بایگانی برچسب: s

ماهم میتوانیم!

چند تجربه کوچک و محلی روایت شده در جشنواره عمار در حوزه سلامت اجتماعی را اینجا ببینید.

وقتی یک معلم روستا یا مبلّغ یا چند بسیجی میتوانند در منطقه ای آسیب های اجتماعی (اعتیاد یا ماهواره و…) را کاهش دهند، طرح های مطالعه شده و منسجم ملی هم به کمک مثل همین مردم (نهادهای اجتماعی)، شدنی است و نتایجی بهتر از ایسلند هم دارد!

در آستانه فصل سرد
مستند «در آستانه ی فصل سرد»، داستان روستای خانقا یکی از روستاهای استان کرمانشاه است، که به دلیل  آنتن‌دهی بد شبکه‌های صدا و سیما و تبلیغات دشمن به اشغال ماهواره در آمده است. در این اوضاع معلم روستا به فکر راه حلی برای جمع آوری ماهواره ها می افتد و…

 

امید در برزخ
جمعیت یک روستا از توابع «اسفراین»، نزدیک به سه هزار نفر است که بیش از ۸۰ درصد مردم آن معتاد هستند و با فقر و امکانات کم دست‌وپنجه نرم می‌کنند. شیخ «داود امیدی»، از تحصیلات حوزوی انصراف می‌دهد و به‌عنوان «سرباز طلبه» به این روستا اعزام می‌شود. این روحانی تلاش می­کند تا کلینیک ترک اعتیاد را راه­اندازی کند و ریشه این معضل را خشک کند.
شیخ نشین ها
سه محله شیخ «علی چوپان»، «کوزه‌گری» و «دهپیاله»، در دل شهر بزرگ شیراز قرار دارند. ساکنان این محله‌ها، با مشکلاتی مثل اعتیاد، نداشتن فضای تفریحی و فرهنگی مناسب و توسعه نامتوازن شهری مواجه هستند اما نقطه عطف آن‌جا، پیگیری مشکلات محله توسط پیرمردی دغدغه‌مند به نام «بهمن چاره» و دانش‌آموز دبیرستانی، «سمیه پولاد» است که درمقابل محرومیت حاصل از بی‌تدبیری مسئولان سکوت نمی‌کنند.

 

متولدین دره پنج شیر
محله پنج‌تن آل عبا از محلات قدیمی زاهدان است. مردم این منطقه مشکلات زیادی برای زندگی دارند. “مهدی رستگار نیا” ، سال ۱۳۹۰ در مسجد محله، اقدام به راه‌اندازی یک قرارگاه فرهنگی می‌کند. بسیجیان مسجد شروع به شناسایی مشکلات محله کرده و برای رفع آن‌ها تلاش می‌کنند. مردم شیرآباد در همسایگی محله، به اعتیاد مواد مخدر گرفتار شدند. آقای رستگار نیا فضایی را برای اشتغال بانوان نیازمند محله ایجاد می‌کند. ایشان با افزایش امکانات شهر، شرایط زندگی را برای مردم بهبود می‌بخشد ؛ اما این مردم نیاز به توجه مسئولین دارند تا مشکلاتشان ریشه‌ای حل شود.
اخراجی های۴
حجت‌الاسلام «محمد رنجبر»، در یکی از روستاهای چهارمحال و بختیاری، با کمپ ترک اعتیاد «پیروان همت» آشنا می‌شود. او درمی‌یابد که این مرکز در کنار برنامه‌های خود، «توسل» را کم دارد. حاج‌آقا رنجبر با درک احساسات و افکار معتادان، به آن‌ها کمک می‌کند تا در مسیر زندگی سالم گام برداند. منش و رفتار حاج‌آقا، باعث‌ شده است تا خیلی از معتادها و اشرار این کمپ، متحول شوند و دوباره با خدا ارتباط بگیرند. مستند، روایتی از فعالیت‌های متفاوت این طلبه دارد.
ایمان
اهالی منطقه احمدآباد از مناطق حومه بجنورد، با محرومیت دست‌وپنجه نرم می‌کنند. اعتیاد و بی‌سوادی در منطقه جولان می‌دهد. ایمان اشراقی، جوانی بسیجی و دردمند است که می‌خواهد راه‌حلی برای این ناهنجاری‌ها پیدا کند.
جهاد
مستند «جهاد»، روایتی از مراقبت و کمک به افرادی است که درگیر مصرف مواد مخدر شدند اما با کمک جمعی از خیرین قرارگاه جهادی امام رضا (ع)، با ترک اعتیاد به زندگی خود بازگشته‌اند.
محرمانه های مشهد
شهر مقدس «مشهد»، بیش از یک‌میلیون و دویست هزار نفر جمعیت حاشیه‌نشین دارد. خبرنگاری به تعدادی از مناطق حاشیه‌ای شهر مانند «همت‌آباد»، «شهرک شهید رجایی»، «اسماعیل‌آباد» و… می‌رود و پای صحبت فعالان فرهنگی و مذهبی آنجا می‌نشیند و مشکلات فراوان ازجمله اعتیاد، فقر، نبود امکانات ورزشی و امنیت اجتماعی و… را بازگو می­کند.
عطر سیب
مستند «عطر سیب»، در مورد فعالیت یکی از ائمه جمعه کشور بود که فراتر از حیطه کاری خود اقداماتی را در راستای بهبود فضای عمومی شهر و منطقه خود انجام داده بود. سوژه‌ای که به طور خاص در مستند به آن پرداخته شده است، اقدامات عام المنفعه و انسان‌دوستانه امام جمعه فلارد، حاج آقا بخشایش پور، در شهرستان لردگان است.

سلبریت گزیدگی!

ژان ژاک روسو _اولین کسی که مفهوم حقوق بشر را به کار برد_ قبل از دنیای دیجیتال، کاندیداشدن سلبریتی ها برای امر سیاسی را منع کرد. نوشت:

“بازیگران نباید نامزد انتخابات شوند چون شاید بدون هیچ تخصصی و صرفاً با استفاده از تکنیک های متقاعد کننده، کنترل مملکت را به دست بگیرند”!

دنیای دیجیتال و لایک جای صندوق رأی نشست و سلبریتی ها عملا کنترل مملکت ها را دست گرفتند!

به تعبیر جورج مونبیو در گاردین؛ “یکی از نتایجش این است که هیچ موضوعی، موضوعیت نمی یابد مگر زمانی که از دهان یک هنرپیشه خارج شود. فروپاشی اقلیم، آوارگان، حقوق بشر، آزارگری جنسی به نظر می رسد هیچ یک از این مسائل نمی توانند بدون اینکه به هالیوود بروند مطرح شوند”!

اولویت بندی ها و جهت دادن به خواست های عمومی را آنها با همان مقدار تخصص و تعهد شان عهده دار می شوند!

خوب چه اشکال دارد؟! وقتی برای حقوق بشر یا آوارگان و امور شریف نظرها را جلب کنند!

مشکل این است که آنها فقط مشهور نیستند؛ فقط نظرها را جلب نمی کنند؛ بلکه معمولا طبقه اجتماعی خاصی شده اند.(با پوزش از افراد شریف این طبقه)

سلبریتی در بستره سرمایه داری و در ارتباط با بازار و ذیل حمایت دولتِ بازار، متولد و رشد می کند پس نوعا علیه ارزشهای آن نمیتواند اقدام کند! برای تبلیغ ارزشهای دنیای آزاد، هویت گرفته است. پس انتقاد و خواستِ طبقات پایین را با واژگان خود و پس از درونی کردن برای خود، ترجمه و قالب بندی می کند! (اگر نگویم خواسته های طبقه خود را به فرودستان حقنه می کند)!

چاره در چنین دنیایی چیست؟!

پتانسیل های اجتماعی اگر با سلبریتی ها، جنبشی شوند که در آسمان تمنیّات آنها صورت بندی میشوند!

رسانه ملیِ یک انقلاب فرهنگی، قرار بود دانشگاه شود!

یعنی “اندیشه ها” را مقابل “چهره ها”، ضریب رسانه ای دهد و عملا مقابل سلبریتی زدگیِ انتقادها و خواست ها قرار گیرد.

بدون محافظه کاری مساله های جامعه را با تضارب آراءِ صاحبان اندیشه به جامعه بکشاند و با راهبری آنها جنبش های اجتماعی را در نظام ارزشی مقبول، سامان دهد.

پ.ن:

– مساله چگونگی مواجهه درست با نحوه پوشش در اتمسفر سلبریتی ها، آزادی جنسی و علیه مطلق حجاب ترجمه میشود!

– هیچ مواجهه علمی بین صاحبان اندیشه در رسانه های فراگیر ضریب نمی گیرد. (حتی برنامه ای کم بیننده بدین خاطر تعطیل میشود!)

– پلیس و بدنه انقلابی، جلوداران قافله را خط شکنان هنجارهای جامعه (عده ای از سلبریتی ها) می بینند؛ پس گشت ارشاد را سنگر مقاومت گرفته، برآن اصرار می کنند!

– رسانه های دشمن از سوژه های رویه های جاری، سریال ساخته و به جنگ اصل نظام می برند!

– بخاطر حفظ نظام، کل پروژه، امنیتی می شود!

حالا دیگر سؤال از رویه ی ناقص یا معیوب ارشاد، بهانه برای زدن نظام جلوه می کند!

* این چرخه در مسائل دیگر (بنزین و…) تکرار میشود

آنچه جایش بین:

سلبریتی_رسانه‌دشمن / امنیتی_رسانه‌ملی؛ خالی است: دانشگاه تلویزیونی_مجازی است تا نیاز و تقاضای مردم را بشکل اصیل و معقول برای سیاستگذار صورت بندی و مردم را هم اقناع کند.

محسن قنبریان ۱۴۰۱/۶/۲۹

ناهنجاری های پوشش از اعتیاد به الکل و مخدر سخت تر نیست!

ایسلند در مصرف مواد مخدر و الکل بدترین کشور اروپایی بود که با یک برنامه منظم و پیگیر به بهترین تبدیل شد

مجموع تحقیقاتی دقیق که به تاسیس “مرکز تحقیق و تحلیل اجتماعی ایسلند” انجامید و با استفاده از داده های پیمایش ها و برداشت های حاصل از تحقیقات مختلف به یک طرح ملی بنام “جوانان در ایسلند” انجامید.

چرخش موفق ایسلند هم “رادیکال” و هم “تجربه محور” بود؛ رویکردی که خودشان “عقل سلیم تقویت شده” نامیدند.

از تغییر قوانین تا همیاری های اجتماعی و بعد اعانه های دولتی(برای خانواده های فقیر جهت مشارکت در برنامه ها)

نتایج پیمایش های جدید رو به بهبود نهاد مستی جوانان از ۴۲٪ به ۵٪ رسید!

گزارش این تجربه را اینجا بخوانید: ایسلند چطور جوانانش را از الکل و مواد مخدر نجات داد؟

پ.ن:

حجاب و عفاف و جامعه ایرانی، مناشئ و پیامدهای متفاوتی از اروپا و الکل دارد؛ مقصود صرفا ارائه تجربه ای مبتنی بر تحقیق های درست و به جا و همیاری های منظم اجتماعی برای تغییر است.

برای “ایجاد فضایل” (ازجمله عفاف و حجاب) از بستره ایمان و ولاء و “نظام حقوقی حفاظت از آن” در ۱۲قسمت برنامه علامت (شبکه دو) سخن گفته ام. چارچوبه ها و دکترین های دینی با برنامه های مطالعه و تجربه شده کنار هم میتواند چالش های اجتماعی مان را کم کند.

طرح ملی جوانان در ایسلند ظرف دو دهه نوجونان ایسلند را از بدترین کشور اروپا (در مست کردن/ مواد مخدر/ سیگار) به بهترین تبدیل کرد.

این طرح در ایسلند جواب داد چون:

  • – رابطه بین مردم و دولت همواره زمینه ساز برنامه های ملی موثر بوده!
  • – تمرکز ایسلند بر همکاری والدین/ مدرسه/ اجتماع در یک طرح ملی بود.
  • – ایسلندی ها تعهد دراز مدت به پروژه های ملی دارند!

در آمریکا و انگلیس جواب نداد چون سه عامل بالا مفقود بود:

  • – قوانین ممنوعیت بخش و نظارت از سوی مردم و خانواده ها استقبال نشد!(رابطه مردم_دولت)
  • – در انگلیس عموما به مقامات محلی یا مدارس سپرده و در حد آموزش دهی ماند!
  • – در آمریکا برنامه های سلامت اجتماعی با بودجه و طرح های کوتاه مدت انجام می شود.

طرح های سلامت اجتماعی باید دقیق و مطالعه شده، منسجم و با تفاهم حاکمیت_مردم و با همیاری نهادهای مدنی انجام شود.

(این مقاله را بخوانید!: ایسلند چطور جوانانش را از الکل و مواد مخدر نجات داد؟)

محسن قنبریان

مردمشهر!

دریافت سخنرانی «مردمشهر!» | “دریافت از پیوند کمکی


چکیده ارائه ای از یک کارگاه آموزشی در مشهد

حجت الاسلام قنبریان

۲۹شهریور۱۴۰۰

 

نمونه ای از آموزه های دینی در غرر الحکم

نیرومند کردن جمع و اقامه حق و خیر عمومی رساندن؛ مظاهره و مشاوره و تعاون

  • بهترین پشت به پشت هم دادن و کمک کردن، مشاوره طرفینی است.
  • همه خوبی ها در مشاوره جمع است.
  • بهترین یار، مظاهره است.
  • بهترین نیروها، کمک گرفتن از همدیگر و مظاهره است.
  • تعاون بر اقامه حق (حقوق الهی و حقوق مردم) امانت و دیانت (مطلوب انسانیت و دین هردو) است.
  • بر صلاح مومنین پیگیر باشید و مداومت کنید.
  • دستگیری از نیازمندان و ستاندن حقوق مردم و یاری مظلوم
  • حوائج مردم به شما نعمت های خدای متعال بر شماست، آن ها را غنیمت بشمارید.
  • اگر کسی به تو محتاج شد، رسیدگی فوری به او بر تو واجب می شود.
  • از کفاره گناهان بزرگ، اغاثه و فریادرسی به ملهوف (انسان داغدیده) است
  • اگر مظلومی دیدی، او را بر ظالم یاری بده.

این آموزه ها مانند جویباری است که از بالا می جوشد و با طی کردن دامنه، باید با حفظ اصالت های آن، سازه ها و ساختارهای متناسب با فرهنگ خودمان ساخته شود.

 

فرهنگ صدر اسلام برگرفته از این آموزه ها؛ حلف الفضول

کسی از یمن مال التجاره ای را به پدر عمروعاص فروخت و او مال را گرفت اما پول آن را پرداخت نکرد و هرچه به وی مراجعه کرد، نتیجه ای نبخشید. او بر کوه ابوقبیس رفت و تظلم خواهی کرد. عموهای پیامبر گفتند که برای ما ننگ است که ما در قریش باشیم و به کسی ظلم شود و حقش را نگیرد. درنتیجه یک نهاد مدنی به نام «حلف الفضل» شکل گرفت که پیامبر در سن ۲۰ سالگی عضو آن بود و عهد بستند که به هرکس اینگونه ظلم شود، به او کمک کنند.

عجیب اینکه در دوره حکومت مدینه علیرغم اینکه یاری مظلوم و … وظیفه حاکم اسلامی است اما پیامبر فرمود: اگر حلف الفضولی مرا دعوت کند، عضو آن خواهم شد. یعنی بودن این نهاد مدنی در زمان حکومت عدل هم جایز و لازم است.

 

تجارب فرهنگ ایرانی برگرفته از این آموزه ها

همه این آموزه ها در قدیم بر عهده حکومت ها گذاشته نمی شد و نهادهای اجتماعی نیز نقش داشتند بلکه حکومت را وادار به وظائف خود می کردند.

سابقه تمدنی این نهادهای اجتماعی برای بازتولید آن در عصر مدرن و در مختصات جدید خیلی مهم است؛ در اسلام چیزی به نام «فتوت ها» و «عیاران» شکل گرفت و ریشه خیزش ها علیه حکومت تمامیت خواه نژادی اموی در قرن دوم، همین جوانمردان بودند. در تصوف (نگاه معنوی به زندگی اجتماعی) ایرانی تقسیمی وجود داشت؛ تصوف برای خواص و جوانمردی برای عوام! و هر صنفی خود را به یکی از مفاخر عالم و انبیاء و اولیاء برمی گرداند و آداب و رسوم مخصوص به خود را داشت مثلا از جمله بند های فتوت نامه ها، کمک به حاجت مندان و ملهوفین محله خود، کمک به مظلوم و … است (بازتعریف حلف الفضول در فرهنگ ایرانی[۱]).

مثال دیگر بحث «کار» می باشد که علاوه بر اسلام، در فرهنگ ایرانی نیز شریف و مقدس بود بخلاف یونان که کارها را برده ها انجام می دادند و کار محقر شمرده می شد[۲].

این نهادهای اجتماعی مستقل از دولت بودند و حتی در بعضی دوره ها، با دولت رقابت هم می کردند مثل دولت صفاریان که برآمده از صنف رویگران سیستان یا دولت آل بویه که برآمده از ماهیگیران طبرستان بود یا سربداران که هسته اولیه آن را قصابان سبزوار پدید آوردند[۳].

برخی از اینها وقتی به حکومت رسیدند، سعی کردند آداب فتوتی خود را لحاظ کنند مثلا در سربداران همه پوشش واحد داشتند، تجمع روزانه در خانه فرمانروا وجود داشت (مشاوره و مظاهره)

در سیر تاریخی قبل از مدرنیته به «لوطی ها» یا «پاتوقچی ها» مواجه می شویم که بازتولید همان فرهنگ اهل فتوت است هرچند انحطاط هایی هم رخ داده است. عمده جریان مشروطیت را همین ها رقم می زنند!

پس از قاجار با پدید آمدن دولت مرکزی، برخی از بافت های فرهنگی و نهادهای اجتماعی منهدم شد از جمله اهل فتوت زیرا برای هر کاری، اداره خاص وجود دارد و نهادهای اجتماعی بدون کارکرد می شوند. در همین دوره است که بر اثر بی کار شدن،لوطی ها به بزهکاری نیز روی آورده اند.

نظریه رقیب

از اواخر قرن ۲۰، جهان به سمتی می رود یا برده می شود که دولت-ملت ها را تضعیف می کند و دولت به مثابه نگهبان منطقه، حافظ استانداردهای جهانی است تا حاکمیت جهانی استاندارد های برآمده از دنیای مدرن و خالی از معنا شکل بگیرد. در هدف یازدهم سند ۲۰۳۰، «شهر یادگیرنده» را بر این اساس معنا کرده اند و حتی مرادشان از یادگیری علم -که از مفاد آن است-، علم نافع مانند علم به مبدأ و معاد نیست بلکه صرفا آموزش هایی برای بهتر زیستن در دنیای کنونی مراد است.

در تمدن گذشته ایرانی فصل الخطاب در درگیری ها، مذهب یا ایرانیت بود و هرچند سلایق متفاوت بود ولی عقائدشان یکی بود اما در دنیای مدرن عقائد را تکثر می بخشند و سلایق را یکی می کنند! و استانداردهای شهر یادگیرنده را بر اساس ارزش های آمریکایی در مسائل مختلف معین می کنند. لذا به عنوان الگو، به شهر «هیوم» در استرالیا مثال می زنند.

البته در اینجا نیز به نهادهای مدنی توجه می شود اما برای راهبرد بزرگ دهکده جهانی و حفاظت از آن استانداردها؛ تا در صورت نقض آنها توسط دولت ها، هم فشار بین المللی و هم فشار نهادهای مدنی بر آنها باشد.

 

وظیفه ما و کارکرد نهادهای اجتماعی در دوران جدید

خوبی های آن نظریه را باید اخذ کرد اما چتر فرهنگی تمدنی را خیر!؛ نهادهای مدنی را در راستای خیر عمومی و مصلحت شهر سامان داده و آن آموزه ها را بازتولید کنیم.

 

ظرفیت های موجود برای مردمشهر

– در حوزه سیاست: قانون اساسی اجازه تشکیل انجمن های مختلف و ایفای نقش در صنف خود را داده است مانند اصل ۲۶، اصل ۱۰۴ و اصل ۱۰۶٫ اصل ۱۰۴ به طور مطلق اجازه تشکیل انجمن داده است اما قانون کار، فقط سه تشکل را به رسمیت شناخت و در همین سه تشکل هم نزدیک سه چهار درصد از کارگاه های بزرگ، شورا دارند!

– در حوزه اقتصاد: اصل ۴۴ قانون اساسی، اقتصاد ایران را دولتی و تعاونی تعریف کرده است و خصوصی را کمک کار آن دو. در قانون خصوصی سازی نیز ۲۵ درصد از اقتصاد باید به تعاونی داده شود. سیاست کلی و قانون تعاونی ها و فرم تعاونی فراگیر (یکی تعاونی های توسعه شهرستانی و دیگری تعاونی های دهیاری) همگی ابلاغ شده است که از جمله اختیارات آن، اولویت این تعاونی ها برای مثلا تعویض بافت قدیم شهر است. پس خیریه ها و گروه های جهادی و … می توانند از این ظرفیت برای مالک تعاونی شدن نیازمندان یک شهر و صاحب سرمایه شدن آنها استفاده کنند[۴].

همچنین می توان حلف الفضول و عهدهای فتوت را در ادارات و سازمان های مختلف برای کمک رسانی به نیازمندان و اقامه حق بازتولید کرد که امروزه به عنوان مثال، چنین عهدی بین وکلاء، بین برخی کارمندان ادارات درحال شکل گیری است.

 

گزارش چند نمونه کوچک:

 

[۱] به فتوت نامه ها مراجعه کنید.

[۲] مقاله «حرکت و کار در اندیشه و آیین های ایرانی و یونانی» از دکتر مرتضی فرهادی: http://ensani.ir/fa/article/349880

[۳] نمونه لبنانی آن، سازمان مومنان جبل عامل بود که شهید اول درست کرد و در القواعد و الفوائد نیز آن را تئوریزه کرده است.

[۴] عدالت در منابع ثروت مقدم بر عدالت توزیعی است.

دشمن داریم…!

  • چرا جامعه تشنه کلیپ های دو سه دقیقه ای بهشتی و مطهری است؟!
  •  آزادی را کم می کنیم، چون دشمن داریم!
  • جمهوریت را محدود می کنیم چون دشمن داریم!
  • دشمن هم دقیقاً همین را می خواهد!
    دشمن از هیچ چیز به اندازه این نفع نمی برد که جمهوری اسلامی را تبدیل کند به طالبان!

باتشکر از جنبش عَلَم بسیج مشکوه

 

روانشناسی اجتماعی کوفه

برشی از سخنرانی ایراد شده توسط حجت الاسلام قنبریان در مراسم عزاداری دهه دوم محرم ۱۴۴۳، مسجد دانشگاه تهران منتشر می‌شود.

حاکم “فاسق سخت‌گیر” یا “مومن ضعیف” ؟
پدید آمدن استاندارد دوگانه‌ای غلط در عصر خلیفه دوم

 

آستانه درد اجتماعی

برشی از سخنرانی ایراد شده توسط حجت الاسلام قنبریان در مراسم عزاداری دهه دوم محرم ۱۴۴۳، مسجد دانشگاه تهران منتشر می‌شود.

تاثیر درک عمومی و متعاقبا درد اجتماعی در میزان کنش و مقابله یک جامعه در برابر ظلم

 

جامعه مقدس!

  • با وجود دشمن و سوء استفاده رسانه ای اش، اعتراض چرا؟!
  • چرا رسانه های خودی با پوشش خبری، اعتراض را علامت جمهوریت و مردمسالاری دینی نکنند ؟!
  • امیرالمومنین(ع) در بحبوحه صفین هم مطالبه حق گویی و نقد میکرد!
  • جامعه مقدس جامعه ای نیست که حرم دارد و نذری می دهد، جامعه ای است که ضعیف بدون لکنت حرفش را بزند!

جزوه “اعتراض؛ چرا و چگونه؟”

 

بیانات حجت الاسلام قنبریان در دوره دانشجویی اعتراض؛ چرا و چگونه؟
۸ مرداد ۱۴۰۰

  • اعتراض حق برای دگر اندیشان و تکلیف برای حزب اللهی‌ها

موقف و جایگاه اعتراض در منظومه تفکر انقلابی:

  • این نظریه مانع دو آسیب است: ماله کشی/ انتقاد اپوزیسیونی
  • دگم شهید بهشتی بر نقد حاکمان از آلمان تا قانون اساسی
  • اعلام شرائط اضطراری هم منوط به مصوبه مجلس و فقط تا ۳۰ روز است نه چهل سال

روش اعتراض:

  • روش میتی کومانی نه ممکن است نه مطلوب
  • ذهنیت میتی کومانی، مطلوب امنیتی‌هاست

فن آوری اجتماعی اعتراض مردمی:

  • ظرفیت‌های لزوم مشورت، حق افشاگری، حق تقاص و…
  • لزوم بازتولید حلف الفضول در جمهوری اسلامی/ توضیح ایده
  • سه دوره ارزش‌خواهی حزب‌اللهی‌ها: هیات‌ها، جهادی‌ها، مطالبه‌گری/ بدون مطالبه‌گری پت و مت میشویم
  • ظرفیت حرم‌ها برای بست‌نشینی‌های اعتراضی

 

 

پیوست ۱: نظام دیوانی؛ خودبنیادی یا مردم داری؟

پیوست ۲: دگم نقد حاکمان؛ شهید بهشتی

 

جامعه استبداد زده، شِرک را پذیرفته است

 

حجت‌الاسلام قنبریان:

  • به میزانی که استبداد در یک جامعه زیاد شود به همان اندازه توحید از آن کم می شود
  • جامعه ای که نگران توحید باشد، نگران آزادی خواهد بود
  • امام حسین(ع) نگران کاهش توحید در جامعه خود بودند