- مَحرم سازی حرام نیست بلکه یک حق است!
دختران عادتاً مصداق “مَن یُنَشّاءُ فی الحِلیه” اند؛ یعنی در زیور و زینت رشد میکنند، به حدی که گویی آن زینتها و زیورها، رشدشان میدهند.
پس برای زینت کردن، خودی نشان دادن و کارهایی از این دست، “حق” دارند محیطهای اختصاصی داشته باشند؛ مَحرم سازی فضای سالنهای جشن، تفریحات و ورزشهای خاص آنها، از این قبیل است[۱].
حتی این مَحرم سازی در فضای مدارس دخترانه هم میتواند جاری و تا حدود زیادی پاسخ به این نیاز طبیعی دختران باشد.
تاکید بر “حجاب شرعی” در “محیطهای مختلط”، در کنار آن “مَحرم سازی” همراه با “تامین امنیت آن” (عدم انعکاس رسانه ای و…) ، “توازن اسلام”و واقع نگری اش را نشان دهد.
استفاده از این حق برای همه طیف های دختران (محجبه و بی حجاب) جایز است. - جامعه، متکثر و ارزش ها هم، طیفی است؛ اما فلش پیشران ها مهم است!
بپذیریم در جامعه تکثر وجود دارد:
سطحی از دختران تا حرامهای شرعی یا سرحد حرام، میل و میدانهایی در جلوات تمدن جدید دارند.
سطحی دیگر از دختران تا مستحبات و حتی “ارزشهای غیر مولوی” حوزه دختران و زنان را دوست دارند رعایت کنند.
طیفی دیدن تحقق ارزشها بین این دو سطح (کف: واجب و حرام/ سقف: ارزشهای اخلاقی) ، واقع نگری دیگر اسلام است.
مثلا لازمهی این طیفی دیدن در برنامهریزی اجتماعی این است که نه زنان و دختران معمولی جامعه را از مباحات و حتی “مکروهات فردی” حوزهی زنان، منع کنیم.
و نه با برنامه ها و ایده ها، محجبه و چادریها را عملا به کف واجب و حرام سوق دهیم.
از حضور در ورزشگاه [۲]و کنسرت مجاز تا صنوفی از خوانندگی و استندآپ ها در برنامه های عمومی و رسانهای و هرچیز دیگری -بشرطی که حلال باشد- را نباید از دختران آخر طیف منع کرد.
همزمان نباید برای جذب به حجاب و چادر، از چادریها در اینگونه برنامهها استفاده کرد. پیشران جذب به حجاب، تنزل دادن های حجاب برتر به کف فعالیتهای مشروع نیست. - چادر، محلّل نیست؛ بلکه شأن ویژه دارد!
چادر، نه تنها محلّل (حلال کننده)ی حرام نیست بلکه حتی شأنی میآورد که رعایتش بر خانم چادری لازم می شود.
به تعبیر فقهی:
– برخی امور(محرمات و گناهان) به “شخصیت حقیقی” (یعنی روح و جان فرد) ضربه میزند که “خلاف عدالت” خوانده میشود و برای همه افراد جامعه یکسان است.
– در مقابل برخی اعمال و اطوار به “شخصیت حقوقی” و “جایگاه اجتماعی” لطمه می زند. این شخص واقعا نزد خداوند گناهی نکرده و روح لطمهای ندیده، اما جایگاه اجتماعی و دینی او در نزد مردم لطمه دیده است؛ این را “خلاف مروّت” میدانند.
– نکته اینجاست که بر کسی واجب نیست در “پرتو دین و مظاهر آن”، چنین جایگاهی را کسب کند؛ اما اگر حاصل شد، ضربه زدن به آن جایگاه جایز نیست؛ چراکه موجب وهن و سست شدن دینداری میشود.
مثلا بر طلبه در شرایط عادی، واجب نیست معمم شود؛ یا برای زن، آنچه واجب است، حجاب شرعی است؛ چادر واجب نیست. اما اگر طلبهای معمم و زنی چادری شد، هرآنچه به این جایگاه دینی لطمه بزند را باید رعایت کند.
ممکن است حرکت و اتفاقی واحد در دید عمومی جامعه از یک خانم چادری پذیرفته نشود اما برای یک شل حجاب، خوب هم باشد! - خلاف مروّت را حداکثری و موجب خانه نشینی زن چادری نکنیم!
نیاز به تکرار نیست که حجاب و بخصوص چادر، ابزاری برای “حضور اجتماعی زن مسلمان” است. اینگونه او با حیثیت مشترک با مردان (یعنی انسانیت منهای جلوه های زنانه) در “فعالیتهای اصیل اجتماعی” حضور خواهد یافت.
نباید دایرهی خلاف شأن و مروت، طوری تنگ شود که زنان محجبه از حضور در “عرصههای مهم اجتماعی” هم محروم شوند.
پیشران جذب دختران آخر طیف، حضور دختران محجبه در این نقش های اصیل اجتماعی است نه تنزل چادری ها به نقش های فیک و لهویات با چادر!
(تفصیل این اصول و چالش های تطبیق در موارد و مصادیق مجال دیگری می خواهد)
طیف چادری جامعه -که برترین حجاب زن و به تعبیر برخی مراجع، شعائر دینی [۳]را انتخاب کرده اند- این انتخاب اصیل و ارزشمند خود را پاس دارند؛ نه درباره اش آنچه خلاف مروّت است مرتکب شوند و نه هرچه بدین خاطر، دور از شأن خودشان است را بر دختران غیر چادری یا شل حجاب منع کنند.
واضح است آنها هم میتوانند از مَحرم سازی در مجالس خاص بهره ببرند و بین ارزش چادر و نیاز به زینت و شادی وتفریح جمع نمایند!
برتر از همه اینها حضور مفید خود در نقش های اصیل اجتماعی (در همه عرصه های انسانی) را با حفظ مادری و همسری افزایش دهند.
محسن قنبریان ۱۴۰۲/۳/۴
[۱] منطق جداسازی سالنهای مردانه و زنانه!
[۲] مجاز بودن حضور زنان در ورزشگاهها، یک حکم شرعی اجتماعی است+نسخه کامل کتاب
[۳] آیت الله العظمی فاضل لنکرانی/ جامع المسائل ج۱ص۸۰