بایگانی برچسب: s

هرکس مبانی انقلاب و ولایت فقیه را قبول دارد، برادر شماست

اینکه: “هرکس مبانی انقلاب و ولایت فقیه را قبول دارد، برادر شماست”؛ را در حد قاعده اش، شاید غلط گیرترین و برچسب زن ترین ها هم همراه باشند و تکرار کنند. لکن در تطبیق و کشفِ “برادران”، باز چنان تنگ بگیرند که هیچ کس جز خودشان نماند!

حضرت آقا این مبنای ارزشی را سالهاست دارند؛ لکن تطبیق ایشان ظاهرا با ما بسیار متفاوت است!

 مثلا سال۷۷ (پس از ماجرای ۲خرداد و فضای آن روز تشکل ها) دانشجویی از ایشان می پرسد:

میخواستم نظر حضرتعالی را درباره گروه های حامی ولایت بدانم!

می فرماید: “به نظر من همه گروهها حامی ولایتند(!) یعنی در کشور گروه قابل توجهی که ولایت را قبول نداشته باشد، نمی شناسم(!). همه ولایت را قبول دارند؛ حالا ممکن است بعضی عشق و اخلاص بیشتری داشته باشند، بعضی کمتر داشته باشند؛… همه گروه های دانشجویی با من ارتباط دارند، پیش من می آیند؛ چه گروه های دانشجویی،چه افراد دانشجویی؛ همه شان اظهار ارادت به ولایت می کنند همه قبول دارند، نمیشود قبول نداشته باشند، معلوم است که قبول دارند؛ من هم همه شان را به یک معنا حمایت می کنم…”(۷۷/۲/۲۲)

این صرفاً یک نمونه است که تطبیق خود را با ایشان چک کنیم!(شر نشود!!!)

آیا ما همه گروه های (اقلا دانشجوییِ) سالهای۷۶و ۷۷ را حامی ولایت می دانستیم؟!!

 جبهه انقلاب امروز بیشتر محتاج مهارت تطبیق این قاعده زرین است.

 اگر در مهارتِ اثبات و کشف، به مذاق بهشتی ها و خامنه ای ها نباشیم، مترقی ترین اصول برای جبهه بندی را هم دچار ساده لوحی بعضی و دگم و تنگ نظری بعضی دیگر می کنیم.

محسن قنبریان / ۸ آذر ۱۴۰۲

طول و عرض ولایت

تقریری از سه ارائه حجت الاسلام محسن قنبریان

  • تبیین طول و عرض ولایت
  • معنای ولایت
  • تقسیم بندی ولایت
  • مراتب ولایت عرضی و الزامات آن
  • اختلال در ولاء اجتماعی
  • در چنین شرایطی چه باید کرد؟ امام رضا(ع) چه کرد؟

دریافت «طول و عرض ولایت»

سخنرانی/ جمهوریت و تکثر گرایی اجتماعی در اندیشه و فقه امام خمینی

ارائه در پژوهشگاه فرهنگ و هنر و ارتباطات وزارت ارشاد اسلامی/ ۲۳خرداد۱۴۰۲

یک مدخل مهم: هستی شناسی ولایت

  • ولایت یک “واقعیت” قبل از یک “اعتبار” و تقنین
  • طول و عرض ولایت و آثار واقعی آن در جامعه
  • نظام بخش مسائل مردم

واقعیتِ ولاء طولی و عرضی تولید یک الهیات در کلام امام خمینی کرد:

  • مردم مجرای اراده الهی
  • مردم لسان خداوند

پاسخ به ۴سؤال مهم از فقه امام خمینی:

  1. جایگاه اکثریت(جمهور) در نظام ولایت(حکومت اسلامی):
    – در اصل تشکیل حکومت ولایت فقیه؟
    – در مسائل حکمرانی؟
  2. نسبت اکثریت و احکام شرعی:
    – در فرض تعارض “مصلحت” جمهور مردم (مسلمین، پابرهنگان زمین، محرومان و…) با احکام شرعیه فرعیه؟
    – در فرض ناسازگاری “امیال” مردم با برخی احکام شرعی؟!

دریافت «جمهوریت و تکثر گرایی اجتماعی در اندیشه و فقه امام خمینی» | “دریافت از پیوند کمکی

ادامه خواندن سخنرانی/ جمهوریت و تکثر گرایی اجتماعی در اندیشه و فقه امام خمینی

سخنرانی/ طول و عرض ولایت

هیئت ثارالله همدان در شب شهادت امام صادق(ع)، محفلی با حضور حجت الاسلام قنبریان با عنوان «طول و عرض ولایت» در مورخه ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۲ برگزار شد. چکیده و صوت این سخنرانی منتشر می‌شود.

  • ولایت، کلان نظریه اجتماعی و سیاسی تشیع
  • ولایت طولی و عرضی:
    – ولایت عرضی جامعه ساز و طولی حکومت ساز
  • امام صادق(ع) و ولایت طولی:
    – ولایت فقیه در غیبت یا غیاب معصوم
  • امام صادق(ع) و ولایت عرضی:
    – دو روی سکه این ولایت!
    – تا مستضعفین عقیدتی را شامل است (صحیحه عمر بن ابان)
  • مسئولیت مومن ترها (روایت حارث بن مغیره):
    – گناه سفهاء گردن علماء!
  • امام صادق(ع) و کارتن خوابها!
    – نان شان را گرو بر نمیداشت تا هدایت شوند!

چکیده بحث را در ادامه مطلب بخوانید!

سخنرانی «طول و عرض ولایت» | “دریافت از پیوند کمکی


ادامه خواندن سخنرانی/ طول و عرض ولایت

پاسخی به نقد حجت الاسلام و المسلمین رسایی

برادر ارجمندم جناب آقای رسائی در کنار اعلام موافقت با بخش های زیادی از یادداشت “راهبرد روشن رهبر انقلاب درباره کشف حجاب” از غفلتی در آن تذکر داده اند تا نتیجه گیری غلط نشود؛ و آن اینکه: “راهبرد رهبر انقلاب در موضوع حجاب به هیچ وجه متمرکز بر تذکر لسانی نبوده بلکه این مرحله راهبرد ایشان در مواجهه مردم با موضوع منکر عدم رعایت حجاب است و الا در خصوص حاکمیت راهبرد ایشان ورود نهادهای مختلف و اعمال قانون از سوی آنهاست”

سپس برای این نکته شواهدی از سخنان رهبر انقلاب از ۸۰تا۹۸ آورده اند و نتیجه گرفته اند: “این بیانات رهبر انقلاب از جهت تعدد و هم از جهت صراحت به خوبی نشان می دهد که در کنار راهبرد تذکر لسانی توسط مردم، راهبرد دیگر امام و رهبر جامعه اعمال قانون از طرف حاکمیت بوده و به هیچ وجه مصداق آن برخورد با قاچاق پارچه و لباس و پیدا کردن دست سرویس های امنیتی دشمنان نیست بلکه از نظر رهبر انقلاب دقیقا نسبت به کسانی که کشف حجاب کرده اند باید توسط حاکمیت اعمال قانون صورت بگیرد[۱]

به پاس ذره پروری ایشان نکاتی را عرض می کنم:

  1. بین “راهبرد” و “راه حل” (اصلی-اساسی و تبعی-تکمیلی) اقلا در یادداشت بنده فرق است.
    – راهبرد و استراتژی، احکام کلیِ همیشه ثابت مثل ایدئولوژی نیست. کاملا وابسته به شرایط و موقعیت، ظرفیت های خودی و دشمن طراحی می شود. لذا در کشف راهبرد همیشه باید آخرین بیانات و هندسه کلام در شرایط جدید در نظر گرفته شود و البته برای فهم بهتر به منظومه سخنان سابق هم نظر شود.
    – “راه حل” نیز یک راه حل پایه و اساسی است و راه حلهای فرعی و تکمیلی. مثلا وقتی اطباء می گویند: آخر الدواء الکی! راه حل اساسی درمان دارویی است ولو در آخرین مرحله با جواب نگرفتن به راه حل داغ کردن (جراحی) تن دهند.
    تذکر لسانی و همگانی مردم و تبیین (و همه آنچه “فن آوری اجتماعی” خوانده ام) در یادداشت بنده، راه حل اساسی بیان شده است نه راهبرد.
    راهبرد رهبر انقلاب در شرایط جاری -که گسل اجتماعی پدید آمده و ارتباط را قطع و تذکر را نوعا نزاع می کند- اینجور بیان شده است:
    “رهبر دارد چتر وحدت ملی می گسترد و شکاف و گسل اجتماعی را پر می کند تا تاثیر و تاثر ملت برهم [یعنی راه حل اساسی] فراهم شود”.
    گمان نمی کنم برادر عزیزم با این مهم بمثابه راهبرد (در ظرفی که در فقرات اول یادداشت توضیح یافته) مخالفتی داشته باشد.
    فقط با تحقق این راهبرد است که “فن آوری های اجتماعی” تبیین و تذکر لسانی و حتی “اجرای احکام توسط حاکمیت” قابل انجام و ثمر بخش است.
  2. بین “نوک تیز مطالبه گری از مسئولین” با “خود وظایف مسئولین” هم فرق است!
    – بنده “وظیفه حاکمیت” را فقط برخورد با قاچاقچیان حجاب و سازمان بخشی ها و دستهای پنهان مورد اشاره رهبری، قرار ندادم؛ بلکه “پیکان مطالبه گری” دوستان حزب اللهی در تجمعات را در این موارد منحصر کردم؛ و بین ایندو فرق آشکاری است.
    وقتی محجبه ها، خانواده شهدا و حزب اللهی ها دائم با تحصن و تجمع، فقط مطالبه اِعمال قانون تعزیرات بر بی حجاب خیابان کنند، و چنانچه دیدیم شعار به مرگ بر بی حجاب (و سایر تعابیر) بکشد؛ همان گسل اجتماعی عمیق تر می شود و آن راهبرد زمینه ساز زمین می خورد. (دقت شود)
    – بنده مطالبه گری را به برخورد با “قاچاق لباس و پوشاک” تقلیل ندادم و حتی کنار قاچاقچیان حجاب و سازمان بخشی ها و دستهای پنهان، اول “مطالبه برخورد با مهره درشتهای بی حجابی” را ذکر کردم. کمی قبل هم در یادداشت “هنجار سازی مترفین” مفصل تر به لزوم این برخورد پرداختم.
    معتقدم اینجور مطالبه گری ها از مسئولین غیر از اولویت و اهمیت، آسیب زننده به راهبرد و بستره سازی برای تاثیر و تاثر عمومی ملت نخواهد بود.
  3. بنده به اتکاء آمار مرداد ۱۴۰۱ و هم تعبیر رهبر انقلاب (“خیلی از کسانی که کشف حجاب می کنند…”) راه حل اساسی (نه راهبرد) را “تبیین” و “فن آوری های اجتماعی” بیان کردم. طبعاً با راه حلهای تکمیلی و تبعی سرجای خود مخالفتی ندارم و همیشه هم به آن اذعان کرده ام.
    یعنی ممکن است “پس از” تحقق راهبرد رهبری (یکپارچگی و بستره ارتباط و گفتگو برای تبیین و تذکر) باز عده ای بسیار اندک تر از حالا کشف حجاب را ادامه دهند؛ البته اعمال قانون درباره آنها -وقتی راه اصلی و اساسی طی شده- صحیح است. عادتا با طی روند یاد شده، همراهی عامه را هم خواهد داشت بخلاف وقتی از اول فقط ورود دادستان و اجرای احکام را مطالبه کنیم!
    – در اینباره هم فقط دو روز پیش از این یادداشت(۱۵ فروردین) ذیل سخنان رئیس قوه قضاییه یادداشتی گذاشتم که: نباید “جرم” به “تخلف” و “مجازات” به “جریمه” و “دادگاه” به “سامانه” تبدیل شود. اما همانجا هم دادگاه را مرتبه آخر و پس از تحقق ولاء طرفینی قرار داده در مقایسه با سامانه هوشمند جریمه، رعایت کرامت مرتکب خواندم تا بتواند از خود دفاع کند

– این نکته هم خالی از لطف نیست که در مجموع یادداشتها و مصاحبه های بنده، “تدبیر اجتماعی”، “فن آوری اجتماعی” و مانند آن مساوی “کار فرهنگی” نیست که اخیراً برخی مطالبه گران به آن الرژی یافته اند…

سپاس و قدر شناسی مجدد از جناب آقای رسائی

مرتبط: فهرست مطالب در حوزه حجاب

محسن قنبریان ۱۴۰۲/۱/۱۸

[۱] نقدی بر یادداشت آقای قنبریان درباره کشف حجاب

راهبرد روشن رهبر انقلاب درباره کشف حجابها!

  1. در دیدار با بانوان (۱۴۰۱/۱۰/۱۴) صراحتاً فرمودند: “کسانی را که حجاب کامل ندارند، نباید به بی دینی و ضد انقلابی متهم کرد”.
    برخی از ما پیروان ولایت از وصف (ضعیف الحجاب)، مفهوم گرفتیم و بی حجابها و کشف حجاب کرده ها را به “بی دین” و “ضد انقلاب” متهم کردیم!
    البته ایشان قبلا همین لبیک گویان به کمپین های علینژاد را هم بیش از فریب خورده لقب نداده بود.(۹۶/۱۲/۱۷)
    اینبار(۱۴۰۲/۱/۱۵) تصریح کرد: “خیلی از کسانی که کشف حجاب کردند اهل دین اند…”!
    تا از دست برخی از ماها و اتهام زنی هایمان نجاتشان دهد!
    می پرسی: حالا دعوا سر تعابیر و اتهامات است یا کشف راهبرد رهبری؟!
    منتظر باش!
  2. دو سه دهه قبل ایشان راه حل اساسی بی حجابی و بدحجابی را تذکر لسانی همگانی [نه گروه های نیابتی] می دانست: “بگویید و رد شوید”!
    آنوقت هم بسیاری از ما پیروان ولایت می گفتیم: اثر ندارد!
    اندیشکده ها و مراکز تخصصی هم دنبال بسته سیاستی و اجرایی برای تحقق تذکر لسانی همگانی نیافتادند. به شکل نیابتی و حداقلی انجام و البته محکوم به شکست شد!
    تا به اینجا کشید که کمپین های طراحی شده اپوزیسیون و سوژه سازی های گشت ارشاد از اساس تذکر لسانی را “ناممکن” (نه فقط ناموثر) کرد!
    فکر نمی کنید ادبیات اخیر رهبر انقلاب راهبردی را دنبال می کند؟!
    ادامه دهید!
  3. آمار پژوهشگاه فرهنگ و ارتباطات (دفتر طرح های ملی) در بازه زمانی ۲۹تا ۳مرداد۱۴۰۱ نشان می داد: ۲۳٪از پاسخگویان، اصلا حجاب را “واجب شرعی” نمی دانند!!!
    با انحاء تهاجمات رسانه ای و شبکه ای؛ شک، شبهه و جهل بسیط (به این میزان) نسبت به حکم عجیب نیست. با این وضع، در فضای گسل های اجتماعی موجود و ناممکن شدن گفتگو، تبیین و تذکر لسانی؛ صرفاً تکیه بر ورود قهری یا قضایی و اجرای تعزیرات قانونی، طبعا راه حل اساسی به نظر نمی رسد.
    اما گفتن این حرفها، از سوی برخی گروه ها و شبکه های اجتماعی، اتهام اسلام صورتی(!) می خورد! فقط “دادستان ورود کن!” نشان مذهب و انقلابیگری و غیرت قلمداد می شد!
    تا اینکه رهبر انقلاب هم در دیدار اخیر (۱۴۰۲/۱/۱۵) از “این ندانستن” به نوع دیگری سخن گفت و باز کمیت را بالا برد: “خیلی از کسانی که کشف حجاب می کنند اگر بدانند که پشت این کاری که اینها دارند می کنند چه کسانی هستند قطعاً نمی کنند. من می دانم. خیلی از اینها کسانی هستند که اهل دین اند، اهل تضرع اند، اهل ماه رمضان اند، اهل گریه و دعا هستند. توجه ندارند که چه کسانی پشت این سیاست رفع حجاب و مبارزه با حجاب است. جاسوسهای دشمن، دستگاه های جاسوسی دشمن دنبال این قضیه است. اگر بدانند حتما نمی کنند”!
    یعنی آنهایی که به ابعاد “حرام سیاسی” بودن کشف حجاب نا آگاهند هم “خیلی” هستند!
    اگر “خیلی” از کسانی که کشف حجاب کرده در خیابان اند، “نمی دانند”؛ راهش “تبیین است یا باتوم”؟!
    ایشان در ماجرای اغتشاشات فرمود: “وسوسه روی جوانان را تبیین بر طرف می کند نه باتوم”!(۱۴۰۱/۱۰/۱۹)
    اما راه حل بسیاری از ما باتوم یا مابه ازاء دوربین-جریمه بود!
  4. اما تبیین، فضا و ارتباط می خواهد.
    فضای موجود، گسست و جدایی بین بی حجاب و محجبه و علماء و… است. دشمن هم به شکل جدی به آن دامن می زند و دوستان نا آگاه هم مثل همیشه سوژه ها را برای گسست بیشتر فراهم می کنند.
    رهبر انقلاب با ادبیات خاص اخیر، اول دنبال بسترسازی برای این ارتباط و گفتگو و زمینه سازی برای جهاد تبیین است.
    اول شل حجابها را از زبان تندِ ما و برچسب های بی دین و ضد انقلاب گرفتند.
    وقتی فقط جای برچسب ها را عوض کردیم و به کشف حجابی ها، بی دین و ضد انقلاب گفتیم و حتی به خطبه های جمعه هم کشاندیم؛ سراغ اینها هم آمد و با ادبیاتی غلیظ تر و کلماتی بیشتر از بار قبل (که درباره شل حجابها بود) آنها را از زبان تند ما گرفت. آنها را اهل دین و تضرع و گریه و دعا و رمضان خطاب کرد.
    رهبر دارد چتر وحدت ملی می گسترد و شکاف و گسل اجتماعی را پر می کند تا تأثیر و تأثر ملت برهم فراهم شود. واضح نیست؟!

به طور روشن:

این چتر پدری، برادری-خواهری که زمینه و بستره برای “فن آوری اجتماعیِ” گفتگو، تبیین، تذکر و تصحیح است، را به هیچ طریق پاره نکنیم. دوباره در آن رخنه جدید نیافکنیم.

خطباء، ائمه جمعه، منبری ها و گروه های مرجع چند هفته _بدون اینکه ارزش حجاب را کم یا بی حجابی را مجاز نشان دهند_ با همین ادبیات و درون همین راهبرد سخن بگویند.

اول به بستره گفتگو و ارتباط بپردازند از یکپارچگی و ولاء طرفینی [۱] بگویند و گسل اجتماعی را هم آورند.

به جای تجمعات مطالبه گری برای اِعمال تعزیرات قانونی یا اجرای جریمه علیه بی حجابها و…، به بسته ها و خلاقیت های فن آوری اجتماعی تأثیر و تأثر همگانی و متقابل فکر کنند. برخی ابتکارات خوب را بیفزاییم و نقش آفرینی مدنی خود را گسترش دهیم.

اگر نمی خواهیم حاکمیت در ارزشها برکنار باشد و فعلا مطالبه گری از مسئولین را انقلابیگری می دانیم؛ مطالبه برخورد با مهره درشت های بی حجابی یعنی قاچاقچیان حجاب و پوشاک، سازمان بخشی ها و دست های پنهانی که رهبری اشاره کردند را بخواهیم.

در برنامه جهان آراء عرض کردم بی حجاب کف خیابان، برانداز هم که باشد، بدتر از سرباز میدان ژاله دوره پهلوی نیست؛ با افسر بعثی شلمچه فرق دارد؛ یکبار دیگر (مثل دوره انقلاب) باید او را به ملت برگردانیم.

اولویت مسائل اقتصادی در مطالبه از دولتها را جابجا نکنیم.

رهبر انقلاب در همین سخنرانی تصریح کردند: “برای عملی شدن شعار امسال باید دستگاه ها و بخش های کشور اولویت آن را بپذیرند. همه همتها و اراده ها در طول سال باید متوجه این نقطه کانونی باشد./ شعارهای اقتصادی به معنای بی اعتنایی به مسائل فرهنگی و اجتماعی نیست یک اقتصاد نابسامان بر فرهنگ جامعه هم اثر گذار است”(۱۴۰۲/۱/۱۵)

ایشان از امام و مولایش امیرالمومنین(ع) آموخته که در خطبه۸۷ فرمود: “معذور دارید کسی را که هیچ حجتی علیه او ندارید و او منم!…بر حدود حلال و حرام واقف تان کردم، لباس عافیت از عدالت برتنتان کردم، معروف را با قول و فعلم فرش زیر پایتان کردم، کرائم اخلاقی خود را به شما نشان دادم…”

یعنی بدون مطلع کردن همه به حرامها، به عافیت رساندن زندگی ها با عدالت اجتماعی، فرش کردن معروف در جامعه، نشان دادن کرامت های اخلاقی حاکم؛ حاکمیت در قبال شهروندانش معذور نمی شود؛ عذر خطاها و تخلف ها تمام نمی شود!

مرتبط: فهرست مطالب در حوزه حجاب

محسن قنبریان ۱۴۰۲/۱/۱۷

[۱] رهبر انقلاب در دیدار بانوان(۱۴۰۱/۱۰/۱۴) یکبار دیگر سخنرانی خود برای علمای استان خراسان شمالی(۹۱/۷/۱۹) را به رخ کشید که به نظرم مثالی گویا از ولاء طرفینی و نهی از منکر متقابل بی حجاب-متشرع است.

دیالکتیک اسلام سلفی_جام جهانی!

  • فوتبال پدیده مدرنی -که مناسباتی مدرن چون جام جهانی را جهانی کرده- به تعبیر پله/ ریکاردو- فرانسیکو خود یک دین شده است!
  • جام جهانی۲۰۲۲ در یک کشور اسلامی، دیالکتیک اسلام و این پدیده چند لایه مدرن را علنی تر کرد:
    – منع مشروبات و نمادهای همجنس گرایی، تکریم اذان و تبلیغ حجاب و… از نهاد حاکمیت تعبیه شد.
    – نهادهای اجتماعیِ اسلام سلفی نیز حضور جدی دارند. از جمله حضور تبلیغی مبلغان بین المللی سلفی مثل: ذاکر نایک/ عمر عبدالکافی/ سعید الکملی/ عثمان الخمیس و…
  • دو گانه پوپر_هایدگر در ایران پس از انقلاب اسلامی حتی در فعالین مذهبی و حوزوی به نوعی بازتولید شد:
    – غربزدگی و تاویل آموزه های دینی به نفع مناسبات مدرن!
    – قائل به نجاست ذاتی مدرنیسم و غیر قابل تصرف و اثرگذاری اساسی در آن و به انتظار دوره دیگر نشستن!
  • خوانش مطهری و بهشتی و… در لزوم دیالکتیک موثر با پدیده های مدرن، امتداد لازم را نیافت:
    – همین مقدار تصرفات اسلام سطحی سلفی در نهادهای اجتماعی و حوزوی شیعی (با عمق خاص خود) هم دیده نمیشود!
    – فضای عمومی ایران نیز به این دیالکتیک به اندازه گُل و پنالتی مسابقات توجه ندارد!
  • واضح است اسلام سلفی (بخاطر فقدان ولایت) با روح مدرنیته و طغیان آن سطح درگیری ندارد و از این حیث وضع ما بهتر است.

محسن قنبریان

ولایتِ همگانی!

علامه طباطبایی ذیل آیه۷۱توبه:

«المؤمنون و المؤمنات بعضهم اولیاء بعض…

بعد از آن تذکر و بیان حال منافقین، اینک حال عامه مؤمنین را بیان میکند و می فرماید: “مردان و زنان با ایمان اولیاى یکدیگرند”، تا منافقین بدانند نقطه مقابل ایشان مؤمنین هستند که مردان و زنانشان با همه کثرت و پراکندگى افرادشان همه در حکم یک تن واحدند، و به همین جهت بعضى از ایشان امور بعضى دیگر را عهده دار مى شوند.

و به همین جهت است که هر کدام دیگرى را به معروف امر میکند و از منکر نهى مى نماید. آرى، بخاطر ولایت داشتن ایشان در امور یکدیگر است -آنهم ولایتى که تا کوچک ترین افراد اجتماع راه دارد- که به خود اجازه مى دهند هر یک دیگرى را به معروف واداشته و از منکر باز بدارد.»(المیزان)

چون شرط امر به معروف، عدالت نیست و حتی فاسق هم چنین حقی(ولایتی) دارد[۱]؛

پس غیر متشرعه، بی حجاب و بدحجاب هم میتواند مذهبیِ محجبه ای یا حتی یک روحانی را در معروفی، امر یا از منکری، نهی کند!

محسن قنبریان

[۱] منهاج الصالحین – السید الخوئی – ج ١ – الصفحه ٣۵٢

منطق بازسازی انقلابی ساختار فرهنگی کشور

ساختارها همیشه و همه جا “پیکر” برای یک “روح” اند.

 در این ۴۳سال فقط ساختارهای فرهنگی فربه، موازی، فرسوده و ناکارا نشده اند؛ رویکرد فرهنگی-اجتماعی مان هم غیرفراگیر، محافظه کار، امنیتی زده، قدیمی و نابه روز شده است.

مثلا هنوز از “اقناع” می گوییم (تازه همان چیزی که یافت می نشود!)!

اما اقناع، توقعِ رویکرد فرهنگی مونولوگ است. از منبر تا ارشاد، از کلاس تا صدارت، بگوییم تا قانع شوند! جامعه گوش، ما زبان!

معجزه انقلاب اسلامی این بود که یک “ولاء اجتماعی متقابل” در بین همه ملت آفرید (تحقق آیه۷۱توبه).

 ذیل “ولاء سیاسی فقیهِ انقلابی و ساختارنوکُن”، ولاء عمومی ملت نسبت به هم و نسبت به حاکمان شکل گرفت(اصل۸و۲۶ و…قانون اساسی).

ولاء، فاعلیت است؛ ولاءِ همگانی، همه گویی و همه کُنشی است؛ فرهنگ حاصل از آن “برآیندی” است نه “فرآیندی”؛ تعامل پایین و بالاست نه از بالا و فرمایشی.

مثلا “خواهر بی حجاب”، هم “برادر مسئول” را نهی از منکر می کرد و هم از سوی خواهر یا برادری، نهی از منکر می‌شد؛ “عدالت” و “عفاف” در برآیند کلی نزدیک به هم سیر می کرد و هیچکدام به نفع دیگری تأویل نمی رفت.

آن روح انقلابی را باید به فرهنگ، به همه ملت، به همه عرصه های دخالت عمومی و به همه اجتماع برگرداند/ رسمیت شمرد؛ و الا بازسازی ساختارهای فرهنگی هرچه باشد انقلابی نیست، نخبه‌گرا، هوادار پسند و از بالا به پایین و پیشاپیش شکست خورده و فقط بودجه خور است!

محسن قنبریان ۲۴ مهر ۱۴۰۱