک
  • فتنه های افک در نظام نبوی
    – دو افک به دوهمسر پیامبر/ افک پس از نبی
    – ارکان: اتاق مدیریت افک/ عصبه افک/ مردم معمولی
  • فاطمه و علی و این فتنه:

ادامه خواندن سخنرانی/ فاطمه(س) در نهضت و نظام محمدی

۱۱/ درسهایی از نهج البلاغه

جلسه یازدهم سلسله درس‌هایی از نهچ البلاغه به شرح نامه ۵۳ پرداخته شده است. این جلسه مورخه ۴ آذر ماه ۱۴۰۱ برگزار گردیده است.

دریافت «۱۱/ درسهایی از نهج البلاغه» | “دریافت از پیوند کمکی

فراز “ولیَکُن اَبعَدُ رَعیِّتَکَ مِنکَ […] ان تَشَبَّهَ بِالناصحین” حاوی ۵ نکته است:

  1. باید دورترین مردم (نه فقط کارگزار) از درگاه حاکم، عیب جوها باشند!
    “باید دورترین رعیت از حریم تو، و مبغوض ترینشان در نزد تو کسی باشد که بیش از دیگران عیب جوی مردم است”.
    پیامبر(ص) فرمود: کسی از شما چیزی درباره اصحابم به من نرساند؛ من دوست دارم با دل سالم از بین شما خارج شوم(بحار ج۱۶ص۲۳۰)
    این اتصال به بحث قبل است که پیامبر(ص) یُومن للمومنین است.
  2. والی احق به پوشیدن عیب مردم!
    “مردم عیب هایی دارند که حاکم در پوشاندن آنها از همه سزاوارتر است”.
    چرا باید حاکم بیشتر عیب پوش باشد؟!
    قبلا عرض شد غیر از تکوین، تشریع الهی هم مظهر توحید اوست! حکومت تراز دینی باید بیشتر مظهر اسم الهی “الحَکَم العَدل” (حاکم عادل) باشد. این اسم، توازن در اسماء الهی درست کرده است. سَبَقَت رحمَتَه غَضَبه (رحمت الهی بر غضبش سبقت گرفته) تنظیم گری این اسم است. اظهَرَ الجمیل و سَتَرَ القَبیح (زیبایی ها را آشکار و زشتی ها را می پوشاند) هم تنظیم گری این اسم است. مظهر الحَکَم العَدل (حکومت تراز اسلامی) هم باید اظهر الجمیل و ستر القبیح باشد.
    چگونه حکومت، در کلان عیب پوش مردم باشد؟!
    پیامبر(ص) فرمود: العلمُ و المالُ یَستُرانِ کُلَّ عیب و الجَهلُ و الفقرُ یَکشفان کُلَّ عیب: علم و مال عیوب را می پوشاند و جهل و فقر، عیب ها را آشکار می کند.(قبلا در شرح خ۲۲۵ به آبرو ریزی فقر و… پرداختیم.[۱]) حکومت به لحاظ ساختاری با ریشه کنی فقر و جهل، میتواند عیب پوش مردم باشد و این برای او یک وظیفه است.
  3. تطهیر عیوب، آن هم فقط عیوب آشکار!
    “آنچه بر تو پوشیده است را آشکار نکن. زیرا وظیفه ات فقط پاک کردن عیوبی است که برتو آشکار شده؛ خداوند نسبت به آنچه از تو پنهان مانده حُکم خواهد کرد”
    اینکه حاکم عیوب مخفی مردم را برای قضاوت الهی در قیامت واگذارد را فقط یک “حکومتِ وظیفه گرا” انجام می دهد نه “حکومت نتیجه گرا”! اگر حکومتی بقائش به هر قیمت برایش مهم شد سعی می کند از مخفی ترین مسائل مردم هم سردرآورد. دیروز مامون عباسی فقط در بغداد ۱۰۰۰پیرمرد و ۷۰۰پیرزن را از بیت المال جیره می داد تا احوال مردم کوچه و بازار را برایش گزارش کنند! امروز با هوش مصنوعی میشود همه سرچ های اینترنتی و حریم خصوصی افراد را رصد کرد و سر آنها معامله کرد که در قبال سکوت، سرپوش گذاشته شود! و…
    نکته مهم تعبیر “فَانّما علیک تَطهیرُ ما ظَهرَ لک” است. چرا نفرمود: مجازات عیوب آشکار برعهده توست؟! فرمود: تطهیرش برعهده توست!
    چون تطهیر اعم از مجازات است و اقلا سه مرتبه را شامل است:

