۱۹/ سلسله درس‌های نهج البلاغه

جلسه نوزدهم درسهایی از نهج البلاغه به کلام حجت الاسلام قنبریان، به شرح نامه ۵۳ نهج البلاغه پرداخته است. این جلسه مورخه ۲۹ اردیبهشت ماه ۱۴۰۲ برگزار شده است. صوت این جلسه منتشر می‌شود.

۹معیار انتخاب فرماندهان نظامی…
افزودن صفات مهر بر نظامیان برای تعدیل و غایت عدالت

فرق بین ارتش مدرن و سپاه در دوره های گذشته!
خانواده ها و ایلات صالح و حسب و نسب دار تامین کننده سپاه

۲معیار ترجیح فرماندهان نظامی از هم
با مواسات فرمانده با سربازان، همت آنها واحد می شود نه الزاما پرداخت های نامتعارت مثل نظامیان صدامی
البته باید معونه آنها و تحت تکفلشان تامین شود

این ساخت دقیق نظامیان برای چه هدفی؟!
برای: “برقراری عدالت در شهرها”/ “مردمسالاری دینی”!

دریافت سخنرانی «۱۹/ درسهایی از نهج البلاغه» | “دریافت از پیوند کمکی


پیش درآمد

در ادامه بحث از صنوف مردم و قسمت نظامیان و سپاهیان هستیم. در این بخش به:

– انتخاب فرماندهان

– معیار ترجیح بین آنها

– چگونگی تشکیل سپاه

– و کارکرد نهایی آن

پرداخته می شود.

نکته مهم و چشم نواز این است که در این بخش حضرت، صفات مهر را به صفات قهر پیوند می دهد تا عدالت پدید آورد.

سپاه اینجور تشکیل شده را هم خرج زمامدار نمی کند که صرفا وفادار به او باشد، هرچه باشد! بلکه برای دوچیز می خواهد: عدالت و مردم

سهم ساخت نظامیان در این دو آرمان بزرگ شیعی گوهر اصلی این فراز است.

انتخاب فرماندهان نظامی:
تولیت های نظامی و فرماندهی به چه کسانی داده شود؟!

  1. ناصح و خیر خواه ترین برای خدا و رسول و امام(ع).
    نمی فرماید منقادترین و حتی وفادارترین، می فرماید “انصح”!
    نُصح، خالص چیزی است و نصیحت، خالص خیر خواهی است اعم از نقد و انتقاد است و شامل خیرخواهی های پیشینی (قبل از عمل) هم میشود. “النصیحه لائمه المسلمین” یک تکلیف همگانی است.
  2. پاکدامن ترین(یا پاکدل ترین): انقاهم جیباً
    “جِیب” یعنی یقه و گریبان؛ نقی ترین گریبان یعنی پاک ترین ورودی به قلب و امیال.
    این خصلت برای کسی که قدرت نظامی -و بالتبع توان تعدی و تجاوز دارد- از بقیه صفات بسیار مهم تر است.
  3. بردبارترین: افضلهم حلماً
    نظامی گری، صولت و برندگی دارد، حلم و بردباری برای چنین کسی لازم تر است.
  4. خشم و غضبش بطی و کُند باشد: مِمَّن یُبطئُ عن الغضب!
  5. عذر پذیر باشد زود با عذر آرام شود: یَستَریحُ الی العذر
  6. نسبت به ضعفاء رئوف و مهربان باشد: و یَراَفُ بالضُّعفاء
  7. قوی تر ها بر او اثر نکنند و با آنها سازش نکند: و یَنبُو علی الاقویاء
    “نَبو” یعنی اثر نگذاشتن تیر و شمشیر؛ اینجا یعنی تاثیر ناپذیری.
    این دو صفت اخیر تامین کننده امنیت پایدار است. جابجایی ایندو، امنیت کاذبی است که سید الشهدا در خطبه منا مذمت کرد: بالإدهان و المصانعه عند الظلمه تأمنون: با ماست مالی و ساخت و پاخت با ظالمین به امنیتی رسیده اید!
  8. درشتی ها در او اثاره نکند و برانگیخته اش نکند: لا یُثیرُه العُنف!
    عُنف در خودش یا درشتی در طرفهای مقابل او را برانگیخته نکند.
  9. ضعف او را به زانو در نیاورد: ولا یَقعُدُ به الضعف

توجه: نفرمود فرمانده باید شجاع و نترس باشد! اینها مفروغ است و گفتن ندارد. جایش صفات مهر و تعدیل کننده ای را شمرد تا روحیه نظامی در او را تعدیل و بر معیار عدالت بکشاند. بردباری، زود از کوره در نرفتن، عذر پذیری، رأفت در مقابل ضعفاء و…

پیوند با خانواده های صالح!

بین فراز معیار های انتخاب فرماندهان (فَوَّل من جنودک…) و فراز معیار ترجیح بین آن فرماندهان (و لیکن اثرُ رؤوسِ جندک…) فرازی درباره پیوند با خانواده های صالح قرار گرفته که باید درست معنا شود! می فرماید:

“آن گاه به مردم صاحب حسب و خوشنام بپیوند، از خاندانهاى صالح که سابقه اى نیکو دارند و نیز پیوند خود با سلحشوران و دلیران و سخاوتمندان و جوانمردان استوار نماى، زیرا اینان مجموعه هاى کرم اند و شاخه هاى احسان و خوبى.

آن گاه به کارهایشان آن چنان بپرداز که پدر و مادر به کار فرزند خویش مى پردازند. اگر کارى کرده اى که سبب نیرومندى آنها شده است، نباید در نظرت بزرگ آید و نیز نباید لطف و احسان تو در حق آنان هر چند خرد باشد، در نظرت اندک جلوه کند. زیرا لطف و احسان تو سبب مى شود که نصیحت خود از تو دریغ ندارند و به تو حسن ظن یابند.

نباید بدین بهانه، که به کارهاى بزرگ مى پردازى، از کارهاى کوچکشان غافل مانى، زیرا الطاف کوچک را جایى است که از آن بهره مند مى شوند و توجه به کارهاى بزرگ را هم جایى است که از آن بى نیاز نخواهند بود.”

این فراز در آن بین نمی خواهد معیار عروس و داماد گرفتن والی را بگوید!

حتی دنبال بیان شرایط فرماندهان هم نیست چون آن ۹شرط را تمام کرد و بعد با “ثم” از این پیوند گفت. پس کسی معنا نکند فرماندهان باید از خانواده های حسب و نسب دار و بیوتات صالحه باشند!

این فراز دارد تجهیز سپاه را معلوم می کند. بعد از فرماندهان باید حالا نیروهای سپاه و اردوگاه نظامیان معلوم شود از کجا تدارک شود!

توجه: قبل از دولت و ارتش مدرن، ایلات و قبایل، نظامیان حکومت بودند. از مرزها دفاع می کردند و در جنگها، سپاه را تجهیز می کردند. دولت مدرن، این نظم را به هم ریخت و سربازان را از شهروندان گرفت و به سمت سربازی اجباری و… رفت!

حضرت دارد آن خانواده هایی که بیشترین لیاقت برای این تجهیز دارند را بیان می کند. لذا با دو “ثم” مراحل تشکیل سپاه را مرتب می کند:

  1. ایلات و خانواده های صالح و خوش سابقه (ثم الصق بذوی المروات و الاَحساب و اهل البیوتات الصالحه)
  2. افراد برازنده و شجاع و دارای سعه صدر (ثم اهل النجده و الشجاعه و السخاء و السماحه)

بعد درباره این سپاهیان توصیه هایی به والی می کند که ملاحظه شد (تفصیل در فایل صوتی)

معیار ترجیح و برگزیدگی:

بین فرماندهان نظامی چه کسی برگزیده تر است؟!

  1. کسی که در هزینه و خرجی با سپاه و سربازان هم دردی کند (مَن واساهُم فی معونته)
    غذای سربازان بخورد، خانه ای مثل افسرانش بنشیند؛ نه درد خرجی و معونه آنها را اصلا درک نکند.
  2. از امکانات خود بیشتر به آنان کمک کند به اندازه ای که هم نفرات سربازان و هم خانواده تحت تکفل آنان خوب اداره شود به گونه ای که آنها فقط یک همت واحد بیابند و آن جهاد با دشمن باشد.

در فراز های قبل هم توضیح داده شد که انور جسیم و بزرگ (مثل به روز کردن تسلیحات) تورا از نیازهای کوچک سربازان و خانواده هایشان غافل نکند.

توجه: همّ و همت واحد ساختن برای نظامیان را متکی به پرداخت های مالی نامتعارف -آنجور که در دستگاه های هیتلری و صدامی هست- نمی کند! اول متکی به مواسات فرمانده با نیروها می کند و بعد تامین خرجی متعارف آنها و خانواده هایشان تا مثلا به رشوه یا تخلف دیگری روی نیاورند!

این ساخت دقیق نظامیان برای چه هدفی؟!

انتخاب آن فرماندهان، تجهیز اردو با آن خانواده ها و معیار ترجیح بر این اساس و هم واحد ساختن برای نیروها در جنگ با دشمن که چه؟!

صرفا برای دفاع از حاکم هرچه باشد؟!

نه! می فرماید روشنی چشم ولات و حاکمان عدل  دو چیز است:

  1. استقامت عدل در بلاد (استقامه العدل فی البلاد)
  2. ظهور مودت مردم که لازمه اش مردمسالاری و پذیرش اختیاری حکومت و نگهبانی مردم از آن است! (و ظهور مودّه الرّعیه و انه لا تظهر مودّتهم الا بسلامه صدورهم و لا تصح نصیحتهم الا بحیطتهم علی ولاه الامور…)
    ارتش و سپاه، نگهبان مردم، مردم نگهبان حاکم

تفصیل بیشتر این فقره به جلسه بعد واگذار شد ان شاء الله

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *