بایگانی دسته: سخنرانی‏‏‌ها

سخنرانی/ مالیات بر اشرافیت!

یک جلسه از درس عدالت اقتصادی حجت الاسلام محسن قنبریان/ مدرسه تخصصی فقه امام کاظم(ع) ۷ بهمن ماه ۱۴۰۰

دریافت سخنرانی «مالیات بر اشرافیت!» | “دریافت از پیوند کمکی


• حذف مالیات از ثروتمندان از سیاستهای مشخص نئولیبرالیسم
• مالیات بر اشرافیت در برخی کشورهای سرمایه داری!
• خوانشی از تاریخ صدر اسلام و سیره پیامبر(ص) و خلفاء در اینباره
• برخی ظرفیت های فقه برای مالیات بر اشرافیت
• شواهدی بر اینکه مالیات حکومتی حضرت امیر(ع) بر اسبها، نه تعمیم زکات بلکه مالیات حکومتی و مالیات بر اشرافیت در آن زمان [یا برای جبران کمبود زکات] بود!
• شروعی کوچک در تبصره ۶ بودجه ۱۴۰۱

* تفصیل را در فایل صوتی بشنوید

پیوست فایل صوتی: مالیات بر اشرافیت!

لایحه بودجه ۱۴۰۱
تبصره ۶ مربوط به عوارض و مالیات
صفحات۳۱ و۳۲ مواردی مربوط به مالیات بر اشرافیت

 

۲۳/ درسهایی از نهج البلاغه

جلسه بیست و سوّم «سلسله درس‌های نهج البلاغه»، مورخه ۱ بهمن ماه ۱۴۰۰ به همّت هیات راه فاطمه(س) قم برگزار شد. صوت این جلسه منتشر می‌شود.

جلسه بیست و سوّم «سلسله درس‌های نهج البلاغه» | “دریافت از پیوند کمکی

فرق مارق و سابق!
  • مارق، خوارج و خارج شده از دین ، کسی که خود را مقدم بر امام کند، نه در فعل بر امام سبقت بگیرد!
  • خوارج در فعل از امام عقب ماندند؛ نه اینکه جلو افتادند! امام قائم بود ولی آنها قعود کردند!
  • درباره عبدالله بن ابی سرح پیامبر(ص) مسلمین را سرزنش کرد که چرا در سکوتش او را نکشتند! بعدا مردم مصر بر او اعتراض و ۲۰۰۰نفر به مدینه آمدند؛ حضرت امیر(ع) در حال قیام نبود اما بعدا این قیام را در نامه۳۸ ستود!
  • فاطمه(س) در قیام و امام در قعود بود، او “السابقین الی ارادته” بود اما “المتقدم لهم” نبود!

*گوش دادن این فایل را به کنشگران سیاسی-اجتماعی توصیه می‌کنیم

حجت الاسلام قنبریان

ادامه خواندن ۲۳/ درسهایی از نهج البلاغه

سخنرانی/ رابطه دوسویه علوم انسانی با ادبیات و هنر

دریافت سخنرانی «رابطه دوسویه علوم انسانی با ادبیات و هنر» | “دریافت از پیوند کمکی

مقایسه این رابطه در گذشته تمدنی ما و الان!
  • فیلمساز از علوم انسانی اسلامی ارتزاق نمی کند و آن اندیشه چیزی برای فیلمساز نیاورده؛این گسست اصلا خوب نیست.
  • روایت های کانال کمیل و هویزه و… در علوم انسانی ضریب اباء از ضیم تعریف نکرد!
  • پشت برخی از مستندهای عمار باید پیوست نگاری نظری عدالت می شد.
  • از پیوست عدالت تا نظریه عدالت.
اگر این گسست پر نشود باید منتظر شورش پوپولیستی باشیم!
  • علمِ پولی و نگرفتن مساله از میدان عمومی موجب استبداد شایستگی می شود
  • عدم توازن در حقوق خصوصی؛ حق مالکیت معنوی با حق مسکین در مطالبه زکات شهرش را مقایسه کنید!
  • در فقه معاصر هم فقه بورس و پول بیشتر از کار و دستمزد و تعاون پرداخته می شود!
  • در این فضا حرفهای غیر دانشی از مساله های میدان شکل می گیرد و پوپولیست می زاید!

 

* گوش دادن این ارائه کوتاه را به اهالی علوم انسانی و ادبیات و هنر توصیه می‌کنیم

۲۲/ سلسله بحث درس های نهج البلاغه

دریافت جلسه بیست و دوم «سلسله بحث درس های نهج البلاغه» | “دریافت از پیوند کمکی


اختلال های فن آوری زبان

  • زبان/ بیان/ کلام
  • نظم طبیعی این سه
  • دو اختلال اول(زبان و بیان) بشری است: خطبه۲۳۳
  • اختلال سوم(کلام) اخلاقی است: حکمت ۲و۴۰و۴۱و۶۰
  • وضعیت اعلای نظم طبیعی: خطبه۲۳۳
  • ۵ درمان برای اختلال سوم

ادامه خواندن ۲۲/ سلسله بحث درس های نهج البلاغه

سینمای عدالتخواه؛ ارزشها، ضد ارزشها

سخنان ارائه شده توسط حجت الاسلام قنبریان در جشنواره عمار ۱۴۰۰ با موضوع «سینمای عدالتخواه؛ ارزشها، ضد ارزشها» منتشر می‌شود.

دریافت سخنرانی «سینمای عدالتخواه؛ ارزشها، ضد ارزشها» | “دریافت با پیوند کمکی

تجسم، نمایش، سینما

  • دو نمایش در قرآن

– صدق و عدل دو رکن نمایش قرآن

  • اسطوره و سحر را قرآن افک می داند

– دروغ و جور در این تولیدات

  • عدالت
  • “عدالت بر” و “عدالت در”

– مضمون در عدالت تشریعی بررسی می شود

  • عدالت، استقامت بر صراط مستقیم است

– عدالت، بسط صفت حضرت حق در عالم است

  • سینمای عدالتخواه
  • ۵اصل در سینمای عدالتخواه
  1. افک نباشد! (از دستفروش تا برخی فیلمهای فرهادی)
  2. چالش مسأله با بیّنات! (دیدن این فیلم جرم است!)
  3. رابین هود و میتی کومان، عدالت اسلامی نیست! (مقایسه هیولای پول و دادِستان)
    – دو نحوه مواجهه فیلسماز با امنیتی ها
  4. قسط خواهی! (خروج چون دعوای بورژوا و اشراف با حاکم در راستای تعدیل قدرت به وسیله ثروت نیست، پسند سینمای روشنفکر نیست)
  5. فیلمساز عدالت خواه! (سینمای زرد از ۲۰ فیلم دانشجویی یکی را به جنبش عدالتخواه اختصاص نداده!)

ادامه خواندن سینمای عدالتخواه؛ ارزشها، ضد ارزشها

سخنرانی/ تلازم سه گانه (ولایت، عدالت، پیوستگی اجتماعی)

سخنرانی ایراد شده توسط حجت الاسلام قنبریان با موضوع «تلازم سه گانه (ولایت، عدالت، پیوستگی اجتماعی)»، در دی ماه ۱۴۰۰، به همت هیئت ثارالله زنجان منتشر می‌شود.

دریافت جلسه نخست «تلازم سه گانه (ولایت، عدالت، پیوستگی اجتماعی)» | “دریافت از پیوند کمکی

  • برای پیوستگی اجتماعی (موالات) یک محبت بزرگ و مشترک لازم است؛ که پیامبر(ص) در مدینه بود!
  • برای حذف ولایت، گسست اجتماعی یا تحزب کافی بود که در سقیفه اتفاق افتاد!
  • نگرانی بر منافع خود، اول خزرج و بعد اوس و بعد مهاجر را سقیفه کشاند!
  • تئوری انصار، هرج و مرج و تئوری مهاجر، قریش سالاری لازمه اش بود و در هردو جایی برای ولایت نبود!
  • برای علی(ع) هم فرصت کمک از یک حزب (غیور بر منافع حزبی اش) پیش آمد اما استفاده نکرد، منتظر ماند تا امت برگردد!

دریافت جلسه دوّم «تلازم سه گانه (ولایت، عدالت، پیوستگی اجتماعی)» | “دریافت از پیوند کمکی

  • عدالت اجتماعی اسلام بخلاف کمونیسم، جیب ها را همتراز نمی کند؛ قلبها را همگن و همتراز می کند.
  • فرد، اول پی منافع خود و بعد حافظ منافع گروهی میشود، اگر از تبعیض و جور ایمنی دید، امت شدن را می پذیرد! قبایل مدینه و حتی یهودیان مسلمان شده اینگونه مسلمان شدند!
  • پیامبر(ص) با عدالتش، موالات و پیوستگی و یکپارچگی اجتماعی ساخت!
  • انصار مدینه با فتح مکه و اهمیت یافتن آن و هم اسلام آوردن اشراف مکه و زمزمه قریش سالاری در متنفذین مهاجر، نگران آینده خود شدند و به سقیفه شتاب کردند!

دریافت جلسه سوّم «تلازم سه گانه (ولایت، عدالت، پیوستگی اجتماعی)» | “دریافت از پیوند کمکی

  • تبعیض هم ضد عدالت هم ولایت و هم موالات!
  • با تبعیض وقتی پیوستگی اجتماعی آسیب ببیند، امنیت ملی هم به خطر می افتد!
  • ولایت در کتاب طرح کلی رهبر انقلاب، منطبق بر همان ولایت و موالاتی است که بیان شد
  • آنجا هم کارکرد اصلی ولیّ، عدالت اجتماعی بیان می شود (تفسیر زیبای آیه۵۵ مائده)
  • صدیقه طاهره(س) فقط از عدالت ، دو بار گفت: تنسیقاً للقلوب (پیوستگی مردم باهم)/ ایناساً للرعیه (پیوستگی مردم با حاکمیت)
  • عدالت اجتماعی چگونه انس با حاکمیت را موجب می شود؟
  • – خَوَر(=سستی) حاکم بدتر از جور سلطان!
  • – هم فتنه گر رخنه کرده در صف مردم و هم متجاوز به حقوق مردم بین کارگزاران را باید مشمول عدل در احکام کند تا مردم انس بگیرند.

سخنرانی/ نهی از منکر مهمتر را بپا!

سخنرانی ایراد شده توسط حجت الاسلام قنبریان، در مورخه ۲۸ آذر ماه ۱۴۰۰، در دانشگاه تهران با عنوان «نهی از منکر مهمتر را بپا!» منتشر می‌شود.

دریافت سخنرانی «نهی از منکر مهمتر را بپا!» | “دریافت از پیوند کمکی

  • حضرت صدیقه(س)، جعل امر به معروف را برای تدارک مصلحت عمومی خواند!
  • “فعل قبیح خاسر” باید اولویت شود!

– مثل:

  • غصب خلافت در زمان خودش!
  • کشف حجاب در مقایسه با بی حجابی این و آن!
  • معمای تاکید بر مفهوم دشمن در ۸سال قبل از سوی رهبر انقلاب؟!
  • یک فعل قبیح خاسر جاری: پیشروی گفتمان سرمایه داری!
  • گلایه از رئیس قوه قضائیه!
مطلب مرتبط: دیدن متوازن مجازاتهای جایگزینِ حبس!

سخنرانی/ وَلایت و وِلایت

سخنرانی ایراد شده توسط حجت الاسلام قنبریان در ایام فاطمیه اول، با موضوع «وَلایت و وِلایت» منتشر می‌شود.

دریافت جلسه نخست سخنرانی «وَلایت و وِلایت» | “دریافت از پیوند کمکی

دریافت جلسه دوّم سخنرانی «وَلایت و وِلایت» | “دریافت از پیوند کمکی

دریافت جلسه سوّم سخنرانی «وَلایت و وِلایت» | “دریافت از پیوند کمکی


ادامه خواندن سخنرانی/ وَلایت و وِلایت

سخنرانی/ نسبت پویش و پژوهش عدالت در ایران معاصر

ارائه‌ای از حجت الاسلام قنبریان در دوره «عدالت اجتماعی» برگزار شده توسط پژوهشگاه مطالعات تمدنی و اجتماعی در مورخه ۱۸ آبان ماه ۱۴۰۰ منتشر می‌شود.

دریافت سخنرانی «نسبت پویش و پژوهش عدالت در ایران معاصر» | “دریافت از پیوند کمکی

در این ارائه پس از بایسته های تعادل بین پویش ها و پژوهش های عدالت اجتماعی به وضع موجود پرداخته می شود. غیر از آنچه برخی بعنوان عدالتخواهی های بی اخلاق یا پوپولیستی نکوهش می کنند از وضع پژوهش ها هم باید سراغی گرفت که قبح کمتری ندارد!

تبیین این هشدار که اگر پژوهش ها، مراکز دانشگاهی و حوزوی به مسائل واقعی عدالت در ایران امروز نپردازند، چگونه فضا برای آن پویش ها و حتی جنبش های پوپولیستی فراهم می شود در ۴ مرحله توضیح داده شده است.

شنیدنش را به همه عدالت پژوهان و عدالت خواهان توصیه می کنیم.

ادامه خواندن سخنرانی/ نسبت پویش و پژوهش عدالت در ایران معاصر

۲۱/ سلسله درس‌هایی از نهج البلاغه

آزادی و زن

  • آزادی مطلق مستلزم مسئولیت مطلق است!
  • آزادی مطلق بدون آزادگی نمیشود!
  • دو درس از نهج البلاغه در اینباره
  • علی(ع) و احیای آزادی و زن!

دریافت «۲۱/ سلسله درس‌هایی از نهج البلاغه» | “دریافت از پیوند کمکی

آزادی و زن

مقدمه اول:

آزادی مطلق مستلزم مسئولیت مطلق است!

مثلا وقتی قیود خانوادگی را بر فرزند خود می کاهید مسئولیت هایش وجدانا بیشتر گردن او می افتد…

اریک فروم در روان شناسی اجتماعی همین را توجه و نتیجه گرفته نوعا مردم از آزادی (مطلق) فرار می کنند!

اگزیستانسیالیست ها نیز که انسان اصیل را انسان مسئول تر می دانند، نتیجه می گیرند وقتی تمام مسئولیت برعهده خود اوست پس باید فقط تابع خود باشد(آزادی مطلق)

مقدمه دوم:

آزادی مطلق بدون آزادگی نمیشود!

آزادگی، آزادی درونی و رهیدن از قید و بندهای درونی(طمع، ترس و…) است. بدون آن آزادی بیرون محقق و مستمر نمیشود. مستبدین با طمع و ترس دیگران خود را مستولی و آزادی جامعه را می گیرند. بودن حدنصابی از آزادگی(مثل حسین ها و زینب ها) در جامعه مانع استبداد و خودکامگی هاست.

آزادی بیرونی ابتدایی خدادادی همه است اما آزادی مطلق و کامل، تحصیلی است و محرِّر(آزاد کننده) می خواهد؛ مربیان دلسوز که مصلحان اجتماعی هم باشند محرِّر اند.

لطیفه: انِّی نَذَرتُ لَک ما فِی بَطنی مُحَرَّراً(۳۵آل عمران):

– همسر عمران نذر کرد نوزاد خودش را در راه خدا آزاد کند (مُحرَّر= آزاد شده)

– مُحَرَّر غیر از مُعتِق است. معتق، برده آزاد شده است، محرَّر، آزادِ آزاد شده!

آزاد چرا آزاد شود؟ اصلا یعنی چه؟!

تا از آزادی بیرونی به آزادی درونی هم برسد و به آزادی مطلق بار یابد!

در سنت بنی اسرائیل طفلی که محرَّر میشد در کنیسه و معبد نهاده میشد و معتکف و خدمتکار آنجا می شد. به حسب روایات ما از معبد بیرون نمی آمد[۱].  در وقت بلوغ خود تصمیم می گرفت که خادم معبد بماند یا بیرون رود. همسر عمران، مریم(س) را محرَّر کرد و او به آزادی معنوی هم رسید و مادر مسیحا شد.

پیامبر(ص) و امام(ع) در مقیاس بزرگ اجتماعی مُحرِّر(آزادی بخش) اند و همه افراد جامعه را مُحرَّر(آزاد شده) می خواهند. هم قید و بندهای ظاهری(فرعون ها و قارونها و…) را برمی دارند و هم قید و بند های درونی؛ اما با دو شیوه! برای اولی دست به شمشیر هم میشوند برای دومی با تعلیم و تزکیه و بیان و کرامات اخلاقی و… اقدام می کنند.

آزادی اجتماعی با آزادی معنوی، مصلح اجتماعی از مربی اخلاقی، سیاست از دیانت جدا نیست!

امیرالمومنین(ع) درباره رسول الله(ص) فرمود: “خداوند متعال او را به حق مبعوث کرد تا بندگان را از عبادت بندگان خارج و به عبادت خداوند برگرداند از تعهد های(غیر الهیِ) بندگان خارج و به تعهد الهی برگرداند[۲]…”

شهید مطهری سوء تفاهم غرب با خدا و آزادی را زیبا تصویر می کند که: گمان کردند اگر خدا را قبول کنند استبداد قدرت های مطلقه [قرون وسطایی] را نیز باید بپذیرند، بپذیرند که فرد در مقابل حکمران هیچ حقی ندارد و حکمران  هم در قبال فرد هیچ مسئولیتی ندارد وفقط در مقابل خدا مسئول است؛ لذا افراد فکر کردند اگر خدا را بپذیرند باید اختناق اجتماعی را نیز بپذیرند و اگر بخواهند آزادی اجتماعی داشته باشند باید خدا را انکار کنند، پس آزادی اجتماعی را ترجیح دادند[۳]!

این دو گانه غلط در حکومت اصیل اسلامی هرگز شکل نمی گیرد:

دو درس نهج البلاغه در اینباره:

درس اول: قسمتی از خطبه ۱۷۳:

«به جانم سوگند اگر امامت [بمعنای امارت و حکمرانی]جز با حضور همه مردم صورت نبندد، دیگر راهی برای تحقق آن نخواهد بود…اَلا وَ اِنِّی اُقاتِلُ رَجُلَین آگاه باشید من با دو کس در جنگم: رَجُلاً ادَّعَی ما لَیسَ لَه کسی که مدعی چیزی شود که از آنِ او نیست، وَ آخَرَ مَنَعَ الذِی عَلَیه و دیگر کسی که از ادی حقی که گردن اوست، روی برتابد» این تامین آزادی اجتماعی است. جز این دو عامل برای سلب آزادی افراد نیست: یا زیاده خواهی کسی، حق دیگری را می کاهد یا بی مسئولیتی کسی بار دیگری را می افزاید!

حکومت علی(ع) برای این دو عامل شمشیر می کشد نه خودش قید و بند اضافی تازه ای باشد؛ نه! خود با خواست عمومی آمده و می ماند.

درس دوم: قسمتی از نامه ۳۱:

اینجا در مقام آزادی درونی و آزادگی (که موجب کمال آزادی است سخن می گوید همان مقاتله کننده برای تامین آزادی اجتماعی عمومی اینجا مربی است نامه ۳۱ به فرزندش و جوانان است:

«نفس خویش را گرامی شمار و از هر پستی دور بدار هرچند تورا به نعمت های فروان رساند. زیرا در برابر آنچه از بزرگواری خویش از دست می دهی عوضی دریافت نمی کنی وَ لا تَکُن عَبدَ غَیرِکَ وَ قَد جَعَلَکَ اللهُ حُرّاً بنده دیگری مباش که خداوند آزادت آفریده است» اینجا به حسب سیاق روشن است به مدخلیت آزادگی( کرامت نفس و دوری از پستی) با آزادی اجتماعی سخن می فرماید.

برای آزاد سازی درون دیگر ابزار شمشیر نیست، موعظه است ؛ اما حاکم حکیم می خواهد که ایندو باهم جمع کند.

احیای مقام زن

در آزادی بیشتر از همه از زنان ما را ترسانده اند! در حالیکه تولد دختر در قرآن با آزادی تصویر شد(لطیفه آیه ۳۵ آل عمران)! در این مبانی نورانی کاهلی کردیم که به آن ترس رسیدیم!

بعثت و مقام زن:

– آزادی بیرونی و اجتماعی:

 از زنده به گور شدنش جلوگیری کرد/ زن یک مال بود! به مالک ارتقائش داد(۷نساء و…)/ قدرت در انحصار شیوخ قبایل (اشراف چهل ساله به بالا) بود اسلام حق سیاسی بیعت را برای زنان هم جاری کرد(۲۱ ممتحنه)/ حتی تنها تصویر حاکم عاقبت به خیرش (غیر پیامبرانی چون سلیمان و داود و یوسف) یک زن (بلقیس) است(۲۳تا۴۴نمل)!

– آزادگی و آزاری معنوی:

برای اینکه کج فهمی قرائت مردسالار نکند ، زنان را هم برای حیات طیبه نام برد که با ایمان و عمل صالح آنها هم به همان مقامات بار می یابند!(۹۷نحل)/

زُهری روایت کرده: هیچ زنی پس از ایمان مرتد نشد(بخلاف مردان)!

دوره انحطاط:

پس از پیامبر امر زنان و آزادی شان هم مثل امور دیگر منحط شد. عمل فِیک جای عمل اصیل و صالح، خودنمایی و تبرج جای سجایای اخلاقی-اجتماعی (۳۵احزاب) و هجرت(۱۹۵ آل عمران) و امر به معروف(۷۱توبه) نشست./

مدینه شهر خوانندگان شد/ همسر پیامبر(ص) از ام زِمل (صاحب تبرج  جاهلیت اولی) الگو گرفت[۴]! تبرج او فرماندهی و شتر سواری اش نبود، عمل فیک و توخالی اش بود خود فتوای قتل عثمان داده بود و حالا خود تحت تاثیر کانون ثروت و قدرتی به جهاد علیه  کسی می رفت که نقشی در کشتن عثمان نداشت بلکه در محاصره آب و غذا به او می رساند!

احیای دوباره آزادی و زن:

در این فضا باید نهج البلاغه را دید علیرغم تحریف و جعل روایات دروغ توسط اموی ها سیره امیرالمومنین در اینباره روشن است.

چگونه زن، عقرب و شرَ باشد وقتی این همه زن در حکومت و مجاهدتهای علوی برای احیای اسلام ناب نقش آفرینند؟!

– ام فضل(گزارشگر خروج عایشه از مکه تا بصره به امام[۵])

– ام براء و سروده هایش در جنگهای علی(ع)[۶]

– ام خیر سخنران و شاعر روشنگری مثل عمار[۷]

– ام سنان [۸]

– زرقاء[۹]

– سوده همدانی، مطالبه گری عدالتخواه که آمد و حکم عزل کارگزار ناتراز را از حضرت گرفت!

– در۲۴مورد قضاوت حضرت ، زنان یا متهم یا شاکی بوده اند و در هیچکدام به بی خردی و کم ایمانی و… توصیف نشده اند[۱۰].

– از همه بالاتر زینب(س) ؛ کسی که این فرمایش پدر را در حضور اجتماعی زنانه اش برای همه مجسم کرد : «الُحرُّ حُرّ و اِن مَسَه الضُّر و العَبدُ عبد و اِن ساعَده القَدَر: آزاد ،آزاد است ولو در سختی و ناملایمات افتد و برده ،برده است ولو مقدرات به کمکش آید[۱۱]»

هیچکس از دختر علی(ع) زیباتر این آزادی کامل و مطلق را از کوفه تا شام مجسم نکرد. آزادی ای که چون با آزادگی درون است حتی در اسارت و زنحیر و درون همه مصائب هم هست. به یزید گفت : “اگر مصائب روزگار مرا برآن داشت که باتو مخاطبه کنم ولی بدان قدر ترا کم می کنم و سرزنش ترا بزرگ و توبیخ ترا بسیار می شمارم”.

جای خوشنویسی سخن پدر یا شرح و تفسیر آن، آنرا در خیابانها و شهرها تجسم داد و زینت پدر شد؛ همه دیدند حر، آزاد است ولو در زنجیر و یزید (که زینب اورا ابناء طلقاء یعنی برده آزاد شده فتح مکه خوانده بود) برده است ولو مقدرات او را شاه کرده است!

[۱] العیاشی ج۱ ص۱۷۰

[۲] الکافی ج۸ص۳۸۶

[۳] ر.ک: مجموعه آثار ج۱ص۵۵۴

[۴] ام زمل رئیس قبیله ای بود که در زمان بعثت علیه پیامبر(ص) جنگید بر شتر سوار و مردان را برای نبرد تشجیع و بعد عایشه او را امان داد و…

[۵] طبری ج۴ص۴۵۱

[۶] اعیان الشیعه ج۳ص۴۷۵وص۴۷۶وص۴۷۹

[۷] همان

[۸] همان

[۹] عقد الفرید ج۱ص۳۴۷

[۱۰] ر.ک موسوعه امام علی(ع)

[۱۱] غرر الحکم