دهه محرم امسال در سلسله بحث “سازمان اوباش؛ پیشران فاجعه عاشورا” به نقش اوباش و سازمان یافتن آنها در تند شدن حوادث و مصائب به قدر بضاعت اندکم پرداختم.
– جانیان اصلی حادثه عاشورا، همه در این تیپاند. آنهایند که پیشتر و بیشتر از عامه حاضر در کربلا فاجعه میسازند. با فحاشی به امام و مقدسات لشکر را تشجیع میکنند. قاتل کودکان، غارتگرها، سوارانی که نعش امام را لگد کوب کردند؛ عبداله بن حوزه ها، کثیربن عبداله ها، حرمله ها، شبث ها، حصین ها، سنان ها، شمرها و… از این قماشند و موتور محرک اصلی ای که ظرف چند روز جنایتی عجیب و فجیع رقم بخورد.
روایات این تیپ اجتماعی را به “الغوغاء”، “طغام”، “اراذل” و… معرفی کردهاند.
رسول خدا(ص) دربارهشان فرمود: «اراذل از کسانی اند که اگر ستمشان نکنی هم ستم میکنند[۱].»
امیرالمومنین(ع) فرمود: «اگر گرد هم جمع شوند ضرر میزنند[۲].»
کار طواغیت، سازمانبخشی به اینان است. دولت سفیانی با سازمان بخشی اینان سرکار آمد و افاضل را هلاک کرد.
امیرالمومنین(ع) پس از شورشهای گروه تروریستی بُسربنارطاه فراخوانی درس آموز داد: “هلاک دین اینست که پسر ابوسفیان اراذل و اشرار را فراخواند و آنان پاسخ دهند و من شما را که مردمی افاضل و اخیار هستید فراخوانم و شما استنکاف ورزید. این عمل، عمل پرهیزکاران نیست[۳]“
درجریانات اخیر به شهادت شاهدان عینی و هم آنچه مقامات امنیتی و انتظامیگفته و مستند کردهاند؛ عدهای اشرار و اراذل هم در صفوف مردم شدند که اعتراضها را آشوب و اغتشاش کردند. خاندان پهلوی و سازمان رجوی و دشمنان مسلّم ملت ایران هم اعتراف کردند برخی از آنها را سازمان داده اند و بقیه را هم فراخوان میکردند.
ما اهل کوفه نیستیم که سفیانیها، اشرار را فراخوانند و اجابت شوند اما ولایت، انقلاب و نظام افاضل و اخیار را -که قاطبه مردم ایرانند- فراخوانند اما اجابت نکنیم. پس همه میآییم.
محسن قنبریان
۹۸/۸/۲۹
[۱] الخصال ج۱ص۱۱۲
[۲] نهج البلاغه خ۱۹۵
[۳] الغارات ج۲ص۴۲۹