بایگانی دسته: پیام‌ها و تحلیل‌ها

ایده‌ای برای صلح و سازش خواهان با اسرائیل در قبال فلسطین!

اگر واقع بینی کامل را لحاظ کنیم:

  1. درصدی از جامعه ایرانی هستند که پایان دشمنی با اسرائیل و حتی رسمیت شناختن او را نظر دارند (به حسب برخی پیمایش ها از اسفند۱۴۰۱ تا دی۱۴۰۲ بخاطر جنایات غزه، جمعیت این گروه ۶تا۷درصد کاهش یافته اما حدود۲۲٪ از جامعه ایرانی هستند).
    نتیجه: علی القاعده اینها در راه حل فلسطین جای مقاومت و جهاد، جانب ایده هایی مثل دو دولتی، کنفدراسیونی و… می ایستند.
  2. همزمان با نتیجه قبل، در مساله حقانیت فلسطین در قبال اسرائیل در جنگ اخیر، جامعه ایرانی ۸۲٪جانب فلسطین است! (بقیه هم همه اسرائیل را انتخاب نکرده اند بلکه عده ای نمی دانم و بی جواب گذاشته‌اند[۱])
    یعنی: تعداد زیادی از کسانی که دشمنی با اسرائیل را نمی خواهند، باز جنایات اسرائیل را محکوم می کنند و جانب فلسطین می ایستند.
  3. در دنیای امروز که حقانیت فلسطین و جنایات اسرائیل با صدای بلند در میادین و خیابان های اروپایی و دانشگاه های آمریکایی فریاد می شود، کسانی که با حماس و مقاومت و جهاد همراه نباشند هم برای فلسطین در قبال جنایات اسرائیل کاری می کنند.
    غیر از راهپیمایی انواع ابتکارات (که مجال شمارشش نیست) یکی از ابتکارات نخبگانی در روزهای اخیر، دادگاه غزه (Gaza Tribunal) در لندن است.
    این دادگاه مردمی به ابتکار ریچارد فالک گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور فلسطین با حضور بیش از ۱۰۰چهره دانشگاهی و نخبگان و فعالان حوزه های مختلف از سراسر جهان تشکیل شد و سه مرحله طی خواهد کرد:
    ۲روز اخیر در لندن که بحث درباره تعیین استراتژی های عملیاتی و هم نشست ویژه با نمایندگان گروه های حقوق بشری و سازمان های جامعه مدنی حامی فلسطین را پی گرفت.
    مرحله دوم در ماه مه۲۰۲۵ در سارایو برنامه ریزی شده که اظهارات شاهدان و نمایندگان و وکلای گروه های آسیب دیده را شنیده و پیش نویس اعلامیه ها و مواضع را علنی خواهد کرد
    مرحله سوم و نهایی اکتبر۲۰۲۵ در استانبول ترکیه تشکیل می شود. کمیته کارشناسان پیش نویس ها و تصمیمات دادگاه را ارائه می کنند. توصیه های معتبر حقوقی، افزایش آگاهی و اطلاع رسانی جهانی درباره بحران غزه و تصمیماتی ویژه را برمبنای فرآیند دادگاه اعلام خواهند کرد.
  4. این دادگاه مردم نهاد، جایگزینی برای محاکم بین المللی در وضعیت کوتاهی و تقصیرهای آنهاست؛ تا زمینه ای برای طرح شکایات از سوی جامعه مدنی و بررسی آنها صورت گیرد.
    سابق بر این دادگاه موسوم به #دادگاه_راسل توسط راسل و سارتر و تعدادی از متفکران جهان جنایات جنگی آمریکا در ویتنام را بررسی و تاثیری جهانی گذاشتند. دادگاه راسل حتی بعد به جنایات اسرائیل در غزه هم پرداخت.
    این راه برای متفکرانِ منتقد از سیاستهای دولتها و جامعه جهانی باز بوده است.
    حال سؤال مهم این است:
    هرچه در بین اسامی برجستگان و متفکران دادگاه غزه می گردیم نامی از دگر اندیشان و اصلاح طلبانِ صلح طلب ایرانی، اعضای مجمع محققان حوزه (تئوریسین های حوزوی طرح دو دولتی) و مانند اینها نمی بینیم!
    اینها هم لابد جنایات اسرائیل را محکوم می کنند(چنانچه در برخی بیانیه هایشان هست)؛ اما چرا فقط در مخالفتِ سیاست رسمی جمهوری اسلامی و جریان مقاومت، افق گشایی می کنند تا صدای دو دولتی در فلسطین از قم به جهان مخابره شود؟!
    چرا برای جنایاتی که محکوم می کنند، ابتکاری مثل دادگاه غزه ندارند یا در مثل آن مشارکت نمی کنند؟!
    حامیانی که از تکثر آراء دم می زنند و برخورد با اینان را مغایر آزادی بیان و… می دانند، چرا از این طیف نمی خواهند برای همان جنایاتی که محکوم می کنند در ابتکاری جهانی شرکت کنند و فشاری بر اسرائیل آورند؟!
    این، اقل کار برای ماندن در جبهه حق و جانب مظلومی است که ظاهرا خودشان معترف به حق و ظلم اش هستند!
  5. انور ابراهیم نخست وزیر مالزی از قانونگذاران مالزی خواست پیش نویس قطعنامه ای برای مجمع عمومی سازمان ملل آماده کنند که اسرائیل را از عضویت در این سازمان حذف کند!
    واقعا برایم سؤال است مثل فرهنگستان علوم ایران که چهره های حقوقی و فلسفی و…در خود دارد چگونه برای یک جمله مهمانی در رسانه ملی، بیانیه صادر می کند تا از به زعم خود تئوریزه کردن جنگ جلوگیری کند؛ اما با وجود نزدیکی برخی اعضاء به دولت کنونی، هرگز ابتکاری مثل مالزی را به پزشکیان و عراقچی پیشنهاد نمی کند؟!!

واقعا چرا همیشه روشنفکران و دگر اندیشان ما در غش کردن، در قسمت بانوان می افتند؟!!

محسن قنبریان ۱۴۰۳/۸/۱۵

[۱] پیمایش تحلیل اجتماعی متا، پژوهش داده های دی۱۴۰۲ تا مهر۱۴۰۳ که البته همه مواردش انتشار عمومی نیافته؛ البته مناقشه در اعداد نیست اصل حرف بدون درصد خاص هم ثابت است.

پادکست/ مسئولیت ما در دوران جنگ وجودی

مقاومت مردم پایه!

نقشه امام، بنای یک نظم مدنی-سیاسی بر اساس عقلانیت اسلامی بود که دو رکن اصلی داشت: سپردن کارها به دست مردم/ حرکت در چارچوب شریعت. (ر.ک:رهبری۱۴خرداد۹۳)

روح و معنای جمهوری اسلامی دقیقا همین است.

در این مدنیت جدید، همه امور چنین رقم می خورد:

مردم‌سالاری یعنی بر اساس دین، سالارِ زندگیِ جامعه، خود مردمند(رهبری۹۵/۹/۳)

مقوله مقاومت، استثناء نیست و درون آن نظم باید دیده شود. اصلا ابتکار ملت ایران، یکی همین است.

در مقاومت مردم پایه بلکه مردمسالار:

  1. گفتمان مقاومت -با تنوع سیاسی و بدون دیکته- درون مردم شکل و رواج می یابد. بی تفاوتی و تخدیر یا تفویض کار به مسئولین و تنزل به تماشاگری منع می شود.
    هیچ موشک و پهپادی جای این مردم پایه گی را نمی گیرد.
  2. رابطه ملت و مسئولین، رابطه اعتماد و هم نظارت است.
    مسئولین بعداز احراز صلاحیت، برآمده از اراده ملت اند، پس مورد اعتمادند اما به تعبیر بهشتی: “مردم اداره کننده و نظارت کننده واقعی این انقلابند”(ولایت، رهبری ص۲۴۸)
  3. در این مدنیت ابتکاری، نظارت و پیگیری غیر از “دخالت” است (ر.ک: مبانی نظری قانون اساسی/ بهشتی ص۵۴)
    پس مثلا با اطلاع کم، کسی زمان یا نحوه عملیات نظامی یا… را معلوم نمی کند!
  4. مسئولین در طراحی ها باید ملت ایران، فکر و انگیزه و آمادگیِ موجودشان را خوب بشناسند و درست بفهمند، بر اساس آن، کیفیت کار مقاومت و مقابله با دشمن و… را تشخیص دهند.
  5. برآیند طراحی و اجرا باید تصحیح خطای محاسباتی و درک درستِ “دوست” و “دشمن” از اراده و قدرت ملت ایران باشد.

محسن قنبریان ۱۴۰۳/۸/۷

قرآن و فقه و عرفان را مخدّر نکنیم!

قرآن سرتاسر نور است و هیچ باطل و عوجی در آن نیست اما نابجا خواندنش می تواند گمراهی و تخدیر بیافریند!

قرآن به “مجاهدان میدان” خطابی دارد و به “تماشاگرانِ” تلویزیونیِ صحنه و “قاعدین” خطاب دیگری ؛ اولی را برای دومی خواندن مخدّر است!

از زبان “مجاهدان میدان” به دشمنان می فرماید:

قُل هَل تَرَبَّصونَ بِنا إِلّا إِحدَى الحُسنَیَینِ ۖ وَنَحنُ نَتَرَبَّصُ بِکُم أَن یُصیبَکُمُ اللَّهُ بِعَذابٍ مِن عِندِهِ أَو بِأَیدینا ۖ فَتَرَبَّصوا إِنّا مَعَکُم مُتَرَبِّصونَ﴿۵۲ توبه﴾

بگو: «آیا درباره ما، جز یکی از دو نیکی را انتظار دارید؟! (: یا پیروزی یا شهادت) ولی ما انتظار داریم که خداوند، عذابی از سوی خودش (در آن جهان) به شما برساند، یا (در این جهان) به دست ما (مجازات شوید) اکنون که چنین است، شما انتظار بکشید، ما هم با شما انتظار می‌کشیم[۱]

و به “تماشاگران مجازی و تلویزیونیِ” مظلومان غزه و لبنان می فرماید:

وَما لَکُم لا تُقاتِلونَ فی سَبیلِ اللَّهِ وَالمُستَضعَفینَ مِنَ الرِّجالِ وَالنِّساءِ وَالوِلدانِ …﴿۷۵نساء﴾

چرا در راه خدا، و (در راه) مردان و زنان و کودکانی که (به دست ستمگران) تضعیف شده‌اند، پیکار نمی‌کنید؟!…

وقتی احساسات دسته دوم کمی از کشتن کودکان و زنان بی گناه جریحه دار می شود و می رود که تقاضای جهادی و قتالی بکنند، آخوند و مکلای تلویزیون و غیر آن، عارف می شوند و “احدی الحسنیینِ” مجاهدان معرکه را بر بینندگانِ در خانه ها می خوانند و با عرفان بازی، وجدان دردها را تسکین می دهند!

مردم غزه در ۱۰ درصد این زندانِ باریک روباز، محصورتر از قبل شده و واقعا دارند نابود میشوند؛ صدای استغاثه شان بلند است! ما به خاطری که یک وقت مخاطبی سوسول پای تلویزیون، ناامید نشود جای تشرِ “مالکم لاتقاتلون فی سبیل الله و المستضعفین” ، بشارت: “بنا الا احدی الحسنیین” می دهیم!!!

از کی نشستن و تماشاگری و حداکثر آهی کشیدن و دعا و نفرینی کردن یکی از دو حسنای قرآن شده است؟!!

به “فَاذْهَبْ أَنْتَ وَرَبُّکَ فَقَاتِلَا إِنَّا هَاهُنَا قَاعِدُونَ”(پس تو برو به اتفاق پروردگارت با آنها قتال کنید ما اینجا خواهیم نشست) شبیه تر است تا “بنا الا احدی الحسنیین”!

هزاران زن و کودک جبالیا و ضاحیه زیر آتش بمانند و احدی الحسنیین ملاقات کنند!

جای ما، خون شهید همانجا تکثیر می شود و پیروزی می آورد!!!

از همین قبیل است همه استفاده های نابجای دیگر از مقام شهید و سنن الهی تاریخ و هرچه رنگ ماوراء و عرفان دارد!

در فقه هم مفاد آیه۵۲ توبه این فتوای صریح است:

“بنا بر فقه اسلام -چه فقه مذاهب اهل‌سنّت، چه فقه شیعه و شاید بقیّه‌ی مذاهب دیگر- تردیدی وجود ندارد که وقتی دشمنی بر سرزمین مسلمین تسلّط پیدا کرد، وظیفه‌ی همه است که با او مبارزه کنند، با او جهاد کنند؛ به هر شکلی از جهاد که ممکن است. امروز مبارزه‌ی با رژیم صهیونیست برای همه‌ی دنیای اسلام واجب و لازم است[۲].”

بحث سرِ باز یا بسته بودن راه جهاد نیست، تقلیل دادن از “برای مستضعفین” به “تعرض به ایران” است!

هنیه مهمان ما بود و در کشور ما ترور شد، بجایش چند موشک می زنیم؛ برای سید حسن و سنوار، نه!

بحث سرِ باور نکردن “جنگ وجودی بین مقاومت و صهیونیزم[۳]” و “به هم گره خوردن سرنوشت ایران با منطقه و مقاومت[۴]” است!(دقت کنید)

قیاس “حمله کفار به بلاد مسلمین” با “قیام درون جامعه اسلامی علیه خلیفه وقت” ،  هم مع الفارق است. اینجا هم نابجا خوانی دیگری است؛ که روایات “تقیه” و “حقن دماء شیعیان” و “احلاس بیوت” و نبودن شرایط و نیافتادن در فتنه و تأسی به سیره ائمه بعد از حسین(ع) و… “برای شیعیان” بخوانند! (و می بینیم که حدیث بازان و فقه مالانی -علیرغم فتوای مراجع بزرگ در این ۷۰سال اشغال صهیونی- می خوانند!)

مطلب مرتبط:

محسن قنبریان ۱۴۰۳/۷/۲۹

توجهی درباره یادداشت اخیر!

دال مرکزی یادداشت -چنانچه روشن است- مربوط به حوزه گفتمان سازی مقاومت است نه استراتژی های نظامی یا سیاست گذاری های حکمرانی.

بطور واضح محتواهایی که نابجا مصرف و مانع تحقق مقاومت و نصرتی لکم مُعِده می شود را اشاره وار پرداخته است. حالا این روح مقاومت بالفعل و نصرتِ مُعِده کجا و چگونه خرج شود؟ یادداشت در مقام آن نبوده است. مطلب مرتبط دوم که ضمیمه شده خط کلی ای در اینباره می دهد.

در همین راستا یادداشت چند نابجاگویی یا تقلیل دهی را اشاره می کند:

– آیاتی از قرآن برای کسانی که صرفا شنونده اند! (کل ملت غیور ایران هیچوقت و هیچ جا در این کانال -چه رسد به یادداشت- مذمت نشده و قاعد شمرده نشده اند!)

– برداشتهایی شبه عرفانی که به قصد امید (بنظر گوینده رجاء کاذب) از شهید و سنن الهی در حوادث می شود که چون فاقد عنصر تنظیم شده خوف و نگرانی است، جای امید و رجاء صادق، رخوت و تخدیر می سازد!

– تقلیل از گفتمان حمایت از مظلوم و مستضعف به صرفا تعرض به ایران که برخی تحلیل گران دچارند!

– خلط حکم بین قیامهای معاصر ائمه(ع) برای تعویض خلیفه وقت با حکم تهاجم کفار بر بلاد مسلمین که برخی گویندگان مذهبی و… آن مستقیما یا تلویحا می پردازند !

ریشه این فروکاست ها در دو چیز بیان شده:

– باور نکردن جنگ وجودی برای دو جبهه حق و صهیونیستی در این جنگ اخیر (قبلا در این کانال گفته شده و به زودی مطالب دیگر هم بارگذاری میشود)

– اینکه سرنوشت ایران اسلامی به منطقه و مقاومت گره خورده است (بیانات صریح خطبه جمعه نصر)

شاید بی نیاز از توضیح بود برخی شکست نورها لازم کرد!

