بایگانی برچسب: s

اقتصاد تبرعی و اصالتِ فردِ توسعه‌یافته در جمع

به تعبیر شهید بهشتی در کتاب «نظام‌اقتصادی در اسلام،» انسان موجودی خودخواه و مسابقه‌‌جو است و به دنبال منافع خود حرکت می‌کند، البته این خودخواهی صرفا به معنی پرستش نفس نیست، که اساسا اسلام با آن مخالف است بلکه مراد این است که محرِّک انسان خواسته‌ها و انگیزه‌های اوست.

شهید بهشتی معتقد است نهادهای اقتصادی اسلام مانند نهاد “انفاق” در جهت مبارزه با خودپرستی به معنای مذموم آن، که در واقع به کار انداختن تمام امکانات خود و موجودات دیگر در جهت ارضای “منِ شخصی” است، طراحی شده است. این خودخواهی به نوعی استعاره‌ی “اصالت فرد” لیبرالیستی در برابر “اصالت جمع” مارکسیستی است.

مسئله اصالت فرد و  جامعه پرسشی‌ ست که برای تمام متفکران انقلاب مطرح شده و همه در معرض پاسخ به آن قرار گرفته‌اند. از منظر شهید بهشتی اصالت با فردی است که همگام جامعه باشد، فردی که حرکت او و “منِ او” در راستای منافع جمع است یا به معنای دیگر “توسعه‌ی من” در او ایجاد شده است و دیگر صرفا به منافع شخصی خودش فکر نمی‌کند.  از همین جهت کارویژه‌ی “انفاق” هم در حوزه فرد و هم در حوزه‌ی جامعه است. سوره‌های مکی قرآن نقش چشم‌گیری در مبارزه با خودپرستی ایفا می‌کنند، در این سوره‌ها، ساخت و تربیت انسان‌ها به شکل هنری و آهنگین و نه با قانون و فرمان اتفاق می‌افتد، زیرا در موقف نهضت اسلامی و تربیت مسلمانان نخستین قرار گرفته‌اند. این فهم از مکتب اسلام، فهم امام خمینی است که اسلام آن از “اسلام اجتماعی” و تربیتی عبور کرده و به “اسلام سیاسی” که ترکیبی از تربیت و قانون است می‌رسد.

روح انفاق در اسلام این است که نیاز دیگران با نیاز من تفاوتی ندارد. بنابراین در منطق اسلام جامعه‌ای مطلوب است که به فرد در افق خانواده و به خانواده در افق امت توجه می‌کند و باز از امت به خانواده و فرد بازمی‌گردد. در واقع فرد در اسلام در افق امت است و امت در افق فرد، لذا خودسازی و تربیتِ نفس توأم با خانواده‌سازی و امت‌سازی است.

برشی از جلسه سوم درسگفتار نظام اقتصادی در اسلام

با دیگریِ مذهبی چگونه باید برخورد کرد؟!

نظام اسلامی دو جور دیگری دارد:

  1. دیگری ای که خلاف ضروریات دین است مثل فرقه های دست ساز استعمار (بهائیت و…)/ یا همجنس گرایی و…
  2. دیگری ای که در اجتهاد (در عقاید یا فروعات) یا تطبیق، دیگری است. مثل فرقه های مذهبی درون اسلام یا گروه های سیاسی مسلمان.

برخورد با این دو متفاوت است:

گروه اول اجازه فعالیت تبلیغی و اجتماعی نمی یابند.

گروه دوم را نمی توان ملحق به اول کرد. اصل اولی درباره آنها جواز فعالیت اجتماعی است.

اینها اجتهاداً یا تقلیداً، اجتهاد متفاوتی قبول دارند (مثلا قائل به ولایت فقیه نیستند) یا به لحاظ سیاسی در تطبیقات و نحوه اداره کشور مشکل دارند؛ که فرقی نمی کند از مجتهدین باشند یا روشنفکران، هنرمندان، مداحان و…

حکومت اسلامی -مثل هر حکومت دیگر- حق دارد غیر معتقدین به نظام را در بدنه سیاسی خود پذیرش نکند؛ اما حق ندارد مانع فعالیت گروه دوم در عرصه های اجتماعی-فرهنگی شود مادامی که  فعالیتشان مخل به مبانی (وضروریات دین) یا مسلحانه نباشد(اصل۲۷ قانون اساسی).

سؤال مهم این که افرادحقیقی گروه دوم چه زمانی منع فعالیتشان مشروع است؟!

روایتی از امیرالمومنین(ع) رسیده است که: “یجب علی الامام ان یحبس فساق من العلماء…: بر امام واجب است علماء فاسق و پزشکان نادان و دلالها و واسطه های مفلس و کلاهبردار را حبس کند[۱]“.

چند رکن این روایت:

  1. وجوب بر امام(ع)
    آیا میتوان این حکم را بر نوّاب امام و حکّامِ مشروع هم سرایت داد؟!
    برخی اشکال کرده اند؛ اما مجلسی در روضه المتقین نوشته شکی نیست این حکم لازم است چون مدار دین و جان و مال مردم غالبا گردن این سه طایفه است[۲].
    برخی فقهاء نیز بدان فتوا داده اند.
  2. معیار حبس (و حصر و منع)، رسیدن به مرحله فسق است. یعنی نه بخاطر اجتهادی دیگر یا تطبیقی -که به نظر حکومت خطاست- بلکه اقدامات آن عالم متصف به فسق (گناه/ نه خطا) شود. مثلا علیه نظام مشروع و قانونی اقدامات براندازانه انجام دهد.
  3. این حبس چه حبسی است؟
    در ادامه روایتی افزوده شده است که حضرت فرمود: حبس امام بعد از اجرای حد، ظلم است!
    یعنی این حبس و زندان قبل از مرحله اجرای حد (اگر مشمول حد باشد) است.

 یکی از کسانی که حصر علماء را باتوجه به همین روایت تئوریزه کرد آیت الله منتظری بود. دراینباره می نویسد: “پرواضح است که در این صورت زندان در مرتبه متأخر قرار می گیرد. یعنی ابتدا او را پند و نصحیت داده و موعظه یا تهدید می کنند اگر این کارها اثر نبخشید، او را به زندان می افکنند. در این صورت زندان او نیز از نوع زندان تعزیری محسوب می شود و اگر زندان در ادب کردن او موثر نمی باشد باید نوع زندان او را بدین گونه مشخص کنیم که بگوییم او را برای دفع شر و زیانش از جامعه و مردم زندانی کرده ایم که در این صورت زندان او نه جنبه تعزیری دارد و نه جنبه حدی (بلکه صرفاً برای تامین مصالح عمومی جامعه است[۳])”.

نمونه هایی از سیره امام خمینی

درباره افرادی از نهضت آزادی / و شخصیت حقوقی آن:

آیت الله اردبیلی نقل می کند: درباره برخی از افراد نهضت آزادی امام فرمود آنهایی را که من می شناسم، آدمهای مسلمان خوبی هستند.

یکی از آقایان می خواست تحریک کند؛ گفت: اینها روحانیت را قبول ندارند! امام فرمودند: روحانیت را قبول دارند، شماها را قبول ندارند. آن آقا گفت شخص شما را قبول ندارند. امام فرمود: قبول نداشته باشند من که اصول دین نیستم[۴]“!

این رعایت همان میزان دقیق است امام خودش را دین نمی داند و تشخیص و تطبیق آنها را چون متدینانه می داند، منع نمی کند.

گفته شد حکومت اسلامی هم دیگری هایی که اصول اساسی اش را قبول ندارند اجازه ورود به بدنه سیاسی اش را نمی دهد نامه امام درباره رسمیت نداشتن نهضت آزادی دراینباره مهم است[۵].

درباره آیت الله سید ابوالفضل زنجانی:

ایشان که مورد احترام علمی شهید مطهری و یاران امام و به تعبیر برخی از آنها عالم خداترسی بود، امام جماعت مسجد حسینیه ارشاد و از اعضای مقاومت ملی و جبهه ملی بود. نماز عید فطر سال۵۶ در تپه های قیطریه را او امامت کرد و بعد بنا به وصیت آیت الله طالقانی بر پیکر او نماز خواند. اما پس از پیروزی انقلاب فاصله گرفت و ازجمله در ۱۲شهریور۵۹ اعلامیه تندی نوشت که به تعبیر آیت الله اردبیلی بوی تکفیر امام را می داد! ایشان نقل می کند وقتی نظر امام را پرسیدند که چه کار کنند امام فرمود: هیچ چیز!

-: یعنی تذکر زبانی هم به ایشان داده نشود؟!

امام: چه تذکری؟! مگر شما چیزی می دانید  که او نداند؟!

امام فکر می کردند ممکن است من قضیه را در جلسه سران سه قوه طرح کنم و با او برخورد بکنیم با آن که خداحافظی کرده بودم صدایم زدند و فرمودند با آقا سید ابوالفضل کاری نداشته باشید[۶]“.

از این موارد معلوم می شود مواجهه با مواردی مثل آقای شریعتمداری در زمان ایشان بخاطر تفاوت با سید ابوالفضل زنجانی بوده است.

تا همراهی با کودتاگران نشده امام به حصر اجازه نداده است.

بررسی موارد حصر خانگی دیگر مثل مرحوم آیت الله محمد صادق روحانی مجال دیگری می طلبد. اینقدر گفتنی است که برادر ایشان(سید محمد) با وجود مخالفت های اساسی با امام حصر نشد[۷]. درباره ایشان(سید محمد صادق) هم وقتی در دولت اصلاحات برای رفع حصر ایشان واسطه شدند، رهبر انقلاب موافقت کردند[۸].

آیت الله منتظری هم پس از امام با ندید گرفتن توصیه -بلکه فرمان- امام خمینی درباره منافقین و لیبرالها، به حصری دچار شد که خود آنرا برای حاکم اسلامی مشروع شمرده بود!

حق این است که نحوه مواجهه و میزان تحریک همه این مخالفان با نظام اسلامی یک جورنبوده؛ استفاده دشمنان (بخصوص رسانه های دشمن) از مواضع آنها هم بالسویه نبوده است و این هم در تنوع برخورد اثر داشته است.

