فتوای مردمسالاری وقتی هنوز صندوق رأی باب نبود!

شهید اول از فقهای قرن ۸ه است که بزرگان او را “لسان الفقهاء”، “لسان القدماء”، “از جمله ۵فقیه برتر شیعه” و… می شمارند.

ایشان در کتاب ارزشمند “القواعد و الفوائد” ذیل قاعده۱۴۷ (ج۱ص۴۰۵و۴۰۶) فائده ای با عنوان: “یجوز عزل الحاکم فی مواضع” طرح می کند: القواعد و الفوائد‌- ط دفتر تبلیغات اسلامی

سومین این مواضع برای عزل حاکم چنین است:

“الثالث: مع کراهیه الرعیه له و انقیادهم إلى غیره، و إن لم یکن أکمل إذا کان أهلا، لأن نصبه لمصلحتهم، فکلما کان الصلاح أتم کان أولى.”

یعنی وقتی مردم از آن حاکمِ [شرع]، کراهت داشته و به غیر او انقیاد و پذیرش داشته باشند؛ حتی اگر آن دیگری فقط “صلاحیت” داشته باشد و “اکمل” از حاکم منصوب نباشد[۱]. بخاطر اینکه نصب حاکم برای مصلحت مردم است؛ پس هرجا مصلحت تمام تر است، نصب اولویت دارد.

طبق این مبنا: با بودن کف صلاحیت و اهلیّت، پذیرش و انقیاد مردم تمام کننده مصلحت است و از شرایط کمال مهمتر است.

امروزه صندوق رأی “راهکاری اثباتی” و “توسعه در مصداق” برای کشف انقیاد مردم است؛ نه “توسعه ارتکاز” و “سیره تازه” ای که نیاز به تایید جداگانه و عدم ردع شارع داشته باشد.[۲] (شرایط و فروعات انتخابات، کاندیدا، تبلیغات و… در جای خود باید بحث شود)

در حوزه های انتصابیِ حکمرانی (مثل امراء و ائمه جمعه و…) هنوز هم می شود به مثل این بیان شهید اول تمسک کرد…

محسن قنبریان ۱۴۰۲/۲/۳

[۱] اگر آن دیگری اکمل از منصوب باشد که واضح است باید او را مقدم کرد. شهید هم در موضع دوم از مواضع عزل فرموده: اذا وجد من هو اکمل منه، تقدیماً للاصلح علی المصلحه…

[۲]  امام خمینی بر همین مبنا، “رجوع به آراء اکثریت” را به “بیعت درصدر اسلام” برمی گرداند: در چه صورت فقیه جامع الشرایط بر جامعه اسلامی ولایت دارد؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *