بایگانی برچسب: s

شطرنج مصونیت در شرایط دو قطبی!

  1. آیا جامعه کنونی ایران دچار دو قطبی نیست؟!
  2. آیا یکی از موارد دو قطبی، مواجهه با فضای مجازی نیست؟!
  3. آیا خود فضای مجازی عامل تشدید دو قطبی است؟!
  4. در این شرایط طرح ها و سیاستها بخصوص آنان که طرفی از این دو قطبی است چه روالی باید طی کند؟!

  1. فضا دو قطبی است!
    دو قطبی شدن(antagonism) به معنای تعارض و تشتت در افکار عمومی و حالتی است که به موجب آن گروهی سیاسی یا اجتماعی درباره مساله ای به زیر گروه های مخالف تقسیم می شوند.
    بنظر میرسد دو قطبی شدن را نتوان در فضای عمومی مان تکذیب کرد. لازم نیست زور اجتماعی دو قطب متخالف همیشه تکافو داشته باشد یا حتی میدان اثر یک قطب همیشه بیشتر باشد! نه، ممکن است برخی از اعضای قطبی در سوژه ای دیگر در قطب دیگر قرار گیرند.
    ماجرای آبان ۹۸/ ترور سردار _ سقوط هواپیمای اکراینی/ انتخابات ۱۴۰۰/ و…
    سوژه هایی برای دو قطبی شدن گشت. اما در همه تکافو نبود و همیشه قطب پرمیدان تر، در یک طرف ثابت نبوده است.
  2. فضای مجازی خود سوژه دو قطبی!
    یکی از موارد دو قطبی در این سالها نحوه مواجهه با فضای مجازی توسط مردم و حاکمیت است که به تقابل و تخالف انجامیده و خود را بطور جدی در فیلتر تلگرام و طرح صیانت نشان داد.
    خصوصیت دو قطبی شدن فضا این است که کمتر استدلالها شنیده و بررسی صورت می گیرد. فضای صفر و یکی و سیاه و سفید غالب میشود و کار به لجبازی و هرنوع حمله و دفاع می کشد.
    در دو قطبی مردم-مردم ، “بلاک” و “آنفالو” کردن افزایش می یابد و در دو قطبی حاکمیت-مردم ، الزام و تصلّب از یک طرف و لجبازی و نافرمانی از طرف دیگر بیشتر میشود.
  3. فضای مجازی خود مشدّد دو قطبی!
    فضای مجازی، هم سوژه دو قطبی است و هم خود تشدید کننده آن است.
    به حسب پژوهشی که در بازه ۲۰۱۰تا۲۰۱۴ در فیس بوک انجام شد، مشخص شد مردمی که در این فضا حضور دارند، تنگ نظرتر و متعصب تر شده اند! بجای تعامل و تمایز به دنبال عقاید مشابه خود می گردند و جای تعامل و تضارب، باعث تقویت و استحکام تعصب، تفرقه و قطبی شدن می شود.
    مطالعه ای در برخی سوژه های دو قطبی در ایران هم همین را تایید می کند[۱]
  4. حکمرانی در فضای دو قطبی!
    در چنین فضایی، حکمرانی (بخصوص وقتی با طرح هایی در جانب یک قطب صورت گیرد)، خود تشدید کننده دو قطبی است. بطور معمول وزن مردم در مقابل قطبی که حکمرانی مایل به آنسو ست، افزایش می یابد و همه خصائص دو قطبی پیدا میشود. اقناع سخت و ناممکن میشود و نافرمانی افزایش می یابد، پرخاش های مجازی گسترش می یابد که خود، موج های فزاینده دو قطبی میشوند.
    راه حل امیر المومنین(ع) در چنین شرایطی در خطبه۱۶۸ بیان شده است؛ وقتی جامعه دچار دو قطبیِ فعال مخالف-موافقی شده(و عده ای هم بیطرف) توصیه ایشان یک چند ضلعی است:
    فَاصبِروُا حتّی یَهدَاَ الناس: شکیبایی کنید تا مردم آرام شوند.
    وَ تَقَعَ القُلوبُ مَوَاقِعَها: دلها از تب و تاب بیافتد.
    وَ تُوخَذَ الحُقُوقُ مُسمَحَه: گرفتن حقوق[یا وضع قانون] آسان شود.

از اینرو بنظر میرسد در این شرایط، پرداختن به طرح ها و سیاستهایی که ائتلاف قلوب جامعه(مردم-مردم و مردم-حاکم) را بیشتر می کند، اولویت داشته باشد؛ نه پرداختن به طرح هایی که دو قطبی موجود را بیفزاید.

هنوز دو قطبی انتخابات و چالش جمهوریت فرو ننشسته؛ اصلا وقت خوبی نیست چالش آزادی هم بر آن افزوده شود!

درباره محتوا و نحوه صیانت در نوبتی دیگر سخن خواهم گفت.

محسن قنبریان ۱۴۰۰/۵/۹

[۱] فضای دو قطبی جامعه‌ی ایران و نقش شبکه‌های اجتماعی در تشدید آن

وجوب اطاعت از ولایت و حکومت و سرپیچی نکردن از فرمانهای حکومتی در فرهنگ غدیر منوط به انجام این وظایف حکومتی است:

  1. اصل شفافیت و مخفی نکردن امور جز اسرار جنگی
  2. جز در احکام شرع، بدون مشورت عمومی سیاست گذاری نشود!
  3. حقوق ملت از وقت و محل آن به تاخیر نیافتد!
  4. مساوات در حقوق و قوانین رعایت شود!

 

این فرمایش حضرت امیر(ع) غیر از نامه۵۰ نهج البلاغه، در امالی شیخ طوسی ص۲۱۷و۲۱۸ آمده است. نظیر آن در بحار ج۷۲ص۳۵۴ هم هست.

در اینباره که این تکالیف متقابل چگونه مردمسالاری دینی می‌سازد اینجا بخوانید:

یادداشت مرتبط: تبعیض قضایی موجب عدم مشروعیت میشود! را اینجا بخوانید:

تا پلیس امنیتِ تراز!

پلیس، مصرف کننده تحلیل ها و راهبردهای شوراهای تامین و در مقیاس ملی شورای عالی امنیت و سطوح بالای حکمرانی است.

یک) این تحلیل که:

” اغلب موارد[اعتراضات خیابانی] حق با مردم است و اگر این توقعات و انتظارات برآورده نشود، اعتراض می کنند”.(رهبر انقلاب۹۸/۱۰/۱۱)

“حالا خب، مردم ناراحتیشان را بروز دادند و اظهار کردند؛ هیچ گله ای نمیشود داشت، ناراحت اند”.(رهبرانقلاب۱۴۰۰/۵/۱)

 یک پلیس امنیت و یک سبک مواجهه با مردم معترض می سازد[باید بسازد]!

دو) این تحلیل که:

“من در مجلس استدلال کردم که اگر شما دنبال اجرای یک سیاست مشخص هستید[مثلا گرانی بنزین] باید منتظر یک سری عواقب اجتماعی-سیاسی تصمیمات خود نیز باشید. مثلا دولت کره سیاست های خود را به صورت علنی اعلام می کند و به شدت نیز پیگیری می کند، وقتی هم با واکنش های کارگران و دانشجویان روبرو می شود، پلیس را برای سرکوب آنها به خیابان ها می فرستد. اگر قرار باشد بخواهیم چنین واکنش هایی را شاهد نباشیم، هرگز سیاست ها و تصمیم هایی را که مدنظر داریم، اجرا نخواهیم کرد”(استدلال یکی از مسئولین سازمان برنامه و بودجه در دهه۷۰/کتاب اقتصاد سیاسی ج.ا  ص۲۲۶)

 یک پلیس امنیت متفاوتی را می سازد!

نتیجه:

می توان تقویم گذاری کرد در کدام اعتراض و کدام شهر و دوره، “پلیسِ یک” و در کدام “پلیسِ دو” داشته ایم؟!

بالاتر میتوان ارزش گذاری و مطالبه گری کرد که: چرا وقتی اغلب حق با مردم است؛ اغلب پلیسِ یک را نداشته باشیم؟!

محسن قنبریان

یک سؤال متفاوت از احیای برجام!

سؤال نه هسته ای است نه دیپلماسی؛ سؤال از نحوه حکمرانی آقای روحانی است:

چرا احیای برجام و مذاکرات وین، اندازه سه برابر سازی قیمت بنزین برای طرح در شورای سران ارزش ندارد؟!!