ته نوشت:

۱. پیروان ایدئولوژی های غیر اسلامی (مثل مارکسیسم) به نظر متفکران انقلاب اسلامی “ممنوع” از بیان نبودند، “مشروط” به مواجهه فکری با علماء دین بودند[۹].

۲.دیگری های مذهبی (هیاتها، مقلدین و مراجع غیر همراه با ج.ا و…) که تحلیل سیاسی متفاوتی دارند اما جزئی ثابت شده از توطئه ها نیستند و به نظر ما خطای در تطبیق و تحلیل دارند اگر ملحق به دسته اولِ دیگری ها (ممنوعه ها) شوند، به مرور به بزرگتر شدن جامعه مذهبیِ علیه نظام می افزایند. در نفی حکومت دینی طیف غیر مذهبی و این مذهبی ها به ائتلافی رسمی یا غیر رسمی می رسند و زمینه جذب طیف مذهبی و غیر مذهبی جامعه می شوند.

۳. تطبیق این موازین دقیق موجب شده قانونگذاران در قانون اساسی برای وزیر اطلاعات و قضائیه، اجتهاد و عدالت را شرط کنند.

این امور را نمیتوان بروکراتیک کرد و از نصابها کاست!

دستگاه امنیتی مامور مواجهه با توطئه های براندازی است، عالمان موظف به مواجهه با دیگرهای علمی اند و مداحان و هنرمندان انقلابی مسئول مواجهه با خوانش های غیر انقلابی مثل خود اند. این سه، جای هم نمی نشینند.

محسن قنبریان ۱۴۰۱/۱۰/۱

[۱] تهذیب الاحکام ج۶ص۳۲۱/ الفقیه ج۳ص۳۱

[۲] روضه المتقین ج۶ص۹۰

[۳] دراسات فی ولایه الفقیه ج۲ص۴۸۳/مبانی فقهی حکومت اسلامی ج۴ص۱۵۹

[۴] گفتگو با روزنامه جمهوری اسلامی ۱۰خرداد ۹۰
مصاحبه با آیه الله سید عبد الکریم موسوی اردبیلی

[۵] ارزیابی عملکرد «نهضت آزادی»

[۶] گفتگو با روزنامه جمهوری اسلامی ۱۰خرداد ۹۰

مصاحبه با آیه الله سید عبد الکریم موسوی اردبیلی

[۷] ر.ک: مقاله تحلیلی بر معارضه و رویارویی روحانیون مبارز انقلابی با آیت الله سید محمد روحانی در نجف / مجتبی شهرآبادی / پژوهش در تاریخ سال نهم ش۲۵و۲۶ پاییز و زمستان۹۸

[۸] ر.ک: روایات و خاطرات سید مهدی امام جمارانی تدوین دکتر صادق عبادی ج۲ص۷۴۴

[۹] ر.ک: پیرامون انقلاب اسلامی شهید مطهری

آرتین یتیم نیست؛ یتیم…!

امام حسن عسکری(ع) فرمود:

«سخت تر از یتیم جدا شده از پدر، یتیمی است که از امامش جدا شده و توانایی دستیابی به وی را ندارد. و حکم امامش را درباره مسائل دینی مورد ابتلا نمی‌داند. آگاه باشید هر فرد ناآگاه به شریعت ما که از دیدار ما محروم است، یتیمی است که در دامن عالمان شیعه جای دارد(یَتِیم فِی حَجرِه). آگاه باشید، هرکس وی را هدایت و راهنمایی کند و شریعت ما را به وی بیاموزد، در مقام رفیق اعلی با ما خواهد بود» (احتجاج،ج۱،ص۶۶)

آرتین یتیم نیست. یتیم، ما و دختران و پسران مان ایم که از امام خود(ع) دور و برخی فرزندانمان این روزها در مخالفت با برخی ارزشها برخاسته اند؛ در سلف مختلط دانشگاه، جشن آزادی حجاب می گیرند و…! زیر نوازش پدرانه عالم دینی هم قرار نگرفته اند. همانها که امروز آیت الله خامنه ای، “بچه های خودمان” خواند که: “به دلیل برخی هیجانها و احساسات و برخی بی دقتی ها در مسائل، وارد میدان شدند”.

ای بسا علیه همین عالم دینی شعار هم بدهند/ بنویسند؛ اما ایشان امروز درباره شان فرمود: “افرادی را هم که معاند نیستند اما بر اثر غفلت یا بدفهمی و شنیدن مطالب نادرست در رسانه ها با دشمن هم صدایی می کنند، بدون دعوا کردن و با نوشتن و پیام دادن و استدلال، مراقبت و ارشاد کنید”.

بهانه تبریک ولادت امام حسن عسکری(ع) بود؛ و الا حرف در عمل به این روایت در شرایط کنونی ما بسیار است! “کان معنا فی الرفیق الاعلی” مزد کارهای کاغذی و نمایشی و حتی گاهی فرار افزا نیست!

 

محسن قنبریان

آیه‎‌ای برای فتنه‌ها

چکیده ای از سخنرانی حجت الاسلام قنبریان، در دانشگاه علم وصنعت تهران، دانشگاه شیراز منتشر می‌شود.

هرفتنه و التباسی حصحصه ای دارد!

آیه۵۱ یوسف کلمه اسرار آمیزی دارد:”اَلآن حَصحَصَ الحَقُّ” الان حق آشکار شد!

یوسف ازاول معصوم بود. برای گمان سوء احتمالی، پارگی پیراهن از پشت و شاهد و… هم آمد؛ اما وقتی این معصونیت، به مظلومیت رفتن به زندان(۷سال) انجامید، بعد از آن در مجمع زنان گفته شد: الآن حَصحَص الحق!

هرجا التباس و اشتباه، قاطی شدن باطلی در حقی، ودر یک کلمه فتنه‌ای باشد؛ الآن حصحص الحقی دارد،یا باید داشته باشد؛ مقداری تدبیری مقداری تقدیری و ربانی.

شهادت مظلومانه زن و کودکان در شاهچراغ الآن حصحص الحق فتنه۱۴۰۱ بود!

مگر در ماجرای مهسا امینی وپس از آن چیزی از التباس، قاطی شدن حق و باطلی بود؟!

برای بعضی نه! اما یک جامعه باید منتظر هم بمانند. بعضی دیرتر میرسند، دیر باورترند، منابع اطلاعات‌شان از دیگران است، به رسانه خودی و حتی مسئولین بی اعتمادند.

بعضی بستره‌ها هم بود، شکاف نسلی، گسل جنسیتی و مذهبی و…؛ بالتبع انتقادهایی از برخی رویکردها و عملکردها در حوزه زنان، حجاب و…بود.

اینها اقلا بنظر آن شهروندان حق و مانع دیدن باطلِ دشمن می‌شد.

۵ ضلعیِ معنای حصحصه:

این کلمه رازآلود فقط یکبار در قرآن آمده و پنج لبه معنا دارد که برای ما مشکل گشایی می‌کند:

  1. ظهور بعد از خفاء و کتمان[۱]
    عکس‌های سلفی ما -که درصدی هم در حباب رسانه می‌افتد- با عکس ماهواره‌ایِ مثل رهبر انقلاب یکی نبود! بسیاری از ما، عاملیت و فاعلیت تحرکات خیابان را همان گسل‌ها و انتقادها و اعتراض‌ها می‌دیدیم. دشمن هم وجود خود را کتمان می‌کرد، حداکثر در بازتاب رسانه‌ای خیابان و کشاندن به مجامع بین المللی رو بازی می‌کرد.
    ماجرای شاهچراغ شد: الآن حَصحَص الحق!
    جای کتمان نماند که داعش (دشمن نشان دار) جنایت کرد.
    آشوب خیابان متاثر از مخالفان اروپایی و برلین بود نه داعش؟!
    همان وقت که پلیس آتش زدند و علیرغم بردباری بیشتر نیروی انتظامی خشونت بیشتر(رفتاری و زبانی) نشان دادند؛ برای بعضی شباهت به دشمن -نه هم وطن- معلوم شد؛ اما بعضی هنوز…!
    ماجرای شهید آرمان علی وردی کاملا شبیه کار یک دشمن بود؛ اما دشمن باید با نشان رسمی خود می‌آمد تابعضی باور کنند. شاهچراغ چنین شد!
  2. جدا کردن حصه و نصیب حق از باطل[۲]
    درحصحصه باید حصه و سهم باطل معلوم شود.
    در زاهدان هم -در بیانیه شورای تامین- بی گناهانی کشته شدند؛ چرا برای آنها ایران تسلیت نشد؟! خون شیرازی و شیعه رنگین‌تر از زهدانی و سنی است؟! کشته شاهچراغ شهید است و مسجد مکی نه!
    هرگز! خون هر بی‌گناهی محترم است. خون ریخته شده بی‌گناه دو وجه دارد:
    – وجه نزد خدایی: که فرقی نمی‌کند و خداوند برای هر دو منتقم است و ولیّ دم یا دیه قرار داده است.
    – وجه برای ما: کارکرد اجتماعی ‌های ریخته شده مثل هم نیست. در زهدان نمی‌شد دست گذاشت کدام بی‌گناه و کدام فرد مسلح یا حمله کننده به پاسگاه بود؛ اما در شاهچراغ یک اسلحه به دست بود و یک حرم بی‌پناه و بیگناه!
    لذا شهدای شاهچراغ الآن حصحص الحق ماجرا شدند[۳].
  3. باطل را زائل هم می‌کند[۴]
    در حصحصه، حق فقط آشکار و از باطل متمایز نمی‌شود؛ بلکه باطل را هم رسوا و زائل میکند.
    شهدای امنیت هم شهید بودند. اینبار اصلا بخاطر تدبیر انتظامی و مقابله با کشته‌سازی، شهدای امنیت به شکل معنا داری بیشترند. اما آن شهیدان عزیز کل جامعه را به حصحصه نرساندند! برای بعضی این بودکه: در درگیری و آشوب اینها میزنند، آنها هم میزنند؛ طبیعی است برخی از این طرف هم کشته شوند!
    اما در عملیات تروریستی شاهچراغ، کشتن زن و بچه و پیر و جوان در حال غفلت(ترور) آنهم با آن وضع که بروی و برگردی و تیر دوباره بزنی و…! کودک شیرخوار و بچه دبستان، شهادتش کارکرد اجتماعی متفاوتی از شهادت مرزدار و پلیس دارد؛ پس: الآن حصحص الحق!
  4. ثبات و استقرار حق را هم در پی دارد[۵]
    در حصحصه، حق باید به ثبات و استقرار هم برسد. مثل یوسفی که نه فقط تبرئه شد بلکه در حصحصه، امین و عزیز مصر هم شد.
    ماجرای شاهچراغ و نوع شهادت آن عزیزان، ملت را به صحنه آورد؛ رمز همیشگی استقرار حقِ در این ۴دهه، حضور میلیونی مردم بوده است که دوباره شد؛ پس: الآن حصحص الحق!
  5. تکرار ظهور[۶]
    از دیگر ویژگی‌های حصحصه این است که امری را درظهور و تبیّن خود، پس از تکرارها به ظهور نهایی می‌رساند و پس از آن هم تکرارش می‌کند. ظهور معصومیت یوسف از بدو ورود تا پس از زندان را به رخ می‌کشد و به اوج خود (تبرئه و امین مصر شدن) می‌رساند و بعد هم پاکی او را تکرار می‌کند.
    شهدای شاهچراغ، نمادی می‌شود برای التباس‌های بعدی! مرز مراقبتی در ذهن ایرانیان می‌شود که مراقب باشند: انتقاد و اعتراض اگر به درگیری یک ماهه خیابان رسید راه برای تروریست‌ها باز می‌شود! از این حیث هم: الآن حصحص الحق!