    1. با همان کارهای ساختاری در ریشه کنی فقر و جهل، عیوب آشکار تطهیر شود بدون اینکه کسی مجازات شده باشد
    2. با صفح و گذشت حاکم، گاهی تطهیر صورت می گیرد. رهبر انقلاب ماجرای مالک اشتر و جوان بی ادب بازار را دوبار به رخ نیروهای مسلح و بسیجیان کشیده(۹۳/۹/۶و ۹۶/۱۱/۱۹) در آنجا مالک با گذشت کردن عیب هتاکی آن جوان را تطهیر کرد.
    3. گاهی هم مجازات لازم است. این حکیم است که جای گذشت و مجازات را تشخیص می دهد. نباید روشنفکری مانع دیدن این آخرین دوا شود و نباید تندروی فقط همین (مجازات) را پاک کننده قلمداد کند.
      – قرآن برای مرجفون وعده تبعید می دهد (والمرجفون فی المدینه لَنُغرینَّک بهم ثم لایُجاوُرونک فیها الا قلیلا ۶۰احزاب) رجفه تکانه شدید است. مرجف کسی است که با حرف و شایعه و مانند آن تکانه سازی و به حقیقت تشویش اذهان می کند. می فرماید مرجفون اگر دست نکشند ترا علیه شان می شورانیم در آن صورت در فرصت کوتاهی باید شهر را ترک کنند!
      – پیامبر(ص) حَکَم پدر مروان را بخاطر جرایمی از جمله مسخره کردن پیامبر(ص) و گوش ایستادن پشت حجره پیامبر(ص) و فاش کردن حرف پیامبر بازنانش و هتک حرمت او به طائف تبعید کرد.
      فحاشی هایی که عامدانه و به قصد ضربه به جایگاه و جابجا کردن خطوط احترام و توهین در جامعه باشد می تواند چنین حکمی داشته باشد.
  1. قانون غیبی و عینی!
    “تا میتوانی عیوب مردم را بپوشان تا خداوند آنچه را تو دوست داری بر مردم پوشیده باشد، بپوشاند”
    خدای مردم جای حق نشسته و این یک قانون عینی و سنت پروردگار است که هرکه دنبال آشکار کردن عیوب مردم باشد، خداوند عیوبش را آشکار می کند. (روایات متعددی از این قانون خبر می دهد)
    در اینباره لازم است از ماده ۶و۷ فرمان ده ماده ای امام خمینی (ره) به نیروهای امنیتی و ضابطین قضائی و… سرلوحه عمل باشد. («فرمان هشت ماده ای» درباره حقوق مردم، قانون، قوه قضائیه و لزوم اسلامی شدن روابط و قوانین)
  1. خشکاندن ریشه های عیب جویی از مردم
    “گره هر کینه ای بگشای و ریشه هر انتقام را از خود قطع کن و از هرچه برایت روشن نیست، چشم بپوش. در تصدیق سخن چین شتاب مکن زیرا سخن چین خائن است هرچند خود را به خیرخواهان شبیه سازد”
    کینه و انتقام از افراد و احزاب و… یکی از مناشئ افشای اسرار و عیوب آنهاست. حاکم و دستگاه حکومت از ایندو خصلت باید پاک باشد. برای کسی پرونده سازی نکند پرونده خصوصی او را مایه تسویه حساب با او قرار ندهد و…
    سخن چین ها معمولا درباره منتقد و رقیب حاکم، ذی نفع هستند خود شیرینی می کنند و… حاکم باید اینها را تصدیق نکند (در فراز اول فرمود دورشان کند) طبعا اینها خود را ناصح حکومت و حاکم جا میزنند اما حضرت می فرمایند خائن اند!
    – جالب اینکه حضرت امیر(ع) جای جاسوس بر منتقد خود، بر کارگزاران خود جاسوس می گماشت (در حوزه انجام وظایف نه امور شخصی). در برخی نامه های توبیخی اش به کارگزاران می نویسد: عیون و جاسوسانم به من خبر داده اند!
    اینها راه نجات و صلاح یک حاکمیت است.

[۱] ۲۶/ سلسله درس‌های نهج البلاغه

سخنرانی/ سطحی از قفل شدگی کنونی در گفتگو!

سخنرانی «سطحی از قفل شدگی کنونی در گفتگو!» ایراد شده توسط حجت الاسلام قنبریان در مورخه ۱۴ آبان ماه ۱۴۰۱، در دانشگاه باهنر کرمان منتشر می‌شود.

دریافت سخنرانی «سطحی از قفل شدگی کنونی در گفتگو!» | “دریافت از پیوند کمکی


ملاحظه کاری با جریان تحجر، حرف نوی انقلاب را با آنها ادغام کرد! این خوانش با مردم قفل می شود! و راه برای غربزدگی باز می کند!

سوال: امکان تغییر هست؟!

  • مردم هراسی جمهوری اسلامی!
  • مردم فقط برای به رخ کشیدن به مخالفان اجازه خیابان دارند!
  • سیاست زدایی از دانشگاه و جوانان
  • تغییرهای نمایشی
  • از بالا به پایین بودن
  • از علل عدم تغییر است!
حجت الاسلام قنبریان: فرض را بر همین قضاوت شما می گذارم که حاکمیت نمی‌خواهد تغییر بپذیرد!

  • اصلاً یک حرف ضد انقلابی!: چرا بدنه دلسوزِ مردم و انقلاب اسلامی، چرا دانشجویان جای اتحادیه اروپا و… از وضعیت جاری ماهی نگیرد؟!!
  • خاطره از نمونه‌هایی از تغییر مثبت درون بحران!

طرحی برای جنبش دانشجویی با دو ایده:

  1. ایده بهادری جهرمی برای کمیته حقیقت یاب را عملی کنید! در وضعیت کنونیِ بحران اعتماد، خود را به رسمیت بشناسانید!
    یک جامعه باید اعتماد عمومی را درون مرزهای خود تدارک کند.
  1. فرم بومی دادگاه راسل را برای مواردی که افکار عمومی جریحه دار شده است به کمک اساتید بازسازی کنید!

کنشگر فعال به انسداد نمی رسد…

دریافت پرسش و پاسخ سوال «آیا امکان تغییر هست؟» | “دریافت از پیوند کمکی

سوال: هرگونه اعتراض میشود اقدام علیه امنیت ملی! راه حل اعتراض چیست؟!
حجت الاسلام قنبریان: (پاسخ با خاطره گویی و تجربه خوانی از ماجرای۸۸): در مقیاس یک شهرستان با آزادی بیان اداره کردیم نه نگاه امنیتی!

  • تجربه موفق را به رخ شورای تامین کشیدیم و برای۹۲ تریبون آزاد گرفتیم!
  • وقتی میشود با آزادی و حق نقد، آرمانهای انقلاب را جلو برد؛ چرا با بگیر و ببند!
  • عملکرد امنیتی آری، رویکرد امنیتی نه!
    امنیت را هم باید نقطه زن کرد!
  • ایده های شدنی برای تحقق اصل۲۷!…
    ولو اصل۲۷ هیچ یک از این قیود را ندارد!
    ترس مقام امنیتی را بگیر!
  • میتی کومان ما را بدبخت کرد!
    آن میتی کومان همه شمایید!

دریافت پرسش و پاسخ سوال «هرگونه اعتراض میشود اقدام علیه امنیت ملی! راه حل اعتراض چیست؟!» | “دریافت از پیوند کمکی

حجت الاسلام قنبریان: بی حجاب هم ولایت دارد!

  • جامعه ای که به دو طبقه امر کننده و امر شونده تبدیل شود؛ این گسل کار دستش می دهد!
  • همه جامعه اسلامی (زن و مرد و صغیر و کبیر) ولایتِ امربه معروف دارند!
    – لزوم توزین عادلانه این ولایت!
  • از جایگاه مذهب و حکومت نگوییم: به تو چه؟! تا او هم درباره حجاب و زیست شخصی اش نگوید: به تو چه؟!

مبانی حرف را اینجا بخوانید.

دریافت پرسش و پاسخ با عنوان «بی حجاب هم ولایت دارد!» | “دریافت از پیوند کمکی

۱۰/ درسهایی از نهج البلاغه

در جلسه دهم سلسله درس‌هایی از نهچ البلاغه به شرح نامه ۵۳ پرداخته شده است. این جلسه مورخه ۲۰ آبان ۱۴۰۱ برگزار گردیده است.

تکمله ای قرآنی بر قاعده طلایی گذشته

آیه۶۱ توبه چگونه پشتیبان همان قاعده “انما یستدل علی الصالحین …” است؟!
نقد الهیات دمکراسی غربی:
vox populi vox Dei
صدای مردم صدای خداست!
گفتمان اصیل انقلاب اسلامی بین دو گفتمان تحجر و غربزدگی
راه حل شهید بهشتی برای جمع بین مردم و دین

دریافت «۱۰/ درسهایی از نهج البلاغه» | “دریافت از پیوند کمکی

ادامه خواندن ۱۰/ درسهایی از نهج البلاغه

۹/ سلسله درس‌هایی از نهج البلاغه

در جلسه نهم سلسله درس‌هایی از نهچ البلاغه به شرح نامه ۵۳ پرداخته شده است. این جلسه مورخه ۲۹ مهر ۱۴۰۱ برگزار گردیده است.

قاعده طلایی دیگر: “انما عماد الدین… العامه من الامه فلیکن صغوک لهم و میلک معهم”

سیاق کلی این فراز
– وجوب انصاف حاکم
– قاعده طلایی قالب سه گانه حکمرانی
– تعلیل قاعده به ۷خصلت بد نورچشمی ها و ۳خصلت خوب جمهور مردم
– قاعده دیگر: گوش اطاعتت به جمهور مردم باشد

ستون دین بودن مردم یعنی چه؟
شاهد قرآنی۱: آیه۴۱ حج و بیان المیزان
شاهد قرآنی۲: آیه۴۱ نحل و بیان المیزان
سه نحو شنیدن: سماع/ استماع/ اصغی
حاکم برای جمهور مردمی که ستون دین اند اصغی داشته باشد
– نکته آیت الله جوادی آملی به رئیس جمهور

نسبت این فقره با فقره انما یستدل علی الصالحین…؟

دریافت جلسه نهم «سلسله درس‌هایی از نهج البلاغه» | “دریافت از پیوند کمکی

ادامه خواندن ۹/ سلسله درس‌هایی از نهج البلاغه

۸/ درسهایی از نهج البلاغه

شرح نامه۵۳/ جلسه هشتم / ۱۵مهر۱۴۰۱

قاعده طلایی حکمرانی (وَ لیَکُن اَحَبُّ الاُمُورِ الیکَ: اُوسَطَها فِی الحقِّ وَ اَعمَّها فِی العَدلِ و اَجمَعَها لِرضا الرعیَّه)

قالب معیار برای دستورات حکومت مردمی:

  1. اوسطها فی الحق
  2. اعمّها فی العدل
  3. اجمعها لرضا الرعیه

چرا قالب سه گانه تعریف شد؟

دریافت سخنرانی «۸/ سلسله درس‌هایی از نهج البلاغه» | “دریافت از پیوند کمکی

ادامه خواندن ۸/ درسهایی از نهج البلاغه

سخنرانی/ درسهایی از نهج البلاغه

شرح نامه ۵۳ از سلسله بحث درس های نهج البلاغه، با بیان حجت الاسلام قنبریان، ایراد شده در مورخه ۸ مهر ماه ۱۴۰۱ منتشر می‌شود.