هرجا رئیس دولت خواسته اختیارات مجلس یا قضاییه را به نفعِ تصمیم خود بکاهد، مساله را مربوط به جنگ اقتصادی شمرده و به شورای ۱۷نفره سران با اکثریت قاطع دولتی ها برده است. اما محوری ترین مساله ی جنگ اقتصادی و تحریم ها یعنی مذاکرات را به شورای سران نمی برد!

 کدام مهم تر است: سه برابر کردن قیمت بنزین یا خروج و بی تعهدی آمریکا نسبت به برجام و روند برگشت او؟!!

سران دو قوه دیگر هم صرفا تماشاگر و منفعلند و احتمالا بعداز کلاه دوباره آمریکایی ها بر سرمان، بیانیه می خوانند!

جای رئیس مجلس، یک نماینده می گوید: مجلس در جریان مذاکرات وین نیست!

این دوگانگی در تصمیم سازی درباره جنگ اقتصادی چه منطقی دارد؟! سران قوای دیگر چرا ماشین امضاء شدن برای حکمرانی محفلی آنهم به شکل گزینشی را پذیرفته اند؟!!

اندر مذمت ستادهای ملی و شوراهای عالی!

تفکیک قوا اصلی عقلائی است برای اینکه “مجری” و “قانون گذار” و “ناظر” یکی نشود.

به بهانه چند صدا نشدن، برای هر مسأله اصلی کشور، ستاد ملی یا شورای عالی تشکیل میشود. از سه برابر کردن قیمت بنزین تا کرونا و…!

در نسبت های نابرابر از دولت و مجلس و قضائیه، در آن ستاد و شورا، نماینده می آورند. باضرورت سازی و گره نمایی، مجوز شرعی هم میگیرند!

بعد چون متشکل از نمایندگان همه قواست، هم قانون وضع، و هم اجرا می کنند.(مثل مصوبه های مجازات جرائم کرونایی)!

بدتر اینکه مثلا دادستان میتواند به ترک فعل یک شهردار بپردازد اما قوه قضائیه به ترک فعل یا تخلف رئیس جمهور (رئیس ستاد ملی، شورای عالی) نمی پردازد؛ چون خودش هم در آن ستاد و شریک تصمیم شده است!

خط و نشان های رسانه ای این روزهای مجلس و قضائیه علیه رئیس ستاد ملی را تعقیب کنید ببینید به جایی می رسد؟!!

پ.ن۱: هفتم فروردین رئیس جمهور با اعلام پایان پیک کرونا، وضعیت قرمز سراسری را موجب شد؛ اما پشت ستاد ملی کرونا متشکل از همه قوا مخفی است! دقیقاً مثل سه برابر کردن قیمت بنزین و کشته شدن ۲۳۰نفر در آبان!

پ.ن۲: ستاد ملی میتواند باشد؛ اما درون خود دولت، نه فرادولت با ریاست دولت!

برای قانونی شدن مصوبات خاص، ناگزیر است از مجلس شورای اسلامی مصوبه بگیرد!(اصل۷۱)

قوه قضائیه هم بر ترک فعل و تخلف مجریان، نظارتش باقی بماند!(اصل۱۵۶)

 برای ارتباط و هماهنگی با دولت، قانون،  وزیر دادگستری را تعبیه کرده است(اصل۱۰۶) چرادادستانِ کل، شریک تصمیمات شود؟!

این نحوه ستاد ملی و شورای عالی ساختن، حکمرانی را محفلی و جمهوریت را ذره ای می کند.

تنها شورای عالی مصرح قانون اساسی هم کارش “سیاست گذاری” و “هماهنگی” است نه قانون گذاری و فرار از نظارت!(اصل۱۷۶) که البته الان منشأ ستاد ملی و پشتیبان شورای عالی سران است!

فهرستی از برخی یادداشت‌ها و سخنرانی‌ها در حوزه سیاست و حکمرانی

  1. سلسله مباحث عاشورا موج سوم انقلاب محمد(ص)

  2. سلسله بحث عاشورا؛ نهضت مقدس

  3. سلسله بحث کوفه؛ نهضت، نظام، تاب آوری

  4. ناکارآمدی و نامقبولی و مصالح تصنعی

  5. سفارشات علی(ع) درباره قوه قضائیه

  6. تبعیض قضائی موجب عدم مشروعیت می شود

  7. سه بررسی لازم برای نقد و انتقاد حکومت و حاکمیت

  8. منبع خوب مچ گیری

  9. تجاوب نه تملق

  10. چگونگی نقد و انتقاد عقلائی

  11. انتقاد از نهادهای زیر نظر رهبری

  12. درس ناتمام

  13. پرسش و پاسخی درباره درس ناتمام

  14. اتاقهای خالی جای اتاقهای فکر در ساختمان جدید بعثه

  15. شهادت پاکدستی حضرت آقا برای منصوبین و وظیفه ما

  16. تابلوی قداست

  17. تناسب تقدّس جامعه و ولیّ امر

  18. خطبه فاطمی و تئوریزه آقازادگی

  19. از رسول الله(ص)نشد اقلا تاسی از پاپ…!

  20. شورای نگهبان تراز انقلاب ۱

  21. شورای نگهبان تراز انقلاب ۲

  22. شرط روحیه انقلابی برای اجتهاد

  23. امام خمینی و نظام انقلابی

  24. مسئولین و پدیده های اعتقاد سوز

  25. مکتب سلیمانی

  26. چالش افت مشارکت

  27. امیرالمومنین با قتل خطایی آشوبها چه میکرد؟

  28. جوشش انقلابی

  29. پای تخت

  30. نقد مستند بهتان برای حفظ نظام

  31. پرسمان انقلاب ۱

  32. پرسمان انقلاب۲(جانشینی رهبری)

  33. آیا بیت رهبری نیاز به سخنگوی رسمی ندارد

  34. بی پرده از انقلاب و تقلب

  35. فرعونی که هست؛ موسایی که…!

  36. رهبری برای مستضعفان جهان

  37. خامنه ای هم اگر پادشاه بود فرار می کرد!

  38. حساس نشو

  39. پرسش و پاسخ های نشست ۲۲بهمن
    پرسش و پاسخ/ ۱ ارائه راهکار
    پرسش و پاسخ/ ۲ آیا نظام اداری ما دچار فساد سیستمی است؟
    پرسش و پاسخ/ ۳ نقد قوه قضاییه
    پرسش و پاسخ/ ۴ مصلحت سنجی های بیش از اندازه در عملکردها
    پرسش و پاسخ/ ۵ عدم اعتماد مردم به نظام
    پرسش و پاسخ/ ۶ سهم رهبری و نهادهای زیر نظر او در مشکلات

  40. برای آینده انقلاب امید سرشار از کجا بیاوریم؟

  41. احکام ویژه/زمانبدی ویژه/مامور ویژه/کار ویژه

    ۰۱/ پیش درآمد

    ۰۲/ مأمور ویژه!

    ۰۳/ احکام ویژه!

    ۰۴/ زمان بندی ویژه!

    ۰۵/ کار ویژه!

  42. حاشیه ای طلبگی بر فرمایش یک بزرگ

  43. آیت الله سیستانی و مبارزه با آمریکا

  44. ضریب اباء از ضیم یا ننگ ناپذیری

  45. ذلک الدین القیم؟

  46. انقلاب اسلامی و اضطرار به امام زمان

ناکارآمدی و نامقبولی و مصالح تصنعی!

  1. رهبرمعظم انقلاب:

۱/۱: کارآمدی و مشروعیت:

 “مشروعیت همه ما بسته به انجام وظیفه و کارآیی در انجام وظیفه است. بنده روی این اصرار و تکیه دارم که بر روی کارآیی ها و کارآمدی مسئولان طبق همان ضوابطی که قوانین ما متخذ از شرع و قانون اساسی بایست تکیه شود. هرجا کارآمدی نباشد، مشروعیت از بین خواهد رفت[۱]“(تأمل کنید).

۱/۲: خواست مردم:

“خواست واراده وایمان مردم، حتی بالاتر از این عواطف آنها، پایه اصلی حکومت است. این نظر اسلام است و ما هم به همین معتقدیم[۲].”

بر این اساس مسئول ناکارآمد و نامقبول فاقد مشروعیت سیاسی است و “ثبوتا” نیازی به اتمام دوره نصب یا انتخاب برای برکناری ندارد.(راه های اثباتی این تعویض در قانون بیان شده است)

  1. شهید اول در کتاب ارزشمند القواعد و الفوائد، عزل منصوبان ولیّ امر را در سه مورد می شمارد:

۱. وقتی ولیّ امر در ابقاء آنها مشکوک [نه حتما مقطوع] به خوف مفسده ای باشد.

۲. وقتی کاملتر[و کارآمدتری] از او پیدا شود. بخاطر مقدم بودن اصلح بر مصلحت.

۳. وقتی مردم از او کراهت داشته و به دیگری انقیاد داشته باشند؛ حتی اگر آن دیگری اکمل از اونباشد و صرفا اهلیّت داشته باشد. چون نصب حاکم برای مصلحت مردم است؛ پس هرجا صلاح تمام تر باشد او ٲو٘لی است[۳]“.

براین اساس در قسمت انتصابی حکومت اصل بر مادام العمر بودن منصوب یا الزاما پایان دوره نصب نیست! اگر کارآمدی یا مقبولیت عمومی اش زایل شده، عزل و تعویض او لازم شده است.

  1. قانون اساسی جمهوری اسلامی که عصاره اجتهاد مجتهدان طراز اول انقلاب است:

در قسمت انتخابی حکومت، قانون اساسی برای تعویض حاکمان غیر کارآمد یا نامقبول قبل از اتمام دوره انتخابی چاره اندیشیده است:

۱. ریاست مجلس، هرساله باید از سوی نمایندگان انتخاب شود. یعنی انتخاب اولیه برای یک دوره ۴ساله نمایندگی نیست و در یک دوره نمایندگی ۴انتخاب ریاست مجلس وجود دارد.

۲. برای رئیس جمهور و وزیران، امکان استیضاح از سوی نمایندگان ملت درون دوره ۴ساله قرار داده است؛ که در صورت رٲی آوردن استیضاح، بدون اتمام دوره ، کنار نهاده شوند؛ وانتخاب جدید(برای وزیر) و انتخابات جدید(برای رئیس جمهور) برگزار شود.

۳.طبق اصل مترقی۱۳۶ اگر بیش از نصف کابینه به هردلیل(فوت، استعفاء، عزل، استیضاح) کنار رفتند؛ باید کل کابینه دوباره برای رٲی اعتماد به مجلس عرضه شود.(کابینه فعلا ۱۹عضو دارد واین دولت ۱۲عضو تعویضی دارد).

گرچه سهمی از ناکارآمدی ها بخاطر ساختارهای غلط است؛ اما مدیران منصوب و منتخب ناکارآمد و نامقبول هم کم نیستند.

از این ظرفیت قانونی وشرعی برای کاستن ناکارآمدی مُسری اجرائی، تقنینی، نظارتی در حوزه اقتصاد ومعیشت، عدالت و فرهنگ چرا استفاده نمی شود؟! چرا در قانونی نانوشته منصوبان درمدت مدید منصوب وفقط جابجا میشوند و منتخبان حتما باید تا پایان دوره بمانند؟!

آیا در انباشت ناکارآمدی در برخی حوزه ها، صرفا بحث کلامی کردن وتقصیر را متوجه این نهاد کردن وآن نهاد را رهاندن کفایت می کند؟! این کار -که بعضا ناصحیح وبامثالهای غلط از سیره ائمه هم انجام میشود- مفسده ی واقعی را زایل و صلاح مردم را تأمین می کند؟!

آیا شماتت مردم که حقتان است؛ خود انتخاب کرده اید! پاسخ مسئولانه به ناکارآمدی است؟! آیا انتصابی ها همه کارآمد و مقبولند؟! آیا کاندیدهای رقیب در همه دوره ها، همه کارآمد بوده اند؟!

بقیه منتخبین موجود مردم(نمایندگان مجلس مثلا) در کارآمد سازی بخش انتخابی دیگر(دولت مثلا) تا صندوق رٲی بعدی هیچ وظیفه قانونی ندارند؟!

إعمال این وظیفه قانونی با عرف های غیر قانونی(حتی تطمیع) یا مصلحتهای جناحی ممانعت نمیشود؟!

فراموش نکنیم مصلحت مردم وانقلاب در دوره های متوالی نباید فدای مصلحتهای تصنعی یا کم ارزش تر شود وعرف محافظه کاری جای رویه انقلابی سابق بنشیند.

(پیام این نوشته استیضاح این دولت نیست و توجه دادن به ظرفیتهای شرعی و قانونی برای کارآمد سازی حکمرانی است).

محسن قنبریان
۹۸/۹/۵

[۱] دیدار با خبرگان ۸۳/۶/۳۱

[۲] ۷۷/۱۲/۴پرسش و پاسخ با سردبیران نشریات دانشجوئی

[۳] القواعد والفوائد ج۱ص۴۰۵و۴۰۶