[۱] استفاده های رهبر انقلاب از آیه را اینجا بخوانید: «فیش‌های مرتبط با سوره مبارکه التوبه آیه ۵۲»

[۲] و اینجا: «فیش‌های مرتبط با سوره مبارکه النساء آیه ۷۵»

[۳] جنگ وجودی یا شرایط مرگ و زندگی برای طرفین را رهبران دو طرف می گویند:

  • رهبر انقلاب اسلامی در ۲خرداد۱۴۰۳ به رئیس مجلس لبنان: شرایط کنونی منطقه به گونه ای است که هم برای دشمن صهیونیستی شرایط مرگ و زندگی است و هم برای جبهه حق!
  • محمود قماطی نائب رئیس شورای سیاسی حزب الله به شبکه الجزیره: ما درگیر جنگی وجودی علیه اشغالگران شده ایم…
  • العربیه هم به نقل از نتانیاهو: نخوض حرباً وجودیاً!
  • سخنگوی کابینه اش هم گفت: ما وارد جنگی شده ایم که برای بقای اسرائیل است…

[۴] ر.ک: خطبه نماز جمعه نصر

یحیای متأسی

قَالَ الصادق (ع):

اَلشِّیعَهُ ثلاثهٌ مُحِبٌّ وادٌّ فَهُوَ مِنَّا وَ مُتَزَیِّنٌ بِنا وَ نحنُ زَیْنٌ لِمَنْ تَزَیَّنَ بِنَا وَ مُسْتَأْکِلٌ بِنا اَلنّاسَ و مَنِ اسْتَأْکَلَ بِنا اِفْتقرَ.

شیعه سه نوع است: دوستدارِ مهر ورز [متعهد] که او از ما اهلبیت است، و شیعه اى که خود را به ما مى آراید و ما مایه آراستگى کسى هستیم که خود را به ما بیاراید ، و شیعه اى که ما را وسیله ارتزاق خود قرار مى دهد و چنین کسی فقیر مى شود .

اگر نان خور با نام اهلبیت -حتی اگر تعهدی زنده و در صحنه به مکتب آنها نداشته باشد- از اقسام شیعه(ولو اسمی) است؛ محب متأسی هم که عمل و تعهد خود را از نسخه اهلبیت می گیرد و عمل بجایش را به سیره آنان تزیین می کند، اهلبیت او را می آرایند و او هم قسمی از شیعه (اقلا متشیع) است.

از وقتی تحریم، سزای انتخابات دموکراتیک مردم فلسطین مقابل محمود عباس، شد و غزه بزرگترین زندان روباز دنیا شد؛ چاره ای جز تسلیم و ننگ یا مرگ شرافتمندانه نماند.

سرور آزادگان آموزش داده بود که در چنین شرایطی باید مقاومت عاشورایی کرد.

یحیی سنوار در مختصات تسلیم و ننگ یا مقاومت و مرگ شرافتمندانه به حسین(ع) تاسی کرد در نامه هایش آمده: “باید در مسیری که شروع کرده ایم پیش برویم یا بگذار کربلای جدید رخ دهد!”

تا لحظه آخرش هم همین را نشان داد!

عجیب این است که قسم نازل حدیث امام صادق(ع) که “صله دلبخواه بانی” را “پاکتِ  تکسّب با نام اهلبیت” کرده اند به قسم دوم طعن بزنند!

عجیب تر وقتی که برای قسم اول -مالک ها و سید حسن ها- هم کار در خوری نکنند!

محسن قنبریان ۱۴۰۳/۷/۲۷

سرنوشتِ ایران!

سرنوشت ایران اسلامی با سرنوشت مقاومت گره‌خورده است؛ اگر شما کاری به دعوای فلسطین نداشته باشید، اسرائیل کار دارد!
حجت‌الاسلام محسن قنبریان

مرجعیت قم برای خلق قدرت نرم چه می تواند بکند؟!

photo 2024 10 15 19 25 57
  1. تعطیلی چند روزه دروس را نجف پیش از قم برای سید مقاومت اعلام کرد.
    صدور بیانیه ها هم تا سنتی ترین و ساکت ترین مراجع کشیده شد!
    تخصیص میزانی از وجوهات برای کمک به لبنان را -به اصطلاح این سالها- شیرازی ها هم انجام می دهند و مختص مراجع انقلابی قم نیست!
    پس سهم حوزه و مراجع انقلابی قم بیش از اینها باید باشد!
  2. ترکیبی بودنِ جنگ، عیان است؛ لذا مثلا “تهدید و ارعاب” کنار “ترور و بمباران” جزء علمیات رژیم است.
    در مقابل، “نماز جمعه نصر“، “سفر عراقچی با هواپیمای حامل کمکها”، “خلبانیِ قالیباف به بیروت و حضور در کنار ویرانی ها” و…، خلق پدیده هایی است که “ذاتش پیام” بوده، “بالاترین سطح اثرگذاری” را دارد.
    این پدیده ها بر قدرت نرم جبهه حق می افزاید، “کمتر مقابله به مثل پذیر” و “بازدارندگی”ای کمتر از اقدامات نظامی ندارند.
    صرف گفتن ها و بیانیه ها در این جنگ ترکیبی موثر نیست، خلق اینگونه پدیده های موثر و بجا، موازنه ساز است.
  3. توقع این است در “سطح مرجعیتِ” انقلابی قم پدیده ای مناسب خلق شود وقدرت جبهه حق را به رخ کشد.
    تهدید مرجعیت عراق و ایران به ترور توسط رژیم، این را ضروری تر هم کرده است.
    در این راستا دیدارهایی با مراجع و فرستادن برخی فرزندان به مناطق اسکان آوارگان دیده می شود اما تا خلق آن پدیده فاصله دارد.
  4. بطور روشن:
    جمع شدن مراجع قم دور هم (یا دیدارهای متوالی باهم)
    + عزیمت یکی از آنها (مثل آیت الله نوری همدانی) برای دیدار با مراجع نجف (برای تجمیع فتوا) می تواند پدیده ای در قدرت نرم شود.

محسن قنبریان ۱۴۰۳/۷/۲۴

همه مراجع، سیستانی‌اند!

رژیم موقت صهیونی پس از رهبر انقلاب اسلامی، آیت الله العظمی سیستانی را هم در لیست ترور خود قرار داده است؛ لابد چون از نقش سید حسن در آزادسازی لبنان و یاری مردم مظلوم فلسطین گفته است؛ یا ممکن است اینبار (مثل علیه داعش) فتوای جهاد علیه صهیونیست ها دهند!

خون پاک و شهادت پربرکت سید مقاومت به شکل کم نظیری اجماع همه مراجع قم، نجف، مشهد و… را در پی داشت؛ آیات نوری همدانی، مکارم، جوادی آملی، سبحانی، شبیری زنجانی، وحید خراسانی، بشیر نجفی، مدرسی و… همه از سید مقاومت و مقاومت علیه اسرائیل تجلیل کردند. (اینجا بخوانید)

غیر از رهبر انقلاب اسلامی، چند تن از مراجع بزرگ (نوری، بشیر نجفی، محمدتقی مدرسی و…) از وجوب کمک به لبنان و مقاومت گفتند:

– بر مسلمانان واجب است به یاری آنان بشتابند!

– هریک از فرزندان امت باید به اندازه توان خود با این جنایت مقابله کند؛ با محکومیت و اعتراض و رد آن به هر شکل ممکن به صورت فردی و جمعی!

– و…

کاش این اجماع، به نحوی تجمیع می شد تا غده سرطانی، قدرت مرجعیت شیعه را ببیند و بداند:

بَقِیَّهُ السَّیْفِ أَبْقَى عَدَداً وَ أَکْثَرُ وَلَداً:

باقى ماندگان شمشیر و جنگ، شماره شان با دوام تر، و فرزندانشان بیشتر است.(حکمت ۸۴)

تهدید به ترور دوتن از مراجع بزرگ ایران و عراق در کنار به خاک و خون کشیدن مظلومان در غزه و لبنان توسط صهیونیستها، ظرفیت این تجمیع و فتوای واحد علیه اسرائیل، مثل سلف صالح را فراهم تر خواهد کرد ان شاء الله.

مطلب مرتبط: ما و اربعین ، ما و فلسطین

محسن قنبریان ۱۴۰۳/۷/۱۸

امیر سلحشوران

نتانیاهو بخصوص با اقدامات جنون آمیز اخیر از انفجار پیجرها تا ترور سیدمقاومت و تهدید ترور رهبر انقلاب، غیر از ژست پیروزی دنبال ایجاد ارعاب بود.

 

اگر وعده صادق۲ اتفاق نمی افتاد، سید حسن، شهید ارعاب بود!

جای روح سلحشوری و اباء از ضیم و ننگ، ترس می آفرید؛ لکن ورق برگشت.