[۱] یقال حصحص الشئ: اذا ظهر بعدخفاء او تبیّن بعد کتمان

[۲] اشتقاق از”حصه” = نصیب و قسمت. بانت حصه الحق و جهته من جهه الباطل

[۳] در سیره امیرالمومنین(ع) هم بین کشته “الهائشات”(فتنه ها و درگیری های شبانه و…) و “الغارات” یورش های تروریستی به شهرها و بی پناهان فرق است. برای دومی بود که فرمود اگر کسی بشنود و بمیرد ملامتی ندارد!

[۴] الحاصه: مایَحُصّ شعرها: یحلقه کله فیذهب به/ ناقه حَصّاء : لیس علیها وَبَر  ظهوره ظهوراً یُذهب الباطل

[۵] در معانی حصحص: الحرکه فی الشئ حتی یستقرَّ فیه و یستمکن

[۶] حصحص فعل ثنائی مکرر بر وزن فعلل است و این صیغه دلالت بر تکرار حدوث فعل می کند.

فقط فاسق رسوا می شود!

پاسخ این خط رسانه ای حامیان اغتشاش هم جمله دیگر زینب کبری(س) در همان خطبه (الحمدلله اکرمنا بالشهاده) است:

اِنَّمَا یَفْتَضِحُ الْفاسِقُ وَ یَکْذِبُ الْفاجِرُ وَ هُوَ غَیْرُنا
فقط فاسق رسوا و فاجر دروغ می گوید و او کسی غیر ماست!

نظام اسلامی درباره هیچ یک از دخترانی که سوژه یک ماه گذشته اینان بود، دروغ نگفت؛ ولی اینها درباره همه آنها دروغ گفتند!
حالا خط شان این است که شاهچراغ را سینما رکس جا بزنند!
فاسق رسوا و نابکار دروغ می گوید!

محسن قنبریان

آنی یا استمراری بودن انقلاب اسلامی چالشی‌ترین مسئله نظام است/ به عقیده امام و رهبر انقلاب، ولایت اداری وجود ندارد/ چگونه مطالبه‌گری به انسداد منجر می‌شود؟

حجت الاسلام و المسلمین قنبریان:

  • آنی یا استمراری بودن انقلاب اسلامی چالشی ترین مسئله نظام است
  • به عقیده امام و رهبر انقلاب، ولایت اداری وجود ندارد
  • چگونه مطالبه‌گری به انسداد منجر می شود؟

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی صدای حوزه، حجت الاسلام و المسلمین محسن قنبریان در جمع روحانیون تشکل فراگیر تبلیغ گروهی طلاب کشور، با تبیین دوگانه نهضت و نظام اسلامی، نسبت این دو بایکدیگر را مورد بحث قرار داد. وی سپس به نسبت آرمان ها با جمهوری اسلامی پرداخت و در ادامه به اختلاف نظر در مورد «آنی یا استمراری بودن انقلاب اسلامی» به عنوان اصلی ترین چالش نظری و مادر مباحثات مقام معظم رهبری و آقای هاشمی رفسنجانی اشاره کرد و اختلاف رای بر سر توسعه اقتصادی و غیره را فرع این مسئله معرفی کرد.

یکی از مباحثات اصلی و مادر مباحثات مقام معظم رهبری و آقای هاشمی این مباحثه است، نه بر سر توسعه اقتصادی و غیره، بلکه یک درجه عقب تر است. آیا انقلاب اسلامی یک آن بود و تمام شد و ما الان با جمهوری اسلامی هستیم که باید آن را حفظ کنیم که برخی زمان ها به آدمهای جمهوری اسلامی(یعنی همین آدم هایی که هستند) تنزل پیدا می کند یا نه، انقلاب اسلامی استمرار دارد؟

مردم به شدت به دنبال توازن آرمان‌ها هستند، که آزادی کنار استقلال باشد و جمهوریت و عدالت و پیشرفت در کنار یکدیگر باشند. آدم‌های سیاسی ما در هر انتخاباتی مردم را مخیر به یکی از اینها کرده اند. مردم ایران کماکان فریاد می زنند که ما این آرمان ها را با یکدیگر می خواهیم.

مشروح خبر:
آنی یا استمراری بودن انقلاب اسلامی چالشی ترین مسئله نظام است/ به عقیده امام و رهبر انقلاب، ولایت اداری وجود ندارد/ چگونه مطالبه‌گری به انسداد منجر می شود؟

پرسش و پاسخ با حضور حجت الاسلام قنبریان

جلسه پرسش و پاسخ با حضور حجت الاسلام قنبریان، مورخه ۲۴ بهمن‌ماه ۱۴۰۰ برگزار شد. سوالات و فایل‌های صوتی این جلسه جهت استفاده علاقه‌مندان منتشر می‌شود.

سوال:
  1. چگونه جهاد تبیین صورت بگیرد؟ (شیوه، نتیجه)
  2. با مسئولین باقیمانده از دولت قبل چه کنیم؟

[خلاصه سوال، مشروح سوال در فایل صوتی موجود است]

دریافت سوال اول تریبون آزاد با حجت الاسلام قنبریان | “دریافت از پیوند کمکی
سوال:
ماجرای اعترافات سعید امامی، ماجرای سقوط هواپیمای مسافربری، که گوشی‌ها را تحویل خانواده‌ها ندادند و به آنهایی که تحویل دادند فرمت شده تحویل دادند. فردای حادثه محل حادثه را صاف کردند. آیا این اقدامات در جمهوری اسلامی صحیح است؟
  دریافت سوال دوّم تریبون آزاد با حجت الاسلام قنبریان | “دریافت از پیوند کمکی
 
سوال: چند کتاب در … [رابطه] با تاریخ سیاسی اسلام [معرفی کنید].
  دریافت سوال سوّم تریبون آزاد با حجت الاسلام قنبریان | “دریافت از پیوند کمکی
 
سوال: به کدامیک از اهداف بعد از انقلاب رسیده‌ایم؟
  دریافت سوال چهارم تریبون آزاد با حجت الاسلام قنبریان | “دریافت از پیوند کمکی
 
سوال: [راجع به افزایش قیمت‌ها]  چگونه می‌شود که همه قیمت‌ها بالا می‌روند؟
  دریافت سوال پنجم تریبون آزاد با حجت الاسلام قنبریان | “دریافت از پیوند کمکی
 
سوال: الان نظر مردم مهم در آرا که همین دموکراسی باشد ولی دموکراسی مخالف ولایت الهی می‌باشد؛ پس چرا در جمهوری اسلامی دموکراسی اجرا می‌شود؟
  دریافت سوال ششم تریبون آزاد با حجت الاسلام قنبریان | “دریافت از پیوند کمکی
 
سوال: توضیحی راجع به تصویب نشدن طرح شفافیت آرا نمایندگان در مجلس انقلابی [بدهید]؟
  دریافت سوال هفتم تریبون آزاد با حجت الاسلام قنبریان | “دریافت از پیوند کمکی
 
سوال: توضیحی درباره علّت محاکمه نشدن بانیان وضع موجود [بدهید]؟
  دریافت سوال هشتم تریبون آزاد با حجت الاسلام قنبریان | “دریافت از پیوند کمکی
 
سوال: آیا اگر امام الان زنده بود آیا به همین روش مقام معظم رهبری عمل می‌کرد؟
  دریافت سوال نهم تریبون آزاد با حجت الاسلام قنبریان | “دریافت از پیوند کمکی
 
سوال: راهکارهای اقتصادی در این شرایط چیست؟
  دریافت سوال دهم تریبون آزاد با حجت الاسلام قنبریان | “دریافت از پیوند کمکی
 
سوال: به نظر شما تقوا و صبر و ولایتمداری پاسخگوی فشارهای اقتصادی بر مردم هست یا می بایست در کنار فاکتورهای بالا تلاش اقتصادی …
  دریافت سوال یازدهم تریبون آزاد با حجت الاسلام قنبریان | “دریافت از پیوند کمکی
 
سوال: [نوشتار نامفهموم] شدن روسیه و چین چه تبعات منفی میتواند در آینده برای کشور ایجاد کند؟ در این مسیر چه امتیازهایی باید به آنها بدهیم؟
  دریافت سوال دوازدهم تریبون آزاد با حجت الاسلام قنبریان | “دریافت از پیوند کمکی
 
سوال: در خصوص دسترسی آزاد به اطلاعات هم توضیح بدهید.
  دریافت سوال سیزدهم تریبون آزاد با حجت الاسلام قنبریان | “دریافت از پیوند کمکی
 
سوال: چرا شهرستان امیدیه بعنوان منطقه جنگی در تقسیمات کشوری لحاظ نشده اما شهرهای اطراف مثل هندیجان و ماهشهر هستند؟
  دریافت سوال چهاردهم تریبون آزاد با حجت الاسلام قنبریان | “دریافت از پیوند کمکی
 
سوال: توضیحی راجع به ادامه مذاکرات با ۴+۱ و پیشرفت مذاکرات [بدهید]؟
  دریافت سوال پازدهم تریبون آزاد با حجت الاسلام قنبریان | “دریافت از پیوند کمکی
 
سوال: در مورد مشکلات کشور و نوع اداره و مسائل بوجود آمده حقیقتا بچه‌های حزب اللهی دیگر هیچ جوابی به منتقدان ندارند تکلیف چیست؟
  دریافت سوال شازدهم تریبون آزاد با حجت الاسلام قنبریان | “دریافت از پیوند کمکی
 

رضای خدا در رضایت مردم

کاری بکنید که دل مردم را به دست بیاورید. پایگاه پیدا کنید در بین مردم. وقتی پایگاه پیدا کردید، خدا از شما راضی است؛ ملت از شما راضی است؛ قدرت در دست شما باقی می ماند و مردم هم پشتیبان شمایند.
امام خمینی ۶خرداد۵۸

“مردم یعنی همه مردم بدون امتیازهای طبقاتی و گروهی”
(رهبر انقلاب در تنفیذ رئیس جمهور جدید)

برای مردم ضربتی کار کنید

این چند روز میگذرد. این ریاست ها میگذرد. شما از محمدرضا نمیتوانید بالاتر بروید. او رفت، تمام شد؛ ما هم فردا، باید برویم. به فکر این باشید که اصلاح کنید خودتان را و برای این مملکت کار بکنید. ننشینید باز تو وزارتخانه ها و هی همان حرف های سابق باشد و همان کاغذبازی ها. اینها را به طور ضربتی کار بکنید.
امام خمینی ۲۰شهریور۵۹

صوت/ جلسه پرسش و پاسخ حجت الاسلام قنبریان پیرامون مسائل اخیر کشور

صوت جلسه پرسش و پاسخ حجت الاسلام قنبریان پیرامون مسائل اخیر کشور که مورخه ۱۵آذرماه۱۳۹۸ برگزار شد منتشر می‌شود.

پیشتر مشروح این نشست در مطلبی با عنوان «گزارشی از جلسه پرسش و پاسخ حجت الاسلام قنبریان پیرامون مسائل اخیر کشور» قرار داده شده است.

دریافت «صوت جلسه پرسش و پاسخ حجت الاسلام قنبریان پیرامون مسائل اخیر کشور» | “دریافت از پیوند کمکی

دوستان انقلابی را از مرجفون بدانیم یا ارکان ولائی نظام را از مدهنون؟!


دوستان انقلابی را از مرجفون بدانیم یا ارکان ولائی نظام را از مدهنون؟!

این ویدئوی آقای حسن عباسی امر را منحصر در پذیرش یکی از این دو گزینه می‌کند:

۱. اینها سخنانی ثابت نشده و “تکانه ساز” در جامعه(=رجفه- اراجیف به تعبیر قرآن) است که قرآن گوینده‌اش را از “مرجفون”(۶۰احزاب[۱]) و قانون مجازات تشویش اذهان عمومی می‌خواند!

۲. یا اگر سخنان درستی است؛ نهادهای نظارتی‌ای مثل شورای نگهبان و دستگاه‌های اطلاعاتی-امنیتی و قوه قضائیه جزء سازشکاران و اهل ساخت و پاخت با مجرمان و جاسوسان و به تعبیر قرآن از “مدهنون” اند! (٨۱واقعه [۲]و ۹قلم[۳])

  1. اگر نقل ایشان از دنیس رایس مبنی بر زد و بند آقای روحانی با اسرائیلی‌ها صحت داشته و اینقدر ارزش حقوقی دارد که مطالبه محاکمه او شود؛ پس چرا شورای نگهبان ایشان را برای فرد اول اجرایی کشور تأئید صلاحیت می‌کند؟!
    زدوبند با اسرائیل و صلاحیت ریاست جمهوری انقلاب اسلامی -یعنی دشمن شماره یک اسرائیل- چگونه قابل جمع است؟! ایشان رجفه می‌گوید یا آنها ساخت و پاخت کرده‌اند؟!

بدتر اینکه به تصریح سخنگوی شورای نگهبان، آقای روحانی فقط ۵رٲی از ۱۲رٲی شورای نگهبان را داشته و با وساطت آیت الله جنتی و شهادت ایشان مبنی بر تدین و مفید بودن آقای روحانی، رٲی لازم تأمین و تأئید صلاحیت می‌شود! (مصاحبه کدخدائی با روزنامه شرق ش ۱۷۹۲شنبه ۵مرداد۹۲[۴])

غیر از دستگاه‌های اطلاعاتی متعدد -که نفوذشان در موساد اسرائیل هم ادعا می‌شود- اقلا همین کتاب ادعائی ایشان سال۹۴منتشر شده است؛ چرا باز سال ۹۶یک جاسوس -به زعم ایشان- تأئید صلاحیت می‌شود؟!

زد و بند با اسرائیل از سن مرحوم هاشمی کم اهمیت‌تر بود؟! یا رد صلاحیتش هزینه‌دارتر بود؟!

  1. می‌گویند: نظام دارد با روحانی از در “رٲفت” برخورد می‌کند!

با چه منطقی تأئید صلاحیت و اجازه نشستن یک اهل زد و بند با اسرائیل در رأس هرم قدرت، رأفت نام می‌گیرد؟!!

اگر همین معیار و میزان در رٲفت را لحاظ کنیم؛ آیا هیچ مجرم امنیتی و سیاسی‌ای در زندان می‌ماند؟!

تازه بر آن اساس جاسوس‌ها و فتنه‌گرها فقط از زندان آزاد می‌شوند؛ و این رأفتی بسی ناچیزتر از نشاندن آن‌ها بر مناصب مهم کشور است!

لازمه حرف جناب عباسی یا ساخت و پاخت دستگاه قضائی با رئیس‌جمهور مرتبط با اسرائیل است! یا تبعیض نسبت به سایر زندانیان سیاسی و امنیتی!

آیا این لازمه را می‌پذیرند؟!

اگر جای “رٲفت”، “مصلحت” قرار دهند هم میوه نوبری از مصلحت عرضه کرده‌اند.

در کدام تعریف از مصلحت، یک اهل زد و بند با اصلی‌ترین دشمن انقلاب می‌تواند در بالاترین منصب اجرائی کشور بنشیند؟!

بنده ترجیح می‌دهم اقلا تنفیذ مقام ولایت را پای یک جاسوس تصویر نکنم و سخنان این دوستان انقلابی را رجفه بخوانم.

دوستان حزب‌اللهی و هورا کش و کف‌زن را هم به تأمل در لوازم منطقی این سخنان دعوت می‌کنم.

  1. موارد ادعائی دیگر(اعتقاد روحانی به مکتب اقتصادی نئوکینزی، جهل به مبانی علم دینی و…) نیز -گرچه در همه موارد مثل ایشان منتقد آقای روحانی‌ام- اما برای هیچکدام قانون یا فتوایی سراغ ندارم که به اتکاء آن، این‌ها جرم قابل پیگرد باشد!

آری باید آقای روحانی را برای این موارد وادار به مناظره با اهل علم و پاسخگویی در محافل حوزوی و دانشگاهی کرد؛ اما پیگرد قضائی و محاکمه برای چنین “مسائل نظری”، دقیقا تفتیش عقاید قرون وسطائی است!

اینکه بگوییم هرکه (حتی رئیس‌جمهور) تفاوت مبانی تثلیثی علم مدرن را از مبانی توحیدی علم اسلامی نداند یا اصلا قائل به تفاوت علم دینی و غربی نباشد؛ باید محاکمه شود؛ اسلام مناظره و بحث در نظریات را به اسلام محاکمه و پیگرد در عقاید و مسائل نظری تنزّل نداده‌ایم؟!

خدا را شکر بهشتی و مطهری و خامنه‌ای و مجتهدان انقلابی اما بصیر پی‌ریزان قانون اساسی و نظام قضائی بودند نه مثل آقای عباسی!

شاید منظور برادر دینی‌ام از “محاکمه”، محاکمه در مجلس -که همان استیضاح و رأی به عدم کفایت سیاسی است- باشد. در آنصورت هم این‌ها مثال‌های خوبی نیستند. ده‌ها دلیل بهتر از این‌ها “در سیاست‌ها و اجرای رئیس جمهور” برای استیضاح می‌شود فهرست کرد:

  • اجرا نکردن درست سیاست‌های اقتصاد مقاومتی
  • شوک دست‌ساز ارزی ۹۷ برای جبران کسری بودجه که غیر از کاهش ارزش پول ملی و کاهش ذخایر طلا با آثار تورمی‌اش صاحبان سرمایه را داراتر و بدهکاران آن سرمایه‌داران را بدهکارتر کرد و ظرف ۹ماه بیش از ۶۲۰هزار نفر را بر مددجویان کمیته امداد افزود!
  • سیاست‌های تورمی‌ای که ۱درصد تورمش ۱۵هزار میلیارد تومان رانت به نفع صاحبان سرمایه و برضد اقشار متوسط و محروم تولید می‌کند!
  • سیاست‌های خارجی عقیم و معطل کردن کشور به توافقات اروپایی-آمریکایی
  • و…

دراینباره یادداشت “مشکل‌ترین درس، سخت‌ترین عبرت” را مطالعه فرمایید.‌

محسن قنبریان
۹۸/۸/۲۲

[۱]   لَئِنْ لَمْ یَنْتَهِ الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَالْمُرْجِفُونَ فِی الْمَدِینَهِ لَنُغْرِیَنَّکَ بِهِمْ ثُمَّ لا یُجَاوِرُونَکَ فِیهَا إِلا قَلِیلا ﴿۶٠﴾

[۲]  أَفَبِهَذَا الْحَدِیثِ أَنْتُمْ مُدْهِنُونَ ﴿٨١﴾

[۳]  وَدُّوا لَوْ تُدْهِنُ فَیُدْهِنُونَ ﴿٩﴾

[۴]   http://www.sharghdaily.ir/fa/main/detail/16299