بایگانی برچسب: s

یک نکته دلسوزانه!

کمی عجیب نیست روحانیون و مجتهدین شاخص جمهوری اسلامی اغلب اقتصاد نمی دانند و تئوری ها و سیاستهای مکاتب اقتصادی را به تفکیک نمی شناسند؟!

به تعبیر امام خمینی، “بصیرت و دید اقتصادی”، “اطلاع از کیفیت برخورد با اقتصاد حاکم بر جهان”، “شناخت سیاست ها و حتی سیاسیون و فرمول های دیکته شده آنان”، “درک موقعیت و نقاط قوت و ضعف دو قطب سرمایه داری و کمونیزم” از ویژگی های یک مجتهد جامع است!

اغلب فقهای شورای نگهبان، خبرگان، ائمه جمعه پایتخت و شهرهای بزرگ، رئیس جمهوران و روسای مجالس معمم و..‌. از این حیث فاصله آشکاری با مثل شهید صدر، بهشتی و مطهری نداشته اند؟!

اینکه مثلا سیاست آزاد سازی قیمت ها -که فرمول شناخته شده یک مکتب اقتصادی است- آزاد کردن خرمشهر اقتصادی معرفی میشود[۱]، یا کارشناسان بانک جهانی و صندوق بین المللی پول برای تنظیم سند خصوصی سازی یا تحول بودجه نویسی و…دعوت میشوند، نمونه های کوچک از آن خلا و کمبود است که امام عزیز داشتنش را برای مجتهد جامع تاکید داشت!

قصه خیلی عمیق تر از این نمونه هاست!

محسن قنبریان

[۱] آنطرفش احیای کالابرگ هم آزادسازی خرمشهر بلکه مردمی سازی یارانه ها نیست!

در آستانه سالگرد امام خمینی سلسله مباحث کارگاه آموزشی: اسلامی که انقلاب کرد! در کانال ایتا و تلگرام بارگذاری می شود

  • ده جلسه در سه حوزه دانش، بینش و گرایش انقلابی
  • قرائت توحیدی بنیانگذار و متفکران انقلاب اسلامی از مقولات اساسی: آزادی، عدالت، مردم سالاری و..
  • احیای گرایش انقلابی در توازن آرمانها و هشدار بر محافظه کاری ها

* جوانان انقلابی این سلسله بحث را غنیمت بشمارند!

۰۲/ درس‌هایی از نهج البلاغه

شرح نامه ۵۳ / جلسه دوم

  • عنوان نامه و فراز اول
  • “حین ولّاه مصر” یعنی چه؟ جعل ولایت است یا تولیت؟
    – ثمره مهم این تفاوت!
  • تقدم سیاست نفس بر سیاستِ مردم!
    – سیاست اعم از حکمرانی
    – تقدم رتبی خودسازی بر راهبری اجتماعی
    – تفاوت مهم مکتب سیاسی علوی با مکاتب سیای غرب
    – امر حضرت امیر(ع) به این دسته مستحبات، مستحبات را بر مالک (و حاکم) واجب می کند؟!

دریافت جلسه دوم «درس‌هایی از نهج البلاغه» | “دریافت از پیوند کمکی

ادامه خواندن ۰۲/ درس‌هایی از نهج البلاغه

صوت/ رعایت توازن نهضت و نظام در مطالبه‌گری

صوت سخنان ایراد شده توسط حجت الاسلام قنبریان با تشکل فراگیر تبلیغ گروهی طلاب، با عنوان «رعایت توازن نهضت و نظام در مطالبه‌گری» منتشر می‌شود.

  • فهم دقیق دوگانه نهضت_نظام
  • رابطه روح_بدن؛ اتحاد، نه تعاند، نه وحدت!
  • مسجد، هیات، گروه جهادی و… پیکره ای سبک برای ابعاد نهضت
  • “نظریه نظام انقلابی” یعنی صور متبدله و متکامله برای نهضت
  • چالش اصلی در دو اردوگاه جمهوری اسلامی
  • دو افراط در کنشگری:
  1. احضار روح بلا بدن!(اپوزیسیون)
  2. یکی گرفتن بدن بجای روح(محافظه کاران)

دریافت «رعایت توازن نهضت و نظام در مطالبه‌گری» | “دریافت از پیوند کمکی

آنی یا استمراری بودن انقلاب اسلامی چالشی‌ترین مسئله نظام است/ به عقیده امام و رهبر انقلاب، ولایت اداری وجود ندارد/ چگونه مطالبه‌گری به انسداد منجر می‌شود؟

حجت الاسلام و المسلمین قنبریان:

  • آنی یا استمراری بودن انقلاب اسلامی چالشی ترین مسئله نظام است
  • به عقیده امام و رهبر انقلاب، ولایت اداری وجود ندارد
  • چگونه مطالبه‌گری به انسداد منجر می شود؟

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی صدای حوزه، حجت الاسلام و المسلمین محسن قنبریان در جمع روحانیون تشکل فراگیر تبلیغ گروهی طلاب کشور، با تبیین دوگانه نهضت و نظام اسلامی، نسبت این دو بایکدیگر را مورد بحث قرار داد. وی سپس به نسبت آرمان ها با جمهوری اسلامی پرداخت و در ادامه به اختلاف نظر در مورد «آنی یا استمراری بودن انقلاب اسلامی» به عنوان اصلی ترین چالش نظری و مادر مباحثات مقام معظم رهبری و آقای هاشمی رفسنجانی اشاره کرد و اختلاف رای بر سر توسعه اقتصادی و غیره را فرع این مسئله معرفی کرد.

یکی از مباحثات اصلی و مادر مباحثات مقام معظم رهبری و آقای هاشمی این مباحثه است، نه بر سر توسعه اقتصادی و غیره، بلکه یک درجه عقب تر است. آیا انقلاب اسلامی یک آن بود و تمام شد و ما الان با جمهوری اسلامی هستیم که باید آن را حفظ کنیم که برخی زمان ها به آدمهای جمهوری اسلامی(یعنی همین آدم هایی که هستند) تنزل پیدا می کند یا نه، انقلاب اسلامی استمرار دارد؟

مردم به شدت به دنبال توازن آرمان‌ها هستند، که آزادی کنار استقلال باشد و جمهوریت و عدالت و پیشرفت در کنار یکدیگر باشند. آدم‌های سیاسی ما در هر انتخاباتی مردم را مخیر به یکی از اینها کرده اند. مردم ایران کماکان فریاد می زنند که ما این آرمان ها را با یکدیگر می خواهیم.

مشروح خبر:
آنی یا استمراری بودن انقلاب اسلامی چالشی ترین مسئله نظام است/ به عقیده امام و رهبر انقلاب، ولایت اداری وجود ندارد/ چگونه مطالبه‌گری به انسداد منجر می شود؟

۰۱/ درس‌هایی از نهج البلاغه

بحث های مقدماتی
  • اندکی درباره خود نهج البلاغه
  • درباره نامه ۵۳:
    – نهج البلاغه یکی از ۱۲ تالیفی که نامه ۵۳ را آورده!
    – سند سُنی و سندهای شیعی نامه!
    -موقعیت جهانی نامه!
    -نمای کلی نامه!

دریافت جلسه نخست «درس‌هایی از نهج البلاغه» | “دریافت از پیوند کمکی

شرح نامه ۵۳ / جلسه اول
حجت الاسلام محسن قنبریان

مقدمات
۱٫    خود نهج البلاغه
– آقابزرگ تهرانی ۱۵۰ شرح کلی یا موردی از نهج البلاغه را ادعا کرده!
– حتی شرح مسیحی مثل “روائع نهج البلاغه” جرج جرداق وجود دارد.
–  ۱۲۷موسسه تحقیقاتی و انتشاراتی درباره نهج البلاغه در جهان!
اما تا سخن از احیای نهج البلاغه بخصوص تسری اش به گفتمان های سیاسی میشود برخی نگران انحراف و التقاط و تجدید مجاهدین خلق و فرقان می شوند!
عجیب اینکه بر آموزه های پوپر و هابز و… در گفتمان های سیاسی دهه های اخیر اینقدر حساسیت نبود!
– آن مقدار از این نگرانی که موجه است:
– همه نهج البلاغه صحیح السند نیست!
– نهج البلاغه همه دین نیست و منابع دیگر را هم باید دید.
۲٫    نامه ۵۳ (منشور حکومتی به مالک اشتر)
آن نگرانی درباره این نامه نیست چون:
– سنداً معتبر است
– دلالتاً هم حضرت امیر(ع) در مقام بیان بوده و جامع آنچه برای حکومت داری لازم می دانسته نوشته است. (باعین حال ما در هر فقره روایات دیگر راهم می بینیم)
سید رضی هم درباره آن نوشته: این طولانی ترین نوشته ی امام(ع) و جمع کننده ترین برای محاسن (در حوزه حکمرانی) است.
نامه ۵۳ در تالیف ۱۲ نویسنده بزرگ شیعه و سنی:
۱٫    دینوری در المجالسه و جواهر العلم
۲٫    ابن شعبه حرّانی در تحف العقول
۳٫    قاضی نعمان در دعائم الاسلام
۴٫    ابوالحسن محمد بن یوسف عامری نیشابوری
۵٫    سید رضی در نهج البلاغه
۶٫    محمد بن سلامه قضاعی(بخشی از آن)
۷٫    بهاء الدین ابوالمعالی (مطابق متن سید رضی)
۸٫    ابن عساکر در تاریخ مدینه دمشق(مطابق متن دینوری)
۹٫    شهاب الدین نویری(با اختلاف اندک از نهج البلاغه)
۱۰٫    ابوالفداء دمشقی(مطابق متن ابن عساکر)
۱۱٫    احمد بن علی قلقشندی(با اختلاف اندک از نهج البلاغه)
۱۲٫    متقی هندی در کنزالعُمال(بخشی از متن ابن عساکر و دینوری)

سند نامه:
۱٫    سلسله سندی که دینوری و ابن عساکر نقل کرده اند. (برای اهل سنت)
۲٫    دو سند نزد شیعیان:
الف) سند نجاشی در  کتاب رجال خود ذیل اسم اصبغ بن نباته:
– ابن جندی: استاد نجاشی
– ابن همّام: کاتب اسکافی و از راویان ثقه
– حِمیَری: صاحب قرب الاسناد از اصحاب امام عسکری(ع) و ثقه.
– هارون من مسلم: از اصحاب امام عسکری(ع) و ثقه.
– حسین بن عَلوان: از راویان ثقه
– سعد بن طریف: که شیخ طوسی او را از اصحاب امام سجاد(ع) و صحیح الحدیث می داند.
– اصبغ بن نُباته: از اصحاب خاص امیرالمومنین(ع)
ب) سند شیخ طوسی در الفهرست ذیل اسم اصبغ بن نباته:
اخبرنا بالعهد ابن ابی جیّد عن محمد بن الحسن عن الحمیری عن هارون بن مسلم و الحسن بن ظریف جمیعا عن الحسین بن علوان الکعبی عن سعد بن طریف عن الاصبغ بن نباته عن امیرالمومنین(ع)/ همه ثقه اند پس نامه معتبر است.

موقعیت جهانی:
•    ثبت در سازمان ملل بعنوان نخستین منشور حکومتداری(به نقل از نماینده سابق ولی فقیه در سازمان حج)
•    در برنامه عمران ملل متحد/ گزارش توسعه انسانی جامعه عرب/۲۰۰۲(به نقل از دکتر ظریف)
•    مورد توصیه نهادهای بین المللی به کشورهای عربی در آستانه بهار عربی( بیداری اسلامی)

نمای کلی نامه:
دو سؤال کلی و مهم حوزه حکومت را پاسخ دارد:
– چه کسی حکومت کند؟
حاکم و اصول و اخلاق مربوط به او
– چگونه حکومت کند؟
اصول و قواعد حکمرانی! بالتبع مباحث عالی علوم اجتماعی و روانشناسی اجتماعی و..‌.

رویایت را نگهدار!

برشی از سلسله سخنرانی «مهارت امیدبانی در قرآن» ایراد شده در ماه رمضان ۱۴۰۱، توسط حجت الاسلام قنبریان

  • سیاوش شاهنامه بسیار شبیه یوسف قرآن است! سیاوش و سودابه/ یوسف و زلیخا و…
    – فرق اساسی در این است که سیاوش با یک کابوس شروع می کند و یوسف (ع) با یک رویا!
    – عکسهای سلفی یوسف پس از رویا همه تاریک و ناهمخوان است( /چاه، بردگی، طعمه زلیخا، زندان) اما عکسهای سلفی سیاوش روشن است (پیش رستم، پیش پدر و…) ! اما…
    – رویای یوسف، برایش امیدبانی می کند و از حوادث ناهمخوان می گذرد!
    ولی کابوس سیاوش عاقبت او را در کام می کشد و خوشی ها را می رباید!
  • میشل فوکو سال منتهی به انقلاب در خیابانهای تهران رویای اجتماعی ایرانی_اسلامی شما را دید که نوشت: “ایرانی ها چه رویایی در سر دارند؟!”
  • مسئولین هم باید مراقب باشند با صحنه های زشت، رویای اجتماعی را کابوس نکنند!

* برش قبلی را اینجا ببینید.

* سلسله بحث مهارت امیدبانی درآیات قرآن را دنبال کنید!

صدا و سیما/ مسجد مردم‌سالار

شبکه افق، مورخه ۹ اردیبهشت ماه ۱۴۰۱، برنامه‌ی چشمه، با حضور حجت الاسلام قنبریان، با عنوان «مسجد مردم‌سالار» روی آنتن زنده داشت. فایل دریافت این برنامه منتشر می‌شود.

 

دریافت برنامه «مسجد مردمسالار» با کیفیت [۱۴۴P و ۲۴۰P و ۳۶۰P و ۴۸۰P و ۷۲۰P]

ادامه خواندن صدا و سیما/ مسجد مردم‌سالار

خوارج؛ خوب، بد، زشت!

در روایات ما  از حضور ابلیس نزد انبیاء و حتی نصیحت و خیرخواهی او برای آنها و قبول برخی از آنها از سوی انبیاء خبر است!

حالا با میزانِ امیرالمومنین هم شاید بشود چند خوبی از خوارج بیاموزیم و بدی شان را هم علامت بگذاریم! و زشت ترین کار خارجی گری را حذر دهیم!

  1. حقیقت، خطا، گناه!
    – خوب:
    حضرت امیر(ع) خوارج را بر قاسطین و زیاده خواهان و زیاده خوران چنین ترجیح می دهد: “بعد از من خوارج را نکشید! کسی که در طلب حقیقت به خطا رفته مانند کسی که دنبال باطل بوده و به آن رسیده نیست”(خ۶۱).
    زیاده خواهان و رانت خوران _بعکس خوارج_ از اول به دنبال باطل رفته و به آن رسیدند!
    – بد:
    بدی خوارج در نتیجه گیری خطایشان بود. یافتن حقیقت قواعدی دارد که بدون آن، نتیجه خطا خواهد شد. سطحی بینی و جمود اندیشی آنان به خطایشان برد.
    زشت:
    زشت، تکفیرشان بود. خوارج “خطا” را از “گناه” تفکیک نمی کردند و هردو را هم حکم به تکفیر می کردند‌! درحالیکه یکی قصد و نیت درست و در دیگری تعمد بر باطل است!
    تکفیر و تفسیق، جوهر خارجی گری است حتی اگر به اسم مقابله با خوارج انجام شود!
    حضرت امیر(ع) حتی شامیان را تکفیر نکرده درباره شان می فرمود: “ما امروز با برادرانِ مسلمان خود به سبب کژی و انحراف و شبهه و تاویلی که در دین پدید آمده می جنگیم.و هرگاه راهی بیابیم که خداوند با آن ما را بار دیگر متحد سازد، و ما به سبب آن دوباره باهم مرتبط وبه هم نزدیک شویم، خواهان و مشتاق آن خواهیم بود و راه دیگری را نخواهیم پیمود”(خ ۱۲۲)
    زشت این است که تفاوت برخورد امیر(ع) با قاسطین و خوارج (بفرض وجود) درک نشود و برچسب خوارجی از برچسب قاسطین و جائرین پرکاربردتر شود! در حالیکه قاسطی گری گناه است نه خطا، از اول قصد شده و چهره کریه آن در مصائب و آسیب های اجتماعی پیدا شده است!
  2. خلافت و امارت؛ انتخاب، انحراف، بدعت!
    خوب:
    خوارج خلافت و امارت را انتخابی و با بیعت عموم یا شورا می دانستند؛ از این حیث مشابه حضرت امیر(ع) در خ ۱۷۳ می اندیشیدند که فرمود: “به جان خودم سوگند اگر امامت و خلافت با حضور عمومی مردم منعقد نشود، من دیگر راهی برایش سراغ ندارم”!
    بد:
    بدی شان در سوء انتخابشان بود که مثل عبدالله بن وهب راسبی را امیر خود کردند و رهبری فکری عبدالله بن الکواء را پذیرفتند!
    زشت:
    زشت، بدعتِ موروثی کردن خلافت و تبدیل آن به سلطنت توسط حزب قاسطین بود. خروج نرمی از اسلام محمد(ص) و اخراج مسلمانان از حقوق اساسی شان از جمله حق تعیین سرنوشت!
    این از انتخاب بد خوارج و ذوالخویصره ها و… شنیع تر بود و خروج اسلام از ریل محمدی اش را منجر شد؛ ولو نویسندگان مارک خوارجی بر آن نزدند!
  3. حل فتنه ها؛ حکمیت، حکَم نااهل، استبداد خشن!
    خوب:
    خوارج هم اول مثل امیر المومنین راه حل فتنه ها و خروج ها را حکمیت می دانستند. دیدند خود علی(ع) پیش از صفین، در جمل خارج شدگان از بیعت و ناکثین را دعوت به حکمیتِ متخلفین از بیعت خود و نا همراهان با جمل کرد: “می پندارید که من عثمان را کشته ام! میان من و شما، از اهل مدینه کسانی هستند که نه با من هستند و نه با شما. اینان را قاضی و حکَم قرار دهیم تا هرکس هر اندازه در این امر دخالت داشته برگردنش آید و از عهده آن برآید”.(نامه۵۴)
    یاللعجب! علیِ معصوم حاضر به حکمیت متخلفین از بیعت مثل سعد ابی وقاص ها و زید بن ثابت ها میشود تا شاید خون مسلمانان در فتنه های سیاسی ریخته نشود!
    بد:
    بدی خوارج در حکمیت خواهی نبود در کج فهمی و موقعیت نشناسی شان بود که در لحظات براندازی قاسطین فریب خورده و به حکمیت وادار کرده، بدترین حکَم را بر علی(ع) تحمیل کردند!
    زشت:
    زشت تر از کار خوارج، حذف از اساس حکمیت و نشاندن خشونت و استبداد بجای آن در هر فتنه و خروج(بلکه هر نهی از منکر سیاسی) است. کاری که قاسطین و دولت اموی در زمان تسلط خود با آزادیخواهان و عدالتخواهانی چون حجر و حسین بن علی(ع) و زید بن علی و… کردند.
    جالب اینکه بر همه هم برچسب خوارج زدند!

نکند بدِ خارجی گری را بر کسانی تطبیق دهیم که زشتش در خودمان در نمو باشد!

  • نکند روزی بخاطر بدی منتخبِ حکمیت (ابوموسی) و امارت (عبدالله بن وهب)، سازوکار “حکمیت” و “انتخاب” را خارجی گری و هشتگ خوارج کنیم و مقابلش سرکوب و استبداد را “ولایت” و “دیانت ناب” بفهمیم و تبلیغش کنیم!
  • آنچه با “عدالت و خوارج” می کنیم خیلی فاصله ای نگذاشته، فرداست که به جمهوریت هم برسد!

* به دلایلی این یادداشت با تاخیر منتشر شد!

محسن قنبریان ۱۴۰۰/۲/۱۰

تیتر انتخابی!

وقتی هر خبرگزاری و حتی سایت رسمی به تشخیص یا حتی به سلیقه خود یک جمله از سخنان رهبر انقلاب را تیتر می‌کند و بعضا معناداری خاصی را القاء می‌کند این حق برای سایرین هم هست که مهمترین و کاربردی ترین جمله به نظرشان را تیتر کنند.

بنده از سخنان دیروز این جمله را که معمولا رویکردهای محافظه کار تیترش نمی کند را پیشنهاد می‌کنم:

نتیجه مطالبه‌گری صحیح، تفکیک ضروریِ آرمان‌ها از عملکردهای ضعیف برخی مدیران است.

«پرهیز از برخورد تند و تیز به معنای سازش‌گری و مجیزگویی نیست. من هرگز از این‌گونه توصیه‌ها نکرده و نخواهم کرد. مقصود من پرهیز از ادبیات مضرّ و طعنه‌آمیزی است که متأسفانه امروز در فضای مجازی نیز بسیار رایج شده است. نتیجه مطالبه‌گری صحیح، تفکیک ضروریِ آرمان‌ها از عملکردهای ضعیف برخی مدیران است.»(۱۴۰۱/۲/۶)

محسن قنبریان