بایگانی برچسب: s

جمهوری اسلامی؛ ولایت فقیه ذیل حاکمیت ملی

گفتاری از حجت‌السلام‌والمسلمین محسن قنبریان در شماره چهارم نامه‌جمهور، «ویژه‌نامه مجلس»

➖ مناسبات امر ولایی و امر عمومی در قانون اساسی
➖ ولایت به شرط جمهوریت
➖ شوراهای مستشاری
➖ در اقتصاد تعاون، در حکمرانی شورا
➖ بدتر از مرگ!
➖ نه پوپولیسم، نه نخبه گرایی!
➖ مشکل، اقتصاد سیاسی ست
➖ چرا شما انگ کاپیتالیستی نخورید؟!

جهت تهیه نامه جمهور با ارسال رایگان مبلغ ۱۵۰هزارتومان به شماره کارت:
۶۰۳۷ ۹۹۷۵ ۹۹۶۹ ۴۹۳۳
به‌ نام پژوهشکده تبلیغ و مطالعات اسلامی باقرالعلوم
واریز کرده و رسید واریز را به همراه آدرس پستی و شماره همراه به شماره ۰۹۰۱۶۸۵۵۲۹۰ ارسال نمایید

سخنرانی/ کارگاه آشنایی با اصل ۴۳ و ۴۴ قانون اساسی

حجت الاسلام قنبریان

۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۲

  • سمت و سوی مکتب اقتصادی اسلام طبق نظر امام خمینی دخیل شدن توده میلیونی مردم محروم در تولید است
  • مطالبه اصلی رهبر انقلاب: پیشرفت همراه با عدالت. در نگاه رهبر انقلاب، پیشرفت مردم پایه همان عدالت است
  • تعاونی، طرح شهید بهشتی برای تحقق پیشرفت مردم پایه
  • اصل ۴۳ طرح پیشنهادی شهید بهشتی: روش سومی در مقابل اقتصاد خصوصی و دولتی (که در هر دو روش مردم اجیر هستند)
  • شروط شهید بهشتی برای تعاونی:
    – همکاری به جای رقابت
    – تعاونی در کنار اقتصاد دولتی نه در ذیل و ابزار آن
    – برای هر عضو یک رأی نه به اندازه سهم
    – تعاونی به صورت شاغل_مالکی باشد
  • جوهره تعاونی مشارکت مردمی است و اگر از این خالی شود هدف محقق نمیشود
  • تاریخچه ای از سیاست های اصل۴۴
  • صد مشکل اقتصادی که ناشی از اصل۴۴ است!!!
  • ابلاغ اولیه سیاست های اصل ۴۴ بعد از رفت و برگشت ها ولی بدون بند ج (خصوصی سازی)
  • بند ب سیاست ها: افزایش سهم بخش تعاون در اقتصاد کشور به بیست و پنج درصد تا آخر برنامه‌ی پنجم توسعه و…
  • بیشترین راهبری برای تحقق این بند ها: بند نهم فصل سوم قانون اجرایی سیاست های کلی اصل۴۴
  • چرا تعاونی محقق نشده؟ غفلت از دو تناظر اقتصاد مردمی برای اقتصاد مردمی در قانونی اساسی: حوزه سیاست و حوزه فرهنگ
  • اینکه تعاونی ها شکست خورده اند یک غلط مشهور است
  • تحقق پارلمان بخش خصوصی با بیشترین قدرت و نفوذ و عدم تحقق شوراهای قسط و…

دریافت سخنرانی «کارگاه آشنایی با اصل ۴۳ و ۴۴ قانون اساسی» | “دریافت از پیوند کمکی

سخنرانی/ بازخوانی آراء و اندیشه های شهید بهشتی

بازخوانی آراء و اندیشه های شهید بهشتی
(ویژه برنامه مدرسه نگاه همزمان با سالروز تصویب قانون اساسی)
حجت الاسلام قنبریان
۱۴ آذر ۱۴۰۲

  • اهمیت جایگاه شهید بهشتی در قانون اساسی
  • بعضی نگرانی ها در مذاکرات: بازتولید سلطنت و تجربه مشروطیت
  • جایگاه مردم در قانون اساسی باید در دوگانه ولایت-مردم (حق تعیین سرنوشت و رجوع به آراء عمومی و …) دیده شود
  • سه مبنا در دوگانه ولایت-مردم
    – مبنای اول: ولایت فقیه در حد امور حسبیه (ولی فقیه وکیل مردم است و تعارضی بین حق تعیین سرنوشت و… باولایت نیست)
    – مبنای دوم: مردم شرط وجود برای انعقاد ولایت
    – مبنای سوم(شهید بهشتی): مردم جزء العله برای ولایت
  • تعارض بین حاکمیت مردم و ولایت فقیه و حل تعارض طبق هر مبنا
    – الف: عدم تعارض طبق مبنای ولایت حسبیه
    – ب: حل تعارض طبق مبنای دوم: رابطه طولی و مردم مجرای اعمال ولایت (تفوق ولایت بر حق تعیین سرنوشت)
    – ج: حل تعارض طبق مبنای سوم: رابطه طولی است ولی خود ولایت فقیه هم با اکثریت مردم پذیرفته میشود
  • حکومت اسلامی نظامی مردمی بر پایه اسلام است
  • پاسخ بهشتی به قائلین به حذف ولایت فقیه از قانون اساسی
  • حکومت کردن با خواست اکثریت اما رهبری کردن بر اساس مصالح اکثریت نه تمایلات
  • سه سنجه هنگام تعارض بین تمایلات اکثریت و مصالح اکثریت
  • تز انقلاب اسلامی در سیاست و اقتصاد: امتداد جمهوریت در حکمرانی
  • بررسی بازنگری قانون اساسی
  • بازگشت از مبنای سوم (شهید بهشتی) به مبنای دوم در بازنگری
  • نظر امام خمینی در نسبت ولایت-مردم: تشکیل حکومت بستگی به آراء اکثریت دارد که همان بیعت صدر اسلام است

سخنرانی «بازخوانی آراء و اندیشه های شهید بهشتی» | “دریافت از پیوند کمکی

چگونه شورای نگهبان، ناظر انتخابات مجلس و خبرگان هم شد؟

(مروری بر تصویب و بازنگری اصل۹۹ قانون اساسی)

  1. در پیشنویس قانون اساسی
    پیش نویسی به وسیله گروهی از حقوق دانها در شورای عالی طرح های انقلاب نوشته و در شورای انقلاب بررسی و برای اطلاع عموم مردم و کسب نظر علماء و صاحب نظران منتشر شد. در اصل۱۴۶ آن، شورای نگهبان فقط ناظر انتخابات ریاست جمهوری و مراجعه به آرای عمومی(رفراندوم) بود[۱].
  2. مجلس خبرگان قانون اساسی
    مجلس خبرگان قانون اساسی، پیشنویس را به عنوان یکی از طرح ها تلقی و خود را صرفا محدود به بررسی آن نمی دانست.
    در جلسه ۳۸ام به نظارت بر انتخابات پرداخت.
    شهید بهشتی (نائب رئیس) نظارت بر انتخابات ریاست جمهوری و رفراندوم را چنین توضیح داد: “نظارت بر این قسمت صرفاً در اختیار دولت یا رئیس جمهوری قبلی نباشد. بلکه یک مقام مقننه ای یعنی مقامی که دور از مسائل اجرایی و دور از حب و بغض هایی است که در اجرا پیدا میشود او هم بر این قسمت نظارت کند[۲]
    بعد بین افزایش مسئولیت شورای رهبری و شورای نگهبان بر ترجیح دوم سخن گفت: “در مطالعات قبلی به این نتیجه رسیدیم که مناسب ترین آن همین شورای نگهبان است[۳]“.
    آیت الله سبحانی اشکال عدم تناسب کرد: “به نظر بنده این اصل با شورای نگهبان تناسبی ندارد. شورای نگهبان کارشناسان احکام اسلامی یا کارشناسان تطبیق قوانین مصوب با قانون اساسی هستند که آیا تطبیق می کند یا نمی کند و آدمی که مغزش، عقلش، فکرش تطابق مصوبات مجلس شورای ملی با قانون اساسی است، گماردن این افراد بر اینکه بر انتخاب رئیس جمهور و یا رفراندوم نظارت کنند که تقلب نشود، آیا این کار از اینها بر می آید که بر دوششان می گذاریم یا باید فکر دیگری کرد؟ من فکر می کنم این از شورای نگهبان بر نمی آید[۴]“.
    در مقابل شهید آیت، اضافه شدن نظارت بر انتخابات مجلس را هم درخواست داد[۵].
    اصل بخاطر اشکالات و ابهامات به کمیسیون رفت تا بازنگری شود. در جلسه۶۴ام بدین صورت تصویب شد: “شورای نگهبان نظارت بر انتخابات ریاست جمهوری، انتخابات مجلس شورای ملی و مراجعه به آراء عمومی و همه پرسی را برعهده دارد”.(اصل۹۹[۶])
    بعد در ماده سوم قانون عادی انتخابات مجلس شورای اسلامی، “این نظارت، استصوابی، عام و در تمام مراحل” معین شد.
  3. در مجلس بازنگری قانون اساسی(سال۶۸)
    در باز نگری، نظارت بر انتخابات خبرگان هم افزوده شد.
    نکته حائز اهمیت این بود که فقط هشت مورد از سوی امام برای بازنگری معین شده بود که اصل۹۹ و اختیارات شورای نگهبان در آن نبود.
    از اینجا بازنگری این اصل محل اختلاف اعضای مجلس بازنگری شد.
    رئیس آن(آیت الله مشکینی) درباره دایره صلاحیت این نهاد از امام کسب تکلیف کرد. امام در ضمن پاسخ فرمود: “خواسته بودید نظرم را در مورد متمم قانون اساسی بیان کنم. هرگونه آقایان صلاح دانستند عمل کنند. من دخالتی نمی کنم”. عمده نامه را در عدم نیاز شرط مرجعیت برای رهبری اختصاص دادند[۷].
    با آن جمله امام برخی از اعضاء ورود به غیر موارد هشتگانه اعلامی را بلااشکال خواندند؛ اما برخی قائل به این مطلب نبوده و خروج از موارد هشت گانه را جایز نمی دانستند[۸].
    با رحلت امام و جانشینی آیت الله خامنه ای در جلسه ۲۸ام دوباره امکان ورود به غیر از موارد هشت گانه مورد پرسش از ایشان هم واقع شد؛ ایشان پاسخ دادند: “سؤال این بوده که آنچه که مورد شک قرار می گیرد که آیا در محدوده آن هشت مورد حضرت امام هست یا روی آن بحث و تصمیم گیری بشود یا نه؟ بنده چون در جریان بحث قرار داشتم بعضی از چیزهاست که شاید مستقیماً هم به آنها ارتباط پیدا نمی کند اما غیر مستقیم ارتباط پیدا می کند یا مسائل بسیار مهمی است که همه آقایان هم قبول دارند دستشان بسته است؛ من گفتم که آن چیزهایی که اکثریت آقایان موافقند که مورد بحث قرار بگیرد مورد بحث قرار می گیرد[۹]…”
    از اینجا کمیسیون، “نظارت بر انتخاب خبرگان” را هم به اصل۹۹ اضافه و به رای گذاشته و تصویب شد.

البته پیش از بازنگری هم نظارت بر انتخابات خبرگان توسط شورای نگهبان انجام می شد؛ چون تبصره۱ ماده۹ “قانون انتخابات مجلس خبرگان”، نظارت بر این انتخابات را طبق “قانون نظارت شورای نگهبان بر انتخابات مجلس” (مصوب مهر ۵۹) معلوم کرده بود!

محسن قنبریان ۲۲ آبان ۱۴۰۲

[۱] مشروح مذاکرات ج۱ص۲۶/ج۲ص۹۶۵/ همان/ ج۲ص۹۷۰/ ج۲ص۹۶۷/ج۳ص۱۷۶۲

[۲] همان

[۳] همان

[۴] همان

[۵] همان

[۶] همان

[۷] صحیفه امام ج۲۱ص۳۷۱

[۸] مشروح مذاکرات ج۲ص۶۹۶تا۶۹۸/ همان ص۱۱۱۵

[۹] همان

قانون اساسی و حمایت از مظلوم

در اصل۳ -که در مذاکرات، خلاصه آرمانهای قانون اساسی بیان شده- در دو فراز از حمایتِ مظلوم سخن است:

