رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان اینکه مشکلات و کاستیها در همه دورانها حتی در زمان حکومت پیامبر(ص) و امیرالمومنین(ع) وجود داشته است، اظهار کرد: در همه اعصار، نفاق، فساد و سوء مدیریتهایی کم و بیش وجود داشته اما مهم این است که کلیت انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی، یک حقیقت زنده و رو به پیشرفت است.(خبرگزاری فارس)
آیت الله آملی راست میگویند؛ فساد دوره امیرالمومنین(ع) مثل:
- تخلف مالی ابن هرمه کارگزار حضرت در بازار اهواز!
- گزارش تخلف کارگزارش در اصطخر(منذربن ابی جارود) که زیّ اشرافی در پیش گرفته و خویشان را مقدم میدارد!
- تجمل گرایی قاضی القضات او (شریح) در حد خرید یک خانه ۸۰ دیناری!!!
- ربودن اموال بیتالمال توسط پسر عمویش که کارگزارش هم بود و فرار به حجاز!
- سرسفره رنگین نشستن کارگزارش در بصره در مهمانیای که نیازمندان رانده و توانگران فراخوان شده بودند!
پیشرو بودن علی(ع) و زنده ماندن حقیقتش به این بود که:
- دستور داد ابن هرمه را جلوی مردم دستگیر و جارچی هم اعلام کند. جمعه او را ۳۵ضربه شلاق بزنند و در بازار هم بچرخانند و… (مستدرک الوسائل ج۱۷ص۴۰۳و۴۰۴)
- به منذر نامه نوشت که: “اگر آنچه از تو برایم گزارش شده درست باشد شتر خانوادهات و بند کفشت از تو بهترند!”(نامه۷۱) او را احضار و با وجودی که اختلاس(۴۰۰۰درهم) را منکر بود زندانیاش کرد. اشکهای خواهرش و وساطت صعصعه را درباره او گوش نکرد. (شرح نهج البلاغه علامه شوشتری ج۸ص۱۰۸)
- به قاضی القضات برای همان خانه ۸۰دیناری قبالهای در مرام خود زند:
خریدار: بندهای خوار!
فروشنده: مردهای کوچ کرده به سرای دیگر
عین مورد معامله: خانهای از سرای فریب، از کوی نابود شوندگان و سرزمین تباه شوندگان!
کروکی: حد نخست؛ منتهی به آفات و بلاها/ حد دوم؛ به مصیبتها/ حد سوم: به هواها و هوسهای تباه کننده/ حد چهارم: به شیطان گمراه کننده ختم میشود! *درب آن به حد چهارم باز میشود! “این شخص فریفته به آرزو، این خانه را ازکسی که اجل او را از جای کَنده، به قیمت خروج از عزت قناعت، و ورود در خواری و پستی خرید!” (بقیه قباله را در نامه ۳ نهج البلاغه بخوانید!)
قاضی القضات سابق ما بهتر میداند این تازیانهی وعظ چقدر دردش از حبس و شلاق بیشتر است! - به آن پسر عموی مختلس فراری در ایام فتنهی بسربن ارطاتها و نماندن برای علی جز کوفه، نوشت: “از خدا بترس و اموال این مردم را به سویشان بازگردان، که اگر چنین نکنی و خداوند مرا بر تو چیره سازد با تو کاری خواهم کرد که نزد خداوند عذر خواه من گردد و با شمشیرم که هرکس را با آن زدم در آتش شد، گردنت را بزنم! به خدا اگر کاری که تو کردی حسن و حسین کرده بودند از من نرمی نمیدیدند و به مرادی نمیرسیدند، تا آنکه حق را از آنان بازگیرم…” (بقیه در نامه۴۱)
- به فرماندارش برای آن یک سفره نوشت: “به لقمهای که در دهان مینهی بنگر، آن را که حلال و حرامش برایت معلوم نیست بیرون انداز… با ورع و کوشش و پاکدامنی و درستکاری مرا یاری رسانید… آیا به این خشنود باشم که امیرمومنانم خوانند، ولی در سختیهای روزگار شریک مردم (یا الگویشان) نباشم؟” (مواعظ جان بخش او در اینباره را در نامه۴۵ بخوانید).
خوب است نتیجه بگیریم: اگر عقوبتهای امیرالمومنین برای فاسدان و متجملان در ما افزون شد، حقیقت زندهایم و پیشرفت داریم. اگر خانه ۸۰دیناری، کاخها و عمارتهای مجلل شد و جای ابن هرمهها، بیکس و کار ترها چرخانده شدند و برادرها و پسرعموهای در دسترس، توبیخ و مجازات موثر نشدند؛ آنوقت نگران حقیقت زندهای که امام و شهدا دستمان سپردهاند بشویم!
مطالب مرتبط:
-مسئولین و پدیده های اعتقاد سوز
-ازمساله گویی ساده به مجتهدی عالی مقام
محسن قنبریان ۹۹/۱۱/۱۷