یک تجربه(۳) : تریبون آزاد یک ستاد

 یادم نمیرود شبی که جوانی پشت تریبون آمد و ضمن انتقادات حتی تعرضی به شهدا کرد! برخی مسن ترهای عرصه دفاع مقدس نیم خیز شدند اما با مهربانی به ایشان تذکری داده شد .

فردا شب آمد متنی از رو خواند همان انتقادات را داشت اما از توهین خالی بود و از شهدا و خانواده شهدا عذر خواست از سوی برگزار کنندگان هدیه ای به او داده شد و صحنه دیدنی ای شد.

چند ماه بعد منتقد تندگویی که پشت تریبون نمی آمد و معمولا بعد از پایان تریبون شخصی می آمد و بحث میکرد سراغ همان جوان رفته بود.

آن منتقد در جواب بنده که میگفتم چرا در تریبون نمیگویی؟ میگفت : میترسم!

حالا آن جوان سوژه ای شده بود برایش .

خود چند ماه بعد گفت سراغش رفتم ببینم واقعا متعرضش نشده اند ، دیدم گفت : اصلا!

 شکی نیست آزادی یکی از آرمانهای انقلاب و انتقاد یکی از حقوق مردم است امام خمینی ” تخطئه کردن مسئولین را یک هدیه الهی ” میخواند. چرا که باعث بهبود و تعالی است.

قبول کنیم تا این آرمان هنوز فاصله داریم .

گاه برنامه های چالش با یک مسئول و پرسش آزاد باید تا شورای تأمین یک شهر برود.

از آن سو این تنگ نظری های آدم های صرفا سیاسی و اجرایی و کمتر فکری و فرهنگی موجب شده ذهنیتی برای جوانان شایع شود که حق هیچ انتقادی نیست و بگیر و ببند است.

هرچه جامعه از شهید مطهری ها و بهشتی ها خالی تر شود جمع یاران انقلاب هم از آزادی نقد و تفکر بیشتر میترسند و ترجیح میدهند برنامه های کلیشه ای و تکراری خود را ولو با همان آدمهای تکراری تکرار کنند ، نکند با انتقادی نظام تضعیف شود!

 تجربه تریبون آزاد در ایام انتخابات ۹۲ کنار ستاد جلیلی از سوی بچه های حزب اللهی تجربه زیبایی بود.

شعار آزادی این بار نه در ستاد اصلاح طلبان که در ستاد اصولگرایان فریاد میشد. بین جمعیت می گشتیم و مخالف تر را می آوردیم پشت تریبون .

آزادی ، خانه زاد انقلاب اسلامی برای ایران معاصر بوده است و سزاوارتر از همه به اعطایش خود نیروهای مذهبی و انقلابی اند.

اگر بسته و امنیتی نیاندیشند و از یک پرسش نهراسند و کتابخوانها و اهل تحقیق خود را بیفزایند آنوقت از هر برنامه تبلیغی ، برای انقلاب رساتر است.

کسانی که آن شبها شاهد آن جمعیت و آن سعه صدر بودند ،اثرش را دیدند.

منتقدی با رگ گردن باد کرده که وقتی پشت تریبون می آمد اول سلام میکرد بعد مؤدبانه و منطقی حرف میزد و منتظر جواب میشد.

باور کنیم بسیاری از داد و بیدادها و حتی توهینها را آزادی نقد ، مؤدب و منطقی میکند.

میدانم برای برخی کمی جلوتر از اسلام و انقلاب رفته باید شاهدی موجه بیاورم.

توصیه میکنم دیدار حضرت آقا با دانشجویان را در ۹۱/۵/۱۶ حتما ببینند.

چند جمله ی آن:

“من عقیده ام این است که مسئولین باید در دانشگاهها شرکت کنند . رؤسای سه قوه، مسئولین میانی، رئیس صدا وسیما، مسئولین سپاه و نیروهای مسلح  اینها بروند با دانشجوها جلسه بگذارند و حرفهای گفتنی دانشجوها را بشنوند…”

در قبال احضار برخی منتقدین مسئولین به دادگاه :

” من هم عقیده ام همین است که در قبال اظهار نظر احیانا قدری تند یک جوان دانشجو خیلی نباید حساسیت وجود داشته باشد…”

و درباره حد انتقاد:

” یکی از دوستان دانشجوی عزیز گفتند که به ما میگویند : پازل دشمن را تکمیل نکنید! – این از حرفهایی است که بنده زیاد تکرار میکنم : پازل دشمن را نباید تکمیل کرد- ایشان میگویند خب پس انتقاد چه میشود ؟ انتقاد هم نکنیم؟! من اعتقاد ندارم که نباید انتقاد کرد…اصرار دارم بر این که جریان دانشجویی و جنبش دانشجویی موضع انتقادی خودش را حتما حفظ کند به هیچ وجه توصیه ما این نیست که شما انتقاد نکنید .خب چکار کنیم که این انتقاد تکمیل کننده پازل دشمن نباشد ؟ روی این مسأله فکر کنید .نه این که بگوییم تکمیل پازل دشمن که یک امر منفی است با لزوم انتقاد که یک امر مثبت است منافات دارد. نه؛ خب خود شما هم گفتید من انتقاد کردم ،در همه دنیا نقل هم شد اما هیچکس در دنیا ادعا نخواهد کرد که فلانی علیه نظام اسلامی یا فرض کنید که علیه تشکیلات اجرایی یا تقنینی کشور دارد اقدام میکند .خب شما هم همین جور انتقاد کنید”.

وقتی شبهای تبلیغات انتخابات ۹۲ دیدم طلاب و دانشجویانی در ستاد جای رجز خوانی ورشعار یا کارهای پست تر ، تریبون آزاد گذاشته و مخالف را برخود ترجیح داده و سپس به تدارک جواب منطقی اند امیدوار شدم که مطهری و بهشتی هایی در راه است و انقلاب اسلامی جاری است…

محسن قنبریان  ۹۵/۱۲/۲۳

گزارشی کوتاه از آن شبها را در کلیپ زیر ببینید

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *