بایگانی دسته: پیام‌ها و تحلیل‌ها

عدالتِ برجام!

بر اساس گزارش دفتر امور اقتصاد کلان سازمان برنامه و بودجه ۲۹مهر۹۹:

در مدت اجرای برجام بیشترین نفعش به خانوارهای ثروتمند رسید و با خروج آمریکا و بازگشت تحریم ها(از اردیبهشت۹۷) بیشترین فشار تحریمی اش به خانوارهای فقیر برگشت![۱]

محاسبات دیگر هم همین را تایید می کند:

درآمد سرانه واقعی خانوار طی دهه۹۰ کاهش ۳۴درصدی داشت/ اما همزمان ضریب جینی (شکاف فقر و غنی) روند افزایشی داشت و به واحد۴۰ رسید!

یعنی اجرای برجام هم الزاماً درمان فقر و تبعیض نیست؛ نحوه حکمرانی و مدیریت منابع و فرصت ها تا به نفع محرومان متحول نشود، در بر همین پاشنه می چرخد چه با برجام چه بی برجام!

محسن قنبریان ۱۴۰۱/۳/۲۴

[۱] بیشترین نفع اجرای برجام به ثروتمندان رسید و هم ببینید: بازده بازارها پس از برجام

نباید سه گانه: اسلام ناب، آمریکا، اسلام آمریکایی را به دوگانه کاست!

در این بخش گفتگو با برنامه گرا به خط روشنی بین مصلحان انقلاب اسلامی پرداختم که غیر از دشمن خارجی و اسلام ناب، یک اسلام تقلبی و غیر اصیل هم می شمردند. امام آنرا “اسلام آمریکایی” نامید(۱۱فروردین۶۷).

این سالها فقط سازشکاران در جناح های سیاسی + تشیع انگلیسی در جریان های مذهبی، مصداق اسلام آمریکایی خوانده میشوند. فقط رهبر انقلاب اسلام منهای مردم سالاری درون کشور و حوزه ها را هم متهم میکند[۱]!

امام اینها را اسلام آمریکایی می خواند: اسلام مرفهین بی درد، اسلام فرصت طلبان(صحیفه امام ج۲۱ص۱۱) / اسلام اشرافیت، اسلام مقدس نماهای حوزه های علمیه و دانشگاهی، اسلام ذلت و نکبت، اسلام پول و زور، اسلام فریب و سازش و اسارت، اسلام حاکمیت سرمایه و سرمایه داران بر مظلومین و پابرهنه ها(همان ص۸۰)/ اسلام سرمایه داری مدرن و کمونیسم خون آشام، اسلام رفاه و تجمل(همان ص۱۴۵)

در “اقتصاد” کمتر از “سیاست” خط اسلام آمریکایی متهم است! اسلامِ حاکمیت سرمایه و تقدم سرمایه داران بر پابرهنه ها را کمتر کسی جرأت می کند اسلام آمریکایی بخواند! چون دهها روحانی و دانشگاهی موجه و حزب اللهی یا اصل مساله را انکار و یا برایش تئوری اقتصادی می سازند! به آدمهایش کار نداریم مهم آن خط است.

هنوز به روز ترین حرفها، همان حرفهای امام است!

نامه مورد اشاره در ویدئو را می‌توانید از این نشانی مشاهده بفرمایید.

[۱] سخنرانی تلویزیونی به مناسبت سی‌ودومین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمه‌الله)

تولیت آستان قدس در اولین پیش نشست دومین همایش بین المللی امام رضا(ع) فرموده اند:”اگر مناظرات فکری نباشد جای آن را منازعات خطرناکی خواهد گرفت که اصل دین، معنویت و خداپرستی را از بین می برد؛ حضرات معصومین با مناظرات خود به ما تحمل پذیری، سعه صدر، دفاع از دین و فضیلت های انسانی را آموختند. هرکجا که ما باب گفتگو و مناظرات علمی و تضارب آراء و افکار را مسدود کردیم، سلاح و اسلحه به میدان آمد. اگر سیره ائمه اطهار(ع) در مناظرات و گفتگوها را ادامه می دادیم، وهابیت و داعش به وجود نمی آمد!”

انصافاً نکته درست و به جایی است.

حتی شاید این جمله که: داعش و وهابیت بخاطر قطع گفتگو و مناظره بوجود آمده مبالغه آمیز هم باشد؛ اما اصل توجه به اثر گفتگو و مناظرات در کاهش منازعات بسیار سخن متین و استواری است.

اما چرا آستان قدس خود در اینباره پیش قدم نیست؟! سیره مناظرات و احتجاجات امام رضا(ع) با مخالفین اولویت تکرار و استمرار دارد یا افزودن بر ایوان های طلا و گل فرش ها و؟! چرا این نو به نو و آن بی فروغ است؟!

  • تولیت محترم دید پای منازعه و کشتن دو روحانی و زخمی کردن روحانی دیگر با آراء مخالف داشتن، به صحن و حرم رضوی هم کشید! آن جوان به جرم قتل نفس اعدام شود یا اولیای دم رضایت دهند، مساله تمام نیست؛ زیرپوست مشهد و ایران آراء مخالف باهم بسیاری هست که استعداد منازعه و خدای نکرده کار مسلحانه دارد.

اقلا مناظرات آزاد دینی از حرم امام رضا(ع) -که خود اسوه کامل آن است- شروع شود تا چهره مشهد به شهر گفتگو و بحث و مناظره جای تکفیر و تفسیق و تندی تغییر کند!

محسن قنبریان ۱۴۰۱/۳/۲۰

جنگ روانی و توطئه فرهنگی مأمونی!

  • استقبال عجیب مردم از امام رضا(ع) در مسیر مدینه تا مرو، بخصوص اجتماع عظیم نیشابور، دستگاه عباسی را لرزاند و به فکر توطئه ای فرهنگی و جنگی روانی انداخت!:
    “ساخت و انتساب اتهامی به امام رضا(ع)؛ آنقدر ظریف که در مردم جا بگیرد، و آنقدر شنیع که بشود امام را بخاطرش مجرم کرد!”
  • ساختند و گرفت! و امام را در سرخس به همان اتهام مدتی زندانی کردند!
    ملاقات کوتاه اباصلت با امام توطئه را برایمان پرده برداری می کند. به امام می گوید:
    -: یابن رسول الله مردم از شما سخنانی حکایت می کنند!
    – : چه می گویند؟!
    -: می گویند: شما فرموده اید: مردم بندگان ما هستند!
  • تأویل بردن “ارادت مردم” به “بردگی”! + و “نقل کرامات حضرت” در این سفر به “اظهار ربوبیت”! + چاشنی کردن و بزرگ نمایی چند سوژه غالی = تکمیل پروژه مامون و ارکان جنگ روانی-فرهنگی علیه امام.
    حالا اتهام بزنند که خود امام مدعی است: همه مردم بردگان و بندگان اویند!
  • جالب، برخورد امام با این توطئه است:
    – در زندان سرخس روزی ۱۰۰۰ رکعت نماز می خواند، طوری که مجالی برایش نمی ماند!
    اینگونه “چهره بندگی” خود را پررنگ تر و شبهه و اتهام “ربوبیت” را دفع می کند.
    – در همان ملاقات کوتاه (پس از شکایت به خدا از این اتهام) پاسخ نقضی شیرینی به دهان اباصلت می گذارد. می‌فرماید: “اگر مردم براساس آنچه می گویند همه بردگان مایند، پس آنها را به چه کسی خواهیم فروخت؟!!”

پ.ن:

دستگاه های مامونِ جهانیِ زمانت را بشناس اما از سوژه شدن غالیان و افراطی ها برای تاویل دادن دو رکنِ حق دیگر به ناحق هم غافل نشو!

کارگردان عنکبوت مقدس صراحتا گفت: “موضوع فیلم، یک قاتل زنجیره ای نیست یک جامعه قاتل زنجیره ای است!”

تصویر این زنجیره در یک جامعه (ایران اسلامی) از کجاست تا کجا؟!

از یک قاتل مذهبی(!) تا یک حرم مذهبی!

خودش می گوید:”البته بیان اینکه این مرد یک مرد متدین است برای داستان مهم است، حلقه او را به یک حرم بزرگ -که نماد رسمی ادیان است- متصل می کنیم؛ بلکه کل موضوع مربوط به چیزی است که خوب می دانید…”!

موضع گیری ات امام رضایی باشد نه تایید و تکثیر سوژه های دروغ!

محسن قنبریان ۱۴۰۱/۳/۱۸

انقلابی گری و حقوق مخالف ما!

با آنکه مخالفش هستیم کدام برخورد، اسلامی و انقلابی است؟!

به بهانه شعار چند باره علیه سید حسن خمینی

  1. ضدیت با ولایت فقیه با “مخالفت نظری” با ایشان محقق نمیشود [۱] اما با “مخالفت عملی” با ولیّ مشروع و مقبول قطعا حاصل میشود[۲]
    پس از دوبار نهی صریح رهبر انقلاب از شعار دادن علیه سید حسن خمینی (و برخی مسئولان دیگر) در تاریخ ۱۴خرداد۸۹ و ۲۸بهمن۹۱، اینبار(۱۴خرداد۱۴۰۱) دوباره مرتکب شدن، قطعاً مخالفت عملی با ایشان است. از قضا لحن ایشان را هم تندتر کرد!
  2. اینجا سؤال اساسی پیش می آید:
    نیروهای انقلابی -که معمولا بینش خود را از ایشان می گیرند- با کسی که زاویه دار می پندارند، چگونه برخورد کنند؟!
    بطور عامتر: گروه های اجتماعی و سیاسی وقتی با “نظر” یا “عمل” کسی مخالف اند، چگونه مخالفت کنند تا نقض ارزشهای اخلاقی، مردم سالاری، قانون مداری نشود؟!
    (از بایسته می گویم نه تحلیل صحنه که چرا این سالها، چنان نشده و نمیشود!)
  3. در پاسخ می توان آنانکه مخالف شان هستیم را سه درجه کنیم:
    1. کسانی که با “اندیشه و نظرشان” مخالفت داریم (دگر اندیشان یا صاحبان تحلیل متفاوت از دستگاه رسمی)
      واضح است “مخالفت نظری و تحلیلی” با ما(یک گروه انقلابی یا یک جناح سیاسی) و حتی مخالفت نظری با ولی فقیه، کسی را فاقد حقوق شهروندی(حق بیان و…) نمی کند. مخالفت با چنین کسانی باید “نظری” و از طریق بیان و نقد و مناظره باشد.
      فراموش نکنیم انقلابی بودن در اینجا به هتک و جلسه به هم زدن و شعار دادن نیست؛ به محاجه علمی و نظری کردن مثل سلف صالح است. در نهایت ساختن تقاضای عمومی برای مواجهه نظری و مناظره با اساتید انقلابی، کاری انقلابی در عین تامین حقوق مخالف است.
    2. کسانی که با “عملکرد” آنها مخالفیم و آنها را در غیر مسیر انقلاب می پنداریم و آنها جزیی از دایره مدیریت و کارگزاری نظام هستند؛ از رئیس یک قوه تا وزیر یا تولیت یک حرم و…!
      واضح است مخالفت درجه قبل با بیان و روشنگری هیچ ایرادی ندارد اما اگر در این روشنگری ها، ادله مکفی برای اثبات عدم صلاحیت آنها یافت شد چه؟!
      آیا راهش تخریب و شعار دادن علیه آنها و ترور شخصیت است؟! یا طی راه قانونی عزل و تعویض؟!
      – “انتخابی ها” که عزلشان به پس گرفتن رای مردم است؛ نه نشاندن گروه خود جای همه مردم! یعنی باید مردم را قانع کرد که دیگر به او رای ندهند یا اکثریت نمایندگان مردم او را در مجلس شورای اسلامی استیضاح کنند.
      – “انتصابی ها” هم عزلشان از طریق دستگاه نصب کننده است. جای تخریب و شعار علیه منصوبین، باید مرکز نصب کننده را قانع به عدم صلاحیت او کرد و از آن نهاد نصب کننده مطالبه کرد.
      تمجید نهاد نصب کننده و همزمان تخریب منصوب، نه کاری انقلابی است و نه مطابق با ارزشهای انسانی.
    3. کسانی که از دو درجه قبل حادتر تشخیص داده شده و اصلا “سلب حقوق شهروندی” آنها را مطالبه داریم! مثلا به فساد یا جاسوسی و… قائل شده ایم و نه فقط عزل بلکه حبس و مجازات می خواهیم!
      واضح است در اینجا راهش “تقاضای محاکمه در دادگاه صالحه”، آن هم با کیفر خواست مستند و حقوقی و دادگاه علنی با داشتن حقوق قانونی برای متهم می باشد.
      در مواردی امکان شکوائیه توسط خود مخالفان و مدعیان هست(دیوان عدالت و کمیسیون اصل۹۰ و…) و در مواردی مدعی العموم باید چنان کند. باز حق تخریب و ترور شخصیت قبل از حکم دادگاه نیست.
  4. توجه:
    1. رعایت کردن درجات سه گانه با راه حل های انقلابی اش، انقلابی گری تراز است: “مواجهه نظری با مخالف نظری”/ “پس گرفتن رای مردم با طریقی مردمسالار”/ “سلب حقوق شهروندی از طریق دادگاه صالحه با تمام حقوق قانونی برای متهم”، انقلابی گری کردن در ارزشهای انقلاب۵۷ و منشور قانون اساسی و مثل فرمان ۸ماده ای امام و تذکرات یاد شده رهبری است.
      راه کج رفتن با تخریب مخالفِ نظری، ندید گرفتن رای مردم و سلب حق شهروندی بدون دادگاه یا با دادرسی ناقص، تنزل دادن انقلابی گریِ مثل مطهری و بهشتی به گروه فشار است.
    2. رعایت مراتب و درجات یاد شده، منافاتی با فرمایش انقلابی امام خمینی در ۱۲فروردین ندارد که فرمود: “اگر چنانچه[ملت] دستگاه جابری را دید که می خواهد به آنها ظلم کند، باید شکایت از او بکنند و دادگاه ها باید دادخواهی بکنند و اگر نکردند خود ملت باید دادخواهی بکند، برود توی دهن آنها بزند[۳]
      چون اولا فرمایش ایشان پس از مطالبه از دستگاه قانونی است.
      ثانیا یک ملت به دهان آن جبار می زند نه یک جمع یا گروهی با تشخیصی خاص.

محسن قنبریان ۱۴۰۱/۳/۱۶

[۱] برای نمونه؛ رهبر انقلاب: “هیچ نظر کارشناسی ای که مخالف با نظر این حقیر باشد، مخالفت با ولایت نیست دیگر از این واضح تر؟!”(۹۱/۵/۱۶)

[۲] برای نمونه ر.ک: اجوبه الاستفتائات س۶۵

[۳] صحیفه امام ج۶ص۴۶۱ /۱۲فروردین۵۸

زر امیر ابراهیمی و امرء القیس؛ معلقه بر کعبه یا بیت عنکبوت

مشکل انتخاب فیلم عنکبوت مقدس چیست؟!

  • اینکه به تحلیل بی بی سی فارسی: “آشکارا به دو مضمون ممنوع در سینمای ایران یعنی پورن و نقد مذهب می پردازد”؟! (صحنه هایی عریان و صریح از هردو در فیلم را گزارش می کند)
  • اینکه: بازیگر زن آن در حواشی سینمای ایران بخاطر مصور شدن رابطه ای غیر اخلاقی بدنام شد و از ایران گریخت؟!

نه! هیچکدام!

  • در هنر جاهلی قبل از اسلام (شعر) هم هردوی اینها بود. کسی مثل امرء القیس، هم آدم هرزه و عیاشی بود و هم اشعارش در تصویر عشقبازی و روابط جنسی و…تباه بود؛ اما امیرالمومنین(ع) در گردهمایی رمضانی با اصحاب او را شاعرترین شاعر قبول کرد!
    در افطار ماه رمضانی از ابوالاسود دوئلی درباره موضوع بحث گردهم آمدگان پرسید. او گفت: درباره برترین شعرا گفتگو بود! وقتی نظر حضرت را درباره شاعرترین پرسیدند فرمود: “در یک دسته اسب مسابقه نتاخته اند تا پایان شان به ربودن نیِ گرو شناخته شود”(شعرشان به یک سبک نیست که بتوان مقایسه کرد)” اگر ناگزیر بوده و چاره نباشد جز برتری دادن، “پادشاه گمراه”(امرء القیس) برتر است!”(حکمت۴۵۵)
    حضرت اینجا صریحا با لقب “المَلِکُ الضِّلِّیل” مضمون اشعار امرء القیس را تباهی و گمراهی می داند اما به لحاظ صنعت ادبی، “اشعر الشعراء” می شمارد!
  • برتری هنری فیلمی با صحنه های خلاف عفت و حتی نقد مذهب اگر واقعا هنری باشد[۱]!، درون یک نظام ارزشی دیگر چیز عجیبی نیست و اسلام هم با آن برتری مشکلی ندارد! (با نظام ارزشی اش در نزاع فرهنگی است)
  • لکن تمام فرق در نکته دیگر است که زر امیر ابراهیمی را از امرء القیس جدا می کند:
    امیرالمومنین(ع) در همان گردهمایی معیار انتخاب خود غیر از صنایع ادبی را چنین بیان کرد: “ولکن ان یکن فالذی لم یقل عن رغبه و لا رهبه: اگر بنا شود انتخابی صورت گیرد برترین آنها کسی است که نه به دلیل رغبتی (مالی و…) و نه از ترس کسی، شعر سروده”(شرح ابن ابی الحدید ج۲۰ص۱۵۳ ذیل همان حکمت۴۵۵) یعنی امرء القیس ولو اشعارش تباهی است و فقط به لحاظ صنایع ادبی قابل تقدیر است اما همان اشعار را به سفارش کسی و به رغبت متاعی نسروده بود! آزاد از رغبت و ترس سروده و قصیده اش جزء ۷معلقه به کعبه در جاهلیت شده بود. از این غیر ایدئولوژیک تر؟: فقط هنرِ آزاد!
    فرق زر (زهرا) و فیلم عنکبوت مقدس با امرء القیس و معلقه اش، نه پورن آن است نه نقد مذهبش، سفارشی بودن و غیر آزاد بودنش است.
  • دستگاه داوری آن(جشنواره کن) نه صرفاً بررسی هنری می کند و نه حتی هنر برای هنر را معیار می نهد؛ بلکه کاملا سیاسی و ایدئولوژیک برترهای خود را برمی گزیند. جزیی از پروژه ایران و اسلام هراسی را پیش می برد و از اینجا هنرمندان را به نخل طلایش رغبت و از هو شدن در رسانه های وابسته اش رهبت و ترس می دهد. از نقد ادبی و هنری مذهب به توهینِ مقدسات یک ملت می کشاند!
  • چنین رغبت و دوستی ای را قرآن، “بیت عنکبوت” و “اوهن البیوت”(سست ترین خانه) می خواند: “مثَل کسانی که غیر خدا برای خود اولیاء گرفتند مثل حال عنکبوت است که با تارهایش خانه ای ساخت! ای کاش می دانستند که سست ترین خانه ها، خانه عنکبوت است”(۴۱/عنکبوت)

محسن قنبریان ۱۴۰۱/۳/۹

[۱] تنیدگی فرم و مضمون و اسلامی شدن یا نشدن سینما بحثی است که جای خود باید بررسی شود. همچنین نمره هنری فیلم عنکبوت مقدس نزد منتقدین حتی اروپایی چند است؟ و آیا همه انتخاب بخاطر جهات سیاسی است یا چیزی از هنر هم در آن است؟ نیز مجال و حرفه دیگری طلب می کند.

امیرجان این استوری، بلندترین تمجید از نظام جمهوری اسلامی بود!

وقتی “دیگریِ” (رقیب) نظام را تتلو میدانی، نه اپوزیسیون های متعدد سکولار و نه هیئت های مذهبی غیر انقلابی و نه قرائت های عدالتِ ضد ساختار موجود و نه …و نه…؛ با صدای بلند می گویی هیچکدام از اینها برای دهه نودی ها و نسل جدید، قدرت رقابت با جمهوری اسلامی را ندارند! یعنی جمهوری اسلامی ارزشهای بنیادین خود را به نسل جدید داده فقط اگر کسی بتواند رقابت کند، تتلو است!

