بایگانی برچسب: s

سخنرانی/ ما کجای طرح مقاومت رهبری هستیم؟!

پنجمین سالگرد شهادت سردار سلیمانی/ هیئات دانشجویی دانشگاه های تهران /۱۱دی۱۴۰۳/ دانشگاه امیرکبیر

سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین قنبریان

  • زنده بودن شهید، زنده بودن یادش نیست؛ مراسم کافی نیست!
    طرح معمای حدیثی: عدم زوال طاغوتی که ایامش تمام نشده با جد و جهد امیرالمومنین علیه معاویه چگونه قابل جمع است؟
    جمع بین مشیت الهی_همت مردمی
    – جد و جهد جزیی از مشیت تغییر
    – مظلومیت و صبر جزء دیگر

 

  • طرح مقاومت رهبر انقلاب
    راه حل مردمسالار برای فلسطین/ وادار کردن اسرائیل بدان کار هسته های مقاومت
    این ایده در ذهنیت جهان اسلام نیست!
    وظیفه ۱ و ۲ ما…

 

  • مقاومت مردم پایه / اجتماعی کنار حکومی
    رقابت پیمایش ها در ایران و اراضی اشغالی
    مقاومت فقط در ایران نیابتی است؛ در خوب و بدش!
    حوثی ها در طرح رهبری نه بالعکس؛ ایران عقب تر از یمن نیست!
    حوثی ها وارث زید و خامنه ای وارث امام صادق(ع)…
    مقاومت و زندگی؛ نه مرگ، نه سازش!
    وظیفه ۳ و ۴ ما…

 

  • امت سازی و نقش آن
    وظیفه ۵ ما…

 

قانون اقدام متقابل علیه آمریکا، از ۸ماه قبل از شهادت سردار تاکنون باید ۱۷گزارش داده باشد!!!

وظیفه ۶ ما…

تقلیل گرایی به فقط مطالبه وعده صادق، مثل تقلیل حجاب به نیروی انتظامی و تقلیل حکمرانی مجازی به فیلترینگ است!

دانلود سخنرانی «ما کجای طرح مقاومت رهبری هستیم» | “دانلود از پیوند کمکی


ادامه خواندن سخنرانی/ ما کجای طرح مقاومت رهبری هستیم؟!

چرا دیگر ۱۹ دی ” آفریده” نمی‌شود؟

۱۷دی۵۶ وقتی مقاله روزنامه اطلاعات در سالگرد کشف حجاب، روحانیت را کنار کمونیستها، مخالف توسعه ایران قرار داد و به امام خمینی توهین کرد، خیزشی از سر غیرت دینی نسبت به مرجعیت رخ داد که سلسله جنبانِ تکانه های بعد شد و به ۲۲بهمن رسید!

در سال جاری در کنار حوادث جانکاه غزه و لبنان، ترور سران مقاومت از جمله سید حسن نصرالله، اسرائیل رسما دو تن از مراجع شیعه (آیت الله خامنه ای و سیستانی) را تهدید به ترور کرد؛ اما اتفاقی از جنس ۱۹دی۵۶ رقم نخورد؛ نه در حوزه، نه در قم، نه بالتبع در کشور!

شاید عده ای به افول جایگاه روحانیت و مانند آن ربطش دهند!

اما اقلا در مقیاسِ مقابله با اسرائیل و در درون خود حوزه چنین تحلیلی بیشتر خلاف واقع است!

پس کمبود کجاست؟!

“نداشتن پیوست اجتماعی مقاومت”!

همانطور که دیگر واقعه گوهرشاد تکرار نمی شود و متشرعان، مقابله با کشف حجاب را “فقط” از حاکمیت طلب می کنند؛ ۱۹ دی هم در آن خاستگاه، “تجدید” نمی شود و فقط سالگرد همان۵۶، “یادبود” می شود!

با بزرگان حوزه هم که حرف بزنی این حرف ها را می شنوی: “رهبری هرچه صلاح بداند!”  “درباره نوع و اندازه مواجهه با اسرائیل، نظام حکمرانی تصمیم می گیرد!”…

لذا به بیانیه یا حداکثر مطالبه وعده صادق پس از نماز جمعه بسنده می شود!

هیچ یک از اینها “جنبش اجتماعی” ۱۹دی۵۶ نیست، “مراسم” و “کلیشه” است!

تا مقاومت، “پیوست اجتماعی” و “عرصه خلّاق” نیابد؛ تا “نهاد اجتماعی” در کنار “سازمان حکومتی” جای درست خود -غیر از تکبیرگویی- نیابد؛ مثل آن ۱۹دی تولید نمی شود!

محسن قنبریان

مقاوم‌سازی مقاومت!

فوری‌ترها:

  1. هسته سخت مقاومت در ایران، اعتمادش را به فرمانده کل بیشتر کند، اجازه شک و تردید به خود ندهد. رهبر انقلاب به مبارزه و آرمان پشت نکرده است، حتی با حوثی ها مقایسه اش نکند!
  2. مقاومت عمومی ملت را گسترش دهد. پیمایش های جامعه ایرانی در مواجهه ها با اسرائیل باید در مسابقه با پیمایش های رژیم صهیونی باشد!
    “خوانش ملیِ مقاومت” بعلاوه تحقق فوری تر “سیاستهای اقتصاد مقاومتی” (بخصوص بند۱،۴،۵) راهبرد این بُعد مقاوم سازی است.
  3. بسیج جوانان سوری بدون داشتن حمایت حاکمیتی در سوریه (مثل زمان اسد)، “فن آوری اجتماعیِ” جدیدی می خواهد.
    تفکر اخوانی از اول اولویت احیاء خلافت اسلامی داشته و فن آوری اش جوانان مسلمانی را جذب و دست نیروهای بعضاً  نفوذی صهیونیزم و آمریکا داده است!
    چگونه جوانان معترض سوری بجای هرج و مرج یا حکومت استبدادیِ خواست آمریکا، متوجه مبارزه با اشغال اسرائیل شوند؟! پیشران این مهم چه می تواند باشد و نقش عالمان سنّی جهان اسلام و ایران در آن چیست؟!
  4. حزب الله علیرغم مقاومت مردم جنوب و تمایل ۷۶درصدی آوارگان وفادارش به عدم آتش بس (در فرض عدم آتش بس در غزه)، بخاطر مصالح دیگر و کل لبنان پیشنهاد آتش بس را پذیرفت.
    جنگ حزب الله_اسرائیل، تبدیل به توافق آتش بس دولت لبنان_اسرائیل شد؛ دیگر نقض آتش بس با موافقت دولت پاسخ می گیرد!
    در عراق مرجعیت تسلیم آمریکایی ها نشد که به انحلال حشد الشعبی فتوا دهد؛ لکن اصل جنگ و صلح و سلاح دست دولت را پذیرفت.
    حمایت از هسته های مقاومت لبنان و عراق، ابعاد دیپلماسی بیشتری را طلب می کند.

محسن قنبریان

مقاومت اجتماعی، خودِ زندگی است!

مقاومتِ اجتماعی یعنی در مقیاس فرد فرد، مقاومت؛ لذا هر نفر، منحصر به فرد است و ماجرای خود را دارد.

 

همه مثل هم، کمپین و تک سایز نیست؛ هیچ کس سیاهی لشکر و بی قصه نیست.

پیرمرد، “طور” خود و بچه و نوه، “جور” خود و زن و دختر “نحوه” خود را دارند؛ حتی دوتایش مثل هم نیست؛ به اندازه آدمهایش قصه دارد.

لذا پر روایت است؛ اینقدر که امپراطوری های رسانه ای نمی توانند همه اش را سانسور کنند!

 

شعار زده و کلیشه ای یا برساختی نیست، هرکس در موقف مقاومت، اقدام خاص آن موقعیت را می کند؛ گاه شُکر گاه شکایت، گاه رَجَز گاه زَجر و…

از اینرو واقعا زیبا و غیر تصنعی است؛ مثل یک بوستان با عطر و رنگهای متعدد و فراوان!

 

پهنایش همه جامعه است، نه صنف و جناح و طیفی خاص؛ حجاب، انتخاب موقف مقاومت شده، اما مثل “عهد تمیمی” هم بینشان پیدا میشود، باز در قامت مقاومت مقابل اسرائیل نه هنجار شکن علیه جامعه!

 

قصه این پیرمرد و دخترکش هم زیبا بود…

محسن قنبریان

 

مطلب مرتبط : غزه از دید تعلّم نه ترحم

مردم چکاره مقاومت‌اند؟!

اول سه تابلوی تاریخی ببینیم:

  1. سقوط بشار اسد و قبلش صدام حسین!
    بشار، به پایگاه روسیه فرار کرده بود اما هنوز برخی در ایران، به اطلاعیه های ارتش اعتماد داشتند! عقب نشینی ها را تاکتیکی می خواندند و منتظر بودند ورق برگردد!
    در عراق هم ارتشی که تا هفته قبل کویت را چند ساعته گرفته بود، مثل ارتش بشار شد!
    سقوط بغداد همه را غافلگیر کرد.
    بی مردم و نامردمی بودن، عامل شکست است! جنگ بشار یا صدام مساله مردم نبود و بالتبع جریان اخبار و راهبردها و یاری اش از آنها نمی گذشت؛ گرچه آنها قربانی اشغال و هرج و مرجش شدند!
  2. فرار سپاه حضرت امیر(ع) در صفین!
    معاویه بر تیری نوشت: “از بنده خیرخواه خدا! شما را آگاه کنم که معاویه می خواهد بند فرات را بر شما بگشاید تا همه غرق شوید! پس مراقب باشید”! و پرتاب کرد.
    تیر را یک نفر دید و دست به دست چرخید، شایع شد و جان گرفت. همزمان معاویه ۲۰۰کارگر را به کمرگاه رود فرات فرستاد تا با بیلها و زنبیل ها برای فریب حفاری کنند!
    تیر به حضرت امیر(ع) رسید فرمود: “هشیار باشید این حیله ای که معاویه بدان پرداخته نه درست است نه قابل انجام؛ او می خواهد شما را از جای [استراتژیک تان] براند! نادیده اش انگارید!”
    سپاه فریب صدای حفاری خورد و موقعیت را رها کرد؛ طوری که امیر(ع) هم ناگزیر شد با آخرین دسته به جای مرتفع برود! “(وقعه صفین ص۱۹۰)
    نظام علوی، مردم پایه بود؛ اما به تعبیر خود حضرت: “کَأَنَّنِی الْمَقُودُ وَ هُمُ الْقَادَهُ” (گویی من پیرو و آنها پیشوایند)!
    در این فضا مرجفون برنده اند! اتفاقی که در لیله الهریر و فردایش قرآن بر نیزه زدن بیشتر کارگر شد!
  3. شیرینی بدر صغری و مرجفون مدینه!
    مشرکان پس از پیروزی در اُحد با مسلمانها قرار جنگی دیگر کنار بازاری فصلی گذاشتند که بدر صغری نام گرفت. مسلمانها در حال آماده شدن بودند اما ابوسفیان آماده نبود. خشکسالی را بهانه کرد و بخاطری که مسلمانان جسور نشوند خروجی دو سه روزه از مکه کرد. نُعیم بن مسعود اشجعی را ۲۰شتر جایزه داد تا مسلمانان را منصرف کند. او با رجفه و شایعه آمد و به اصحاب گفت ابوسفیان همه را جمع کرده و اینبار متفاوت از قبل سراغتان می آید! خارج نشوید که جز فراری کسی نجات نمی یابد ! خانواده هایتان کشته می شوند و…
    بین یاران گشت و گفت تا رعب و وحشت افتاد و آنان از رفتن اکراه یافتند !(المغازی ج۱ص۳۸۶)
    رسول الله تهدید را خنثی کرد که: حتی اگر تنها باشد می رود!
    تهدیدها و رجفه ها با ازدیاد ایمان مومنان جواب گرفت(۱۷۳آل عمران) در مقابل شبکه مرجفون تهدید شدند(۶۰احزاب)
    خروج شیرین مسلمانان بدون جنگ، ۸روز در بازار فصلی به تجارت گذشت!

چگونه الگوی سوم ساخته شد؟!

عناصرش در این دو آیه است:

  1. یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا خُذُوا حِذْرَکُمْ…!(۷۱نساء)
    آیه خطاب به همه مردم است نه فقط فرماندهان و اولی الامر.
    حِذْر، بیداری و آماده باش و مراقبت همه جانبه در برابر خطر است. گاه برای ابزارِ برحذر شدن(اسلحه) هم به کار می رود؛ اما خودش بمعنای اسلحه نیست؛ چنانچه در آیه۱۰۲ همین سوره باز دستور می دهد: جایی(مثل نماز) که اسلحه زمین می گذارید هم حذرتان را داشته باشید! (…أَنْ تَضَعُوا أَسْلِحَتَکُمْ وَخُذُوا حِذْرَکُمْ…).
    از خبر دیده بانی تا ارائه تحلیل از آرایش صحنه، بیان درس و عبرتها تا پیشنهاد راهبرد مقابله درست و هرچه مثل اینهاست “اگر در مسیر ماندن و مقاومت” باشد، همه از مصادیق خُذُوا حِذْرَکُمْ است؛ و #مقاومت_مردم_پایه می سازد؛ لذا پیامبر می شنید، در راهبردها مشورت می گرفت که: در شهر بجگنیم یا بیرون؟! مسلمان عادی مشورت می داد که: خندق بکنیم! و…
    نمونه اول این را ندارد! کنار نهادن مردم از اینجا شروع می شود!
  2. وإِذا جاءَهُم أَمرٌ مِنَ الأَمنِ أَوِ الخَوفِ أَذاعوا بِهِ ۖ وَلَو رَدّوهُ إِلَى الرَّسولِ وَإِلىٰ أُولِی الأَمرِ مِنهُم لَعَلِمَهُ الَّذینَ یَستَنبِطونَهُ مِنهُم …﴿۸۳ نساء﴾
    و هنگامی که خبری از امن یا ترس به آنها برسد، آن را شایع می‌سازند؛ در حالی که اگر آن را به پیامبر و پیشوایان -که قدرت تشخیص کافی دارند- بازگردانند، از ریشه‌های مسائل آگاه خواهند شد…
    در مذمت منافقین و ضعاف مومنین است که خبری(خوب یا بد) از میدان را پیروزی یا شکست تلقی و ترویج می کنند و “قصد تضعیف روحیه دارند”. ترویج اخبار اثبات نشده، اتهام پراکنی بی اساس، بزرگ نمایی توان دشمن، تحقیر خودی و رد نکردن به اولوالامر، تابلوی دوم را می سازد.
    پیروزی یا شکست به جمع بندی میدان و راهبردهاست که کار اولی الامر است.
    کار اولی الامر در این حوزه، استنباط است. “نَبَط” اولین آب استخراج شده از چاه است و استنباط یعنی خارج کردن قول از حالت ابهام و رساندن به مرحله تمییز و تعیین.

ولیّ امر و مردم، مدار مقاومت اند؛ هردو!

محسن قنبریان ۱۴۰۳/۹/۲۶

استراتژی برای ظهور

 

اگر اخبار کثیر آخرالزمان هیچ استفاده درستی نداشت و فقط برای توقیت و تطبیق ناروا بود، با این همه تفصیل از معصوم سر نمی زد.

چگونه می توان با این روایات مواجهه درست و آینده نگر و استراتژیک داشت؟!

آیا می توان با تدبیر درست، علائم قطعی ظهور را تغییر کیفی داد؟! مثلا سطح مواجهه و نیرو و تخریب سفیانی را کاست؟!!

اگر مشتاق مطالعه در این حوزه هستید مقاله پژوهشی: رویکرد استراتژیک به ظهور را که سال۸۶ توسط حجت الاسلام و المسلمین قنبریان نگارش شده مطالعه کنید.

سخنرانی/ وجوب جهاد دفاعی (درباره فلسطین و لبنان)

درسهایی از نهج البلاغه

حجت الاسلام قنبریان؛ ۱۱ آبان ۱۴۰۳

سه مبارزه ای که نباید بین شان خلط کرد!

  1. قیام درون جامعه اسلامی علیه جائر یا غاصب برای تشکیل حکومت ولایی
    وجوبش منوط به شرائط و نداشتن توالی فاسد
    خطبه۵ در اینباره (افلح من نهض بجناح اواستسلم فاَراح)
    – شرائط مثل یار و ناصر
    – توالی فاسد مثل ارتداد عمومی (ر.ک: ولایه اللهیه الاسلامیه/ آیت الله مومن/ ج۱ص۱۷۲الی۱۷۸)
    روایات تقیه و احلاس بیوت و مانند آن متعلق به این نوع مبارزه است.
  2. جهاد ابتدایی با مشرکان
    منوط به حضور و اذن امام (بنابر مشهور)
    واجب کفایی بر مردان سالم و توانا
    صدر خطبه۱۴۶ در اینباره است…
    الان محل ابتلاء ما نیست!
  3. جهاد دفاعی؛ که برخی فقهاء تا ۴قسم شمرده اند:
    ۱. برای حفظ اساس اسلام دربرابر هجوم کفر، به هدف محو اسلام
    ۲. برای دفع متجاوزان به خون و ناموس مسلمانان(چه کافر چه ناصبی)
    – غارات در زمان امیر(ع)، داعش در زمان ما
    ۳. برای دفاع از مسلمانانی که با گروهی از کفار درگیرند و ترس مسلط شدن کفار بر آنان است (ولو اساس اسلام در خطر نیست)
    – دیروز جنگ ایران و روس، الان لبنان و اسرائیل
    ۴. بیرون راندن کافران اشغالگر از سرزمین اسلامی
    – مثل الان فلسطین
    – این اقسام را کاشف الغطاء افضل و کشته اش را مثل شهید در رکاب حسین(ع) می شمارد!
    اغلب صور این جهاد : بی نیاز اذن امام و فقیه/ واجب بر مرد و زن، کوچک و بزرگ، سالم و بیمار، دور و نزدیک!/ جواز همکاری با سلطان جائر در آن/ و…
    ذیل خطبه۱۴۶ و خطبه های ۲۷ در اینباره است.

گلایه ای از حوزه در اینباره

دانلود سخنرانی «وجوب جهاد دفاعی (درباره فلسطین و لبنان)» | “دانلود از پیوند کمکی

فلسفه تاریخ

جلوی “دین‌بازها” و سکولاریزم گرایشی را بگیرید | شأن پیش‌ساخته برای روحانیت درست نکنید

حجت الاسلام قنبریان | فلسفه تاریخ

 

برای قضاوت بهتر صوت کامل را اینجا بشنوید!

برای تفصیل درباره دین بازان و نقش آنان در سکولاریزم اینجا بشنوید!

برای تفصیل درباره شان پیش ساخته نداشتن روحانیت اینجا بخوانید! و بشنوید!

در اینباره به این منابع هم رجوع کنید:

رسائل شهید ثانی ج۲ص۷۹۲

حکومت در نهج البلاغه آیت الله خامنه ای

سخنرانی/ مهدویت و پایان تاریخ در نهج البلاغه

چند گزاره کلیدی از مهدویت در نهج البلاغه:

  1. رابطه مستقیم وضعیت دین و وضعیت امام:
    فَهُوَ مُغْتَرِبٌ إِذَا اغْتَرَبَ الْإِسْلَامُ(خ۱۸۲)
    – طلوع اسلام ناب هم مطلع رفع غربت امام است!
    توضیح از خطبه های ۱۴۷و۱۸۷
  2. تصرفات سیاسی اجتماعی امام غائب:
    أَلَا وَ إِنَّ مَنْ أَدْرَکَهَا مِنَّا یَسْرِی فِیهَا بِسِرَاجٍ مُنِیرٍ وَ یَحْذُو فِیهَا عَلَى مِثَالِ الصَّالِحِینَ، لِیَحُلَّ فِیهَا رِبْقاً وَ یُعْتِقَ فِیهَا رِقّاً وَ یَصْدَعَ شَعْباً وَ یَشْعَبَ صَدْعاً، فِی سُتْرَهٍ عَنِ النَّاسِ لَا یُبْصِرُ الْقَائِفُ أَثَرَهُ وَ لَوْ تَابَعَ نَظَرَهُ(خ۱۵۰)
    – امام غائب فقط مغیث و دارالشفاء نیست…
  3. مهیا شدن قومی از درون آن تصرفات برای ظهور:
    ثُمَّ لَیُشْحَذَنَّ فِیهَا قَوْمٌ شَحْذَ الْقَیْنِ النَّصْلَ تُجْلَى بِالتَّنْزِیلِ أَبْصَارُهُمْ وَ یُرْمَى بِالتَّفْسِیرِ فِی مَسَامِعِهِمْ وَ یُغْبَقُونَ کَأْسَ الْحِکْمَهِ بَعْدَ الصَّبُوحِ.( خ۱۵۰)
    – گزارش حدیث لوح از یاران غیبت هم همین است…
  4. استعاره های پرمعنا:
    برای غیبت:
    ضَرَبَ بِعَسِیبِ ذَنَبِهِ وَأَلْصَقَ الاَْرْضَ بِجِرَانِهِ (خ۱۸۲)
    برای ظهور:
    فَإِذَا کَانَ ذَلِکَ، ضَرَبَ یَعْسُوبُ الدِّینِ بِذَنَبِهِ، فَیَجْتَمِعُونَ إِلَیْهِ کَمَا یَجْتَمِعُ قَزَعُ الْخَرِیفِ (ح۱)
    – شما به آرزویتان می رسید(خ۱۰۰)
    – هوی به دین برمی گردد(خ۱۳۸)

دانلود «مهدویت و پایان تاریخ در نهج البلاغه» | “دانلود از پیوند کمکی

سخنرانی/ غیبت و سکولاریسم!

غیبت و سکولاریسم!
جلسه اول / ۸اسفند۱۴۰۲
هیات اصحاب الحسین(ع) دانشگاه تهران

تصحیح دو نگاه غلط:

  1. نسبت به امام غائب!
    امام منزوی از همه فعالیتهای سیاسی اجتماعی/ فقط مامور شفای شل و کورها…!
    امیرالمومنین(ع) برای او در همان دوره غیبت، باز کردن بندها، آزاد کردن بردگان، پراکندن جمع ها (ی دشمنان) و جمع کردن پراکندگی (مومنان) می شمارد!(خ۱۵۰)
  2. نسبت به فعالیت مومنان در غیبت!
    وقتی امام غائب فقط مغیث و دارالشفاء شد، فعالیت مومنانه هم ندبه خوانی و صدقه و ریسه و شربت و چراغانی می شود (نیمه شعبان حجتیه)!
    امیرالمومنین(ع) در کنار آن ولاء سیاسی-اجتماعی دوره غیبت امام(ع)، حرکت مومنانه را هم، صیقل یافتن قومی در فتنه ها و جلا گرفتن دیدگانشان از قرآن و حکمت نوشی شان در صبح و شام می شمارد!(خ۱۵۰)
    یعنی فعالیت سیاسی-اجتماعی؛ همان که در حدیث لوح هم هویداست.

عامل اصلی این سکولاریسم:
سکولاریسم گرایشی: یعنی همه فعالیت ها برای کسب دنیا و دوری از قداست و معنویت!
– اینرا دو طیف جلو می برند: سکولارها و بی دینان/ #دین_بازان! (قرآن سه بار درباره شان هشدار داده)
سکولاریسم دانشی: نظریه جدایی دین و امر قدسی از ساحت های اجتماعی و سیاسی؛ که سر آن سکولاریسم گرایشی سوار می شود!

دانلود سخنرانی «۰۱ – غیبت و سکولاریسم!» | “دانلود از پیوند کمکی

جلسه دوم / ۱۰اسفند۱۴۰۲
هیات اصحاب الحسین(ع) دانشگاه تهران

آسیب سکولاریسم گرایشی و دانشی
راه حل سلبی: لزوم مقابله عملی با دین بازان و مقابله نظری با سکولاریسم دانشی

راه حل ایجابی:
امتزاج درست معنویت و سیاست
خطبه۲۲۲ و مناجات شعبانیه؛ دوقلویند!
قله معنویت و سیاست:
– بندگانی که خداوند در ذات عقولشان با آنها راز می گوید، با نور یقظه بیدار و مردم را متوجه ایام الله می کنند و مصابیح هدایت در تاریکی ها می شوند، امر به قسط و عدالت می کنند و…(خ۲۲۲)
– الهی واجعلنی ممن نادیتَه فاجابک و لاحظتَه فصعق لجلالک فناجیتَه سرَّاً و عمل لک جهراً (مناجات شعبانیه/ همان مضمون خ۲۲۲)
امام بزرگوارما در این قله بود…

دامنه معنویت و سیاست
همان “نادیتَه فاجابک” اما نه در آن اوج، بلکه در دامنه: الهی اُنظر الیَّ نظر من نادیتَه فاجابک و استعملتَه بمعونتک فاطاعک (مناجات شعبانیه)
– تفاوت “اجعلنی” و “انظر الیّ”؛ تفاوت مقام تثبیت و حال!
– تفاوت “فناجیتَه سرّاً و عمل لک جهراً” با “استعملتُه بمعونتک فاطاعک”؛ تفاوت قله و دامنه! در اولی عارف و شاهد است در دومی سالکی است که خداوند او را در کارهای اجتماعی سیاسی به کار گرفته است!
– شهید بهشتی و مطهری و هاشمی نژاد و… این دومی بودند.
– به تکثیر این انسان انقلاب اسلامی در موازنه با دین بازان به شدت محتاجیم

دانلود سخنرانی «۰۲ – غیبت و سکولاریسم!» | “دانلود از پیوند کمکی