  1. دفاع نظامی!
    در فراز۱۱ اصل۳ آمده:”تقویت کامل بنیه دفاع ملی از طریق آموزش نظامی عمومی برای حفظ استقلال و تمامیت ارضی و نظام اسلامی کشور”.
    یکی به نقصان این بند اشکال کرد:”منظور دفاع از سرزمینهای اسلامی هم هست، یعنی همانطور که ملت و ارتش ایران برای استقلال و تمامیت ارضی ایران دفاع می کنند، از فلسطین و سایر سرزمین های اسلامی هم باید دفاع کنند!”
    شهید بهشتی جواب داد:”اصولا امروزه در دنیا چنین چیزی را میتوان در قانون اساسی کشوری گفت؟ ما الان این را در داخل دفاع از نظام اسلامی کشور بصورت مستتر آورده ایم ولی آیا با صراحت در هیچ قانون اساسی کشوری میتواند باشد که ارتش ملی مسئول دفاع از سرزمین های دیگر است؟”(مذاکرات ج۱ص۲۹۷)
    اختلاف در تصریح و استتار بود نه اصل حمایت نظامی.
  2. حمایت از مستضعفان جهان!
    در بند۱۶ این اصل درباره سیاست خارجی هم اول “حمایت همه جانبه از همه مستضعفان جهان” بود که حتی در پیشنویس “آزاد کردن همه…” آمده بود!
    به قید “همه جانبه” اشکال شد که: دخالت در امور داخلی آنهاست(ص۳۰۰) این بند به بحث زیاد و رد چندباره عبارات انجامید و دست آخر با این عبارت تصویب شد: “تنظیم سیاست خارجی کشور براساس معیارهای اسلام، تعهد برادرانه نسبت به مسلمانان و حمایت بیدریغ از مستضعفان جهان”(ص۳۱۳)

پ.ن:

آقای ظریف کمک نظامی و حتی جنگیدن کنار مردم غزه هر ملاحظه دیگر داشته باشد مغایر قانون اساسی نیست. یاری آنها هم جنگیدن بجای آنها نیست.

محسن قنبریان

بی توجهی به اصول قانون اساسی آری، به قرائتی خاص از اقتصاد کلان نه!

به نظر “مجله تجارت فردا” دکتر مقصودی برای دفتر اقتصاد کلان سازمان برنامه و بودجه مناسب نیست چون “مکانیسم بازار” را افسانه می داند و “رابطه نقدینگی و تورم” را رد می کند!

آقایان طبیبیان و نیلی و… مناسبند چون این اصول اقتصاد کلان را خدشه ناپذیر قبول داشتند!

(ولو فصل اقتصادِ قانون اساسی را مخدوش و متاثر از چپ ها دانسته و رد کنند!)

فکر نکنید دعوای “دانش و ارزش” و “علم و ایدئولوژی” در بین است؛ دعوای “ارزش – ارزش” و “مکتب – شبه علم” است!

“مکانیسم بازار” در ادبیات اقتصادی لیبرال هم قرائت واحد ندارد؛ حتی #فریدمن هم مطلقِ دخالت دولت را نفی نمی کند!

از “بازار آلمان” تا “بازار انگلیس” و حتی آمریکا، بازارند، با مکانیسم های متفاوت و میزان مداخله متفاوت دولت؛ پس اصل گرفتن مکانیسم بازار در یک قرائت واحد، واقعا افسانه ای بیش نیست. هنگ کنگی دیدن/خواستن اقتصاد ایران از هر ایده ای ایدئولوژیک تر و هم نشدنی تر است.

“رابطه نقدینگی و تورم” نیز غیر از متاثر بودن از یک نظریه پولی، مطالعات اقتصادی متعددی در اقتصاد ایران دارد که الزاما دلخواه تجارت فردا را نتیجه نمی دهد.

به لحاظ اقتصاد سیاسی ایران هم ظاهراً به نظر برخی آقایان بین “نقدینگیِ مخلوق بانک خصوصی” با “نقدینگیِ حاصل از افزایش دستمزد کارگر” فرق است و فقط دومی موجب تورم میشود!

تجارت فردا خود را آینه جامعه فرض و از نگرانی جامعه بخاطر انتصاب مثل دکتر مقصودی به جهت خدشه به این اصول مسلم انگاشته شان گفته؛ اما چیزی از نگرانی جامعه ایرانی نسبت به بیش از سه دهه تعطیلی فصل اقتصادی قانون اساسی اش بخاطر عدم اعتقاد مدیرانی -که برخی را شمرده- نگفته است!

وجه مشترک ستوده شدگان (و دیگر مدیران اقتصادی دهه های پیشین که نام نبردند) همه این است که اعتقادی به فصل اقتصادی قانون اساسی نداشته آنرا با برچسب چپ رد و تعطیل نگه داشته بودند!

اینکه فاصله فقر و غنا و نگرانی جامعه از آن؛ چقدر بخاطر مصاحبه های نادرمدیرانی است -که اعتقادی به برخی قرائتهای خاص اقتصادی ندارند- و چقدر بخاطر تعطیلی اصل۴۳ و کاریکاتور شدن اصل۴۴ است؟ را خوب است قضاوتش را به خود جامعه واگذارند!