حالا نسبت تتلو با آن رقبای نظام سیاسی ج.ا چیست؟! با شما!
تتلوی ما، جاستین بیبر آمریکاست؛ آنجا هم جمع آوری امضا برای اخراج بیبر کاری دموکراتیک است. اینجا هم -غیر از ارزشهای شرقی و اسلامی- ۲۳۰هزار امضاء برای راه ندادن تتلو بخاطر تاثیر منفی اش بر فرزندان پیدا میشود!

پ.ن: کمپین والدین آمریکایی بر سایت وزارت خارجه آمریکا علیه بیبر: “ما می خواهیم بیبر به دلیل رواج کارهای مخرب و خطرناک بی پروایی و استعمال مواد مخدر از کشورمان اخراج و گرین کارتش باطل شود او نه تنها امنیت ما را به خطر می اندازد بلکه تاثیر بدی بر جوانان کشور ما دارد”!

ایران؛ امنیت ملی بالا، ایمنی شخصی پایین!

وضع امنیت ملی:

درجهنم تروریسم خاورمیانه از امن ترین کشورهاییم.

براساس نظر سنجی موسسه گالوپ از بین ۱۴۳ کشور جهان، رتبه ۳۲ امنیت را داریم

(خبرگزاری فارس۹۲/۶/۳۱)

اما وضع ایمنی شخصی:

سالانه بین ۱۶ تا ۲۷ هزار کشته (به حسب اختلاف آمار) فقط در سوانح جاده ای داریم!

سازمان جهانی بهداشت در سال ۲۰۰۸، تعداد کشته های جاده ای ایران در این سال را ۲۳۰۰۰ نفر و ایران را رتبه اول در تلفات جاده ای خواند!

پژوهشکده بیمه مرکزی ایران هم بین ۱۹۰ کشور، ایران را از این حیث رتبه ۱۸۹ میداند یعنی یک کشور (سیرالئون) بدتر از ماست.

(خبرگزاری مهر۱۵ تیر۹۴).

هر نیم ساعت یک ایرانی در جاده میمیرد

( انتخاب۸ مهر۹۵)!

و می دانیم سهم بالائی از این آمارمتعلق به “ایمنی پایین” خودرو و جاده است.

 

به همت نیروهای نظامی و امنیتی مخلص کشور، داعش نتوانسته در ایران یک طرقه منفجر کند.

اگر میتوانست بمب گذاری کند در خوش شانس ترین حالتش آیا میتوانست یک ساختمان ۱۷ طبقه را با خاک یکسان کند؟!

در فرانسه و ترکیه و لبنان و حتی بغداد که با این حجم نتوانسته چه رسد به ایران.

 

اما جای داعش ،”ایمنی ضعیف” از سوی خودمان به آسانی همه ساختمان پلاسکو را با خاک یکسان و تعدادی از عزیزانمان را زیر آوار برد!

آمار کشته های جاده ای بخاطر ایمنی ضعیف خودروها و جاده ها از سال ۷۷ تا ۸۴ برابر ۲۵۳ هزار نفر بوده است که از آمار شهدای جنگ ۸ ساله بیشتر است!

بالاتر اینکه در مقابل متجاوزان به امنیت ملی مان در ظرف ۵۰ سال گذشته ۲۳۰ هزار شهید داده ایم اما بخاطر ضعف ایمنی فقط بعد از انقلاب تاکنون ۸۰۰ هزار نفر کشته ی جاده ای داده ایم!

( خبرآنلاین۲۶ بهمن۸۹)

نماینده ایذه به شوخی یاجدی حرف تکان دهنده ای زد: “تلفات جاده ای ایذه از تعداد کشته های جنگ روسیه با گرجستان و جنگ عراق با کویت بیشتر است!

(شوشان۲۴ شهریور۹۵).

 

به راستی چرا برای  امر مهم “امنیت ملی” بحق اینقدر حساس و مراقب و غیوریم اما برای “ایمنی شهروندان” اینقدر سهل انگاریم؟!!

 

سه سال اخیر “۱۴ بار” اخطار به ساختمان پلاسکو شده بود!!!

مگر داعش وتهدید کنندگان امنیت ملی و داخلی را فقط اخطار می دهیم؟! آنهم ۱۴ بار!

به ایران خودرو و سایپا چندبار اخطار داده ایم؟! وآیا اصلا فقط اخطار کفایت میکند؟!

چرا خود شهروندان اینقدر نکات ایمنی را ساده میگیرند؟!

آیا دریافت کننده اخطارهای ۱۴ گانه هم مثل آتشنشان های فداکار زیر آوار است یا پیش بچه هایش؟!

با مراقبت ویژه یگان پرواز سپاه پاسداران ، سالهاست هیچ هواپیما ربائی و نا امنی پرواز نداریم اما از ۵۸ تا ۹۳؛ ۷۴ سقوط هواپیما با ۱۹۸۵ کشته داشته ایم

(انتخاب ۹ مرداد۹۵)

اگر تصادفات ریلی را به آن بیفزاییم رقم بسیار بالاتر می رود چرا که ۱۸ برابر متوسط جهانی تصادف ریلی داریم!

 

تهدید کننده امنیت ملی، بیگانگان اند اما تهدید کننده ایمنی شهروندان خودی اند!

و همین فرقی اساسی در جدیت و مماشات دولتهاست!

 

تهدید امنیت ملی، اول حاکمیت را نشانه میگیرد و به تبع شهروندان را؛ اما تهدید ایمنی های ضعیف، اول شهروندان را نشانه میگیرد وبه تبع کارآمدی نظام را.

 

این دو بهم مرتبطند.

نباید پنداشت اخلال در ایمنی شهروندان اثری بر حاکمیتها ندارد.

می بینیم یک سانحه هوایی یا ریلی یا ساختمانی یا حادثه ای بعضا موجب استعفاء یا استیضاح دولتمردان میشود و اگر روی هم تلمبار شود و از دولتی به دولتی ارث برسد کارآمدی مجموع نظام را کاهش داده ، ضریب امنیت داخلی را کاهش می دهد.

 

امیرالمومنین در اینباره فرمود:

«شر الاوطان مالم یأمن فیه القطان: بدترین وطن ها آن است که ساکنان در آن ایمن نباشند»( غرر۱۰۲۵۶)

در کنار امنیت ملی مثال زدنی مان باید ایمنی شخصی شهروندان یک اولویت شود و در این مهم هم شهروندان و هم دولتمردان باید تغییر رویکرد دهند.

 

محسن قنبریان  ۹۵/۱۱/۱

اگر دوستان اصولگرا جزئی از پازل دشمن مان نمی کنند و به مارک تضعیف دولت و مجلس انقلابی تکفیر نمی کنند، فقط یک سئوال دارم:

 جناب آقایان رئیسی و قالیباف!

ابلاغ سیاستهای اصل۴۴، هشت سال طول کشید! بند مربوط به خصوصی سازی با تردد و سؤال بیشتر همراه بود. بند ب مربوط به تعاونی فراگیر برای ۳دهک پایین و بیکاران، همان اول(سال۸۵) از سوی رهبری ابلاغ شد!

همانجا و هم در سیاستهای کلی برنامه پنجم قرار شد برنامه ریزی شود تا ۲۵٪ اقتصاد کشور تا پایان برنامه برای آن دهک ها شود!

الان بند خصوصی سازی، سالم یا فاسد  انجام شده، اما بند ب با گذشت بیش از ۱۵ سال هیچ پیشرفتی نداشته است! احیایش شعار هیچ کاندید انقلابی در مجلسها و دولتها هم نبوده است!

این تبعیض در اجرای بندهای یک سیاست ابلاغی چه منطقی دارد؟!

احیانا اقلا یک همایشی در این تراز برای علل این کاستی آشکار در بند ب و کاریکاتوری کردن سیاستهای اصل ۴۴ را لازم نمی دانید؟!

نفی اقتصاد مردمی(۲۵٪ برای دهک های پایین با تعاونی های فراگیر) و اثبات اقتصاد خصوصی (واگذاری ها به اشخاص و خصولتی ها) به چه حدی که برسد میشود گفت: انقلابی هایمان هم نئولیبرالی عمل می کنند؟!!

محسن قنبریان ۱۴۰۱/۲/۳۱