دغدغه مندان ظرفیت های مردمی و نهضتی جمهوری اسلامی را دعوت می کنیم این یادداشت کوتاه را بخوانند.
قرآن جامعه اسلامی را دارای «امر جامع» میشمارد(۶۲/نور)
یک روز در هفته(آدینه) «صلاه جامعه» قرار داده است تا به «امر جامع» بپردازند. روزش را هم جمعه (روز جمع شدن) نام نهاده است. مختصاتش را در متن زندگی مردم قرار داده است. آیهاش در قرآن آن را بین یک نفی و اثبات قرار دادهاست: رها کردن کسبوکار/ رفتن دنبال کسبوکار و معیشت: «اذا نودی للصلاه من یوم الجمعه فاسعوا الی ذکر الله و ذروا البیع: هر وقت در روز جمعه برای نماز دعوت شدید (اذان گفتند) به طرف ذکر خدا بشتابید و کسبوکار را رها کنید» /« فاذا قضیت الصلاه فانتشروا فی الارض و ابتغوا من فضل الله: نماز که تمام شد در منطقه زندگیتان منتشر و از فضل پروردگار (در معیشت و کسبوکار) طلب کنید».
این مهندسی و تعبیه حکیمانه یعنی نماز جمعه در متن معیشت و زندگی مردم باشد تا تمثالی از رابطه دنیا و آخرت، معیشت و معنویت این دین باشد.
از قضا تنها نمازی است که دو سخنرانی (خطبه) جزء نماز و رکن واجب آن است. خطبهها باید در خدمت آن مقصد قرار گیرد. اگر این نماز با این مختصات و این ظرفیت در متن بماند البته «قلب فرهنگی هر شهر» میشود.
از برکات انقلاب اسلامی احیای این نماز بود.
رهبر انقلاب در ضمن خاطرهای از ملاقات ائمه جمعه با امام(ره) میفرماید: «در بعضی از شهرها حکّام یک نفر را معین میکردند و میگذاشتند. امامجمعه، منصوب آن حکومتهای طاغوت بود. مردم هم نمیرفتند و اعتنا هم نمیکردند. آن نماز جمعهای که حاکم طاغوتی آن را بگذارد برای مردم جذاب نیست و مردم هم نمیرفتند (به امام) گفتم ما در سالهای متمادی محروم بودیم از نمازجمعه و شما نمازجمعه را به ما دادید، به ملت ایران دادید واقعاً نعمت بزرگی است»(۹۴/۱۰/۱۴)
با انقلاب اسلامی نماز جمعه سه میلیون نفری در تهران تشکیل شد.
سوال اساسی این است که چگونه باوجود اینکه حکومت اسلامی است و ائمه جمعه منصوب ولیفقیه عادل _نه حکومت طاغوت_ اند باز حضور مردم کاهش یافته است؟!
این یک حقیقت غیرقابلانکار است که نمازجمعه در جمهوری اسلامی شکوه اولیه را ندارد و حتی از سایر مراسمات مذهبی عقب ماندهاست.
به حسب پیمایش ایسپا (سال۸۹) شرکت در نماز جمعه از نماز جماعت هم عقبافتاده و به ۱۰درصد رسیده است؛ درحالیکه شرکت در مجالس روضهخوانی و زیارت کردن اماکن مقدس روند افزایشی داشته و به حدود ۷۵ درصد رسیدهاست!
از اینجا معلوم میشود جامعه بیدین نشده که نماز جمعه خلوت شدهاست؛ بلکه این نمازجمعه است که نتوانسته حتی مخاطب مذهبی هیئتها و تکایا را جذب کند یا نگه دارد!
واکاوی همه علل این پدیده، پیچیدگی خاص خود را دارد از همه اعراض و لوازم که بگذریم، ذات و گوهر نمازجمعه _که همان دو خطبه است_ نقش بسیار مهمی در این مسئله دارد. بهخاطر پذیرش بیشتر از سوی این نهاد و نکاتی را به کمک کلمات رهبر انقلاب میشمارم:
- نهادینه کردن گفتمان های ضروری
نمازجمعه نه در زبان مصالح عموم مردم بودن، که حتی در نهادینه کردن گفتمانها اصلی انقلاب و جمهوری اسلامی توفیق روزافزون نداشته است!
رهبر انقلاب در بیست و چهارمین گردهمایی ائمه جمعه (۹۸/۴/۲۵) نماز جمعه را «ظرفیتی برای نهادینه کردن عالیترین و دشوارترین گفتمانها در موضوعات اصلی و ضروری کشور» میخواند.
در جای دیگر صریحا حرف نوی جمهوری اسلامی را چنین بیان میکنند: «جمهوری اسلامی حرف نویی دارد این حرف نو عبارت است از: مردم و ارزشهای الهی؛ این دوتا باید با هم توأم بشوند».(۹۰/۱۰/۷)
مردمسالاری دینی مفهومی پرتکرار در سخنان ایشان است و حتی بیشاز حضور پای صندوق رای است به تعبیر ایشان:
«مردمسالاری یعنی بر اساس دین و براساس اسلام، سالار زندگی جامعه خود مردماند»(۹۵/۹/۳)
آیا خطبههای نمازجمعه مبیّن و محقق این سطح از مردمسالاری بودهاست؟!
خطبههای رهبر انقلاب درباره آزادی و شعبههای آن (آزادی بیان، عقیده و…) یک کتاب مستقل (آزادی یعنی آزادی) شدهاست.
آیا در خطبههای شهرهای بزرگ و خطبای معروف به این تناسب از آزادی و عدالت هم خطبه هست؟!
قابل انکار نیست که آنقدر که در خطبهها از احکام و ارزشهای الهی (حجاب، اطاعت، استکبارستیزی و…) گفته میشود از مردم، مردمسالاری، آزادی و حقوق آنها گفته نمیشود. آن حجم خطبه از آزادی، جمهوریت و عدالت که در دهه۶۰ بود، کمتر شنیده میشود.
حرف نوی جمهوری اسلامی توأم بودن و جدا نشدن این حقوق مردم با آن تکالیف و ارزشهای الهی است.
برداشت امام عزیز از جمهوریت و آزادی، آنها را یکی از ارزشهای الهی کرد؛ از آنسو همه ارزشها و احکام الهی هم با همراه شدن جمهور مردم برپا میشود. «انما عمادالدین …العامه من الامه: تنها ستون برپاکنندهی دین، جمهور از امت اند» (نامه۵۳نهج البلاغه)
نمازجمعه قطعا تریبون و جایگاهی برای این توأمانی است.
هرچقدر از سالاریِ مردم در زندگی اجتماعی کاسته شود، در همراهی آنها در ارزشها و احکام خواندهشده، کاسته میشود.
- توصیه مصداقی به تقوا!
رهبر انقلاب در بیست و چهارمین گردهمایی ائمه جمعه به گزارش کتاب نمازجمعه تراز (چاپ شورای سیاستگذاری ائمه جمعه صفحه۲۸۷) میفرماید: «توصیه به تقوا بهصورت مصداقی و عینی در موضوعات مبتلا به جامعه نه بهصورت توصیه کلی؛ مثل این موارد: تقوا در فضای مجازی، تقوا در مسائل خانوادگی و…»
توصیه مصداقی، نام بردن از کسی نیست؛ اما همانگونه که درباره اسراف، ناامید کردن جوانان و …، توصیه معلوم و معین به تقوا میشود؛ باید به اشرافیت دولتی و مذهبی، کوتاهی در انجام وظایف، ساکت نبودن بر گرسنگی فقرا و سیری ظالمان و… توصیه معین انجام شود؛ این توازن و تعادل هم در اقبال مردم مؤثر است.
محسن قنبریان ۱۴۰۱/۵/۴