جالب اینکه قانون اساسی وقتی پس ازبررسی خبرگان، رای اکثریت قاطع ملت ایران را هم گرفت، گروه های کمونیستی وچپ گرا -که نوعا رفراندوم قانون اساسی را تحریم کرده بودند- اصول اقتصادی قانون اساسی را سرمایه داری خواندند!

طرفداران لیبرالیسم اقتصادی هم که بیش از سه دهه در مصادر اصلی اقتصاد نشستند، آنرا کمونیستی و چپ خواندند و تعطیلش کردند!

این است سرنوشت قانون اساسی بین ایدئولوژی زدگی چپ و راست اقتصادی؛ بین تحریم یا تعطیل!

سؤالی که تجارت فردا خوب است از خودش بپرسد این است: جامعه نگران ادامه تعطیلی فصل اقتصادی قانون اساسی است یا خدشه و بازبینی برخی قرائتهای خاص در حوزه نظریه پولی؟!

در بین قرائت های موجود و مفروض از مکانیسم بازار و میزان دخالت دولت، جانب نظریه ای -که نزدیک به اصول قانون اساسی است- را گرفتن ایدئولوژیک تر است؟ یا “قرائتی ایدئولوژیک” از بازار را بر بقیه قرائت ها و هم قانون اساسی فائق کردن؟

محسن قنبریان ۱۴۰۲/۷/۱۶

شغل زن یا نقش زن

 

در ابتدای انقلاب اسلامی چند سوال در حوزه زنان از شهید محمدحسین بهشتی پرسیده می‌شود که ایشان پاسخ آن پرسش‌ها را می‌دهند.

  • آیا کارکردن را برای زن یک موقعیت دون انسانی تلقی می کنید؟
  • آیا زنان می‌توانند رئیس جمهور شوند؟

حجت‌الاسلام محسن قنبریان از کتاب مبانی قانون اساسی پاسخ شهید بهشتی را بازخوانی می‌کنند.

دولت مردمی یعنی چه؟!

حجت الاسلام قنبریان:

مردمی‌سازی دولت، با کنار مردم بودن و با مردم سفر کردن فرق دارد؛ این شرط لازم است؛ اما کافی نیست! در این حالت مردم تنها تکبیرگو و شعارگو هستند و از ظرفیت بزرگ مردم استفاده نمی‌شود!

حضرت آقا می‌فرمایند مردم یعنی همه مردم! هر مسئولی در هر دستگاهی تسبیح دستش بگیرد و بگوید مردم یعنی همه مردم، حزب‌الهی ها ۲۰۰ بار بگویند!

چون ما عادت داریم به کارهای نیابتی! باید مردم از هر طبقه‌ و هر جایی استفاده بشوند. این‌جاها خیلی خودی و غیر خودی نشود!

مردم هراسی، مردم را مفتون رسانه‌های بیگانه دانستن،رهزن‌های اصلی برای مردمی سازی هستند.

مردمی سازی مشارکت دادن مردم در مسائل سیاست، اقتصاد و فرهنگ است!

در اقتصاد،مردمی‌سازی یعنی در رشد اقتصادی شریک شوند. یعنی صاحب اموال شوند؛ نه اینکه صاحب پول و یارانه و افزایش‌حقوق شوند! این‌ها پینه‌دوزی عدالت است! اگر همه مردم در پیشرفت سهیم باشند عدالت است.

در سیاست نیز، هم در عرصه‌های عمومی مثل انتخابات‌ها، وهم جاهایی که گروهی می‌آیند، یعنی اصل ۲۶ و اصل ۱۰۴، راه را باز کنید تا بتواند اظهار نظر سیاسی بکنند.

در همه‎ ی امور امت باید ناظر باشد

مدیریت جامعه مبتنی بر نظام امت و امامت است که جمهوری اسلامی یک شکلی دارد و یک روحی. شکل آن همین قوای چندگانه است که همه مستقیم یا غیر مستقیم از رای مردم‌اند و روح آن نظارت و حضور همگانی مردم است. و امت، امام خود را برمی‌گزیند و نقطه شروع از امت است.

بازخوانی تحلیلی کتاب «مبانی نظری قانون اساسی، شهید آیت الله دکتر بهشتی»

حجت‌الاسلام محسن قنبریان