فراز اخلاق رهبری (فراز آخر)

  • دو معنای انصاف
  • تصویر سخت گیرانه انصاف حاکم در نامه۵۳
    – شایسته مردم از نزدیکان شایسته ترجیح دارد
    – بین طرفداران حاکم و مردم عادی باید انصاف باشد
  • این انصاف واجب و ترکش ظلم و دشمنی با خداست
  • پیامدهای منفی ترک این انصاف
  • معنای لطیف مضطهد در اینجا

دریافت جلسه شرح نامه ۵۳ «سلسله بحثهای نهج البلاغه» | “دریافت از پیوند کمکی

فراز اخلاق رهبری (انصف الله و انصف الناس…هو للظالمین بالمرصاد)

دو معنای انصاف:

  1. تنصیف و نصف چیزی را گرفتن و برابری بین دو طرف.
    در روایت امام صادق(ع) که کسی دو دینار و دیگری یک دینار به امینی داده و یک دینار از آن گم شده بود امام فرمود: به صاحب دو دینار، یک دینار داده شود و یک دینار دیگر بین هردو نصف شود! نمونه از این انصاف در فقه ما زیاد است.
  2. عدالت برتر، تکمیل و تصحیح قانون در جایی که به سمت عدالت باشد. عدالتی که با توجه به اوضاع و شرایط اقناع وجدان را در پی داشته باشد.
    در زمانی که حکّام جور انواع مالیاتها بر مردم می بستند برخی مودیان از خمس پرسیدند امام (ع) فرمود: ما انصفناکم ان کلّفناکم ذلک الیوم: به انصاف رفتار نکرده ایم اگر در چنین شرایطی شمارا به سختی بیاندازیم( ر.ک: جواهر الکلام ج۳ص۱۲۹)
    اینجا بمعنی نصف کردن و تسویه نیست عدالت برتری برای رعایت نیازمند و اقناع وجدان عمومی است.

انصاف حاکم درفراز مورد بحث نامه۵۳:
” انصفِ اللهَ و انصفِ الناس، مِن نفسک و مِن خاصهِ اهلک و مَن لک فیه هویً مِن رعیتک فانک الّا تفعل تَظلم”

  • خدا و مردم در یک کفه / حاکم، نزدیکانش و طرفدارانش در یک کفه قرار داده شده میفرماید انصاف بین ایندو رعایت کن!
  • این انصاف یک مستحب و فضیلت نیست یک واجب است چون می فرماید اگر انجام ندادی ظلم کرده ای
  • این فراز را در بحث تبارگزینی استفاده کردیم که حتی بفرض شایستگی نزدیکان حاکم و مدیر، فرزندان شایسته مردم مقدم اند! چون تسویه و تنصیف بین دو کفه حکم می کند: چون خودت مدیر یا حاکمی، فرزند و داماد تو کفه تورا سنگین می کند و باید فرزند مردم را حکم بزنی!(اگر فرزند مردم شایسته تر است که بدتر)
    – در معنای دوم انصاف، بطریق اولی فرزند مردم مقدم است
  • نه فقط در گزینش بلکه در همه موارد باید این انصاف لحاظ شود. حاکم مشروع باید بین دوستداران و طرفدارانش با مردم عادی انصاف رعایت کند.

آثار وخیم عدم رعایت این انصافِ واجب:

  1. این ظلم به بندگان خدا، خداوند را دشمن حاکم می کند!(ومن ظلم عبادَالله کان اللهُ خصمه دون عباده)
    “دون عباده” می خواهد دو نکته را بگوید:
    – خدا همه دشمنی را خود بر می دارد!
    – قبل از رسیدن مردم مظلوم به دشمنی، خدا دشمن میشود!
  2. عذر و حجت حاکم باطل میشود دیگر پذیرش نمیشود(ومن خاصمهُ اللهُ ادحض حجّته)
  3. جنگ خداوند با حاکمی که آن انصاف را ترک کرده تا وقتی که: حکومتش گرفته یا توبه کند(وکان لله حرباً حتی ینزع او یتوب)
    چنین رویه ای بیشترین چیزی است که موجب تغییر نعمت و تعجیل نقمت میشود(ولیس شیئ ادعی الی تغییر نعمه الله و تعجیل نقمته من اقامه علی ظلم)
    – “اقامه علی ظلم” با “اقامه الظلم” فرق دارد اینجا حاکم عادل و مشروع است دنبال اقامه نظام ظلم نیست. اقامه بر یک ظلم پیش می آید اما همین را می فرماید به تغییر نعمت فرامی خواند!
    فانَّ الله سمیع دعوهَ المضطهدین و هو للظالمین بالمرصاد:
    عجیب است! عدم رعایت انصاف حاکم با مردم را ظلم و آن مردم محروم از انصاف را مضطهد می خواند! مضطهد پایمال شده است یعنی با همان عدم انصاف او پایمال شده نه اینکه احیانا برای مطالبه حقش آمده و دوباره سرکوب شده باشد!
    می فرماید: خداوند شنونده درخواست پایمال شدگان و برای ظالمین(همو که انصاف نورزیده) در کمین گاه است!
    اخلاق حاکم و مدیر در فرهنگ نهج البلاغه بسیار سخت گیرانه است…

تفصیل را در فایل صوتی بشنوید

سخنرانی/ عدالت؛ امنیت، مصلحت!

سخنرانی «عدالت؛ امنیت، مصلحت!» از سلسله جلسات آرمان عدالت، ایراد شده در مشهد منزل استاد مرحوم حیدر رحیم پور مورخ ۴ مهر ۱۴۰۱ منتشر می‌گردد.

دو تقسیم:

  1. عدالت:
    – بعنوان یک کنش و فعل عدالتخواهانه قواعد نسبیت افعال را می پذیرد. گاهی امنیت قیدش می زند (خطبه ۱۶۸)
    – بعنوان یک وضعیت، سیاست و رویه ارزش مطلق است. امنیتی که اینرا قید بزند امنیتی ناپایدار و حاصل ساخت و پاخت با ظلمه است(خطبه منا)/ جمله صریح رهبر انقلاب
  2. عدالت مقابل:
    جور/ تبعیض/ فساد

سه درجه مصلحت:

  1. مصلحت ضروری: نبودش موجب زوال نظام معاش، نسل و دین ولایت و عدالت را قید میزند!
  2. مصلحت حاجّی: نبودش زندگی را دچار عسر و حرج می کند عدالت خود در صدر مصالح حاجی است
  3. مصلحت تحسینی: بودنش جامعه را نیکو می کند مثل مکارم اخلاق و… قید عدالت نمیشود، مثلا نمیشود برای بد نشدن در چشم بیگانه از عدالت گذشت!/ جمله صریح رهبر انقلاب

تفصیل را در فایل بشنوید

دریافت سخنرانی «عدالت؛ امنیت، مصلحت!» | “دریافت از پیوند کمکی

نشست رونمایی چارچوب و روش شناسی پیوست عدالت

صداهنگ تهیه شده از «نشست رونمایی چارچوب و روش شناسی پیوست عدالت» ایراد شده حجت الاسلام قنبریان منتشر می‌شود.

دریافت نشست رونمایی چارچوب و روش شناسی پیوست عدالت | “دریافت از پیوند کمکی

  • عدالت، فرشته ای که صورت نوعیه آخر سیاست ها را انشاء می کند؛ طرح ژنومی سیاستها را عادلانه می کند.
  • نیاز به ضمانت قضایی برای پیوست عدالت!
    فقرا باید بتواتد از سیاستهای آسیب زا شکایت کنند
  • پیوست عدالت باید سهم مردم، نخبگان و رسانه ها را هم مشخص کند؛ از تصحیح ذهنیت ها تا کمک اوردن نیروی اجتماعی مردم