 

علیرغم احتمال تلافی و تهدید رسمی ترور رهبری، آمدن این هفته حضرت آقا به نماز جمعه، اثرش از موشکهای سه شنبه شب کمتر نیست؛ طرح ارعاب نتانیاهو را کامل به هم می زند.

یکبار دیگر امیر سلحشوران بعد از زدن عین الاسد و تهدید ترامپ جلسه زنده گذاشت و دشمن را در جنگ روانی شکست داد.

 

چنانچه قبلا نوشتم حضور میلیونی مردم ایران بعد از وعده صادق۲ در خیابان ها و بخصوص در نماز جمعه این هفته تهران بالاترین قدرت بازدارندگی را ایجاد می کند.

 

چه آنهایی که دنبال محو اسرائیل اند چه آنهایی که نمی خواهند ایران در جنون های نتانیاهو آسیب ببیند، این جمعه را غنیمت شمارند.

حضور میلیونی همزمان تصویر مقاومت و بازدارنگی مردم پایه است.

 

*مطالب مرتبط:

 

محسن قنبریان ۱۴۰۳/۷/۱۱

و من کلام له (علیه السلام) لما خُوفَ من الغیله:

وَ إِنَّ عَلَیَّ مِنَ اللَّهِ جُنَّهً حَصِینَهً، فَإِذَا جَاءَ یَوْمِی انْفَرَجَتْ عَنِّی وَ أَسْلَمَتْنِی، فَحِینَئِذٍ لَا یَطِیشُ السَّهْمُ وَ لَا یَبْرَأُ الْکَلْمُ.

(در سال ۴۰ هجرى، در کوفه در پاسخ به برخى که از تهدیدها و خطر ترور می ترساندند انشاء فرمود):

پروردگار براى من پوششى استوار قرار داد که مرا حفظ نماید، هنگامى که عمرم بسر آید، از من دور شده و مرا تسلیم مرگ مى کند، که در آن روز نه تیر خطا مى رود و نه زخم بهبود مى یابد.

خطبه ۶۲ نهج البلاغه

بازدارندگیِ مردم پایه!

dDZgUjS.jpg
dDZg6Ge.jpg

رهبر انقلاب اسلامی سالها قبل خلاصه جمهوری ما را “خدا” و “مردم” خواند! نظریه مردمسالاری دینی و “سالاری مردم در همه امور جامعه” از همین الهیات برمی خیزد.

 

قدرت بازدارنده این کشور هم بعد از خدا و قبل از موشک، “مردم” است.

“مطالبه مردم”، “خرج موشک های انتقام” است و قدردانی و “پشتیبانی آنها” بعد از عملیات، “بهترین عامل بازدارنده” از پاسخ دشمن است.

 

برای نمونه این پیمایش مرکز تحلیل اجتماعی متا متعلق به مرکز رشد دانشگاه امام صادق(ع):

 

٪۸۲ مردم ایران در طوفان الاقصی حق را به فلسطین میدهند.

این ظرفیت بزرگ طرفداری، تازه قبل از جنایات بی حد صهیونیست ها در غزه و لبنان و تجاوز به حریم و شرف کشورمان است.

 

جنایات یکسال اخیر اسرائیل، ایرانیانی که با وجود فشار و تحریم، موافق مخالفت با اسرائیل بودند را از حدود ۶۳٪ به حدود ۶۷٪ افزایش داد. و کسانی که خواهان پایان دادن به مخالفت با اسرائیل بودند را از ۲۹٪  به ۲۲٪ درصد کاهش داد.

 

نتیجه اینکه:

اقلا ۸۰٪ مردم ایران زمینه و ظرفیت پشتیبانی از وعده صادق۲ و ساخت “بازدارندگی مردم پایه” را دارند.

حتی کسانی که از جنگ می ترسند یا ترسانده شده اند، کسانی که فقط ایران برایشان مهم است، در یک پشتیبانی مستظهر و آشکار می توانند سایه جنگ یا علمیات جدی تلافی جویانه دشمن را از ایران دور کنند.

 

حلقه های میانی باید زمینه ساخت و نمایش این بازدارندگی مردم پایه را همین روزها مهیا کنند.

 

محسن قنبریان ۱۴۰۳/۷/۱۱